پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.

چرا افرادی که امام علی (علیه السلام) و آثار علمی او همچون نهج البلاغه را ستوده اند در نهایت به اسلام یا  تشیع نگرویده اند؟

پاسخ:
در اين باره بايد به دو نكته توجه شود:
الف: عقل به طور كلي به دو قسم عقل نظري و عقل عملي تقسيم مي‌شود. عمده دليل اين تقسيم آن است كه قلمرو درك عقل آدمي به طور كلي دو ساحت است، زيرا گاهي انسان چيزي را درك مي‌كند كه بيرون از حيطه عملي و كار است و فقط جنبه نظري دارد مانند خدا هست، فرشته هست، سه زاويه مثلث با دو زاويه قائمه متساوي است. همچنين ديگر گزاره‌ها كه از جهان بيرون از فكر و انديشه خبر مي‌دهند و پيوندي با عمل انسان ندارند.
گاهي چيزي را درك مي‌نمايد كه در قلمرو عمل و كار قرار مي‌گيرد، مانند: زيبايي عدل، نازيبايي ظلم، خوب بودن ايثار و فداكاري، زشتي احتكار و خودخواهي، اين گونه قضايا جنبه عملي دارد.
ساحت اول درك عقلي را عقل نظري عهده‌دار است. ساحت دوم را عقل عملي. در واقع تقسيم عقل به دو قسم نظري و عملي از دو نوع كاركرد عقل و يا معقولات عقل گرفته شده است.(1)
با توجه به اين مقدمه مي توان احتمال داد اين گونه افراد به لحاظ جنبه ي عقل نظري به اين نتايج مي رسند، ولي وقتي نوبت به عقل عملي مي رسيد به دلايل مختلف تربيتي، اجتماعي، فرهنگي، نفساني و مانند آن توفيق پيدا نمي كنند كه به نداي عقل عملي شان در اين خصوص جواب مثبت بدهند و به آن حضرت ايمان بياورند.
اين مسأله نظير مسأله خداپرستي و مانند آن است مثلا با اين كه خداپرستي يك خواست و نياز فطري است، افرادي برخلاف خواست و اقتضاي غرايز طبيعي خود عمل مي كنند. به عنوان مثال عاطفه و محبت يك پديده ذاتي و طبيعي براي آدمي است، ولي چه بسا افرادي سنگدل وجود دارند كه از عواطف انساني كاملاً بي‌بهره هستند و بدتر از يك درنده در كشتار افراد بي‌گناه و ضعيف عمل مي كنند.
بنابراين مي شود كه انسان حتي برخلاف فطرتش عمل كند چه رسد به خلاف درك معرفت پژوهشي خود.
ب: نكته دوم اين كه مسأله ستودن ربطي مستقيم به مسأله ايمان آوردن ندارد. مي تواند كسي از نظر معرفتي مورد تمجيد واقع شود، ولي به لحاظ عملي مورد قبول و پذيرش نباشد. بخصوص كه نگاه انسان گاهي مؤمنانه است وگاهي معرفت شناسانه كساني كه از حضرت به خاطر آثار علمي اش يا رفتارهاي عدالت محورش تمجيد كرده اند در حالي كه ايمان به امامت او نداشته در واقع نگاهي معرفت شناسانه به ايشان داشته اند و نه نگاهي مومنانه و براي ايمان آوردن.

پي نوشت ها:
1. آيت الله سبحاني، مدخل مسايل جديد در علم كلام، نشر مدرسه امام صادق، قم 1385 ش، ج 2، ص 149.
موفق باشید.