پرسش وپاسخ

ايا كسي كه يه دختر رو دوست دارد يعني معشوقش هست و هيچ هوسي در وجود ان ندارد ولي با ان حرف ميزند ايا گناه هست؟هي خواهش دارم از شما ميشه پاسخ را به ايميلم ارسال كنين شرمنده ميشم

تا زمانی که بین شما و دختر مورد سؤال عقد شرعی ازدواج خوانده نشده است با هم نامحرم هستید و با سایر نامحرم ها هیچ فرقی ندارید و باید تمام احکام نامحرم را بین خودتان رعایت کنید.
یعنی دست دادن یا صحبت کردن با قصد لذت و یا نگاه با قصد لذت به همدیگر حرام است. (1) البته صحبت کردن معمولی در مورد مسائل زندگی و احوال گرفتن از هم دیگر، در صورتی که همراه با قصد لذت نباشد و حجاب کامل داشته باشد اشکال ندارد. ابراز علاقه نیز نباید موجب گناه باشد. توصیه می کنیم برای پرهیز از گناه و تبعات احتمالی ، از خانواده دختر خواستگاری رسمی کنید و عقد محرمیت، دائم یا موقت بخوانید و پس از محرمیت هر گونه لذت شرعی برای هردو طرف مجاز می باشد.
با توجه به ضرورت انتخاب مرجع تقليد در عمل به تكاليف شرعي و همچنين وجود اختلاف نظر مراجع عظام تقليد در برخي مسائل، لطفاهروقت سوال شرعی می پرسید مرجع تقلید خود را مشخص کنید تا مطابق نظرمرجع شما پاسخ داده شود
پی نوشت :
1. امام خمینی، توضیح المسائل، مسأله 2433 ( نظر آیت الله خامنه ای مطابق با نظر امام خمینی می باشد).

جهت تسهیل و تسریع در امر پاسخگوئی از این پس، پرسشهای فقهی و احکام شرعی را تنها از طریق سامانه پاسخگوئی پیامکی به شماره 30009640 ، نشانی اینترنتی http://www.30009640.ir/sms و یا تلفن 09640 مطرح نمایید.

سلام من پسری 13 ساله هستمکه اعتقادات دینی ام بسیار بالاست و در اکثر اماکن مذهبی شهرمان سرشناس هستموی به خاطر تحریکم بعضی دوستان ناباب و اتصال به اینترنت پرسرعت،وارد بعضی سایت های غیر اسلامی و زنا می شوم و به همین دلیل یک 2 یا 3 ماهی است که به خود ارضایی یا استمنا معتاد شدمو خیلی از خودم خجالت می کشم و با داشتن دوست هایی دینی و خوب از خودم بیزارم. لطفاً کمکم کنید ممنون

