اگر دختر پسری را واقعا از صمیم قلب دوست داشته باشد و خیلی دلش می خواهد که فقط با او ازدواج کند ولی پسر فقط به فکر دوستی و هوسرانی باشد، چگونه می توان علاقه اورا جلب کند و او را در کنترل خود درآورد؟؟؟
خواهرگرامی !
نیازهاى عاطفى و غرایز ایام جوانى، آدمى را به سوى «دوست داشتن و عشق ورزیدن» سوق مىدهد. البته این یک امر طبیعى و غریزى است. کم تر مىتوان راهى براى گریز از آن پیدا کرد. از آن جا که جاذبه بین دو جنس مخالف (زن و مرد) مخصوصا در سنین جوانى بسیار شدید است، آنچه مهم می نماید، کنترل عقلایى بر احساسات و پرهیز از مخاطراتى است که ممکن است فرد را به گرفتارىهاى مختلف روحى و جسمى دچار سازد.
بر اساس آنچه که بیان کرده اید ،به نظر می رسد دختر به قصد ازدواج با پسر دوست شد، ولی هدف پسر تنها هوسرانی و سوء استفاده از دختر می باشد.
البته این چیز تازه ای نیست، زیرا بر اساس تجربیات و تحقیقات متعدد در دوستی های پسر و دختر( قبل از ازدواج) دختران به امید ازدواج و اکثر پسرها به قصد هوسرانی و ارضای غرایز خود با یکدیگر رابطه دوستانه برقرار می کنند. در نهایت معمولا پسر زیر قول و قرارهای خود می زند و دختر را با وضع اسفناکی رها می کند.
سرانجام، تنها چیزی که بعد از این دوستی ها عاید دختران می شود ، شکست عاطفی و گاه آسیب جسمیی است که تا مدت ها و حتی گاهی تا اخر عمر گریبانگیر آن ها خواهد بود.
واقعا جا دارد که از این خانم پرسیده شود: چگونه می تواند محبت خود را خرج کسی بنماید که ارزشی برای او قایل نیست و تنها قصد سوء استفاده از او را دارد؟ چگونه آگاهانه همه ارزش، انسانیت و عزت خود را برای جلب محبت چنین شخصی له می کند؟
اگر پسر اولين فردي است كه به وي علاقه مند است و عاشق شخصیت او گردیده، تنها و آخرين فرد روي زمين نيست كه مي تواند دختر را خوشبخت كند، بلكه چه بسا بهتر از وي يافت خواهد شد. کافی است ذهنش را از او منصرف کند و به آینده بهتر بر اساس واقعیت ها بیندیشید.
در حقیقت اظهار عشق و علاقه یک طرفه و محبت از سوي دختر، تجسّم بخشيدن به ذلّت و زبوني خود و بي شخصيّت جلوه دادن خويش است. چون زن مجذوب است، نه جاذب، محبوب و معشوق است، نه عاشق و طالب. يعني اصلاً ساختار وجود دختر به گونهاي است كه ديگران را به سوي خود جذب ميكند و آن ها به سوي او گرايش مييابند.
اسلام براي زنان و دختران وقار و شخصيّت خاصّي قائل است. به هيچ وجه به آنان اجازه نميدهد كه به بهانه دوست داشتن يك پسر، به او اظهار عشق و علاقه نمايند. در اين جهت آن قدر حسّاس است كه به دختران عفيف توصيه ميكند كه بر خلاف مردان، مغرورانه راه روند، متكبّرانه حرف بزنند، وقار خود را نشكنند. در حرف زدن و برخوردهاي خود با مردان، تواضع و فروتني نشان ندهند. صدا و لهجه خود را تغيير ندهند. با متانت كامل برخورد نمايند.
دختري كه چنين باشد ، جوانان غيور كه طالب همسران خوب و ايده آل هستند، به سراغ او خواهند رفت.
اصولاً اظهار محبّت دختر به پسر، اين سوء ظنّ را در ذهن پسر ايجاد خواهد كرد كه از كجا معلوم دختر تاكنون به چند جوان ديگر نيز ابراز علاقه نكرده باشد.
با توجه به مطالبی که بیان شد ،نکات مهمی را برای حل مسئله بیان می کنیم:
1. اگر دختر خانم با پسر رابطه دارد ،در اسرع وقت رابطه باید قطع شود. ادامه رابطه حتی اگر به ازدواج بینجامد، آثار خیلی بدی( همچون سوء ظن زن و شوهر به یکدیگر و...) را خواهد داشت . به احتمال زیاد چنین رابطه ای به ازدواج منتهی نخواهد شد. تنها آسیب های روانی آن برای دختر خواهد ماند. پس بهتر است همین حالا قاطعانه و با اعتماد به نفس به رابطه پایان بدهد. اگر پسر مشتاق ازدواج باشد ، رسمی اقدام خواهد کرد.
2. صرف دوست داشتن و علاقه يک طرفه دختر هيچ دردي را دوا نميکند. آنچه که در اسلام و روانشناسي به عنوان يک اصل مهم، مورد تأکيد قرار گرفته، پيشگيري از عشق و علاقه يک طرفه است، يا حتي عشق دو طرفه اي که بر مباني عقلي و شناختاري استوار نيست.
3.اسلام معتقد است هر دختر پاکي بايد با حفظ نگاه خود از نامحرم (چه مؤمن و چه غير مؤمن) و کنترل احساسات و هيجانات عاطفي و... ابتلا به وابستگي شديد عاطفي و رواني را از ابتداي کار جلوگيري نمايد . اگر فردي به هر دليلي اين اصل عقلي و شرعي را جامه عمل نپوشاند، تبعاتش چيزي جز علاقه يک طرفه، وابستگي افسردهوار، کاهش عملکرد، اضطراب و تشويش ذهني، احساس حقارت و تضعيف عزت نفس، ازدواج بياساس و چه بسا دوري از خدا نخواهد بود، پس شايد عقلانيتر اين باشد که به جاي پيشروي در راهي که قویاً چيزي جز ناکامي، کاهش عزت نفس و از دست دادن برگههاي برنده (که لازمة هر ازدواج موفقي است) نيست ، به بازسازي شخصيتي خود بپردازد. خاطر نشان ميکنیم که همه مردهاي سالم (نه غير سالم و افسرده و...) از زنان عاشق و شيدا پس از مدت خيلي کوتاه منزجر شده و احساس دلزدگي مينمايند.
4. بهتر است تا زماني كه كسي به خواستگاري او نيامده است، فكر و ذهن خود را از مسائلي مربوط به ازدواج، خالي كند . مي تواند با عمق بخشيدن به مطالعات و فعاليت هاي علمي در زمينه رشته تحصيلي خود، به يكي از امتيازات و ارزش هايي كه مي تواند براي آينده و خوشبختي اش مؤثر واقع شود، دست يابيد .
ثانياً با كم تر فكر كردن در اين زمينه و از طرف ديگر توجه نمودن به تحصيل و مطالعه و پيشرفت هاي علمي، اعتماد به نفسش بيش تر خواهد شد.
5. مطمئن باشد با حفظ شؤون اخلاقي و ديني و رعايت وقار، متانت و حجاب كامل، بهتر خواهد توانست خود را از دام خطا و لغزش حفظ كند. بي ترديد جوانان غيرتمند، اهل زندگي و وفا و عشق و متدين و همشأن او سراغ افرادي چون او خواهند آمد .
به نظر ما بهترین کار قطع رابطه و آزاد شدن از بند علاقه بد سرانجام است. در اثر مجاورت نه تنها نخواهید توانست او را تغییر داده ،بلکه پس از وابستگی ،تسلیم خواسته های پلید و نامشروع او نیز خواهید شد. البته این روزها وقایعی از این دست برای ما کاملاً آشناست. اما برای ترک رابطه نامتناسب در زیر راه های رهایی بیان می شود:
1.سعی کند به هیچ وجه با او برخورد نداشته باشد. در بیرون هیچ آثاری از پسر را جلوی دید خود نداشته باشد، مانند عکس،شماره تلفن و یادگاری های و... آن ها را محو کنید.
2. لیستی از نقاط منفی پسر و مشکلاتی که الان و بعد از ازدواج با او برایش ایجاد خواهد کرد بنویسد. هر روز مرور کند تا نگرشش نسبت به پسر منطقی تر شده و احساس ناراحتی و یا به عبارتی تنفر از او ایجاد شود.
3. درباره امتیازات قطع رابطه نیز با خود فکر و سعی کند با خوشحالی از اینکه با او ازدواج نکرده ،مطالبی را یادداشت کند.
4 . سعی کند حداقل دو ماه با انجام این تکنیک ها افکار و تصاویر مربوط به ایشان را از ذهنش پاک کند ،به حدی که اصلا تصویر ذهنی پسر را به خاطر نیاورد. بعد هم حتما با یک مشاوره برای کمک به یک ازدواج عاقلانه کمک بگیرید.
5. سعی کند بدون خود سرزنشی و مقایسه، نقاط مثبت و خوبی های خودش را فراموش نکند. با نوشتن و مرور و نادیده و بی ارزش نکردن آن ها به آینده خوشبین و امیدوار باشید.
6. انجام کارهایی مانند ورزش های دست جمعی، تعاملات اجتماعی، سرگرمی و تفریح و پرهیز از تنهایی بسیار مفید هستند.
7. ساعات و لحظاتی که با او ارتباط داشته ،بسیار وسوسه برانگیز خواهد بود. بنابراین باید با تغییر موقعیت فیزیکی و سر گرم شدن به کاری که عمدا در این ساعات در نظر خواهد گرفت و با آرام سازی ذهنی سعی می کند با وسوسه ها مبارزه کند.
8. هنگام هجوم افکار و تصاویر پسردر ذهن بدون پرورش و فکر کردن مکان را ترک کرده یا توجه و تمرکزش را به چیزی جلب کند ،مثلا با قطع کردن افکار مشغول گفتگو با یک فردی شود. با عجله آن مکان را ترک کند. با روشن کردن تلویزیون سعی در تمرکز دیداری و شنیداری نسبت به نوع برنامه و حتی نوع لباس های مجریان و بازیگران و اسامی آن ها داشته باشد.