پرسش وپاسخ

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سلام چرا برای کاهش اضطراب به خیال پردازی حنسی و خودارضایی متوسل میشویم

همانطور كه مي دانيد اضطراب نقش مؤثري در تشديد قواي جنسي دارد. هميت اضطراب در توليد نياز جنسي كاذب سهم هم به سزايي دارد. ارضاي جنسي تا حدودي براي كاهش اضطراب مفيد است. و به اين جهت خداوند ازدواج را براي انسان ها قرار داده تا علاوه بر توليد مثل و زياد شدن مومنان، آرامش و كاهش اضطراب آنها نيز از راه شرعي تامين گردد. اگر ارضاي جنسي از طريق حرام (مانند استمنا) صورت گيرد، با اين كه به صورت موقت از اضطراب مي‌كاهد، ولي پس از مدت كوتاهي به خاطر تشديد احساس گناه سطح اضطراب را دو چندان مي‌كند. با اين وصف اضطراب هم علت و هم معلول استمنا محسوب مي‌گردد.
2ـ همان طور كه اضطراب در گرايش به خودارضايي مؤثر است، كاهش اضطراب از طريق ورزش سنگين منظم، تنفس عميق 25 تا 30 بار در روز، تن‌آرامي (ريلكسيشن) و داروهاي گياهي و شيميايي سهم بسزايي در كاهش ميل به خودارضايي دارد. در رابطه با عدم امكان ازدواج هم بهتر بود مطالب بيشتري را ارئه مي كرديد. اما به طور كلي در رابطه با مسائل مالي، بايد گفت مشكل مالي نمي تواند دليل خوبي براي ترك ازدواج باشد. البته توصيه مي شود تا پيش از درمان خودارضايي، اقدام به ازدواج نكنيد.
3ـ به هيچ وجه خود را ناپاك ندانيد. پسر مؤمني هستيد كه به هر دليلي دچار يك كژ رفتاري گشته‌ايد. هيچ‌گاه خودتان مساوي با رفتار ناشايست خود ندانيد. بنده خدا هستيد و خداوند بنده اي را كه به سويش آيد ،طرد نمي كند. براي جبران گناهان ريز و درشت راه روي همه بندگان باز است؛ زيرا رحمت و بخشايش الهي بسيار بزرگ و گسترده تر از هر گناهي است.
5ـ مانند يك محقق دست به تحقيق در زمينه افكار، احساسات و رفتارهاي انگيزاننده ميل به خودارضايي در خود بزنيد. در طي مدت يك ماه مراحل آغاز تا پايان يك وهله خودارضايي را در برگه‌اي ياد داشت نماييد . اين كار را براي وهله‌هاي ديگري كه اتفاق مي‌افتد، تكرار كنيد. زمان و مكان و شرايط جسمي و روحي در قبل و بعد از خودارضايي را ثبت نماييد. در طي يك ماه ببينيد يك وهله خودارضايي با چه فكري آغاز مي‌گردد، سپس اين فكر مزاحم چه احساس در شما برمي‌انگيزد و اين احساس چگونه به رفتار خودارضايي در شما مي‌انجامد، همچنين معمولاً در چه زماني‌هايي و در چه مكان‌هايي و در چه شرايط جسمي ـ روحي ميل به خودارضايي در شما تشديد مي‌گردد.
پس از پايش و رصد رواني يك ماهه به تجزيه و تحليل و جمع‌بندي نتايج بپردازيد . از نتايج اين تحقيق مي‌توانيد راهكارهاي كارآمد ترك يا لااقل تعديل خودارضايي را استخراج نماييد، مثلاً وقتي كه اعصاب تان خرد است، وقتي كه دوستان متأهل خود را مي‌بينيد، وقتي كه با مادرتان جر و بحث مي‌كنيد، وقتي كه اضطراب امتحان داريد، يا وقتي كه به فيلم يا تصوير خاصي مي‌انديشيد.
عيناً همين قضيه در زمينه مكان‌هاي تحريك‌زا تكرار مي‌گردد. وقتي در اتاق خواب هستم، وقتي تنها در خانه هستم، وقتي دستشويي مي‌روم و...
