پرسش وپاسخ

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

با سلام 1- آن آیه ای از قرآن که خداوند به پیامبرش (ص) می فرماید ما گناهان گذشته و حال تو را بخشیدیم کدام آیه و کدام سوره است؟ وضمنا این آیه عصمت پیامبر را زیر سوال نمی برد؟ 2- آیا پیامبر در دوران نوجوانی و قبل از بعثت گناهی مرتکب نشدند؟ آیا قصد انجام گناهی هم نکردند؟

3- آن داستانی هم که در مورد حضرت موسی (ع) نقل می کنند که با مشتی محکم به یکی از مزدوران فرعون می زند واو را می کشد و بعدا از بابت این گناه توبه می کند نیز عصمت ایشان را خدشه دار نمی کند؟ 4- حضرت ابراهیم(ع) نیز زمانی که بت بزرگ را شکستند تبر را بر روی آن گذاشتند و به دروغ گفتند بت بزرگ بقیه بت ها را شکسته. این جا چطور؟ عصمت ایشان خدشه دار نمی شود؟

پرسش:
1- آن آيه اي از قرآن كه خداوند به پيامبرش (ص) مي فرمايد ما گناهان گذشته و حال تو را بخشيديم كدام آيه و كدام سوره است؟ و ضمنا اين آيه عصمت پيامبر را زير سوال نمي برد؟
2- آيا پيامبر در دوران نوجواني و قبل از بعثت گناهي مرتكب نشدند؟ آيا قصد انجام گناهي هم نكردند؟

پاسخ:
اين آيه در سوره فتح قرار دارد: «لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ وَ يُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَ يَهْدِيَكَ صِراطاً مُسْتَقيما؛ تا خداوند گناهان گذشته و آينده‏ اى را كه به تو نسبت مى‏ دادند ببخشد (و حقّانيت تو را ثابت نموده) و نعمتش را بر تو تمام كند و به راه راست هدايتت فرمايد.»(1)
اما در مورد منافات يا عدم منافات داشتن اين آيه با عصمت پيامبر، پاسخهاي متنوعي از سوي دانشمندان علوم اسلامي ارائه شده است ولي دقيق‌ترين تفسير از سوي مفسر حكيم علامه طباطبايي ارائه شده، ايشان پس از اشاره به نظرات ساير مفسرين و نقد آن ها گفته است:
مراد از كلمه ذنب در آيه، گناه به معناي معروف كلمه يعني مخالفت تكليف مولوي الهي نيست، نيز مراد از كلمه مغفرت معناي معروف آن كه عبارت است از ترك عذاب در مقابل مخالفت نامبرده نيست. چون كلمه «ذنب» در لغت آن طور كه از موارد استعمال آن استفاده مي‌شود، عبارت است از عملي كه آثار و تبعات سختي و ناگواري دارد. مغفرت نيز در لغت عبارت است از پرده افكندن روي چيزي.
با توجه به معناي لغوي واژه‌گان ذنب و مغفرت بايد گفت: قيام رسول خدا به دعوت مردم و نهضت او بر ضد كفر و بت‌پرستي، از قبل از هجرت و ادامه‌اش تا بعد از آن، و جنگ‌هايي كه بعد از هجرت با كفار مشرك به راه انداخت، كاري بود كه پيامد و آثار سخت و ناخوشايند براي او داشت، چون آن كارها حادثه آفرين و مساله‌ساز بود. معلوم است كفار تا زماني كه داراي قدرت و شوكت بودند، هرگز از او نمي‌گذشتند. از كارهاي پيامبر بر ضد‌شان چشم‌پوشي نمي‌كردند. از هر گونه اذيت و آزار او كوتاهي نمي‌نمودند. پيوسته در صدد انتقام و نابودي پيامبر (ص) بودند، اما خداي متعال با فتح مكه يا صلح حديبيه كه منجر به فتح مكه شد، نيرو و شوكت كفار مشرك قريش را از آنان گرفت. در نتيجه گناهاني كه پيامبر (ص) در نظر مشركان داشت، پوشانده شد. حضرت از شر آن ها امين گرديد، بنابراين مراد از ذنب پيامدهاي سخت و خطرناكي است كه دعوت پيامبر از ناحيه كفار و مشركان به وجود آورده بود. مشركان به دليل كارهاي پيامبر او را مستحق كيفر و عقوبت مي ديدند، ولي با فتح مكه همه تصورات كفار و مشركان نسبت به پيامبر از بين رفت. پندارهاي آنان نسبت به پيامبر عملي نشد. اما گناهان آينده‌اش عبارت است از خون‌هايي كه بعد از هجرت از سران قريش ريخت. مغفرت نسبت به آن گناهان عبارت است از پوشانيدن آن ها و ابطال عقوبت‌هايي كه به دنبال داشت و آن به اين بود كه شوكت و قدرت قريش را از آنان گرفت. (2)
حاجي هنگام طواف دور كعبه خدا را سپاس مي‌گذارد كه تمام خطرها و رنج‌ها و تهديدهايي را كه از سوي كفار و مشركان بر ضد پيامبر (ص) بود، از ميان برداشت. نقشه‌هايي كه كفار براي كيفر پيامبر كشيده بودند، نقش بر آب نمود. آن ها نتوانستند آنچه را به عنوان گناه براي پيامبر مي‌پنداشتند و كيفر و عقوبت براي او در نظر گرفته بودند، عملي سازند.
پس مراد از گناه، گناه در برابر خدا نيست، بلكه گناهي است كه كفار درباره حضرت مي‌پنداشته‌اند. در نتيجه آن دعا هرگز با عصمت پيامبر تعارض ندارد. او از هر گونه خطا و اشتباه و گناه معصوم و منزه بوده است.
اما در مورد سوال دوم؛ مى دانيم كه هدف عمومى بعثت پيامبران، تربيت مردم است؛ چنان كه قرآن كريم درباره رسول خدا(ص) مى فرمايد:
«هُوَ الَّذى بَعَثَ فِى الامّيّينَ رَسولا مِنهُم يَتلوا عَلَيهِم ءايـتِهِ ويُزَكّيهِم ويُعَلِّمُهُمُ الكِتـبَ والحِكمَةَ (3)؛ او كسى است كه در ميان جمعيت درس نخوانده رسولى از خودشان برانگيخت كه آياتش را بر آن ها مى خواند و آن ها را تزكيه مى كند و به آنان كتاب (قرآن) و حكمت مى آموزد.» يكى از شرايط تعليم و تربيت افراد اين است كه شخص مورد تربيت، به درستى گفتار مربى خود ايمان داشته باشد. اين زمانى خواهد بود كه گفتار و رفتار مربى با هم هماهنگ باشد و او بر خلاف آن چه مى گويد، عمل نكند.
از اين رو لازم است كه پيامبران ـ اين مربيان جامعه انسانى ـ از عصمت برخوردار باشند و هيچ گاه رفتار ناشايستى انجام ندهند. البتّه آنان پيش از دوران پيامبرى نيز بايد معصوم باشند؛ زيرا اگر پيامبرى سوابق خوبى نداشته باشد، گر چه الان انسان كاملى باشد؛ گفتارش در مردم تأثير نخواهد داشت. پس لازم است كه پيامبران از هر گونه گناهى ـ حتّى پيش از دوران پيامبر خود ـ مبّرا و معصوم باشند تا بتوانند با ارائه شخصيتى خالى از هر گونه سوء سابقه و ارائه الگويى تمام عيار، به تربيت مردم بپردازند. اگر مقام عصمت در همه حال براي ايشان ثابت شد، بايد گفت كه مقام عصمت به گونه اي تعريف شده كه معصوم حتي فكر و قصد انجام گناه را هم نمي كند و از اين مقوله نيز فارغ است.

