پرسش وپاسخ

خواهش میكنم كه كمكم كنید و راه درست زندگی رو بهم نشون بدین؟
بنا به نظر برخي مراجع معظم تقليد، اذن ولي براي ازدواج دختر لازم است و پسر، نيازي به اذن ولي براي عقد موقت يا دائم ندارد. با اين وصف، مشكل ارتباطي شما ...

من 2سال بایك پسری اشنا شدم فقط روز اول اشنایی همدیگرو دیدیم اون بخاطر اینكه دچار گناه نشه حاضر نمی شد منو ببینه به پدرم زنگ زد ازم خاستگاری كردعموش فوت كردچون روحیه باباش خیلی بد بودمدتی صبر كردیم الان باباش راضی شدولی متاسفانه داداشش تصادف كرد و عمرشو دادا به شما الان اون احتیاج به همدردی داره با اینكه هردوتامون می دونیم گناه هست قصد داریم همدیگرو ببینیم آخه خانواده ی اونا عزادارهستند و روحیه مساعدی واسه خاستگاری ندارند ازتون خواهش میكنم كه كمكم كنید و راه درست زندگی رو بهم نشون بدین؟

بنا به نظر برخي مراجع معظم تقليد، اذن ولي براي ازدواج دختر لازم است و پسر، نيازي به اذن ولي براي عقد موقت يا دائم ندارد. با اين وصف، مشكل ارتباطي شما نه از جانب والدين ايشان، بلكه از جانب والدين شما مي باشد. اگر والدين شما به اين ازدواج رضايت دارند، مي توانيد با كسب اجازه پدرتان به جاري ساختن صيغه محرميت مبادرت ورزيد و اگر پدرتان به اين ازدواج رضايت ندارد، كل ارتباط شما چه به ازدواج بينجامد، چه نينجامد، چه پدر نامزدتان راضي گردد و چه نگردد، زير سؤال است و تداوم آن به هيچ وجه به صلاح شما به عنوان يك دختر نمي باشد.

هر چند شما در شرايطي نيستيد كه پذيراي هيچ حرف مخالفي باشيد، ولي بايد متوجه شرايط خطير خود باشيد. هر گونه احساسي كردن اين رابطه، به حساس شدن آسيب زاي آن مي انجامد و در كوتاه مدت يا ميان مدت، به ضرر طرفين تمام خواهد شد.

در اين مرز و بوم هزاران پسر نامحرم نيازمند همدردي هزاران دختر نامحرم ديگر مي باشند و نمي توان با چشم بستن بر حقايق شرع و قانون، به توجيه اين روابط به بهانه همدردي پرداخت. همدردي اگر در چارچوب شرع و قانون صورت پذيرد، امري صددرصد پذيرفتني است؛ ولي خارج از اين چارچوب، باطني جز دردافزايي ندارد.

ناگفته نماند كه ما هيچ گونه اطلاعی از ملاكمندي و معيارمندي انتخاب طرفين نداريم و چه بسا همه اين بحث ها به دلیل عدم ملاكمندي و معيارمندي، از اساس بيهوده باشند.

در مجموع، بايد گفت اگر اولاً: انتخاب خود را عاقلانه و نه عاشقانه مي دانيد. ثانياً: آن را ملاكمند و معيارمند مي دانيد. ثالثاً: اين پسر شرايط اوليه ازدواج را دارد. در اين صورت، به جاي تمركز بر رضايت والدين ايشان، بر رضايت والدين خود به اين ازدواج تمركز نماييد. خواستگاري ايشان از خانواده شما، متوقف بر حضور فيزيكي والدين ايشان نمي باشد و ايشان مي تواند صادقانه با بيان حوادث پيش آمده به خواستگاري رسمي از شما بپردازد. اگر جواب والدين شما مثبت بود، شما مي توانيد با رضايت و اذن پدر با ايشان محرم گرديد يا بدون صيغه محرميت و با رعايت حدود شرعي با اشراف والدينتان به رابطه محدود با ايشان بپردازيد. بي شك، نظر اوليه ما روان شناسان، عدم ورود دختران به اين گونه ازدواج هاي فرسايشي و پر حاشيه مي باشد و تا زماني كه مي شود بدون حاشيه به خانه بخت پا گذاشت، چرا بايد ماه ها و سال ها روح و روان خود را براي يك ازدواج معمولي با يك پسر كاملاً معمولي فرسوده ساخت.

همواره خواهان ازدواج با قيد مصلحت و حكمت الهي باشيد و با چشمان باز به حكمت هاي پيدا و پنهان اين حوادث نسبتاً غير طبيعي در زندگي پسر باشيد.

به سربازی نرفته من از شما خواهشمندم كه در این زمینه راهنمائیم كنید؟
در رابطه با سوال شما باید عرض نمایم كه ازدواج زمينه ها و شرايط خاصي را می طلبد. پسر و دختری كه قدم در راه ازدواج مي گذارد بايستي ملزومات اين امر را فراهم كنند..

یكسال است كه با پسری دوست هستم. من و او همدیگر را دوست داریم هم پسر دایی من و هم دوست دختر قبلیه اون خیلی مزاحممون می شند و همش بین ما دو به هم زنی می كنند. خانواده من و فامیل همه خبر دارند به جز داداشم و بابام. چكار كنم كه اون دو تا مزاحم وارد زندگی ما نشوند؟ و چگونه به پدرم و برادرم بگویم كه من اون را دوست دارم؟

این پسر من را برای ازدواج می خواد و همه خانواده اون خبر دارند و 18 سال دارد و الان مشغول درس خواندن است و هنوز به سربازی نرفته من از شما خواهشمندم كه در این زمینه راهنمائیم كنید.

در رابطه با سوال شما باید عرض نمایم كه ازدواج زمينه ها و شرايط خاصي را می طلبد. پسر و دختری كه قدم در راه ازدواج مي گذارد بايستي ملزومات اين امر را فراهم كنند، و گرنه زندگی مشترك شان بسیار آسیب پذیر بوده و به مجرد وزیدن نسیم كوچكی از مشكلات فروخواهد ریخت، حال باید از شما پرسید كه شما و ایشان  چه مقدار در مورد اين ضوابط و ملاكها آگاهی دارید؟! با هم  مروري كوتاه بر اين شرايط خواهيم داشت تا موضوع روشن تر شود؛ یكی از ملاكهای اولیه ی ازدواج بلوغهاي چندگانه است،  اين بلوغ ها از اين قرارند:

1- بلوغ جسمي (تغييرات فيزيكي و شيميايي بدن)؛

2- بلوغ جنسي (رشد اندامهاي جنسي براي توليد مثل)؛

3- بلوغ عاطفي (تمايل به دوست داشتن سالم ديگران نه بر اساس منفعت طلبي شخصي)؛

4- بلوغ يا استقلال از والدين (چنين فردي بدون حمايت همه جانبه از طرف والدين و بدون نياز هميشگي به نظر خواهي از جانب آنان به زندگي خود ادامه مي دهد. به عبارتي او چسبيده به والدين يا وابسته به آنها نيست و خودش مي تواند براي زندگيش تصميم بگيرد)؛

5- بلوغ اقتصادي (كسب درآمد و تأمين احتياجات زندگي روزمره بدون وابستگي مالي به ديگران  يا والدين)؛

6- بلوغ اجتماعي(آخرين مرحله بلوغ كه فرد در اين سن كه حدود 23 سالگي است براي زندگي اجتماعي آماده شده و نحوه ارتباط صحيح بدون تحت فشار قرار گرفتن غرايز را يادگرفته است و كمتر تابع جريانات زود گذر خُلقي مي شود و به عبارتي ثبات عاطفي پيدا مي كند.

 با توجه به نكات ذكر شده سخت نيست كه حدس بزنيد كه ايشان در كدام مرحله قرار دارند و چه مقدار از بلوغهاي ياد شده را كسب كرده است. فردي كه در سن هجده سالگي و مشغول به تحصيل است چه برنامه اي براي يافتن كار و تأمين معاش خانواده دارد؟  چه مقدار زمان طول خواهد كشيد كه وي بتواند به استقلال مالي و شغل مناسب دست يابد؟  دوره خدمت سربازي كه با احتساب آمادگي و خارج شدن از فضاي آن دو سال طول مي كشد را به اين مدت اتمام تحصيل و يافتن شغل اضافه كنيد، زمان چقدر مي شود؟   در تمام طول اين زمان روابط شما چگونه خواهد بود؟  پدر و مادر شما در صورت اطلاع يافتن از اين جريان اجازه خواهند داد در طول اين مدت شما با ايشان در رابطه باشيد؟  آيا اجازه خواهند داد كه شما اين مدت را عقد شده بمانيد تا شرايط ازدواج فراهم شود؟  احتمال اين وجود دارد كه والدين شما بگويند كه چون هم درس و هم كار و هم سربازي مانده و براي حل اين جريان چند سال وقت لازم است ما از موقعيتهاي مناسب ازدواج براي دخترمان چشم پوشي نمي كنيم؟  و يا اينكه شايد ايشان بعد از اين چند سال منصرف شده و تمايلي به ازدواج با شما نداشته باشند؟(زيرا با توجه به سن ايشان كه در اوايل جواني هستند اين تغيير عقيده بسیار محتمل است. زیرا اقتضای این سن سوار شدن بر بال احساسات و آرزوهاست  به طوری كه مخصوصا پسران جوان كه از جهت عاطفی ضعیف ترند هر روز از بامی برخاسته و بر بامی دیگر فرود می آیند به امید اینكه گم شده خود را بر بام جدید بیابند همانطوری كه نوشته اید دوست پسر شما نیز قبلا به یك دیگر علاقمند بوده و از این قاعده مستثنی نمی باشد! البته این قضیه مختص ایران نیست و مشكلی جهانی است و هر روز ميلیونها دختر و پسر در جهان بدون در نظر گرفتن ملاكهای اساسی با هم ازدواج میكنند و بسیاری از این ازدواجها در همان اوایل دچار تنش های بسیار شده و از هم می گسلد! دختر و پسری كه در ابتدا عاشق هم بوده اند با گذشت مدت كوتاهی از زندگی مشترك و رو به سردی گراییدن عوامل احساسی و عاطفی،  با رو آمدن تعارض ها و اختلافات اساسی شخصیتی و خانوادگی مواجه می شوند و راه حل را در طلاق می جویند، بسیاری از موارد بوده است كه مشاور قبل از ازدواج،  به خاطر ناهم خوانی های شخصیتی و غیره؛ دختر و پسری را  از ازدواج با همدیگر برحذر داشته ولی آن دو بخاطر عشق شدیدی كه به هم داشته اند ازدواج كرده اند و بعد از چند ماه با سر و ضعی نامناسب كه حاكی از درگیری های فیزیكی آندو بوده! برای جداشدن از هم مراجعه نموده اند. پرفسور آرون تی بك كه یكی از مشاوران قبل از ازدواج مشهور می باشد بسیاری از مشكلات ایچنینی را در كتاب جالب خود به نام« عشق هرگز كافی نیست» گرد آوری نموده اند كه شما می توانید با تهیه ی این كتاب و مطالعه ی آن نسبت به بسیاری از مسائل روشن شوید و با چشم باز در این مسیر حركت كنید این كتاب را مهدی قراچه داغی به فارسی ترجمه كرده و توسط انتشارات ذهن آویز چاپ شده است.

