۱۳۹۱/۱۲/۰۲ ۰۲:۳۵ شناسه مطلب: 86575
من دختری 24 ساله 16 سالم بود با پسری هم سن خودم دوست شدم عاشق هم شدیم برای ازدواج بود رابطمون همه خواستگارامو رد کردم ولی الن 2 ماهه میگه نمیخوام همه نیازاشو بر طرف کردم چه روحی و ..... تو این چند سال همه فامیل من از رابطمون خبر دارن 2 بار تاحالا هی رفته گفته نمی خوام دوباره برگشته گفته میخوامت چه کار کنم ؟ منتظر بمونم شاید برگرده یا اگه برگشت بگم نمیخوام؟ خیلی دوسش دارم دوست ندارم جدا شم نمیتونم تصور کنم حتی که با یکی دیگه ازدواج کنم
اين كه مي فرماييد: از شانزده سالگي با پسري دوست شدم و عاشق وي گرديدم نمي تواند معيار درستي براي ازدواج و موفقيت در آن گردد؛ به خاطر اين كه خيلي از عشق و علاقه هاي دوران نوجواني از چارچوب و ضابطه روشني تبعيت نمي كنند و تنها به صِرف علاقه و دوست داشتن فردي، نمي توان او را براي تصدي پست همسري و ازدواج مناسب و مطلوب دانست. از اين گذشته، اگر اين علاقه يك علاقه شديد هم باشد مشكل دو چندان مي شود و هرگز نمي توان براي ازدواج كه يك امر واقعي و مقدسي است معيار قضاوت قرار گيرد.
علاوه بر اين، هنوز معلوم نيست كه شما در معيارها و ملاك هاي اساسي ازدواج چقدر با هم تناسب و همخواني داريد بنابراين، تا اين مسئله به درستي بررسي نگردد و سلامت ازدواج تان مورد تأييد كارشناسان، روانشناسان و مشاوران ازدواج قرار نگيرد، هرگز به ضرس قاطع نمي توان گفت كه ازدواج شما با آن پسر موفقيت آميز خواهد بود يا نه؟
متأسفانه اقدام عجولانه شما در برقراري رابطه پيش از ازدواج و ارضاي بسياري از نيازهاي پسر مورد نظر، باعث گرديده كه او به نوعي از شما سير گردد و در انديشه ازدواج با دختر ديگري به سر ببرد و يا اين كه ارتباط آزادانه شما موجب پيدايش نوعي سوءظن و بدبيني در وي شده و باعث گرديده كه وي نسبت به آينده ازدواج با شما هراسان و دو دل باشد از اين روي، تصميم گيري براي وي مشكل شده به همين خاطر، نه مي تواند به سادگي از شما دل بكَنَد و نه مي تواند آينده ازدواج با شما دلخوش باشد از اين روي، گاهي پا پيش مي گذارد و گاهي پا پس مي كَشد. اين حالت، از جمله آسيب ها و پيامدهاي آشنايي و ارتباطات بي ضابطه قبل از ازدواج دختر و پسر به شمار مي رود و باعث مي شود كه دختر و پسر در صحت انتخاب خود ترديد كنند و نتوانند تصميم درستي براي آينده خود بگيرند.
از اين كه مي فرماييد: «خيلي دوسش دارم، دوست ندارم جدا شم نمي تونم تصور كنم حتي كه با يكي ديگه ازدواج كنم» مي توان فهميد كه شما گرفتار نوعي وابستگي رواني نسبت به آن پسر شده ايد. اين حالت، به شدت به ازدواج سالم آسيب وارد مي كند و شما را از اهداف روشن و متعالي ازدواج دور مي سازد و ارزش و كرامت ذاتي شما را زير سؤال مي برد و شما را بي شخصيت جلوه مي دهد.
دلبستگي و وابستگي شديد شما نسبت به آن پسر از يك اصل ساده روانشناسي به نام اصل مجاورت و اصل مشابهت ناشي شده است. چون شما در گذشته با كسي دوست نبوده ايد و حالا كه به هر دليلي با آن پسر آشنا شده ايد و احتمالاً نقاط اشتراك و شباهت هايي با او داشته ايد و با او هم كلام و رو در رو شده ايد و چون شرايط تقريباً يكساني داشته ايد و هر دوي قصد ازدواج داشته ايد، بهتر از هر كس ديگري يكديگر را درك كرده ايد و اين درك متقابل باعث شده نسبت به او احساس خاصي پيدا بكنيد و به او شديداً علاقهمند گرديد. هر كس ديگري به غير از آن شخص هم مي توانست در آن شرايط اين نقش را بازي كند تنها منحصر در او نبوده است.
به هر حال، نه اين گونه ارتباطات و آشنايي ها و نه اين گونه عشق و علاقه ها و نه اين گونه دلبستگي و وابستگي ها هيچكدام درست نمي باشد و همان طور كه گفتيم نمي تواند براي امر ازدواج كه يك امر واقعي و مقدسي است معيار قضاوت قرار گيرد.
به جاي اين كه بخواهيد بيهوده به انتظار آن پسر بنشينيد و فرصت هاي ديگر ازدواج را از دست بدهيد و يا آن كه بخواهيد از آن پسر زهر چشم و انتقام بگيريد بهتر است هر چه سريعتر تكليف خود را با او يكسره كنيد و به او پيغام دهيد و از او بخواهيد براي تصميمگيري صحيح در مورد ازدواج يا عدم ازدواج تان به مراكز مشاورهاي برويد و از سلامت ازدواج تان اطمينان كسب كنيد. اگر كارشناسان و مشاوران ازدواج، سلامت ازدواج تان را تأييد كردند آنگاه مي توانيد با هم ازدواج كنيد اما اگر نظر جمعي بر اين بود كه ازدواج شما به صلاح تان نيست در آن صورت، بهتر است با اين قضيه كنار بياييد و دوست پسرتان را براي هميشه فراموش كنيد و به موقعيت ها و فرصت هاي بهتر و مناسبتر بينديشيد. البته اين دفعه سعي كنيد از راهش اقدام كنيد و پيش از شكلگيري عشق و علاقه، دلبستگي و وابستگي افراطي از هر گونه رابطهاي با خواستگارتان بپرهيزيد و تنها به معيارها و ملاك هاي اساسي ازدواج فكر كنيد و بر اساس آن همسرتان را انتخاب نماييد تا مشكلات پيشين دوباره به وجود نيايد.
موفق باشید.