پاسخ:
برادر گرامی منشا این مشکل، عدم مدیریت صحیح یکی از نیازهای ضروری نهاده شده در سرشت انسان است که باید با مدیریت درست و به صورت طبیعی و صحیح ارضا شود. و راه صحیح ارضا آن پاکدامنی تا زمان، ازدواج است. من در راستای پاسخ به پرسش شما لازم می دانم که نکاتی را به عرض برسانم و سپس راهکارهایی ارائه نمایم:
نکته اول اینکه: ارگاسم(رسیدن به اوج لذت جنسی) فرآیندی روانی- ارگانیکی و یا به عبارتی عاطفی- ارگانیکی است. توضیح اینکه ارضاء کامل و آرامش آورغریزهی جنسی هنگامی به وقوع می پیوندد که شخص در دو جنبه جسمی و عاطفی نسبت به پاسخ دهی به آن اقدام نماید، به دیگر سخن وقتی نیاز جنسی به عنوان یک انرژی غریزی بخاطر عوامل بیرونی و یا درونی(بیرونی مثل دیدن صحنه های محرک و درونی مثل تخیلات تحریک کننده) در شخص براه می افتد و در درون شخص ایجاد ناآرامی میکند و خواستار پاسخ شخص به آنست است، شخص باید در دو طیف به موازات هم نسبت به ارضاء آن اقدام نماید1 - جنبه جسمی که با آمدن منی در مرد و ارگاسم در زن به وقوع می پیوندد2- جنبه روانی و عاطفی که لازمه آن شرکت همسر در فرآیند ارضاء است. فقط در این صورت است که ارضاء غریزه ی جنسی به صورت کامل انجام می شود و آرامشی وصف ناپذیر در شخص حکم فرما می گردد و انرژی طوفان ساز اطفاء می شود. متاسفانه بسیاری ازجنبه دوم غفلت می کنند و به غلط تصور میکنند که با تحریک آلت تناسلی و ارضاء جسمانی تمام پروسهی ارضاء تکمیل میشود و غریزه جنسی پاسخ کامل خود را می گیرد و حال آنکه اگر این تصور درست بود شخص باید بعد از خود ارضایی احساس آرامش کامل می نمود در حالی که بنا به شهادت بسیاری از کسانی که دست به خود ارضایی می زنند، بعد از ارضاء مصنوعی دچار افسردگی و اضطراب می شوند و این بخاطر اینست که غریزه ی جنسی هنوز جواب کامل نگرفته و انرژی روانی حاصل از نیاز جنسی به طور کامل خاموش نشده است، و لذا هنوز این انرژی درسیستم روانی ما به عنوان یک انرژی طغیان گر و طوفان ساز می چرخد و روح و روان ما را به هم می ریزد و به همین جهت است که روانشناسان مطرح ومن جمله فرید از خود ارضایی به عنوان یک عامل مشکل ساز و مختل کننده سیستم روانی یاد می کنند و اسلام نیز از آن به عنوان یک گناه بزرگ یاد میکند، بیاد داشته باشید که حرامها و حلال های اسلام همه بر اساس یک مصلحت و مفسده برای روح و روان و جسم انسان شکل گرفته اند، مصالح و مفاسدی که دانشمندان و روانشناسان بعد از هزارو چهارصد سال به برخی از آنها پی برده اند. پس باید توجه داشته باشید که شما با تکرار این عمل هر روز بیشتر از روز قبل به بهم خوردن تعادل سیستم روانی خود دامن می زنید و در نهایت این عمل شما منجز به اختلالات دیگر از جمله اختلالات اضطرابی در شما خواهد شد و لازم است که بخاطر نجات خود و داشتن آینده ای سرشار از، به هر نحوی که شده از این عمل صرف نظر کنید. البته ما یکسری تکنیکهایی برای رهایی از این دام آسیب زا به شما خواهیم گفت.
نکته دوم: مسئله دیگری که باید به آن اشاره کنم مشکلات دیگری که از ناحیه خود ارضایی متوجه افراد می گردد: آسيب‏هاى ناشى از خودارضايى به گونه‏هاى مختلفى تقسيم‏پذير است كه به اختصار به برخى از آنها اشاره مى‏شود:
یکم- آسيب‏هاى جسمانى‏
يكى از روش‏هاى شناخت پيشرفت بيمارى‏ها در پزشكى، مرحله‏بندى علايم بيمارى است. براين اساس، برحسب عوارض ايجاد شده در بيمار مبتلا به خودارضايى، سه مرحله بيان شده است:
1. مرحله مشكل ساز :
در افرادى كه مدتى است گرفتار خودارضايى شده اند، زودرس ترين عوارض ناشى‏از خودارضايى عبارت است از:
الف. خستگى و كوفتگى
ب. عدم تمركز حواس
ج. ضعف حافظه
د. استرس و اضطراب
2. مرحله گرفتارى شديد
بروز علايم زير در فرد گرفتار، نشان دهنده آن است كه شدت ابتلاى وى يا مدت آن بيش از مرحله اول است و در نتيجه عوارض شديدترى ظاهر شده است:
الف. خستگى و كوفتگى
ب. نوسان خلق يا تغييرات سريع خلقى
ج. حساسيت بيش از حد و زودرنجى
د. كمردرد
ه. نازك شدن موها
و. ناتوانى جنسى زودرس در جوانى
ز. بى‏خوابى يا بدخوابى و مشكلات مشابه
3. مرحله گرفتارى بسيار شديد يا حالت اعتياد
الف. خستگى و كوفتگى
ب. ريزش شديد موها
ج. تارشدن ديد چشم‏ها
د. وز وز گوش
ه. انزال زودرس و غيرارادى يا خروج منى به صورت قطره قطره
و. درد كشاله ران و ناحيه تناسلى
ز. دردهاى قولنجى در ناحيه لگن و استخوان دنبالچه
ف.زود انزالی و ارگاسم زود رس و خالی از لذت در عمل جنسی واقعی، و دلیل آن اینست که شخص در خود ارضایی تلاش دارد که هرچه زودتر فرآیند ارضاء طی شود و بدن کم کم از جهت ارگانیکی عادت می کند که در عمل جنسی زود تر خود را به مرحله انزال برساند. و لذا شخص در عمل جنسی واقعی دچار زود انزالی و ارگاسم زود رس و خالی از لذت می شود.
دوّم- آسيب‏هاى روحى و روانى
ضعف حافظه و حواس‏پرتى، اضطراب، منزوى شدن و گوشه‏گيرى، افسردگى، بى‏نشاطى و لذت نبردن از زندگى، پرخاشگرى، بداخلاقى و تندخويى، كسالت دائمى و ضعف اراده، احساس حقارت، عدم اعتماد به نفس، احساس گناه و عذاب وجدان بروندادهاى روانى و روحى خودارضايى است.
سوم- آسيب‏هاى اجتماعى‏
زبونی و ناجرات مندی در زندگی، انزوا طلبی، از دست دادن اعتماد به نفس، ناسازگارى خانوادگى، بى‏ميل شدن به همسر و ازدواج، ناتوانى در ارتباط با جنس مخالف و همسر در آینده، احساس طرد شدگی، از بين رفتن عزّت، پاكى، شرافت و جايگاه اجتماعى، دير ازدواج كردن و لذت نبردن از زندگى مشترك‏، زود انزالی، و برخی مشکلات جنسی دیگر، که روانشناسان مجموع این آسیبها را با واژة «شخصیت استمنایی» بیان کرده اند. که یکی از پست ترین و بی هویت ترین شخصیتهاست.
چهارم- آسيب‏هاى معنوى و اخروى‏
هيچ يك از آسيب‏هاى پيش گفته، به اهميت آسيب‏هاى معنوى نيست؛ زيرا آسيب‏هاى معنوى، جان و دل و به عبارت ديگر كنه حقيقت وجود آدمى را تباه مى‏سازد. خودارضايى از نظر دين يك گناه بزرگ است و به تعبير قرآن گناه زنگار بر دل مى‏نهد و انسان را از درک حقایق و انسانیت انسان باز می دارد.
نکته سوم: اما چه باید کرد:
الف- هیچوقت نباید شما به خودتان بگویید من نمی توانم، ترکش سخته،و...سعی کنید از همین الان شروع به ترک کنید. و مطمئن باشید درهای توبه همیشه به روی بنده های خدا باز است. و یکی از راه های قبول توبه شما همین حالت ندامت و پشیمانی است که به لطف خدا در شما بوجود آمده است.
ب- آگاهی در زمینه عواقب و پیامدهای خود ارضایی، شما باید آگاهی تان را در این زمینه های زیر را بالا ببرید که البته در سطور گذشته به برخی از آنها اشاره شد.
ج- بیاد داشته باشید که این عمل از جهت شرعی حرام است، و حرامها و حلال های اسلام همه بر اساس یک مصلحت و مفسده برای روح و روان و جسم انسان شکل گرفته اند، مصالح و مفاسدی که دانشمندان و روانشناسان بعد از هزارو چهارصد سال به برخی از آنها پی برده اند. پس باید توجه داشته باشید که شما با تکرار این عمل هر روز بیشتر از روز قبل به بهم خوردن تعادل سیستم روانی خود دامن می زنید و در نهایت این عمل شما منجز به اختلالات دیگر از جمله اختلالات اضطرابی در شما خواهد شد.
د- آگاهی به روش های پیشگیری و درمان
ه- تصمیم گیری: شما باید واقعا تصمیم به ترک آن گرفته باشید. و این مهمترین مرحله است. تا شما از ته دل تصمیم نگرفته باشید، هیچکسی نمیتواند شما را وادار به ترک آن کند.
و- پاکسازی: هر چیزی که زمینه تحریک شما را فراهم می کند باید دور بریزید.و طوری آن رادور بریزید که دیگر امکان دسترسی به آن را نداشته باشید.
ز- شناسایی زمان و موقعیت انجام خودارضایی: شما باید شناسایی کنید که چه موقع اقدام به خودارضایی مینمایید.مثلا موقع خواب است یا در طول روز است یا در طول حمام است،
- حال اگر در موقع خواب است: شما باید ترتیبی اتخاذ نمایید که اوایل شب به رختخواب بروید و صبح زود بلند شوید. سعی کنید با خستگی به رختخواب بروید. چون اگر خسته نباشید به ناچار مدت زمانی طول میکشد تا شما به خواب بروید و همین باعث می شود اندیشه ها و افکار شهوانی به سراغ شما بیایید. پس سعی کنید در طول روز نخوابید و در روز فعالیت هایتان را زیادتر کنید تا شب زودتر و بهتر بخوابید ودر ضمن دمای اتاق هم نباید زیاد گرم باشد.
- اگر درطول روزاست: سعی کنید تنها نمانید. بیشتر در جمع صمیمی خانواده حضور داشته باشید.در جلسات گروهی و تفریحات گروهی حضور داشته باشید. به ورزش کردن بپردازید.
- اگر در طول حمام است؛ سعی کنید حمام تان طولانی نشود . حتی الامکان با آب سرد استحمام کنید( البته برای برخی افراد ضرر دارد و نمیتوانند با آب سرد دوش بگیرند) از این رو در استفاده از این روش دقت کافی نمایید. برای ازاله ی موهای زاید از پودر های بهداشتی به جای تیغ استفاده کنید.
- پرکردن اوقات فراقت تان: در این مرحله اگر زمان خاصی وجود ندارد و ممکن است شما در هر زمانی دست به این عمل بزنید، سعی کنید روزهایتان را با برنامه های مختلف مثل بیرون رفتن ، برنامه های درسی، ورزشی ،سرکار رفتن و... پر کنید تا کاملا خسته شوید.مخصوصا ورزش کردن ،چون دوره نوجوانی دوره جنب و جوش و فعالیت است و نوجوان باید نیرو و انرزی خود را تخلیه کند بنابراین یکی از راههای تعدیل و مهار انرژی ورزش کردن است. ورزش هم باعث نشاط بدن است و هم باعث نشاط و شادابی روح و روان.
- شمارش روزهایی که پاک بودید: جدولی برای خود تهیه کنید و روزهایی که خودارضایی نکردید در آن علامت بزنید. و در قبال موفقیت ها به خود پاداش دهید.
- تنبیه خود:هر باری که این عمل را انجام دادید باید خودتان را تنبیه کنید و به هیچ وجه تنبیه را فراموش نکنید.تنبیه هر فردی فرق دارد ولی هر چه تنبیه سخت تر باشد مطمئنا بهتر است.
- تشویق خود: برای خودتان جایزه در نظر بگیرید.مثلا به خود بگویید اگر20 روز پشت سر هم این کار را انجام ندادم یک جایزه برای خودم میخرم.در خرید جایزه باید ببینید که خودتان چه چیزی را دوست دارید. دفعه بعد زمان پاک بودنتان را زیادتر کنید مثلا بگویید اگر 40 روز پاک بودم برای خودم جایزه میخرم. وسعی کنید همینطور دفعات را زیادتر کنید. بایدتوجه داشت که تشویق باید به گونه ای باشد که به فرد انگیزه بدهد و تنبیه هم باید قدرت بازدارندگی زیادی داشته باشد به طوری که اگر خواستید خودارضایی کنید تلخی تنبیه به ذهنتان بیاید و همین مانعی برای این کار بوجود بیاورد.
- پیشگیری در اوج: ممکن است شما چند روز دست به این عمل نزده باشید ولی طاقت شما به پایان برسد و نتوانید ادامه دهید و بخواهید دوباره سراغ خودارضایی بروید. در این موقع باید هر چه سریعتر خودتان را از تنهایی درآورید، خودتان را سرگرم کنید و خلاصه کاری کنید که از آن حال و هوا دور شوید.
- نوشتن نتیجه: شما باید مرحله به مرحله کارتان را بنویسید و اگر در جایی دچار شکست شدید باید علت آن را در نظر بگیرید.
- البته در کنار این موارد شما باید برنامه غذایی تان را اصلاح کنید مثلا از خوردن بیش از اندازه غذاهایی مثل خرما، تخم مرغ ، دارچین، پیاز و...اجتناب کنید.
- حتما از لحاظ معنوی خود را پرورش دهید.سعی کنید در کارها به خداوند توکل کنید، روزی چند صفحه قرآن با ترجمه بخوانید،نمازتان را بخوانید.
- توجه داشته باشید که تنها رعایت تمام این موارد ، بدون کم و کاست و به صورت مستمر نتیجه بخش خواهد بود. نباید توقع داشته باشید که این عادت ناگهانی قطع و درمان شود.به هر میزان که بتوانید دفعات آن را به تدریج کم کنید، موفقیت محسوب میشود.
- نگاه خود را كنترل كنيد و تصميم بگيريد در برخورد با جنس مخالف نگاه خود را فرو بيندازيد.
- از دیدن فیلمهای مشکل ساز و یا خدای ناکرده فیلم های مستهجن ماهواره ای و غیره جدا اجتناب کنید.
- از گفتگو با جنس مخالف مگر در مواقع ضروري و در حد ضرورت اجتناب كنيد.
- از پوشيدن لباسýهاي تنگ كه موجب تحريك شهوت جنسي ميýشود خودداري كنيد.
- از دستýورزي با خود پرهيز كنيد. به آلت تناسلی خود در آینه یا به طور مستقیم نگاه نکنید.از بازی با آلت خود و مالیدن آن اجتناب کنید.و...
- از پرخوري بويژه غذاهاي مهيج شهوت مثل سير، پياز، فلفل، تخمýمرغ و ... اجتناب كنيد.
- افكار خود را بتدريج كنترل كنيد زيرا افكار منشاء رفتارند و هر موقع که افکار جنسی به سراغتان می اید فکر خود را به امور دیگری مانند فکر کردن در باره برنامه های فردا منعطف کنیدو و یا به خاطرات خوشی که داشته اید مثلا روزی را که به کوه پیمایی رفته بودید را مرور کنید.
- هر شب، اعمال خود را محاسبه كنيد. رفتارهاي ارادي كه بايد انجام ميýداديد را در صورت انجام يادداشت كنيد و رفتارهايي كه بايد ترك ميýكرديد را نيز در صورت موفقيت يادداشت كنيد.
- همانطور که قبلا هم عرض کردم؛ هرگز قبل از اینکه خوابتان بگیرد به رختخواب نروید.
- هرگز در جاهای خلوت نمانید و مثلا سعی نمایید مثلا مطالعات خود را در کتابخانه عمومی انجام دهید.
- فعایتهای فرهنگی اجتماعی و کاری خود را وسعت ببخشید و از تنهایی شدیدا بپرهیزید.
- در انجام همه مراحل تقويت اراده جهت كنترل شهوات از خداوند استعانت جوييد زيرا همه نيروهاي ما از خداست. پس بايد در برابر موانع از خداوند كمك بگيريد. نيروي اراده ما نيز از خداست سعي كنيد اراده خود را در جهت اراده الهي قرار دهيد يعني چيزي را اراده كنيد كه مورد رضايت حق تعالي است.
- با كساني همنشيني و معاشرت كنيد كه داراي اراده قوي و نظم در انجام مسئوليتýها و تكاليف خود هستند و از معاشرت با افراد سست اراده و ضعيفýالايمان كه اهل معصيتýاند جدا خودداري كنيد. این سخن سعدی علیه الرحمه را بیاد داشته باشید که فرمود: اسب و خر را گر ببندی چند روزی پیش هم ــــــ رنگشان مهگون نگردد، خلقششان یکسان شود.
- روزه نقش عجيبي در كنترل شهوات و تقويت اراده دارد سعي كنيد هر هفته حداقل يك روز روزه بگيريد.
- معرفت و ايمان به خدا و مبدأ و معاد، نقش مهمي در شكلýگيري شخصيت، هويتýيابي و تقويت اراده دارد. با تفكر در آثار و آيات الهي ايمان خود را تقويت كنيد.
- مواظب نگاه خود باشيد و از تماشاي مناظر شهوتýبرانگيز مثل فيلمýهاي مبتذل و قرار گرفتن در محيط هايي كه آلوده به گناه است اجتناب كنيد. بسياري از گناهان از يک نگاه ساده آغاز ميýشود.
- همواره براي خود كرامت قائل شويد و پيروي از غرايز شهواني را در غير موارد حلال اهانت به خود و سقوط از مقام و منزلت انساني تلقي كنيد.
- زشتي گناه را همواره مانند آبي آلوده و كثيف فرض كنيد همانýطور كه حاضر نيستيد آب آلوده را بنوشيد به خود تلقين كنيد كه من نفس و جان خود را با گناه آلوده نميýكنم.
- هرگاه در كنترل شهوات با شكست مواجه شديد اولا خود را جريمه كنيد، سپس بدون يأس و نااميدي از درگاه خداوند توبه نمائيد و آنگاه تصميم بر جبران آن بگيريد.
- همواره با يك مشاوره اخلاقي در ارتباط باشيد و در انجام مراحل فوق با او مشورت كنيد.
- مراقب باشيد در تقويت اراده براي كنترل غرايز موازين شرعي را رعايت كنيد و از هر گونه افراط و تفريط و انجام كارهايي كه دين آن را تجويز نكرده است خودداري كنيد.
- فکر کردن در مورد آسیبهای خود ارضایی نیز می تواند به اجتناب از آن کمک شایانی نماید که ما سطور قبلی توضیحات نسبتا مبسوطی به حضورتان ارائه نمودیم.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