از سوي ديگر نگاهي موشكافانه به پرونده گذشته خودارضايي خويش بيفكنيد، ببينيد در چه شرايطي توانسته‌ايد بر خودارضايي فايق آييد. با چه تكنيك‌هاي فاصله بين وهله‌هاي خودارضايي را افزايش داده‌ايد، چه زماني براي ترك كوتاه مدت يا دراز مدت خودارضايي موفق بوده‌ايد.
در اين مرحله نيز تحقيق نيز به تجزيه و تحليل و جمع‌بندي نتايج بپردازيد. پايش رواني دست شما را براي اتخاذ يك راهكار مناسب باز مي‌كند.
6 ـ خودارضايي نوعي اعتياد رواني محسوب مي‌گردد . در برخي جهات شباهات زيادي با انواع ديگر اعتياد (مانند مواد مخدر و الكل و...) دارد.
همه متخصصان درمان اعتياد در اين موضوع هم‌عقيده اند كه بازگشت ناخواسته به شرايط قبل امري طبيعي و يكي از مراحل درمان محسوب مي‌گردند. بسياري از معتاداني كه اقدام به ترك كرده‌اند ، در طول فرايند درمان ناخواسته دچار لغزش‌هاي رفتاري مي‌گردند . لغزش‌هاي رفتاري به هيچ وجه به معناي شكست درمان نيست. يكي از علت هايي غلطيدن دوباره به اعتياد قبلي، قرار گرفتن در محيطي است كه در آن جا اعتياد زياد اتفاق افتاده بود.، مثلاً ياد‌آوري يك صحنه خاص، يا قرار گرفتن در مثلاً حمام و هنگام شستن آلت و... به همين خاطر بسيار توصيه مي شود كه در آن شرايط خاص قرار نگيرند.
در هر حال لغزش‌هاي غير اختياري طبيعي است . نبايد به بزرگ‌نمايي آن پرداخت. متأسفانه در افرادي كه به خود درماني اعتياد مي‌پردازند و از نعمت هدايت درمانگر محرومند، هر گونه بازگشت را به منزله شكست قطعي در درمان تلقي مي‌كنند. اين باعث توهم عدم كنترل و بي‌ارادگي فرد مي گردد. اين تصور آسيب‌زا، فرد را از ادامه درمان مأيوس مي‌سازد ، در حالي كه درصد پيشرفت درمان فرد بسيار بالاست.
اگر نيك بنگريد، با كمي واقع‌نگري مي‌توانستيد لغزش‌هاي هر از گاهي خود را با ديدي مثبت‌تر مديريت نماييد.
7 ـ منصف باشيد . همان طور كه به تنبيه ذهني ـ عملي خودارضايي خويش مي‌پردازيد، به تشويق ذهني ـ عملي موفقيت‌هايي هرچند اندك خود در ترك خودارضايي بپردازيد.
اگر حتى يك روز هم در ترك موفق بوديد، با كمال سخاوت به تشويق خود بپردازيد. خود تشويقي مي‌تواند علاوه بر ارتقاي سطح اعتماد به نفس و عزت‌نفس به كاهش اضطراب شما كمك شاياني كند. خود تشويقي مي‌تواند به صورت كلامي يا غير كلامي (مانند خريد يك بستي يا ديدن يك فيلم جذاب يا سجده شكر و ...) باشد.
8ـ با پرهيز از هر گونه خودسرزنشي و خود ملامت‌گري به يادداشت نكات مثبت خود بپردازيد. هزاران نكته مثبت داريد كه نبايد با بزرگ نمايي نكات منفي‌تان به بوته فراموشي سپرده شود. ارزشمندي تان نسبت به خود كمك موثري در ترك اين گناه فراهم مي آورد.
9ـ براي 24 ساعت خود برنامه‌ريزي سبك و سهل الوصول انجام دهيد. با اشتغال ذهني به امور مثبت از هر گونه اشتغال فكري به تفكرات تحريك‌زا پرهيز نماييد. وقت فراغت براي خود قرار ندهيد و بي خود در جاهاي تحريك كننده مانند اينترنت پرسه نزنيد. با وجود آماده بودن شرايط محيطي و...ترك گناه بسيار مشكل و حتي نامقدور است.
10ـ سعي نماييد از تكنيك‌هاي انزجار درماني و شرطي‌زدايي استفاده كنيد. لذت كاذب خود ارضايي را با يك امر منزجر كننده ذهني مانند تصور صحنه تهوع‌آور يا خوردن داروي تلخ پيوند بزنيد و با آن تداعي نماييد يا آن كه فرايند شرطي شده (اضطراب - خودارضايي) را به (اضطراب - ورزش يا تفريح سالم، تنفس عميق، رفتن به سر يخچال و آب خوردن و...) تبديل نماييد.
راهكارهاي ترك خود ارضايي:
1- سعي كنيد هميشه پيش از خواب مثانه خود را تخليه كنيد . شب‏ها به خصوص غذايي سبك ميل كنيد.
2- هرگز شكم خود را بيش از حد معمول پر نكنيد بلكه اگر تا چند لقمه ديگر جاي داريد، از غذا دست بكشيد.
3- از پوشيدن لباس‏هاي تنگ و چسبان (به خصوص لباس زير ) اجتناب ورزيد.
4-هرگز در حمام به طور كامل لخت نشويد.مثلا در حالي كه هنوز زير شلوار به پا داريد ،قسمت فوقاني بدن خود را بشوييد. از ليف و صابون زدن به اندام جنسي خود كه باعث تحريك آن مي شود بپرهيزيد.مطمئن باشيد صرف تماس آب وصابون با اندام جنسي بدون دست ورزي براي بهداشت آن كفايت مي كند.
5- هرگز فكر گناه را به ذهن خود راه ندهيد . از تصور و تخيل امور جنسي و شهواني سخت پرهيز كنيد.
6- از خواندن، شنيدن، نگاه كردن به امور و تصاوير شهوت زا دوري كنيد.
7- از خوردن مواد غذايي محرك مانند: خرما،پياز، فلفل، تخم‏مرغ و غذاهاي چرب اجتناب و يا به حداقل اكتفا نماييد.
8- از نگاه كردن و دست‏ورزي به اندام جنسي خود پرهيز كنيد.
9- هرگز به رو نخوابيد.
10- هيچ‏گاه تنها در يك مكان نباشيد تا فرصت و زمينه گناه از بين برود.
11- براي تخليه انرژي زايد بدن به طور منظم و زياد ورزش كنيد.
12- هيچ‏گاه بيكار نباشيد. هميشه براي مشغول ساختن خود به فعاليتي مطلوب و مثبت برنامه داشته باشيد.
13- روزه بگيريد. حتي اگر روزه واجب به عهده نداريد ،روزه مستحبي بگيريد. اگر قادر نيستيد، روزه تربيتي بگيريد، يعني به كم ترين مقدار غذا و كم‏حجم‏ترين نوع غذاها اكتفا كنيد. وعده غذايي خود را كم كنيد.
14- هرگز به نامحرم نگاه نكنيد، حتي اگر به ارتباط كلامي با آن ها مجبور باشيد.
15- با جنس مخالف رفتار متكبرانه داشته باشيد، هرگز با روي باز و نرمي با آن ها برخورد نكنيد.
16- هرگاه افكار جنسي به ذهن شما حمله ور شد، ذهن خود را مثلاً با بستن يك كش به مچ دست خود و كشيدن و رها كردن آن از آن افكار منصرف كنيد. به خود هشدار دهيد.
17- به بدي اين گناه و عواقب آن بيانديشيد، ولي احساس گناه شما از اين كار نبايد به حدي باشد كه در شما ايجاد اضطراب مخل به سلامت روان كند.
18- به محض لغزش فوراً توبه كنيد. هرگز از رحمت خدا مأيوس نباشيد و بدانيد رحمت خدا از گناه شما بزرگ تر است.
19- قرآن زياد بخوانيد و در معاني آيات آن تفكر كنيد.
20-در مجالس مذهبي، دعا و توسل و موعظه زياد شركت كنيد.
21- از كتبي كه جنبه موعظه و بيدارگري قلبي دارد بهره بگيريد. مقيد باشيد در روز چند ساعت به مطالعه اين‏گونه كتب بپردازيد. براي مثال مجموعه كتاب‏هاي شهيد دستغيب توصيه مي‏شود به خصوص كتاب گناهان كبيره، قلب قرآن، ايمان، قلب سليم و معاد و ….

