پرسش وپاسخ

سلام من یه برادر دارم که بامن و همسرم زندگی میکند منزل ما هم یک زیر زمین 45 متری است که یک اتاق خواب بیشتر ندارد ودیوار ان تزیینی است من و همسرم فقطموقعی که برادرم صبحها دبیرستان میرود میتوانیم نزدیکی داشته باشیم میخاستم بدانم اگه از این نزدیکی ها در ساعات اولیه روز7 یا 8 صبح بار دار شوم تاثیر سویی بر روی فرزندم نخواهد داشت در چه ساعاتی از روز مشکلی ندارد با سپاس فراوان از توجه شما

انعقاد نطفه و زناشويي در بعضي از ساعات شبانه روز مكروه و در ساير موارد ولو در روز بدون مانع است و حتي در مثل موقع ظهر روز پنجشنبه و موقع عصر روز جمعه، شب‏هاى دوشنبه، سه شنبه، پنج شنبه، جمعه مستحب است. كراهت واستحباب در تمام موارد مذكور، مستفاد از روايات معصومين است.
پيشنهاد مي كنيم براي آگاهي بيش تر در رابطه با مسائل مربوطه به اين بحث به كتاب هاي ريحانه بهشتي اثر خانم سيما مخبر و ازدواج مكتب انسان سازي اثر شهيد دكتر پاك‏نژاد، ج 3، مراجعه نماييد.
موفق باشيد.

موفق و موید باشید

به نام خدا محضر مبارک آیت اله الظمی مکارم شیرازی با سلام اینجانب جوان 30 ساله ای هستم که سالهای زیادی اقدام به خودارضایی می کردم اما اکنون بسیار شرمسار و خجالت زده هستم وبه خاطر مضرات فراوان استمناء از ازدواج می ترسم در حالی که دوست دارم مانند دیگران من هم همسر داشته باشم.متاسفانه شغلی هم در حال حاضر ندارم و مدتی است بیکارم.از زندگی بسیار دلزده و سرد شده ام .آیا دعا یا ذکر خاصی را برای من توصیه میفرمایید؟ آیا به نظر حضرتعالی امکان ازدواج برایم هست؟ از شما عاجرانه تقاضا میکنم مرا راهنمایی بفرمایید.التماس دعا.خدانگهدار.

