من پسری 18ساله هستم وازبچکی با خاله هم سن خود بزرگ شدم.تا چند سال پیش بین من واو حس عشق پیدا شد و الان حدود 2سال است که این حس حکم فرما است .هرجفتمان از اینده که قرار است جدا باشیم میترسیم وتا به حال چندین بار قصد خود کشی به سرم زده ایا این دوستی حرام است؟
اين مسأله يكي از اشتباهات استراتژيك خانواده ها از جمله والدين شما و والدين خاله تان مي باشد. عدم دورانديشي در اين روابط عاطفي، فرجامي جز آن چه در حال تجربه آن هستيد ندارد. در هر صورت اگر ما عشق را مورد تجزيه و تحليل قرار دهيم رگه هايي از سه اختلال عمده روان پزشكي يعني اضطراب افسردگي و وسواس فكري در آن مشهود است. مثلا ترس از جدايي چيزي جز اضطراب جدايي نيست. فرد مضطرب با هر حمله و هجمه اضطرابي مي كوشد تا از طريق پناه بردن به يك فرد يا شي آرامشگر از سطح اضطرابش بكاهد. شما و ايشان نيز با هر بالا آمدن سطح اضطرابي به يكديگر پناه مي بريد و با تصور ترك اين آرامشگر بيروني بر خود مي لرزيد. يا مثلاً قصد خودكشي در برخي موارد در افراده افسرده حال به وجود مي آيد و فردي كه از افسردگي به دور است بسيار بعيد ايست كه ثانيه اي به خودكشي بينديشد. يا همچون يك فرد وسواسي، شما وسواس گونه به او مي انديشيد و نمي توانيد يك آن از او دست بكشيد و .....
همان طور كه اين اختلالات بسترساز عشق مرضي گشته است، درمان تخصصي آن ها از طريق مراجعه به روان شناس باليني و روانپزشك سهم بسزايي در حذف و تعديل كم دردسر عشق مرضي دارد. بي شك خوددرماني در اين گونه موارد كم تأثير است و شما چاره اي نداريد تا براي گذر بي آسيب از اين رابطه نافرجام به يك متخصص به صورت حضوري مراجعه نماييد. ترديدي وجود ندارد كه در همان 2و3 جلسه اول شاهد تحولات اميداوار كننده اي در خود خواهيد بود و به تدريج حس توانمندي براي نيل به يك زندگي مستقل در شما و ايشان رشد مي يابد.
بهتر است به جاي تفكر در راه كارهاي صددرصد آسيب زا و گناه آلود مانند خودكشي به راه كارهاي تخصصي تر از جمله كمك گرفتن از يك روانشناس و روانپزشك متوسل شويد. نيازي به قطع يكباره رابطه نيست، بلكه تعديل آن مثلاً از رابطه حضوري به رابطه تلفني و بعد پيامكي و.... نيز براي گام هاي اول كفايت مي كند.
البته به واسطه رشد عقلي و بلوغ فكري روز افزون شما به تدريج بر سطح استقلال شناختي-عاطفي شما افزوده مي گردد و شما با گذر از دوره نوجواني و جواني به پختگي هاي بيشتر مي رسيد.
آرامش هر دوي شما متوقف بر استقلال رواني روز افزون شماست و همواره وابستگي رواني عاطفي چيزي جز اضطراب و تنيدگي براي ما به ارمغان نمي آورد.
كار را زياد دشوار ندانيد و بدانيد كه با برداشتن اولين گام هاي تخصصي شرايط شما روز به روز بهتر و دل انگيزتر خواهد شد. تجارب باليني ما روان شناسان نشان مي دهد كه درمان عشق امري شدني است هر چند در ابتدا امري ناشدني به نظر مي رسد. نمونه اين مسأله را ما در مرگ عزيزترين كسان خود تجربه مي كنيم اگر شما فرزندي داشته باشيد كه صد درصد به او وابسته باشيد و خداي ناكرده بر اثر تصادف يا بيماري از دنيا برود، بعد از مدتي به فراغ او عادت مي كنيد و بر خلاف تصور اوليه تان تداوم زندگي بدون او را امري شدني و قابل تحقق مي يابيد.
موفق باشید.