پرسش وپاسخ
۱۳۹۰/۰۷/۲۲ ۱۴:۳۰ شناسه مطلب: 50783
۱۳۹۰/۰۷/۲۱ ۲۲:۲۲ شناسه مطلب: 50747
۱۳۹۰/۰۷/۲۱ ۰۰:۱۳ شناسه مطلب: 50670
با سلام اوج لذت جنسی یک زن چه زمانی ست؟ سپاس.
سوال شما تا حدودی مبهم است .مشخص نیست که منظور شما از زمان ارگاسم زن به چه معناست، ولی در این مورد توضیح می دهیم.
ارگاسم یا اوج لذت جنسی، حالت فرحبخش روانی و جسمانی است که در اثر تحریک جنسی به دست میآید . زمانی اتفاق می افتد که تحریک جنسی به حد آستانه ارگاسم برسد. نقاطی در بدن زن که بیش ترین تحریک جنسی را دارا می باشند ،شامل کلیتوریس و نقطه جی می باشد. کلیتوریس در خارج مجرا و در محل چسبیدن لب های کوچک آلت تناسلی به هم در بالای آلت می باشد . در اصطلاح عام به آن چوچوله می گویند. نقطه جی یا جی اسپات یک منطقه حساس در داخل مجرای تناسلی و در فاصله حدود 3 سانتی متری از دهانه مجرا و در دیواره جلویی می باشد (نزدیک به سطح شکم).تحریک این دو نقطه باعث خواهد شد تا هنگامی که تحریک به حد آستانه ارگاسم رسید، اوج لذت جنسی یا ارگاسم ایجاد شود.
ارگاسم در زنان از فرایند پیچیده تری نسبت به مردان پیروی میکند، به همین دلیل زمان بیش تری میبرد تا یک زن به اوج لذت جنسی و ارگاسم برسد (به طور میانگین ۱۰ تا ۲۰ دقیقه). ارگاسم در زنان، یک روند اوج گیری و یک روند تخلیه دارد، به طوری که زمان خاصی برای به وجود آمدن آن نمیتوان مشخص کرد .ممکن است زمان آن تا یک دقیقه طول بکشد. در حالی که نشانه ارگاسم مردان انزال و خروج منی است. زمانی که تحریک جنسی به حد ارگاسم رسید، ریلاکسیشن به دنبال یک سری انقباضات ریتمیک واژینال رخ می دهد و فرد ارضا می شود. در زنان چیزی مثل مایع منی نداریم که خارج شود، ولی قبل از ارگاسم به دلیل تحریکات جنسی مایع لغزنده کننده ای ترشح می شود که دیواره های داخلی مجرای تناسلی را لغزنده می سازد. ارگاسم در مردان صرفاً با تحریکات بدنی و تماس ایجاد می شود. در حالی که این پدیده در خانم ها بسیار پیچیده تر بوده و تا حد بسیار زیادی به شرایط روحی و ارتباط عاطفی طرفین بستگی دارد.
موفق باشید.
۱۳۹۰/۰۷/۲۰ ۲۱:۳۹ شناسه مطلب: 50646
چرا با وجود اینکه پیامبر (صلی الله علیه وآله)، حضرت علی (علیه السلام)، را در غدیر به عنوان جانشین خود اعلام کرد با اینکه هزاران نفر در غدیر بودند بعد از فوت پیامبر در ماجرای سقیفه حرفی نزدند؟
جریان غدیرخم در سال دهم هجری یعنی سال آخر حیات پیامبر بود، که خداوند رسول را مامور کرد، پیام مهمی را به مردم ابلاغ کند. آیه 67 سوره مائده در این مورد نازل گشت:
یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل ...؛ ای پیامبر آن چه را که پروردگار تو نازل کرده، به مردم ابلاغ کن. اگر چنین نکردی، گویا رسالت او را ابلاغ نکرده ای.
عده زیادی از مفسران نزول این آیه را درباره ماجرای غدیر می دانند، (1). عده زیادی از مفسران نیز آیه اکمال دین را درباره ابلاغ ولایت علی (ع ) برای مردم ذکر کرده اند، افزون بر این که مردم نه تنها دیدند پیامبر (ص) علی (ع ) را برای بعد از خود به عنوان رهبر انتخاب نمود، همین مردم در غدیر خم با علی (ع) بیعت کردند.
بزرگان سقیفه بنی ساعده (ابوبکر و عمر) ضمن بیعت با علی (ع ) این مقام را به امام تبریک گفتند. عمر بن خطاب اولین کسی بود که به علی (ع ) در غدیر خم تبریک خلافت ولایت را گفت، (2) به این موضوع فخر الدین رازی که از مفسران بزرگ اهل سنت است، در تفسیر خود در ضمن تفسیر آیه 67 سوره مائده اشاره کرده است. احمد بن حنبل در مستند آن را از براء بن عازب روایت کرده است.(3)
نه تنها در غدیر خم بلکه از روز یوم الانذار که دعوت پیامبر علنی شد، ایشان جانشین خود را معرفی کرد. این سیره مستمر پیامبر بود تا این که در غدیر خم به طور علنی و رسمی به جانشینی حضرت علی (ع ) تصریح و تاکید نمود. در همان جا از عموم حاضران و حتی زنان حاضر برای ایشان بیعت گرفت.
بزرگانی از صحابه که در مدینه بودند، با ابوبکر بیعت نکردند؛ ازجمله:عباس - عموی پیامبر - سلمان فارسی، زبیر بن عوام، عمار بن یاسر، مقداد، براء بن عازب، حذیفه بن یمان، عباده بن صامت، ابوالهیثم بن التیهان می باشد؛ البته عده ای نیز که غرض سیاسی داشتند مثل ابوسفیان با ابوبکر بیعت نکرده بودند، (4).
با توجه به جوّ حاکم بر مدینه که مملو از ارعاب و تهدید بود، کسی جرائت نمی کرد که لب بجنباند، در شرایطی که به دختر پیامبر با آن همه سفارش و منزلت آن هم از زبان پیامبر، توهین و جسارت می شود، وضعیت بقیه مشخص است. می شود گفت برای حبس نفس ها با این کارها زهر چشمی از امت اسلام گرفتند.
قضیه سقیفه بنی ساعده یک کودتای سیاسی بود، و موقعی انجام گرفت که هنوز پیکر مقدس رسول گرامی اسلام دفن نشده بود. مسلمانان متحیّر بودند، پس نمی شود گفت که مردم ابوبکر را انتخاب کردند. بهترین تعبیر این است که بگوئیم عده ای مثل عمر بن خطاب و ابو عبیده جراح ابوبکر را انتخاب، و بر مردم تحمیل کردند. از دوری اهل بیت و صحابی بزرگوار و اختلاف و کشمکش بین انصار و مهاجرین بهره گرفتند و جریان سقیفه را به وجود آوردند.
هر چند سرپیچی گروهی از مسلمانان و صحابه از دستور صریح رسول خدا(ص ) جای تاسف و ناراحتی داشت اما امری عجیب و غیر منتظره نبود. این ها از دستور پیامبر برای رفتن به جهاد نیز سرپیچی کردند و کمی سن اسامه بن زید را بهانه نمودند.
تجزیه و تحلیل حوادثی که در مواقع بحرانی اتفاق می افتد، با حوادثی که در ایام عادی جریان دارد ،متفاوت است. بدون تردید رحلت رسول گرامی اسلام (ص ) یکی از بحرانی ترین موقعیت ها برای مسلمانان بود. همچون بحران های گذشته جمع کثیری از جمله ابوبکر و عمر، نتوانستند تصمیم گیری مناسبی بنمایند، بلکه آنچه را که انتظارش می کشیدند، به اجرا درآوردند. (5
شاهد دیگر بر این مدعا این است که سقیفه را انصار تشکیل داده بودند تا از میان خود خلیفه انتخاب کنند در حالی که اجماع مسلمین اعم از سنی و شیعه این است که خلافت از ان انصار نبوده و اینکه انصار به خاطر مصلحت اندیشی در پی امری خلاف رأی پیامبر باشند نشان می دهد احتمال این امر از سوی مهاجرین نیز ممکن است.
پی نوشت ها:
1-الغدير،الشيخ الأميني، سال چاپ: 1397 - 1977 م، ناشر: دار الكتاب العربي - بيروت - لبنان ، ج 1 و 2.
2- الغدیر، روایات غدیر
3- مسند احمد، ج 5، 358 و 356 و 347
4- عبدالفتاح عبدالمقصود، امام على بن ابى طالب، (ترجمه سيد محمّد مهدى جعفرى) ج 1، ص 280. بی تا.
5- نهج البلاغه ، خطبه سوم ، معروف به خطبه شقشقیه ؛ امام علی (ع )، عبدالفتاح عبدالمقصود، ج 1، ترجمه سید محمود طالقانی .
۱۳۹۰/۰۷/۲۰ ۱۵:۳۳ شناسه مطلب: 50615
با سلام خدمت شما.امیدوارم جوابم رو هر چه زودتر بدین.من دختری 23 ساله و مجرد هستم .حدود 1ماه و 20 روزه که در یک دفتر مشغول به کار هتم.صاحبکارم مردی28 ساله ودارای زن و فرزند میباشد.از حدود 2 هفته پیش به من ابراز علاقه کرده و خواهان ارتباط جنسی با من میباشد.ولی من به شدت با او مخالفت کردم و گفتم این کار گناهه ومن از خدا میترسم ولی او میکوید خدا میبخشد.با اصرار زیاد او و به زور او چند مرا در اغوش گرفته وخود از روی لباس به من میمالد تا ارضا شود.و البته 1 بار ارضا شد.حال میخواستم ببینم ایا اسم اینکار زناست؟وایا من که به زور مورد تجاوز قرار گرفته ام گناهی کردم؟در ضمن باید بگویم نمیتوانم به این کار نرم چون هم به پولش احتیاج دارم و هم به خود کار.وابته این هم بگویم که من کمی لذت از در اغوش گرفتن او بردم.ایا گناه کردم؟خدا منو میبخشه؟
اگر بدون عقد شرعی از جلو یا از عقب دخول انجام شود، زنا محسوب می شود. بنابراین کاری که صاحب کار با شما کرده زنا نیست. ولی گناه است و واجب است که توبه کنید و دیگر تکرار نکنید و اگر شما واقعا توبه کنی و تصمیم بگیری که دیگر تکرار نشود انشاء الله خداوند می بخشد.
بخشش خداوند دلیلی نمی شود که انسان آلوده به گناه شود صاحب کار با گفتن این که خدا می بخشد می خواهد سر تو کلاه بگذارد و تورا به فساد بکشد و بدبخت کند. آیا او راضی است که مردی با استفاده از بخشش خداوند با زن او رابطه نامشروع داشته باشد؟
اگر محل کار طوری خلوت است که دیگران نمی توانند به آن جا وارد شوند بودن تو با صاحب کار در آن جا اشکال دارد و نباید در آن جا کار کنی.
آیت الله مکارم فرموده:
بودن مرد با زن نامحرم در جاى خلوت كه ديگرى نمىتواند به آنجا وارد شود اشكال دارد و احتياط واجب ترك آن است و نماز خواندن در آنجا نيز اشكال دارد.
ضمنااگر دختر باکره هستی در ازدواج دائم و موقت باید از پدر یا پدر بزرگت اجازه بگیری وبدون اجازه عقد باطل است.(1)
پی نوشت:
1.آیت الله مکارم توضیح المسائل مسئله 814و2037.
۱۳۹۰/۰۷/۱۹ ۱۹:۰۵ شناسه مطلب: 50558
باسلام وعرض ادب من ازسال دوم یاسوم راهنمایی تابه حال تقریبا از بازیگرای جوان یا شخصیتهایی که خیلی خوش تیپ هستندخیلی خوشم می آید الان من سال اول دانشگاه هستم وهنوز این خصلتی که باهر دید ازبعضی پسرا خوشم می اید یامن است وفقط معطوف به بازیگرانیست وجدیدا شامل همه میشود ومن میترسم ازینکه این خصلت با من بماند وبرای زندگی آینده ام مشکلساز شود من مجردم ولی نمیدانم بااین خصلت اگر روزی برایم خواستگار بیاید چه طورمیتوانم منطقی تصمیم بگیرم لطفا مرا راهنمایی کنید
برای حل مشکلتان، قبل از هر چیز لازم است که اعتقاد راسخی بر آسیب زا بودن اینگونه عشق و علائق بظاهر مقدس داشته باشید. بنظر می رسد بهترین توصیه ای که می توان کرد این است که در مورد فرایند عاشق شدنتان و مؤلفههای آن بیشتر دقت بکنید، و به یک واکاوی دقیق و همه جانبه اقدام نمایید. برای راهنمایی شما جهت حل مشکل، در ذیل به مجموعه ای از علل اشاره می شود.
1. یکی از عواملی که بسیار در فرایند عاشق شدن انسانها مؤثر است، عامل افسردگی است؛ که شامل اموری همچون فقدان معنا برای زندگی، فقدان انرژی، کسالت و سرخوردگی از افراد خانواده و دوستان و... والبته فقدان عشق واقعی به حضرت حق میباشد. تجربیات نشان میدهد که بسیاری از عشقها از افسردگی فرد نشأت میگیرد. در این زمینه مراجعه به یک روانشناس بالینی زن بهترین راهکار برای درمان افسردگی است.
2. افرادی که از عزت نفس بالایی برخوردارند و البته ارزشمندیشان درونی است، نه بیرونی، معمولاً برای هر گونه دل بستگی (از جمله عاشق شدن) فرایند نسبتاً طولانی را طی میکنند و تا به تمام جوانب موضوعِ دلبستگی، اشراف نسبتاً کاملی پیدا نکنند، به راحتی خود را به اموری که ابهامش دهها برابر جنبههای آشکارش میباشد، دلبسته نمیشوند.
3. مسلّماً هیچ فردی صرفاً از طریق دیدن بازیگران سینما و یا حتی مطالعه زندگی نامه آنها نمیتواند به یک صدم هویت و شخصیت واقعی او پی ببرد و اگر فردی خدای ناکرده بخواهد با این فرد (که نود ونه درصد شخصیتش در هالهای از ابهام قرار دارد) روابطی تا مرز ازدواج پیش ببرد، مسلّماً عاقبتی بهتر از افراد عاشقپیشه شکست خورده نخواهد داشت.
4. افراد با ضریب هوشی بالا و به ویژه افرادی که از هوش هیجانی سرشاری برخوردارند، همیشه معترفند که شناختشان حتى نسبت به نزدیکترین افراد پیرامونشان از جمله پدر و مادر با گذر زمان در حال تغییر و تحوّل است، چه رسد به شناختشان نسبت به افرادی که آشناییشان به چند روزیا چند ماه نمی رسد.
در مجموع با توجه برداشتی که از نامه شما داشتم، به نظرم میآید که (الحمد لله) از همه مؤلفه بالا بهرهمند هستید. حال با توجه به تدین، تقوا و عزت نفس و ضریب هوشی بالایی که دارید، حتى اگر این کار شما صد در صد حلال و مباح باشد، ادامه این روند به همین سبک شاید به نفع شما نباشد، چه بسیار افرادی که مرتکب حرامی نمیشوند، ولی ناخواسته و گام به گام بدون هیچ قصد سویی، زندگی آینده خود را به مخاطراتی که هیچ گاه، وقوعش را در زندگی خویش تصور نمیکردند انداختهاند.
در پایان بدون هیچ گونه توصیه یا نصیحتی شما را به تفکر بیشتر در توصیه خود فرا میخوانم. مسلّماً مهم نسیت که شما در ادامه چه مسیری را انتخاب میکنید، ولی شاید بهتر باشد آن راهی را که انتخاب میکنید، به درستی شناخته باشید.