۱۴۰۱/۰۱/۱۶ ۱۱:۰۳ شناسه مطلب: 98673
پرسش:
آیا شرف الشمس استناد روایی دارد و خواص ذکرشده برای آن معتبر و بر اساس روایات است؟
مقدمه
در باور عمومی، «شرف الشمس» انگشتری با نگین عقیق زردرنگی است که با نیتهای مختلفی مورداستفاده مردم، قرار میگیرد. برخی آن را حرز میدانند و برای محافظت از بدیها و بلاها، به کار میگیرند. بعضی به نیت گشایش، خواص درمانی، افزایش رزق و روزی و ... از این انگشتر استفاده میکنند که برخی از خواص یادشده، مربوط به عقیق زرد است؛ بنابراین، شرف الشمس سنگ یا انگشتر نیست، بلکه حرز و دعایی منسوب به امام علی علیهالسلام است که آن را بر عقیق زرد حکاکی میکنند.
پاسخ
همانگونه که بیان شد برخلاف باور برخی از مردم «شرف الشمس» نگین انگشتری زردرنگ نیست بلکه دعایی منسوب به امام علی علیهالسلام است. آداب مختلفی برای حکاکی این حرز مشهور است مانند اینکه در روز 19 فروردین باید انجام شود و علت آن را چنین گفتهاند که این روز، خورشید به مکان خاصی در آسمان میرسد و حالتی معادل با شب قدر را به وجود میآورد. در این روز خورشید در مقایسه با سایر کواکب روی زمین تسلط بیشتری دارد و به همین علت، خورشید شرافت خاصی در این روز پیدا میکند!
بر اساس جستجوهای انجامشده روایت مستندی در کتابهای حدیثی و دعایی برجایمانده از محدثان و عالمان گذشته یافت نشد و سفارشی از سوی معصومان علیهمالسلام نسبت به استفاده از شرف الشمس، مشاهده نشد. تنها، در چند سدههای اخیر آنهم در برخی کتابها یا بیان برخی عالمان به این مسئله اشاراتی شده که پایه تحلیلهای مختلفی واقعشده است؛ مثلاً برخی با بدگمانی به آن نگریسته و شرف الشمس و تصاویر موجود در آن مانند ستاره را ساخته یهود میدانند! در مقابل، گروهی دیگر با نظر مثبت به این قضیه پرداختهاند و اَشکال و رمزهای بهکاررفته در آن مانند ستاره پنجپَر را برگرفته از پنج نام مبارک خداوند یعنی «نور، مؤمن، رحمن، جمیل، الله» دانستهاند.
با همه این تفاصیل و جزئیات که در بین مردم شهرت دارد، متأسفانه، هیچکسی بهصورت مستند، درباره شرف الشمس سخن نگفته است! برخی سخنان هم که درباره خواص و ویژگیهای آن ذکرشده، تحلیلهایی خارج از مستند روایی است. بااینوجود، برخی عالمان، استفاده از انگشتری که اذکار و شکل مشهور به شرف شمس در آن حکشده را رد نمیکنند و به دست کردن چنین انگشتری بهقصد رجا (به امید کسب ثواب) را دارای اشکال نمیدانند.
البته توجه به این نکته نیز سودمند است که سیره اهلبیت علیهمالسلام ارجاع به اینگونه رموز نجومی و علوم غریبه نبوده و حتی اهلبیت علیهمالسلام با برخی از منجمان (ستارهشناسان) که برای ستارگان بهصورت مستقل و در مقابل قدرت خداوند، قائل به قدرت و اثرگذاری بودند، برخورد میکردند. (1) به نظر میرسد، شایسته است که بهجای استفاده از شرف الشمس و درگیر شدن با نکات مبهم زیادی که در مورد آن وجود دارد، از انگشترهایی با نگین عقیق یمنی (2)، فیروزه (3) و ... استفاده کرد که روایات متعددی در کتابهای حدیثی شیعه پیرامون آنها وجود دارد.
جمعبندی
بنابراین روایت صحیح و مستندی پیرامون شرف الشمس وجود ندارد و برخی از خواص و آثاری که برای آن بیان میشود، مربوط به سنگی است که روی آن حکاکی شده است. بخش دیگری از تأثیراتی که برای شرف الشمس مشهور شده نیز ناشی از تجارب شخصی و یا تقارن اتفاقات برای برخی افراد بوده و بهعنوان یک تجربه شخصی محسوب میگردد و قابل انتساب به دین و نسخهپیچی همگانی نیست.
پینوشت
1. ر.ک: سید رضی، نهجالبلاغه، تحقیق صبحی صالح، قم: هجرت، چاپ اول، 1414 ق، خطبه 78.
2. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران: اسلامیه، چاپ چهارم، 1407 ق، ج 6، ص 470.
3. همان، ج 6، ص 472.