پرسش وپاسخ

آیا ابطال سحر از طریق افرادی که سرکتاب باز میکنند حقیقت دارد؟ و اگر نه چرا اکثر صحبت های آنها صحت دارد؟ با قران یا هر کتاب دیگری که استفاده میکنند اکثر صحبت هایشان درست است منظورم مشخصاتی مثل سن ... که یک قاعده خاصی دارد نیست.من اتفاقی به یکی از این افراد برخوردم بدون اینکه خودم چیزی بگم گفتن که یه جایی مشغول به کار میشی و حقتو نمیدن و دقیقا همین اتفاق افتاد و یک سری مشخصات در مورد یک سری مشکلاتم که دقیقا درست بود داد

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
از نظر اسلام وجود سحر و جادو گرچه امري پذيرفتني است، ولي در اكثر موارد، ما با توهم سحر و جادو (بدون وجود كوچك ترين سحر و جادويي) مواجه هستيم، به اين معنا كه فرد هر امر غير عادي را به سحر و جادو مرتبط مي‌سازد، در حالي كه سحر و جادويي در كار نبوده، و آن امر تحت تأثير عوامل ديگري بوده است و خود اين تصور نادرست سبب بروز مشكلات واقعي مي گردد.
سحر و جادو واقعي به ندرت اتفاق مي افتد و انجام آن از عهده هر كسي بر نمي آيد، اما در هر حال بايد دانست كه در اسلام از يادگيري سحر و انجام دادن اعمال سحر و جادوگري، به شدت منع شده است. از نظر تمام فقهاي اسلام، ياد گرفتن و انجام اعمال سحر و جادوگري، حرام است. علي(ع) مي‏فرمايد: كسي كه سحر بياموزد، كم يا زياد، كافر شده است و رابطه او با خداوند به كلّي قطع مي‏شود. (1)
البته راهكارهايي در زمينه ابطال سحر هم وجود دارد كه به همين جهت گفته شده يادگيري سحر به قصد ابطال آن، براي افراد خاص اشكالي ندارد؛ در روايات نقل شده كه يكي از ساحران و جادوگران كه در برابر انجام عمل سحر، مزد مي‏گرفت، خدمت امام صادق(ع) رسيد و عرض كرد:
« حرفه من، سحر بوده است و در برابر آن، مزد مي‏گرفتم. خرج زندگي من از همين راه تأمين مي‏شد و با همان درآمد، حج خانه خدا را انجام داده‏ام؛ ولي اكنون آن را ترك نموده و توبه كرده‏ام. آيا براي من راه نجاتي هست؟ امام صادق(ع) فرمود: عقده و گره سحر را باز كن؛ ولي گره جادوگري مزن. » (2)
اما با توجه به شرايط امروز جامعه، به طور قطع مي توان گفت كه اكثريت افرادي كه به اصطلاح سر كتاب باز كرده و يا ادعاي طلسم شدن يا بطلان سحر افراد را دارند، تنها متقلب هاي شيادي هستند كه سعي مي كنند با استفاده از سادگي افراد از آن ها سوء استفاده كرده و جيب هاي خود را پر كنند، زيرا معمولا هر فردي كه به ايشان مراجعه مي كند را سحر شده و يا گرفتار طلسم و بسته شدن بخت و ... دانسته براي رفع آن هزينه هاي كلان مطالبه مي كنند و تا كنون نشنيديم كه فردي را بدون سحر و جادو و طلسم نشده معرفي كنند.