پاسخ:
جايي كه شما با آنجا مكاتبه كرده ايد مركز ملي پاسخگويي به سوالات ديني است، آيت الله مكارم شيرازي در اين مركز تشريف ندارند، ولي كارشناسان اين مركز، همگي از روحانيون حوزه علميه قم هستند.
در نوشته هايتان مشخص نكرده ايد كه الان موفق به ترك استمناء شده ايد يا نه. اگر هنوز موفق به ترك نشده ايد به راهنمايي هايي كه در سايت اين مركز در مورد ترك استمنا موجود است مراجعه كنيد.
درست است كه استمنا مضراتي دارد، اما با ترك استمنا، اكثر عوارض آن هم از بين خواهند رفت. مشخص نيست كه در مورد عوارض استمنا، چه تصوري داريد، چرا فكر مي كنيد كه چون استمنا مي كرده ايد نمي توانيد ازدواج كنيد؟ مگر استمناء چه تاثيري در ازدواج دارد؟ احتمال دارد كه استمنا، تاثير كمي در رابطه جنسي زناشويي داشته باشد. (البته اصلا معلوم هم نيست كه حتما اين تاثير را در مورد شما داشته باشد) كه آن هم با يك مشاوره ساده و كمي راهنمايي قابل حل است. برعكس آن چيزي كه شما تصور كرده ايد شما بايد حتما ازدواج كنيد، اصلا از اينكه استمنا مي كرده ايد نترسيد، راه حل اساسي براي ترك استمناء، ازدواج است، و اگر ازدواج نكنيد فشار غريزه جنسي شما را رها نخواهد كرد. افراد زيادي هستند كه در زمان مجردي استمناء مي كرده اند، و بعد از اينكه ازدواج كردند هم هيچ مشكلي پيدا نكردند،‌ لذا شما بيخودي اين موضوع را در ذهنتان بزرگ نكنيد. استمنا ضررهايي دارد. اما طوري نيست كه بتواند ازدواج شما را خراب كند، اگر هم مشكلي پيدا كرديد با مشاوره قابل حل است.
متاسفانه وضعيت فعلي جامعه طوري است كه ازدواج و تهيه مقدمات آن كمي سخت شده است،‌ اما در اين ميان نقش خود جوانان هم مهم است،‌ جوانان بايد تلاش كنند تا زمينه لازم براي ازدواجشان را فراهم كنند، با سستي و سهل انگاري كار درست نمي شود، مثلا امثال شما بايد الان يك كار حداقل معمولي داشته باشيد، با توجه به سنتان،‌ بايد دقت كنيد كه چرا تا حالا نتوانسته ايد كار درستي براي خودتان پيدا كنيد، اگر حتي يك كارگر ساده هم مي بوديد الان بايد خودتان يك استاد، در زمينه يك كاري باشيد. البته ما از شرايط زندگي شما خبر نداريم،‌ اما بايد تلاش خودتان را بكنيد تا وضعيت اقتصادي بهتري پيدا كنيد. الان هم نبايد دست روي دست بگذاريد و بايد در زمينه اي مشغول به كار شويد. اگر كمي همت كنيد مي توانيد ازدواج كنيد. اگر تلاش خودتان را آغاز كنيد و بتوانيد يك ازدواج موفق هم داشته باشيد آن حالت دلسردي و افسردگي اي كه ذكر كرده ايد از بين مي رود. بسياري از جوانهايي كه ازدواج مي كنند شرايطشان خيلي با شرايط شما فرقي ندارد، اما تلاش مي كنند و به خدا هم توكل مي كنند و ازدواج مي كنند. البته شما بايد به سراغ دختر و خانواده اي برويد كه شما را درك كنند و انتظارات مادي زيادي از شما نداشته باشند.

موفق و موید باشید

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

من دوسالي با پسري رفيقم از اولش من نميخواستمش ولي اون پافشاري ميكنه كه بياد خواستگاريم و دوستم داره ول كنم نيس ولي من دوسش ندارم خانواده هامونم ميدونن تو رو خدا راهنماييم كنين