پي‌نوشت‌ها:
1. فتح (47) آيه2.
2. طباطبايي، سيدمحمدحسين، الميزان، با ترجمه موسوي همداني، نشر جامعه مدرسين، قم، بي‌تا، ج 18، ص 381 و 382.
3. جمعه(62) آيه2.
---------------------------

پرسش:
3- آن داستاني هم كه در مورد حضرت موسي (ع) نقل مي كنند كه با مشتي محكم به يكي از مزدوران فرعون مي زند و او را مي كشد و بعدا از بابت اين گناه توبه مي كند نيز عصمت ايشان را خدشه دار نمي كند؟
4- حضرت ابراهيم(ع) نيز زماني كه بت بزرگ را شكستند تبر را بر روي آن گذاشتند و به دروغ گفتند بت بزرگ بقيه بت ها را شكسته. اين جا چطور؟ عصمت ايشان خدشه دار نمي شود؟
پاسخ:
در خصوص داستان كشتن مرد قِبطي و منافات آن با عصمت انبيا بايد ديد كه كدام بخش از داستان ممكن است با عصمت حضرت موسي(ع) منافات داشته باشد؛ اگر مشكل از ناحيه كشتن مرد قبطي باشد كه به نظر نمي رسد عمل حضرت موسي شيطاني و گناه باشد، زيرا قتل يك انسان تنها در صورتي كه خون او محترم باشد، ناشايست است. كافري كه در مقام جنگ و مخاصمه با مومنان درآمده باشد، خونش محترم نيست و كشتن او گناه محسوب نمي شود.
به علاوه در قرآن از پيشينه آن مرد و وضعيتش سخني به ميان نيامده؛ چه بسا از قبطيان جاني بوده كه خون بسياري از مومنان بر گردنش بوده، كشتن او جزا و تقاص جنايات گذشته اش محسوب مي شده؛ چنان كه بسياري از قبطيان چنين وضعيتي داشتند، يعني كودكان بسياري از سبطيان و بني اسرائيل را ظالمانه مي كشتند. پس كشتن او گناه نيست. مگر آن كه محترم الدم بودن آن مرد ثابت شود و اصل در كفار حربي اين نيست.
به علاوه وقتي فردي ظالم منازعه اي را ايجاد مي نمايد، همه تبعات منفي نزاع متوجه اوست. چه بسا اگر در اين ميان از نظر جسمي و مالي و حتي جاني صدمه ببيند، خود او محكوم است، نه ديگري. به علاوه كه حضرت موسي نه به خاطر كشتن او كه براي كمك به يك مظلوم اقدام به دخالت نمود كه وظيفه طبيعي هر انساني در اين موقعيت است و در نتيجه قتل او عمدي نبود.(1)
در مورد حضرت ابراهيم هم بايد گفت؛ ايشان با اين پاسخى كه به آن ها داد، هم تأييدى براى گفته هاى قبلى خود آورد و كه مى خواست به آن ها بفهماند مگر من به شما نگفتم كه اين بت ها قادر به دفع زيان از خود نبوده و حتى سخن گفتن هم نمى توانند، و هم شالوده اى براى استدلال بعدى خود ريخت كه آن ها را به باد ملامت گرفته و فرمود: آيا جز خدا چيزهايى ار مى پرستيد كه به هيچ وجه سود و زيانى براى شما ندارند... و هم اين كه برخلاف آن چه بسيارى از اهل سنت پنداشته اند، مرتكب خلاف و دروغ گويى هم نشد.
امام صادق (ع ) در حديثى كه على بن ابراهيم و ديگران نقل كرده اند، فرمود: به خدا سوگند نه بت ها اين كار را كرده بودند و نه ابراهيم دروغ گفت. وقتى از آن حضرت پرسيدند كه پس چگونه بود؟ در جواب فرمود: ابراهيم گفت كه بزرگشان كرده، اگر سخن مى گويند و اگر سخن نمى گويند بزرگشان اين كار را نكرده است. به هرحال ابراهيم با اين جواب مى خواست آن ها را به اشتباه چندين ساله و بدبختى هايى كه قرن ها از راه بت پرستى گريبان گيرشان شده بود واقف سازد. همين كار را هم كرد، زيرا خداى تعالى نقل مى كند كه پس از اين پاسخ به فكر فرو رفته و به درون خويش مراجعه كردند و گفتند: به راستى كه شما (در مورد پرستش بتان) ستم گردانيد، سپس سر به زير (به ابراهيم گفتند) تو خود مى دانى كه اينان سخن نمى گويند. ابراهيم كه گويا منتظر اين حرف بود و آن سخن را به آن صورت گفته بود تا چنين اقرارى از آن ها بگيرد، بالحنى كوبنده و سرزنش آميز به ايشان گفت: پس چرا غير از خدا چيزى را پرستش مى كنيد كه به هيچ وجه سود وزيانى براى شما ندارد، اف بر شما و اين بتانى كه بجز خدا مى پرستيد آيا تعقل نمى كنيد!(2)منطق ابراهيم به قدرى قوى و كوبنده بود كه مجال پاسخ را از مردم گرفت و ديگر جاى سخنى براى آن ها باقى نگذاشت و همه را در حيرت فرو برده و مجبور به سكوت و عجز كرد.(3)

پي نوشت ها:
1. طباطبايي، سيدمحمدحسين، ترجمه تفسير الميزان‏، ترجمه موسوى همدانى، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ مدرسين، قم‏، 1374 ش، ج 16، ص23.
2. انبياء(21)آيات 66 و 67.
3. مكارم شيرا زي، ناصر، تفسير نمونه، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ اول، 1374ش، ج13، ص438.

موفق و موید باشید

به نام خدا با سلام، همانطور که مستحضرید بر اساس اعتقاد ما شیعیان پیامبر اکرم و ائمه معصومین صلوات الله علیهم از مقام عصمت برخوردار می باشند، بدین معنی که ایشان از گناه و حتی اشتباه مصون هستند و به همین دلیل است که قول و فعل و تقریرشان حتی در امور عادی زندگی روزمره برای ما حجت است. به عبارت دیگر به اعتقاد ما شیعیان، هیچگاه اشتباه و به طریق اولی گناهی نیز از پیامبراکرم و ائمه طاهرین صلوات الله علیهم سر نزده است و هرچه آنها انجام داده اند کاملاً درست بوده و عاری از هرگونه خطا و اشتباهی می باشد. از دیگر سو خداوند متعال در آیه اول سوره تحریم خطاب به پیامبر اکرم می فرماید:ای پیامبر چرا برای کسب خشنودی همسرانت چیزی را که خدا برای تو حلال کرده حرام می کنی؟ و خداوند آمرزنده مهربان است. صرف نظر از شان نزول این آیه شریفه، آنچه بطور کلی از این آیه برداشت می شود، اینست که پیامبر اکرم عملی را انجام دادند که نباید. و حلالی را بر خود حرام نمودند که نمی باست اینکار را می کردند. بعد از آن خداوند متعال با نزول آیه ای اعلام فرمود که نباید این کا را انجام می دادی! و در ادامه می فرماید خداوند آمرزنده و مهربان است!!! حال سؤال بنده این است که عصمت پیامبر اکرم صلوات الله علیه چطور با آیه شریفه که ذکر آن رفت جمع می شود؟ با تشکر و آرزوی توفیق.

پاسخ:
تشريع و قانونگذاري كار خداست و غير خدا حق ندارد در اين حوزه دخالت كند.
خداوند مي فرمايد:
قاتِلُوا الَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ لا يُحَرِّمُونَ ما حَرَّمَ اللَّهُ وَ رَسُولُه‏(1)
با كسانى از اهل كتاب كه نه به خدا، و نه به روز جزا ايمان دارند، و نه آنچه را خدا و رسولش تحريم كرده حرام مى‏شمرند، پيكار كنيد.
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَيِّباتِ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدين‏(2)
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! چيزهاى پاكيزه را كه خداوند براى شما حلال كرده است، حرام نكنيد! و از حدّ، تجاوز ننماييد! زيرا خداوند متجاوزان را دوست نمى‏دارد.
در دو آيه فوق سخن از حرام نشمردن حرام خدا(يعني حلال شمردن آن) و حرام شمردن حلال خداست كه هر دو ظلم بزرگ و تجاوز به حدود خداست كه اولي(حرام نشمردن حرام خدا) ويژگي كافراني است كه بايد با آنان جنگيد و دومي(تحريم حلال ها) اقدام مؤمناني است كه جاهلانه كاسه داغ تر از آش شده اند و هر دو زشت و ناپسند است و حاشا كه رسول خدا از اين زمره باشد.
اما آنچه پيامبر انجام داد، قسم بر ترك حلال براي جلب رضاي همسرانش بود. ايشان عملا حلالي را بر خود حرام كرد نه به عنوان عبادت و بندگي و براي جلب رضاي خدا( آن گونه كه بعضي مؤمنان داغ انجام دادند و آيه 87 مائده نازل شد و كارشان را محكوم كرد و تجاوزگري ناميد). بلكه حرام را با قسم بر خود حلال كرد تا همسران را راضي كند و خداوند اين مشقت و محروميت را بر ايشان روا ندانست و پايبندي به اين قسم را لازم نشمرد و راه نجات از اين قسم را با دادن كفاره قسم به ايشان نماياند و وعده داد كه پيامدهاي ناگواري كه براي اين شكستن قسم ممكن است تصور شود. را جبران خواهد كرد و تدارك خواهد نمود.
بنا بر اين نهي در اينجا نهي ارشادي است نه نهي مولوي و كاري كه انجام شده بود گناه نبود. بلكه اقدامي بود كه پيآمدهاي سخت براي پيامبر داشت و او را از حلالي محروم مي نمود.
به آيه مربوط به كار رسول خدا توجه كنيد:
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغي‏ مَرْضاتَ أَزْواجِكَ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ(3)
اى پيامبر! چرا چيزى را كه خدا بر تو حلال كرده بخاطر جلب رضايت همسرانت بر خود حرام مى‏كنى؟! و خداوند آمرزنده و رحيم است.
اين كه از رسول خدا هم با عنوان "النبي" ياد مي كند براي اين است كه ايشان را اكرام كرده باشد و خطاب نسبت به ايشان، خطاب از سر دلسوزي و براي رعايت جانب ايشان و در حقيقت براي توبيخ همسراني است كه با ايشان به نحوي سختگيرانه برخورد مي كردند كه ايشان براي جلب رضايت آنان بر خود سخت مي گرفت و با قسم حلال خدا را بر خود عملا حرام مي كرد تا آنان را راضي سازد. (4)
آيات بعد نيز شاهد آن است كه زنان آن حضرت در حق ايشان ظالم و سخت گير بوده و ايشان مي خواسته با محروم كردن خود از بعض حقوقش رضايت آنان را كسب كند و خدا در صدد دفاع از ايشان در مقابل آنان برآمده و با نهي از اين اقدام، آنان را توبيخ كرده است.
اين خطاب شبيه خطاب در آيه زير است:
عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذينَ صَدَقُوا وَ تَعْلَمَ الْكاذِبينَ(5)
خداوند تو را بخشيد چرا پيش از آنكه راستگويان و دروغگويان را بشناسى، به آنها اجازه دادى؟! (خوب بود صبر مى‏كردى، تا هر دو گروه خود را نشان دهند!)
در اينجا گر چه به ظاهر توبيخ پيامبر است. ولي در واقع توبيخ منافقان است كه براي توجيه فرار خود از جبهه مي خواستند ظاهر اجازه گرفتن به آن بدهند.
بنا بر اين آن تحريمي كه گناه عظيم است، تحريم عملي حلال خدا به عنوان عبادت و براي كسب رضاي خداست و اقدام پيامبر اصلا اين گونه نبود و در اينجا گر چه ظاهر آيه نهي و توبيخ پيامبر است. ولي در واقع براي دفاع از پيامبر و رعايت جانب او و توبيخ همسران ظالم اوست و از پيامبر اقدام خلاف شرعي سر نزده تا با عصمت ايشان منافات داشته باشد.
پي نوشت ها:
1. توبه(9)آيه29.
2. مائده(5)آيه87.
3. تحريم(66)آيه1.
4. ابوحيان اندلسي، البحر المحيط، بيروت، دار الفكر، 1420 ق، ج10، ص207.
5. توبه(9)آيه43.

موفق و موید باشید

سلام علیکم، اساسا" سئوال من این است که چرا بعضی آیات قرآن مثل همین آیه 3 سوره مائده در موضوعات مختلف و به صورت مخلوط شده قرار گرفته است؟ ابتدای آیه در مورد گوشت مردار و خون و گوشت خوک و .... در وسط آیه موضوع اکمال دین در واقعه غدیرخم و در پایان آیه حکم اضطرار در حال گرسنگی شدید و جواز خوردن آن محرمات را بیان کرده است ؟؟!!

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در مورد نظم قرآن و جايگاه آيات و سوره ها نظر اكثريت عالمان و اسلام شناسان اين است كه نظم فعلي قرآن مطابق دستور رسول خدا است كه به مصالحي كه خودش و خدايش مي داند، دستور داده اين آيات را در اينجا قرار دهند.
ما به مصالح اين نظم آگاه نيستيم و تابع امر خدا و رسولش مي باشيم.
يك نكته كه شايد تذكرش بد نباشد اين كه آيات مورد نظر در باره امامت است و اصولا مسأله امامت در قرآن با احتياط بيان شده است. اولا نام امامان را نبرده است. بلكه با اشاره و با وصف آنان را معرفي كرده و آياتش هم در بين آيات ديگر گنجانده شده تا كمتر به چشم بيايد و توجيه پذير باشند.
مثلا آيه تطهير در بين آياتي قرار گرفته كه مربوط به همسران رسول خداست و به ناگاه خطاب آيه و بيان آيه عوض مي شود و مطلبي گفته مي شود و دوباره به همان بحث و روال سابق بر مي گردد.
يا آيه اكمال كه در بين آياتي است كه احكام حلال و حرام و خوردني ها را بيان مي كند و به ناگاه مطلبي گفته مي شود و دوباره به بحث سابق باز مي گردد.
شايد يكي از وجوه آن، تدبير خدايي براي در امان ماندن قرآن از دستكاري و تحريف باشد. معمولا در بين ايمان آورندگان، افرادي هستند كه از سر ترس و يا به اميد منفعت و... اظهار ايمان كرده و منتظر مرگ پيامبر هستند تا بعد از وفات ايشان به عنوان پيروان صادق او وارث وي گردند و جريان را به قهقرا بر گردانند. اگر نام جانشين و جانشينان و مطالب مربوط به جانشيني به صراحت و وضوح تمام در كتاب خدا ذكر شده باشد، آنان مجبور مي شوند به تحريف و كتمان كتاب خدا اقدام كنند؛ اما اگر اين مسائل در كتاب خدا به صراحت نيامده باشد، آنان مجبور به تحريف كتاب نمي شوند.
يك نمونه تاريخي تا حدود زيادي اين توجيه را تاييد مي كند. رسول خدا در روزهاي آخر عمر در جمع اصحاب فرمود: "لوح و دواتي بياوريد تا چيزي برايتان بنويسم كه پس از آن هرگز گمراه نشويد."
در اينجا با توجه به موضع گير ها و سخنان قبل پيامبر، همه متوجه شدند كه رسول خدا مي خواهد چه بنويسد. چون همين چند روز پيش بود كه در منا و در غدير خم فرموده بود: من بين شما دو چيز به جا مي گذارم كه تا بدان دو متمسك باشيد از گمراهي در امانيد؛ و معلوم بود كه سخن امروز ايشان هم راجع به همين دو چيز ارزشمند و هدايتگر خواهد بود، ولي كساني نمي خواستند اين مطلب دوباره نوشته شود و به همين جهت كلام پيامبر را "هذيان" خواندند و پيامبر هم از نوشتن منصرف شد.
اين واقعه به خوبي نشان مي دهد كه اگر نام جانشينان پيامبر در قرآن آمده بود يا آيات مربوط به امامت و جانشيني واضح و برجسته بودند، به يقين چاره اي جز تحريف و كتمان آيات يا انكار وحيانيت آن نداشتند.
اين يك احتمال است. اما دليل واقعي را فقط خدا مي داند.

موفق و موید باشید

سلام ميخواستم بدونم با ترك استمناء عوارضي كه ايجاد شده مثل سياهي دور چشم و ريزش مو جبران ميشود متاسفانه حدود 9 سال اين كار زشت را انجام داده ام و الان قصد ترك آن را دارم ممنون

پاسخ:
اكثر عوارض و آثار جسمي خود ارضايي با ترك آن از بين مي رود، اما مهمترين عوارض استمنا، آثار رواني آن است. شخص مبتلا با ترك استمنا، احساس سالم و پاك بودن را تجربه مي كند و حالت رواني خوبي به او دست مي دهد، اما بايد تلاش كند تا سطح اعتماد به نفس و عزت نفس خود را بالا ببرد و اجازه ندهد كه اشتباهات گذشته، در زندگي آينده اش هم تأثير گذار باشند. به هر حال با ترك استمنا خيلي از مشكلات شخص مبتلا از بين مي رود، اگر هم مشكلي باقي ماند با مراجعه به پزشك و هم چنين با انجام مشاوره در امور رواني و روحي مي توان تقريبا همه آثار آن را از بين برد. شما نگران برطرف شدن عوارض نباشيد و تصميم محكم بگيريد كه اين كار را ترك كنيد، با ترك اين كار، وضعيت بسيار بهتري پيدا مي كنيد. براي راهنمايي در مورد ترك اين كار، به سايت pasokhgoo مراجعه كنيد.

موفق و موید باشید

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

ضمن سلام و خسته نباشی خدمت شما من در روابط جنسی مشکل دارم و آب منی زود میاد و این باعث میشه نتونم کامل ارضا بشم باید چیکار کنم ؟

پرسشگر گرامي، مردهايي هستند كه دچار زود انزالي مي‌باشند و اين امر به مرور زمان باعث مي‌شود كه هم مرد لذّت نبرد يعني آن فرآيند زماني كه بايد لذّت ببرد خيلي زود سپري مي‌شود و به انزال مي‌انجامد و از طرف ديگر، زن هم كه تازه آغاز تحريكش است و مثلاً فقط ده درصد از آن سپري شده يكدفعه با مشكل انزال مرد و زوال اريكشن و نعوظ او مواجه مي‌شود و ديگر نمي‌تواند كاري انجام دهد كه اين مشكل زن را نيز به مرور مشمئز مي‌كند.
و امّا براي مشكل زود انزالي چه تدابيري مي‌توان انديشيد و چگونه مي توان مرد را كمك كرد كه بر اين مشكل غلبه كند. در اين زمينه چند تكنيك وجود دارد كه برخي از آنها فيزيكي و برخي ديگر رواني است.
1- تكنيك اوّل براي پيشگيري از زود انزالي كه از تكنيكهاي فيزيكي زود انزالي به حساب مي‌آيد «اسكوئيزينگ» و يا فشردن است. اين تكنيك سنّتي ترين تكنيك براي مقابله با زود انزالي است و از سال 1950 به اين طرف بكار گرفته مي‌شود و اوّلين تكنيك سكچوال تراپيستها به حساب مي‌آيد. و روش خوبي بشمار مي‌رود. اين تكنيك در حضور زن و مرد به آنها آموزش داده مي‌شود، زيرا همكاري زن در اجراي تكنيك ضروري است. و مرد به تنهايي نمي‌تواند آن را انجام دهد. ترتيب اجراي اين تكنيك بدين گونه است كه زمان مقاربت وقتي مرد احساس مي‌كند مي‌خواهد انزال پيش‌ آيد، سريعاً آلت تناسلي خود را از داخل آلت تناسلي زن در مي‌آورد و زن با انگشت سبابه و اشارة خويش بصورت گاز انبري زير حشفه را فشار مي‌دهد و چندين بار بصورت رفت و برگشت آلت مرد را روي شكم او مي‌شكند و وقتي چند بار اينكار را كرد اسپرم و يا مني به داخل كيسة مني ساز برمي گردد و تاخير در انزال پيش مي‌آيد. همانطور كه گفته شد اين روش خوبي است. امّا خيلي از اوقات افراد سخت‌شان است كه اين كار را انجام دهند. و سختي‌اش از اين جهت است كه مرد به محض احساس انزال بايد سريعاً آلت خود را از آلت زن خارج ساخته و زن نيز بلافاصله اسكوئيزينگ را انجام دهد و اگر آن سرعت عمل لازم نباشد شايد انزال صورت گيرد و عيش منقض گردد. اجراي اين تكنيك به مرور زمان باعث مي شود كه ارگانيزم بدن خود را با دير انزالي وفق دهد و انزال را به تاخير بياندازد.
2-تكنيك«1تا4 و1تا9»: تكنيك بعدي نيز كه در شمار تكنيكهاي فيزيكي است و توسط «مَستر و جانسون» تحت عنوان تكنيك «1تا4 و1تا9» مطرح شده است. توضيح اينكه حركات رفت و برگشتي آلت مرد به داخل آلت زن، ارگانيك جنسي مرد را در جهت انزال زود هنگام تحريك مي‌كند. ولي اگر مرد آلت خويش را داخل كند و نگه دارد ديگر در جهت انزال تحريك نمي‌شود، ولي براي زن لذّت بخش و در جهت ارگاسم وي تحريك كننده است. به خاطر وجود اين مكانيزم براي تاخير انزال از تكنيك فوق به اين صورت استفاده مي‌شود كه به مرد آموزش مي‌دهيم، وقتي آلت خود را در داخل آلت همسرش كرد و چهار بار حركت رفت و برگشت انجام داد، چند ثانيه آلت خود را بطور ثابت در داخل آلت وي نگه دارد و سپس باز حركت رفت و برگشت را تا پنج بار انجام دهد و دوباره چند ثانيه آن را بطور ثابت در داخل آلت زنش نگه دارد و دوباره شروع به حركات رفت وبرگشت كند و اينبار بعد از شش مرتبه توقف كند و بعد از چند ثانيه دوباره شروع كند و بعد از بار هفتم چند ثانيه صبر كند و دوباره عمل را تا هشت بار تكرار كند و بعد از بار هشتم چند ثانيه تامل كند و سپس نه بار اينكار را بكند و بيست الي بيست و پنج ثانيه آلتش را داخل آلت همسرش نگه دارد، اجراي اين تكنيك تاثير بسزائي در تاخير انزال دارد و به تدريج سيستم انزال بدن، خود را با تاخير در انزال سازگار مي‌كند و بعد از مدّتي بدن عادت مي‌كند كه واكنش انزال را با تاخير انجام دهد.
3- تكنيك استفاده از اسپري بي‌حسّ كننده: اين‌تكنيك كه از تكنيهاي فيزيكي بشمار مي‌آيد، ميزان تحريك پذيري حسّ‌گرهاي آلت‌ تناسلي مرد را كه بيشترشان در دورحشفه(كلاهك آلت‌تناسلي) پراكنده‌اند را كاهش مي‌دهد و براي همين تحريك آلت تناسلي كه به عنوان استارتر و راه اندازندة سيستم انزال عمل مي‌كند، كاهش چشم گيري پيدا كرده و فرآيند انزال را به تاخير مي‌افتد. در حدّود شصت ويا هفتاد درصد موارد، استفادة از اين اسپري‌ها بشرطي كه از مركز معتبر و مطمئن مثل داروخانه‌ها، تهيه شود بي‌اشكال است، امّا در حدّود سي ويا چهل درصد خانم‌ها به آن حساسيّت دارند و دچار آلرژي و خارشهاي شديد مي‌شوند. و لذا استفادة از آن به شرط تست اوليّه توصيه مي‌گردد. بدين صورت كه ابتدا مقدار بسيار كمي از اسپري استفاده شود و بتدريج مقدار آن افزايش يابد.
4- تكنيك استفاده از كاندوم كه همانند اسپري هاي بي‌حس كننده ميزان تحريك پذيري آلت تناسلي مرد را كاهش مي‌دهد و موجب تاخير در انزال وي مي‌گردد. امّا در عين حال تحريك كنندگي و لذّت براي زن باقي مي‌ماند و احتمال به ارگاسم رسيدن وي را افزايش مي‌دهد. امروزه كاندوم‌هايي با رويه‌هاي ناصاف و پرزدار و با شيارهاي متنوع در داروخانه ها موجود است كه ميزان لذّت بردن زن را به خاطر افزايش اصطكاك ديوارة آلت تناسلي مرد با ديوارة درون آلت تناسلي زن، بيشتر مي‌كند. در اين تكنيك به مرد گفته مي‌شود در چهار و پنج دقيقة اوّل از كاندوم استفاده كن و وقتي همسرت بطور كامل تحريك شد و در آستانة ارگاسم قرار گرفت، آن را در بياور و آلت تناسلي خود را بدون كاندوم در داخل آلت تناسلي همسرت فرو ببر تا لذّت تو نيز كامل گردد.
5- تغيير موضع مقاربت: تكنيك ديگر براي مقابله با زود انزالي تغيير موضع مقاربت است، در اين حالت زن بالا و مرد در پايين قرار مي گيرد، و چون ديگر شكمش را روي شكم زن نينداخته، فشاري به امعاء و احشاء و از جمله كيسة مني ساز وارد نمي‌شود تا انزال را تسريع كند وزمان تاخير چند برابر ميشود.، علاوه بر اين، جابجايي فوق باعث مي‌شود كه ارگاسم نيز درزن تسريع شود، زيرا زن كه در حالت قبل در زير قرار داشت و كاملا منفعل بود، حالا حالت فاعلي پيدا مي‌كند و فعّال مي‌گردد. و با حركاتي كه انجام مي‌دهد، آلت تناسلي اش را در حالتي قرارمي‌دهد كه بيشترين تحريك را داشته و بيشترين لذّت را ببرد و لذا به ارگاسم نزديكتر مي‌شود. گاهي براي بازده بيشتر؛ تكنيك فوق را با تكنيك حواس پرتي كه يكي ديگر از تكنيكهاي پيش گيري از زود انزالي است تركيب مي‌كنيم به اين صورت كه علاوه برجابجايي موضع و در بالا قرار گرفتن خانم، آقا حواس خود را از عمل جنسي به جاي ديگري معطوف مي‌كند و مثلا از شمارة 1369 شروع كرده و هفت تا هفت تا كم مي‌كند و با اين كار مغز را درگير كار ديگري مي‌كند، در حالي كه آلت تناسلي اش سفت است و زن با آن مشغول است، اين كار باعث مي‌شود كه دو تا سه دقيقه انزال به تاخير افتاده و ارگاسم زن نيز تسريع شود. و پس از اينكه مرد علائم ارگاسم را در زن مشاهده كرد دوباره حواسش را به سكس باز مي‌گرداند تا وي نيز لذّت برده و انزال صورت پذيرد.
و امّا برخي از تكنيكهاي غير فيزيكي كه براي به تاخير انداختن انزال مي شود از آنها استفاده كرد :
1- فورپلي و يا مغازله: اين همان تكنيكي است كه در روايات نوراني ما تحت عنوان تشويق به ملاعبه و مغازله آمده است. بايد توجّه داشت كه تحريك در زنان بيشتر روانشناختي است تا مكانيكي، بخاطر همين ملاعبه و مغازله براي تحريك زن امري بسيار لازم بشمار مي‌رود.
2- تكنيك حواس پرتي: دوميّن تكنيك از تكنيكهاي غير فيزيكي براي به تاخير انداختن انزال تكنيك حواس پرتي است، در اين تكنيك مرد بعد از پيدا كردن نعوظ و شروع عمل جنسي براي جلوگيري از انزال زود رس خود، حواس خود را به جاي ديگري از غير از سكس معطوف مي‌كند، مثلاً قسط بانك و يا چيزهاي مشمئز كننده مانند تصور اينكه برخي از ملل در آسياي جنوب شرقي سوسك و يا قورباقه مي خورند! و يا يك چيز ناراحت كننده مثل مرگ يك عزيز و غيره...، كه اين كارها باعث مي‌شود، مغز او از مسئلة جنسي منحرف شده و درگير امر ديگري شود و لذا فرصت چند دقيقه‌اي براي زن ايجاد شود كه بتواند خود را به آستانة ارگاسم برساند و وقتي مرد علائم ارگاسم را در زن مشاهده كرد دوباره مغز خود را مشغول عمل جنسي مي كند تا همزمان با ارگاسم زن، انزال وي نيز صورت گيرد و هر دو طرف از عمل جنسي لذت ببرند.

موفق و موید باشید

سلام.17 سالم است.ازپارسال است که همش استمنا میکنم وحتی یک بار هم نتوانسته ام انراترک کنم.خیلی تلاش میکنم که ترکش کنم اما نمیتوانم.هرهفته این کار را انجام میدهم.دیگه خسته شدم.اراده ندارم.سال پیش یکی ازدوستانم یک سایتی را به من معرفی کرد که من هروقت به این سایت میروم استمنا میکنم هرکاری میکنم که به این سایت نروم نمیشودخواهشا من رو راهنمایی کنید که چکار کنم که این کارپست رو ترک کنم؟تاحالا کلی نماز قضا دارم نمیدونم چندتاولی میدونم زیاد دارم.توی غسل کردن هم زیاد وسواس بازی درمیارم خواهشا جوابم روبدید ممنون(درسته گناهکارهستم ولی من گناهکارهم دل دارم)

پاسخ:
به نظر مي رسد كه مسئله خود ارضايي شما حالت وسواسي به خود گرفته است. در مورد اختلالاتي كه حالت وسواسي به خود گرفته اند مداخله داروئي لازم است. توصيه ما به شما اين است كه قبل از انجام هر كاري، ابتدا به يك روان پزشك مراجعه كنيد و مشكلتان را در ميان بگذاريد، روان پزشك داروئي به شما مي دهد كه ميزان اضطراب شما را كاهش دهد، چون همان طور كه در ادامه گفته خواهد شد اضطراب نقش اساسي در اين مسئله دارد. هم چنين داروي ديگري به شما داده مي شود كه جلوي افكار پريشان را در شما خواهد گرفت و آنها را كنترل خواهد كرد. به گفته متخصصين مصرف دارو در مدت كوتاه ( حدود دو هفته) عارضه وابسته شدن به دارو را ندارد. معمولا گفته مي شود كه اين داروها را روزي سه بار مصرف كنيد. بعد از دو هفته پزشك به شما توصيه مي كند كه مصرف دارو را قطع كنيد و فقط وقتي مصرف كنيد كه فكر خود ارضايي به سر شما مي زند، در آن وقت دارو را مصرف مي كنيد و به خود تلقين مي كنيد كه دارو سريعا تاثير خود را خواهد گذاشت. با مصرف اين داروها فكر خود ارضايي از شما دور مي شود و شما مي توانيد بر خودتان كنترل پيدا كنيد. به تدريج با مصرف اين داروها ميزان تسلطتان بر اين مسئله زيادتر مي شود تا وقتي كه بتوانيد به كلي بر آن مسلط شويد. البته در ادامه مصرف داروها و در ضمن آن، اگر به يك روان شناس هم مراجعه داشته باشيد تا درمانهاي روان شناختي هم بر روي شما اجرا شود خيلي خوب است. با اين كارها مي توانيد تا حدود زيادي بر خود ارضايي غلبه كنيد، لذا حتما به فكر مراجعه به يك روان پزشك باشيد. در ادامه توصيه هايي را در مورد ترك خود ارضايي به شما خواهيم داد.
از نظر شرعي، خود ارضايي و استمناء حرام است و علاوه بر اينكه حرام است و عقوبت اخروي دارد، در اين دنيا نيز مخصوصا وقتي كه به صورت عادت درمي آيد آسيبهاي زيادي به انسان وارد مي كند، كه البته به نظر مي رسد كه آسيب هاي رواني آن جدي تر و مشكل سازتر است. پيگيري جدي شما براي ترك اين عادت، بيشتر از دانستن آسيب هاي آن به درد شما مي خورد. استمنا مخصوصا وقتي كه ميزان آن بالاتر باشد ضربه هاي زيادي به شخص وارد مي كند، كه همان طور كه گفته شد ضربه هاي رواني شديدي هم به دنبال دارد،كاهش اعتماد به نفس، احساس گناه شديد، اضطراب شديد و غيره، كه به همه اينها بايد عوارض بدني و جسمي احتمالي را هم اضافه كرد.
در مورد آثار استمناء بايد اين نكته را بدانيد كه با ترك استمناء، زمان زيادي نمي گذرد كه خيلي از عوارض سوء اين عادت از بين خواهد رفت و جاي آن را سلامتي و شادابي و احساس خوب پاك بودن خواهد گرفت، لذا شما نگران مدت زمان برگشت سلامتي اتان نباشيد و بيشتر به فكر ترك اين عادت باشيد.
استمناء مشكلي است كه خيلي از جوانها با آن روبرو هستند، يعني تحريك جنسي زياد به واسطه محركهاي جنسي اي كه در جامعه وجود دارند و در عين حال عدم امكان ارضاي صحيح آن. راه حل اساسي آن ازدواج به موقع است. اگر ازدواج به موقع صورت بگيرد ميزان فشارهاي جنسي كم خواهد شد و جوانان مي توانند از راه صحيح خود را ارضاء كنند. اما اگر امكان ازدواج براي شما وجود ندارد بايد كاري كنيد كه ميزان تحريكات جنسي شما كم شود به عبارت ديگر بايد مراقب خودتان باشيد وگرنه مثل گذشته با اين مشكل روبرو خواهيد بود. ميزان ابتلاء شما به استمناء با ميزان تحريك پذيري شما رابطه مستقيم دارد. يكي از بهترين روش هاي كنترل خودارضايي و همچنين كاهش ميل جنسي، پرهيز از محرك هاي ديداري و ادراكي و دور شدن از موقعيتهاي مرتبط با احساس جنسي است، مثلا از ديدن مناظر و عكس ها و فيلم هاي جنسي خود داري كنيد، منظورم پرهيز از چشم چراني در همه ابعاد آن است، بدون آن هيچ يك از اقدامات درماني از تضمين كافي برخوردار نيست، چون وقتي كه تحريك جنسي صورت بگيرد، جلوگيري از آن، كار مشكلي است. اتصالتان به اينترنت را قطع كنيد، مطمئن باشيد كه هيچ اتفاقي نمي افتد و اگر كار ضروري هم با اينترنت داشتيد به كافي نت برويد و كارتان را انجام بدهيد و سريع بيرون بياييد، اگر اتصالتان را قطع كنيد خيلي كمكتان خواهد كرد كه بتوانيد استمنا را ترك كنيد. هم چنين كامپيوترتان را از اين جور تصاوير پاك كنيد و خلاصه اينكه زمينه ديدن تصاوير محرك را از بين ببريد.
خود را دست كم نگيريد و عزت نفس داشته باشيد و خود را بزرگتر از آن بدانيد كه در مقابل اين عمل زشت ذليل شويد، لذا با قاطعيت به دنبال درمان باشيد.
مطلب مهمي كه بايد به آن توجه شود اين است كه براي ترك اين عادت هيچ وقت دير نيست. اين عمل با تمام آثار بدي كه دارد قابل درمان است و به گواه متخصصان، بيشتر آثار شومي كه بواسطه آن بوجود آمده است در مدت نسبتا كوتاهي پس از قطع آن بر طرف مي شود، زيرا كه نشاط و نيروي جواني مي تواند بيشتر ضايعات گذشته را جبران كند، پس جاي نگراني نيست. با ترك اين عمل، آثار منفي روانشناختي آن از بين خواهد رفت و جاي خود را به عزت نفس و اعتماد نفس و احساس خوب پاك شدن مي دهد.
مسئله ديگري كه بايد به آن دقت شود اين است كه هيچ وقت ياس و نااميدي را به خود نبايد راه داد. بنابر اين نخستين و لازم ترين موضوعي كه بايد به آن توجه داشت امكان ترك سريع اين عادت و نجات از عواقب آن است. بايد از گذشته خود پشيمان شده و توبه كنيد. بعد از توبه سعي در پاك كردن تمام خاطرات گذشته داشته باشيد، مثل اينكه اصلا تجاربي در اين زمينه نداشته ايد. از طرف ديگر با پرهيز از سرزنش كردن خود و احساس گناه و مبارزه با افكار نگران كننده، سعي كنيد وضع روحي خوبي را براي خودتان ايجاد كنيد.
همه متخصصان معتقدند براي ترك هر نوع عادت، قبل از هر چيز اراده و تصميم لازم است و اين موضوع را اصلا نبايد دست كم گرفت. البته ممكن است كه خيلي از جوانان اين گونه برداشت كنند كه ما قادر به تصميم نيستيم و اراده از ما سلب شده است و بارها شكست خورده ايم، ولي مسئله اينجاست كه شما همين مقدار اراده داريد كه درجائي كه شرايط آن نيست اين كار را انجام ندهيد و همين مقدار اراده كفايت مي كند. و اگر بارها تصميم گرفتيد و شكست خورديد بايد توجه داشته باشيد كه شكست مقدمه پيروزي است . به ما دستور داده شده است كه مدام تصميم قاطع بگيريم ولو اينكه نقض شود و تصميم خود را بشكنيم، دو مرتبه، سه مرتبه و ..... بايد سعي خود را بكنيم، بالاخره موفق مي شويم.
اگر موفق به ترك اين عمل (هر چند براي چند روز) شديد بايد مواظب باشيد كه دوباره به آن برنگرديد، اما اگر از دستتان در رفت و دوباره مرتكب شديد اين مطلب را از نظر دور نداريد كه بازگشت و ارتكاب ناخواسته عمل جزيي از فرايند ترك محسوب مي شود. پس با كوچكترين بازگشت همه چيز را از دست رفته ندانيد، بلكه با توبه دوباره از عمل، با تصميم قاطع خود را وارد مرحله ترك ديگري كنيد. در صورت ارتكاب دوباره به جاي ياس و نااميدي كه مطلوب شيطان است اين نكته را به خود گوشزد نماييد كه فرصت جبران آن وجود دارد و بار ديگر مصمم تر و جدي تر از گذشته به فرآيند ترك خود برگشت نماييد.
مسألة خودارضايي هميشه به عنوان يك اختلال مرتبط با اضطراب شناسايي و مطرح شده است. اين يكي از مسايلي است كه بايد در صدد كنترل آن باشيد. فرد با افزايش يافتن اضطراب به طور مكرر به اين عادت نابهنجار روي ميآورد. وجود اضطراب به عنوان يك عامل تقويت كننده و نگه دارنده عادت ناپسند خودارضايي مطرح است. استفاده از روش هايي مانند تن آرميدگي (ريلكسيشن) و متوقف ساختن افكار اضطرابي ميتواند به شما كمك كند تا از ميزان خودارضايي كاسته شود و به تدريج قطع گردد. اما ضرورت متوقف ساختن اضطراب به هر نحو ممكن ما را ملزم ميسازد كه اگر بيش از اندازه بود و نشانههاي بدني مانند: لرزش دست و پا، يخ كردگي، داغ شدن ناگهاني بدن و احساس گر گرفتگي، افزايش ضربان قلب و احساس كوبيدن قلب و جز آن را نشان داد، بايد به روانپزشك مراجعه نمود و با دريافت دارو اين نشانهها را متوقف سازيد.
اما براي برطرف نمودن اضطراب در صورتي كه داراي اين شاخصهها نباشد يا بسيار خفيف باشد، ميتوانيد از روش مكمل درماني مانند «تنآرميدگي» ( ريلكسيشن) و «تنظيم صحيح تنفس» استفاده نماييد. ميتوانيد براي اجراي تن آرميدگي، بدنتان را به شانزده گروه عضلاني( نوك انگشت تا مچ دست؛ مچ تا انتهاي آرنج؛ بازو تا كتف؛ در هر دست؛ نوك انگشتان پا تا مچ پا، عضلات ساق پا، ران تا كشاله ران؛ عضلات پيشاني، به علاوه عضلات كاسه سر؛ عضلات صورت و فك؛ عضلات گردن و سينه؛ مجموعه عضلات شكم) تقسيم نموده و هر يك از آن ها را به طور جداگانه براي مدت 7 ثانيه با شمارش معكوس به طور نسبي منقبض نموده ، سپس ظرف مدت 3 شماره آن را رها سازيد . بعد بر احساس خوشايند در نتيجه مقايسه بين حالت گرفتگي و انقباض و حالت رها شدگي متمركز شويد و به يك احساس خوشايند برسيد.
در اسرع وقت براي كاهش اضطراب و افكار وسواسگونه به يك روانپزشك مراجعه نماييد. دارو درماني در زمينة اختلالات اضطرابي بسيار مؤثر و ضروري است
احساس گناه افراطي (نه طبيعي) موجب فزوني سطح اضطراب در شما مي گردد و افزايش اضطراب ناخواسته تمايل شما به انجام اين عمل را تشديد مي نمايد. پس به جاي احساس گناه افراطي كه ثمره اي جز تشديد روحيات افسرده وار و تضعيف عزت نفس و اعتماد به نفس در شما ندارد به القاي روح اميد در خود بپردازيد. احساس گناه افراطي كه در آن، فرد خود را مأيوس از رحمت خدا ميداند به هيچ وجه مطلوب خدا و دين نيست، بلكه احساس گناه فزاينده در راستاي وسوسههاي شيطاني است. احساس گناه يكي از بزرگترين منابع اضطرابزاست . به خوبي ميتوان دريافت كه همين احساس گناه بيش از حد زمينهاي براي خود ارضايي بيشتر فراهم ميآورد، پس با بالا بردن سطح عزت نفس و اعتماد به نفس و اميد به لطف و بخشش بيكران الهي به تعديل احساس گناه بپردازيد. احساس گناه تا حدي خوب و مفيد كه فرد را به سمت جبران خطايا از طريق انجام اعمال نيك و خداپسندانه رهنمون سازد، نه آن كه ناخواسته موجب اضطراب بيشتر شده و به گناه بيشتر سوق دهد.
از تلقين منفي به خود و توجيهات بي مبنا و هم چنين بزرگنمايي شكست هاي گذشته به شدت پرهيز نماييد. تلقين مثبت و خوشبيني سهم بسزايي در ترك تدريجي اين عمل دارد. به جاي تلقين هاي منفي به تلقين مثبت بپردازيد و مطمئن باشيد كه اگر تلاش كنيد مي توانيد اين عمل را ترك كنيد، همانطور كه افراد زيادي توانسته اند اين عمل را ترك كنند.
يكي از راههاي ترك خود ارضايي، استفاده از روش هاي تغيير فكر و توقف افكار مبتني بر تصاوير جنسي است كه ميتواند احساسي خوشايند در فرد ايجاد نمايد. هر چند با انجام روشهاي تنآرميدگي ميتوان تا حدّ زيادي از ادامه اين روند كاست، اما در درمان، به آن نيز بسنده نميشود. به فرد مبتلا ياد ميدهند كه چگونه با شمارش 1، 2، 3، به خودش با صداي بلند فرمان بس! داده و فكر خود را كه شامل تصاوير جنسي متوقف سازد. اين روش ظاهراً ساده كاملاً اثر بخش بودن خود را اثبات نموده است و يكي از روش هاي جالب و كوتاه توقف فكر محسوب ميگردد. فرد پس از مدتي در نهايت قادر ميشود تا با يك صداي نجواي دروني به افكار نامتناسب خود پايان دهد.
پرهيز از تنهائي :اين گونه افراد بايد بدون هيچ قيد و شرطي از تنهائي بپرهيزند و بشدت از آن دوري كنند و هرگز تنها نباشند، شب در اتاق تنها نخوابند، تنها براي مطالعه و يا كار ديگري به نقاط خلوت نروند و به محض اين كه در محيطي احساس تنهائي كردند از اين محيط بيرون روند. و اگر نخستين تحريكي متوجه آنان شد بلافاصله خود را سرگرم كار ديگري كنند.
پرهيز كامل از معاشرت با افراد فاسد: از معاشرت با افراد منحرف و مبتلا به اين عادت در همه اوقات مخصوصا دوران مبارزه با استمناء بايد به طور مطلق دوري جست. نقش معاشران بد و فاسد در ابتلاي به اين انحراف و ادامه آن بسيار مهم است.
ورزش: ورزش مقدار زيادي از انرژي هاي زايد فكري و بدني را آزاد مي كند به همين دليل براي جلوگيري از تحريكات جنسي برنامه ورزشي بسيار مهم است . افراد معتاد به اين عمل معمولا آدمهاي كم تحركي هستند كه همين عوامل تحريك جنسي را در آنها تشديد مي كنند كه راه مبارزه با آن ورزش است.
از صحبت كردن در مورد مسايل شهوت انگيز دوري كنيد.
از پوشيدن لباس هاي تنگ و چسبان اجتناب كنيد.
از خيال پردازي دوري كنيد و سعي كنيد هميشه مشغول به كارهاي مفيد باشيد. (مطالعه كتابهاي غير محرك، ورزش سنگين و ...) و به ياد داشته باشيد بيكاري مسأله اي است كه اگر از آن دوري نكنيد، ممكن است شما را به هر چيزي وادارد. از به ياد آوردن لحظاتي كه استمنا مي كنيد و همچنين تصاوير شهوت انگيزي كه ديده ايد، خودداري كنيد.
از نگاه كردن به بدن عريان خود نيز اجتناب كنيد.
در زمينه افكار، احساسات و رفتارهاي ايجاد كننده ميل به خودارضايي، به ارزيابي بپردازيد و ببينيد كه در چه شرايطي افزايش مييابد. در طي مدت يك ماه مراحل آغاز تا پايان يك وهله خودارضايي را در برگهاي يادداشت نماييد . اين كار را براي وهلههاي ديگري كه اتفاق ميافتد، تكرار كنيد. زمان و مكان و شرايط جسمي و روحي در قبل و بعد از خود ارضايي را ثبت نماييد، به تعبيري روشنتر در طي يك ماه ببينيد يك وهله خودارضايي با چه فكري آغاز ميگردد، سپس اين فكر مزاحم چه احساس در شما برميانگيزد و اين احساس چگونه به رفتار خودارضايي در شما ميانجامد، همچنين معمولاً در چه زمانيهايي و در چه مكانهايي و در چه شرايط جسمي ـ روحي ميل به خودارضايي در شما تشديد ميگردد.
پس از پايش و رصد رواني يك ماهه به تجزيه و تحليل و جمعبندي نتايج بپردازيد. از نتايج اين تحقيق ميتوانيد راهكارهاي كارآمد ترك يا لااقل تعديل خودارضايي را استخراج نماييد، مثلاً وقتي كه اعصابتان خرد است، وقتي كه دوستان متأهل خود را ميبينيد، وقتي كه با مادرتان جر و بحث ميكنيد، وقتي كه اضطراب امتحان داريد، يا وقتي كه مثلا به شخص خاصي ميانديشيد. عيناً همين قضيه در زمينه مكانهاي تحريكزا تكرار ميگردد . وقتي در اتاق خواب هستم، وقتي تنها در خانه هستم، وقتي دستشويي ميروم و...
از سوي ديگر نگاهي موشكافانه به پرونده گذشته خودارضايي خويش بيفكنيد، ببينيد در چه شرايطي توانسته بوديد كه براي يك مدّت آن را كنار بگذاريد. چنانچه به تنهايي نميتوانيد آن را بررسي نماييد از يك مشاور كمك بگيريد. در اين مرحله نيز تحقيق نيز به تجزيه و تحليل و جمعبندي نتايج بپردازيد.
به طور ويژه بر روي زمان ها و مكانهاي تحريك شدنتان تمركز كنيد و پس از شناسايي آنها، در آن زمانها و مكانها مراقب خودتان باشيد و سعي كنيد كه خودتان را از آن حالت خارج كنيد.
تلاش كنيد تا با مراجعه به يك مشاور از تكنيكهاي انزجاردرماني و شرطيزدايي استفاده كنيد. لذت كاذب خودارضايي را با يك امر منزجر كننده ذهني مانند تصور صحنه تهوعآور يا خوردن داروي تلخ پيوند بزنيد و با آن تداعي نماييد يا آن كه فرايند شرطي شده (اضطراب - خودارضايي) را به (اضطراب - ورزش يا تفريح سالم، تنفس عميق،) تبديل نماييد.
انجام واجبات ديني و حضور در جمع هاي مذهبي كمك زيادي در بهبود روحيه شما دارد و اراده و ايمان شما را قوي مي كند و به شما نيرو مي دهد. اگر بتوانيد نمازهايتان را در مسجد بخوانيد و در جمع هاي مذهبي حضور داشته باشيد تاثير بسيار زيادي را در خود احساس خواهيد كرد، اما اينها به تنهايي كافي نيستند و بايد توصيه هاي ديگر را هم عمل كنيد.
در هنگام غسل كردن بايد به شك و ترديدها و وسوسه ها اعتنا نكنيد و كارتان را ادامه بدهيد، مطمئن باشيد كه غسلتان درست است و با اين شك و ترديدها باطل نمي شود. اگر در غسل كردن مشكلتان زياد است جداگانه براي ما نامه اي بنويسيد و توضيح بدهيد.
اميدوارم كه شما با به كار بردن اين توصيه ها موفق به ترك اين عمل شويد.

موفق و موید باشید

ضمن سلام و خسته نباشید من جوانی هستم 21 ساله بدنی قوی ای دارم تو این 21 سال من 4 سال از عمرم را برای پرورش اندام گذاشتم تو حین این 4 سال احساس میکردم از همه سر ترمو قدرتمند تر هستم احساس غرور نمیکردم و مغرور هم نبودم اما از اینکه بدنم رو سالم میدیدم احساس خوبی داشتم. داستان کثیف من از اینجا شروع میشه که برای خالی کردن قدرت شهوتم به عمل زشت استمناء روی اوردم ، اوایل این کار نمیدانستم که این عمل باعث ضعیف تر شدنم میشه و گناه بزرگ این عمل رو هم نمیدانستم . اما به تدریج به این عمل معتاد شدم و واقعا هم دسته خودم نبود طوری که هر هفته این عمل کثبف رو انجام میدادم و میفهمیدم که این عمل به بدنم صدمه میزنه اما چون از احساسی که در لحظه ی ارضا شدن بهم دست میداد خوشم میومد باز هم این عمل رو تکرار میکردم مثله فرد معتاد به سیگاری که وقتی برای بار اول سیگار رو امتحان میکنه نیکوتین موجود در سیگار به شخص نیروی کاذبی میبخشه که میخواد بارها و بار ها اون رو تکرار کنه . من شکست بزرگی تو زندگیم خوردم باعث و بانیش هم خودمو کمر خم کردن به قدرت نفسانیم بود . تو این چند سال بدنم رو از دست دادم با هر بار خود ارضایی فکر میکردم داره ذره ذره از اون همه تمرین سخت و نفس گیری که برای بدنم انجام میدادم رو از دست میدم و همینطور هم شد ، ضعیف و حقیر شدم جوری که از وزنه 80 به 65 رسیدم خیلی ضعیف شدم، افسرده ، ناراحت ، تنها و هزار تا مورد دیگه اما من با خدا آشتی کردم اما نمیدونم که اون با من آشتی کرده یا هنوز قهره نمیخوام سرتون رو درد بیارم برام مهمم نیست که مسخرم میکنید یا به حرفام میخندید مهم اینه که من حرفامو زدم و شما هم باید بخونیدو جوابم رو بدید . چون میدونم که خدا هنوز با منه . خیلی وقته که دیگه این کارو انجام نمیدم تو خواب ملتحم میشم اما میدونم که گناه نیست و ضرری نداره چون احساس میکنم منیه بدنم زیاده و مثله قاعده گی زنان این هم یه دوره داره بگذریم چون این نیز بگذرد ... من عاشق دختری شدم که خیلی دوسش دارم امید دارم که بهش برسم میدونم که اون زندگیه من رو تغییر میده اما از این هم میترسم که این 21 سال رو چطور فراموش کنم چون هنوز هم ذهن من رو ازار میده . ارزو نمیکنم که بیایی ، آرزو میکنم وقتی آمدی چشمانم شرمسار نگاهت نشود ، چون همه میدانند که می آیی . الهم عجل لولیک الفرج . . .

پاسخ:
اينكه توانسته ايد خود ارضايي را ترك كنيد خيلي خوب است، و نشان دهنده اراده قوي شماست. مطمئن باشيد كه خدا زودتر از شما آشتي كرده است، چون اگر او آشتي نكرده بود شما توفيق هدايت و اصلاح پيدا نمي كرديد، شايد هم اصلا قهر نكرده بوده است كه بخواهد آشتي كند.
اينكه به دختري علاقه پيدا كرده ايد اشكالي ندارد، اما بايد مواظب باشيد كه در مرحله انتخاب همسر اشتباه نكنيد. علاقه قبل از ازدواج و به اصطلاح عاشق شدن، يك عيبي كه دارد اين است كه باعث مي شود طرفين نسبت به همديگر، دقت كافي را نمي كنند و علاقه آنها به همديگر باعث مي شود كه عيوب و نكات منفي شرايط طرف مقابل را نبينند، و انتخابشان را بر اساس احساس انجام دهند. بعد از ازدواج، چون كه آن احساسات تند، ‌زود گذر هستند و در شرايط عادي، اين احساسات تند، فروكش مي كنند، متوجه مي شوند كه خيلي با هم تناسب ندارند، لذا در اين مورد كاملا دقت كنيد. شما مي توانيد براي آگاهي بيشتر از ملاك هاي انتخاب همسر به كتاب " جوانان و انتخاب همسر " استاد علي اكبر مظاهري و كتاب " انتخاب همسر" آيت الله اميني مراجعه كنيد.
خيلي خوب است كه نسبت به گذشته اتان با نگاه عبرت گيري دقت مي كنيد، اما بايد توجه داشته باشيد كه نبايد در مورد گذشته خودتان مبالغه كنيد و آن را سراسر عدم موفقيت و شكست حساب كنيد. بالاخره شما در 21 سال گذشته، موفقيت هاي زيادي هم داشته ايد، و كارهاي خوب زيادي هم انجام داده ايد، بايد آنها را هم لحاظ كنيد، نبايد تلقين منفي نسبت به گذشته خودتان داشته باشيد. حتي اگر شخصي گذشته خرابي هم داشته باشد نبايد اجازه دهدكه گذشته اش، آينده اش را هم خراب كند. در روايتي از حضرت علي(ع) نقل شده است كه گذشته، گذشته است و ديگر برنمي گردد، آينده هم هنوز نيامده است (و معلوم نيست كه اصلا آن را ببيني) پس زمان حال را درياب. منظور اين است كه آنچه كه نقد است زمان حال است، مواظب باش كه در زمان فعلي درست رفتار كنيد، تا در آينده، حسرت اين زمان را نخوريد. اگر در مورد گذشته خودتان چيزي به ذهنتان مي آيد اصلا حساسيتي نشان ندهيد، بگذاريد اين افكار بيايند و بروند. ‌بايد دقت داشته باشيد كه شما هم خيلي از رفتارها و افكارتان را تغيير داده ايد، و ديگر آن انسان سابق نيستيد، لذا در مجموع به خودتان و توانائي هايتان نگاه مثبت داشته باشيد و به آينده اميدوار باشيد.

موفق و موید باشید

صفحه‌ها