بر اين اساس مي توان گفت در اكثر موارد تهديدات و اخطارهاي اين قبيل افراد و نسخه هايي كه مي پيچند، ذره اي ارزش و اهميت ندارد و رفتن پيش آنان هم طبق نظر برخي مراجع حرام است. (3)
اما در خصوص اطلاعات درستي كه در برخي از اين موارد داده مي شود بايد گفت:
بدون آنكه بخواهيم در مورد فرد مورد نظر شما قضاوت كنيم، اين قبيل افراد معمولا راه هاي مختلفي براي كسب اين اطلاعات - بخصوص در مورد حوادث گذشته - دارند كه مخاطبانشان غالبا از آن بي خبرند، مثلا در بسياري از موارد همان افرادي كه رابط و معرفي كننده آن فرد به مخاطب مي باشند، خواسته و يا ناخواسته عاملي براي انتقال اين اطلاعات به فرد مورد نظر مي شوند.
در برخي موارد هم اين افراد از طريق علوم غريبه مانند علم "جفر" از برخي حوادث آگاه مي شوند و يا با برخي از اجنه ارتباط برقرار مي نمايد و از آنجائي كه اجنه به خاطر تفاوت خلقتي كه با انسان دارند محدوديت خاصي براي حركت و جابجائي و كسب اطلاع و اخبار از مكانهاي نامعلوم و دور دست و حتي امور درون خانه و زندگي افراد را ندارند، مي توانند اطلاعات خاصي را كه به صورت عادي ساير افراد از آن بي خبر هستند را به دست آورده و در اختيار آن فرد مورد نظر قرار دهند.
در هر حال توجه داشته باشيد كه آگاهي از برخي مسائل دليل بر مقام معنوي و كرامت اين افراد نيست و اين قبيل افراد در زمان هاي دور نيز وجود داشتند و ائمه از مراجعه به برخي از اين افراد به شدت نهي كرده اند.
هيثم بن واقد گويد: به حضرت صادق (ع) عرض كردم: بين ما اهالي جزيره مردي است كه گاهي اشخاص در باره مالي كه به دزدي رفته يا مفقود شده، از وي سؤال مي كنند و او خبر مي‌دهد. آيا مجازيم در اين قبيل موارد از او پرسش نماييم؟ حضرت جواب داد كه رسول اكرم (ص) فرمود: "كسي كه نزد ساحر يا كاهن يا كذّاب برود و گفته او را قبول نمايد،‌ با اين عمل به كتابي كه از طرف خداوند نازل گرديده، كافر شده است". (4)
پي‌نوشت‏ها:
1. وسائل الشيعه، نشر دار الاحيا التراث العربي، بيروت، 1412 ق، ج 12، باب 25، از ابواب ما يكتسب به، حديث 7، ص 107.
2. همان، حديث 1، ص 105.
3. آيت الله خامنه اي، سيدعلي، اجوبه الاستفتاءات، نشر بين الملل، 1389ش، س 1229.
4. مطهري، مرتضي، داستان راستان،‌ انتشارات صدرا، تهران، 1389ش، ج 1، ص 136،‌ به نقل از روضة كافي، ‌ص 293.
موفق باشید.