    خواهر گرامي!

هدف ما از طرح اين مباحث به هم ریختن و آشفته كردن ذهن شما نيست بل مقصود ما اینست كه با چراغ روشن در این راه پر پیچ و خم و سنگلاخی قدم بردارید و از پشیمانی های بعدی مصون باشید. پشیمانیهایی كه سود چندانی ندارد و موجب آسیب های زیادی به روح و روان شما خواهد شد و این آسیب ها در بسیاری از موارد مخصوصا برای دختران، جبران ناپذیر است. به هر حال هدف ما، مطرح كردن واقعيات با توجه به تجارب بسیار گسترده ی مركز ما ما در این زمینه بود و تصمیم نهایی با شما است. چه آنكه فرد براي تصميم درست در مرحله اول نيازمند اطلاع و آگاهي همه جانبه در مورد قضيه اي است كه می خواهد در مورد آن تصميم بگيرد.

    خواهر گرامی!

 در سئوال خود اشاره كرديد كه پسر دايي شما و دختري از فاميل ايشان مزاحم شما هستند و مدام در پي برهم زدن رابطه شما هستند. ذكر اين نكته مهم است كه نحوه برخورد ديگران با ما توسط خودمان تعريف و بيان مي شود. ما با رفتاري كه از خود نشان مي دهيم به ديگران مي فهمانيم كه چقدر مي توانند با ما در ارتباط باشند و به حريم خصوصي ما نزديك شوند. اين امر در معاشرتها و ارتباطات اجتماعي ما با ديگران تعريف مي شود. ببينيد كه چگونه به ايشان اجازه مي دهيد كه در خصوصي ترين جنبه زندگي شما دخالت كنند؟  چنانچه تصميم شما مبني بر ازدواج با خانواده ها مطرح شود و جنبه رسمي پيدا كند خود به خود ميزان دخالت و نفوذ چنين افرادي كاسته ميشود. يكي از نشانه هاي بلوغ اجتماعي و رشد مناسب اين نكته است كه افراد اجازه دخالتهاي بي مورد در زندگي خود را به ديگران نمي دهند. آيا آنقدر مهارت داريد كه چنانچه با هم ازدواج كرديد مرزهاي خانوادگي خود را تعريف كرده تا ديگران در آن دخالت نكنند؟  بطور قاطعانه با ايشان برخورد كرده و مانع دخالت ايشان در اين جريان شويد. زيرا اين موضوعي است كه به شما مربوط مي شود نه ايشان! كافي است در برخورد هاي بعدي به آنها نشان دهيد كه از دخالت آنها ناخرسنديد. چنانچه اين امر ميسر نشد با آن دو نفر قطع ارتباط كنيد.

    نكته بعدي را كه به آن اشاره كرديد بحث مطرح كردن علاقه خود به ايشان، با پدر و برادرتان است. به طور طبيعي با توجه به فرهنگ ما ، دخترها بخاطر رعایت حیا و ادب در اين مورد چيزي به پدر نمي گويند، لذا به نظر می رسد كه بهتر است اجازه دهید كار با روال عادی خود كه اقدام پسر از كانال های تعریف شده  فرهنگی است به سامان برسد و وقتی هنگام اظهار نظر شما فرارسید نظر خود را در این باره از طریق مادرتان اعلام دارید.

     اگر در این زمینه سئوال دیگری برایتان مطرح شد حتما آن را با ما در میان گذارید  تا با توجه به تجارب خود به آن پاسخ گوییم، زیرا آرزوی ما سعادت مندی و شادكامی شما در زندگی است. قصد ما این است كه شما با كمترین هزینه و آسیب؛ به آرامشی پایدار در زندگی نایل شوید و از نابسامانی های احتمالی كه بر سر راه شما كمین كرده اند به سلامت عبور كنید.

   و نكته ی بسیار مهم این كه:

 هرگز در زندگی خود، یاری خواستن از امامان معصوم علیهم السلام،  كه چراغ های فروزان خداوند در روی زمین هستند را فراموش نكنید.

به نظر شما چه كنم ؟
قبل از هر چیز بهتر است، كمی درباره ویژگی ها و مشخصات دوران نوجوانی صحبت كنیم. دوره نوجوانی فصل دگرگونی های شگرفی در انسان است كه در آن تمامی قوای زیستی، روحی...

من دختری 15 ساله عاشق پسری 18 ساله ام و دل كندن از او برایم غیر ممكن است و هیچ طوری نمی توانم از او جدا شوم و او مرا برای ازدواج می خواهد . به نظر شما چه كنم ؟

قبل از هر چیز بهتر است، كمی درباره ویژگی ها و مشخصات دوران نوجوانی صحبت كنیم. دوره نوجوانی فصل دگرگونی های شگرفی در انسان است كه در آن تمامی قوای زیستی، روحی ، روانی، فكری و عاطفی فرد از دوران بلوغ دچار تغییر و تحولات اساسی می گردند.

در طول زندگي يك فرد، وقايعي رخ مي دهند كه از اهميت خاصي برخوردارند . به عنوان نقاط عطفي در زندگي از آن ها ياد مي شود. يكي از اين وقايع بلوغ است.

بلوغ در لغت به معني رسيدگي و پختگي است كه در ابعاد جسماني، رواني، عاطفي، معنوي و اجتماعي در سنين نوجواني پي ريزي مي شود. بلوغ دوره بحراني انتقال از مرحله كودكي به بزرگسالي و زمان كسب قدرت باروري است. گرایش به جنس مخالف از پدیده های شایع دوره نوجوانی و از تغییرات دوران بلوغ است. در این دوره نوجوان در باره رابطه با جنس مخالف كنجكاو می شود كه  كنشی طبیعی از مراحل رشد انسان است ؛ اما مشكل زمانی ایجاد می شود كه بعضی از نوجوانان فراتر از سطح سن و تجربه خود وارد این روابط می شوند. چون یكی دیگر از ویژگی های این دوران استقلال طلبی و بارز شدن منیت فرد است ،متاسفانه فكر می كنند كه انتخاب شان درست است و به نظریات دیگران توجه چندانی نمی كنند. 

 گرایش به جنس مخالف یك كشش ذاتی است كه خداوند آن را برای بقای نسل در وجود انسان قرار داده اما نكته اساسی این است كه این نیاز در بهترین و سود بخش ترین شرایط پاسخ داده و باعث رشد و تعالی انسان شود. موقعیتی مانند ازدواج كه فرد با آگاهی و شناخت همه جانبه، همسر ایده آل و مناسب خود را در سایه خانواده و برای رسیدن به آرامش و سایر هدف های عالی انسانی انتخاب كند . این امر مستلزم رسیدن به درجه ای از پختگی و خودشناسی است كه قطعا دوره بحرانی و پر تلاطم نوجوانی فرصت مناسبی برای آن نمی تواند باشد . مرتكب خطاهایی در این دوران شدن ، بسیاری از فرصت های ناب و ارزشمند آینده را از انسان سلب خواهد كرد.

 تقاضای عاجزانه من از شما این است كه در این مورد با عقل و نه با احساس عمل كنید، زیرا طبق تجربه ما  عمل احساسی در این گونه موارد، پشیمانی هایی، همراه با آسیب های فراوان روحی و روانی برای شما و خانواده تان در پی خواهد داشت كه خلاصی از آن نیاز به مدت طولانی و صرف هزینه بسیار دارد . جای پای  آسیب ها، برای همیشه در زندگی بر جای می ماند.