اگر فردی با توجه به شرایط جامعه و استنباط خودش از اخبار و شرایط، نسبت به عدالت و صلاحیت شخص ولی فقیه شک کند، چه حکمی دارد و این فرد باید چکار کند؟

پاسخ:
طبق قانون، مرجع در تشخیص شرایط رهبری (مثل عدالت و شروط دیگر) ولی فقیه، مجلس خبرگان رهبری است؛ از این رو تا وقتی مجلس خبرگان ولی فقیه را برای تصدی رهبری و زعامت صالح تشخیص دهند، سیاست گذاری ها، عزل و نصب ها، فرمان ها و کلیه اختیارات مربوط به ولی فقیه از اعتبار قانونی و شرعی برخوردار است و شک افراد اعتباری ندارد.(1)

پی نوشت:
1. قانون اساسی، اصل یک صدو هفتم و صدو دهم. آیت الله مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج3، ص19، سوال 19.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

آیا استمنا گناه کبیره است؟

پاسخ:
استمنا ارضای غریزه جنسی از راه انحرافی است. از این جهت در اسلام حرام و از جمله گناهان کبیره شمرده شده است.(1)
خداوند با حکمت و دانش گسترده خویش، همراه با غرایز و نیروهای دیگر، غریزه جنسی را نیز در انسان آفریده است که به هنگام بلوغ شکوفا می‏شود. اگر به درستی رهبری نشود، ناگزیر طغیان می‏کند. شخص را به راه‏های انحراف و سقوط می‏کشاند.
برای کنترل و هدایت درست این غریزه راه‏های متعددی وجود دارد که بهترین و موثرترین آن ها، ازدواج است. قرآن کریم در این مورد می‏فرماید: «وَ أَنکِحُوا الْأَیَامَى مِنکُمْ وَ الصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَ إِمَائِکُمْ إِن یَکُونُوا فُقَرَاء یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ». (2)
در این آیه ابتدا جوانان را بر ازدواج تشویق کرده و به آنان امید داده که فقر را مطرح نکنند؛ زیرا با اتخاذ شیوه صحیح و منطقی در زندگی و امید به رحمت و فضل خدا، این مشکل به راحتی حل می‏گردد.
بنابراین بهترین و موثرترین راه برای کنترل غریزه ازدواج است. چه بسا در برخی موارد که انسان به گناه می افتد، واجب است که ازدواج کند. انسان برای انجام دادن موضوع واجب باید کوشش نماید که حتی المقدور صورت گیرد. مانند همه تکالیف واجب باید انجام پذیرد. آرام آرام مسئله را با مادر و پدر یا نزدیکانی که در فراهم کردن زمینه ازدواج شما می توانند موثر باشند، مطرح کنید.
در صورت عدم وجود شرایط حتی به صورت نسبی تا زمان رسیدن به آن شرایط و انجام این امر، تنها راه آن است که غریزه جنسی خود را به طور موقت کنترل کنید. طبیعی است برای کنترل غریزه جنسی باید از برخی راهکارها کمک بگیرید. در صورت لزوم در مکاتبات بعدی از این راهکارها بپرسید تا پاسخ دهیم.
پی نوشت ها :
1. شهید دستغیب، گناهان کبیره، ج 2، دفتر نشر اسلامی، ص 333.
2. نور (24)، آیه 32.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سؤال1: آیا در زبان عربی کلمه "مولا " به معنی " جانشین " است؟ کلمه " مولا " در زبان عرب به معنای " آقا " و " سرور " است. بنابراین جمله حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) در غدیرخم: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» (هر کس من مولای اویم علی مولای اوست ) نمی تواند دلیلی بر جانشینی حضرت علی (علیه السلام) در غدیرخم باشد. اگر حضرت محمد(ص) قصد تعیین جانشینی حضرت علی(ع) را در غدیرخم داشت از واژه " نایب " به معنای "جانشین" استفاده می کرد.

سوال2: چرا هیچ یک از مسلمانان و یاران حضرت محمد(ص) که در غدیرخم حضور داشتند (بین 70.000 تا 120.000 نفر) در سقیفه بنی ساعده سخنی از حدیث "غدیرخم" به میان نیاوردند، در حالیکه از واقعه "غدیرخم" تا مرگ حضرت محمد(ص) بیش از 3 ماه نگذشته بود؟

سوال3: به روایت ابن هشام: به هنگام مرگ حضرت محمد، عباس (عموی حضرت محمد) از حضرت علی خواست که نزد حضرت محمد برود و درباره جانشین آینده وی نظرخواهی کند، اما حضرت علی(ع) از این کار پرهیز کرد و گفت: «مرا با این سؤال کاری نیست و اگر سید (حضرت محمد) ما را منعی کند یقین می باید دانست که هیچ کس بعد از وی چیزی به ما ندهد.» (سیرت رسول الله/ جلد 2/ صفحه 1112). اگر حضرت محمد(ص)، حضرت علی(ع) را به جانشینی خود در غدیرخم انتخاب کرده بود، دلیل این سؤال چه بوده است؟ چرا حضرت علی(ع) در پاسخ اشاره ای به ماجرای غدیرخم نکرد؟

سوال4: حضرت محمد(ص) زمانی که در بستر مرگ بود، ابوبکر را به نیابت خود برای امامت نماز تعیین کرد و در حقیقت حق امامت را به ابوبکر واگذار کرد. (سیرت رسول الله/ جلد 2/ صفحه 1106) احترام حضرت محمد(ص) به ابوبکر آنچنان بود که گاهی خود پشت سر او نماز می گذاشت. (تاریخ طبری/ جلد 4/ صفحه 1323). اگر به راستی حضرت علی(ع) به عنوان خلیفه آینده و جانشین حضرت محمد(ص) در غدیرخم انتخاب شده بود چرا حضرت محمد، زمانی که در بستر مرگ بود، وی را به امامت نماز منصوب نکرد؟

سوال5: پس از بیعت حضرت علی(ع) با ابوبکر، او ابوبکر سه روز پیاپی از مردم خواست که اگر از بیعت خود ناراضی هستند می توانند بیعت خود را با او برهم زنند. حضرت علی(ع) در مسجد از جای خود بلند شد و خطاب به ابوبکر گفت: «ما بیعت خود را با تو فسخ نخواهیم کرد، زیرا رسول خدا ترا در کار دین و امامت بر ما، در نماز مقدم داشت، پس کیست که بتواند تو را در اداره امور دنیای ما باز دارد و واپس اندازد. (تاریخ طبری/ جلد 4/ صفحه 1336). اگر حضرت علی(ع) از جانب خدا در غدیرخم به خلافت انتخاب شده بود و خود را مستحق خلافت می دانست، چرا این سخنان را بر زبان راند؟

سؤال1: آیا در زبان عربی کلمه "مولا " به معنی " جانشین " است؟ کلمه " مولا " در زبان عرب به معنای " آقا " و " سرور " است. بنابراین جمله حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) در غدیرخم: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» (هر کس من مولای اویم علی مولای اوست ) نمی تواند دلیلی بر جانشینی حضرت علی (علیه السلام) در غدیرخم باشد. اگر حضرت محمد(ص) قصد تعیین جانشینی حضرت علی(ع) را در غدیرخم داشت از واژه " نایب " به معنای "جانشین" استفاده می کرد.
پاسخ:
واژه "ولی" همچنان که لغت شناسان از جمله ابن اثير(1)، صاحب صحاح اللغة(2)، صاحب مقاييس(3) و راغب در مفردات گفته اند: قرارگرفتن چیزی در کنار چیزی دیگر است به نحوی که فاصله ای در کار نباشد.
اگر چند نفر پهلوی هم نشسته باشند و ما بخواهیم وضع و ترتیب نشستن آن ها را بیان کنیم، می گوییم زید در صدر مجلس نشسته است (ویلیه عمرو، و یلی عمروا بکر ) یعنی بدون فاصله در کنار زید عمرو نشسته است.
در کنار عمرو بدون هیچ فاصله ای بکر نشسته است. اگر "ولیّ" به معنای قرب و نزدیکی مکانی و معنوی، دوستی، یاری و کمک، تصدی امر و تسلط، استعمال شده بدین خاطر است که یک نحوه اتصال وثیق و محکم بینشان وجود دارد.
در حدیث غدیر علی (ع) به عنوان "ولیّ" کسانی که پیامبر مولای آنان است، معرفی شده است. حالا باید دید قراین حکم می کند "ولیّ" در این حدیث را به چه معنا بدانیم. بدون دلیل و قرینه محکم نمی توان گفت "ولیّ" در این حدیث به معنای دوست و یاور یا به معنای صاحب اختیار و سرپرست و متولی امر است.
شیعه با توجه به قرائن محکم و فراوان که در این حدیث است، "ولیّ" را به معنای صاحب اختیار و متولی امر می داند و اهل سنت آن را به معنای دوست و یاور می داند.
پیامبر نه تنها در غدیر، بلکه در مواضع فراوانی تصریح کرده که:
"علی ولیکم بعدی" ، "علیّ ولی کل مؤمن بعدی" ، " انک ولی المؤمنین من بعدی" ، "من کنت ولیه فعلی ولیه"؛(4) و اهل سنت با توجه به این که "ولیّ" دارای معناهای "یاور" ، "دوست"، " دوست دار، پیرو، هم قسم، همسایه و متولی امر دیگری آمده، آن را به عنوان "دوست یا دوستدار" گرفته اند.(5)
در این حدیث قطعا "ولیّ" فقط به معنای "متولی امر مسلمانان" است؛ زیرا معنای انحصار دارد و خطاب در آن به مسلمانان است و حضرت پیامبر که خود متولی امر آن ها است در صدد معرفی متولی بعد از خود می باشد؛ از این رو می فرماید: "علی ولیکم بعدی".
این عبارت با غیر این معنا برای "ولیّ" معنای صحیحی نخواهد داشت؛ زیرا معنا ندارد بگوید: بعد از من فقط علی شما را دوست دارد یا بعد از من فقط علی را دوست بدارید و ... .
دلیلی ندارد که پیامبر در مواضع مختلف از جمله در غدیر در آن بیابان و گرما و ... مسلمانان را جمع کند و خطبه بخواند و بگوید: علی دوستدار شماست، پس او را دوست بدارید!
در این عبارات به صراحت آمده: "علی بعد از من ولی شماست" و با توجه به این که این عبارت در غدیر و در آخر عمر پیامبر بیان می شود که حضرت خبر رحلت قریب الوقوع خود را داده است، معلوم می شود "بعد" یعنی زمانی که پیامبر نیست و با وجود پیامبر او ولی بالفعل نیست و معنا ندارد، بگوید بعد از من علی را دوست بدارید! بلکه معنایش این است که بعد از من علی سرپرست و متولی امر شماست.
جمله اول خطبه هم در این معنا صراحت دارد؛ زیرا حضرت سؤال می کند: " الست اولی بکم من أنفسکم؟ = من از شما به خودتان سزاوارتر نیستم؟".
پس معلوم می شود منظور اولی به تصرف و متصرف و متولی است.(6)
این که مؤمنان اعم از زن و مرد هم بعد از این سخن پیامبر، با علی بیعت کردند و تبریک گفتند، خود برترین قرینه بر معنای متولی امر می باشد.
براي آگاهي بيشتر به ايتن لينك مراجعه نماييدwww.pasokhgoo.ir/fa/node/871
نيز به دليل بالا بودن حجم پرسش ها پاسخ به بقيه پرسش هاي شما مقدور نمي باشد از این رو مي توانيد به كتاب غدير شناسي و پاسخ به شبهات علي اصغر رضواني مراجعه نماييد.

پی نوشت ها:
1. النهاية، لابن اثير، ج 5، ص 227.
2. الصحاح في لغة العرب، ج 6، ص2528.
3. مجمع مقاییس اللغه ماده، ولی، ج6، ص 141 .
4. شرف الدین ، المراجعات، قم ، بوستان کتاب، ص236-241 (نامه 36) به نقل از منابع متعدد اهل سنت.
4. المفردات الراغب، ص 570، استاد مطهری، ولاء و ولایت ها .
5. شرف الدین ، همان ، ص 242 (نامه 37).
6. همان ، ص 143 (نامه 38).
-----------------------------

سوال2: چرا هیچ یک از مسلمانان و یاران حضرت محمد(ص) که در غدیرخم حضور داشتند (بین 70.000 تا 120.000 نفر) در سقیفه بنی ساعده سخنی از حدیث "غدیرخم" به میان نیاوردند، در حالیکه از واقعه "غدیرخم" تا مرگ حضرت محمد(ص) بیش از 3 ماه نگذشته بود؟
پاسخ:

بسم الله الرحمن الرحیم

باسلام، سوالی درمورد برهان یا امر ترغیبی دفع خطر محتمل داشتم، چگونه اثبات می شود که اگر دنیای دیگری باشد خدا پرستان جزای خیر می بینند و کفار عقاب می شوند؟ ممنون ومتشکر از توجه شما

با سلام و شادباش فرا رسيدن سال نو و تشکر از ارتباط¬تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی

به نظر مي رسد سوال شما به جهت عدم تقرير مناسب از اين برهان است. تقرير اين برهان به صورت خلاصه به صورت زير است:
در امور زندگي انسان ها وقتي که احتمال خطر قابل توجهي را مي دهند به بررسي و جستجو مي پردازند تا آنجا که مطمئن شوند خطر از بين رفته يا احتمال تحقق آن بسيار ضعيف گشته و اين حکم و الزام يک حکم عقلاني است نه شرعي .
عقل است که در چنين مواردي ما را ملزم به تحقيق مي سازد تا گرفتار خطر نشويم. بلکه لزوم تحقيق و بررسي در موارد خطر و ضرر ولو احتمال آن قدر واضح و روشن است که بعضي دانشمندان بحث عقايد فرموده اند: فطرت انسان در چنين مواقعي او را ملزم به تحقيق مي کند. از اين رو واژه وجوب دفع ضرر محتمل به معناي الزام و ضرورت عقلي است نه شرعي. از جمله موارد به کارگيري اين قانون عقلي يا فطري اعتقاد به خدا و احکام الهي در مورد فرداي قيامت است.(1)
توضيح اين که بر فرض که در مورد عالم قيامت و عذاب دوزخ ما اعتقاد به هيچ کدام از حقايق ديني نداشته باشيم. همين که احتمال وجود ضرر و خطر دوزخ را بدهيم کفايت مي کند که عقل ما را ملزم سازد به کارگيري يک سلسله تمهيدات لازم در جهت دفع خطر محتمل که اين مقدمات و تمهيدات چيزي نيست جز ايمان به خدا و کتاب آسماني و انبياء الهي و حضرات معصومين(ع) و در يک کلمه دين.
بايد توجه داشته باشيد كه اين برهان بر اين پايه استوار است كه اگر خدايي وجود داشته باشد و او افرادي را براي هدايت بشريت فرستاده باشد و به آنها عقايد و دستوراتي را در غالب دين تعليم داده باشد تا مردم را به كمال برسانند، ديگر جاي سوال شما باقي نمي ماند و به عبارت ديگر اين برهان يا شبه برهان با اين پيش فرض صورت بندي مي شود كه احتمال وجود خداوند با تمام جوانب آن در نظر گرفته شده است و بدون اين احتمال ديگر ضرر محتملي باقي نمي ماند كه در صدد رفع آن باشيم.
در انتها كلامي از امام رضا(ع) مي آوريم كه به زيبايي جواب اين مساله را داده است: يكي از منكران وجود خدا نزد امام رضا(ع) آمد، در حالي كه گروهي در محضر آن حضرت بودند. امام به او فرمود:
اگر حق با شما باشد ـ كه نيست ـ و خدايي وجود نداشته باشد، در اين صورت ما و شما برابريم و نماز و روزه و زكات و ايمان ما به ما زيان نخواهد رسانيد ولي اگر حق با ما باشد و خدايي باشد ـ كه هست ـ در اين صورت ما رستگار و شما زيانكار و در هلاكت و خسران خواهيد بود.(2)

پي نوشت ها:
1. امامي و آشتياني، محمدجعفر و محمدرضا، عقايد اسلامي(سطح 1)، معاونت فرهنگي سازمان تبليغات اسلامي، تهران، 1366ش، ص10.
2. كليني، محمد بن يعقوب، الکافی، دار الكتب الاسلاميه، تهران، 1365ش، ج1، ص78.
جهت تسهیل و تسریع در امر پاسخگوئی از این پس، پرسشهای فقهی و احکام شرعی را تنها از طریق سامانه پاسخگوئی پیامکی به شماره 30009640 ، نشانی اینترنتی http://www.30009640.ir/sms و یا تلفن 09640 مطرح نمایید.

صفحه‌ها