خواهرگرامي آرزوي هرجواني مخصوصا دختران، داشتن ازدواجي پايدار و با ريسك پايين است، من در راستاي اين قاعده به معيارهاي يك ازدواج موفق و پايدار اشاره مي نمايم تا ببينيد كه آيا معيارهايي را كه براي ازدواج برگزيده ايد براي شروع يك سفر به درازاي يك عمر مناسب است يانه؟ و اما درباره معيارهاي يك ازدواج موفق بايد به ادبيات تحقيق در اين باره مراجعه كرد ومعيارهاي خود ساخته كه برخاسته از ديدگاههاي غير واقعي و احيانا احساسي است، و در ادامة زندگي مشترك همچون حبابي محو خواهد شد، نمي تواند كارايي چنداني در اين مورد داشته باشد. واقعيت اينست كه هيچ كدام از ما نمي توانيم از همان آغاز زندگي زناشويي تمام پيچ و خم هاي آن را در سالهاي آتي پيش بيني كنيم و آنچه اين پيش بيني را دشوارتر مي سازد اين است كه در جامعة كنوني ما متاسفانه غالب افراد بيش از آنكه تشابه فرهنگي، اقتصادي و فكري را براي انتخاب زوج در نظر بگيرند، در پيروي از احساسات و عواطف خود و معيارهاي غير ضروري و خود ساخته كه مبتني بر باورهاي غلط است، به دنبال ازدواج مي روند. روال تعيين اينكه دو زوج براي ازدواج مناسب هم هستند و يا نه، بدين گونه است كه طرفين بعد از آشنايي هاي اوليه كه زير نظر خانواده ها انجام مي گيرد به يك مشاوري كه متخصص در امر مشاورة قبل از ازدواج است مراجعه مي نمايند و ايشان با تسلط بر آيتمهايي تعيين كننده اي چون تاريخچة خانوادگي طرفين و خاطرات دوران كودكي آنها و گرفتن تست هاي كتل و گلاسر و Ass و ياساير تستهايي كه بومي شده براي ايران هستند و نيز همخواني و همساني نگرشهاي طرفين در مسائل مختلف اجتماعي، فرهنگي، باورهاي ديني، سياسي و غيره كه در طي سه جلسه انجام مي گيرد نظر خود را راجع به ازدواج آن دو اعلام مي كند. بدين صورت كه 1- در حدوده پانزده درصد از موارد مي گويد اين پسر و دختر عليرغم علاقه ظاهري كه به هم دارند در صورت ازدواج با همديگر؛ دچار مشكل خواهند شد و بعد از اُفت علايق احساسي و عاطفي به هم؛ وارد فاز درگيري هاي لفظي و احيانا فيزيكي خواهند شد. 2- ودر حدود پانزده و بيست درصد از موارد مي گويد اين دو با توجه به آيتم هاي مختلف شخصيتي و خانوادگي و فرهنگي و اجتماعي كاملا به درد ازدواج با هم مي خورند و بعد از ازدواج با مشكل جدي اي برنخواهند خورد. 3- و در حدود شصت هفتاد درصد از موارد مي گويد اين دو مي توانند با هم ازدواج كنند به شرطي كه فلان توصيه ها را بطور جدي در زندگي مد نظر داشته و فلان امور را رعايت كنند، مثلا به پسر مي گويد شما مي توانيد با اين خانم ازدواج كنيد. اما ايشان بسيار عاطفي و احساسي هستند و لذا اگر فردا از جنبه عاطفي محروميتي را به وي تحميل نماييد. ممكن است برسر سفره كس ديگري كه از جهت عاطفي او را سيراب مي كند بنشيند! و يا مثلا به دختر مي گويد دختر خانم ازدواج شما با اين آقا پسر بلامانع است. اما بايد بدانيد كه او وابستگي زيادي به مادرش دارد. لذا بايد در اين جهت با او مدارا نماييد. لازم به ذكر است مشاورة قبل از ازدواج علي رغم در نظر گرفتن پارامترهاي ضروري كه تحقيقات بسياري در سطح جهان بر روي آنها انجام گرفته فقط در حدود 75% مي تواند به پيش بيني موفقيت يك ازدواج حكم نمايد. و 25% بقيه مربوط به رعايت مسائلي است كه بعد از ازدواج مي تواند در غني سازي زندگي مشترك نقش جدي داشته باشد.
پس پيشنهاد ما به شما اينست كه از قواي عقلي ونه احساسي و نيز مشاورة قبل از ازدواج براي انتخاب شريك زندگي آينده خود سود جوييد يعني در مرحلة اول آگاهي بيشتري در مورد خود تان بدست آوريد بدين معني كه با تدبر در خود دريابيد حقيقتا چگونه فردي هستيد؟ اهداف، ارزشها و علايق اساسي و اصلي شما در زندگي چيست؟ و انتظارات اصلي و اساسي شما از زندگي مشترك چيست؟ و در مرحلة بعد به همراه شخصي كه قصد ازدواج با او را داريد نزد يك مشاور با تجربه برويد تا وي با راهكارهاي پيش گفته، نظر خود را در مورد انتخاب شما اعلام كند و احيانا مشكلات فراروي را با توجه به آيتمهاي شخصيتي شما و فرد انتخابي؛ به شما تذكر دهد.
و وقتي اين مراحل را پشت سرگذاشتيد مي توانيد با طيب خاطر و توكل بر خداي مهربان و با جرات مندي اقدام به پذيرش خواستگارتان نماييد. البته قضيه به همين جا ختم نمي شود و انشاء الله بعد از ازدواج راههاي غني سازي زندگي زناشويي و دستوراتي كه اسلام در اين زمينه براي بهتر زيستن ارائه نموده به عرض شما خواهد رسيد.
به نظر من مطالعه دو كتاب زير مي تواند شما را در اخذ تصميم فوق بيشتر ياري نمايد:
1- تحكيم خانواده، تاليف آيت الله محمدي ري شهري انتشارات حوزه نمايندگي ولي فقيه در امور حج و زيارت
2- عشق هرگز كافي نيست. تاليف پرفسور آرون تي بك ترجمه مهدي قراچه داغي انتشارات ذهن آويز
اگر در تهران زندگي مي كنيد من شماره تلفن كلينيك يك مشاور با تجربهي قبل از ازدواج را به شما ارائه مي نمايم.
دكتر يونسي02144015879 و 02144030585