از شما می خواهم كه اندكی با خود خلوت كنید و به یاد آورید كه در اولین روزهایی  آشنایی و دوستی شما با این آقا،  به لحاظ روحی در چه شرایطی قرار داشتی؟ رابطه ات با سایر اعضای خانواده و خصوصا پدر و مادرت چگونه بود؟ آیا دلیل گرایش و محبتت نسبت به او احساس تنهایی نبود كه در خانه تجربه می كردی؟ آیا با خودت فكر نمی كردی كسی به شما توجه نمی كند؟ ناگهان پای این دوستی به زندگی ات باز شد؟

 البته از چگونگی آشنایی و طرح دوستی شما چیزی نمی دانم، اما معمولا دختران و حتی پسران به سن و سال شما تنها به دنبال پاسخ گفتن به احساس نیاز دوست داشته شدن و مورد توجه بودن، درگیر ارتباطاتی از این دست

 می شوند. اما آیا واقعا كسی كه خود سرشار از نیاز است ،قادر است به ما كمك كند؟ آیا می توان روی قول و قرار كسی كه در دوره ای پر تنش و گذرا از زندگی اش به سر می برد حساب كرد؟

وقتی می گویی مرا برای ازدواج می خواهد، یعنی اینكه از پوچی رابطه كنونی تان و عواقب پر خطر آن آگاهی داری و به دنبال بهانه ای برای معنا و ارزش دادان به آن هستی! اما واقعا این آقا پسر شرایط تصمیم گیری برای ازدواج و توان تشكیل خانواده را دارد؟ تا چند سال دیگر دارای این شرایط خواهد شد؟ ازدواج نیاز به بلوغ های ششگانه دارد كه بلوغ جنسی ، جسمی، اجتماعی، اقتصادی، عقلی، عاطفی و هیجانی است كه به نظر می رسد شما و پسر مورد علاقه تان تا كسب این بلوغ ها راه زیادی در پیش دارید.

    به محبت پاك و صادقانه ای كه نسبت به او دارید، حمله و یا بی احترامی نمی كنم، اما از شما می خواهم به سوالاتی كه مطرح كردم ، فكر كنید و ببینید در شرایط كنونی دلیل گرایش شما به یكدیگر چیست؟ صفات و ویژگی ها و شرایط ستودنی و مناسب دیگری یا صرفا نیاز به توجه و محبت؟ در موقعیت فعلی اولویت اصلی زندگی هر كدام از شما چیست؟ ازدواج؟ تشكیل خانواده؟ تحصیل؟ اشتغال؟و.......؟  اگر واقعا قرار باشد با هم ازدواج كنید، آن آقا پسر تحصیلات، شغل و آینده مطمئنی دارد كه  بتوانید روی آن حساب كنید یا  زمانی را كه باید صرف تحصیل یا آموختن حرفه ای كند ، به دوستی و گپ وگفت با شما می گذراند؟

با كمی واقع نگری و دور اندیشی در می یابید اگر واقعا دوستدار یكدیگر هستید ،باید با كمی از خود گذشتگی و خودداری، اجازه دهید هر كدام از شما بهترین و مهم ترین وظایفی را كه برای ساختن آینده اش به عهده اوست ،به درستی انجام دهد . در زمانی كه امكانات مادی(مانند تحصیلات، شغل مناسب و درآمدی معقول برای اداره زندگی) و معنوی(توانایی و پختگی لازم برای انتخاب همسر از روی عقلانیت و نه صرفا احساسات، پایبندی و تعهد به پیمان مقدس ازدواج و...) لازم را برای تشكیل خانواده و ازدواج كسب كرد ، آن گاه با ثابت قدمی و اطمینان اقدام كند.

 فاصله زمانی هم محكی بسیار مناسب برای احساس واقعی هر دو شماست. اگر همچنان به یكدیگر پایبند بمانید كه این عشق سرمایه ارزشمند زندگی تان خواهد بود . ضمنا مانع رشد و انجام مسئولیت های فعلی تان هم نشده ؛ اگر دریابید كه انتخاب امروزتان از روی عجله و ناپختگی بوده ، بهای سنگینی را برای آن نپرداخته و چیزی را هم از دست نداده اید.

 ساختن فردا از تصمیم های عاقلانه و سخت امروز شروع می شود.  این دوره دوره دلبستگی های ناپخته و زودگذر است كه درگیری بیش از اندازه و احساسی با آن می تواند صدمات جبران ناپذیری در پی داشته باشد.

 كتاب «عشق هرگز كافی نیست» پرفسور بك را بخوانید. این كتاب را مهدی قراچه داغی ترجمه كرده و انتشارات ذهن آویز آن را چاپ كرده است.

آيا طرز فكر من اشتباهه كه با حداقل ميشه زندگي رو شروع كرد؟
همان طور كه مي دانيد اين روش هاي انتخاب همسر از اساس آسيب زاست و ثمره اي جز همين چيزي كه چهار سال در حال تجربه آن هستيد ندارد. متأسفانه رتبه الف دانشگاه هاي ...

چهار سال پيش يكي از هم كلاسيهاي دانشگاهم بهم ابراز علاقه كرد پسر كاملا معقول و با وقاري بوداز لحاظ علمي هم بسيار سطح بالايي دارن ( رتبه الف دانشگاه)بعد از مدتي اشنايي اوليه و اعتماد به ايشان بنا به توافقي كه كرديم قرار شد تا دو سال ديگه به خواستگاري بيايند اما شرايط جوري پيش رفت  كه نشد .رو حمايت پدرشون حساب كرده بودند كه ايشون ضرر مالي دادند و ديگه نمي شد روشون حساب كرد

مدتي به همين روال گذشت تا اينكه اعتماد من به ايشان رو به نابودي رفت و دچار مشكل شديم و ديگه حاضر به صبوري نبودم در اين بين چون ميخواستم اول درسم تمام شود بعد ازدواج كنم ازدواج نكردم

هر چند وقت يك بار با هم صحبتي ميكرديم و باز قطع ارتباط ميكرديم من دلايلم ايناست كه با حداقل هم ميشه زندگي شروع كرد اما ايشون ميگن بايد دستم كاملا پر باشه من ميگم خدا خودش وعده داده

كه به خاطر فقر از ازدواج نترسيد خدا خودش غني ميكنه ايا اشتباه ميگم ؟ اما اين اقا دلايل خودشو داره كه نه نميشه تو خيلي زندگي رو ساده مي بيني. اين وسط كي داره اشتباه ميكنه ؟

دعواها و بحث هايه پيش اومده علاقه من به ايشون رو تقريبا نابود كرده كلا باهاشون قطع ارتباط كردم و اتمام حجت كردم كه ازدواج ميكنم

من رو حرف خودم هستم ايشون هم رو حرف خودشون كه من دوست دارم اما الان نميشه پا فشاري ميكنه

دو تا سوال دارم

آيا طرز فكر من اشتباهه كه با حداقل ميشه زندگي رو شروع كرد؟

سوال دومم اينه كه اگر اين وسط اين اقا اومد خاستگاري ايا صلاحه باهاشون ازدواج كنم با شرايطي كه بينمون هست ؟

اينم بگم ايشون از من چند سال و خورده اي كوچك تر هستند

همان طور كه مي دانيد اين روش هاي انتخاب همسر از اساس آسيب زاست و ثمره اي جز همين چيزي كه چهار سال در حال تجربه آن هستيد ندارد. متأسفانه رتبه الف دانشگاه هاي ما نمي داند كه اول كت را مي دوزند بعد دگمه متناسب آن را پيدا مي كنند و نه بر عكس. اين پسر به نوعي در حق شما خيانت كرده است و بدون كوچكترين پشتوانه اي صرفاً بر اساس اما و اگرها به ابراز علاقه به شما پرداخته است. در اين كوران روابط خارج از چارچوب چه گناهاني كه ناديده انگاشته نشده و به بهانه ازدواج در آينده اي نا معلوم توجيه و تطهير نگشته است. در اين روابط عشقي و عاطفي، ملاك هاي انتخاب همسر يكي پس از ديگري در مسلخ عشق و علاقه ذبح مي گردند و با اين همه دختر و پسر توقع موفقيت ازدواج هم دارند. ناگفته پيداست كه كوچكتر بودن اين پسر از شما به هيچ وجه امر مثبتي قلمداد نمي گردد و اين عدم ملاكمندي در ملاك تناسب سني باعث به مخاطره افتادن آينده ازدواج شما مي گردد. چه زندگي تان با حداقل شروع كنيد چه با دست كاملاً پر، ريسك اين ازدواج بسيار بالاست. اساساً ازدواجي كه بعد از چهار سال انتظار فرسايشي صورت پذيريد، بوي كهنگي مي دهد و حرف تازه اي براي گفتن زوجين به يكديگر باقي نمي گذارد. ازدواج هميشه به عنوان يك رويداد نو و جديد در زندگي مطرح است و كهنگي آن دردسر ساز مي گردد. بايد دانست اين پسر احتمالاً به خاطر ضريب هوشي بالايش از كمال گرايي منفي در رنج است. كمال گرايي منفي يكي از ويژگي هاي افراد مبتلا به وسواس فكري است. كمالگرايان منفي به كمتر از كمال چيزي رضايت نمي دهند و زندگي با اين گونه افراد بسيار دشوار است. آن ها همواره به دنبال بهترين نمره، بهترين ازدواج، بهترين شغل، بهترين زندگي زناشويي و... هستند. از آن جا كه همه امور دنيا به نحوي ناقص و ناكاملند، همواره احساس ناكامي مي كنند.

از سوي ديگر، عشق (در برخي موارد) چيزي جز يك فكر يا رفتار وسواسي نيست و چه بسا عشق ايشان به شما چيزي جز يك فكر تكرار شونده و وسواس گونه نباشد.

متاسفانه اين 4 سال انتظار فرسايشي به دست خوردگي عاطفي شما منجر شده است و اين پسر بي مسؤوليت بر اساس هيچ و پوچ شما را از مسير عادي زندگي خارج كرده است. تازه با فرض دست پر شدن ايشان موانع احتمالي زيادي از جمله عدم رضايت والدين طرفين بر سر راه اين ازدواج وجود دارد. بايد متوجه باشيد كه پسري كه دور انديشي و همه جانبه نگري ندارد شوهر قابل اتكايي نخواهد بود و رتبه الف هيچ دردي از زندگي مشترك فرد دوا نخواهد كرد. سعي نماييد ذهن و وقت خود را مصروف سؤالات بي ثمر و كاملاً حاشيه اي از جمله سوال اولتان نكنيد چرا كه جواب آن هر چه باشد اين ازدواج از اساس زير سؤال است. با توجه به مطالب بالا و ده ها مطلب ناگفته ديگر سعي نماييد ذهن خود را در حد امكان از فكر ازدواج با ايشان منصرف سازيد، چرا كه همين عدم رعايت ملاك تناسب سني كافي است كه آينده ازدواج شما به مخاطره بيفتد. تجارب باليني ما نشان مي دهد كه اين گونه پسران تكليفشان با خودشان روشن نيست مثلاً معلوم نيست كه دست كاملاً پر ايشان امسال يا ده سال ديگر يا حتي بيشتر محقق مي گردد. چرا ما بايد بعد از چهار سال بلاتكليفي، سال هاي متمادي ديگري در انتظار يك ازدواج معمولي با يك پسر كاملاً معمولي و البته كمال گراي منفي (اين واژه را در اينترنت جستجو نماييد) باشيم.

چالش هاي اين بحث راجهت ارائه به دانشجويان بيان فرماييد؟
بي ترديد اسلام كه يك مكتب انسان سازي است براي همه شئونات فردي و اجتماعي آدمي طرح و برنامه دارد مي بايست به يكي از مهم ترين جنبه هاي روحي و رواني انسان يعني ...

بنده دريكي از مراكز دانشگاهي  فعاليت ميكنم،مسائل وسوالات زيادي در خصوص ازدواج موقت دربين قشر دانشجو مطرح است،لطفا فرصت ها و تهديدات وچالش هاي اين بحث راجهت ارائه به دانشجويان بيان فرماييد؟

در ابتدا لازم است مقداري به ضرورت ازدواج موقت از ديدگاه اسلام بپردازيم:

1- بي ترديد اسلام كه يك مكتب انسان سازي است براي همه شئونات فردي و اجتماعي آدمي طرح و برنامه دارد مي بايست به يكي از مهم ترين جنبه هاي روحي و رواني انسان يعني غريزه جنسي او توجه داشته باشد و او را به حال خود وانگذارد مضاف بر اينكه هم فرد و هم جامعه نيازمند آرامش و امنيت است و بدين جهت اسلام با هرگونه مسئله اي كه نظم و آرامش و امنيت فرد و خانواده و اجتماع را بر هم زند و به خطر بيندازد مخالف است.

2- در جامعه افراد متعددي اعم از زن و مرد داريم كه به هر دليلي يا نمي توانند ازدواج دائم كنند و يا مرداني هستند كه نياز و غريزه جنسي آنها با ازدواج دائم مرتفع نمي‎شود اينجا تكليف چيست؟ آيا مي بايست مردم را به اجبار محدود و وادار به رياضت و رهبانيت كرد؟ آيا بايد آزادي مطلق داد و كمونيسم جنسي يعني اينكه هر كس با هر فردي خواسته بدون هيچ محدوديتي به اجبار محدود و رابطه جنسي برقرار كرد رواج داد؟ آيا مي شود گفت اسلام هيچ برنامه و طرحي ندارد و مردم را به حال خود رها كرده است؟ مسلم است كه در اين زمينه اسلام بهترين گزينه را انتخاب كرده كه هم عقل و هم وجدان آن را تأييد مي كند بدين خاطر يكي از قوانين ارزشمند و درخشان از ديدگاه مذهب جعفري، مسئله ازدواج موقت يا صيغه است.

- فرصت هاي ايجاده شده توسط ازدواج موقت:

1- ازدواج موقت يك مسألۀ اجتماعي:

اين يك قانون كلي و عمومي است كه اگر به غرائز طبيعي انسان، به صورت صحيح پاسخي گفته نشود او براي اشباع آن ها متوجه روش انحرافي خواهد شد؛ زيرا اين حقيقت قابل انكار نيست كه غرائز طبيعي را نمي توان از بين برد و به طور فرض هم اگر بتوانيم از بين ببريم، چنين اقدامي عاقلانه نيست؛ چون اين كار يك نوع مبارزه با قانون آفرينش است.(1)

2- ازدواج موقت، فرصتي كه تهديد شد:

حكم ازدواج موقت كه در دين ما به آن اشاره شده است، اگر درست مورد استفاده قرار گيرد، در مواقع ضروري، مثل ديگر احكام اسلام، باعث راحتي و سلامت بشر است، اما اگر مورد سوء استفاده قرار گيرد خود تهديد جدي براي خانواده و اعضاي آن است.

ازدواج موقت اگرچه در اسلام به آن اشاره شده اما اظهارنظرهاي غير كارشناسي در اين زمينه و عدم هدايت صحيح آن ميتواند ضمن ايجاد تبعات سوء، منجر به پاشيدگي كانون خانواده و حتي عدم تمايل به تشكيل خانواده در بين جوانان گردد.

صاحب نظران معتقدند گاهي شرايطي بوجود ميآيد كه ضمن در نظر گرفتن عرف و شرع در جامعه ميتوان بر ازدواج موقت تأمل نمود البته ازدواج موقت فقط ميتواند نقش يك مُسَكِن را بازي كند و تبعات آن را نيز بايد در نظر گرفت و براي آن برنامه ريزي كرد.

در ازدواج موقت چندين ملاحظه بايد صورت بگيرد. از جمله مهمترين اين ملاحظات حفظ حرمت و كرامت زن مي باشد كه در اسلام به آن بسيار تأكيد شده است و اگر كرامت زن زير سئوال رود زن تبديل به يك ابزار خواهد شد.

3- ازدواج موقت نيز يكي از سنت هاي گرانبهاي پيامبر اكرم(ص) است كه در زمان ايشان حلال شده است.(2) دين فطري و انسان ساز اسلام به علت هاي مختلفي چون فراهم نبودن زمينه و شرايط ازدواج دائم يا دوري از همسر به خاطر جنگ يا مسافرت، كه فرد احساس شديد نياز به ارضاء ميل جنسي خود پيدا مي كرد، و مي ترسيد كه به گناه بيافتد، ازدواج موقت را به امر الهي حلال نموده است؛ تا اولاً با گناه و فحشا مقابله بشود و ثانياً از اين راه فرد به يك لذّت مطبوع و مشروع برسد.

ازدواج موقت هر چند در زمان بحراني فشار شديد غريزه جنسي و ترس از آلوده شدن به گناه توصيه مي شود تا در اثر آن دچار گناه و منكرات و يا بيماري هاي رواني همچون اضطراب، بي ثباتي روحي و رواني نشود، اما آن به هيچ وجه فايده هاي روحي و رواني و مستمر ازدواج دائم را ندارد.

- تهديدات، چالش ها و اسيب هاي ازدواج موقت در عصر امروز:

موضوع ازدواج موقت و چند همسري در اسلام، موضوعي بسيار حساس است و متأسفانه در اين زمينه از ديرباز افراط و تفريطها و سوء استفادههاي بسياري صورت گرفته است.

ابتدا بايد اين نكته را در نظر داشت كه هر نوع سنت مقدسي ممكن است در صورت عدم مراعات شرايط و حد اعتدال آن با يك سري آفات و آسيبهاي احتمالي همراه باشد كه اين ناشي از عدم فهم درست مكلفان از آن موضوع و عدم ملاحظه موارد آسيبشناسي ميباشد و از نقص شريعت يا شارع مقدس نميباشد.

به عنوان نمونه از منظر اسلام حتي نمازي كه در شريعت آن قدر مورد ستايش واقع شده اگر شرايط و حدود متني و فرامتني آن مورد لحاظ قرار نگيرد و به حكمتها و آسيب شناسي آن دقت نشود، به فرموده روايات محكم اسلامي آفت ميشود و از اين رو است كه در متن برخي روايتها ميبينيم آمده است: «آفة الصلاة»؛ يعني آفت نماز، يا آفت ايمان، و مانند آن، يعني همين موضوع مقدسي كه ما داريم، يك آفت و آسيبي دارد و در صورتي اين آسيب گريبانگير ميشود، كه فرد فهم درستي از اين قضيه نداشته باشد و افراط و تفريط كند.

در اين جا به برخي از موارد آسيبشناسي اين موضوع بسنده ميكنم:

1.آسيب روحي و اجتماعي همسران شوهردار در خانواده در صورت عدم ملاحظه شرايط و قيود و حكمتها.

2. آسيب تربيتي فرزندان، اين كه اگر ازدواج مجدد يا موقت با شرايط و قيدها و حكمتهاي آن ناخوانايي داشته باشد، معمولاً فرزنداني كه در خانوادههاي اول هستند، به خاطر نقش كمتر پدر در خانواده و يا به خاطر عدم رعايت عدالت يا عدم امكان ايجاد عدالت از لحاظ تربيتي آسيب جدي ميبينند و اين مساله لطمه بسيار بزرگي را به جامعه خواهد زد.

3. كاهش اعتماد عمومي زوجين به همديگر و  سستي اركان خانواده، از آن جا كه ركن اساسي زندگي زناشويي و خانواده در جامعه اعتماد زن و شوهر نسبت به يكديگر بوده و تنها چيزي است كه زن يا شوهر را در تحمل بعضي از مشكلات خانوادگي و كوتاهيها يا  تقصيرهاي طرف مقابل ياري ميدهد، همين اعتماد و اميد به وفاداري است، بديهي كه اين دو سنت بدون رعايت شرايط و قيود آن و توسعه و تشويق بي رويه، با اين ركن خانواده اصطكاك پيدا ميكند و در نتيجه چنين پيوندي با كوچكترين بهانه از هم خواهد پاشيد.

4. توسعه شهوتراني و هوسبازي در جوامع اسلامي كه علاوه بر همه آسيبهاي ديگر به تضعيف اركان اقتصادي و سياسي و فرهنگي جوامع خواهد انجاميد.

5. كاهش سطح ازدواجهاي دائم و ريشه دار در صورت توسعه بي رويه و كج فهمي از مقوله ازدواج موقت، بديهي است كه هر چه ازدواجهاي موقت در جامعه با آساني و بدون هيچ قيد و بندي همراه باشد، جوانان به خاطر فرار از يكسري بارهاي حقوقي و الزامات قانوني از ازدواج دايمي گريزان خواهند شد.

6. احتمال برخي سوء استفادههاي حقوقي و جنسي از ناحيه هر دو طرف در صورت عدم ترسيم نظام حقوقي مشخص براي اين سنتها به ويژه براي ازدواج موقت، با توجه به اينكه معمولاً در جامعه ايران و بيشتر جوامع اسلامي ديگر ازدواج موقت معمولاً به صورت پنهاني انجام ميگيرد و نيز بينش متعادل و منصفانهاي از اين سنتها در ميان عرف برقرار نشده، بديهي است كه ضمن توسعه برخي روابط نامشروع در قالب اين سنتها و تهديد جدي اين نابساماني بر عليه دختران دوشيزه، احتمال سوء استفاده براي مردان و زنان از همديگر و گريز از تعهدات حقوقي بسيار است و در مواقعي نيز شنيده شده كه اين آسيب حتي موجب آسيبهاي روحي و رواني خاصي براي طرفين شده و يا حتي هنجارهايي همچون باجگيري از طرفين و مانند آن به اين آسيبها افزوده ميشوند.

7. «ازدواج موقت» سوژهاي كه هر از گاهي سر بلند ميكند!

ازدواج به عنوان يك پديده اجتماعي در بستر پيچيدهترين و حساسترين روابط اجتماعي ميان دو جنس مخالف برقرار و به عنوان مقدمه و منشأ خانواده محسوب ميشود كه هم اكنون تغييرات اجتماعي بعد از انقلاب صنعتي، منجر به طولاني شدن فرايند جواني كه به تعبير روانشناسان وظيفه اصلي آن جستوجوي هويت مستقل و استقلاليابي است و در نتيجه تاخيراتي در سن ازدواج شده است.

- مشكلات ازدواج موقت براي جوانان:

شرايط اجتماعي نامناسب، عدم پذيرش اين نوع ازدواج در بين عرف مردم به عنوان يك راه حل واقعي، نبود مقررّاتي مناسب در بين مردم و بي مسؤليتي برخي افراد و عدم پذيرش بعضي آثار آن(تولد فرزند و ...)، و سودجويي هاي برخي از افراد فرصت طلب، مشكلات زيادي را براي اجراي اين سنت الهي به خصوص براي افراد جوان مجرّد ايجاد كرده است، و تا فراهم شدن شرايط بهتر فاصله هاي زيادي وجود دارد.

مشكل ديگري كه وجود دارد اين است كه امكان دارد كساني كه به ازدواج موقت روي مي آورند، بخواهند فقط ميل جنسي را از اين طريق ارضا كنند و ديگر در آينده به ازدواج دائم كه ركن اساسي است و فوايد زيادي دارد، روي نياورند.

و لااقل تجارب نشان داده، كه ميل جنسي با كامجويي ها، هر چند به شيوه صحيح و شرعي باشد، شعله ورتر مي شود، و شايد تنوع طلبي و فزوني خواهي انسان باعث شود، كه با يكي دوبار صيغه موقت، انسان به آن معتاد شود و دنبال هوسراني و شهوتراني رود كه مورد نهي اسلام است و اين ميل، يكي از اميال نيرومندي است كه افكار و افعال افراد جوان را كه دنبال تحصيل، تهذيب و كار و كوشش هستيد، تحت تأثير زيادي گذاشته و مانع رشد و پيشرفت آنها مي شود. لذا توصيه مي شود، اگر فشار جنسي خيلي زياد نيست و تا حدّي نيست كه به گناه آلوده شويد، از پرداختن به ازدواج موقت خودداري شود.

- مشكلات ازدواج موقت براي زنان جوان:

شرايط اجتماعي نامناسب، نبود مقرراتي مناسب در بين مردم و بي مسئوليتي برخي افراد و عدم پذيرش بعضي آثار آن (بارداري و ...) و سودجويي هاي برخي از افراد، مشكلات زيادي را به خصوص براي زنان و دختران جوان ايجاد كرده است. لذا برخي از علما روي آوري اين گونه افراد را به ازدواج موقت مناسب ندانسته و توصيه مي كنند كه، آنها در پي احساسات يا نيازهاي زودگذر نروند، زيرا برقرار كردن يك رابطه زودگذر، بدون مصلحت انديشي، بر آينده آنان و روحيه و وضع اجتماعي آنان اثر منفي مي گذارد. بنابر اين، زن بايد به ازدواج موقت به گونه اي كاملا واقع بينانه توجه كرده و به دنبال آن برود. ولي اگر فشار و نيازهاي جنسي به اندازه اي باشد كه تحمل آن دشوار است، و مي ترسد كه به گناه بيافتد، آن موقع با كمال احتياط و مراقبت هاي ويژه، به ازدواج موقت تن در دهد.(3)

 -ازدواج موقت دختر باكره؛ آري يا خير؟

در اين ميان، دختران باكره، در برابر اين مشكلات آسيب پذيرترين قشر جامعه هستند. و اين كار آبرو و آينده آنها را در برابر يك ازدواج پايدار و دائم تهديد مي كند. لذا آنها بيش از هر چيزي بايد، درباره اين سختي ها بينديشند و تلاش كنند، و در برابر هر گونه عكس العمل جنبي زودگذر مقاومت نمايند. علامه سيد محمد حسين فضل الله مي گويد: «ما به ويژه به دختران باكره توصيه نمي كنيم كه به تجربه ازدواج موقت دست بزنند، حتي اگر به آن نياز داشته باشند. زيرا در آينده به دليل عادت به آن، يا برخي حالات پيش بيني نشده، يا حساسيتهاي اجتماعي كه براي آبروي آنان زيانبار است، آثار منفي فراواني بر روحيه آنان خواهد گذاشت و ديدگاه جامعه را نسبت به آن ها و فرصت هاي ازدواج را براي آن ها دستخوش تغيير مي سازد. زيرا جوانان معمولا ميل ندارند با دختري ازدواج كنند كه قبلا با جوان ديگري تجربه جنسي، هر چند غير كامل داشته است. ما شاهد بوده ايم كه ازدواج هايي بر اثر پي بردن شوهر به ارتباط همسرش با فرد ديگر پيش از او، بر هم خورده است.»(4)

مشكل ديگر:

رابطه جنسي طبيعي بين زن و شوهر از عوامل مهم استحكام و دوام زندگي زناشوئي و مايه ايجاد روابط احساسي و عاطفي بين آن ها است و دختر جواني كه فعلا به نوعي اين نياز جنسي را ارضاء مي كند، امكان دارد كه بعدها كه ازدواج دائم كرد، دچار اختلال رواني ـ جنسي شده و نتواند به خوبي همسرش را ارضاء و اشباع كند.(5) و اين را همه مي دانند كه اولين آغوش، دلپذير ترين نوع رابطه هاست و چشم هر مرد و زني هميشه به دنبال آن است.

- حاصل سخن و نكات پيشنهادي:

1- از آنجا كه اين روش نيز مانند بسياري از راهكارها مورد سوءاستفاده بعضي از مردان تنوع طلب قرار گرفته و مهمتر از آن عده اي با حمله به آن فيگور روشن فكرانه گرفته و موقعيت امروزي براي خود دست و پا مي كنند، بهتر است به جاي رد ازدواج موقت، نحوه اجرا و مديريت اصولي و كاربردي آن را برنامه ريزي كرده و اجرا نمايند و به جاي تخريب يك سنت اجتماعي، افراد سوء استفاده گر را با وسايل مختلف از اين كار باز دارند و يا روش هاي ديگري را به عنوان جايگزين اعلام كرده و به بحث بگذارند.

 پيشگيري از فساد بهويژه آسيب هاي اجتماعي، از اساسي ترين نتايج ازدواج موقت است.

2- ازدواج موقت ممكن است مقدمه ازدواج دايم باشد. گاهي به وسيله اين ارتباط، الفتي بين زن و مرد ايجاد مي شود و يك زن و مرد جوان بدون انجام گناه با وجداني آسوده با يكديگر زندگي مي كنند و به احتمال قوي، نتيجه رابطه آنها به ازدواج دايم ختم مي شود. لذا استفاده بجا و مناسب از اين دستور پسنديده مي تواند به سلامت اجتماعي كمك كند.

3- اگر چه ازدواج موقت امري است شرعي اما نمي توانيم به جهات عرفي آن بي اهميت باشيم. گاهي عدم توجه به مسائل عرفي سبب تهمت مي شود و گاهي براي افراد، به جهت عدم پذيرش اجتماعي، مشكلات و ناسازگاري ها و حتي جدال هايي پيش مي آيد.

4- عقد موقت براي هر فردي توصيه نمي شود، برخي افراد كه ظرفيت رواني محدودي دارد، در ناسازگاري هاي زناشويي به جاي تمركز بر حل مشكل و ناسازگاري سريع، سراغ صيغه مي روند تا آنجا احساس خوشي بيشتري داشته باشند و اين امر مي تواند اساس خانواده را به شدت ويران كند.

 

- منابع كمكي براي مطالعۀ بيشتر:

1. حجّتي، احمد، در مسير زندگي با ازدواج موقت يا دائم، ج اول، قم، مؤلف.

2. قائمي، علي، تشكيل خانواده در اسلام، تهران، اميري، ج هشتم.

3. عسگري، مرتضي، ازدواج موقت در اسلام، ترجمه محمد جواد كرمي، تهران، نشر مجمع علمي اسلامي.

4. صحتي، احمد، در مسير زندگي با ازدواج دائم يا موقت، قم.

5. تحليلي بر روان شناسي زن در ازدواج موقت، طلعت رافعي، نشر دائره.

 

 پي نوشت ها:

1. جهت اطلاع از وجوه دلالت اين آيه بر ازدواج موقت و پاسخ به برخي شبهات ر.ك. به: درسنامه فقه مقارن، پاسخ به شبهات فقهي، محمد رضا ضميري، ص 285، چاپ اول، موسسه آموزشي و پژوهشي مذاهب اسلامي، قم، 1384.

2. نساء(4) آيۀ 24.

3. فضل الله، سيد محمد حسين، دنياي زن، ترجمه واحد ترجمه دفتر ژژوهشي و نشر سهروردي، تهران، دفتر ژژوهش و نشر سهروردي، 1383، ص 387.

4. فضل الله، سيد محمد حسين، دنياي زن، ترجمه واحد ترجمه دفتر پژوهشي و نشر سهروردي، تهران، دفتر پژوهش و نشر سهروردي، 1383، ص387.

5. عسگري فر، حسين، نقش بهداشت روان در ازدواج، تهران. گفتگو، 1380، ص 161.

حال با اين اوضاع ميتوانم ازدواج مجدد داشته باشم؟
پرسشگر گرامی اینکه انسان دوست دارد دارای فرزند و ذریه و نسل باشد چیزی است که در همه انسان ها وجود دارد اما باید بدانید که تنها راه سعادت و باقیات الصالحات بر...

بنده حدود 20 سال است كه ازدواج كرده‎ام ولي متاسفانه تا كنون صاحب فرزندي نشده‎ام. حال با اين اوضاع ميتوانم ازدواج مجدد داشته باشم؟ يا اينكه بهتر است همسر اولم را طلاق داده و سپس ازدواج كنم؟ و آيا اشكالي ندارد تا مشخص شدن وضعيت در حال حاضر از طريق صيغه همسري اختيار كنم و بعدا موضوع را در صورت برآورده شدن آنچه مد نظرم بوده آشكار كنم؟

پرسشگر گرامی اینکه انسان دوست دارد دارای فرزند و ذریه و نسل باشد چیزی است که در همه انسان ها وجود دارد اما باید بدانید که تنها راه سعادت و باقیات الصالحات بر جای گذاشتن و نام نیک از خود بر جای گذاشتن، این نیست که انسان دارای فرزند خلف و شایسته ای باشد،چرا که بسیاری از افرادی که نام نیک از انها به جای مانده، از طریق عمل و علم و خدمات انها به خداو اسلام و انسانیت، این نام نیک از آنها به جای مانده است، پس شما نپندارید که تمام خیر و مصلحت شما در بچه دار بودن است، آیا نشنیده، نمی دانید و نمی بینید کسانی را که از ناحیه فرزندشان جز غم و غصه و ناراحتی و آبرو ریزی و بدبختی دنیا و آخرت بهره ای نبرده اند؟

در ضمن امید خود را به خدا و بچه دار شدن از همین همسرتان از دست ندهید، آیا نشنیده اید که برخی پیامبران مثل حضرت ابراهیم و زکریا علیهما السلام با آن که پیامبر و مستجاب الدعوه بودند، پس از ده ها سال دعا کردن، در سن کهولت و پس از هشتاد سالگی خدا دعای آنان را مستجاب کرد؟

و اگر دارای فرزند نشدید ناراحت نباشید و این نباید در شما و کارهایتان ایجاد خلل کند، زیرا ممکن است بی فرزندی یا دیر فرزنددار شدن یکی از راه های آزمایش الهی باشد همان طور که برخی پیامبران مثل حضرت سلیمان هرچه دعا کردند، صاحب فرزند نشدند. البته افراد بسیاری هم بودند وهستند که در کنار معاینات و معالجات پزشکی به دعا درمانی پرداختند و نتیجه گرفتند. امیدواریم شما نیز یکی از همین افراد باشید.  این ها درس هایی است که ما باید از تاریخ بیاموزیم. لازم است بدانیم که خدا اولا خیر و صلاح بندگانش را بهتر از بندگانش می داند.

ثانیا - آن چه خیر و صلاح بندگان است، خداوند همان را برای بندگان مؤمن خود تقدیر می کند. و برای بچه دار شدن یک سری ادعیه هم وارد شده که انجام دادن انها موثر است

 1 - از امام صادق علیه السلام روایت شده که جهت فرزند دار شدن این دعا را زیاد بخوانید :« اللَّهُمَّ لَا تَذَرْنِی فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوَارِثِینَ وَحِیداً وَحْشاً فَیَقْصُرَ شُکْرِی عَنْ تَفَکُّرِی بَلْ هَبْ لِی عَاقِبَةَ صِدْقٍ ذُکُوراً وَ إِنَاثاً آنَسُ بِهِمْ مِنَ الْوَحْشَةِ وَ أَسْکُنُ إِلَیْهِمْ مِنَ الْوَحْدَةِ وَ أَشْکُرُکَ عِنْدَ تَمَامِ النِّعْمَةِ یَا وَهَّابُ یَا عَظِیمُ یَا مُعَظَّمُ ثُمَّ أَعْطِنِی فِی کُلِّ عَافِیَةٍ شُکْراً حَتَّى تُبْلِغَنِی

مِنْهَا رِضْوَانَکَ فِی صِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ وَ وَفَاءٍ بِالْعَهْدِ »

 در حدیث دیگری آمده است که در سجده بخواند: « رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیّاً رَبِّ لَا تَذَرْنِی فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوَارِثِینَ »

 (1)

اما اگر نمی توانید بیش از این صبر کنید و می خواهید ازدواج مجدد کنید، باید بگوییم که این کار برای شما هیچ اشکالی ندارد ولی اولا تصور نکنید که اول باید همسر اول تان را طلاق دهید چرا که شما فقط برای فرزند دار شدن همسر دیگری انتخاب می کنید نه نارضایتی از همسر اول، و این کار یعنی طلاق همسر اول ، اخلاقی  هم نیست.

و بهتر است اگر قصد ازدواج مجدد دارید ،از همان اول ماجرا را به همسرتان بگویید و ایشان را در این مورد قانع کنید و احتیاجی به ازدواج مخفی و از طریق صیغه نیست و ممکن است کار را برای شما مشکل کند .

 

پی نوشت ها :

1.شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة، مؤسسه آل البيت عليهم‏السلام قم، 1409 هجرى قمری، ج 21، ص 369-372.

چرا در ايران براي ازدواج موقت به چشم بد نگاه مي كنند؟
ازدواج موقت به عنوان راهكاري براي مواقع غير عادي و ضروري قرار داده شده، هم ‌چنان كه طلاق حرام نشده و راهكاري براي مواقع خاص و اجتناب ناپذير قرار داده شده است.

چرا در ايران شرايط براي ازدواج موقت زياد فراهم نيست؟ و چرا در ايران براي ازدواج موقت به چشم بد نگاه مي كنند؟

ازدواج موقت به عنوان راهكاري براي مواقع غير عادي و ضروري قرار داده  شده، هم چنان كه طلاق حرام نشده و راهكاري براي مواقع خاص و اجتناب ناپذير قرار داده شده است. به همين خاطر در روايات به ازدواج موقت و چند همسري تشويق نشده است و اگر در مواردي نسبت به متعه تشويق شده ،به جهت مبارزه با بدعتي بود كه افرادي گذاردند و حلال خدا را حرام شمردند.(1) و گرنه ازدواج موقت به خودي خود مورد تشويق نيست، بلكه در رواياتي  به جهت آسيب هايي كه دارد، از ازدواج موقت بدون لزوم و ضرورت، نهي شده است.

در روايت ديگر ضمن نهي از ازدواج موقت غير ضروري ميفرمايد: «بر ازدواج موقت اصرار نداشته باشيد. بر شما لازم است بر ازدواج دائم، به عنوان سنت رسول خدا؛ پس با مشغول شدن به ازدواج موقت، از همسران خود غافل نگرديد كه آنان كافر شوند و از اين حلال و حكم خداوند بيزاري بجويند و اجازه دهنده آن (يعني ما امامان) را نفرين كنند و دشنام دهند».(2) بنابراين نگاه كلي اسلام به ازدواج موقت نگاهي خاص و در مقام اضطرار و ضرورت هاي خاص است.

با توجه به آن چه گذشت در ادامه پاسخ به سوالاتتان، لازم است به چند نكته توجه كنيد:

1. يكي از علل بي رغبتي افراد به ازدواج موقت، جايگاه خاص آن در موارد اضطرار است. در شريعت اسلامي ازدواج موقت تنها به به عنوان يك راهكار اسلامي براي ارضاي غريزه جنسي (به شكل مشروع) اصل و پايه است و اين جز در موارد اضطراري مجاز شمرده نشده و با توجه به ويژگي هاي فكري و فرهنگي جامعه امروز ازدواج موقت را براي كساني كه مي توانند با سعي و تلاش بيش تر مسئوليت ازدواج دائم را بپذيرند، چندان پسنديده نميدانيم.

بنابراين اين نگاه كه مي گويند اين حلال ـ ازدواج موقت ـنبايد باشد، اشتباه است، بلكه بايد معتقد بود كه ازدواج موقت مشروع است ولي اولاً مشروع مشروط است و ثانياً در يك رابطه طولي قرار مي گيرد؛ يعني آنچه بايد ترويج داده شود ازدواج دائم است با تسهيل فرآيندش، ولي در مواردي كه امكان تشكيل خانواده نيست يا كسي تشكيل خانواده داده است، ولي به دلايلي مثل بيماري و مسافرت هاي طولاني و مسايلي از اين دست تعاملي با همسرش ندارد، ازدواج موقت به عنوان يك راهكار موقت توصيه مي شود.

2. منفوريت ازدواج موقت در جامعه ما، مولود سوء استفاده‏هايى است كه مردان هوسران در اين زمينه كرده‏اند. در هر چيزى اگر بشود ترديد كرد، در اين جهت نمى‏توان ترديد كرد كه اديان آسمانى عموماً و از جمله  اسلام، بر ضد هوسرانى و هواپرستى قيام كرده‏اند. در اسلام نيز آدم «ذوّاق» يعنى كسى كه هدفش اين است كه زنان گوناگون را مورد كامجويى و «چشش» قرار دهد، ملعون و مبغوض خداوند معرفى شده است. (3)

3. فرار از مسئوليت يكي ديگر از علل عدم اقبال عمومي جامعه ما به ازدواج موقت است. با تعريف اشتباهي كه در جامعه ما از ازدواج موقت شده، اين تصور وجود دارد: شخصي كه قصد ازدواج دارد، دو راه پيش رويش دارد؛ يكي ازدواج دائم كه مسئوليت آفرين است و ديگري ازدواج موقت كه مسئوليت آفرين نيست و طبيعتاً ممكن است فرد به سمت راهكاري برود كه همان اغراض را برايش تامين مي كند و مسئوليتي هم برايش ندارد. طبعا اين گونه فرار از مسئوليت در جامعه ما جايي ندارد.

جهت مطالعه در خصوص فلسفه تشريع ازدواج موقت، به آثار شهيد مطهري خصوصا كتاب نظام حقوق زن در اسلام‏ و يا مجموعه آثار شهيد مطهري، ج 19 مراجعه كنيد.

پي نوشت ‏ها:

1. شهيد مطهري، نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات صدرا، تهران 1374ش، ص 82.

2. شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة، مؤسسه آل البيت عليهم‏السلام، قم، 1409 ه.ق، ج 21، ص 22 .

3. شهيدمطهرى، مرتضي، مجموعه‏آثار، انتشارات صدرا، تهران، ج‏19، ص 79.

می خواستم برای ازدواج موقت اقدام كنم خواهش می كنم مرا راهنمایی كنید؟
ناراحتی درونی تان از گناه دلیل بر روشن بودن چراغ «ایمان»در قلب شما است.از این كه دغدغه و درد ارزشمند « دین » در وجود شما است و تصمیم دارید دین تان را حفظ كنید و

من جوانی هستم 19 ساله كه امكان ازدواج برایم مهیا نیست در ضمن میدانم اگر ازدواج نكنم به گناه می افتم می خواستم برای ازدواج موقت اقدام كنم خواهش می كنم مرا راهنمایی كنید؟

ناراحتی درونی تان از گناه دلیل بر روشن بودن چراغ «ایمان»در قلب شما است.

از این كه دغدغه و درد ارزشمند « دین » در وجود شما است و تصمیم دارید دین تان را حفظ كنید و مرتكب گناه نشوید، شایان تقدیر و ستایشید.

گرچه یكی از راه حل های فوری برای كنترل شهوت و حفظ پاكدامنی، ازدواج موقت است، اما متاسفانه اجرايي كردن آن كار آسانی نیست. جاهای مورد اطمینانی برای ازدواج موقت نمی شناسیم، تا شما را راهنمايي كنیم.

به نظر ما بهتر است كه در فكر و خیال آن نباشید، بلكه به جای آن در فكر ازدواج دائم باشید. چه بسا با گفتگو كردن با خانواده محترم تان، بتوانید با راه انداختن ازدواج ساده و بدون تشریفات پاسخ مناسب و خوبی به نیاز جنسی خود بدهید. البته می توانید با هم توافق كنید كه مراسم رسمی ازدواج و جشن و تشكیل زندگی مشترك را به تأخیر بیندازید،

 عزیز گرامی ! گر چه مشكلات گوناگون جامعه مانع ازدواج به موقع جوانان می‏شود، ولی در عین حال با كاهش سطح توقعات و انتظارات، پرهیز از تشریفات غیر ضروری، كنار گذاشتن بعضی رسوم فرهنگی و اجتماعی منفی، به تأخیر انداختن مراسم عروسی در دوران نامزدی و عقد و بعضی تدابیر دیگر می‏توان از مشكلات مادی و اقتصادی كه فرا روی بسیاری از جوانان می‏باشد، نجات یافت.

 بر اساس آموزه های قرآن كریم: «كسانی كه تنگ دست می‏باشند، دلهره فقر و عدم امكانات مادی نباید باعث شود كه آن ها ازدواج را رها كنند ». بدانند كه در صورت ازدواج از ناحیه فضل و رحمت خاص خداوندی كمك و مورد حمایت قرار خواهند گرفت.

در صورت عدم توفیق به ازدواج دائم و موقت جهت كنترل غریزه جنسی و كاهش فشار آن كارشناسان مسایل جوانان، راهكارهای متعدد و متفاوتی بیان كرده اند، به برخی از آن ها اشاره می كنیم:

الف )از خوردن مواد غذایی انرژی زا و محرك كه طبیعت گرم دارند، مانند: عسل، خرما، پیاز، موز، ارده شیره، قاووت، سیر، تخم مرغ، فلفل و انواع ادویه جات، گردو، پسته و ... پرهیز كنید یا به حداقل برسانید.

 كمخوری:

یكی دیگر از راههای كنترل غریزة جنسی، دوری از پرخوری است. از این رو در روایات اسلامی از روزهداری به عنوان عامل تعدیل غریزه جنسی ياد شده است.

پیامبر اكرم (ص) میفرماید: «ای جوانان، هر یك از شما قدرت ازدواج دارد، ازدواج كند. اگر قدرت ندارد روزه بگیرد، زیرا روزه گرفتن برای كنترل شهوت مفید است». (1)

ب) سالم سازی اندیشه و دور شدن از دام ها و تله های شیطانی:

1- مشكلترین مرحله رویارويي با انحراف جنسی، سالم سازی اندیشه و پرهیز از افكار شهوی است. امام علی (ع) میفرماید: «من كثر فكره فی المعاصی دعته الیها ؛ (2) كسی كه در پیرامون گناه ( و هر چیزی ) بسیار بیندیشد، سرانجام به آن كشیده خواهد شد».

بنا بر این لازم است ذهن و اندیشه خود را كنترل كنید. از متمركز شدن در مورد جنس مخالف و مسایل جنسی و شهوانی پرهیز كنید. هر وقت ذهن به صورت نا خواسته به آن سمت كشیده شد، تغيير وضعیت دهید، مثلا راه بروید، ورزش كنید، آب سرد به صورت بزنید یا قرآن بخوانید، ذكر خدا بگوييد.

 كلمه: "ما شاءالله ولا حول ولا قوة الّا بالله العظیم" را زیاد بگوييد، و یا با صدای بلند شعر و آواز بخوانید.

2- كنترل چشم: نگاه راهبر دل و دام شیطان و بذر شهوت است. برای مهار غریزه جنسی باید از دیدن آن چه كه میل جنسی را تحریك میكند، خودداری كرد. امام علی (ع) میفرماید: «بهترین عامل روگردانی از شهوات، فرو بستن چشمها است». (3)

3ـ عدم اختلاط زن و مرد:

همنشینی زن و مرد و همسخن شدن و خلوت كردن با یك دیگر زمینه را برای تحریك شهوت جنسی فراهم میكند. حتی المقدور خود را از غیر موارد ضروری از آن صحنه ها دور كنید.

4- از تماشای برجستگی‏های بدن خود و دیگران و صحنه‏های تحریك كننده جدا خود داری كنید.

5- از فكركردن و ترسیم نمودن صحنه‏های محرك در ذهن و خیال پرهیز كنید

6- از گوش دادن به آوازها و موسیقی‏های تحریك‏كننده و مبتذل اجتناب كنید.

7- از نشست‏های غفلت‏زا و معاشرت با دوستان ناباب و گوش سپردن به سخنان تحریك‏آمیز،فاصله بگیرید.

ج) معنویت درمانی:

 1- تقویت ایمان و معرفت به خدا:

ایمان به خدا و توجه به او در همه جا، از اساسیترین اهرمهای بازدارنده از گناه است، زیرا این موضوع، چنان نیرويي در برابر گناه برای انسان به وجود میآورد كه او را نفوذناپذیر میكند. در آیات زیادی، بر ایمان، برای بازداری از گناه، تكیه شده است; نظیر آیات: "أَلَمْ یَعْلَم بِأَنَّ اللَّهَ یَرَیَ; (4) آیا انسان نمیداند كه خداونداو را میبیند." و او پیوسته در پیشگاه و در محضر خدا است؟

«إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْاْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائف مِّنَ الشَّیْطَـَنِ تَذَكَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُون; (5) پرهیزگاران، هنگامی كه گرفتار وسوسههای شیطان شوند، به یاد خدا میافتند و بینا میگردند».

بنا بر این با تقویت خدا شناسی باید ایمان را قوی ساخت.

خواندن همه نمازها ی واجب به ویژه نماز صبح در اول وقت، هم چنین برقراری ارتباط نزدیك با خدا از راه مناجات و خواندن دعا به خصوص دعای كمیل با توجه به معانی و مفاهیم آن تأثیر شگرفی در كنترل خواهش های نفسانی دارد.

2- آخرت گرایی:

 توجه به پاداش اخروی درباره كسانی كه دامن خود را از گناه پاك داشته اند. امام علی (ع) میفرماید: «كسی كه به بهشت علاقه دارد، خواهشهای نفس و شهوات را فراموش كند». (6)

3- یاد مرگ:

رسول خدا(ص) اصحاب خود را درباره مرگ بسیار سفارش میكرد و میفرمود: «زیاد مرگ را یاد كنید، زیرا یاد مرگ شكنندة لذات نفسانی و مانع میان تو و شهوات است». (7)

 4- تلاوت قرآن:

 انس با قرآن، تلاوت، تدبر و تفكر در مضامین آن، خود شفای هر دردی است كه به سرعت، كار هر پریشانی را رو به سامان می‏برد. زخم‏های پنهان را، التیام می‏دهد. همت‏ها را تا آسمان‏ها بالا می‏برد. بشر را از فرو رفتن در هواهای نفسانی، نجات می‏بخشد.

 

 د ) فرصت شناسی و استفاده بهینه از آن:

1- برای تمام اوقات شبانه روز خود برنامه‏ای منظم، تدوین كنید. هیچ زمانی را بدون برنامه قبلی سپری نكنید؛ زیرا برای آن اوقات شیطان برنامه‏ریزی می‏كند.

2- ورزش:

یكی از راههای آرام كردن طوفان غریزه جنسی در انسان، ورزش و فعالیت بدنی است، زیرا ورزش مقدار فراوانی از انرژیهای بدنی و فكری انسان را به خود اختصاص میدهد و از مسایل دیگر كم میكند.

 3- اوقات فراغت خود را با مطالعه و انجام كارهای هنری، فنی، و ... پر كنید. هیچ گاه تنها یا بیكار نمانید.

 

 پینوشتها:

1. العلامه المجلسي، بحار الانوار، الناشر: مؤسسه الوفاء، بيروت، لبنان، سنه النشر/1404 ه.ق ، ج 1..، ص22.

2. عبد الواحد بن تميمي آمدي، معجم الفاظ غرر الحكم درر الكلم، الناشر: مركز الابحاث و الدراسات الاسلاميه، تاريخ النشر/ذي القعده 1413. / تحقيق مصطفي درايتي، ص 882 .

غررالحكم، ج 5، ص 321.

3. همان، ج 6، ص164.

4. علق (96) آیه 14 .

5. اعراف (7) آیه 201.

6. نهج البلاغه، فیض الاسلام ، كلمات قصار 3.

7. بحار الانوار، ج 74، ص388.

اثرات متعه دربخشش گناه قبل از اين عمل چیست؟
ازدواج موقت نتايج و ثمرات متفاوتي دارد كه در بسياري از موارد رابطه مستقيمي با روابط و نيازهاي جنسي ندارد . هر چند مي تواند از راهكار موثر در خصوص رعايت ...

اثرات متعه دربخشش گناه قبل از اين عمل چیست؟

ازدواج موقت نتايج و ثمرات متفاوتي دارد كه در بسياري از موارد رابطه مستقيمي با روابط و نيازهاي جنسي ندارد . هر چند مي تواند از راهكار موثر در خصوص رعايت حدود شرع در روابط با جنس مخالف شمرده شود. در واقع در موارد بسياري مانند فرزند خواندگي ها و پرستاري از افراد پير و سالمند و يا ايجاد محرميت هاي مصلحتي، ازدواج موقت، به دليل پايين بودن حجم تعهدات و آساني انجام و بي نيازي به طلاق، تنها راه كار حل مشكل است.

 البته در منظر اسلام  شروط و قيود خاصي براي اين رابطه خاص در نظر گرفته شده، چنانچه اين شرايط و مقررات تعيين شده از سوي شرع رعايت گردد، علاوه بر پاسخگويي طبيعي به يكي از غرايز انساني، حقي هم از كسي پايمال نمي‏گردد. همچنين از فساد اخلاقي و رابطه بي حد و حصر و بدون ضابطه مردان و زنان جلوگيري ميشود. 

اينها بخشي از آثار ازدواج موقت است. بديهي است زماني اين آثار حاصل مي شود كه موثر آن يعني صيغه عقد موقت جاري شود.

بر اين اساس:

عقد موقت، در بخشش گناه قبل تاثيري ندارد. بلكه آن چه در جبران گناه قبل موثر است، توبه است.حقيقت توبه، پشيماني از گناه و قصد و عزم جدي براي ترك آن است. اگر كسي به اين حالت دست يافت، حقيقت توبه در او محقق شده است. توبه هر گاه حقيقى و واقعى باشد و از اعماق جان برخيزد، واقعاً از گناهى كه مرتكب شده، احساس خجلت و ندامت كند و خود را در پيشگاه خدا شرمنده ببيند و در صدد كسب رضاى حق تعالى باشد مقبول درگاه احديت واقع شده و آثار و بركاتش نمايان مى گردد. هر چند گناه بزرگ يا بسيار باشد. (1)

پي نوشت:

1. زمر(39)، آية 53.

آيا ازدواج موقت تاثير سوء بر زندگي آينده و رفتار با همسراول ندارد؟
پرسشگر گرامي بايد بدانيد صيغه كردن در شرايط فعلي جامعه بسيار ظريف و حساس است و مشكلات احتمالي بسياري دارد، توجه شما را به نكات ذيل جلب مي نماييم: ...

آيا ازدواج موقت تاثير سوء بر زندگي آينده و رفتار با همسراول ( منظور همسر از ازدواج دايم ) ندارد؟ لطفا توضيح دهيد؟

پرسشگر گرامي بايد بدانيد صيغه كردن در شرايط فعلي جامعه بسيار ظريف و حساس است و مشكلات احتمالي بسياري دارد، توجه شما را به نكات ذيل جلب مي نماييم:

1ـ ازدواج موقت هر چند پاسخي جزئي به نياز انسان است، ولي در بسياري موارد باعث تشديد غير قابل كنترل نياز جنسي مي گردد.

 تا قبل از تجربه روابط جنسي، كنترل قواي جنسي به مراتب سهل تر از بعد تجربه روابط مي باشد. اين نكته مهمي است كه در صورت عدم توجه به آن، فرد را خواسته يا ناخواسته وارد گرداب غرايز غير قابل مهار مي نمايد. به عنوان مثال يك رابطه كوتاه يك ساعته روزها يا ماههاي متوالي شما را درگير پيدا كردن مورد جديد ازدواج موقت مي نمايد.

2ـ از نظر روانشناختي ازدواج دائم و خويشتن داري همه جانبه در شرايط حاضر، از ازدواج موقت كم حاشيه تر است. چه بسا در صورت عدم امكان ازدواج دائم، خويشتن داري همه جانبه از بسياري جهات از ازدواج موقت براي انسان سهل تر و كم آسيب تر باشد.

3ـ تجربه مراجعان نشان مي دهد ورود در اين عرصه هر چند در ابتدا صد در صد شرعي مي باشد، ولي در ادامه انسان را به وادي هاي غير شرعي (مانند نگاه خارج از چارچوب به زنان به بهانه پيدا كردن مورد، ورود تدريجي در باندهاي غير سالم، تمركز شبانه روزي بر اطفاي غريزه و...) مي كشاند. چه بهتر كه در حد امكان از ورود ناشيانه به اين وادي پرهيز شود.

با توجه به شرايط جامعه بايد مواظب باشيد كه فاش شدن اين ارتباط مي تواند در زندگي آينده ايجاد مشكل فراوان كند  و باعث آبروريزي در خانواده تان شود و مشكل خانوادگي ايجاد كند. هم چنين مي تواند مشكلات ديگري داشته باشد، مانند عادت به اين كار حتي بعد از ازدواج دائم، مقايسه همسر آينده تان با همسر موقت ،و عدم توانايي در ابراز محبت كامل به همسر و ...  لذا ما در شرايط كنوني به هر كسي توصيه به ازدواج موقت نمي كنيم به خاطر حساسيت و ظرافتي كه اين امر دارد.

از طرفي اگرچه ازدواج موقت ثواب دارد و روايات زيادي در اين مورد هست، ولي از جهات ديگري محدويت هايي هست. اسلام اجازه نمي دهد كه قانون ازدواج موقت و يا هر قانون ديگري وسيله اي شود براي هوسراني و هواپرستي يا عاملي گردد براي ايجاد تشنج و چالش در خانواده و سست شدن پايه هاي ازدواج دايم.از اين رو است كه ائمه اطهار عليهم السلام در عين آن كه ازدواج موقت را به عنوان سنت پيامبر اكرم (ص) تبليغ و ترويج مي كردند تا با احياي اين سنت و فرهنگ شدن آن در جامعه جلوي بسياري از فحشا و فسادهاي اخلاقي گرفته شود از سويي ديگر افراد متأهل كه دسترسي به همسر خود دارند را از رفتن به سوي ازدواج موقت نهي كرده اند. به چند حديث در اين خصوص توجه شود.

اول :  علي ابن يقطين مي گويد: از امام موسي بن جعفر (ع)درباره متعه (ازدواج موقت ) سؤال كردم. حضرت فرمود: مَا أَنْتَ وَ ذَاكَ فَقَدْ أَغْنَاكَ اللَّهُ عَنْهَا(1) «ترا چه به اين كار؟! [مگر تو زن نداري؟ ]  قطعا خداوند ترا با داشتن زن از ازدواج موقت بي نياز كرده است».

دوم :امام صادق (ع) فرمود: ازدواج موقت را رها كنيد آيا شرم نمي كنيد با اين كار مردم شما را افراد شهوتران و وابسته به عورت بدانند بعد خيال كنند همه افراد صالح و نيكوكار شيعه مثل شما هستند؟ (2) 

سوم : امام (ع) به يكي از نمايندگان خود نامه اي نوشت و در آن متذكر شد شما موظفيد سنت و قوانين ديني را اقامه كنيد نكند خودتان را به ازدواج موقت [به بهانه احياي سنت ] مشغول كنيد و زن ها را به عكس العمل وشك وترديد نسبت به دين بكشانيد و با اين كار باعث شويد آن ها نسبت به اهل بيت بدبين شوند و ما را مورد لعن و نفرين قرار دهند.(3)

پس در امر صيغه و ازدواج موقت ،فقط نبايد از يك جهت نگاه كرد ،بلكه هر كسي نمي تواند در هر شرايطي ،دست به اين كار بزند.

براي توضيحات بيشتر با شماره (09640)تماس بگيريد.

پي نوشت ها :

1. الكافي، شيخ كليني، دار الكتب الاسلاميه، تهران ، ش 1365، ج 5، ص 452.

3. شيخ حر عاملي، وسائل الشيعه، موسسه آل البيت قم، ج 14، ص 450.

5. همان.

صفحه‌ها