پرسش وپاسخ

سلام:من اول دبیرستانم .میخواستم درباره روشهای جذب دوست بپرسم.متاسفانه امروزه کسانی دوست بیشتری دارند که از الفاظ زشت و رکیک استفاده میکنند و به قول خودمون بچه منفی هستند .آنها دوستان بیشتری دارند و به آنها بیشتر توجه میشود .ما باید چه کنیم ؟آیا باید مانند آنها شویم؟میخواستم را شرعی آن رو بدونم...متشکرم

بهترین راه تأثیرگذاری و جذب دوستان به مسایل دینی، این است که با رفتار و عمل کردن به حقایق دینی و معلومات خود، دیگران را تحت تأثیر قرار دهیم. قطعاً موقعی می‏توانیم اثرگذار باشیم که خود اهل عمل باشیم؛ ولی اگر اهل عمل نباشیم ولو به ظاهر خود را مومن هم جلوه دهیم، تأثیرگذاری ما خیلی کم می‏شود.
قرآن در سوره بقره می‏فرماید:«اتأمرون الناس بالبر و تنسون انفسکم»(1) «آیا دیگران را به نیکی دعوت می‏کنید در حالی که خودتان را فراموش کرده‏اید». معصوم(ع) هم می‏فرماید « كُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ‏ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُم‏»(2) «مردم را به غیر زبانتان دعوت کنید»؛ یعنی، با عمل. بنابراین بهترین راه تأثیرگذاری اهل عمل شدن و الگوی مشاهده‏ای برای دیگران ایجاد کردن است.
مهم‏ترین اموری که در تاثیرگذاری دخالت دارد، ویژگی‏های روحی از قبیل اراده استوار، اخلاق نیکو، حسن معاشرت و آگاهی‏ها و توان علمی بالا است. تاثیرپذیری مثبت نیز تا حدودی به این امور و نیز به میزان انعطاف‏پذیری و حقیقت‏طلبی شخص، ارتباط دارد.
با رعایت اصول و نکات زیر، فرد می‏تواند میزان تأثیرگذاری خویش را افزایش دهد:
"1. کار خود را با تحسین و قدردانی صمیمانه از طرف مقابل شروع کنید.
2. با اندکی تفحص و جست‏وجو برنامه خود را با برجسته کردن یک یا چند نکته مثبت و ارزشمند در طرف مقابل و تحسین صادقانه از وی به جهت وجود آن امر مثبت، ارتباط خود را با وی پی‏گیری کنید.
3. در صورتی که اشتباه و لغزشی در وی مشاهده کردید، مستقیماً از او گلایه نکنید و وی را مورد انتقاد مستقیم و سرزنش خود قرار ندهید. 4. قبل از انتقاد از دیگران درباره اشتباهات خود حرف بزنید.
5. سعی کنید شنونده خوبی باشید و دیگران را تشویق کنید درباره خودشان، برای شما حرف بزنند.
6. صمیمانه دیگران را دوست داشته باشید.
7. به دیگران اعتبار بدهید و کاری کنید که احساس کنند مهم هستند. 8. در طرف مقابل نسبت به کاری که می‏خواهی انجام دهد، میل شدیدی ایجاد کنید و به عبارت دیگر فضای روانی لازم را برای انجام دادن آن عمل فراهم سازید.
9. هر رفتاری را که از دیگران نسبت به خود انتظار دارید، همان را با ایشان در پیش گیرید.
10. سعی کنید نقطه نظرات و دیدگاه‏های خویش را بر دیگران تحمیل نکنید؛ زیرا مردم سخن کسی را که بخواهد عقیده‏اش را بر آنان تحمیل کند نمی‏پذیرند و با کسی که همچون یک سرپرست با ایشان رفتار کند، دوستی نمی‏ورزند و به او اعتماد نمی‏کنند."
باید تسلط کامل روی صحبت های خود داشته باشید. و راه و چاه این کار را به او نشان بدهید و او را از عواقب کارش آگاه سازید. اگر دیدید شما نمی توانید روی آنها تاثیر بگذارید. بلکه بدی های آنها کم کم در شما تاثیر می گذارد، با آنها همنشینی نکنید و ارتباطتان در حد سلام و احوالپرسی باشد و آنها را همیشه دعا کنید و اگر گاهی رفتار خطا دارند فقط در همان مواقع، همنشینی نکنید.
نکتۀ پایانی:" توصیه به اعتدال و میانه روی در انجام مسائل دينى"؛ اعتدال و ميانه روى، زيربناى تعليم است، به گونه اى كه در همه دستورات و مقرّرات آن، از هرگونه افراط و تفريط جلوگيرى به عمل آمده است؛ در عبادت، تحصيل علم، خوردن، پوشيدن، رفاقت، دشمنى و در ساير شئون زندگى، همه جا ميانه روى توصيه شده است. با میانه روی، علاوه بر لذت بردن خودتان از مسایل دینی، مایۀ تشویق دیگران در اجرای دین باشید.
برای مشاوره بیشتر می توانید همچنان با این مرکز مکاتبه نمایید و یا با سامانه «09640» تماس داشته باشید.
منابعی برای مطالعه بیشتر:
1. محمدی ری شهری، دوستی در قرآن، قم: انتشارات دارالحدیث.
2. آل یاسین محمد رضا، مهارت های تأثیر گذاری و نفوذ کلام.
پی نوشت ها:
1. علم الهدى، على بن حسين‏، محقق و مصحح: ابراهيم، محمد ابوالفضل‏، ج2، ص419، أمالي المرتضى‏، دار الفكر العربي‏، چاپ: اول‏، قاهره‏ 1998م‏.
2. مجلسی، محمدباقربن محمد تقی، بحارالانوار(ط-بیروت)، ج67، ص309، دار احیاء التراث العربی،چاپ دوم، 1403ق.

سلام ایا دوست شدن یک پسر با یک دختر اشکالی دارد دوستی که فقط در حد حرف زدن باشد نه رابطهی جنسی نه چیز دیگر و حتی اصلا همدیگر رو لمس نکنند فقط در حد حرف زدن باشد ایا اشکال دارد با دلیل بیان کنید ممنون میشم

با توجه به این که دوست شدن دختر و پسر منشا گناه و مفسده می شود جایز نیست.
قرآن در آیه 8 سوره مومنون کسانی را که برای بهرگیری های جنسی راهی غیر از ازدواج را انتخاب کنند تجاوزگر به حدود الهی خوانده وفرمود: فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذٰلِكَ فَأُولٰئِكَ هُمُ العَادُونَ ؛ هر کس غیر از این طریق را (برای بهره گیری جنسی) انتخاب کند متجاوز است.
با توجه به ضرورت انتخاب مرجع تقليد در عمل به تكاليف شرعي و همچنين وجود اختلاف نظر مراجع عظام تقليد در برخي مسائل، لطفاهروقت سوال شرعی می پرسید مرجع تقلید خود را مشخص کنید تا مطابق نظرمرجع شما پاسخ داده شود.

با سلام، عصمت امامان (علیهم السلام) با توجه به وظایف ایشان توجیه می شود ولی چه دلیلی برای عصمت حضرت فاطمه زهرا (س) وجود دارد؟ با تشکر

پاسخ:
1- خدای متعال فیاض مطلق است و هر موجودی قابلیت دریافت هر نعمتی را داشته باشد خدای متعال بدون بخل ورزی آن را به او اعطا خواهد کرد.
2- عصمت نعمتی است که خدای متعال به معصومین به خاطر آماده کردن مقدمات آن به اختیار خود آنها ، عطا می کند.
3- در مورد امامان و پیامبران (ع)، وجود مسوولیت رهبری و هدایت مردم علت دیگری می شود در دریافت مقام عصمت. یعنی طبق نکته اول و دوم ، امامان و پیامبران با عملکرد مختارانه خودشان مستحق دریافت نعمت عصمت شده اند و آن را از فیاض علی الاطلاق دریافت کرده اند، و چون این مقام را به دست آورده اند با توجه به نیازی که در جامعه برای هدایت وجود دارد خدای متعال آنها را از میان مردم برای گرفتن مسوولیت هدایت و رهبری مردم برگزیده است چون آنها با توجه به داشتن عصمت، شایسته ترین مردم برای دریافت چنین مسوولیتی هستند.
حال ممکن است در این میان فردی مقام عصمت را با توجه به شایستگی هایش از خدا دریافت کرده باشد. ولی مانعی وجود داشته باشد که نگذارد او مسوولیت امامت یا پیامبری را نیز دریافت کند.
چنانکه زنان معصوم که مقام عصمت را دریافت کرده اند به خاطر اینکه مسوولیت مدیریت و امامت و رهبری جامعه با روحیات زنان سازگار نیست و خدای متعال امام و پیامبر را از میان مردان انتخاب می کند، عهده دار امامت مردم نمی شوند و این دلیل نمی شود که مقام عصمت را هم نداشته باشند یا از آن ها دریغ شود.
حضرت زهرا (س) با شایستگی هائی که نشان داد از خدای متعال این مقام را دریافت کرد. ولی با توجه به موانعی که وجود داشت مقام امامت و رهبری را دریافت نکرد، آیا نباید نعمت عصمت را هم داشته باشد ؟!!!
بنابراین دلیل بر عصمت حضرت زهرا (س) و دیگر زنان معصوم مانند حضرت مریم (س)، به دست آوردن استحقاق دریافت این نعمت عظیمه است و پیامبر نبودن و امام نبودن آنها خدشه ای در این صلاحیت و شایستگی وارد نمی سازد.
بنابراین ما دلیل عقلی بر ضرورت عصمت حضرت زهرا (س) در دسترس نخواهیم داشت. ولی از ادله نقلی می توان برای اثبات این مطلب استفاده کرد که به ذکر یک نمونه بسنده می شود:
4- بهترین راه برای شناخت عصمت حضرت زهرا (س)، تحلیل آموزه‌های قرآن و سنت است . هیچ راهی بهتر و مطمئن‌تر و قناعت‌بخش‌تر در این مسئله غیر از تحلیل آموزه‌های وحیانی وجود ندارد. اگر برادران اهل سنت اهل عناد و لجاجت نباشند، از این رهگذر به عصمت حضرت زهرا اعتراف خواهند نمود، قرآن کریم فرمود:
«إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيرا؛(1) خداوند فقط مى‏خواهد پليدى و گناه را از شما اهل بيت دور كند و كاملًا شما را پاك سازد».
به گفته علمای شیعه و سنی این آیة مبارکه در شأن پیامبر، امیرمؤمنان فاطمه زهرا و حسنین نازل شده است.(2)
مراد از ارادة الهی در این آیه ارادة تکوینی است و نه ارادة تشریعی، از این آیه معلوم می‌شود که خداوند متعال با ارادة تکوینی تخلف ناپذیر خود موهبت طهارت از هر گونه رجس و ناپاکی را ـ‌ خواه در اندیشه‌های عقل نظری و خواه در نیت و جنبة عقلی عملی ـ به اهل بیت از جمله حضرت زهرا عنایت فرموده است. پس بر اساس آیة تطهیر حضرت زهرا(س) دارای عصمت مطلقه است. چون تطهیر در آیه مطلق است.(3)

پی نوشت :
1. احزاب (33) آیه 33.
2. ر،ک: سیمای اهل بیت در عرفان امام خمینی، ص 360، نشر مؤسسة آثار امام خمینی 1387ش.
3. ر،ک: جوادی آملی، پیران وحی و رهبری، ص 217 تا 219، نشر الزهراء، تهران بی‌تا.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

آیا در ایام عزاداری نزدیکی زن و شوهر چه حکمی دارد با تشکر

نزدیکی زن و شوهر در ایام عزاداری اشکال ندارد.(1)
پی نوشت:
1.سؤال تلفنی (7112467-0251) از دفتر آیت الله خامنه ای.

منظور تلاش پدر و مادر در خوردن و آشامیدن غذاهایی است که باعث دختر یا پسر شدن جنین می شود و یا نزدیکی در روزهای خاصی از سیکل قاعدگی که منجر به دختر یا پسر شدن جنین می گردد

تعیین جنسیت نوزاد اینده از طریق خوردن و آشامیدن غذا هایی حلال و مشروعی که با عث دختر یا پسر شدن می شود و نیز استفاده از داروی که در تعیین جنسیت ممکن است اثر گذار باشد و هم چنین نزدیکی در روزهایی خاصی که درتعیین جنسیت اثر گذار باشد شرعا اشکالی ندارد.(1)
پی نوشت:
1. سؤال تلفنی(7112467-0251) از دفتر آیت الله خامنه ای.

ایا استمنا بکنم توبه را قبول می کنه؟

پاسخ:
استمنا حرام و گناه کبيره است و عوارض نامطلوبی در دنیا و آخرت دارد و ضرر هاي زياد بر جسم و روح انسان وارد می کند.(1)
کسي که مرتکب خود ارضايي شده واجب است توبه کند و از خداي خود طلب عفو و بخشش نمايد.
پی نوشت:
1.آیت الله مکارم, بخشی از مسائل کثیرالابتلا, م134.

مایلم نظر مفسرین قرآن اهل تسنن را در مورد آیاتی که در واقعه ی غدیر نازل شده است و با توجه به وقایع بعد تصریح به ولایت حضرت امیر دارد بدانم.

پاسخ:
در سوره مائده درباره واقعه غدیر و نصب علی بن ابی طالب به جانشینی پیامبر و امامت مسلمانان توسط پیامبر دو آیه وجود دارد که در ذیل بیان می شود.
اگر بخواهیم نظر تک تک مفسران اهل سنت را درباره این دو آیه بیاوریم و بیان کنیم به اندازه یک مقاله کار می برد بنابراین اجمالا به نظرات تفسیری بعضی از مفسران اهل سنت اشاره می کنیم و شما را برای اطلاع بیشتر به نرم افزار جامع التفاسیر که همه کتب تفسیری از جمله کتب تفسیری اهل سنت را دارد ارجاع می دهیم:
آیه اول:
« يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ »(1)
اى پيامبر آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است كاملا (به مردم) برسان و اگر نكنى، رسالت او را انجام نداده‏ اى و خداوند تو را از (خطرات احتمالى) مردم نگاه مى‏ دارد، و خداوند جمعيت كافران (لجوج) را هدايت نمى‏ كند.
متاسفانه پيش داوري ها و تعصب هاى مذهبى مانع از آن شده است كه حقايق مربوط به اين آيه بدون پرده ‏پوشى در اختيار همه مسلمين قرار گيرد، ولى در عين حال در كتاب هاى مختلفى كه دانشمندان اهل تسنن، اعم از تفسير و حديث و تاريخ نوشته‏ اند، روايات زيادى ديده مى ‏شود كه با صراحت مى‏ گويد: آيه فوق درباره على (ع) نازل شده است.
اين روايات را جمع زيادى از صحابه نقل كرده‏اند و گفته‏ اند كه آيه فوق درباره على (ع) و داستان روز غدير نازل گرديد.
منظور اين نيست كه دانشمندان و مفسران اهل سنت نزول اين آيه را درباره على (ع) پذيرفته ‏اند. بلكه منظور اين است كه روايات مربوط به اين مطلب را در كتب خود نقل كرده ‏اند، اگر چه پس از نقل اين روايت معروف آنها به خاطر ترس از شرائط خاص محيط خود، و يا به خاطر پيش داوريهاى نادرستى كه جلوی قضاوت صحيح را در اينگونه مباحث مى‏ گيرد، از پذيرفتن آن خوددارى كرده‏ اند، بلكه گاهى كوشيده ‏اند تا آنجا كه ممكن است آن را كم رنگ و كم اهميت جلوه دهند، مثلا فخر رازى كه تعصب او در مسائل خاص مذهبى معروف و مشهور است براى كم اهميت دادن اين شان نزول آن را دهمين احتمال آيه قرار داده و 9 احتمال ديگر كه غالبا بسيار سست و واهى و بى ارزش است قبل از آن آورده است.
نويسندگان دیگر اهل سنت همچون سيد قطب در تفسير" في ظلال" و محمد رشيد رضا در تفسير" المنار" داريم كه يا اصلا سخني از اين شان نزول كه انواع كتابها را پركرده است به ميان نياورده‏اند، يا بسيار كم اهميت جلوه داده‏اند به طورى كه به هيچ وجه جلب توجه نكند.
جمعى ديگر نزول آيه را در مورد علي (ع) مسلم دانسته‏ اند، اما در اينكه دلالت بر مساله ولايت و خلافت دارد ترديد نموده ‏اند.
به هر حال روايات در اين زمينه در كتب معروف اهل تسنن بيش از آن است كه بتوان آنها را انكار كرد.(2)
آیه دوم:
« الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِينا...»(3)
امروز كافران از (زوال) آئين شما مايوس شدند، بنا بر اين از آنها نترسيد و از (مخالفت) من بترسيد، امروز دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تكميل نمودم و اسلام را به عنوان آئين (جاودان) شما پذيرفتم.
این عبارت مقداری از آیه 3 سوره مائده است که به اتفاق مفسرین شیعه جمله معترضه است که وسط یک آیه از قرآن که صدر و ذیل آن درباره احکام حرمت گوشت ها آمده قرار گرفته شده و بعد از نصب علی بن ابیطالب به امامت جبرئیل آن را بر پیامبر نازل نمود. اما غالب مفسران اهل سنت در مورد این آیه انصاف را رعایت نکرده اند و در تفسیر آن، این عبارت را به قبل و بعدش ربط داده و مصادیقی دیگری برای آن بیان کرده اند در عین حالی که در روايات فراوانى كه از طرق معروف اهل تسنن نقل شده صريحا اين مطلب آمده است كه آيه شريفه فوق در روز غدير خم و به دنبال ابلاغ ولايت على (ع) نازل گرديد، مرحوم امینی در الغدیر این روایات را بیان کرده اند.(4)
مرحوم علامه سيد شرف الدين در كتاب المراجعات چنين مى‏ گويد:
نزول اين آيه در روز غدير در روايات صحيحى كه از امام باقر(ع) و امام صادق (ع) نقل شده ذكر گرديده و اهل سنت، شش حديث با اسناد مختلف از پيامبر ص در اين زمينه نقل كرده‏ اند كه صراحت در نزول آيه در اين جريان دارد.(5)
در اینجا آنچه را که مفسرین معروف و بزرگ اهل سنت در تفسیر این آیه آورده اند به صورت خلاصه و اجمال بیان می کنیم:
1- فخر رازی از مفسرین بزرگ اهل سنت در یکی از مسائلی که در تفسیر این آیه آورده به صراحت منصوب شدن امیر المومنین به امامت را به دست پیامبر انکار کرده است:
این آیه دلالت می کند بر بطلان قول رافضه (شیعه) چون خداوند فرموده که کافران از تبدیل دین مأیوس شدند و آنرا تاکید کرده به «فلا تخشوهم و اخشون» پس اگر امامت علی بن ابیطالب (ع) از طرف خدا منصوص باشد و پیامبر این نص را قبل کرده باشد، به مقتضای این آیه باید کسی که اراده کرده تغییر بدهد این نص را از این کار نا امید باشد. پس لازمه اش این است که هیچ یک از صحابه قادر نباشد این نص را انکار کند یا تغییر بدهد و چون امر چنین نشده (و تغییر داده شده و انکار شده)، بلکه برای این نص ذکری نشده و روایت و اثری ظاهر نشده علم پیدا می کنیم که ادعای این نص کذب است و علی بن ابیطالب به امامت نصب نشده است. (6)
2-مراد از « الیوم »:
روزی که احکام گوشت های حلال و حرام نازل شده (در صدر این آیه احکام گوشت ها بیان شده) روز عرفه در آخرین حج پیامبر اکرم (ص)
روز فتح مکه روز ظهور اسلام یا بعثت پیامبر، اما تمام مفسران شيعه در كتب خود آورده ‏اند که منظور روز غدیر است و روايات متعددى آن را تاييد مى‏ كند و با محتويات آيه كاملا سازگار است.
3-اکمال دین:
کامل شدن آنچه به آن نیاز است در تکالیف از حلال و حرام و قوانین قیاس و اصول اجتهاد کامل شدن فرائض و حدود و اوامر و نواهی و حلال و حرام بعد از انجام حج توسط پیامبر دین کامل شد.
از بین رفتن دشمنان و پیروز شدن اسلام بر همه ادیان
4-اتمام نعمت:
با کامل شدن امر دین و شریعت با فتح مکه و با امنیت داخل آن شدن
با از بین بردن رسوم جاهلیت و اینکه دیگر مشرکان با آنها حج نمی گذارند و عریان طواف نمی کنند.(7)
اینها خلاصه مطالبی است که مفسران معروف اهل سنت در کتاب های تفسیرشان در تفسیر این آیه بیان کرده اند و همانطور که می بینید علی رغم اینکه روایات زیادی از راویان اهل سنت درباره نزول این آیه در روز غدیر و درباره امیر المومنین در کتب شیعه و اهل سنت رسیده، ولی انصاف را رعایت نکرده و بخاطر تعصب اشاره ای به مسئله روز غدیر و نصب پیامبر نکرده اند.

پی نوشت ها:
1. مائده(5)آیه67.
2. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، انتشارات اسلامیه، ج5، ص6.
3. مائده، آیه3.
4. علامه امینی، الغدیر، ج 1، ص230-232.
5. سید شرف الدین، المراجعات، ص37.
6. فخر رازی، مفاتيح الغيب، دار احیاء التراث عربی، ج‏11، ص 288.
7. همان، زمخشری،محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزيل، ج‏1، ص: 605 ؛ طبری، محمد بن جریر، جامع البيان في تفسير القرآن، چاپ بیروت، ج‏6، ص: 52 - سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور في تفسير المأثور، کتابخانه مرعشی نجفی، ج‏2، ص 258 و قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحكام القرآن، چاپ بیروت، ج‏6، ص 61.

صفحه‌ها