پرسش وپاسخ

با عرض سلام خدمت شما چرا از استمنا روابات از ائمه و معصومبن كم است اگر گناه كبيره است پس چرا به دلابل روشنتر منع نشده ويا بعضي مردم طوري استنباط ميكنند كه همين كار را در ايام متحل بودن انجام ميدهيم پس گناه ندارد لطفا فلسفه و دلايل قطعي و اينكه چرا گناه كبيره است بيان كنيد 19 ساله لطفا جواب را به پست الكترونيكي بنده بفرستيدsh_mufc@yahoo.com

پاسخ:
اگر مراد شما از دلائل روشن، اصل حرمت است، كه حرمت آن در روايات به صراحت بيان شده است. آن چنانكه از امام صادق (ع) فرمود: روز قیامت خداوند با شخص خودارضا گفتگو نمى‏کند و از چشم خدا مى‏افتد.(1) و يا در حديث ديگري از امام نقل شده است كه فرمود" سه گروهند كه خداى روز رستاخيز با آنان سخن نمى- گويد و به آنان نظر رحمت نمى‏فرمايد و آنها را نخواهد ستود و ايشان را عذابى دردناك است، آنان كه ريش خود را بكنند و آنان كه استمناء كنند و آنان كه با آنان لواط شده باشد(2) و در روايت ديگري از رسول خدا (ص) نقل شده است كه فرمود: کسى که خودارضایى مى‏کند، ملعون است. (3) بر اساس این روایت و مانند آن از گناهان کبیره محسوب می شود. چرا كه يكي از ملاكات گناهان كبيره، آن است كه در شرع به شدت منع شده و براي آن وعده عذاب داده باشند (4)
در واقع حرمت چنین عملی در آيات قرآن نيز بيان شده است آن چنانكه خداوند در سوره مومنون مي فرمايد" و آن ها كه دامان خود را (از آلوده‏ شدن به بى‏عفتى) حفظ مى‏كنند، تنها آميزش جنسى با همسران و كنيزانشان دارند، كه در بهره‏گيرى از آنان ملامت نمى‏شوند و كسانى كه غير از اين طريق را طلب كنند، تجاوزگرند». (5) پس هر نوع ارضاي جنسي خارج از اين محدوده عدوان و معصيت و مورد ملامت است هنگامی که از حضرت صادق (ع) در مورد استمنا مى پرسند، مى فرماید: گناه بزرگى است که خداوند در قرآن مجید از آن نهى فرموده، استمنا کننده مثل این است که با خودش نکاح (زنا) کرده باشد. اگر کسى را که چنین کارى مى کند، بشناسم، با او هم خوراک نخواهم شد. (6)
به علاوه آنكه در خصوص اين مسئله دلائل پزشكي متعددي براي منع وجود دارد و با فرض عدم بيان دلائل حرمت ا ز جانب ائمه، عقل مستقلاً آن قبيح مي شمرد كه به برخي از آنها اشاره مي كنيم:
1ـ تحریک زیاد هیپوتالاموس و در نتیجه تحریک افراطی غدد جنسی که سبب پرکاری و نامتناسب آن‏ها می‏شود، بلوغ زودرس را به دنبال دارد.
2- کاهش و تخلیه مکرر قوای جسمی و روحی به ضعف عمومی بدن و بالاخره پیری زودرس می‏انجامد.
3- به علت افزایش جریان خون در اعضای تناسلی، مغز و مراکز حساس، پیوسته دچار کاهش نسبی جریان خون می‏شود، همچنین تخلیه‏های مکرر عصبی و عدم ارضای روحی در دراز مدت، موجب ضعف عصبی و عوارض روحی می‏گردد.
4- رکود فکری، اختلاف و ضعف حافظه، کاهش اراده در کسانی که استمنا می‏کنند، دیده می‏شود.
4- ضعف بینایی و بی‏اشتهایی، و در صورت افراط، ضعف استخوانی و ناراحتی مفصلی در این افراد شایع است و....(7)
اما در مورد قسمت دوم سوال توجه داشته باشيد كه ارتباط جنسی با همسر و ارضای نیاز جنسی از طریق صحیح، هرگز چنین پیامدهایی را نخواهد داشت. در نگاه دقیق تر، تفاوت های ظریفی بین این دو روش ارضای نیاز جنسی وجود دارد. در این جا به سه مورد اشاره می کنیم:
1. استمنا، آمیزش با خود است. تحریک کننده و تحریک پذیر، یک نفر است. همین طور ایجاد کننده شرایط اوج لذت (گرم شدن، تصور لذت و...) توسط خود ارضا شونده فراهم می شود. در این جا تمام وجود فرد (در عین وحدت و یکپارچگی) باید دو پاره شود: یکی ارضا شونده و دیگری تحریک کننده. دو پاره شدن، آسیب هایی در پی دارد، از جمله اختلال در سیستم توجه و تمرکز. در مراتب بالاتر، به نوعی توهم منجر خواهد شد.
2. آن گاه که بدن انسان تأمین کننده نیاز جنسی او گردد، چون بدن همیشه همراه او است، کم کم او را در یک حالت تحریک جنسی دائم قرار می دهد؛ چون از خودش لذت می برد. این فاصله روانی اندک، وی را به سوی حالت تحریک دائمی سوق می دهد. تحریک پذیری سریع، زود و دائم جدای از آثار مخرب اجتماعی، پیامدهای جسمی زیانباری خواهد داشت.
3. چون در استمنا ارضای جنسی فقط از طریق انزال منی بدون هیچ گونه ارضای عاطفی، دیداری، شنیداری، لمسی و... حاصل می شود، ارضا به شدت ناقص، ناکام کننده و بدون معادل خارجی می باشد. ارضای ناقص، یعنی آزاد شدن 100 واحد انرژی و هزینه کردن فقط 20 تا 30 درصد آن که باقی مانده انرژی، زمینه ساز اختلالات روانی مثل اضطراب و ... می شود؛ در حالی که در ازدواج، همه این موارد منتفی می باشد.
البته توجه داشته باشيد كه استمناء براي افراد متاهل نيز داراي همان مضررات و در نتيجه حرام است مگر آنكه اين عمل به واسطه همسر وي انجام شود(8) كه در اين صورت نيز مانند صورت اولي كه در نهايت استمناء بواسطه تحريكات همسر و...انجام مي شود ، مانعي ندارد
پي نوشت ها:
1. محمدي ري شهري، محمد، میزان‏الحکمه، چ دارالحديث، قم،1387ه.ش، ج12، ص5654.
2. نيشابورى،‏فتال، روضة الواعظين و بصيرة المتعظين‏، چ رضى،‏ قم، بي تا،ص746.
3. محمدي ري شهري، محمد، میزان‏الحکمه، چ دارالحديث، قم،1387ه.ش، ج12، ص5654.
4. امام خميني،تحريرالوسيله،چ موسسه تنظيم نشر آثار امام،1421 ه ق، ج 1، ص 258
5. مومنون (23) آيه 5-7.
6.عاملي، شيخ حر، وسایل الشیعه، موسسه آل البيت، قم،1409 ه.ق، ج 18، ص 575.
7. محمديان، محمود، بلوغ تولدي ديگر، چ انجمن اولياء و مربيان، تهران، 1384ه ش. ص 58.
8. ر.ك توضیح المسائل مراجع، تهیه و تنظیم سید محمد حسن بنی هاشمی، پانزدهم، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ج 2، ص 406 م 2412.

