واقعیت

سالها پیش در یکی از روزنامه‌های مشهور چاپ تهران که همواره سرمقاله‌هایش بر سر زبان‌ها می‌افتد و دوستان و دشمنان فراوانی نیز دارد،

سالها پیش در یکی از روزنامه‌های مشهور چاپ تهران که همواره سرمقاله‌هایش بر سر زبان‌ها می‌افتد و دوستان و دشمنان فراوانی نیز دارد، خبری منتشر شد که به تدریج بر سر زبانها افتاد و پس از آن هر کسی با ذوق و سلیقه خود آن را پرورش داده و بازسازی کرده است. این خبر که سالها طول کشید تا دروغ بودنش آشکار شود، چنان در تار و پود رسانه‌های ایرانی جا خوش کرده که کمتر کسی می‌تواند باور کند اظهارات منسوب به فرانسیس فوکویاما در کنفرانس اورشلیم بی‌پایه باشد و او اساسا اینچنین سخنانی به زبان نیاورده باشد و اصلا در آن کنفرانس شرکت نداشته باشد.
آیا کنفرانس اورشلیم حقیقت دارد؟
بایگانی اینترنتی روزنامه مشهور چاپ تهران که این خبر را اولین بار منتشر کرده، تنها تا دو سال اخیر را پشتیبانی می‌کند؛ اما از لابلای صفحه‌های اینترنت می‌توان متن اولیه خبری که در این روزنامه منتشر شده را یافت. در ادامه این خبر را می‌خوانید:
فوکویاما در کنفرانس اورشلیم با عنوان «بازشناسی هویت شیعه» می‌گوید: شیعه، پرنده‌ای است که افق پروازش خیلی بالاتر از تیرهای ماست. پرنده‌ای که دو بال دارد: یک بال سبز و یک بال سرخ.
او بال سبز این پرنده را مهدویت و عدالت خواهی و بال سرخ را شهادت‌طلبی که ریشه در کربلا دارد و شیعه را فنا ناپذیر کرده است، معرفی می‌کند. فوکویاما معتقد است شیعه بُعد سومی هم دارد که اهمیتش بسیار است. او می‌گوید:این پرنده، زرهی به نام ولایت پذیری به تن دارد و قدرتش با شهادت دو چندان می‌شود. شیعه، عنصری است که هر چه او را از بین می‌برند، بیشتر می‌شود.
وی جنگ عراق و ایران را مثال می‌زند و می‌گوید: این‌ها فاو را تسخیر کرده‌اند، می‌روند کربلا را هم بگیرند و این، یعنی فتح قدس، اگر کربلا را بگیرند، اینجا را هم قطعاً می‌گیرند. او برای دفع این خطر پیشنهاد می‌کند با امتیاز دادن به ایران، جنگ را متوقّف کنید. فوکویاما، مهندسی معکوسی را برای شیعه و مهندسی صحیحی را برای خودشان طراحی می‌کند و می‌نویسد: مهندسی معکوس برای شیعیان این است که ابتدا ولایت فقیه را خط بزنید. تا این را خط نزنید، نمی‌توانید به ساحت قدسی کربلا و مهدویت تجاوز کنید. . . برای پیروزی بر یک ملّت باید میل مردم را تغییر داد. . . ابتدا ولایت فقیه را خط بزنید، در گام بعد، شهادت طلبی این‌ها را به رفاه‌طلبی تبدیل کنید. اگر این دو تا را خط زدید، خود به خود اندیشه‌های امام زمانی از جامعة شیعه رخت می‌بندد. . . شما بیایید برای غرب هم امام زمان و کربلا و ولی فقیه بتراشید.
فوکویاما برای این کار، مکتب جدیدی به نام اونجلیس عرضه کرد. مکتبی که قدمتش به 1987 میلادی بر می‌گردد. طرفداران این مکتب معتقدند عیسای ناصری خواهد آمد. فوکویاما به آن‌ها توصیه می‌کند در فیلم‌هایشان هر چه را شیعیان دربارة امام زمان می‌‌گویند، بر شخصیت عیسای ناصری تطبیق بدهند. بر اساس دستور فوکویاما، فیلم‌هایی بر اساس مدل «روایت فتح» شهید آوینی، ساخته شد؛ با همان اسلوب متن و با به کارگیری مؤلّفه‌های احساسی برنامه‌های شهید آوینی، با همان تیپ‌ها و همان دیالوگ‌ها که شهید آوینی‌ می‌گفت. فیلم نجات سرباز رایان با محتوای تجلیل از مادر سه شهید؛ فیلم نبرد پرل هاربر با محتوای جنگ جنگ تا رفع فتنه‌ در عالم؛ فیلم زمانی سرباز بودیم با تئوری بازسازی کربلا و بر اساس الگوی عملیات کربلای 5؛ فیلم سقوط شاهین سیاه، بازسازی صحنه کربلا، فیلم جن‌گیر که در آن از نمادهای اسلامی شیعه استفاده شده بود.
یک کلاغ، هزار کلاغ
داستان اما همین جا پایان نمی‌گیرد. این خبر که به ظاهر مهر تاییدی است بر راه شیعه، دهان به دهان گشت و عاقبت از زبان شخصیت‌های سیاسی هم بیان شد. گرچه نقل قول اینچنین سخنانی به فرض صحت هیچ ایرادی ندارد و بر اساس سنت «خوشتر آن باشد که سر دلبران/ گفته آید در حدیث دیگران» تایید فرهنگ شیعی از زبان کسانی که لیبرالیزم را پایان تاریخ و نظام پایانی تاریخ می‌دانند، بسیار گوارا و شنیدنی است؛ اما نکته آنجاست که همه آنها که به نقل این خبر دست زده‌اند، تنها به استناد آن روزنامه مشهور، و نقل دهان به دهان آن اکتفا کرده‌اند در حالی که هیچ اعتبار و استنادی نداشته است.
یکی از کسانی که با استفاده از این گزاره غیرواقعی به ایراد سخنرانی‌های مختلفی پرداخته و تحلیل‌های مختلفی به مخاطبان خود داده و در سخنرانی‌ها و نوشته‌هایش همواره پلی به فوکویاما و ایده بال سرخ و سبز زده، پیام فضلی‌نژاد است. پیام فضلی‌نژاد در سخنانی که سال ۱۳۸۷ در دانشگاه تربیت معلم ایراد کرده و پس از آن همان مطالب سیزدهم اسفند ۸۷ در خبرگزاری فارس منتشر شده، اینچنین ادعا کرده:
فوکویاما که با موسسه پژوهشی پنتاگون به نام Rand در کسوت پژوهشگر ارشد کار می‌کند، سال 1365 و در کشاکش جنگ تحمیلی در کنفرانس بازشناسی هویت شیعه شرکت کرد. این کنفرانس را اسرائیلی‌ها در اورشلیم برگزار کردند که به کنفرانس اورشلیم نیز مشهور گشت. فوکویاما در این کنفرانس گفت که اولا، شیعه پرنده‌ای است که افق پروازش خیلی بالاتر از تیررس ما است؛ پرنده‌ای که دو بال دارد و آن را فناناپذیر می‌کند: یکی بال سبز تشیع که انتظار است و عدالت‌خواهی و این دو، ریشه در مهدویت شیعی و اعتقاد به ظهور منجی آخرالزمان دارد. دیگری بال سرخ تشیع است که شهادت‌پذیری است که شیعیان آن را از عاشورا، حسین و کربلا برگرفته‌اند.
البته فوکویاما بی‌راه نمی‌گفت. آن حزن درونی، آن دلبستگی دمادم به اباعبدالله حسین(ع)، آن شور کربلا، همه این‌ها در کنار چشم‌اندازی آینده‌نگرانه که چشم به ظهور مهدی موعود(عج) دارد، ستونی از ستون‌های شیعه به شمار می‌رود. هم دینامیزم باشعوری است که در قلب اسلام تعبیه شده و هم حلقه وصل شور مسلمانان به یکدیگر است. فوکویاما می‌گفت که این دو ساحت خدشه‌ناپذیرند و تعرض به آنان ساده نیست.
فوکویاما در قامت استراتژیست جنگ‌های نرم پنتاگون معتقد بود که شیعه غیر از این دو بال، بعد سومی هم دارد و آن، ولایت فقیه است. شیعه، زرهی به نام ولایت‌پذیری بر تن کرده و قدرتش با شهادت، فزونی می‌گیرد. همان جمله حضرت امام خمینی(ره) را در پیام ایشان به مناسبت شهادت استاد مطهری را فوکویاما نیز در کنفرانس اورشلیم تکرار می‌کرد و می‌گفت شیعه مکتبی است که هر چه او را از بین می‌برند، گسترده‌تر و زنده‌تر می‌شود. پیشنهاد مشخص او مبارزه با ولایت فقیه بود و خیال می‌کرد که اگر به ساحت ولایت تعرض گردد، مخدوش ساختن دو بال سرخ و سبز شیعه نیز آسان خواهد شد.
شاه کلید تئوری جنگ نرم فوکویاما که مهندسی معکوس لقب گرفت، ناظر به تحقق فروپاشی ایدئولوژیک شیعه در ایران و تغییر گفتمان غالب انقلاب بود. او معتقد بود که برای پیروزی بر یک ملت، باید میل و ذائقه آن ملت را تغییر داد و نظام ارزشی‌شان را نابود کرد. گفت که ابتدا به ولایت فقیه تعرض کنید، سپس شهادت‌طلبی ایرانیان را بدل به رفاه‌طلبی کنید و اگر این دو فرآیند تحقق یافت، خود به خود اندیشه‌های امام زمانی و عدالت‌طلبانه از جامعه ایران رخت می‌بندد.
بنابراین از سال 1365 صورتبندی پروژه تهدید نرم توسط پنتاگون در کنفرانس اورشلیم در اسرائیل انجام گرفت. البته، تاریخ شروع این پروژه به سالیان آغازین انقلاب اسلامی بازمی‌گردد، اما کنفرانس اورشلیم یکی از تلاش‌های منسجم و مشخص در این باب است. در این کنفراس، هراس غربیان از ادامه جنگ تحمیلی با ایران نیز مشهود است. فوکویاما می‌پنداشت که حتی با امتیاز دادن به ایران باید جنگ سخت‌افزاری با ایران پایان گیرد، چرا که احتمال دارد ایرانیان پس از فتح فاو، چه بسا کربلا را بگیرند و سپس راهی قدس شوند. بنابراین، او قائل به جنگ نرم بود و بعدها هم نشان داد که در این وادی برای روشنفکران ایرانی، چون عبدالکریم سروش، نقش ویژه‌ای قائل است.
فرانسیس فوکویاما کیست؟ نظریه‌اش چیست؟
و همه این تفصیلات در حالی است که فرانسیس فوکویاما در نظریه معروف خود «پایان تاریخ» که در سال ۱۹۸۹ مطرح شده و بعدها در سال ۱۹۹۲ در کتابی با نام «پایان تاریخ و آخرین انسان» منتشر شد ادعا کرده «امروزه نظام لیبرال دمکراسی به ویژه بعد از فروپاشی اتحاد شوروی به صورت یک جریان غالب و مسلط درآمده است که همه کشور‌ها و جوامع باید‌ در برابر آن تسلیم شوند. ، آخرین حد تلاش‌ها و مبارزات ایدئولوژی‌های مختلف در نهایت در قالب ایدئولوژی «لیبرال دمکراسی» سربرآورده است‌. بنابراین تصور اینکه نظام سیاسی بهتر و مناسب‌تری به عنوان آلترناتیو و یا بدیل جایگزین این نظام شود وجود ندارد». نظریه «پایان تاریخ» فوکویاما البته پاسخی بود به «جنگ تمدن‌ها»ی ساموئل هانتینگتون. با این همه، نظریه فرانسیس فوکویاما، آنچنان که در رسانه‌های ما مورد توجه قرار گرفته، چندان مورد توجه مراکز آکادمیک و تحقیقاتی غربی قرار نگرفته، و بیشتر محققان و پژوهشگران حوزه سیاست در غرب، این مقاله را فاقد ارزشهای علمی می‌دانند و آن را مقاله‌ای ترویجی خوانده‌اند که در پی تبلیغ ارزشهای امریکایی و القای برتری سرمایه‌داری لیبرال بر اشکال دیگر نظام‌های سیاسی در دنیاست.
خبرساز روزنامه مشهور، شاید گمان کرده است فوکویاما یکی از بی‌نظیرترین و معتبرترین دانشمندان و نظریه‌سازان امروز جهان است و اگر از او سخنی در تایید فرهنگ شیعه بسازد، پیروزی‌ای برای تمدن شیعه است، در حالی که این روزنامه چاپ تهران، با یک تیر، توپ‌های فراوانی به دروازه خودی فرستاده و گرچه چند سال این حرفها بر سر زبانها افتاده اما مگر تمدن جهانساز شیعه نیازی به دروغ و خبرسازی دارد؟ مگر حقانیت شیعه با اینگونه خبرسازی‌ها و جعل‌ها به اینجا رسیده است؟
چرخه بی‌پایان خبرسازی و داستان‌پردازی
اما اینجا هنوز پایان ماجرا نیست. شخصیت‌های سیاسی از جمله داوود احمدی‌نژاد، دبیر وقت کمیته دائمی پدافند غیرعامل، حجت‌الاسلام والمسلمین علی شیرازی نماینده ولی فقیه در نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، و خیل نویسندگانی که نوشته‌هایشان در روزنامه‌های مختلف و پایگاه‌های اینترنتی مختلف منتشر شده، به این گزاره ساختگی دامن زده‌اند که می‌توانید با یک جستجوی ساده، صدها نوع از این نوشته‌ها را در اینترنت بیابید.
سایت خبری عصرایران در خبری که ۱۵ بهمن ۸۸ به نقل از خبرگزاری فارس منتشر کرده، از قول داوود احمدی‌نژاد اینچنین نوشته است: وی در ادامه به بررسی اقدامات دشمن برای ضربه‌زدن به حرکت نظام اسلامی ایران پرداخت و اضافه کرد: فوکویاما یک نظریه‌پرداز ژاپنی که در مکتب امپریالیسم رشد یافته شیعه را پرنده‌ای می‌داند که افق پروازش بالاتر از تیرهای ماست و دو بال دارد، یک بال سبز و یک بال سرخ، بال سبز این پرنده مهدویت و عدالت‌خواهی اوست شیعه در انتظار عدالت به سر می‌برد و امیدوار است، بال سرخ شیعه شهادت‌طلبی است، 15خرداد 42 را به یاد دارید، کفن‌پوشان با حکم ولایت به ‌سوی طاغوت شتافتند، شهادت‌طلبی شیعه را فنا ناپذیر کرده است، بنابراین تیرهای زهرآگین سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی به او نمی‌رسد. احمدی‌نژاد افزود: بحث سوم شیعه مهم است، فوکویاما می‌گوید این پرنده زرهی به نام ولایت بر تن دارد، بین تمام مذاهب اسلامی شیعه تنها مذهبی‌ است که به ولایت فقهی معتقد است، این مسئله شیعه را تهدیدناپذیر کرده است.
علاوه بر موارد ذکر شده، یکی از پژوهشگران شناخته شده مهدویت نیز در نشستی با عنوان «غرب و مهدویت» که در شهر مقدس قم برگزار شده، به سخنان منسوب به فوکویاما استناد کرده و گفته است: مساله روز بودن مهدویت و انتظار را غربی‌ها هم درک کرده‌اند و خودشان به این مطلب اعتراف کرده‌اند، مثلا «فرانسیس فوکویاما» گفته است: «شیعه مثل پرنده‌ای است که یک بال سرخ، یک بال سبز و یک قلب دارد. بال سرخ را شهادت و امام حسین(ع)، بال سبز را آینده روشن، امام زمان و اعتقاد به او و قلب را هم روحیه تعبدپذیری بیان کرده است.»
و سرانجام...
اما پس از همه اینها، فرانسیس فوکویاما در گفتگویی تلویزیونی با بی.بی.سی، که در سوم اسفندماه ۸۹ در یکی از برنامه‌های «به عبارت دیگر» که به گفتگو با شخصیت‌های مطرح اختصاص دارد، همه آنچه به او نسبت داده می‌شد را دروغ خواند و اظهار کرد هیچگاه در کنفرانس اورشلیم نبوده و چنان سخنانی به زبان نیاورده است.
اکنون پس از همه این داستان‌پردازی‌ها و دروغ خواندن داستان از سوی شخصیت اصلی داستان، همان روزنامه که سالها پیش اصل آن خبر را منتشر کرده، در خبری با تیتر «آمریكا اعتراف می كند 9 دی فرمول مهندسی معكوس فوكویاما را معكوس كرد» نوشت: «سه روز بعد از 9 دی ریچارد هاس می گوید متأسفانه فرمول مهندسی معكوس آقای فوكویاما نتیجه معكوس داد چرا كه فوكویاما معتقد بود درگیری ما با ایران از ولی فقیه شروع شده است بنابراین فلش های حمله باید نهایتا به سوی رهبری باشد.»

حسن اجرایی، ساعت صفر، شماره شانزدهم

 

آیا انگشتر شرف شمس و خواص آن واقعیت دارد؟ اگر چنین است راهنمایی کنید تا از کجا تهیه کنم که اصل باشد؟

پاسخ:
پايگاه اطلاع رساني "لبيك" در مورد شرف الشمس از چند تن از عالمان توضيح خواسته كه نظر آنها به شرح زير است:
آيت الله مبشّر كاشاني مي گويد:
"شرف الشمس از علوم غريبه است، لكن دركتب متقدمين (عالمان قديم از صدر اسلام تا چند قرن پيش) اعم از روايي و ادعيه و اذكار اثري از آن نيافتم، فقط متأخرين در چند قرن اخير آن را معتبر مي دانند و بياناتي درباره شرف الشمس و طريقه تكثير آن به صورت مربع يا مسبع (هفت ضلعي) وغيره و نيز آثار و بركات آن مطالبي متذكر شده اند و بعضي آن را مأخوذ از اسم اعظم تلقي كرده اند و در كتاب "جواهر مكنونه" كه از كتب خطي اذكار است و همچنين در كتاب "السحاب اللئالي" تأليف سيد عبدالله بوشهري و كتب ديگر، آثاري از جمله دفع فقر و بيماري ها و حفظ از گزند جانوران و ايمني از بلايا و كسب عزت و بزرگي براي آن متذكر شده اند."
ايشان اضافه مي كند: كفعمي هم در كتاب "جُُنَّه الواقيه" آورده كه اين حروف شكل اسم اعظم است و در بعض كتب علماي شيعه ديدم كه (ادعا كرده اند) اين شكل از اميرالمؤمنين (عليه السلام) گرفته شده ولي سندي براي ادعاي خود ذكر نكرده اند.
مرحوم شيخ بهائي نيز در كتاب "سرالمستتر" در رابطه با اين شكل كه بعضا به شرف الشمس معروف شده مطالبي بيان فرموده است.
ايشان در پايان، به زمان و آداب و كيفيت حك شرف الشمس نيز اشاره و يادآور مي شود: مي گويند كه شرف الشمس را بايد در روز 19 حمل كه مطابق با روز 19 فروردين است از طلوع آفتاب تا ظهر برعقيق زرد ودر صورت عدم امكان بر كاغذ زردي نوشته و با خود حمل نمايد ولي تجديد آن در روز مذكور در سال هاي بعد شرط نشده است ولازم نيست."
آيت الله روحاني نيز گفته: اهل اين گونه فنون (اهل علوم غريبه) مي گويند كه اگر يك بار شرف الشمس به طريق مخصوص نوشته شود، ديگر احتياجي به تكرار در سال بعد ندارد و اثرش باقي است - ولي چون در طرز نوشتن آن اختلاف است، مثل شكل ستاره آن يا حرف ميم آن، بعضي به همه وجوه آن مي نويسند، مثلا يك بار با ستاره پنج گوشه و يك بار با ستاره شش گوشه.
ايشان هم تكرار شرف الشمس در هر سال را لازم ندانسته است.
حضرت آيت الله مظاهري با اشاره به قابل اعتماد بودن شرف الشمس، افزود: "شرف الشمس مورد اعتماد است و اگر كسي داشته باشد تجديد لازم نيست."
در كتاب ريحانه الادب هم ذيل نام "ابو البدر" از عالمان قديم شهر اردبيل، به نقل از او شرح مفصلي در باره شرف الشمس و حروف آن و اشعاري كه به امام علي(ع) در مورد اين حروف منسوب است و طرز نوشتن اين حروف داده كه جويندگان مي توانند مراجعه كنند.(1)

پي نوشت ها:
1. ريحانه الادب، ج7، ص23-24 و مراجه كنيد به "هزار و يك كلمه"،‌ حسن زاده آملي، ج3، ص 371، كلمه 343 و هزار و يك نكته، علامه حسن زاده آملي، ‌ج2، ص 796، نكته 977 و تفسير قرآن، شهيد مصطفي خميني، ج1، ص 153.
موفق باشید.

آيا صحيح است كه بعد از شهادت امام حسين (علیه السلام) برخي پديده هاي طبيعي مانند خون شدن خاك يا غيره اتفاق افتاد و حتي در جاهاي ديگران بنا به آنچه در تاريخ آنگلوساكسونها آمده است؟ چه پديده هايي اتفاق افتاد؟ با توجه به ماجراي فوت پسر پيامبر و سپس كسوف بعد از آن و سپس اينكه پيامبر گفتند كه خورشيد و ماه براي افراد مذکور نمي گيرد، آيا حوادث مربوط به شهادت امام حسين (ع) را بايد باور كرد؟ با تشكر

پاسخ:
نكاتي در اين راستا:
1. رواياتِ ناقلِ رخدادهاي عجيب پس از شهادت امام حسين‌(علیه السلام)، علاوه بر منابع روايي اهل سنت، در بسياري از منابع روايي شيعه نيز به چشم مي‌خورد و تعداد زيادي از آنها از امامان معصوم‌ (عليهم‌السلام) نقل شده است.
2. مضامينِ رواياتِ ياد شده آن چنان نيست كه با بداهت عقلي و شواهد نقلي ناسازگار باشد. و مواردی عجيب‌تر از آنها، در خوارقِ عاداتِ نقل شده براي پيامبران و ائمه ‌(عليهم‌السلام) به چشم مي‌خورد. البته ناگفته نماند كه در ميان اين روايات، مواردي نيز وجود دارند كه قابل استبعاد بوده و به داستان سرايي شباهت بيشتر دارند تا نقل واقعيت.
بررسي تمام رخدادهاي عجيب در اين مختصرر نمي گنجد ما تنها به يك مورد كه شما هم از آن پرسش نموديد اكتفا مي كنيم و شما را به مطالعه متون مفصل ارجاع خواهيم داد.
كسوف و تاريكي آسمان:
يكي از رخدادهاي عجيبِ پس از شهادت امام حسين‌‌(ع) در روز عاشورا، بروز كسوف (گرفتگي خورشيد) است، كه موجب تيرگي عجيب آسمان و حتي رؤيت ستارگان شد!(1) اين حادثه ـ به همراه برخي رخدادهاي ديگر‌ وضعيتي را پديد آورد كه به گفتة برخي شاهدان، مردم تصور بروز قيامت را داشتند!(2) علاوه بر اين، برخي از محدثان از بروز خسوف در شام روز عاشورا نيز خبر داده‌اند. (3) در بعضي از گزارش‌ها، به تلاطم و برخورد ستارگان نيز اشاره شده است. (4) به هر حال چنين تحولي در روز عاشورا، جزء گزارش‌هاي عجيب و مشهور در منابع شيعي و سني است. (5)
ممكن است با مشاهدة روايات ياد شده،(همانند شما) برخي، بي‌اختيار به روايت نبوي(ص) درباره كسوف آسمان پس از مرگ فرزندش ابراهيم منتقل شوند. كه ضمن خطبه‌اي فرمود: «اي مردم! كسوف خورشيد و ماه، دو نشانه از نشانه‌هاي خداوند هستند و به امر الهي در حركتند، و مطيع اويند و به خاطر مرگ و زندگي كسي دچار كسوف نمي‌شوند، پس هرگاه كسوف كردند نماز به جاي آريد». (6)
بدين ترتيب، چگونه مي‌توان روايات حاكي از كسوف و تاريكي آسمان پس از شهادت امام حسين(ع) را پذيرفت؟
در پاسخ بايد گفت: آنچه در روايت نبوي‌(ص) نفي شده، رخداد كسوف يا خسوف به علت مرگ يا ولادت فردي از افراد است، حتي اگر فرزند پيامبر‌(ص)باشد؛ اما آنچه در روز عاشورا رخ داد صرفاً مرگِ يك فرزندِ پيامبر‌(ص) نبود، بلكه حادثه‌اي عظيم در تاريخ بشر بود كه از حوادث و فجايع متعددي تركيب شده و نقطة اوجِ آن، شهادت سبط رسول خدا‌(ص) با آن وضع دلخراش بود.
از اين رو ـ نه فقط انسان‌هاي با ايمان‌ـ كه نظام هستي متأثر از چنين رخدادي شد و حوادثي كه در حال شرح رخدادآنها هستيم -از جمله كسوف و خسوف- نمودها و جلوه‌هاي اين تأثر مي‌باشند. و اين در حالي است كه با مرگ يك مؤمن ـ بر اساس برخي روايات ـ تنها محل نمازش و نيز محل صعود اعمال و نزول رزق او در آسمان، بر او مي‌گريند.
براي آگاهي بيشتر به سايت http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910830000926 بررسي رخدادهاي شگفت‌ پس از شهادت امام حسين(ع) مراجعه نماييد.

پي نوشت ها :
1. جعفربن‌محمد ابن‌قولويه، كامل الزيارات، قم، انتشارات اسلامي، ص161، باب 24، ح2.
2. ابي‌بكر احمدبن‌حسين بيهقي، السنن الكبري، ناشر : دار الفكر، بيروت، ج3، ص337.
3. سخن علامه مجلسي در اين باره چنين است: رأيت في كثير من كتب الخاصة و العامة وقوع الكسوف و الخسوف في يوم عاشوراء و ليلته(علامة مجلسي ، بحار الأنوار، بيروت – لبنان، ناشر دار إحياء التراث العربي سال چاپ 1403 - 1983 م، ج 55، ص 153).
4. علي‌بن‌عيسي اربلي، كشف الغمة، ناشر دار الأضواء - بيروت – لبنان،ج2، ص268 / شمس‌الدين ذهبي، تاريخ الاسلام، ج5، ص15ـ16.
5. علاوه بر منابع پيش گفته، بنگريد به: محمدبن‌علي سروي مازندراني ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابي‌طالب، ج3، ص213 / سليمان‌بن‌احمد طبراني، المعجم الكبير، ج3، ص114.
موفق باشید.

1- آیا خواصی که برای انگشتر عقیق، فیروزه، دُرّ نجف، و یاقوت که در برخی از احادیث آمده است واقعی هستند؟ منظورم خود احادیث است.

2- آیا اگر نگین انگشتری شرف شمس باشد رفتن با آن به دستشویی (توالت) اشکال دارد؟

3- حکم رفتن به توالت با انگشتری که مزین به اسماء مبارکه است چیست؟

پرسش 1- آیا خواصی که برای انگشتر عقیق، فیروزه، دُرّ نجف، و یاقوت که در برخی از احادیث آمده است واقعی هستند؟ منظورم خود احادیث است.
پاسخ:
روايات وارد شده در اين موضوع و ديگر آداب و مستحبات معمولا از لحاظ سندي ضعف هايي دارند و اگر با دقت فقهي با آنها مواجه شويم، برخي از آنها قابل استناد نيستند ولي با توجه به روايات فراوان و معتبري که به ما رسيده که اگر براي انجام فعلي به شما از جانب ما وعده اي رسيد و شما به آن عمل کرديد، به آن وعده مي رسيد، حتي اگر سخن از ما نباشد.(1) از اين رو لازم نيست در احاديث مربوط به آداب و مستحبات سخت گيري داشته باشيم و حداقل اعتبار کافي است.
البته معناي اين کلام عمل به هر سخني که به معصومين نسبت داده مي شود، نيست. بلکه آن سخن بايد حداقلي از اعتبار داشته باشد مثلا در کتب معتبر نقل شده يا محدث معتبري آن را نقل کرده باشد و جعلي بودن آن ظاهر يا قوي نباشد.
اما رواياتي هم كه صحيح السند و معتبر باشند داريم.

پي نوشت ها:
1. اين روايات به "احاديث من بلغ" معروفند. ر. ک: مجلسي ، بحار الانوار، بيروت، الوفا ، 1403 ق، ج 2، ص 256 - 257.
--------------------------------

پرسش 2- آیا اگر نگین انگشتری شرف شمس باشد رفتن با آن به دستشویی (توالت) اشکال دارد؟
پاسخ:
اگر نگين انگشتري شرف شمس باشد، رفتن با آن به دستشويي ايراد ندارد و لمس آن بدون وضو ايراد ندارد .
--------------------------------

پرسش 3- حکم رفتن به توالت با انگشتری که مزین به اسماء مبارکه است چیست؟
پاسخ:
رفتن به توالت در حالي که انگشتري منقوش به نام خدا و معصومين در دست اوست، مانعي ندارد. ولي لمس نوشته بدون وضو ممنوع است و نجس کردن آن هم حرام مي باشد.

آیا اعتقاد به اینکه بعد از عطسه باید صبر کرد درست است یا نه؟ زیرا به تجربه ی شخصی به من ثابت شده که این مساله تا حدود زیادی درست است.

پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
در حديث آمده كه عطسه موجب راحتي بدن است، تا سه روز و به روايتي هفت روز، امان از مرگ است. نيز وارد شده كه عطسه به هنگام گفتن مطلب، گواه بر صدق و راستي آن مطلب است. در روايت آمده كه هنگام عطسه صلوات بفرستيد. آن چه بين عوام مشهور است كه هنگام عطسه تك بايد صبر كرد، صحت ندارد و در احاديث اثري از اين حرف نيست.(1)

پي‌نوشت‏:
1. شهيد دستغيب، 82 پرسش، ص 161، سؤال 71، مصطفي حسيني دشتي، معارف و معاريف، ج 7، ص 389، ماده: عطسه.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.