موفق و موید باشید

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

اگر در رقابت با دوستت باشی و مطلبی را بدانی واگر آن را به دوستت بگویی او هم پیشرفت می کند ولی او برای آن کار تلاشی نکرده آیا واجب است که انسان هر علمی دارد در اختیار دیگران قرار دهد

پرسش گر گرامي واجب نيست كه انسان هر علمي دارد در اختيار ديگران قرار دهد، ولي انسان هاي بزرگوار و با كرامت هيچ وقت از اين كه علم شان را در اختيار ديگران بگذارند، ابايي ندارند و با دل و جان اين كار را مي كنند، اصلا در روايات زكات علم همين انتشار آن دانسته شده است، امير المومنين(ع) مي فرمايد: « َ زَكَاةُ الْعِلْمِ نَشْرُه‏ (1) زكات علم انتشار اوست ». مي دانيد زكات به معناي رشد است، يعني اين كار باعث توفيق بيشتر در يادگيري علوم خواهد شد. شما در ياد دهي علم تان نبايد نگاه كنيد كه طرف زحمت كشيده يا نه؟ بزرگواري اين است كه علم تان را حتي اگر زحمت نكشيده در اختيار او قرار دهيد.اين كار باعث رشد علمي و معنوي شما خواهد شد و عزت و محبوبيت تان را نيز بيشتر خواهد كرد.
مگر اهل بيت كه با علم ياد داده اند و علماي بزرگ شيعه كه با زحمت هاي فراوان دين را براي ما پاسداري كردند به اين فكر بودند كه ما زحمت كشيده ايم يا نه ؟يا امثال ابو علي سينا ها با خدمات علمي شان به اين مسائل توجهي داشته اند؟ آنها با خدا معامله كرده اند و علم شان را در اختيار ديگران قرار داده اند. شما نيز با اخلاص و براي رضاي خداوند اين كار را انجام دهيد و بدانيد به خاطر اين كار ضرر نخواهيد كرد.
پي نوشت:
1. محدث نورى، مستدرك الوسائل، مؤسسه آل البيت عليهم السلام قم، 1408 ه.ق، ج 7، ص 46.
دوست گرامی !
این پاسخ از طریق سایت پاسخگو و توسط کارشناسان مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم برای شما ارسال گردید.
در این مرکز پرسشها پس از ثبت به گروه های علمی تخصصی ارسال و پس از ارزیابی، ویراستاری از نمونه خ

سلام . من یک پسر 20 ساله دانشجو هستم یک مشکل اساسی برایم پیش اومده و این که چون من ظاهر زیبایی دارم بچه ها چند مرتبه من را ازار جنسی از قبیل بوسیدن کردند و این مشکل از بچگی گریبان گیر من بوده اما الان به ته خط رسیدم لطفا یک چاره اساسی بگید که این خاطرات به کلی پاک شوند من همه ی راه حل های روانشناسی را پیش گرفتم اما فایده نداشت. با تشکر