آیا احترام گذاشتن به پدر ومادر در هر صورتی واجب است؟ اصلا من در این موضوع از خدا شکایت دارم من نمیفهمم که چرا پدر ومادر حق دارن درحق بچه هر غلطی که می توانند بکنند ولی فرزند حق هیچ کاری را ندارد؟ آیا این ظلم به انسان نیست؟؟ من نمیدانم چرا خداوند پدر ومادر را بر ما مسلط ساخته است ؟ اگر پدر ومادر ظلمی بر انسان روا بدارند یا او را از حقوق مادی وروحیش سلب کنند چرا فرد نباید حتی چیزی بگوید وسر آنها داد بزند؟؟ من از خدا نارضیم من از خدا نارضیم من از خدا نارضیم اصلا چرا بدون اجازه از ما ما را آفردد مارا وارد این جهان پلید کرد چرا؟؟ چرا؟؟ پس خدا ظالم است آیا نیست؟؟؟ خدا مرا دوست ندارد، این را از ذره ذره ی عالم میفهمم چرا که برای قدرت نمایی ما را آفرید و عده ای را بدون دلیلی بر ما مسلط ساخت مثل پدر و مادر که اگر ظلم وستمی هم برماکنند به درک؟؟؟ من هیچ دلیلی پیدا نمی کنم که خدا مرا دوست داشته باشد؟؟؟؟؟؟؟و از ای حال دارم سکته می کنم نگویید اگر ما را دوست ندارد پس چرا آفریده ؟ میگویم چون می خواسته قدرت نمایی کند و لا غیر ؟؟؟؟

یکی از چیزهایی که در قرآن و روایات مورد تاکید قرار گرفته است. احترام به پدر و مادر است. خداوند احترام و نیکی به والدین را در کنار پرستش و عبادت خود ذکر کرده است و می فرماید:«وَ قَضى‏ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْسانا» (1) پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستيد! و به پدر و مادر نيكى كنيد».
امام رضا (ع) در روایتی می فرمایند: «بِر الوالدین واجِبٌ وإن كانا مُشرِكَينِ، ولا طاعَةَ لَهُما فى مَعصِيَةِ الخالِقِ» نیکی و رفتار مناسب با پدر و مادر واجب است اگر چه آن دو مشرک باشند؛ ولی اطاعت کردن از آن دو در مورد معصیت خداوند جایز نیست». (2)
بنابر این شما حق ندارید تحت هیچ شرایطی حتی اگر پدر و مادر شما، به شما بی احترامی کنند با پدر و مادر خود رفتار نامناسبی داشته باشید. بلکه در هر حالی باید احترام آنها را نگه بدارید و در حق آنها نیکی کنید.
ما نکاتی را در اینجا به اختصار برای شما بیان می کنیم؛
1. توجه داشته باشید که هر مشکلی یک راه حلّی دارد و برای باز کردن هر گره ای در زندگی باید از راه آن وارد شد با داد و فریاد و نارضایتی از خداوند نه تنها مشکلی حل نمی شود. بلکه به مشکلات شما افزوده نیز خواهد شد.
2. طبق آموزه های دینی وظیفه ما فقط احترام به پدر و مادر است. هرچند پدر و مادر کافر باشند. پس به خدا توکل کرده و و در برابر رفتار بد آنها اگر رفتار بدی دارند صبور باشید.
3. اگر می توانید، سعی کنید که با حفظ احترام آنها، نظرات خود را ابراز کنید و آنان را از رفتار نامناسبشان باز دارید و اگر والدین شما کار اشتباهی انجام می دهند، و واقعا ظلمی در حق شما روا داشته و یا شما را از حقوق مادی و روحیتان باز داشته اند، سعی کنید آنها را از آن کار باز دارید. مطمئن باشید خداوند حتما شما را یاری خواهد کرد. بنابراین توصیه مؤکد ما این است که در مرحله اول به رویه خود و احترام والدین ادامه داده و تحت هیچ شرایطی با گفتار و کردار خود ایشان را ناراحت نکنید.
4. به زحماتی که والدین شما برایتان کشیده اند، بیش تر فکر کنید. زحمات ایشان را در ذهن و درون خود بزرگ تر و نمایان تر کنید. این مسئله در آرامش روان و در انجام بهتر مسئولیت ها در مقابل والدین به شما کمک می کند و قدرت تحمل شما را در برابر رفتار نا مناسب آنها بالا می برد.
5. به این نکته توجه داشته باشید که رفتار خوب شما در رابطه با رفتار بد پدرتان از دید خداوند پنهان نیست. در روایات وارد شده همانطوری که فرزند در برابر کوتاهی و آزار و اذیت والدین ممکن است مورد عاق والدین قرار گیرد والدین نیز، در برابر کوتاهی نسبت به فرزندان خود ممکن است مورد عاق آنها قرار گیرند. پیامبر اسلام (ص) در این باره خطاب به امیر المؤمنین می فرمایند: اى على! والدين، عاقّ فرزند خود مى‏شوند، همان گونه كه فرزند، عاقّ پدر و مادر مى‏گردد. (3)
در سؤال خود به این نکته اشاره کرده اید که من نمی دانم چرا خداوند پدر ومادر را بر ما مسلط ساخته است ؟
ما از آنچه در خانواده شما اتفاق افتاده اطلاعی نداریم و نمی دانیم که والدین شما در حق شما چه کاری انجام داده اند که این قدر ناراحت هستید؛ ولی توجه داشته باشید که خداوند هیچ کس را بر دیگری مسلط نکرده است، تنها چیزی که خداوند از ما خواسته است این است که ما احترام پدر و مادر خود را داشته باشیم.
دوست عزیز! به این نکته توجه داشته باشید که در آینده روزی خود شما پدر خواهید شد بنا بر این الآن همانگونه باشید و همانگونه رفتار کنید که دوست دارید، در آینده، فرزندان شما در حق شما رفتار کنند.
در آخر نامه خودناگهان از احترام پدر و مادر به آفرینش خود و نارضایتی از خداوند روی آورده اید؛ از نامه شما به خوبی مشخص است که به خاطر همان اتفاق و برخوردی که بین شما و خانواده شما رخ داده، از شدت ناراحتی این کلمات را بر زبان جاری کرده اید، ای کاش جزئیات ماجرا را بیشتر برای ما بیان کرده بودید.
در هر حال ما در پایان به اختصار نکاتی را عرض می کنیم:
1. جهان هستی با تمام نظم و زیبایی هایش نمادی از لطف، مهربانی، علم، قدرت، حکمت و... خداست، به طوری که بدون آفرینش، صفات جمال و جلال خدا مخفی و پنهان می ماند .
به عبارتی هر «بود»ی ، «نمود»ی دارد؛ نمی شود فیاض باشد، اما فیضی نداشته باشد، همان گونه که نمی تواند روغن باشد. اما چربی نداشته باشد و رحمت باشد. اما بخشش نداشته باشد!
بنابراین از همین جا می توان نتیجه گرفت که خلقت جهان نتیجه صفات خداوند است.
2. این که فردی دوست نداشته باشد مخلوق و دارای حیات باشد. یعنی میل به حیات و زندگی دنیا نداشته باشد تكوينا(ونه شرعا)در اختیار خودش و کاملا مربوط به خود او ست، اما این امر واقعیت ها را تغییر نمی دهد، مثلا بنده دوست دارم که زمستان گرم باشد و تابستان سرد، یا اصلا فصل سردی نباشد، یا در برابر ویروس ها بیمار نشوم و ... اما قوانین و قواعدی در عالم برقرار است که بر اساس اصول خود عمل می کند و میل و خواسته های افراد در عملکرد آن ها تاثیری نخواهد داشت.
اصل به دنیا آمدن ما هم از همین قبیل است؛ بر اساس یک رابطه علٌی و معلولی و در نتیجه ازدواج و پیوند والدین مان خلق شده و به دنیا آمدیم، همانند ولادت همه موجودات دیگر و رخ دادن همه حوادث ریز و درشت عالم؛ این یک قانون عام در عالم است که به صورت حتمی و جبری در عالم جریان دارد و خواست ما آن را تغییر نمی دهد.
البته ممکن است گفته شود که چرا از اساس چنین ساختار و مجموعه ای ایجاد شده و ساختار علی و معلولی در آن نهادینه شده است تا در نتیجه تحقق همه علل و عوامل ما به ناچار و از روی جبر به دنیا بیاییم و در این موقعیت دشوار قرار گیریم؛ اما پاسخ این سوال همان فلسفه آفرینش خداوند و هدف مهم ایجاد همه موجودات است که بحثی جداگانه و مفصل است.
در واقع عقل در نگاهی کاملا کلان و آزاد درک می کند که اصل آفرینش عالم با این همه عظمت و شکوه از نیافریدن آن ارزشمند تر است و جایگاه خلقت فارغ از دغدغه ها و نگرانی های ما بسیار رفیع و ارزشمند است؛ در این عالم هم ساختار و قانون معین علت و معلول حقیقتی بسیار لازم و منطقی و مفید است و تحقق معلول بر اثر شکل گیری علت هم امری لازم و منطقی و حکیمانه است.
به هر حال ممکن است فردی از اساس نسبت به این خلقت و قرار گرفتن در این مجموعه آفرینش و مسیری که در برابر اوست رضایت نداشته باشد و از آن شاکی باشد، اما این امر تفاوتی در نتیجه ایجاد نمی کند و حکم عقل در مورد رفتارهای درست و نادرست او را متفاوت نمی سازد همان طور که اگر فردی از جاری شدن سیل در شهرش ناراضی است، نباید بگوید حال که این گونه شد، من هم از آن فرار نمی کنم و جان خود را نجات نمی دهم .
بنا بر این انسان مانند هر موجود دیگری در آفرینش خود نقشي ندارد ، اما در چگونگی زندگی اختیار دارد.(4)
موفق باشید.
پی نوشت‏ها:
1. اسراء (17) آیه 23.
2. محمدی ری شهری، محمد، قم، دارالحدیث ، (ویرایش دوم) ، ج13، حدیث22658.
3. صفاخواه، محمد حسین، گلچین صدوق، تهران ، فیض کاشانی ، 1376هش، ج2، ص106.
4.برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به مجموعه آثار، شهید مطهری، نشر صدرا ، 1378 ش، ج 1، ص 386.

آیا استمنا فبل از سن تکلیف حرام است؟

پاسخ:
اگر هنوز به تکلیف نرسیده گناهی نیست. ولی اگر منی خارج شود. معلوم می شود که بالغ شده است و گناه دارد. (1)
پی نوشت ها :
1 . آیت الله مکارم، توضیح المسایل، م 1909 .

با سلام خواستم بدانم چه زمانی و با چه علایمی زن ارضای جنسی شده و غسل بر او واجب میشود؟ لطفا کامل توضیح دهید با تشکر

زن با دو چیز جنب می شود و هرگاه جنب شود باید غسل جنابت کند:
1 بوسیله داخل شدن آلت تناسلی مرد به جلو یا عقب زن که اگر به اندازه ختنه گاه یا بیشتر داخل شود زن و مرد هردو جنب می شوند گرچه منی خارج نشود.
2-بیرون آمدن مایعی در اوج لذت .
اگر زن بر اثر تحریک های جنسی به قدری تحریک شود که به اوج لذت و شهوت جنسی برسد و در آن حال مایعی از او خارج شود جنب می شود و آن مایع نجس است وباید غسل جنابت کند .
و اگر به اوج لذت نرسد و مایع خارج شود و یا به اوج لذت برسد ولی مایعی خارج نشود و یا شک کند که مایعی خارج شد یا نه جنب نمی شود و غسل لازم نیست. به دیگر سخن زن اگر یقین به خارج شدن مایع درحال اوج لذت پیدا کند جنب می شود و اگر یقین پیدا نکند جنب نمی شود. بنابراین مواقعی که زن بر اثر تحریک های شهوانی مقداری لذت می برد و در آن حال رطوبتی از او خارج می شود چون به اوج شهوت نرسیده جنب نمی شود و رطوبت خارج شده هم پاک است و وضو و غسل را باطل نمی کند.(1)
اوج لذت و شهوت به حالتي گفته مي شود. که در آن حال معمولا انسان از خود بي خود مي شود و لذت زيادي مي برد و مني بيرون مي ريزد. و بعد از تمام شدن آن حال انسان احساس تخليه شدن و ارضامي کند و حالت شهوتش تمام مي شود و بدنش سست مي شود و حالت تحريک آميزي که قبل از تخليه شدن داشت ديگر آن حالت را ندارد. مثل اين که انسان گرسنه دلش غذا مي خواهد ولي وقتي غذا خورد و سير شد ديگر ميل به غذا ندارد.
پی نوشت:
1.آیت الله خامنه ای استفتاآت سوال 171.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سلام علیکم اینجانب حدود 2 سال پیش ازدواج نموده ام و در عقدمان تعداد 124 سکه قرائت شد و بعد از آن بدلیل اصرار بسیار زیاد زنم که کفتن برای خانواده شان این تعداد زشت است در مهر نامه 500 عدد سکه ثبت شد ولی نیت ما همان 124 عدد بود و فقط 500 تا ثبت شد که الان پس از گذشت 2سال که هیچگونه رابطه زناشویی با بنده نداشته و هنوز دختر می باشد از طریق دادگاه درخواست مهریه نموده و 500 تا سکه را درخواست نموده و دادگاه هم مدرک ثبتی را قبول دارد و بنده را محکوم به 500تا سکه نموده لذا از نظر شرع آیا درست است و با توجه به اینکه زن بنده به نظر من اصلا نیت زندگی نداشته آیا عقد ما صحیح می باشد لطفا مرا راهنمایی فرمایید و بفرمایید حکمش چیست

با سلام و سپاس از ارتباطتان با مرکز ملی پاسخکویی به سوالات دینی
ظاهرا عقدتان صحیح است. ولی طبق گفته شما که عقد بر 124 عدد سکه بنا شده و بعدا که تبدیل به 500 سکه کرده اید. اگر این اضافه کردن صوری بوده آن خانم شرعا حق ندارد که بیش از 124 عدد را بگیرد.(1)
پی نوشت ها :
1 . سوال از دفتر آیت الله وحید خراسانی به شماره 7740611 .

سلام چند روزی هست که یک دختر خانومی با من تماس گرفته و میگوید قصد دوستی با شمارا دارم ایا اگر بنده با او دوست شوم مشکل دارد؟

دوستی و ارتباط بین دختر و پسر حرام است، و بی تردید به دنبال چنین دوستی ای عوارض و مشکلاتی به وجود خواهد آمد که بعدا افسوس و پشیمانی را به دنبال خواهد داشت.
مطمئناً رابطه دختر و پسر، یک دوستی ساده مانند دوستی دو دختر یا دو پسر نیست، بلکه در دوستی و ارتباط دو جنس مخالف، پدیده‌ای وجود دارد که نباید آن را نادیده گرفت و آن هم مسئله غرایز جنسی و وابستگي هاي عاطفي است که قابل انکار نیست. هرچه سعی شود نادیده گرفته شود، باز نمی‌توان وجود آن را انکار کرد. به خصوص در مورد دختران و پسران جوانانی که مجرّد بوده و در اوج بلوغ جنسی قرار دارند.واقعیت آن است که غریزه جنسی از نیرومندترین غرایز در وجود انسان است که بسیاری از رفتارهای انسانی را شکل می‌دهد و به گونه‌های مختلف ظهور و بروز دارد. اسلام که یک مکتب جامع است و می‌خواهد در بین زن و مرد روابط سالم بر قرار باشد تا بتوانند قله‌های رفیع انسانی و رستگاری را فتح نمایند و از طرف دیگر به نیازهای غریزی و فطری خود نیز دست یابند، بنابراین با حساسیت ویژه، اما واقع بینانه و لحاظ کردن طبیعت و امیال درونی و خواسته‌های نفسانی انسان، قوانین و احکامی را جهت حفظ و نگه داری فرد و جامعه در خط اعتدال و میانه روی وضع کرده است. از جمله آن احکام، چگونگی ارتباط با جنس مخالف است.
دوست عزیز!
گاهی انسان به واسطه یک تلفن ناخود آگاه و بی آنکه که بخواهند،کم کم در آن شرایطی قرار می گیرد که راه بازگشتی برای انسان باقی نمی ماند و زمانی متوجه می‌شوند که کار از کار گذشته است، یعنی با فراهم شدن شرایط دیگر، اراده جلوگیری بسیار سخت و دشوار است. پس چرا نباید این جریان را از ابتدا جلو گيري كرد؟ به همین خاطر در اسلام حتی خلوت کردن زن و مرد (دختر و پسر) نامحرم در مکانی که رفت و آمد نباشد،(حتي تلفني) حرام و گناه است. در آخر این که مگر غیر از این است که تمام روابط جنسی بین دختران و پسران از همین ارتباط‌های به ظاهر ساده و دوستانه آغاز شده است ؟ و متأسفانه به همین ارتباط جنسی ختم نشده،بلکه عاملی برای پدید آمدن بسیاری از ناهنجاری‌های اجتماعی و روانی نیز می‌شود. بهترین شاهد بر ادعای فوق مراجعه به واقعیات موجود در اجتماع است، شما در باره طلاق‌ها، فسادهای جنسی، اعتیاد و افسردگی‌ها مقداری تحقیق کنید، ببینید نقطه شروع این نابسامانی‌ها از کجا بوده ؟ بسیاری از آنها با یک نگاه ساده یا یک ارتباط کلامی کوچک با نامحرم شروع شده و به تدریج به ایجاد محبت و عشق و مشغول شدن فکر انجامیده و در انتها به قرار و مدار و مسائل دیگر کشیده شده است.
بنا بر این ارتباط و دوستی شما با این خانم نه تنها از نظر اسلام حرام است بلکه بی تردید مسائل و مشکلات بعدی را نیز به دنبال خواهد داشت.لذا ارتباط فقط و فقط بايد در سايه ازدواج صورت بگيرد و شاه راه حل اين مشكل و تامين نياز هاي روحي و عاطفي و جنسي ازدواج است. براي توضيحات بيشتر مي توانيد با شماره (09640)تماس بگيريد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها