۱۴۰۰/۰۵/۱۲ ۱۱:۰۴ شناسه مطلب: 98365
پرسش:
آیه مباهله را به همراه معني و شأن نزولش را توضيح دهيد؟
پاسخ:
فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكمُْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنفُسَنَا وَ أَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتهَِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَليَ الْكَذِبِين(1)
هرگاه بعد از علم و دانشي كه (درباره مسيح) به تو رسيده، (باز) كساني با تو به محاجّه و ستيز برخيزند، به آنها بگو: بياييد ما فرزندان خود را دعوت كنيم، شما هم فرزندان خود را ما زنان خويش را دعوت نماييم، شما هم زنان خود را ما از نفوس خود دعوت كنيم، شما هم از نفوس خود آن گاه مباهله كنيم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهيم.
رسول خدا (ص) به دنبال مكاتبه با سران جهان، نامهاي خطاب به اسْقُف «نَجْران» (شهري در 910 كيلومتري جنوب شرقي مكه) نوشت و مسيحيان آن ديار را به اسلام دعوت نمود.
در اين نامه، اعلامشده بود كه اگر اسلام را نميپذيريد يا جزيه بپردازيد تا تحت حمايت حكومت اسلامي قرار بگيريد، يا مهيّاي نبرد شويد. اسْقُف كه در کتابهای آسماني، بشارت ظهور پيامبري را كه بعد از عيسي علیهالسلام مبعوث ميشود، خوانده بود، تصميم گرفت نمايندگاني به مدينه گسيل دارد.
هيئت عالیرتبه مسيحي، براي مذاكره و تحقيق پيرامون مسائل اسلام وارد مدينه شد. وقتي به مدينه رسيدند، در كمال آزادي به انجام مراسم مذهبي خود در مسجد مدينه پرداختند. سپس بحثهاي مفصلي درباره حضرت عيسي علیهالسلام شروع شد. رسول خدا (ص) درباره عيسي (ع) فرمود: «إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَي ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَي مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِنْه»(2) «او آفريده و بنده خداست كه خداوند او را در رَحِم مريم پديد آورد.»
نمايندگان مسيحي ميگفتند: «عيسي فرزند خداست. زيرا كه مريم بدون همبستری با مردي، او را زاده است.» در پاسخ؛ آيهاي نازل شد و رسول خدا (ص) پاسخ داد: «إِنَّ مَثَلَ عيسي عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»(2) «چگونگي خلقت عيسي، همانند خلقت آدم است كه خداوند او را از خاك آفريد.»
يعني: اگر نداشتن پدر دليل فرزندي خداست، آدم كه نه پدر داشت و نه مادر، به فرزندي خداوند شايستهتر بود.
مذاكرات و بحثها ادامه يافت. مسيحيان در برابر منطقِ استوار پيامبر اكرم (ص) خاموش مانده بودند؛ اما تعصب بيجا مانع از پذيرش حقيقت و ايمان بود.
فرشته وحي فرود آمد و آيه مباهله را نازل نمود و به پيامبر (ص) امر شد تا آنان را به مباهله دعوت كند.
يعني هر دو گروه به صحرا روند و در زمان معيّن به درگاه خداوند نيايش كنند و هرکدام، بر آنکس كه دروغگوست لعنت فرستند.
وقت مباهله فرارسید. رسول خدا (ص) از ميان مسلمانان و بستگان خود فقط چهار تن را انتخاب نمود كه در اين حادثه تاريخي شركت نمايند: علي عليه السلام، فاطمه دختر گرامي پيامبر (ص)، حسن و حسين (ع). زيرا در ميان تمام مسلمانان، انسانهایی پاكتر و باایمان تر از اين چهار تن وجود نداشت.
بنابراين مراد از «ابناءنا» در آيه شريفه منحصر به امام حسن و امام حسين (ع) و «نساءنا» فاطمه زهرا (س) و «انفسنا» علي (ع) هست و روايات دالّ بر اين مطلب به حدّ تواتر نقلشده است.(4)
رسول خدا (ص) به همراهان سفارش كرد هنگامیکه بدانجا رسيديم شما دعاهاي مرا آمين بگوئيد.
آنگاه باشکوه معنوي بیمانندی درحالیکه حسين (ع) را در آغوش گرفته بود و دست حسن (ع) را در دست داشت و فاطمه و علي (علیهماالسلام) پشت سر پيامبر (ص) حركت ميكردند، قدم به محل موعود ميگذارد.
وقتي چشمان منتظر مسیحیان به قيافههاي نوراني و ملكوتي رسول خدا (ص) و همراهان وي، افتاد اسقف اعظم آنان گفت: «چهره هائي را مشاهده ميكنم كه اگر رو به درگاه الهي كنند، اين بيابان به جهنمي سوزان تبديل ميگردد و دامنه عذاب به سرزمين نَجْران كشيده ميشود. بيم آنست كه تمام مسيحيان نابود شوند.» سرانجام آنان به پرداخت جزيه تن دادند و قرار شد ساليانه دو هزار حله و سي زره آهنين به مسلمانان تقديم كنند.(5)
پینوشتها:
1. آلعمران (3)، آيه 61.
2. نساء (4)، آيه 171.
3. آلعمران (3)، آيه 59.
4. براي مطالعه تفصيلي اين روايات ر.ك: آیتالله مكارم شيرازي، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، 1374 ش، ج2، ص 583.
5. آیتالله مكارم شيرازي، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، 1374 ش، ج2، ص 578.