سلام سپاس از این لطفی که به ما جوونا کردین من پسر معتقدی هستم و اگه خداقبول کنه اهل طاعتم . ی مدتیه که شدیدا و خیلی شدیدا تمایل دارم با یه دختر خانم رابطه ی دوستی داشته باشم البته قبلا داشتم اما به دلایلی از بین رفت . حجب و حیای درونی به من اجازه ی این امر رو نمیده و من بین دو راهی موندم من با این میل شدید که گاهی به تنهایی و گاهیی به دلتنگی تبدیل میشه چکنم ؟ جان مولا کمکم کنید
همان طور كه مي دانيد درصد قابل توجهي از انسان ها در طول عمر (هر چند به صورت موقت وگذرا) به برخي ناهنجاري هاي روحي مانند اضطراب و افسردگي دچار مي گردند. مثلاً شايد كمتر آدمي پيدا شود كه از رگه هايي از اضطراب در رنج نباشد يا اين كه دوره هاي از افسردگي و احساس تنهايي را تجربه نكرده باشد. افسردگي به قدري شايع است كه از آن به عنوان «سرماخوردگي روانپزشكي» ياد مي كنند اين اختلالات رواني در بيشتر موارد به مرز باليني (يعني در حدي كه نياز به مراجعه متخصص روان شناسي باليني يا روانپزشك داشته باشد) نمي رسند و مي توان با برخي اقدامات خوديارانه بر آن ها فائق آمد. آن چه در اين بين بسيار مهم است اين است كه همه اين ناراحتي هاي روحي بايد از مسير تخصصي درمان پذيرد و التيام يابد. نبايد به هيچ وجه از طرق صد درصد آسيب زا بر آنها فائق آمد. متاسفانه در كشور ما بسياري از جوانان براي غلبه بر اضطراب و افسردگي خود به اموري دست مي يازند كه زندگي آنان در سراشيبي سقوط مي افكند حال آن كه اگر همين جوان مضطرب و افسرده به جاي اقدامات خود تخريب گرانه به اقدامات تخصصي (يعني مراجعه به روان شناس و روانپزشك) روي مي آورد قطعا با كمترين آسيب به يك زندگي آرام رهنمون مي شد. كم نيستند دختران و پسران افسرده دلي كه براي برون رفت از روحيات افسرده وار خود به هم رقصي با شيطان مي پردازند و پا در وادي هاي سراسر آسيب همچون رابطه با جنس مخالف مي نهند. همان طور كه مي دانيد رابطه با جنس مخالف يكي از بزرگترين استرس زاها در جهان است و بديهي است كه يك امر استرس زا نمي تواند در عين حال كاهنده اضطراب باشد و سطح استرس و اضطراب فرد را كاهش دهد. اگر نيك در جوانان پيرامون خود بنگريد هيچ دختر و پسر مضطربي را نمي توانيد پيدا كند كه با رابطه برقرار كردن با جنس مخالف به يك جوان آرام مبدل شده باشد.
رابطه با جنس مخالف هم چون آب شور نه تنها از عطش فرد نمي كاهد، بلكه آن به آن و لحظه به لحظه بر شدت عطش وي مي افزايد. پس به خود بياييد و از اين تفكر احتمالي كه در رابطه با جنس مخالف خيري نهفته است صد درصد بيرون بياييد. اگر شما دوست عزيز صد سال با جنس مخالف (از طريق غيرخداپسندانه و غيرشرعي) رابطه برقرار كنيد ذره اي از دلتنگي شما به صورت واقعي كاسته نمي شود (و فقط به صورت موقت و گذرا دلتنگي شما كاهش مي يابد). بلافاصله بعد از مدت كوتاهي احساس نشاط كاذب، احساس دلتنگي بار ديگر به سراغ شما مي آيد و اين چرخه معيوب همين طور ادامه مي يابد. احساس دلتنگي شما مثل هر احساس ناخوشايند ديگر درمان تخصصي دارد و درمان آن همانا تجهيز شما به راه كارهاي روانشناختي درمان احساس تنهايي مي باشد. اين مهم را مي توان از طريق مطالعه كتبي همچون كتاب ارزشمند «از حال بد به حال خوب» نوشتۀ ديويد برنز و ترجمۀ مهدي قراچه داغي يا «وقتي اضطراب حمله مي كند» نوشتۀ ديويد برنز و ترجمۀ مهدي قراچه داغي يا ساير مقالات مفيد در اين زمينه محقق نماييد. اين احتمال وجود دارد كه احساس تنهايي شما به مرز باليني رسيده باشد كه در اين صورت توصيه اكيد مي گردد براي جلوگيري از پيشرفت آن در اسرع وقت به يك روان شناس باليني و روانپزشك مراجعه نماييد. در برخي موارد يك دارودرماني ساده و موقت سهم بسزايي در برون رفت ما از احساس تنهايي دارد. سعي كنيد در كنار اقدامات بالا احساس تنهايي تان فقط و فقط از طريق معاشرت سالم با دوستان همجنس خود بر طرف نماييد و فكر پر كردن تنهايي خود از طريق رابطه با جنس مخالف را از سر خود بيرون نماييد.