همان طور كه مي دانيد اين خاطرات به خاطر بار هيجاني بسيار بالايي كه دارند تا حد زيادي فراموش شدني نيستند و اساساً نيازي به فراموشي آن ها نيست. چرا ما بايد حال خوب را متوقف بر فراموشي خاطرات بد كنيم؟ آيا نمي توان با خاطرات بد به استقبال حال و آينده خوب رفت؟ قطعاً همه ما انسان ها از خاطرات بسيار آزار دهنده بي نصيب نيستيم و اين خاطرات آزاردهنده در بسياري موارد تداخلي با خاطرات مثبت فعلي ما ندارد. پس اصل وجود خاطرات منفي هيچ اشكالي ندارد. فقط بايد به ساده سازي و پيش پا افتاده سازي آن ها همت گماشت. مثلاً بسياري از سوء رفتارهاي ديگران هيچ ربط مستقيمي به افعال ارادي و اختياري شما ندارد و نبايد ما به خاطر امور غيراختياري، خود را اذيت كنيم. حتي اگر شما با اراده و اختيار خودتان خود را در معرض سوء استفاده ديگران قرار داده بوديد، باز راه بسته نيست و شما مي توانيد با يك توبه خالصانه از گذشته ناپاك خود برهيد. پس گذشته شما در حقيقت پاك شده است و اين شماييد كه احياناً خواسته يا ناخواسته سعي در نبش قبر گذشته خود داريد. در شرايط فعلي نيز مي توان با كمي اقدام پيشگيرانه از جمله گذراندن دوره هاي مهارت هاي جرأت مندي و قاطعيت ورزي سعي در مواجهه جرأتمندانه و قاطعانه با هر سوء استفاده گر نماييد. همان طور كه در كوچه و خيابان شاهديد هزاران پسر به زيبايي شما حتي زيباتر از شما وجود دارند كه هيچ بيمار دلي جرأت نگاه چپ به آنان ندارد. دليل آن واضح است و آن اين كه جرأتمندي و اقتدار از سر و روي آنان مي بارد و فرد مي داند هر عمل خلافي با عكس العمل بسيار دندان شكن طرف مقابل مواجه خواهد شد.
در برخي موارد فرد به جاي آرايش و پيرايش و پوشيدن لباس هاي جذاب به گونه اي ديگر رفتار مي كند. مثلاً موهايش با شماره چهار مي زند عينك با فرم نازيبا استفاده مي كند لباس هايش از لباس هاي معمولي وغير جذاب انتخاب مي كند و ريش سبيل خود را به نحو غير محرك بلند نگه مي دارد.
پس مي توان با كمي تغيير و تصرف در ظاهر به جاي جذاب سازي به جذابيت زدايي از آن پرداخت. در برخي موارد دغدغه ذهني ما نسبت به اين گونه مسائل و خاطرات ربط مستقيمي به يك يا چند آزار جنسي ندارد، بلكه چيزي جز وسواس فكري و نشخوار ذهني نيست. همين فرد فارغ از بحث سوء استفاده يا عدم سوء استفاده ديگران از وسواس فكري در رنج است. اين وسواس فكري باعث پردازش مكرر و افراطي خاطرات گذشته مي گردد و فرد به ناچار به صورت غير ارادي به يك مسأله منفي مي انديشد. اين احتمال وجود دارد كه مشكل ذهني فعلي شما صرفاً همين وسواس فكري باشد اگر وسواس فكري شما از طريق رواندرماني و دارودرماني حل گردد خاطرات گذشته تا حد زيادي بي اثر گردد. اگر شاهد وسواس فكري در ساير زمينه هاي زندگي خود هستيد در گام اول در اسرع وقت براي رهايي از افكار آزارنده به يك روانپزشك مراجعه نماييد و در گام دوم و در كنار دارو درماني موقت و سبك به روان شناس باليني براي 7 و 8 جلسه روان درماني مراجعه كنيد. پس اگر افكار و خاطرات شما از جنس وسواس فكري باشد خود درماني به هيچ وجه كار ساز نيست و راه كاري كار آمدتر از مراجعه به روان پزشك و روان شناس باليني نيست.
موفق باشید.

