پرسش وپاسخ

اسنمنا به دفعات کم(ماهی یک بار) هم مشکل دارد؟ استمنا به جای زنا؟

استمناء و خودارضایی حتی به تعداد کم هم حرام است و نمی توان به جای زنا هم چنین کاری انجام داد . (1)

پی نوشت:
1. آیت الله مکارم شیرازی، استفتائات جدید، ج 1، ص 369، س 1246.

پسری هستم که مدت 4 سال با خانومی دوست هستم.در این مدت با استناد به ازدواج,با یکدیگر رابطه داشته ایم. متاسفانه ایشان بعداز مدتی توبه کرده و از ادامه رابطه سر باز می زنند. لطفا مارا راهنمایی کنید. باتشکر

متاسفانه فرم مشخصات را کامل نکرده اید. از سن و تحصیلات تان و مرجع تقلیدتان نیز سخن نگفته اید. سوال تان نیز قدری ابهام دارد. مثلا نوشته اید" مدت 4 سال با خانومی دوست هستم. در این مدت با استناد به ازدواج,با یکدیگر رابطه داشته ایم. "منظورتان از عبارت"با استناد به ازدواج,با یکدیگر رابطه داشته ایم"چیست؟ آیا منظورتان از استناد این است که خودتان صیغه عقد خوانده بودید یا اینکه به قصد ازدواج با یکدیگر ارتباط داشته اید؟
برای اینکه بتوانیم راهنمایی مناسب داشته باشیم، نیاز به اطلاعات بیش تری در مورد رابطه ، چگونگی شروع و .... داریم. توصیه می کنیم در صورت تمایل در مکاتبات بعدی در مورد خود و شرایط تان توضیح بدهید تا راهنمایی های کاربردی بیش تری تقدیم شود.
در عین حال لازم است بدانید:
در اسلام ارتباط با نامحرم بدون عقد ،گناه و حرام است. قصد ازدواج داشتن در آینده، نیز بی آن که عقدی خوانده شود، تاثیری در حکم گناه ندارد. رابطه و دوستی پسر و دختری که نامحرم هستند، به گونه‌ای که امروز در جامعة ما وجود دارد و مرزها و احکام شرعی مراعات نمی‌شود، حرام و دارای اشکالات متعدد است.
در برخی از روایات به حرمت هرگونه رابطه بین دختر و پسرنامحرم که خارج از چهارچوب اسلامی است، اشاره کرده و عقوبت سختی را برای کسانی که اقدام به این روابط نمایند، بیان فرموده است.
رسول خدا می فرماید:
من صافح امرأة حراما جاء يوم القيامة مغلولا ثم يؤمر به إلى النار ...(1) ؛ هر کس با زن نامحرمی دست بدهد، روز قیامت دست بسته او را آورده و به جهنم می برند.
بر این اساس اگر منظورتان از"با استناد به ازدواج,با یکدیگر رابطه داشته ایم" این است که به قصد ازدواج با یکدیگر ارتباط داشته اید، توصیه می کنیم با توجه به اینکه این رابطه گناه آلود بوده و در این مدت مرتکب معصیت شده اید، از هم اکنون باید توبه نموده و تصمیم بگیرید رابطۀ شهوت آلود را قطع نمایید. در پی فراهم کردن مقدمات ازدواج باشید.اگر توبه نمایید، طبق آیۀ شریفه ««وَ هُوَ الَّذِی یقْبَلُ التَّوْبةَ عَنْ عِبادِهِ وَ یعْفُوا عَنِ السَّیئاتِ؛ (2) او است که توبه را از بندگانش پذیرا می‏شود و گناهان را می‏بخشد»خداوند قبول خواهد کرد و گناه تان را می بخشد.
اگر منظورتان این است که خودتان، عقد خوانده اید، برای پاسخ لازم است مرجع تقلیدتان را در مکاتبه بعدی معرفی نمایید.
پی نوشت ها:
1. شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة، مؤسسه آل البيت عليهم‏السلام قم، 1409 هجرى قمری، ج 20، ص 198 .
2. شوری (42) آیه 25.

سلام دوستی دارم که تک فرزند 15سالشه است از اوایل مدرسه که باز شده تا بحال به فکر یک دختر افتاده وخیلی به اون فکر میکنه وچند باری آدرس خونه دختر و از بچه ها گرفته وپیش خونشون میرود ولی من که خیلی با آن حرف زدم وهرچه بهش میگم که این کار یکی از سلاح های شیطان که اینکارو نکن ولی فاید ه ای ندارد خیلی به اون دختر وابسته شده حتی اون دختر به ان بچه نه فکری مینه نه چیزی لطفا به من کمک کنید که مشکل این دوستمون که شبیه برادرمه مشکلش حل بشه لطفا جواب رو به این شماره بفرستید چون ایمیل ندارم 09167032388

مشكل اين پسر بر خلاف ظاهر ساده‌اش بسيار پيچيده است. به راحتي نمی توان به حل مساله همت گماشت. متأسفانه در سنين نوجواني بروز چنين علايق نابهنجاري رواج دارد.
اصل علاقمندی، یک اصل ماورایی و رمانتیک نیست. بلکه به جهت یک سری فعل و انفعالات فیولوژیکی و ترشح یک سری هورمون های جنسی، شاهد تلاطم جنسی در دوران بلوغ هستیم؛ ولی خوشبختانه این دوره گذرا است .می توانید با راهنمایی دوست تان در انجام برخی اقدامات پیشگیرانه، به او در گذشتن ازاین دوره حساس کمک کنید.
ماهیت عشق بسیار پیچیده است. اگر باعث کاهش عملکرد قابل توجهی در فرد گردد، رنگ و بوی اختلال نیز به خود می گیرد. در برخی علاقه‌های افراطی که فرد برای مدت طولانی از روند زندگی روزمره‌اش جدا می‌گردد، رگه‌هایی از افسردگی، اضطراب بالا و همچنین رفتار یا افکار وسواسی و... مشاهده می شود.
چون فرد معنای خاصی در زندگی‌اش احساس نمی کند و به نوعی دلمردگی دچار گشته است، به معنای جدیدی در زندگی‌اش به نام معشوق روی می‌آورد یا برای رهایی از اضطراب بالا به دنبال پناهگاهی (که در اکثر موارد در جنس مخالف جستجو می کند) می گردد یا مانند یک فرد وسواسی برای کاهش اضطراب خود مجبور است زود به زود به دیدار معشوقی که به صورت کاذب و موقتی اضطرابش را پایین می‌آورد بشتابد.
به احتمال زياد دوست شما بي بهره از برخي اختلالات مذکور نيست . بحران بلوغ جنسي (که طبیعی این سنین می باشد) و تک فرزندی، نيز بر شدت آن افزوده است. شاید كار زيادي از دست شما برنیايد ، ولی براي جلوگيري از تشديد رابطه بايد توجه ايشان را به نكات ذيل جلب نمود:
1. عزت نفس و خود ارزشمندي دو عنصر كليدي افراد در عدم وابستگي مرضي به غير خود مي باشد. كسي که خود را عزيز مي داند و از درون(و نه بيرون) براي خود ارزش قائل است، هيچ گاه به اين گونه روابط غير عزتمندانه رو نمي آورد. بي ترديد هيچ رابطه عاشقانه خالي از رفتار هاي حقيرانه و خود شكنانه نيست. چرا اسلام مخالف هر گونه عشق مرضي است؟ چون كه هيچ بنده اي حق ندارد خود را نزد بنده ديگر خوار و خفيف نمايد.
2. ايشان بايد متوجه بحران هويت و دوره هويت يابي خود باشد. برخي افراد در دوران بحران هويت سعي مي كنند با وابستگي به افراد مهم (از نظر خود) به بحران پايان دهند .معمولا افراد در رابطه با جنس مخالف يا موافق نوعي هويت كاذب (كه من بودم كه قاپ فلاني را دزديدم) براي خود كسب مي كنند.
اگر فردي به سوال هاي هويتي همچون: من كي هستم ،پاسخ صحيح دهد، هيچ گاه خودش را با ديگري و در رابطه با او تعريف نمي كند: من كسي هستم كه با فلاني فاميلم ، رفيقم و... .
3. با توجه به قرار داشتن در دوران بلوغ جنسي و عشق یکسویه ایشان، اين رابطه پر از انگيزه هاي جنسي است. بديهي است اين رابطه صد در صد آسيب زاست . نمي توان برچسب سلامت بر آن زد. بنابراین بايد بپذيرد كه تشديد علاقه، چيزي جز تشديد اختلالات رواني احتمالي وي را در پي ندارد . اين آب شور نه تنها از عطش ايشان نمي كاهد، بلكه بر عطش ايشان خواهد افزود.
4. تكنيك سود و زيان يكي از تكنيك هاي مهم در درمان اين مساله مي باشد .فرد مبتلا با كمك مشاور مي تواند به محاسبه سودهاي تداوم اين رابطه و ضررهاي آن بپردازد. قطعا ضرر اين رابطه بيش از سود آن است. ایشان با کمک مشاور یا مسئول امور تربیتی مدرسه می تواند نیاز کاذب به دختر مورد نظر را از بین ببرد. به او در مراجعه به مشاورین امر یاری رسانید.
5. به ايشان بياموزيد كه به جاي بغرنج سازي و بزرگ نمايي نياز به رابطه با دختر، به ساده سازي و پيش پا افتاده سازي آن بپردازد .با يك تمرين ذهني مستمر مي توان هر گونه نياز كاذب را به اموري پيش پا افتاده و غير قابل اعتنا مبدل كرد.
6. دوست خود را در زمینه عزت نفس و اعتماد به نفس از طريق مطالعه كتب و مقالات اينترنتي در اين زمينه بالا ببريد. با اتكا به همين معلومات سعي در ارتقای روزافزون سطح عزت نفس و اعتماد به نفس ايشان نماييد

به چه نحو باید مسائل جنسی را یاد بگیریم تا زندگی ام هر روز متنوع تر شود لازم به ذکر است که هیچکدام اهل دیدن فیلم های مستهجن نیستیم

به نام خدا
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با مركز ملي پاسخگويي به سوالات ديني
در پاسخ به سؤال شما مطالبی را در قالب نکات زیر تقدیم می داریم:
1. از آنجا که پرسش شما خیلی کوتاه و مختصر است و شما اطلاعاتی در مورد خود بیان نکرده اید، طبیعی است که فرایند پاسخگویی ما خیلی روشن نخواهد بود. اگر خواستار پاسخ روشن تر و عالمانه ای هستید، در مکاتبه بعدی اطلاعاتی در مورد سن، وضعیت تأهل و مدت زمان ازدواج، مشکلات احتمالی، نوع رابطه های پیشین، هدف از پرسش و... در اختیار ما قرار دهید.
2. بعد از اختیار کردن همسر، رابطه جنسی همسران باید بر اساس اصول معقول و انسانی صورت گیرد و از تنوع لازم برخوردار باشد تا هر یک از زوجین به نحو شایسته و درست از گرایشات جنسی خود بهره گیرند و ارضای لذت بخشی داشته باشند. در ارتباطات جنسی هیچگاه نباید خللی بوجود آید. چرا که در غیر این صورت احتمال بروز مشکلات و مسائل حاد در زندگی زناشویی بیشتر می شود و بنیان زندگی را مورد تهدید قرار می دهد. برای حفظ ارتباط جنسی باید معقولانه کوشش کرد و در صورت وقوع اختلالی در این روابط تا آنجایی که امکان دارد کم و کیف موضوع را مورد بررسی قرار داد.
3. ارتباط معقول و اصولی رابطه جنسی، نشانه عشق و علاقه عمیقی است که بین زن و شوهر وجود دارد. باید از این عامل پیوند دهنده همچون سایر عوامل به نحو موثر استفاده کرد. باید با شناخت نارسایی ها و رفع آن این رابطه را مستحکم کرد. چون ارتباط جنسی چیزی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت. نوع ارتباط جنسی بستگی مستقیمی به فرهنگ، قدرت جسمانی روحی و عوامل دیگر دارد. اما بطور کلی در عمل جنسی افراط و تفریط پسندیده نیست. اگر در عمل جنسی افراط شود برای دو طرف زیان آور است و کمترین ضرر آن ایجاد بی علاقگی و عدم اشتیاق و تحریک پذیری برای نزدیکی است، هر چه فاصله دو عمل بیشتر باشد و روشی به کار گرفته برای هر یک از زوجین، راحت و لذت بخش باشد، میل و اشتیاق بیشتر بوده و عمل نزدیکی با لذت بیشتر انجام می گردد. بهترین روش این است که جنبه تعادل رعایت شود.
4. انجام صحیح رفتار جنسی مستلزم این است که زن و مرد مقداری با کارکرد جنسی خود و همسر آشنا باشند و این آگاهی را نه از طریق فیلم های سکسی و سایت های مستهجن و توقیف شده اینترنتی و نه از طریق دیگر، بلکه از طریق صحیح علمی آموخته باشند. زیرا حرکات سخت و دشوار بازیکنان این گونه فیلم ها و نیز انتقال سینه به سینه این آموزش ها به طور سنتی باعث خطاهای بسیاری شده است که بعضاً غیر قابل اصلاح می باشد.
5. یکی از مشکلات زوجین، این است که می خواهند از هر راهی که شده، درباره جزئیات مسائل جنسی اطلاعات کسب کنند و در رابطه جنسی تنوع ایجاد کنند حتی با تماشای فیلمهای پورنو و سکسی می خواهند رابطه جنسی را یاد بگیرند و سعی می کنند در ارتباط با شریک جنسی خود و در تختخواب، آن حرکات سخت و دشواری که در فیلم ها دیده اند را تقلید کنند. اما غافل از این که این حرکات دقیقاً چیزی نیست که به طرف مقابلشان لذت بدهد و خود و همسرشان را به اوج لذت و کمال آن برساند، در صورتی که راه حل این نیست. بلکه تنها راه حل، اختصاص وقت با همسر و صحبت درباره علایق اوست، به همین خاطر توصیه اکید آن است که زن و شوهر زمان بیشتری را باهم به گفتگوی دو نفره درباره موضوعات زندگی و علایق یکدیگر و مسائل جنسی اختصاص دهند؛ با این روش از علایق همدیگر باخبر می شوند و متوجه می گردند که از چه حد و مرزی نباید عبور کنند و چگونه می توانند رابطه لذت بخش و متنوعی را با هم داشته باشند.
6. تماشای فیلم های جنسی برای زوجین علاوه بر حرمت شرعی که دارد باعث کاهش اعتماد به نفس آنان می شود چرا که رفتارهای اغراق آمیز بازیگران باعث می شود که زوجین درباره طبیعی بودن عملکرد جنسی خود دچار تردید شوند و خود را بسیار ضعیفتر از آنچه هستند، بپندارند. از سوی دیگر، جذابیت های اغراق آمیز و تصنعی چنین فیلم هایی، گاهی باعث می شود جذابیت های همسر، کمرنگ شده و مقایسه منفی بین همسر و آن هنرپیشه ها صورت گیرد که این امر موجب بی میلی جنسی نسبت به همسر می گردد. از طرف دیگر، برخی رفتارهای بازیگران این فیلم ها با وجود جذابیت های بصری، گاه بسیار دردناک و آسیب زننده است و زوجین ناآگاه که سعی در تقلید از آن دارند، موجب بی رغبتی همسر به روابط زناشویی می شود.
7. براي آگاهي از اصول و آداب زناشویی و آمیزشی و نیز انجام صحیح رفتار جنسی و ایجاد تنوع اصولی در آن، منابع زیر خدمتتان معرفی می شود:
1- دائره المعارف روابط جنسی. پدیدآورنده: محمدرضا وفایی، ناشر: وفایی .
2- صمیمانه با عروس و داماد: آنچه همسران جوان باید بدانند. پدیدآورنده: محمود اکبری. ناشر: نور الزهرا 1387.
3- آداب زناشویی. پدیدآورنده: علی اکبری با مقدمه دکتر غلامرضا باهر، ناشر: آئینه دانش.
4- راهنمای روابط جنسی و زناشویی موفق. پدیدآورنده: محمد نامدارمقدم، ناشر: سنبله.
5- دانستنی های زناشوئی: راهنمای روابط جنسی. پدیدآورنده: سهراب جینور، ناشر: مبین اندیشه .
6- دانستنی های جنسی و زناشویی. پدیدآورنده: دیوید روبن، ماندانا گودرزدشتی (مترجم). ناشر: 1381.
7- مسایل جنسی و زناشویی. پدیدآورنده: لطفعلی پورکاظمی. ناشر: ناهید 1387
8- تفاوت های جنسی زن و مرد. پدیدآورنده: جین ریدلی، بهزاد رحمتی (مترجم). ناشر: توانا 1385.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

با سلام شهید مطهری در جلد اول کتاب حماسه حسینی در بخش عنصر تبلیغ در نهضت حسینی در بحث مادر فداکار گفته که در کربلا فقط سه نفر همراه با زن و بچه هایشان به آنجا آمدند و در میان این سه نفر نامی ازهمسران وهب و زهیر نیست. آیا این دو در کربلا نبودند؟ باتشکر لطفا منابع پاسخ به سوال را ذکر کنید.

پاسخ:
شايد شهيد مطهري در آنجا در مقام ذكر تمام بانوان نبوده است از اين رو ذكر تمامي افراد داراي اهميت نبوده است.
اما در بخش هاي ديگر كتاب حماسه حسيني چنين مي آورند:
نقش زن در حادثه كربلا موضوعى است مفيد. ظاهراً تمام زنانى كه نقشى داشته‏اند در جهت خوب بوده است نظير زن زهيربن القَيْن و زن عبداللَّه بن عمير كَلْبى (امّ وَهَب) و رباب دختر امرؤالقيس (همسر امام). ايضاً زنى از قبيله بَكْربن وائل. (1)
و يا در جايي ديگر در باره زهير چنين مي گويد:
جناب زهير زن عارفه‏اى دارد. اين زن مراقب اوضاع و احوال بود. از بيرون خيمه متوجه شد كه فرستاده اباعبد اللَّه آمده است و زهير را دعوت كرده و زهير سكوت نموده است، نه مى‏گويد مى‏آيم و نه مى‏گويد نمى‏آيم. اين زن عارفه مؤمنه به غيرتش برخورد، يك مرتبه آمد خيمه را بالا زد و عتاب آميز گفت: زهير! خجالت نمى‏ كشى؟! پسر فاطمه تو را مى‏ خواهد و تو مردّدى كه جوابش را بدهى؟(2).
حضور اين دو بانو در ماجراي كربلا را مورخان ذكر كرده اند
ام وهب:
وى دختر «عبد» و همسر عبد الله بن عمير كلبى از طايفه ‏«بنى عليم‏» بود. چون شوهرش‏ تصميم گرفت از كوفه به يارى حسين ‏«ع‏»بيرون آيد، ام وهب نيز اصرار كرد تا او را هم باخود ببرد. شبانه به ياران حسين‏ «ع‏» در كربلا پيوستند. روز عاشورا وقتى شوهرش‏ عبد الله بن عمير به ميدان رفت، او نيز چوبى به دست گرفت و به ميدان شتافت؛ ولى امام‏حسين‏ «ع‏» مانع او شد و فرمود:بر زنان جهاد نيست. اما پس از شهادت شوهرش به بالين ‏او رفت و صورت او را پاك مى‏كرد كه شمر، غلامى را سراغ او فرستاد. آن غلام،با گرزى ‏بر سر آن زن كوبيد و او را شهيد كرد. (3)
دلهم يا ديلم:
وقتى سيدالشهدا عليه السلام در راه كربلا به زهير بن قين برخورد و قاصدى به طرف خيمه او فرستاد، ابتدا زهير نمى خواست اجابت كند و بى ميلى نشان داد. ولى همسرش او را تشويق كرد كه نزد امام رود و ببيند كه پسر پيامبر چه مى گويد و با او چه كار دارد؟ همين رفتن بود كه زهير را حسينى ساخت و به امام پيوست.
همسرش نيز همراه او آمد و همراه و همسفر زينب و اهل بيت امام شد. (4)
اگر تشويق و تحريك همسر زهير (دلهم بنتِ عمرو) نبود، شايد زهير توفيق پيوستن به جناح حق و نيل به فوز شهادت در عاشورا را نمى يافت.

پي نوشت ها:
1. مجموعه ‏آثار استاد شهيد مطهرى، ج‏17، ص 668.
2. مجموعه ‏آثار استاد شهيد مطهرى، ج‏16، ص 169.
3. جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، نشر معروف، ص60.
4. مقتل الحسين، مقرّم، ص 208. بي تا.

سلام. میخواستم بدونم وقتی احساس میکنی که به جنس مخالفت نیاز داری باید چیکار کنی؟ با توجه به این که خدا دانای مطلقه مطمئنا اون میدونست یه روز سن ازدواج بالا میره من میخوام بدونم خدا چه راه حلی براش گذاشت خیلی سعی کردم با خوندن معنی و تفسیر قرآن بفهمم اما دستگیرم نشد! راستش من دوساله با یه پسر آشنا شدم. من خودم با توکل به خدا میتونم تا حدی از گناه دوری کنم! اما اون هرچند وقت یه بار قاطی میکنه سر مسائل جنسی و میگه اگه دوستم داشتی بعد از دوسال با هم بودن حداقل میذاشتی دستاتو بگیرم! اون پسر بدی نیست. بعد از زدن این حرفا خودش پشیمون میشه و معذرت میخواد اما من دوست دارم کمکش کنم. راستش میدونم دارم گناه میکنم که با یه پسر غریبه ام! اما اون خانوادش مطلعن و این بهم آرامش میده. از نظر سطح اجتماعی و مذهبی هم به هم میخوریم. میترسم بهش بگم برو چندسال بعد بیا خواستگاریم اما یه دفعه اوضاعش به هم بریزه. خلاصه من تورابطمون دقیقم اما تورو به خدا یه راهی بگید برای خلاص شدن از شر میل جنسی و شیطان و... ازتون ممنونم

متأسفانه یکی از مشکلاتی که امروز به صورت جدی در جامعه ما مطرح است، مشکل جوانان و غریزه جنسی و بالا رفتن سن ازدواج است. این مسئله اگر چه همیشه وجود داشته و تازگی ندارد، اما سخت شدن شرایط فرهنگی ازدواج و دیر انجام شدن آن و وجود عوامل تحریک کننده و آزاد بودن نسبی روابط در جامعه و آمیختگی دختران و پسران جوان و ... به این مشکل دامن زده و آن را بسیار حاد و جدی نموده است.
البته برخی از مشکلات متعددی که امروزه در جامعه در راه جوانان قرار داده شده مصنوعی است، نه واقعی. برخی از مشکلات باید توسط جوانان حل و فصل شود. دختر با کم کردن خواسته ها و تجملات و پرهیز از چشم و هم چشم بازی ها و پسر با تلاش و کوشش بیش تر برای فراهم آوردن مقدمات زندگی اولیه و رشد و ارتقای بلوغ فکری و اجتماعی و... می توانند بسیاری از مشکلات را حل کنند. لذا این سخن که "خدا دانای مطلق است مطمئنا او می دانست یک روز سن ازدواج بالا می رود..." صحیح نیست.
در عین حال می‌پذیریم که امروز شرایط ازدواج به دلایل متعدد سخت شده ، ‌اما آیا نباید به خاطر نتایج بسیار ارزشمند آن (که اکمال دین و تقویت ایمان و نجات و رهایی از عذاب دوزخ و گناه و... بخشی از آن است) سختی‌ها را به جان خرید، یا از بسیاری خواسته‌ها که حتی شاید اهمیت نیز دارد. صرف نظر نمود؟
خواهر گرامی!
غریزه جنسی از نیرومند ترین غرایز در وجود انسان است که خداوند آن را در وجود وی قرار داده و اهداف و مصالح خاصی نیز بر آن مترتب است. تنها راه صحیح ارضای غریزه جنسی ازدواج است. پیامبر اسلام فرمود: «ای گروه جوانان، هر یک از شما که قدرت ازدواج دارد، حتماً اقدام کند، زیرا بهترین وسیله است که چشم را از نگاه های آلوده و عورت را از بی عفتی محافظت می کند». (1)
برقراری ارتباط جنسی با جنس مخالف بدون صیغه ازدواج موقت یا دائم، علاوه بر آن که امر حرامی است، آسیب های بسیار فردی ، شخصیتی، خانوادگی و اجتماعی دارد. اطلاع والدین یک طرف و یا دو طرف هیچ مجوزی برای این رابطه نیست تا زمانی که به صورت قانونی و شرعی نباشد.
نوشته اید : "راستش می دونم دارم گناه می کنم که با یه پسر غریبه ام! اما اون و خانوادش مطلع هستند و این بهم آرامش میده"
خواندن این جمله از دو جهت موجب تعجب و شگفتی من شده! زیرا اول آن که شما می دانی گناه می کنی و این رابطه را ادامه می دهی و دوم اطلاع خانواده پسر از این رابطه غیر شرعی و حرام موجب آرامش شما شده در حالی که قرآن مجید، عامل آرامش را در ذکر و یاد خدا می‌داند: «ألا بذکر الله تطمئن القلوب» آگاه باشید تنها با یاد خدا دل‌ها آرامی می‌گیرد. (2) درخواست من از شما این است که در این گفته خود تامل کنید، آیا شما با تبعیت از شیطان به آرامش می رسی ؟! یا ...
واقعا جای تعجب دارد، با اطلاع از غضب خداوند از ا ین رابطه، دوسال است که در دام شیطان افتاده ای و از او پیروی می کنی تا به آرامش برسی؟ آیا تا کنون در این باره فکر کرده ای؟این جز وسوسه شیطانی نیست؟
متاسفانه فرم مشخصات خود را کامل نکرده اید تا بتوانیم راهنمایی های کاربردی بیشتری تقدیم کنیم. اما در عین حال توصیه ما به شما قطع فوری این ارتباط گناه آلوداست. بترسید از اینکه اثر منفی این نوع ارتباط قبل از عذاب آخرت ، در دنیا دامنگیر شما گردد و هر دوی شما را رسوا نماید. ممکن است اثر این گناه به خانواده های شما نیز سرایت کند و برای زندگی آینده شما ایجاد گرفتاری نماید.
در هر صورت از ارتباطی که تاحال با هم داشته اید، فورا توبه کنید . اگر قصد جدی ازدواج دارید ، از پسر بخواهید تا رسما خواستگاری کند. پیشنهاد ما، نامزد شرعی شدن در شرائط کنونی و به تاخیر انداختن مراسم رسمی ازدواج تا فرصت مناسب است. به این صورت که با توافق خانواده تان، صیغه شرعی اجرا شود تا با هم محرم شوید، ولی مراسم در چند سال بعد انجام گیرد. در این مدت می توانید با هم ملاقات و رفت و آمد داشته باشید. از این طریق تا حدی به آرامش واقعی و شرعی و نیازهای خود می رسید.
البته در نامه تان نوشته اید: " می ترسم بهش بگم برو چند سال بعد بیا خواستگاریم اما یه دفعه اوضاعش به هم بریزه." از شما می پرسم چرا برود و چند سال دیگر بیاد ؟ شاید شما دلیلی داشته باشید که راهکار خاص خود را بطلبد. در صورت تمایل در این باره در نامه بعدی بنویسید تا پاسخ دهیم.
نوشته اید :" من تو رابطمون دقیقم" منظورتان از این عبارت چیست؟ از شما می پرسم رابطه غیر شرعی، دقیق و غیر دقیق دارد؟! شاید منظورتان این است که مراقبم که تماس بدنی با هم پیدا نکنیم. در این صورت لازم است این نکته را تذکر دهم که ارتباط با نامحرم خارج از حدود و چهارچوب شرع اسلام و ضرورت ، به هر شکلی که باشد، تلفنی ، اینترنتی، حضوری و غیر حضوری و هرگونه ارتباط ديگري از اين قبيل جایز نبوده و از گناهان است، گرچه قصد ازدواج داشته باشند و حتی در آينده ازدواج صورت گيرد.
اگر اصلاً قادر به ازدواج حتی به شکلی که گفتیم ،نیستید، قرآن مجید در صورت فراهم نبودن زمینه ازدواج ، راه مقابله با طغیان غریزه جنسی را ، عفت پیشه گی و یا خویشتن داری در امور جنسی می داند و می فرماید: «آن ها که وسیله ازدواج ندارند، باید عفت پیشه کنند تا خداوند آنان را به فضلش بی نیاز کند». (3)
البته این امر، نیاز به مقاومت دارد که در روایات به عنوان جهاد اکبر مطرح شده است. در صورت نیاز به ارائه راهکار های عملی برای کسب عفاف و دوری از شیطان و کنترل میل جنسی غیر از ازدواج، لطفا در مکاتبات بعدی بنویسید تا پاسخ دهیم.
در ضمن با تکمیل فرم مشخصات ما را در ارائه راهکار های مناسب با سن و تحصیلات و شرایطتان یاری کنید.

پی نوشت ها :
1. رضى الدين حسن بن فضل طبرسى، مكارم الأخلاق، انتشارات شريف رضى ،قم، 1412 هجرى قمری، ص197.
2. رعد (13) آیه‌ 28.
3. نور (24) آیة 33.

با سلام

می خواهم بپرسم چرا من ولی خدا روی زمین نشدم؟ لطفا" نگویید خدا می داند رسالتش را در کجا قرار دهد؟ پاسخی محکم می خواهم تا این فکر شوم از سرم بیرون رود.

با تشکر

پاسخ:
اینکه چرا من ولی خدا مانند پیامبر یا امام نشدم، سؤالی است که تفاوتی با این سوالات ندارد؛ مثلا چرا من زن نشدم؟ یا چرا من در قرن اول هجری به دنیا نیامدم؟ چرا من در اروپا متولد نشدم؟ و ...
همه این سؤالات از یک سنخ اند و تفاوت ماهوی با هم ندارند؛ جالب آنکه حتی اگر شما ولی خدا هم می شدید، باز همین سئوال مطرح بود که: چرا من فردی عادی و به دور از مسئولیت نبوت یا امامت آفریده نشدم؟ پس این سؤالات در هیچ شرایطی پایان پذیر نیست و در تحت هر شرایطی، قابل طرح می باشد.
بیایید مسئولیت نبوت و رسالت را مورد توجه قرار دهیم؛ پیامبر شدن همانند رسیدن به هر مسئولیت و جایگاه دیگری، نیازمند اقتضائات و پیش شرط های زمانی و مکانی و روحی و جسمی است که هر فردی از آن ها برخوردار نیست؛ همه این مزایا معلول علت های مختلف و خاص خودند، چنان که زن یا مرد، زیبا یا نازیبا، تندرست یا بیمار خلق شدن ما هم معلول علت های خاص خود است و در دائره ساختار عِلّی و معلولی عالَم تعریف می شود؛ در نتيجه پاسخ اصلي اين كه چرا من پيامبر نشدم آن است كه چون تو در موقعيت خاص نياز به پيامبر و در وضعيت روحي و جسمي مناسب با اين مسئوليت به وجود نيامدي.
يقينا بشر در طول تاريخ و در فواصل معين و در مكان هاي خاصي، نيازمند ظهور افرادي بزرگ و لايق براي انتقال معارف و هدايت هاي الهي به توده جامعه بوده و در اين موقعيت ها، هر فردي كه داراي شرايط لازم و لياقت هاي خاص و در موقعيت مناسب خود بر اساس ساختار علي و معلولي خود متولد مي شد، به اين مقام مي رسيد.
در واقع خدا برای رسانیدن پیام خویش، پیامبرانی را از بین مردم برگزیده است و در هر زمان این شخص برگزیده، دارای بالاترین فضائل اخلاقی است و بین مردم زمان خویش شایسته‏ ترین انسان برای رساندن پیام الهی و به دست گرفتن این مسئولیت بزرگ محسوب مي شده؛ هرچند در اقتضائات بشري تفاوتي با ديگر افراد نداشته است؛ چنان كه در قران آمده:
«قل انما أنا بشر مثلکم؛ ای پیامبر ما، به مردم بگو: من انسانی همانند شما هستم».(1)
پس پیامبر در خصوصيات طبيعي بشري، هیچ تفاوتی با انسانهای دیگر ندارد؛ مثلاً پیامبر گرامی اسلام (ص) بسان سایر انسان‏ها، دارای زندگی عادی و طبیعی بود، اما در عین زندگی عادی، با مجاهدت و کوشش فراوان، مقام بندگی و شایستگی خود را برای دریافت وحی به اثبات رساند و چون در اين موقعيت خاص نيازمندي به پيامبر و بر اساس شرايط و ضوابط خاص قرار داشت به اين مقام رسيد.
از آنجا كه درك اين شرايط و كمالات، تنها در توان خداوند و مبتني بر علم بي نهايت اوست، گاهي اين انتخاب ها براي ديگران سخت مي آيد؛ اما حقيقت آن است كه: خداوند بهترين فرد را در هر زمان براي اين مقام بر مي گزيند و اين يعني حقيقت تعبير قرآن: «الله یعلم حیث یجعل رسالته»؛ (2) که خداوند آگاه تر است كه رسالت خود را در كجا قرار دهد!! ؛ در واقع این خود فرد است که لیاقت خود برای احراز این مسئولیت را برای خود رقم می زند و خداوند با علم بی نهایت خود به این حقیقت عالم و واقف است و این انتخابی بی دلیل و اختیار نیست.
البته موقعیت ها و ضرورت ها در احراز این مقام هم غیر قابل انکار است؛ مثلا اگر فردي بخواهد پيامبر باشد، لاجرم لازم بود كه در موقعيت 1400 سال قبل و در سرزمين حجاز و در شرايط خاص خانوادگي مشخصي به وجود مي آمد كه اگر اين گونه بود، آن فرد ديگر همان محمد بن عبدالله بود نه مثلا آقای فلانی از کشور دیگر!.
در هر حال این ها لوازم و اقتضائات مقام رسالت و نبوت است و الا برای دستیابی به قرب الهی و رسیدن به مقام ولایت خداوند محدودیتی وجود ندارد و کم نبودند انسان های عادی که با تلاش و مجاهدت و بندگی به مقام ولایت و قرب خداوند رسیده و از اولیاء الله شدند.
فارغ از این امر مشکل اصلي اين پرسش آن جاست که: ممکن است تصور شود، در پیامبر شدن، مزیتی است که در نشدن آن نیست که در این صورت تبعیضی بر ما روا داشته شده است؛ اما با توضیح دقیق روشن می شود که اصلا این گونه نیست؛ در واقع میزان مسئولیت و شدت آزمایش الهی و سطح توقعات خداوند از یک بنده با مقام و موقعیتی که خداوند به او اعطا می کند، رابطه ایی مستقیم دارد و هر چه مقام بالا رود، مسئولیت سنگین تر می‏ شود و تلاش و مجاهدت بیشتری می‏ طلبد.
این گونه نیست که این مقام را به کسی بدهند و او دیگر خیالش راحت و آسوده باشد، بلکه هرچه مقام بالاتر رود، مسئولیت‏ ها بیشتر، تکالیف سنگین تر، هجمه‏ های شیطانی بیشتر و تلاش و سختی و مصیبت و امتحان افزایش می‏ یابد؛ بلکه رسیدن به مقام نبوت و یا مقامات بعد از آن هم تنها با گذراندن سختی‏ ها و تلاش‏ ها و امتحاناتی سخت امکان پذیر است، مانند داستان حضرت ابراهیم (ع) و ذبح فرزند و...!!
در هر حال هر انسانی در هر موقعیت و وضعیتی که قرار دارد، اگر به وظایف و تکالیف خود عمل کند و از آزمون های خود نمره عالی کسب نماید، به موفقیت و سعادت کامل رسیده است. وضعیت انسانی عادی که از هوش و درک و معرفت و ایمانی متوسط برخوردار است، اما به همه وظایف خود عمل کرده، همانند وضعیت پیامبری است که با سطع بالای معرفت و عنایات الهی و امدادهای غیبی به وظایف سنگین خود عمل کرده، و در آزمون های خود، نمره عالی گرفته است.
وضعیت این دو فرد همانند سطح دانش آموز ابتدایی و دانشجوی دکترا است که اگر هر دو تلاش کنند، قادرند نمره بیست بگیرند؛ اگر هر دو بیست گرفتند - از یک جهت- وضعیتی مساوی داشته به یک اندازه قابل تقدیرند. شاید بتوان گفت روایاتی که اشاره به همجواری پیامبران با برخی افراد عادی در بهشت دارد(3)، بیانی از این مطلب و صورتی از همین حقیقت باشد.

پی‏ نوشت‏ ها:
1. کهف (18) آیه 110.
2. انعام (6) آيه 124.
3. شيخ صدوق‏ ، أمالي ، انتشارات اعلمى‏، بيروت‏ ، 1400 ق ، ص 298‏.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

 آیا خونی که از پارگی رحم ایجاد میشه یا به عبارتی دختری که باکره بودن خودشو از دست میده نیاز به غسل جنابت داره یا نه؟

اگر دختر بکارتش را به وسیله آمیزش و دخول آلت تناسلی مرد از دست بدهد، نیاز به غسل جنابت دارد (1) و غسل جنابت بر او واجب می شود. اگر بکارتش را به غیر آمیزش از دست بدهد، مثل این که به وسیله ورزش کردن و پریدن یا دستکاری بکارتش را از دست بدهد، غسل بر او واجب نمی شود.

پی نوشت:
1. امام خمینی، توضیح المسائل، مسئله 345 (مطابق با فتوای آیت الله خامنه ای).

صفحه‌ها