پرسش:
در قرآن ادعا شده است که دو دریای شیرین و شور وجود دارند که به هم متصلاند ولی آبشان مخلوط نمیشود. یکی همیشه شیرین و دیگری همیشه شور است و از هر دو دریا لؤلؤ و مرجان صید میشود؛ اما هر سه نکته غلط هستند: دریای شیرین وجود ندارد؛ آب شیرین و شور بهتدریج باهم کاملاً مخلوط میشوند؛ در آب شیرین لؤلؤ و مرجان وجود ندارد که صید شود. بهاحتمال بسیار قوی پیامبر از دریانوردان مطالبی شنیده، ولی چون دانش کافی نداشته آن را بهصورت غلط در قرآن آورده و به خدا نسبت داده؛ اگر قرآن از طرف خدا بود این اشتباهات را نداشت. آیا این ادعا پذیرفتنی است؟
قرآن کریم در مقام بیان نعمتهای الهی به انسانها از محلی خبر داده که دو دریای آب شور و شیرین باهم درمیآمیزند، اما درعینحال، یک حائل یا «بَرزَخٌ» میان آنها وجود دارد:
﴿وَ هُوَ اَلَّذِی مَرَجَ اَلْبَحْرَیْنِ هٰذٰا عَذْبٌ فُرٰاتٌ وَ هٰذٰا مِلْحٌ أُجٰاجٌ وَ جَعَلَ بَیْنَهُمٰا بَرْزَخاً وَ حِجْراً مَحْجُوراً﴾؛ (1)
«و اوست که دو دریا را به هم آمیخت، این خوشطعم و گوارا و این شور و تلخ است و میان آن دو مانع و حائل و سدّی نفوذناپذیر و استوار قرار داد.»
﴿مَرَجَ اَلْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیٰانِ * بَیْنَهُمٰا بَرْزَخٌ لاٰ یَبْغِیٰانِ * فَبِأَیِّ آلاٰءِ رَبِّکُمٰا تُکَذِّبٰانِ * یَخْرُجُ مِنْهُمَا اَللُّؤْلُؤُ وَ اَلْمَرْجٰانُ﴾؛ (2)
«دو دریای [شیرین و شور] را روان ساخت درحالیکه همواره باهم تلاقی و برخورد دارند؛ [ولی] میان آن دو حائلی است که به هم تجاوز نمیکنند؛ پس کدامیک از نعمتهای پروردگارتان را انکار میکنید؟ از آن دو دریا لؤلؤ و مرجان بیرون میآید.»
در این نوشتار میکوشیم منظور خداوند از این آیات را بیشتر و بهتر درک کنیم.
منظور از دو دریای شور و شیرین در قرآن چیست؟
واژه «بَحْر» در زبان عربی تنها به دریا محدود نمیشود، بلکه به هر پهنه وسیعی که محتویاتش به دلیل فراوانی، در حال موج زدن باشند، اطلاق میگردد؛ ازاینرو، رودخانههای بزرگ نیز در عربی «بَحْر» نامیده میشود. (3) کلمه «مَرَجَ» به معنای مخلوط کردن است؛ بنابراین، آیه از مخلوط شدن این دو «بحر» (آب شور و شیرین) خبر میدهد؛ نه از مخلوط نشدن. (4) فعل «یَلْتَقیانِ» از ریشه «لَقَیَ» به معنای رویارویی و مرتبطشدن دو چیز با یکدیگر و فعل «یَبْغیانِ» از ریشه «بَغَیَ» به معنای طلب شدید، تجاوز یا از حد گذراندن است. (5)
مصداق دو دریای شور و شیرین قرآن از منظر علم روز
از دیدگاه علمی، این پدیده بهخوبی قابل توضیح است. زمانی که رودخانههای بزرگ آب شیرین که در عربی میتواند «بَحْر» نامیده شود، به دریاها و اقیانوسها میریزد، آب شیرین تا مسافت قابل توجهی در آبشور پیشروی کرده و در نزدیکی ساحل، یک لایه آب شیرین ایجاد میکند که آبشور را به عقب میراند. این منطقة تلاقی را «مصب» (به فارسی پایرود و به انگلیسیEstuary) مینامند. در مصب، آب شیرین و شور باهم «مخلوط» میشوند (مَرَجَ)، اما این اختلاط و همآمیزی بهصورت ناگهانی و کامل نیست؛ بلکه به دلیل تفاوت در چگالی (وزن مخصوص) و میزان املاح، آبشور که سنگینتر است، به عمق مصب نفوذ میکند، درحالیکه آب شیرین سبکتر در سطح باقی میماند. این تفاوت چگالی، عملاً یک حائل نامرئی بین دو نوع آب ایجاد میکند که مانع از غلبه کامل یکی بر دیگری میشود. ازاینرو، آبشناسان مصبها را به دو بخش فوقانی (با جریان آب شیرین) و پایینی (با جریان آبشور) تقسیم میکنند.
چرایی نعمت بودن دو دریای شور و شیرین
جدایی نسبی آبها در مصب، فواید بسیاری برای انسان دارد. هنگام مدّ دریا، آب شیرین به سمت خشکی رانده شده و مناطق وسیعی را آبیاری میکند که به ایجاد نهرهای فراوان و سیرابی زمینهای کشاورزی کمک میکند. افزون بر این، مصبها از مهمترین و پربارترین اکوسیستمهای ساحلی محسوب میشوند که به دلیل ورود مواد آلی و مغذی از رودخانهها و زمینهای اطراف، تنوع زیستی گیاهی و جانوری بسیار بالایی دارند. این حاصلخیزی بینظیر، دلیلی است که قرآن از آن بهعنوان نعمت یاد میکند.
نکته پایانی نیز اینکه در عربی به مروارید بزرگ و درخشان «لؤلؤ» و به مروارید کوچک «مَرْجان» گفته میشود. این جواهرات در داخل نرمتنان دوکفهای تشکیل میشوند. هر نرمتن دوکفهای قادر به تولید مروارید است. برخی از این نرمتنان در آبهای شور دریا زندگی میکنند، درحالیکه برخی دیگر در آبهای شیرین و حتی در مناطق مصبها نیز یافت میشوند. (6)
نتیجه:
قرآن به تلاقی آبهای شور و شیرین باوجود یک «برزخ» (حائل) اشاره کرده که مانع از تجاوز کامل آنها به یکدیگر میشود. علم آبشناسی (هیدرولوژی) این پدیده را در مصبها، یعنی محل ریزش آب شیرین رودخانه به آب شور دریا، تأیید میکند؛ جایی که تفاوت چگالی آب شور و شیرین، دو لایه مجزای ازهم، فوقانی از آب شیرین سبک و تحتانی از آب شور سنگین ایجاد میکند. مصبها اکوسیستمهای بسیار پرباری برای انسان هستند و نرمتنان تولیدکننده مروارید در این مناطق یافت میشوند.
پینوشتها:
1. سوره فرقان، آیه 53.
2. سوره الرحمن، آیههای 19-22؛ همچنین سوره نمل، آیه 61: ﴿أَمَّنْ جَعَلَ اَلْأَرْضَ قَرٰاراً وَ جَعَلَ خِلاٰلَهٰا أَنْهٰاراً وَ جَعَلَ لَهٰا رَوٰاسِیَ وَ جَعَلَ بَیْنَ اَلْبَحْرَیْنِ حٰاجِزاً أَ إِلٰهٌ مَعَ اَللّٰهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لاٰ یَعْلَمُونَ﴾؛ «[آیا آن شریکان انتخابی شما بهترند] یا آنکه زمین را [برای موجوداتش] آرام و قرارگاه ساخت و در شکافهایش نهرهایی پدید آورد و برای آن کوههایی استوار قرار داد [تا زیر پای اهلش نلرزد] و میان دو دریا [ی شیرین و شور] مانع و حائلی قرار داد؛ آیا با خدا معبودی دیگر هست [که شریک در قدرت و ربوبیت او باشد]؟! [نه نیست] بلکه بیشترشان اهل معرفت و دانش نیستند.»
3. ابنمنظور، محمد، لسان العرب، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، بیتا، ج 4، ص 41 و 42.
4. ابنمنظور، محمد، لسان العرب، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، بیتا، ج 2، ص 365.
5. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، 1368 ش، ج 10، ص 228 و ج 1، ص 309.
6. قطب، سید، فى ظلال القرآن، بیروت، دار الشروق، چاپ 35، 1425 ق، ج5، ص 2572؛ مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ دهم، 1371 ش، ج15، ص 124 و 125 و ج23، ص 124-128؛ جعفری، یعقوب، تفسیر کوثر، قم، نشر هجرت، چاپ سوم، 1398 ش، ج 7، ص 502-508؛ رضایی، حسین، عرصه سیمرغ (پاسخی قاطع به شبهات کتاب «نقد قرآن سُها»)، قم، پژوهشگاه فرهنگ و معارف قرآن، 1398 ش، ص 229-231.