دوست دارم بفهمم که این همه آدم در دنیا هست که مسلمان نیستن. سرنوشتشون چی میشه؟ آیا مسلمان سُنّی که امام علی(ع) را به عنوان امام قبول ندارد مجازاتش نسبت به غیر مسلمان بیشتر نیست؟ چون بالاخره مسلمان هست و می تونسته علی را بشناسه. غیر از اون شاید بشه گفت خب یک نفر تلاش کرده و مسلمون شده اما سنی شده ولی بقیه دنبال حقیقت هم نرفتن.

قضاوت خدا نسبت به سایر اقلیت های دینی چگونه است؟ آیا یک مسیحی یا یهودی یا مسلمان اهل سنت به بهشت می رود؟ اگر به دین خود عمل نکند چه؟ چینی ها که بت می پرستن چه؟؟

پاسخ:
ما با ادله قطعي عقلي و مؤيدات نقلي به كامل بودن دين اسلام به عنوان آخرين دين الهي ايمان داشته و بر اين باوريم كه پيروان اديان ديگر، در عمل موظف به پيروي از اين دين هستند و اتفاقاً اين نوع عملكرد، موجب سعادت اخروي مي باشد.
بر اين اساس به اعتقاد ما، تنها شيعيان دوازده امامي اهل حق هستند، آن هم به شرطي كه اهل عمل و رعايت محرّمات و واجبات شرعي باشند، با اين حال هرگز معتقد نيستيم غير آن ها، همه غير بهشتي بوده و يا اهل جهنم و عذاب باشند، زيرا ما ديگران را عالم و عامد مي دانيم يا جاهل غير عامد. عالمان و عامدان اهل عذاب اند، چون عمداً بر خلاف علم خود عمل كرده اند.
جاهل هم دو دسته اند: مقصر و قاصر. مقصران يا افرادي كه با وجود امكان رسيدن به حقيقت، از آن سرباز زده اند، مثل عالمان، جهنّمي اند (البته بدون لحاظ رحمت الهي كه ممكن است شامل آن ها هم بشود).
امّا جاهلان قاصر يعني كساني كه متوجه جهل خود نيستند و يا راهي براي بر طرف كردن جهل خود ندارند، به طور حتم اهل نجاتند، قرآن مجيد مي فرمايد"وَ ما كُنَّا مُعَذِّبينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً"(1) هيچ طايفه اي را عذاب نمي كنيم، مگر حجت را بر آن ها تمام كرده باشيم ».
حال بر جاهلان قاصر اتمام حجّت نشده است، زيرا غافلند و اصلاً احتمال خلاف در اعتقادات و باورهاي خود را نمي دهند يا احتمال خلاف مي دهند، امّا راه و وسيله اي براي رسيدن به حق در اختيار ندارند و يا در پي كشف حقيقت رفته و تحقيق كرده، ولي به بطلان عقائدشان پي نبرده اند، هر چند پايبندي آن ها به اصول و دستورهاي ديني خودشان هم در رسيدن به بهشت، غير قابل انكار است.
شهيد مطهرى (ره) در اين باره مى‏ فرمايد: اگر كسى در روايات دقت كند، مى‏ يابد كه ائمه(ع) تكيه‏ شان بر اين مطلب بوده كه هر چه بر سر انسان مى‏ آيد، از آن است كه حق بر او عرضه بشود و او در مقابل حق، تعصب و عناد بورزد و يا لااقل در شرايطى باشد كه مى‏ بايست تحقيق و جستجو كند، اما افرادى كه ذاتاً و به واسطه قصور فهم و يا به علل ديگر در شرايطى به سر مى‏ برند كه مصداق منكر و يا مقصر به شمار نمى‏ روند، آنان در رديف منكران و مخالفان نيستند. مثلاً زرارة از امام نقل مى‏ كند كه فرمود:اى زرارة! حقّ است بر خدا كه گمراهان (نه كافران و جاحدان) را به بهشت ببرد.(2)
در نتيجه گرچه با توجه به امكانات فعلي و سهولت در گسترش اطلاعات از طريق اينترنت و ... بسياري از افراد در جهل خود مقصر بوده و يقيناً جهنمي اند. اما در عين حال برخي از آنها به دلائل مختلف، جاهل قاصر بوده و حجت بر آنها تمام نشده است. لذا نمي توان تمامي آنها را غير بهشتي دانست و يا شخصي به حقانيت اسلام پي برده، ولي به حقانيت شيعه نرسيده است و...چنين اشخاصي را نمي توان لزوما جهنمي دانست.
البته توجه داشته باشيد، اين امر بدان معنا نيست كه در صورت ورود شخص به بهشت، درجه وي با افراد به حق رسيده، مساوي مي شود. چرا كه معتقديم در بسياري از موارد، خود ولايت و حب اهل بيت (ع) مانند نماز، روزه و... داراي آثار تكويني خاصي بوده كه شخص را به مقامات عاليه مي رساند و چه بسا فرد با انجام ندادن آن به هر دليل، به آن مقام نمي رسد. لذا افراد جاهل قاصر گرچه شايد به جهنم نرفته، اما قطعاً مقام كسي كه به حقانيت رسيده مانند شيعه و يا حداقل به بخشي از آن حقيقت رسيده مانند اهل تسنن، بيشتر از ديگران است.
وضعيت اين جاهلان قاصر مانند ورزشكاري است كه به جهت عذري مانند بيماري و...، قادر به مسابقه نبوده و طبيعتاً ديگران نيز وي را به خاطر رتبه نياوردن سرزنش نمي كنند. اما هيچ گاه مقام وي مساوي با كسي نيست كه در مسابقه شركت كرده و داراي مقام برتر شده است.
البته مطابق آنچه بيان شد،‌ حب ظاهري يا شيعه ظاهري مراد نبوده بلكه شيعه اي مراد است كه اهل عمل بوده باشد؛ به عبارتي شيعه واقعي مراد است در رواياتي از امام باقر(ع)نقل شده است كه فرمود" يَا جَابِرُ بَلِّغْ شِيعَتِي عَنِّي السَّلَامَ وَ أَعْلِمْهُمْ أَنَّهُ لَا قَرَابَةَ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا يُتَقَرَّبُ إِلَيْهِ إِلَّا بِالطَّاعَةِ لَهُ يَا جَابِرُ مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ أَحَبَّنَا فَهُوَ وَلِيُّنَا وَ مَنْ عَصَى اللَّهَ لَمْ يَنْفَعْهُ ُحُبُّنَا"(3) اى جابر سلام مرا به شيعيان من برسان و به آنان اعلام كن كه بين ما و خدا قرابت خويشاوندى نيست و راه تقرب به خدا فقط اطاعت و فرمانبرى از اوست. اى جابر هر كس كه اطاعت خدا نموده و ما را دوست بدار او ولى و دوست ما است و كسى كه معصيت خدا را كند محبت ما سودى بحالش ندارد."
و شايد مراد حديث آن باشد كه اساساً كسي كه محب اهل بيت است، همواره سعي مي كند از گناه دوري كند.

پي نوشت ها:
1. بقره(2)آيه39.
2. مطهري، مرتضي، مجمو عه آثار، چ صدرا، تهران، 1370، ج1، ص 279.
3. مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، چ دارالكتب الاسلاميه، تهران، بي تا، ج 68، ص 179.
موفق و موید باشید

شنیده ام که بعضی از آیات عظام در اصل ولایت فقیه مشکلی ندارند ولی در مصداق آن مشکل دارند. لطفا این جمله را توضیح داده و درستی یا غلط بودن اون رو بررسی کنید. با تشکر

پاسخ:
كاش معلوم مي نموديد كه مقصود از مراجع كدام مرجع مي باشد، در عين حال بايد گفت بيشتر مجتهدان و مراجع عظام، حضرت آيت الله خامنه اي را به عنوان ولي فقيه وحاكم اسلامي پذيرفته اند. همچنين معظم له مورد تاييد مجلس خبرگان رهبري مي باشد. در مجلس خبرگان گروه زيادي از فقها حضور دارند. اين امر در راستاي لياقت رهبري براي رهبري جامعه صورت گرفته است، يعني اينكه ايشان بهترين گزينه براي رهبري مي باشد، امام راحل از ايشان به عنوان خورشيد انقلاب ياد و بارها به لياقت و شايستگي ايشان اشاره نمود. حجت الاسلام و المسلمين حاج سيد احمد آقا خمينى (ره) مي گويد: حضرت امام بارها از جناب عالى- مقام رهبري- به عنوان مجتهدى مسلم و بهترين فرد براى رهبرى نام بردند.
آيت الله العظمى اراكى (رحمة الله عليه) در پيامى به مقام معظم رهبرى فرمود: انتخاب شايسته حضرت عالى به مقام رهبرى جمهورى اسلامى ايران، مايه دلگرمى و اميدوارى ملت قهرمان ايران است.
آيت الله العظمى بهاء الدينى (رضوان الله عليه): از همان زمان، رهبرى را در آقاى خامنه ‏اى مى‏ديدم، چرا كه ايشان ذخيره الهى براى بعد از امام بوده است. بايد او را در اهدافش يارى كنيم.
آيت الله مهدوى كنى، درباره انتخاب خبرگان رهبرى نيز گفت: اين الهامى بود از الهامات الهى و هدايتى بود از هدايت معنوى روح حضرت امام (رضوان الله عليه) كه هنوز اين ملت را رها نكرده و اين رحمتى بود از طرف خداوند كه در كوران اين مصيبت جانكاه، با تعيين آيت الله خامنه‏ اى كه از ياران صديق امام و از ياران خوشنام و خوش سابقه بوده و مجتهد و عادل است، به عنوان رهبرى نظام جمهورى اسلامى ايران، آرامشى توام با اعتماد و اطمينان بر كشور و امت فداكار حاكم گرديد.
آيت الله مشكينى، رياست مجلس خبرگان رهبرى: حضرت مستطاب آيت الله حاج سيد على خامنه‏ اى - مد ظله العالى - واجد مقام فقاهت و اجتهاد و قدرت استنباط احكام شرعيه كه تصدى مقام معظم رهبرى بدان نيازمند است، مى‏ باشد.
آيت الله فاضل لنكرانى: ايشان (آيت الله خامنه ‏اى) اهل نظر و اهل اجتهاد هستند و به نظر من ايشان يك فقيه و يك مجتهد است.
آيت الله جوادى آملى: اجتهاد و عدالت‏ حضرت آيت الله جناب آقاى حاج سيد على خامنه‏ اى - دامت‏بركاته - مورد تاييد مى‏باشد.
آيت الله ابراهيم امينى: حضرت آيت الله خامنه ‏اى - دامت‏ بركاته - در فقاهت و اجتهاد، به مرتبه‏ اى است كه براى تصدى مقام ولايت و رهبرى، صلاحيت كامل دارد.
آيت الله يوسف صانعى: آيت الله خامنه ‏اى، نه تنها مجتهد مسلم مى‏ باشد، بلكه فقيه جامع الشرايط واجب الاتباع مى‏ باشد.
حجت الاسلام و المسلمين هاشمى رفسنجانى: راه امام، با انتخاب آيت الله خامنه ‏اى به رهبرى جمهورى اسلامى، بيمه و تضمين گرديد. (1)
همانطور كه ملا حظه مي نماييد، رهبري از ديدگاه علما، مراجع و شخصيت ها جايگاه بلند دارد ومورد توجه آنان مي باشد.

پي نوشت:
1. (http://www.aviny.com/Bozorgan/Ayatollah_Khamenei/Zendegi_nme
، رك: موسسه فرهنگي قدر، زندگينامه مقام معظم رهبري، تهران، 1379ش، چاپ چهارم، ص 11.
موفق و موید باشید

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها