پرسش وپاسخ

با سلام و سپاس فراوان از پاسخگویی این مرکز من میدانم که همه ی نعمت و خوبی هایی که دارم بعد از خدا از وجود امام مهدی هست و همینطور وقتی کسی حرف از دوستی میزنه باید با عمل اثبات کنه البته من آنها رو دوست دارم و لی آدم خیلی خوب و کاملی نیستم و میدانم که شان خدا و امامش خیلی بالاست سوال اولم: آیا انجام ندادن برخی از گناهان با وجودی که آدم کامل یا خیلی خوبی نیستم میتونه تاثیر خوب بذاره برای من در رابطه و دوستی با خدا و امام مهدی با و جود این همه آدم خوبی که در اطراف آنها هستند؟ برخی از گناهان: من توی یه اقوام و نزدیکانی قرار گرفتم که همه الکل و مشروبات الکلی استفاده میکنند و حتی دوستام (البته از آنها دوری میکنم بخاطر این) و با وجودی که حتی چیزهای گران استفاده میکنند چند بار دوست داشتم امتحان کنم ولی فقط بخاطر خدا و امام مهدی و دوست داشن آنها نخوردم و نمی خورم هیچوقت و با وجودی که از کوچکی با حرام آشنا شدم ولی هیچ وقت زنا نکردم با وجودی که محیطش برام فراهم بوده و عکسهای حرام ترک کردم بخاطر اثبا ت دوستی آیا میتونه برام تاثیر داشته باشه در دوستی با آنها با وجودی که آنها رو دوست دارم و شان آنها هم خیلی بالاست البته اینو هم میدانم که لیاقت دوستی با امام مهدی رو ندارم و خیلی کوچکتر از اونم که بخوام اسم ایشان رو بیارم ولی خیلی به ایشان وابسته شدم البته نه برای بهشت یا دنیا و سوال آخرم:اگر من با اصلاح خودم برای محرمات و واجبات و با وجود دوستی ایشان آیا امکان داره ایشان منو هم دوست داشته باشه باوجودی که من توی حالت دوست داشتن چیزی به جز زحمت برایشان ندارم؟ و حتی در شان ایشان بالاتره که من خدمتگزارشان باشم به جان خودم خیلی وابستگی شدید دارم و حاضرم تمام زندگیمو بدم حتی بهشت رو فقط یه بار پای ایشان رو ببوسم از پاسخ شما بی نهایت ممنون و سپاسگذارم

پرسش گر گرامي تقيد و تقوا و خويشتن داري شما از گناه هايي كه ذكر كرديد بسيار ارزشمند است، مطمئن باشيد اگر شما بر اين شيوه دوري از گناهان استمرار داشته باشيد، حتما مي توانيد يكي از دوستان خداوند و اهل بيت عليهم السلام باشيد، كار شما در دوري از گناهان بسيار با ارزش است و در قرآن آمده كسي كه از گناهان كبيره صرف نظر مي كند، خداوند گناهان كوچكش را مي بخشد: « إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ نُدْخِلْكُمْ مُدْخَلاً كَريماً .» (1) اگر از گناهان بزرگى كه از آن نهى مى‏شويد پرهيز كنيد، گناهان كوچك شما را مى‏پوشانيم و شما را در جايگاه خوبى وارد مى‏سازيم. پس قدر اين حالت خود را بدانيد.
از طرفي خداوند شرط دوستي خود و اهل بيت را اطاعت و تبعيت از آن ها معرفي مي كند، يعني كسي مي تواند ادعاي دوستي اهل بيت را بكند كه صادقانه از اوامر و دستورات آن ها اطاعت كند خداوند در قرآن در مورد سزاوارترين مردم و نزديك ترين مردم به حضرت ابراهيم مي فرمايد:ِ «انَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْراهيمَ لَلَّذينَ اتَّبَعُوهُ »(2) سزاوارترين مردم به ابراهيم، آنها هستند كه از او پيروى كردند. و در جايي ديگر مي فرمايد شرط دوستي تبعيت است: «قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُوني‏ يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ »(3) بگو: «اگر خدا را دوست مى‏داريد، از من پيروى كنيد! تا خدا (نيز) شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد و خدا آمرزنده مهربان است.»
حال دستور خدا و اهل بيت چيست؟ آيا غير از انجام واجبات و ترك گناهان است؟ مهم ترين دستور اهل بيت تقوا و خويشتن داري از گناهان است و كسي كه از اهل بيت تبعيت مي كند و مانند آن ها خود را از گناهان حفظ مي كند در حالي كه در معرض گناهان است، اين فرد قطعا محبوب خداو اهل بيت (ع) است.
وقتي شما از گناهان دوري مي كنيد مي توانيد از دوستان امام زمان باشيد. خود امامان معصوم نيز اين اطاعت و تقوا را به عنوان معيار دوستان شان بيان كرده اند. امام باقر عليه السلام مي فرمايد: «مَنْ كَانَ لِلَّهِ مُطِيعاً فَهُوَ لَنَا وَلِيٌّ وَ مَنْ كَانَ لِلَّهِ عَاصِياً فَهُوَ لَنَا عَدُو .(4) هركس مطيع خدا باشد دوست ماست و هر كس خدا را عصيان و نافرماني كند دشمن ماست.
پس شما مي توانيد با استمرار اين دوري از گناه و انجام واجبات دوست امام زمان(عج) باشيد و ايشان هم در اين صورت شما را دوست خود خواهند دانست. درست است كه مقام آن ها بسيار بالا است و شيعيان خاك پاي ايشان هم نمي شوند ولي خودشان اعلام كرده اند دوستاني دارند و مهم ترين ملاك دوستان شان را نيز تقوا و اطاعت بيان كرده اند.
توصيه مي كنيم به اين روش خود ادامه دهيد و با اعمال تان دل امام تان را شاد كنيد.

پي نوشت ها :
1. نساء(4) آيه 31 .
2. ال عمران (3) آيه 68.
3. همان، آيه 31.
4. ثقة الاسلام كلينى، الكافي، دار الكتب الإسلامية تهران، 1365 هجرى شمسى، ج 2، ص 74.
موفق باشید.

اگه یه پسرحدود شش ماه دنبال یه دختر باشه وبگه واسه ازدواج میخواد ولی الان موقعیت نداره.فقط با هم دوست باشن تا کارای پسره جوربشه.و پسره به دختره دستم نمیزنه فقط تلفنی دختره بایدچیکارکنه به نظرتون؟

فرض پاسخ اين است كه شما همان دختر مطرح شده در سؤال هستيد از نظر ما روان شناسان اصرار و پافشاري اين پسر هر چند ظاهري مثبت دارد ولي مي تواند باطن مرضي داشته باشد پسري كه از سلامت روان نسبي برخوردار است هيچ گاه بي گدار به آب نمي زند و تا زماني كه مقدمات اوليه ازدواج را فراهم نياورده دست به انتخاب همسر (چه رسد به خاطرخواهي و پيگيري رابطه) نمي زند و بي دليل خود را در تب و تاب ازدواج نمي اندازد. اگر پسري قبل از ازدواج از روي احساسات و هيجانات دست به يك سري رفتارهاي ناپخته و غير دور انديشانه زد بسيار احتمال دارد كه همين رفتارهاي ناپخته و عجولانه رابه نوعي ديگر بعد از ازدواج تكرار كند شما فكر مي كنيد چرا اين قدر آمار طلاق در كشور مان بالا رفته است يكي از دلايل اصلي آن اين است پسران و دختران دراين زمينه اول دگمه را پيدا مي كنند و بعد ماه ها و سالها به دنبال كت متناسب با آن مي گردند عاقلانه اين است كه اول كت را دوخت و بعد به دنبال دگمه متناسب با آن گشت. در هر صورت اين انتظار فرسايشي و مالا مال از حوادث غير مترقبه حد و مرزي ندارد و معلوم نيست كه كي و چگونه اين پسر در كسب مقدمات ازدواج موفق خواهد شد. اين احتمال وجود دارد كه اين پسر مثل ساير پسران به ناگاه جا زند و آن وقت شما به عنوان يك دختر بايد پاسوز نوسانات خلق و روان و همچنين تغييرات در تصميمات ايشان باشيد.
پس با اين كار سلامت روان ايشان تا حدي زير سؤال است و نبايد خوش خيالانه اين رفتارهاي به ظاهر مثبت و رمانتيك ايشان را تفسير خود كامبخش كرد.
نكته ديگر اين كه شما خواه يا ناخواه شش ماه در رابطه با ايشان هستيد و شايد هشدار ما در زمينه تداوم رابطه براي شما زياد پذيرفتني نباشد نيك بپذيريم كه دوستي با جنس مخالف (هر چند به قصد ازدواج در آينده اي نامعلوم باشد) بر خلاف رضايت خداست و محال است ما رضامندي زناشويي را در ازدواجي كه نطفه اش با خلاف رضايت خداوند (يعني رابطه دوست دختر و پسري ) بسته شده است يافت نماييم رضامندي زناشويي در سايه جلب رضايت خداوند ميسر است و هيچ استثنايي در اين زمينه نيست.
به ياد داشته باشيد كه اين انتظار هاي محنت زا پر از حوادث از قبل پيش بيني شده است حوادثي كه باعث خواهد شد. اين پسر عطاي شما را به لقاي شما ببخشد و با دختر ديگري وارد مذاكره گردد. دست خوردگي عاطفي از جمله بدترين آسيب هايي است كه در اين رابطه شما را تهديد مي كند.
اين پسر ضرر چندان نخواهد كرد. چرا كه به سادگي به آب خوردني مي تواند به خواستگاري به مراتب بهتر از شما اقدام نمايد. با فرض ازدواج شما حرف تازه اي براي گرفتن نداريد. چرا كه ماه ها و سال ها اين حرف ها در تلفن رد و بدل شده است اين ازدواج احتمالا بوي كهنگي مي دهد و كمتر چيز تازه اي در آن اتفاق مي افتد. رابطه راستي در اكثر موارد به جاهايي خواهد كشيد كه از ابتدا تصورش را نمي كرديد و اين يعني خداحافظي با همه چيز، با فرض اين كه سلامت روان به صورت نسبي تأمين بود و ازدواج شما از اين حيث در معرض تهديد جدي نبود باز شما چاره اي نداشتيد كه هر گونه فكر رابطه مخفيانه (چه تلفني چه غير تلفني) از سر دور نماييد و صرفا يا اجازه و اطلاع والدين خود به ايشان براي كسب مقدمات ازدواج فرصت دهيد. البته ضرورت مشاوره پيش از ازدواج حتي با اجازه والدين پسر جاي خودش باقي است و شما اين مسأله ضروري را نبايد از نظر دور بداريد.
موفق باشید.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

آیا در قرآن کریم ایه ای مختص حجاب زن( منظورم حجاب موی زن است )امده است ؟ می دانم ایه ای هست که می گوید به زنان بگویید گردن و سینه های خود را با مقنعه بپوشانند ولی راجع به مو چیزی ننوشته اند ؟

قرآن در مورد عفت و پاكدامني به زنان دستور داده:
«قل للمؤمنات يغضضن من ابصارهن و يحفظن فروجهن و لا يبدين زينتهن الا ما ظهر منها و ليضربن بخمرهن علي جيوبهن و لا يبدين زينتهن الا لبعولتهن او...» (1)
در اين آيه با صراحت مي فرمايد: اي رسول به زنان مؤمن بگو: چشم هاي خود از چشم چراني و نگاه ناپاك به مردان بيگانه بپوشند( با بيگانه در حد مخاطبه و لزوم آن نگاه كنند، نه اين كه به مردان نامحرم خيره شوند و چشم بدوزند). عفت و پاكدامني خود را حفظ كنند. زينت هاي (طبيعي و عاريتي) خود را آشكار نكنند (و بپوشانند)مگر زينت هايي كه به طور طبيعي آشكار است. روسري هاي خود را بر گردن و سينه اندازند. زينت هاي خود را جز براي شوهران و...(مردان محرم و زنان مسلمان و كودكان نابالغ و غير مميز و مردان طفيلي كه چيزي از اين مفاهيم نمي فهمند و...)آشكار نكنند.
در اين آيه با صراحت كامل زنان به پوشاندن زينت هاي خود از مردان نامحرم امر شده اند. فقط دو استثنا وجود دارد:
يك. پوشاندن زينت ها از مردان محرم و بعض افراد ديگر كه در آيه آمده، لازم نيست.
دو. پوشاندن زينت هايي كه به طور طبيعي يا قهري ظاهرند، لازم نيست.
حالا از هر كسي كه به قرآن اعتقاد دارد، مي پرسيم: آيا در زينت بودن موي سر وزينت بودن گردن و سينه زن شك داريد؟
بعيد است كسي پيدا شود كه مو و سينه و گريبان زن را از برترين مظاهر زينت نشمارد. همين كه زنان براي موهاي خود و رنگ و آرايش و نماياندن آن، اين همه سعي و تلاش دارند، برترين و محكم ترين دليل بر اين است كه آنها برترين زينت هاي طبيعي و عاريتي براي زن مي باشند. اگر پوشاندن زينت ها به صريح اين آيه لازم و واجب است، شك نيست كه پوشاندن موها از قطعي ترين مصداق هاي اين دستور است. در همين آيه به صراحت دستور داده شده كه با روسري هاي خود گردن و زير چانه و گريبان(سينه) خود را بپوشانند. اين ها از معناهاي كاملا ظاهر اين آيه است. هيچ كس نمي تواند اين معنا ها را انكار كند.
ممكن است افراد بسياري به اين دستور ها پايبند نباشند اما نمي توانند آنها را به عنوان دستور دين انكار كنند.
گفته شده گردي صورت و دو دست تا مچ استثنا هستند، چون پوشاندن آنها سبب به سختي افتادن و ناممكن شدن حضور اجتماعي زن است و لباس هاي رو هم كه به طور قهري پيدا هستند، آيا مو و سر و گردن و سينه هم اين گونه است تا آن ها هم از حكم پوشش استثنا باشند؟
آيا كسي مي تواند بگويد مو و گردن و گريبان مانند گردي صورت و دو دست تا مچ و لباس هاي رو يا به طور قهري آشكار هستند. نمي توان آنها را پوشاند ويا با پوشاندن آنها امور اجتماعي و حضور اجتماعي زن مختل مي گردد؟
لزوم پوشاندن موها و گردن و گريبان آن قدر روشن است كه هيچ كس نمي تواند در آن شك كند. احتياج به اثبات ندارد، ولي بسياري از انسان ها مي خواهند آزاد باشند و به دنبال بهانه مي گردند و بالاخره بهانه را مي تراشند:
«بل يريد الانسان ليفجر امامه؛(2)
بلكه انسان مي خواهد آزاد باشد و هيچ قيد و بندي جلوي او نباشد.»
آن كس كه به خدا و قيامت باور داشته باشد، با كمي دقت در اين آيه به يقين و بدون شك و ترديد مي يابد كه پوشيدن مو و گردن و گريبان لازم، بلكه لازم تر از پوشاندن بسياري ديگر از مواضع بدن است. آن كه ادعا مي كند به حجاب باور دارم، ولي در وجوب پوشيدن موي سر يقين ندارم، دنبال توجيه اقدام غلط خود است. خودش هم مي داند كه راست نمي گويد. ما هم نمي توانيم همه انسان ها را به پايبندي به احكام دين سوق دهيم.
اثبات لزوم پوشاندن موها احتياج به استدلال و تتبع فراوان ندارد. به صراحت از آيه فهميده مي شود. در جامعه اسلامي زمان پيامبر و امامان محل سوال نبود، بلكه سوال ها از استثناها است، يعني سوال از اين است كه به موي چه زناني مي توان نگاه كرد؟ چه زناني و در كجا لازم نيست موي خود را بپوشانند؟ به بعضي روايات توجه كنيد:
راوي مي دانسته كه نگاه كردن به موي زنان جايز نيست ،ولي چون ازدواج با خواهر زن مانند ازدواج با ديگر محارم ممنوع است، گمان كرده كه پس بايد نگاه به موي خواهر زن ( البته بدون قصد لذت) مانند نگاه كردن به موي مادر و خواهر و...، جايز باشد. از اين رو از امام پرسيده:
ايا جايز است مرد به موي خواهر همسرش نگاه كند؟
امام فرمود: نه، مگر اين كه خواهر همسرش از زنان بازنشسته(يعني زنان كه پا به سن گذاشته و ديگر خواهش جنس مخالف ندارند)باشد.
راوي با تعجب مي پرسد: خواهر زن و زن غريبه يكسان هستند؟
امام فرمود:آري.(3)
در روايت ديگر به صراحت آمده:
لازم نيست زن از پسر بچه هفت ساله(كه هنوز به سن تميز نرسيده) موي خود را بپوشاند.(4)
در روايت ديگر به صراحت مي فرمايد: لازم نيست زنان از مردان خواجه(كه بيضه آنان كشيده شده و شهوت مردانگي ندارند)موي خود را بپوشانند.(5)
بنا بر اين وجوب پوشيدن موها از نامحرم، واضح و قطعي و مسلم بوده، نسبت به استثناها و موارد مجاز سوال هايي در ذهن بوده كه نسبت به آنها روشنگري شده است.
پي نوشت ها:
1. نور(24)، آيه31.
2. قيامت(75)،آيه5.
3. وسايل الشيعه، ج3، ص25.
4. همان، ص29.
5. همان.
موفق باشید.

کروبین به چه معنی است و ملائکه کروبین چه فرشتگانی بودند؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در قاموس مى ‏نويسد: الكروبيون مخففة الراء، سادة الملائكة : كروبين به معناي سيد و بزرگ ملائكه است.
كروبيان بر وزن فعوليان جمع كروب يعنى نزديكى است به اين معنى كه آن فرشتگان مقرب پيشگاه خدا هستند. (1)
ملائكه كروبين: فرشتگاني هستند كه به عنوان سالار فرشتگان معرفي مي شوند.
البته كروبين (فتح باء و سكون ياء) مثني هم تلفظ شده است كه نام دو ملك مي باشد كه با همكاري جبرئيل و ميكائيل براي عذاب قوم لوط نازل شدند». (2)

پي نوشت ها:
1. خسروى حسينى سيد غلامرضا، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن ، ناشر انتشارات مرتضوى، تهران، 1375 ش، نوبت دوم ، ج‏4، ص 11.
2. طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، مترجم سيد محمد باقر موسوي، دفتر انتشارات اسلامي، چاپ يازدهم، 1378، ج 10، ص 489.
موفق باشید.

سخنی از امام علی (علیه السلام) هست که مایلم متن دقیق فارسی و عربی آن را بدانم که در آن مردم را به سه گروه تقسیم می کند، «گروهی که به امید بهشت نیکوکارند، گروهی از ترس جهنم و گروهی به عشق خداوند.» با تشکر

پاسخ:
شايد منظور شما اين سخن حضرت باشد:
وَ قَالَ(ع)‏ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ التُّجَّارِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْعَبِيدِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللَّهَ شُكْراً فَتِلْكَ عِبَادَةُ الْأَحْرَار
1- گروهى خدا را از روى رغبت (در ثواب و پاداش) بندگى مي كنند و اين عبادت بازرگانان است (كه سود داد و ستد را در نظر دارند) 2- و گروهى خدا را از روى ترس بندگى مى‏ نمايند و اين عبادت غلامان است (كه از بيم فرمان مولایشان را انجام مى‏ دهند) 3- و گروهى از روى سپاسگزارى خدا را بندگى مي كنند و اين عبادت آزادگان است (كه خدا را با معرفت و اخلاص عبادت نموده و نظرى ندارند جز آنكه او را شايسته عبادت و بندگى مى‏ دانند).
دقت بفرماييد كه نوع اول و دوم هم عبادت صحيح است از اين رو حضرت در هر سه مورد فرمود عَبَدوا الله (يعني خدا را عبادت مي كنند.) اما عبادت برتر همان عبادت قسم سوم است.

پي نوشت ها:
شريف الرضى، محمد بن حسين، نهج البلاغة (للصبحي صالح)، نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص510.
موفق باشید.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سلام. من جایی خوندم که نزدیکی به قصد بچه دار شدن نباید درشب اول و وسط و آخر ماه اتفاق بیوفته ایا در مورد روز این سه شب صدق میکند

اولا - معمولا حكم روز و شب مثل هم است، مگر اين كه در مورد خاصي استثنا شده باشد. در مورد سؤال شما استثنايي نيامده است. ثانيا – آميزش جنسي در همه روزهاي سال از هنگام طلوع صبح تا طلوع آفتاب و از هنگام غروب خورشيد تا هنگامي كه سرخي شفق هويدا است، يعني تامغرب ، هم چنين هر روز يا شبي كه قمر در عقرب باشد، و يا باد سرخ و سياه و زرد بوزد، يا زلزله اتفاق بيفتد، و يا هر روزي كه خورشيد گرفتگي رخ دهد، مكروه است.(1)
پي نوشت ها :
1.شيخ كليني ،الكافي، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ش 1365، ج 5، ص 498.
موفق باشید.

صفحه‌ها