من پسری18ساله هستم که به یکی ازدخترهای فامیل های نسبتادورمان شدیداعلاقه دارم ماازبچگی به هم علاقه داشتیم،ولی ازموقعی که پدرم فوت کردومن آن هنگام6ساله بودم ومن دیگرنتوانستم بامعشوقه ام ارتباط برقرارکنم ماهنوزهم هنگامی که همدیگررامی بینیم آن هم توی جشن یاعزاآن هم چی بشوداتفاق بیفتد یعنی ماهیچ گونه رابطه ای بایکدیگر نداریم،ولی وقتی همدیگررامی بینیم آنقدرغرق درچشمان همدیگر می شویم که انگارسال هاحرف های ناگفته دردل مان بوده است ومن آن موقع نمی توانم هیچ عکس العملی ازخودم نشان دهم یعنی دست وپایم راکلاگم می کنم و نمی دانم که من خجالتی ام یادلیلش چیزدیگریست ومن ازطرفی هم نمی خواهم فرد مورد علاقه ام راازدست بدهم،خواهش میکنم من را کمک کنیدوبه من بگویید چگونه بافردموردعلاقه ام که واقعا دوستش دارم ارتباط برقرارکنم؟

آنچه در پي مي آيد نگاهي آسيب شناسانه و نه همدلانه به نامه شماست. اميد است كه از گزش احتمالي قلم دلگير نگرديد و بيشتر در آن تامل نماييد.
همان طور كه مي دانيد يكي از اشتباهات استراتژيك والدين عدم كنترل روابط دختران و پسران فاميل در سنين كودكي مي باشد. متأسفانه اين عدم مديريت ها، باعث كليد خوردن عشق هاي فيزيولوژيك و البته پاتولوژيك (آسيبي) مي گردد. عشق هايي كه با واقعيات طرفين هيچ سنخيتي ندارد. وقتي دو كودك غيرهمجنس براي مدتي در مجاورت فيزيكي يكديگر قرار مي گيرند، بسيار طبيعي است كه به دلايلي به يكديگر علاقمند گردند و به نوعي از همان كودكي براي بزرگسالي خود تصميم بگيرند. متأسفانه اين عشق ها فقط از ظواهر طرفين حاصل مي شود، حال آن كه امور باطني رقم زننده موفقيت يا عدم موفقيت ازدواج مي باشند.
اگر سري به دادگاه هاي طلاق بزنيد زوجين خواهان طلاق بسياري خواهيد يافت كه به دلايلي همچون عشق فاميلي دوران كودكي و بدون توجه به ساير مؤلفه ها و ملاك به يكديگر بله گفته اند. ما روان شناسان اساساً عشق را قاتل ملاكمندي مي دانيم و بدون ملاكمندي موفقيت هر ازدواجي در هاله اي از ابهام قرار دارد. مثلاً فرض كنيد اين دختر از يك يا چند اختلال خفيف يا شديد رواني همچون اختلال افسردگي دو قطبي، اختلال شخصيت و ... در رنج است. قطعاً در ظاهر، هيچ كدام از اين امور هويدا نمي باشند و شما چشم بسته بر همه اين مسائل، صرفاً به ظاهر ايشان اكتفا مي كنيد. همچنين همين مسأله در مورد شما صادق است. اگر شما سلامت رواني نسبي نداشته باشيد، قطعاً در آينده زندگي مشترك، ايشان را به ستوه خواهيد آورد و فرجامي جز طلاق عاطفي و قانوني فرار روي اين ازدواج غير ملاكمند نيست. اما از جمله آخرتان يعني چگونه ارتباط بر قرار كنم) برداشت ازدواج كرديم، چرا كه ارتباط خارج از چهارچوب شرع و عرف دو جنس مخالف، از شأن شما به دور است. متأسفانه بايد گفت علاقه شديد به هر كس و هر چيزي بيش از آن كه اميدوار كننده باشد بسيار نگران كننده است و در برخي موارد وابستگي عاطفي ريشه در سه اختلال عمده روانپزشكي يعني اضطراب، افسردگي و وسواس فكري دارد.
مثلاً اگر نيك در خود بنگريد مي بينيد اضطراب شما بسيار بالاست و همين اضطراب بالا باعث گم كردن دست و پايتان مي شود. اگر اضطرابتان متعادل بود، معنا نداشت كه دست و پايتان را براي يك دختر كاملاً معمولي گم كنيد. از سوي ديگر به نظر شما فردي كه از سلامت رواني –ديني بالا برخوردار است چه حرف ناگفته اي براي يك دختر صددرصد نامحرم دارد.
در هر صورت شما در شرايطي نيستيد كه پذيراي هيچ حرف مخالفي باشيد و فقط به يك چيز مي انديشيد و آن هم وصال اين دختر. چه بسا وصال اين دختر نقطه شروع فرايند عشق زدايي از شما باشد.
ما مخالف ازدواج شما با اين دختر نيستيم، ولي با توجه به اين كه تصويري كه شما از اين دختر در ذهن داريد (كه همچون يك تصوير وسواس گونه به آن مي انديشيد) با واقعيات اين دختر متفاوت است، توصيه مي شود در صورت تصميم قطعي به ازدواج با ايشان، حتماً مراحل الف. جلسات معارفه رسمي؛ ب. تحقيقات محلي؛ ج. مشاوره ازدواج را بگذرانيد. عشق را به كناري نهيد و همچون يك دختر معمولي او را به محك بگذاريد. البته همين مسأله بايد در مورد شما براي اين دختر اتفاق بيفتد.
به ياد داشته باشيد كه شما با سرنوشت يك دختر سر و كار داريد و هرگونه دست خوردگي عاطفي اين دختر (به خاطر روابط خارج از چارچوب) پيامدهاي سنگيني در آينده زندگي شما خواهد داشت. نابودي زندگي يك دختر به خاطر ناآرامي دروني پسر به هيچ وجه امر درستي نمي باشد. پس به هيچ وجه جز در شرايط قطعي ازدواج به حريم رواني ايشان پا نگذاريد.
موفق باشید.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

با توجه به آن که ولی فقیه باید از جانب خدا و امام معصوم نصب شود، لطفا توضیح دهید چگونه امام زمان (علیه السلام) ولی فقیه زمان (که در حال حاضر آیت الله خامنه ای هستند) را انتخاب کردند؟ آیا استدلال آن از طریق قضا و قدر است یا به طریق دیگر هم قابل استدلال است؟

پاسخ:
ولي فقيه به نيابت از امام معصوم (علیه السلام) كه منصوب از جانب پيامبر است، به دستور خداي متعال، ولايت امت را برعهده دارد و به اموري كه به امام معصوم (ع) مربوط است مي پردازد و جامعه اسلامي را اداره مي نمايد. اصولا نيابت بر دو نوع است:
نيابت خاص: در اين نوع نيابت، فردي خاص با مشخصات خاص، از طرف امام (ع) به نيابت از ايشان انتخاب و نصب مي گردد. مانند نواب چهارگانه امام زمان (ع) كه در زمان غيبت صغري از چنين نيابتي برخوردار بودند.
نيابت عام: در اين نوع نيابت فردي خاص با مشخصات خاص، از طرف امام (ع) به نيابت انتخاب نمي شود بلكه امام (ع) صفات و شرائط خاصي را معرفي مي كند و اعلام مي كند كه هر كس چنين صفات و شرائطي را دارا بود از طرف من ولايت خواهد داشت و نايب من در امور امت خواهد بود.
نيابت ولي فقيه از طرف امامان معصوم (عليهم السلام) از قبيل نيابت عام مي باشد.
در روايتي از امام حسن عسگري (ع) چنين آمده است: « فَأَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِينِهِ مُخَالِفاً عَلَى هَوَاهُ مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ يُقَلِّدُوه؛ پس هر كس از فقهاء كه چنين صفت داشت: صيانت از نفس خود داشت، دين خود را حافظ بود، مخالف هواي نفسش بود و مطيع امر خداي متعال بود، پس چنين فقيهي شايستگي آن را دارد كه عوام از او تقليد نمايند.» (1)
در روايتي ديگر كه از حضرت امام زمان(ع) نقل شده است ايشان در توقيعي چنين مرقوم فرموده اند: « وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّه؛ اما در رابطه با حوادثي كه رخ مي دهد براي روشن شدن تكليف پس به راويان احاديث ما (فقهاي امت) مراجعه كنيد. پس آنها حجت من بر شما هستند و من حجت خدا هستم.»(2)
اين گونه اخبار به صفاتي اشاره مي كنند كه هر كس آن صفات را داشت نايب ائمه (عليهم السلام) خواهد بود در امر ولايت بر امت كه به اينگونه نيابت، نيابت عام گفته مي شود.
روشن است كه در هر زماني افراد زيادي ممكن است با اين صفات و ويژگي ها موجود باشند و در امر حكومت، همه آنها نمي توانند به صورت همزمان اداره امور امت را به دست گيرند، بنابراين اگر اين فقها جمع شده و فقيهي را از ميان خود به امر حكومت انتخاب كردند آن شخص مي تواند حكومت جامعه اسلامي را از طرف امام معصوم عهده دار بوده و به عنوان نايب امام زمان معرفي شود. در اين زمان اين امر در مورد رهبر معظم انقلاب حضرت آيت الله العظمي خامنه اي محقق شده است و ايشان به عنوان نايب امام زمان(ع) به مقام رهبري جامعه انتخاب شده اند.
براي مطالعه بيشتر در اين رابطه مراجعه كنيد به:
1- ولايت فقيه به زبان ساده، حجه الاسلام جواد محدثي.
2- ولايت فقيه، آيت الله معرفت.

پي نوشت:
1. شيخ حر عاملي، وسائل الشيعه، قم، موسسه آل البيت عليهم السلام، 1409 هـ.ق، ج 27، ص 131.
2. علامه مجلسي، بحار الانوار، بيروت، موسسه الوفاء، 1404 هـ.ق، ج 2، ص 90.
موفق باشید.

1- شما ذکر می کنید که در غدیر مردم درگرما و زیر آفتاب سوزان بودند درحالی که غدیر یک استراحتگاه خوش آب و هواست؟

2- آیا 120000 نفر در غدیر با حضرت علی بیعت کردند و چگونه در آن زمانِ کم چنین چیزی ممکن بود؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
وضعيتي كه در متون تاريخي از نظر منطقه و وضع جفرافيايي گزارش داده اند همان است و البته مربوط به همان زمان بوده، اما در طول تاريخ به جهت حضور پيامبر و واقعه غدير مورد توجه مردم قرار گرفت و براي آسايش زائران بيت الله از نظر ساخت و ساز و امكانات مورد توجه بيشتر قرار گرفت.
بيعت امام علي در يك روز نبوده كه با توجه به فراواني جمعيت آن را استبعاد كنيد. بيعت با حضرت تا سه روز به طول انجاميده بود.(1)
براي آگاهي از موقعيت جغرافيايي غدير خم به پايگاه اطلاع رساني حوزه رجوع نماييد. http://www.hawzah.net/fa/magart.html?MagazineID=0&MagazineNumberID=4816&...

پي نوشت:
1. حق اليقين ‏علامه مجلسى، ناشر انتشارات اسلاميه‏،‏ ج 1، ص 102.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

با عرض سلام و خسته نباشی من نزدیک دو ماه که ازدواج کردم من 26 سالمه و همسرم 16 سال دارد اوایل خیلی خوب بودیم همه کار برایش کردم هر چیزی خواست براش تهیه کردم ولی متوجه میشدم که توجهی زیادی بهم نداره ازش سوال کردم گفت اخلاقم همینجوره ولی سر مشکل کوچیکی باهاش قهر کردم بعد از چند روز رفتم خونشون که از دلش در بیارم پیش مامان باباش بهم گفت که از اول هیچ علاقه ای بهم نداره و دوستم نداره همه فامیل باهاش صحبت کردن باز هم درست نشده فقط میگه طلاق !!! ولی اوایل خواستم برم خواستگاریش خیلی خوشحال بود داشت بال در می اورد ولی الان میگه زود ازدواج کردم و از هر پسری بدم میاد و تا 25 سالم نشه شوهر نمیگیریم من باید چیکا کنم صبر کنم درست میشه یا طلاق بگیرم ممنون میشم

برادر گرامي؛ قهرهاي موردي و كوتاه مدت در دوران اوايل زندگي خيلي نگران كننده نيست. قهر زن در دوره عقد گاهي براي اين است كه مي خواهد شوهرش را محك بزند كه چقدر او را دوست دارد؛ چون به اين مساله اطمينان ندارد. و اين خصوصا با سن پايين و كم تجربگي همسر شما كاملا طبيعي به نظر مي رسد. پس لطفا صبر پيشه كنيد و به او فرصت دهيد.
گاهي هم براي ناز كردن است و مي خواهد همسرش نازكشي بكند. چنان كه مي دانيد زن اهل ناز و مرد اهل نياز است؛ پس شما در قهرهاي موردي بي اعتنايي نكرده و نازكشي كنيد.
ميان عاشق و معشوق، فرق بسيار است چويار ناز نمايد، شما نياز كنيد.
اما قهرهاي مكرر و طولاني جالب نيست و باعث تنش و اختلاف مي شود.
در همين جا لازم است به شما توصيه اكيد بكنيم كه اين مسئله تنها و تنها با مراجعه حضوري دوطرف قضيه يعني شما و همسرتان به يك كلينيك مشاوره خانواده قابل پيگري است. شما تلاش كنيد كه ايشان را مجاب به حضور نزد متخصص كنيد. اما اگر موفق نشديد در نهايت به او بگوييد فقط در صورتي با خواسته اش موافقت مي كنيد كه هر دو نزد متخصص بروديد و آن وقت هرچه متخصص گفت همان را انجام دهيد. البته لازم است نزد يك متخصص مجرب و دين دار برويد.
همسر شما بايد به اين نكته توجه داشته باشد كه قبل از ازدواج بايد به اين نتيجه مي رسيد. اكنون كه ازدواج كرده و دو ماه از ازدواج گذشته و به نظر مي رسد همسر خوبي هم دارد، زمان اين گونه انديشه ها نيست؛ پس بايد به كمك يك متخصص بياموزد كه با اين افكار مقابله كند.
اما شما نيز توجه داشته باشيد كه ممكن است علت اين خواسته همسرتان موارد ذيل هم باشد.
1. ممكن است علت ترديد او، اضطراب مسوليت پذيري باشد كه در اين صورت، مقداري از اين اضطراب و ترديد طبيعي است؛ براي مثال شايد مي ترسد نتواند به مسوليت خود، خوب عمل كند.
2. يا نگران مشكلات اقتصادي است، كه با صحبت مي توان اين گونه افكار را از او جدا كرد.
3. مهمترين علت مي تواند مربوط به عدم بلوغ فكري ايشان باشد. البته احتمال دارد. اما لازم است بدانيد اگر اين امر صحت داشته باشد باز هيچ جاي ناراحتي نيست. چون خود ازدواج و استمرار آن مي تواند باعث بلوغ فكري انسان شود.
بهرحال اگر توصيه ما را جدي بگيريد و با مشاورين حضوري در كلينيك هاي مشاوره خانواده شهرتان صحبت كنيد مي توانيد به خواسته هاي واقعي او پي ببريد.
دوست گرامی !
این پاسخ از طریق سایت پاسخگو و توسط کارشناسان مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم برای شما ارسال گردید.
در این مرکز پرسشها پس از ثبت به گروه های علمی تخصصی ارسال و پس از ارزیابی، ویراستاری از نمونه خ

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها