پرسش وپاسخ

آیا اعمال زناشویی در شبهای قدر و یا شبهای عزای امامان اشکال دارد حال چه زن خواهان ان باشد و یا چه مرد؟.

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما در این ماه عزیز؛ و تشکر به خاطر ارتباطتان با مرکز؛
نزدیکی در شب های قدر و شب های عزا، به خودی خود اشکال ندارد. اما در صورتی که انسان مجبور نباشد، بهتر است به جای این کار عبادت و اعمال شب قدر و را انجام دهد و مشغول عزاداری شود.
نزدیکی در هیچ یک از شب های سال اشکال ندارد، ولی کسی که در شب ماه رمضان نزدیکی کند،باید تا قبل از اذان صبح غسل کند.(1)
پی نوشت :
1. سوال تلفنی از دفتر امام خمینی (7743232-0251).

با سلام دختری 18 ساله ام مدت 6 سال گرفتار این مشکل شده ام واخیرا متوجه این قضیه شده ام که باید غسل جنابت میکردم و این مدت که من نمی دونستم تکلیف نماز هایم چه می شود. با تشکر

چنانچه در اثر استمنا مایعی در اوج لذت جنسی از شما خارج نشده باشد، اصلا جنب نشده اید، هر چند کار حرام انجام داده اید. غسل جنابت بر شما واجب نبوده است تا به جهت آن غسل جنابت نمایید. اما اگر در اثر استمنا مایعی در اوج لذت جنسی از شما خارج شد، جنب بوده اید.
حال در این فرض که جنب بوده اید، چنانچه بعد از مدتی غسل حیض انجام داده اید، همان غسل برای جنابت و حیض کفایت می کند . نمازهایی را که بعد از آن تا استمنا و خروج منی بعدی انجام داده اید، صحیح می باشد، همین طور استمنای دوم و سوم و... را محاسبه نمایید.
مجموع نمازهایی را که بعد از استمنا و قبل از غسل حیض انجام داده اید، باید قضای آن را به جا آورید. حالا به هر مقداری اطمینان دارید که از شما قضا شده ،قضای همان تعداد از نمازها را به جا آورید. اگر هیچ غسلی را بعد از اولین استمنا تا کنون به جا نیاورده اید، باید قضای مجموع نمازهای این مدت را به جا آورید.(1)

پی نوشت:
1. آیت الله مکارم شیرازی، مناسک جامع حج، ص186-187، سوال 643.

من با دختری که قصد ازدواج با هم داریم رابطه جنسی در حد لمس داشته ایم. مثلا من آلت خودم رو بروی آلت اون میکشیدم و ارضاء میشدیم ، برخی مواقع هم سکس دهانی داریم،ولی عمل دخول رو انجام ندادیم ، میخوام ببینم این کار همون حکم زنا رو داره؟ و اینکه زنا دقیقا به چی میگن؟

در فرض سؤال که دخول از راه جلو یا عقب صورت نگرفته ، هرچند این نوع ارتباط حرام است اما شرعا به این نوع رفتار زنا گفته نمی شود.
- زنا آن است که مرد و زن نامحرمی بی آن که عقد دائم یا موقت بخوانند یا مرد و زنی که از محارم هستند، با هم از راه جلو یا پشت نزدیکی نمایند و دخول صورت بگیرد، یعنی آلت مرد در آلت زن داخل گردد. دخول هم به مقدار ختنه گاه یا بیش تر صورت بگیرد.
بنابراین تماس بدنی و رابطه که در سؤال مطرح شده است، با نامحرم هر چند شرعا حرام و تکرار این کار از گناهان بزرگ می باشد، لیکن زنای شرعی گفته نمی شود و حکم زنا را ندارد.(1)
پی نوشت:
1.أنوار الفقاهة ،کتاب الحدود و التعزیرات (مکارم) ص 23.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

نزدیکی با زنی که شوهرش 1ساله ترکش کرده و به خارج از ایران رفته و الان دادخواست طلاق داده است

در فرض سؤال زن مذکور شرعا شوهردار حساب می شود. نزدیکی با زن شوهردار علاوه بر آن که حرام است، اگر دخول به مقدار ختنه گاه یا بیش تر صورت بگیرد، آن زن برای همیشه بر آن مرد حرام می شود . بعد از طلاق و تمام شدن عده، زن نمی تواند با مردی که با او زنا کرده است، ازدواج نماید.(1)
پی نوشت:
1.امام خمینی، تحریر الوسیله، ج2، ص 267، کتاب النکاح، القول فی المصاهره و ما یلحق بها؛ مسأله 22 . در مسائلی که رهبری فتوی نداشته باشد و علم به اختلاف فتوای رهبری با امام نباشد، فتوای امام خمینی برای مقلدان رهبری حجت است ( پاسخ سوال های مورد ابتلا از رهبری، سؤال1).

تفاوت عصمت انبیاء و امامان (علیهم السلام) در چه چیزهایی است؟

پاسخ:
روح انسان به لحاظ سیر تکامل و حرکت جوهری می‌تواند از مرتبه آغازین تجرد به عالی‌ترین درجه تجرد راه یابد. درجه تجرد هر روحی، به اندازه سیر و حرکت جوهری‌اش در تحصیل مراتب کمال و تجرد بستگی دارد. هر مقدار روح کامل‌تر شود، درجه متعالی‌‌تری پیدا می‌کند و کمالات و ملکات نورانی کامل‌تری نصیب او می‌شود. یکی از کمالات، ملکه عصمت است، هر گاه ملکه نورانی عصمت به حد نصاب لازم برسد و روح انسان به لحاظ عقل نظری و عقل عملی کامل شود، از هر گونه گرایش ناپسند دوری می‌کند و پیوسته جهت تحصیل ارزشی‌های انسانی و الهی می‌کوشد.
پس از دستیابی روح به ملکه عصمت، به اندازه صفا و نورانیت و درجه وجودی روح، ملکه عصمت او نیز متفاوت خواهد بود. پس ملکه عصمت، دارای درجات است و انسان‌های معصوم با این که همگی از مرتبه لازم عصمت بهره‌مندند، مراتب و درجات عصمت‌شان متفاوت است. (1)
بنابراین، تمام انبیا (ع) دارای عصمت‌اند؛ ولی همه آن ها به لحاظ عصمت در یک مرتبه نیستند. انبیای اوالعزم که در نبوت و رسالت درجه کامل‌تری دارند، در عصمت هم از سایر انبیا برترند.
خاتم انبیا که در همه کمالات وجودی از همه پیامبران برتر است، در عصمت نیز از همه کمال‌تر و دارای عصمت مطلقه است. ائمه به دلیل آن که طینت‌شان برگرفته از طینت خاتم انبیا و پرتوی از نور وجود او است، مثل پیامبر دارای عصمت مطلقه هستند. به همین جهت، پیامبر اسلام، نه تنها از گناه معصوم است، بلکه از آنچه اصطلاحاً ترک اولى نام دارد نیز معصوم است؛ در حالی که انبیای دیگر از ترک اولى معصوم نیستند. (2)
حکیم و عارف بزرگ معاصر، امام خمینی(ره) در این باره سخنی عمیقی دارد و گفته است: انسان در بدو فطرت، دارای نورانیت و سلامت فطری الهی است. اگر از اول تا آخر ابلیس در آن تصرفی نتوانست بکند، انسان الهی لاهوتی است و سر تا پایش نور و طهارت و سعادت است، قلبش نور حق است و جز حق در آن ها تصرف نکند و قوای باطنه و طاهره‌اش نورانی و طاهر است و دارای مقام عصمت کبرایی بالاصاله و دیگر معصومین به تبعیت از آن ذات مقدس دارای آن مقام‌اند و چون اوصیای او از طینت او منفصل و با فطرت او متصل اند، صاحب عصمت مطلقه به تبعیت او هستند و اما بعض معصومین از انبیا، صاحب عصمت مطلقه نیستند. (3)

پی‌نوشت‌‌ها:
1. صادقی، محمد امین، پیامبر اعظم در نگاه عرفانی امام خمینی، ص 48، نشر مؤسسه آثار امام خمینی، 1386ش.
2. همان، ص 50.
3. همان، ص 49.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

از سایت بسیار خوبتان سپاسگزارم . البته من میدانم که مرجعم اذن پدر را واجب میداند . آیا میتوان از مرجع تقلید دیگری استفاده کرد؟آیا مرجع تقلیدی داریم که صیغه ی دختر باکره را بدون اذن پدر مجاز بداند؟

1- طبق نظر مرجع تقلیدتان در ازدواج دایم اذن پدر شرط نیست، اما در ازدواج موقت اذن پدر شرط صحت است. بدون آن عقد صحیح نیست.(1)
2- چنانچه از راه شناخت اعلم به این نتیجه رسیدید که مرجع تقلید دیگری اعلم از مرجع تقلید فعلی شماست، می توانید به او رجوع کنید ،چه نظر او مطابق با نظر مرجع شما باشد و یا مخالف. نمی توان در این مسائل به صورت دلبخواهی عمل کرد و از مجتهدی تقلید نمود که مطابق با میل مان می باشد.(2)
3- در میان فقها و مجتهدان تنها آیت الله بهجت را می دانیم که اذن پدر را شرط صحت عقد نمی دانست، ولی تکلیفا واجب می شمرد، ولی به وی نمی توان رجوع کرد، زیرا رجوع از مجتهد زنده به مجتهد مرده جایز نیست.(3)
پی نوشت ها:
1. آیت الله صانعی، توضیح المسائل، ص405، مساله 2412.
2. آیت الله صانعی، مجمع المسائل، ص26، سوال 36.
3. همان، 8، مساله 12.

از چه زماني شهادت به ولايت امير المومنين علي (علیه السلام) در اذان مرسوم گرديد؟ تاريخچه و نظر فقه شيعه در اين خصوص چيست؟

پاسخ:
«اشهد أنّ علیاً ولى اللَّه» جزء اذان و اقامه نبوده و نیست. هیچ کدام از فقهای شیعه نگفته اند که این جمله جزء اذان است و هیچ کدام گفتن آن را واجب نمی دانند. اما گفتن اذان و اقامه به قصد ثواب اشکال ندارد. صاحب جواهر می گوید:
ذکر جمله اشهد ان علیا امیر المؤمنین در اذان، اگر به قصد جزئیت نباشد، اشکالی ندارد. به موالات اذان ضرر نمی زند، همان طوری که ذکر جمله صلی الله علیه و آله بعد از اشهد ان محمد رسول الله به موالات اذان آسیب نمی رساند. (1)
آیت الله حکیم می گوید: درباره شهادت به ولایت حضرت علی (ع )، شیخ طوسی در نهایه و مبسوط گفته است : روایات غیرقابل اعتمادی شهادت به ولایت را جزو اذان به حساب آورده است، ولی نمی توان به آن ها عمل کرد. اگر کسی این جمله را بگوید، گناه نکرده است، ولی باید دانست که این جمله نه فضیلت اذان و اقامه است و نه از کمال اذان و اقامه است.
علامه در منتهی می گوید: اخبار شاذی که جمله «اشهد ان علیا امیرالمؤمنین» را جزء اذان و اقامه به حساب آورده، قابل اعتماد نیستند. پس از این آیه الله حکیم می گوید: اگر کسی این جمله را به قصد استحباب مطلق بگوید، اشکالی ندارد، چون در حدیثی آمده است: هر وقت کسی لا اله الا الله و محمد رسول الله گفت، باید علی امیرالمؤمنین هم بگوید.
بعد می گوید: در عصر حاضر، جمله اشهد ان علیا ولی الله از شعارهای تشیع گردیده است. اگر کسی به این خاطر آن را بگوید، اشکالی ندارد حتی ممکن است گاهی ذکر این جمله واجب باشد.(2)
در مستند العروه آمده است: ما برای گفتن جمله اشهد ان علیا ولی الله نیازی به ورود نص نداریم، چون ولایت، از متمّمات رسالت، از مقومات ایمان و کمال دین است، به خصوص در این عصر هیچ گونه نیازی به امر دیگری نیست، چون این جمله روشن ترین شعار شیعه و آشکارترین رمز تشیع است. بر این اساس ذکر این جمله، چه در اذان و چه در غیر اذان هیچ گونه اشکالی ندارد. البته این جمله جزو اذان نیست. اگر کسی به قصد این که جزء اذان است، آن را بگوید، کار حرامی کرده است. (3) آیت الله خوئی نیز می گوید براى مرد و زن مستحب است پيش از نمازهاى واجب شبانه روزى (يوميه) اذان و اقامه بگويند. «اشْهَدُ انَّ عَلِيّاً وَلِيُّ اللَّهِ» جزء اذان و اقامه نيست، ولى خوب است بعد از «اشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ»، به قصد قربت گفته شود. (4)
از منابع معتبر استفاده می شود که " اشهد ان علیا" درزمانی امویان به وجود آمد. علت این بود که بنی امیه و مخالفان سرسخت علی (ع)، در قنوت نماز و در منابر خود، حضرت علی (ع) را دشنام داده و لعن می‏ کردند، شیعه به عنوان مبارزه با این کار زشت و ناپسند و غیر شرعی، نام مقدّس حضرت را جهت زنده نگه داشتن یاد و خاطره امام علی " اشهد ان علیا " در اقامه و اذان گنجاند.
فخر رازی در تفسیر سوره فاتحه، در مسأله فقهی جهر به بسم الله می گوید: علی (ع) بسم الله الرحمن الرحیم را در نمازها بلند می گفت و بر بلند گفتن تأکید داشت. وقتی که حکومت و دولت به بنی امیه رسید، آنان از بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم جلوگیری کردند و در ممانعت بسیار تأکید داشتند. علت اصلی جلوگیری این بود که سعی داشتند آثار علی (ع) را از بین ببرند.
بعد می گوید: دلایل عقلی موافق نظر ما است. عمل حضرت علی هم کمک ما است. هر کس علی را امام دین خود کند، در دین و جان خود به زنجیر ناگسستنی چنگ زده است. (5)

پی نوشت:
1.محمد حسین نجفی ، جواهر الکلام ،بیروت، ج 9، ص 86.
2. آیت الله حکیم، مستمسک العروه ، چاپ بیروت ، ج 5،ص 544.
3 .همان ج 2، ص 287 .
4 . توضیح المسائل ،م925و928.
5. فخر رازی ، تفسیر کبیر، ج 1، ص 160.

صفحه‌ها