پرسش:
امروزه در شهرهای مختلف، مؤسسات قرآنی و جلسات تفسیر قرآن با رویکرد تدبر در قرآن، رواج پیدا کرده است، در مواردی اشخاصی بدون سابقه دانشهای تفسیری برداشتهایی از قرآن مطرح میکنند و مدعیاند که از طریق تدبر به دست آوردهاند که برخی موارد نیز برداشتشان زیبا جلوه میکند، آیا میتوان به این روش و به این برداشتها اعتماد کرد؟ مستندات قرآنی آن چیست؟ آیا تدبر در قرآن، از چارچوب و قواعد مشخصی پیروی میکند؟ نسبت آن با تفسیر چیست؟ مشترکات آن دو یا تفاوتشان چیست؟ مرز آن با تفسیر بهرأی چگونه تعریف میشود؟
قرآن در چهار آیه همه خوانندگان خود را به تدبر در خود فراخوانده است:
«﴿أَ فَلاٰ یَتَدَبَّرُونَ اَلْقُرْآنَ وَ لَوْ کٰانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اَللّٰهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اِخْتِلاٰفاً کَثِیراً﴾؛ (1)
آیا به قرآن نمیاندیشند؟ چنانچه از سوی غیر خدا بود، همانا در آن اختلاف و ناهمگونی بسیاری مییافتند.»
«﴿أَ فَلاٰ یَتَدَبَّرُونَ اَلْقُرْآنَ أَمْ عَلىٰ قُلُوبٍ أَقْفٰالُهٰا﴾؛ (2)
آیا در قرآن نمیاندیشند یا بر دلهایشان قفلهایی قرار دارد؟»
«﴿أَ فَلَمْ یَدَّبَّرُوا اَلْقَوْلَ أَمْ جٰاءَهُمْ مٰا لَمْ یَأْتِ آبٰاءَهُمُ اَلْأَوَّلِینَ﴾؛ (3)
آیا در این سخن [که وحی خداست] نیندیشیدند؟ یا مگر [برای اولین بار] کتابی برای آنان آمده است که برای پدران پیشین آنان نیامده بود؟»
«﴿کِتٰابٌ أَنْزَلْنٰاهُ إِلَیْکَ مُبٰارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیٰاتِهِ وَ لِیَتَذَکَّرَ أُولُوا اَلْأَلْبٰابِ﴾؛ (4)
این کتاب پربرکتی است که آن را بر تو نازل کردهایم تا آیاتش را تدبّر کنند و خردمندان متذکّر شوند.»
افزون بر آیات، روایات نیز به «تدبر در قرآن» سفارش کرده و قرائت بدون تدبر را بیفایده دانستهاند. از امیرالمؤمنین علیهالسلام نقل شده است:
«أَلَا لَا خَیْرَ فِی قِرَاءَهٍ لَیْسَ فِیهَا تَدَبُّر؛ در خواندن بدون تدبر خیری نیست.» (5)
در این نوشتار پس از بررسی معنای «تدبر»، آن را با «تفسیر» مقایسه و در پایان، تفاوت آن با «تفسیر بهرأی» را بیان خواهیم کرد.
تدبر در قرآن
«تَدَبُّر» و «تَدْبِیر» از ریشه «د ب ر» و در لغت به معنای «پشت» و «پشتِسر» است؛ اما در اصطلاح به معنای تفکر در عواقب و نتایج کارها با هدف درک حقایق آنهاست. (6) تدبر فراتر رفتن از الفاظ و حتی گذر کردن از معنا و رفتن به پشت واژگان و معانی آنها برای پیبردن به پیامها، پندها، درسها و راهنماییهای موجود در آنها است. در تدبر شخص خودش را مخاطب قرآن میداند و پس از خواندن هر آیه، از خودش این سؤال را میپرسد که این آیه برای من چه پیام و پندی دارد؟ تدبر سبب میشود شخص فقط عالم به قرآن نباشد، بلکه عامل به آن نیز بشود و قرآن را به معنای واقعی در زندگی فردی و اجتماعی خود حاکم کند. (7)
تفاوت «تفسیر قرآن» با «تدبر در قرآن»
تفسیر جنبه علمی و نظری دارد و تلاشی روشمند برای کشف و فهم مراد جدی خداوند از آیات قرآن با استفاده از علوم مختلف (لغت، نحو، بلاغت، اسباب نزول، حدیث، تاریخ، کلام، فقه و...) هست؛ ازاینرو نیازمند تخصص در علوم متعدد و مختلفی است؛ اما تدبر بیشتر جنبه عملی و کاربردی دارد و به معنای اندیشیدن عمیق در معانی آیات قرآن برای درک پیامهای هدایتی، اخلاقی، تربیتی و عملی آن و یافتن راهکارهای عملی برای زندگی است؛ پس نیازمند تخصص خاصی نیست؛ بنابراین، تفسیر، اندیشیدن در آیات برای فهم معنای آنها و تدبر، اندیشیدن در معنای آیات برای فهم کاربرد آنهاست؛ ثانیاً تدبر مُکَمِّل تفسیر است و بدون آن تفسیر ابتر و بینتیجه میماند. تفسیر، مواد خام و چارچوب صحیح را برای تدبر فراهم میکند و تدبر، فهم تفسیری را در زندگی جاری میسازد. (8)
معیار صحتوسقم برداشتهای تدبری قرآن
اینکه اشخاصی بدون سواد لازم برای تفسیر قرآن و بدون مراجعه به تفاسیر معتبر، به برداشتهایی میرسند که گاهی زیبا و جذاب به نظر میرسد، موضوعی است که باید با دقت به آن پرداخت. زیبایی ظاهری یک برداشت، لزوماً به معنای درستی آن نیست. همانند غذاهای خوش رنگولعاب که لزوماً سالم نیستند. چنانکه برداشتهای سختگیرانه و ناخوشایند هم لزوماً غلط نیستند. همانند داروهای تلخ که نهتنها سالم بلکه لازم هستند. تدبر در قرآن هرچند نیازمند دانش تخصصی نیست و قرآن، همه مخاطبان خود را با هر سطحی از سواد به آن سفارش کرده، اما بیضابطه نبوده و سلیقهای هم نیست. اگر شخص سواد لازم برای ترجمه و تفسیر قرآن را ندارد، باید نخست برای فهم معنای درست آیه، به ترجمه و تفسیر معتبر رجوع کند و پس از فهم معنای درست آیه، از خودش سؤال کند که این آیه چه درس و پیامی برای من دارد؟ من چگونه میتوانم این آیه را به کار ببندم و وارد زندگی خودم کنم؟ به هر پاسخی که رسید باید آن را به محکمات عقل، قرآن و سنت ارجاع دهد و اگر با آنها مخالف نبود، مطابق آنها عمل کند. بهترین کار برای غیرمتخصصان ارتباط گرفتن با کارشناسان و عرضه برداشتهای خود از قرآن به آنان است تا اگر اشکالی در آنها است، مشخص و برطرف شود.
تفاوت «تدبر در قرآن» با «تفسیر به رأی»
«تدبر در قرآن» یا بهعبارت سادهتر، تفکر در معانی و مقاصد آیات با هدف کاربردیسازی قرآن و پیادهکردن آن در زندگی، عملی ارزشمند است که قرآن خوانندگان خود را به آن فراخوانده است؛ اما تبدیل آن به «تفسیر قرآن» بهویژه بدون داشتن دانشهای لازم، بسیار خطرناک است و معمولاً به «تفسیر بهرأی» منجر میشود. در «تفسیر بهرأی» قواعد زبان عربی، سیاق آیات و سایر اصول تفسیری در نظر گرفته نمیشود و فرد، نظر شخصی، سلیقه و پیشفرضها یا حتی تمایلات نفسانی خود را بر قرآن تحمیل میکند. (9) به عبارت سادهتر، در تفسیر بهرأی فرد بهجای اینکه خود را با قرآن مطابق کند، قرآن را با خود مطابق میکند؛ اما در تدبر صحیح، شخص پس از مراجعه به تفسیر معتبر قرآن و فهم معنای آیه، تلاش میکند تا با ذهنی باز و قلبی آماده، پیام آیه را درک کند و پس از اطمینان از صحت برداشت خود، آن را در زندگی خود جاری سازد.
نتیجه:
1. قرآن بارها خوانندگان خود را به تدبر در خود فراخوانده است. مطابق قرآن لازمه «تدبر» بازکردن قلب خود در برابر قرآن و نتیجه آن متذکرشدن و پندگرفتن از قرآن است.
2. «تفسیر قرآن» تلاش برای فهم قرآن، اما «تدبر در قرآن» تلاش برای جاریکردن فهم خود از قرآن در زندگی است؛ بنابراین، تفسیر مقدمه تدبر است و با آن فرق دارد.
3. «تدبر در قرآن» با «تفسیر بهرأی» متفاوت است. در اولی شخص میکوشد خود را با قرآن مطابق و همانند کند؛ اما در دومی فرد تلاش میکند قرآن را با زندگی و سلیقه خود معنا و مطابق کند.
4. هر برداشتی از قرآن، اعم از اینکه خوشایند باشد یا نباشد، اگر بر پایه تفسیرِ معتبر باشد و با محکمات عقل، قرآن و سنت در تعارض نباشد، پذیرفتنی است؛ وگرنه پذیرفتنی نیست، حتی اگر زیبا باشد.
برای مطالعه بیشتر:
علیان نظری، محمد و علی راد، «تحلیل ماهیت تدبر در قرآن از منظر تفاسیر امامیه»، مجله حدیث و اندیشه، 1395 ش، ش 21، ص 24-37.
پینوشتها:
1. سوره نساء، آیه 82.
2. سوره محمد، آیه 24.
3. سوره مؤمنون، آیه 68.
4. سوره ص، آیه 29.
5. کلینی، یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، 1407 ق، ج1، ص 36.
6. ابنمنظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار الفکر للطباعه و النشر و التوزیع، چاپ اول، ج ۴، ص ۲۷۳.
7. علیان نظری، محمد و علی راد، «تحلیل ماهیت تدبر در قرآن از منظر تفاسیر امامیه»، مجله حدیث و اندیشه، 1395 ش، ش 21، ص 24-37، ص 32-34.
8. کرجی، علی، «تدبّر در قرآن از دیدگاه اهلبیت علیهالسلام»، نشریه کوثر، ش 63، 1384 ش.
9. نقویان، عباس، تفسیر بهرأی؛ چیستی و چرایی، مطالعات قرآن و حدیث، دوره 1، ش 2، شهریور 1387 ش، صص 53-68، ص 65-66.