موفق و موید باشید

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سلام علیکم، احتراما بعد از حضرت مسیح علیه السلام تا ظهور اسلام شب های قدر ملائکه بر چه کسی نازل می شدند؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
ابتداء توجه داشته باشيد ظاهر برخي روايات حاكي از آن است كه شب قدر با بركات خاص مطرح شده، منحصر در امت رسول خدا (ص) بوده و براي امت هاي قبل از اسلام شب قدر با بركات خاص كه قرآن در آن نازل شده و ... وجود نداشته است. آن چنانكه در حديثي از رسول اكرم (ص) نقل شده است كه فرمود "ان اللَّه وهب لامتى ليلة القدر لم يعطها من كان قبلهم"(1) خداوند به امت من شب قدر را بخشيده و احدى از امتهاى پيشين از اين موهبت برخوردار نبودند.
اما شب قدر خصائص ديگري دارد كه منحصر به امت آخر الزمان نيست. بلكه براي هر دوره اي لازم است. مثل مقدر شدن سرنوشت بندگان، يا نزول فرشتگان بر حجت الهي و.. و در همه زمانها ملائكه در شب قبل بر حجت خداوند نازل مي شوند و در زمان حضرت عيسي (ع) بر خود حضرت و بعد از آن بر جانشينان وي نازل مي شده اند.
قول مشهور در مورد زمان بعد از حضرت عيسي آن است كه آن حضرت داراي جانشيناني بوده است در روايات اسلامي تاكيد شده: حضرت عيسي(ع) دوازده وصي داشت(2)
در برخي روايات نيز تاكيد شده است كه همه انبياء بعد از خود اوصيايي داشته اند و هيچ گاه زمين از حجت خالي نخواهد بود امام علي(ع) در نهج البلاغه مي‏فرمايد: هرگز زمين از حجت الهي خالي نيست، خواه پنهان باشند و يا آشكار.(3)
بنابراين وصايت و خلافت، در همه پيامبران الهي بوده و هر پيامبري براي بعد از خود وصي تعيين كرده است، البته احتمال دارد تعداد اوصياي پيامبري با اوصياي پيامبر ديگر فرق داشته باشد. اما در مقطع زماني بين حضرت عيسي و پيامبر لااقل اوصياي حضرت مسيح در بين مردم حضور داشته اند كه يكي پس از ديگري در بين مردم به انجام وظايف وصايت خويش مشغول بوده اند و ممكن است گفته شود در فرض نزول ملائكه در شب قدر پيش از تولد پيامبر اسلام اين امر شب بر اين اوصياء وارد مي شده است.

پي نوشت ها:
1. سيوطى جلال الدين، الدر المنثور فى تفسير المأثور، چ كتابخانه آية الله مرعشى نجفى، قم 1404 ه ق، ج 6، ص 371 .
2. كافي، ج 1، ص 532. تحقيق: علي أكبر غفاري، چاپ : چهارم، 1365 ش، دار الكتب الإسلامية - تهران.
3. نهج البلاغه، كلمات قصار 147.

موفق و موید باشید

آیا امام علی (علیه السلام) به شخصی که در راه خدا جهاد کرده و جراحت هم برداشته و شخصی که به هر دلیل در جنگ شرکت نکرده تفاوت قائل می شدند و امتیازی مثلا از بیت المال برای جانبازان در نظر می گرفتند؟ حال با فرض اینکه فرزندان هر دو جنگ را درک نکرده اند آیا برای فرزندان یا همسران آن ها امتیازی قائل می شدند؟

آیا امام علی (ع) در دوران خلافت خود به پیشکسوتان در اسلام و مجاهدان در راه خدا و خانواده هایشان امتیاز ویژه ای قائل می شدند؟

پاسخ:
كمك به خانواده ايثارگران و مجاهدان، از وظايف حكومت اسلامي مي باشد و دلائل متعددي پشتوانه اين اقدامات مي باشد كه مهمترين آنها عبارتند از:
اجراي عدل و قسط اقتضا مي كند كه به هر فردي از افراد جامعه براساس ميزان خدمات و اقداماتي كه براي جامعه انجام مي دهد، توجه شده و حق متناسب خود را دريافت نمايد. بر اين اساس رزمندگان سلحشوري كه جان بر كف نهاده و با ايثار و فداكاري خود امنيت ملي، تماميت ارضي، منافع ملي كشور را از هجوم بيگانگان به قيمت جان خود يا قسمتي از اعضاي بدن خود يا از دست دادن بهترين سال هاي خود در زندان هاي دشمن، تأمين نموده اند بر اساس عدل و انصاف حكومت اسلامي بايد متولي امور زندگاني آنها و جبران خسارت هاي وارده باشد. چنانكه حضرت علي (علیه السلام) در فرمان خود به مالك اشتر مي نويسد: (هرگاه كسي از سپاه تو به درجه شهادت رسيد و يا شخصي از دشمنانت در اثر قتل و جرح به گرفتاري شديد مبتلا گرديد در اين صورت همانند وصي دلسوز و مورد اعتماد كارهاي خانواده آنان را اداره كن تا اثر فقدانش در ميان اهل بيت او ظاهر نگردد.(1)
حضرت اين مسأله را يك حركت حكومتي و عمومي تلقي مي نمايد و اين مسأله علاوه بر جنبه اقتصادي شامل ساير امور عاطفي، تربيتي، آموزشي، آينده كاري مي شود. سيره آن حضرت در طول حياتشان همواره بر توجه كامل به امور خانواده هاي شهدا و ايثارگران نسبت به نيازهاي آن زمان بود. همچنين در پيمان صلح امام حسن آمده است: (معاويه موظف است همواره از خراج مبلغ يك ميليون درهم تسليم امام حسن (ع) نمايد تا ميان بازماندگان شهداي جنگ جمل و صفين كه در ركاب علي (ع) كشته شده اند تقسيم شود).(2) بنا بر آموزه هاي اسلامي هرگونه كوتاهي در رسيدگي به امور اين عزيزان ظلم به حقوق مسلم آنان بوده و منافي عدل و قسط مي باشد چگونه مي توان كساني را كه در راه تأمين امنيت و آسايش ديگران و حفظ كيان اسلامي بهترين شخص خود را كه از همه لحاظ تأمين كننده زندگي آنها بوده از دست داده اند يا معلول و مجروح شده اند يا بهترين سال هاي عمر خود را در زندان هاي دشمن يا در جبهه ها از دست داده اند و خود و خانواده اش گرفتار عقب ماندگي اقتصادي، تحصيلاتي و... شده اند را با افرادي مرفه كه در پشت جبهه ها در سايه امنيت و آرامش ناشي از فداكاري اين عزيزان به زندگي خود پرداخته و از همه مواهب دولت اسلامي برخوردار شده اند را مساوي دانست. آيا اين عين ظلم و بي عدالتي نيست؟
استادشهيد مطهري داستاني در اين رابطه نقل مي كند كه آموزنده است :"
زن بي چاره مشك آب را به دوش كشيده بود و نفس نفس زنان به سوى خانه‏ اش مى‏ رفت. مردى ناشناس به او برخورد و مشك را از او گرفت و خودش به دوش كشيد. كودكان خردسال زن چشم به در دوخته منتظر آمدن مادر بودند. در خانه باز شد. كودكان معصوم ديدند مرد ناشناسى همراه مادرشان به خانه آمد و مشك آب را به عوض مادرشان به دوش گرفته است. مرد ناشناس مشك را به زمين گذاشت و از زن پرسيد: «خوب، معلوم است كه مردى ندارى كه خودت آبكشى مى‏ كنى، چطور شده كه بى‏ كس مانده‏ اى؟».
- شوهرم سرباز بود. على بن ابى طالب او را به يكى از مرزها فرستاد و در آنجا كشته شد. اكنون منم و چند طفل خردسال.
مرد ناشناس بيش از اين حرفى نزد، سر را به زير انداخت و خداحافظى كرد و رفت، ولى در آن روز آنى از فكر آن زن و بچه هايش بيرون نمى‏ رفت. شب را نتوانست راحت بخوابد. صبح زود زنبيلى برداشت و مقدارى آذوقه از گوشت و آرد و خرما در آن ريخت و يكسره به طرف خانه ديروزى رفت و در زد.
- كيستى؟
- همان بنده خداى ديروزى هستم كه مشك آب را آوردم، حالا مقدارى غذابراى بچه‏ ها آورده‏ ام.
- خدا از تو راضى شود و بين ما و على بن ابى طالب هم خدا خودش حكم كند.
در باز گشت مرد ناشناس داخل خانه شد. بعد گفت: «دلم مى‏ خواهد ثوابى كرده باشم. اگر اجازه بدهى، خمير كردن و پختن نان يا نگهدارى اطفال را من به عهده بگيرم.»
- بسيار خوب، ولى من بهتر مى‏ توانم خمير كنم و نان بپزم. تو بچه‏ ها را نگاه‏دار تا من از پختن نان فارغ شوم.
زن رفت دنبال خمير كردن. مرد ناشناس فورا مقدارى گوشت كه خود آورده بود كباب كرد و با خرما با دست خود به بچه‏ ها خورانيد. به دهان هر كدام كه لقمه‏ اى مى‏ گذاشت مى‏ گفت: «فرزندم! على بن ابى طالب را حلال كن اگر در كار شما كوتاهى كرده است.».
خمير آماده شد. زن صدا زد: «بنده خدا همان تنور را آتش كن.»
مرد ناشناس رفت و تنور را آتش كرد. شعله‏ هاى آتش زبانه كشيد. چهره خويش را نزديك آتش آورد و با خود مى‏ گفت: «حرارت آتش را بچش، اين است كيفر آن كس كه در كار يتيمان و بيوه زنان كوتاهى مى‏ كند.».
در همين حال بود كه زنى از همسايگان به آن خانه سر كشيد و مرد ناشناس را شناخت. به زن صاحبخانه گفت: «واى به حالت! اين مرد را كه كمك گرفته‏ اى نمى‏ شناسى؟! اين اميرالمؤمنين على بن ابى طالب است.».
زن بيچاره جلو آمد و گفت: «اى هزار خجلت و شرمسارى از براى من! من از تو معذرت مى‏ خواهم.»
- نه، من از تو معذرت مى‏ خواهم كه در كار تو كوتاهى كردم «3» اين داستان، نشانگر اين است كه حاكم اسلامي وظيفه دارد، به اين خانواده هاي معظم كمك نمايد.

پي نوشت ها:
1. علامة المجلسي، بحار الأنوار، بيروت - لبنان، ناشر دار إحياء التراث العربي سال چاپ 1403 - 1983 م، ج 77، ص 251.
2. رسول جعفريان، حيات فكري و سياسي امامان شيعه، قم، انتشارات انصاريان، 1384ش، چاپ هشتم، ص 158 ـ 162.
3. مرتضي مطهري، مجموعه‏آثار، ج‏18، ص 348.
موفق و موید باشید.

سلام. درمانده شدم/نمیدونم چکارکنم؟؟ یک سال وچندماه قبل توی دانشگاه دوستم یه پسری رو دیدم واز نگاهشون میشد فهمید که دلبسته هم شدن. زمان گذشت ولی قسمت نبود واصلا با هم حتی 1دقیقه هم نبودن. همیشه فقط وجودشو حس کرده بود وحالا هم داره ذره ذره آب میشه و هم باید فراموشش کنه. توروخدا بهم راه حل بگید که کمکش کنم. آخهداره زجر میکشه. نمیدونم جوابمو از کجا بگیرم, توروخدا رفیق نیمه راه نباشید. من عضو سایتتون نیستم

همواره در طول زندگي حوادث و رويدادهاي مختلف و متفاوتي پيش مي آيد كه ما مجبوريم از كنار آنها به صورت گذرا عبور كنيم و به مسير زندگي خود ادامه دهيم. اگر بنا باشد در مقابل هر حادثه و رخدادي توقف كنيم و بمانيم طبيعتاً از حركت مي ايستيم و از ادامه مسير زندگي و پيگيري اهداف اصيل زندگي غافل مي مانيم كه در اين صورت، نه تنها به اهداف زندگي خود به موقع نمي رسيم بلكه مشكلات فراواني را فرا روي خود قرار مي دهيم و زمينه ابتلا خود را به انواع و اقسام آشفتگي هاي روحي، اختلالات رواني، بيماري هاي روان تني و ديگر بيماري ها را در وجودمان هموار مي سازيم از اين روي، ارزش فراموش كردن برخي از رويدادها به خودي خود مشخص مي شود چرا كه فراموش نكردن مساوي است با توقف در گذشته و فرو رفتن در فكر و خيال آن كه يقيناً اگر وضع به همين منوال ادامه يابد، آسيب هاي مخرب آن هويدا مي گردد.
تصور كنيد كه فردي به تازگي عزيزي را از دست داده است به صورت طبيعي، ممكن است در روزهاي آغازين اين حادثه، عميقاً ناراحت و نالان گردد و گريه و زاري راه بياندازد؛ حال اگر او نتوانيد آن واقعه ناخوشايند را بعد از مدت كوتاهي فراموش كند و همچنان همانند روزهاي نخست بروز حادثه، گريه و زاري كند، اين چنين فردي از نظر روانشناختي و پزشكي بيمار است. چرا كه چنين فردي از وضعيت نرمال خارج گرديده و از حالت سلامت فاصله دارد، بديهي است كه اگر وي سريعاً درمان نشود، ممكن است آسيب هاي شديد تري به خود وارد كند و يا احياناً زندگي اش را نابود گرداند.
در مورد دوست شما هم مطلب اين چنين است. او بايد فكر و ذهن خود را پالايش نمايد و سعي كند فرد مورد نظر را فراموش كند و به استقلال عاطفي- رواني دست يابد.
از اين كه مي فرماييد: « داره ذره ذره آب ميشه و داره زجر مي كشه.» مي توان فهميد كه دوست تان به آن شخص نوعي وابستگي رواني پيدا كرده است و دائماً در فكر و خيال به او مي انديشد و زندگي با او را خيال پردازي مي كند. مسلماً اين شيوه ذهني نوعي توقف در گذشته به حساب مي آيد كه در هر صورت، آسيب زا خواهد بود براي همين، يكي از بهترين شيوه هاي حل مشكل، به كارگيري راهكارهايي است كه در نهايت به فراموش كردن فرد مورد نظر بيانجامد. البته اين را بدانيد كه فراموش كردن فرد مورد نظر به صورت كامل، شايد اصلاً مقدور نباشد. چرا كه اين گونه مسائل از آنجا كه بار عاطفي و احساسي دارند معمولاً ماندگار ترند و به سختي از خاطره ها محو مي شوند به همين خاطر، در اين گونه مواقع توصيه مي شود كه در حضور اين گونه خاطرات راحت باشيد و به تدريج سعي كنيد توجه اختياري خود را از آنها برداريد تا كمتر به ذهن تان خطور كند و شما را آزار دهد.
در ادامه چند توصيه و راهكار براي فراموش كردن فرد مورد نظر ذكر مي كنيم كه مي توانيد آنها را با دوست تان در ميان بگذاريد و به او كمك كنيد:
1. با تلقين مثبت و راهكارهاي ديگر، عزت نفس و اعتماد به نفس خود را ارتقاء ببخشيد، زيرا وابستگي رواني درست نقطه مقابل عزت نفس و اعتماد به نفس بوده و به شدت آن را تضعيف مي كند.
2. در مورد عدم ازدواج تان و تفاوت هايي كه با آن پسر داريد خوب فكر كنيد. قطعاً عواملي وجود داشته كه شما نتوانسته ايد با هم ازدواج كنيد. اگر نقاط منفي آن پسر و عواملي كه نتوانسته ايد با هم ازدواج كنيد را در ذهن تان تداعي كنيد، خود به خود فكر كردن به آن پسر در ذهن تان از بين مي برد و مي توانيد او را براي هميشه فراموش كنيد. از طرف ديگر، به اين فكر كنيد كه آيا تا ابد مي‌توانيد با فكر و خيال آن پسر زندگي كنيد و بدين شيوه ذره ذره خودتان را نابود كنيد؟ اگر جواب تان منفي است پس بدانيد‌، سعي در فراموش كردن او، بهترين كاري است كه مي توان انجام داد.
3. سعي كنيد اوقات فراغت خود را با كارهاي متنوع پر كنيد تا كم تر به او فكر كنيد و فرصت كمتري براي بازگشتن به آن افكار داشته باشيد. فعاليتي را انتخاب كنيد كه به شما آرامش مي‌دهد. مطالعه درسي و غير درسي، كار، ورزش، گردش با دوستان، پارك يا هرچيز ديگري كه باعث مي‌شود زمان براي شما خوشايند‌تر بگذرد.
4. كشي به مچ دست خود ببنديد و با شروع خيالپردازي در مورد آن پسر، آن كش را كشيده و رها كنيد، طوري كه اندك سوزشي به مچ دست تان وارد شود آنگاه شروع به شمارش معكوس نماييد؛ مثلاً عدد 100 را انتخاب كنيد و سعي نماييد هفت تا هفت تا از آن كم كنيد تا به صفر برسيد؛ با احساس دردى كه روى مچ دست تان ايجاد مى شود، از آن فضاى روانى فاصله مي گيريد و ناخودآگاه موضوع ذهنى تان عوض مي شود.
اگر با اين راهكارها نتوانستد بر مشكل خود فائق آييد و فرد مورد نظر را فراموش كنيد، حضوراً به مراكز مشاوره و خدمات روانشناختي معتبر مراجعه كنيد و با كمك روانشناس و روانپزشك باتجربه اي، برخي از آشفتگي هاي رواني خود را كه زمينه ساز اين گونه وابستگي هاست شناسايي كرده و آن را با كمك متخصصين مربوطه درمان كنيد و همچنين راهكارهاي ديگر فراموش كردن عشق بي هدف را دريافت و تمرين كنيد تا مشكل تان برطرف گردد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها