پرسش وپاسخ

مذهب محرك انقلاب بود یا هدف انقلاب؟
انقلاب اسلامي ايران به جهت تحقق اهدافي مقدس صورت گرفت. اهدافي كه، تماما معنوي و ارزشي و منطبق بر ارزش ها و تعاليم شريعت پاك نبوي اسلامي بودند.

انقلاب- جنگ و جبهه- شهدا

شرح : 1.چرا انقلاب شد؟ مذهب محرك انقلاب بود یا هدف انقلاب ؟ 2.نوع انقلاب ما چه فرقی با سایر انقلاب های دیگه داشت ؟ 3.آیا انقلاب ماصرفا به خاطر فقر اقتصادی یا معزلات عمیق اجتماعی سیاسی رخ داده ؟ 4.وقتی جنگ شد كشور عراق هم اسلامی بود پس ما میتونیم بگیم برای دفاع از اسلام جنگ كردیم ؟ این جنگ اسلام با اسلام نبود ؟ منظورم اینه كه جنگ صلیبی نبود كه تقابل ایدئولوژی ها باشه ! اونا هم مسلمون بودن! 5.افرادی كه رفتن برای دفاع از چی رفتن ؟ دفاع از كشور دفاع از اسلام؟ نتیجه كار اونها دفاع از چی شد ؟ 6.چرا ببرای شهدا تقدس قائل میشیم؟اونا ماورایی نبودن . 7.چرا میگیم شهدا شرمنده ایم ؟چرا میگیم كوتاهی كردیم كوتاهی میكنیم ؟ لطفا منطقی و استدلالی به من جواب بدید.با این فرض كه حرف دلی روی من تاثیری نداره !

اهداف انقلاب اسلامي ايران

انقلاب اسلامي ايران به جهت تحقق اهدافي مقدس صورت گرفت. اهدافي كه، تماما معنوي و ارزشي و منطبق بر ارزش ها و تعاليم شريعت پاك نبوي اسلامي بودند. از جمله:

۱) براندازي حكومت سفاك و جبار پهلوي

۲ ) ايجاد جمهوري اسلامي ايران

۳) حاكم نمودن ارزش ها و مقررات و احكام دين مبين اسلام

۴ ) برچيدن مظاهر فساد و تباهي

۵ ) قطع نمودن دست استعمارگران از ذخاير طبيعي كشور

۶ ) حمايت و اميد دادن به ساير مسلمانان و ممالك مظلوم و مستضعف جهان و ...

 مذهب در كنار ساير عناصر محرك اصلی انقلابيون بود.

ويژگيهايي كه انقلاب ايران را از ساير انقلابها متمايز مي‏سازد عبارتند از:

1- حاكميت الله 2- نفوذ و قدرت معنوي رهبر 3- وحدت و همبستگي تمام اقشار ملت 4- ارتباط بين دين و سياست 5- روحيه ايثار و شهادت طلبي مردم 6- استقلال طلبي 7- آزادي خواهي 8- سازش ناپذيري 9- عدم وابستگي به شرق و غرب 10- حفظ اصول انقلاب حتي در شرايط دشوار 11- رسيدن به پيروزي با كمترين خسارت و خونريزي 12- تغييرات بنيادي و پرهيز از رفوريسم 13- تلاش براي خود كفائي اقتصادي 14- پايگاه مردمي انقلاب و پذيرش آن از سوي ملل آزاده جهان 15- دنبال كردن اهداف عميق انساني و معنوي در كنار اهداف مادي و اقتصادي 16- همراه بودن انقلاب با مشروعيت ديني 17- تفاهم و يگانگي ميان دولت و ملت 18- جامعيت انقلاب اسلامي نسبت‏به همه ابعاد انساني اجتماعی

اگر ما براي انقلاب كه  گروه هاي مختلف وبا انگيزه هاي متفاوت دنبال ان بودند . تنها در پي يك انگيزه باشيم  مانند فقر اقتصادي و يا معزلات اجتماعی ، يك سو نگري است، نگاه جامع آن است كه با كنكاشت در تاريخ سياسي ايران در پي انگيزه ها و اهداف گروههاي مبارز بود .كه مي توان اين دو انگيزه را از اهداف مشترك بيشترين گروه هاي مبارز دانست.

اما در باره جنگ ايران و عراق:

هدف اصلی و واقعی عراق با هم كاری همه جانبه استعمار گران ودر رأس آنان آمریكا جنایت­كار این بود كه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را براندازند. عراق برای رسیدن به این هدف، قرارداد الجزایر را بهانه قرار داد و به ایران حمله كرد. این قرارداد در سال 1975میلادی بین ایران و عراق بسته شد كه طبق آن، اروند رود بین ایران و عراق تقسیم شد و مقرر گردید كه طرفین از آن استفاده كرده و كشتیرانی كنند.

بهانه عراق این بود كه این قرارداد در زمان ضعف عراق بسته شده است و در واقع به طور اجبار و از روی ناچاری مسئولان عراق آن را امضاء كرده اند، اینك كه قدرتمند هستیم دیگر آن را قبول نداریم. به همین دلیل صدام در تلویزیون مقابل میلیونها نفر بیننده قرارداد الجزایر را پاره كرد. هر چند بعد از هشت سال جنگ دوباره مجبور شد كه دوباره تن به قرار داد الجزایر بدهد.

مهم‏ترین دلایل شروع جنگ از سوی عراق عبارتند از:

1. به منظور انتقال مرز آبی دو كشور (خط تالوگ) از اروند رود به ساحل شرقی آن و برقراری حاكمیت مطلق عراق بر  اروند رود.

2. به منظور جدا كردن استان خوزستان از ایران و ایجاد كشوری مستقل تحت سلطه‏ی عراق با نام عربستان.

3. به منظور فروپاشی نظام مقدس جمهوری اسلامی و روی كار آمدن دولتی غرب‏گرا به جای آن.

4. به منظور به دست آوردن  نقش برتر در خلیج فارس به جای ایران و برتری كامل سیاسی - نظامی بر سایر  كشورهای خاورمیانه و به ویژه كشورهای منطقه بود.

ايران در برابر عراق دفاع نمود و آغاز گر جنگ نيز نبوده همان گونه كه در قطعنامه سال 1388 عراق را به عنوان متجاوز و آغاز گر جنگ معرفي نمودند.

نه تنها در اين جنگ از سوي دولت عراق تنها قلدري و زور گويي مشاهده مي شد بلكه با مردم و حتي وابستگان اين چنين بود پس جنگ در اثر قلدري او بود نه ايدئو لوژي و دفاع ايران در برابر همين زورگويي ها بود .آري حكومت بعث ادعاي اسلام مي نمود.به مانند خوارج و معاويه كه ادعاي اسلام مي نمودند. ولی در برابر حكومت امام علي به فتنه گري پرداختند و با امام جنگ نمودند و همان گونه كه در تاريخ است. امام آغاز گر جنگ نبودند و به فرزندش نيز چنين وصيت نمودند.

امام علی(ع) فرمودند:

لِابْنِهِ الْحَسَنِ (ع) لَا تَدْعُوَنَّ إِلَي مُبَارَزَةٍ وَ إِنْ دُعِيتَ إِلَيْهَا فَأَجِبْ فَإِنَّ الدَّاعِيَ بَاغٍ وَ الْبَاغِيَ مَصْرُوعٌ؛

حضرت، به فرزندش امام حسن - درود خدا بر او - فرمود: جنگ را آغاز مكن. امّا جنگ طلب را پاسخ گوي، زيرا آغازگر، تجاوزگر است و تجاوزگر به خاك هلاكت افتد. (1)

در اسلام شهید واژه‏ای است كه قداست خاصی دارد. این كلمه در همه عرف ها توأم با قداست و عظمت است، اما معیارها و ملاك‏ها متفاوت است. از نظر اسلام هر كس به مقام و درجه شهید نائل آید و اسلام با معیارهای خاص خود او را شهید بشناسد، و واقعا در راه هدف های عالی‏ اسلامی، به انگیزه برقراری ارزش های واقعی بشری كشته بشود، به یكی از عالی ترین درجات و مراتبی كه یك انسان ممكن است در سیر صعودی خود نائل شود، مفتخر می‏گردد.

نتيجه اگر شهدا را تقديس مي شوند به خاطر آن است كه خداوند آنان را تقديس نموده است و جايگاهي رفيعي براي او در نظر گرفته كافي است:

وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ

فَرِحينَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ

يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ وَ أَنَّ اللَّهَ لا يُضيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنينَ  (2)

هرگز كساني را كه در راه خدا كشته شده‏اند، مرده مپندار، بلكه زنده‏اند كه نزد پروردگارشان روزي داده مي‏شوند.

به آنچه خدا از فضل خود به آنان داده است شادمانند، و براي كساني كه از پي ايشانند و هنوز به آنان نپيوسته‏اند شادي مي‏كنند كه نه بيمي بر ايشان است و نه اندوهگين مي‏شوند.

بر نعمت و فضل خدا و اينكه خداوند پاداش مؤمنان را تباه نمي‏گرداند، شادي مي‏كنند.

 به ذيل اين آيه در تفاسير قرآن رجوع نماييد و رواياتي كه در شان و مرتبت شهداست را مشاهده نماييد.

برای آگاهی بیشتر و پاسخ سایر پرسش ها، با اتاق اين مر كز - در الفور- ( اتاق دين، جوان و پرسمان) ارتباط برقرار وسوالات  خود را مطرح نماييد .

پي نوشت ها :

1. نهج البلاغه، حكمت 225.

2. آل عمران(3)،آیه 169-170.         

كتاب هايي در اين زمينه معرفي كنيد
موضوع آزادي مقوله بسيار مفصلي است و همانطور كه بيان داشتيد، زير شاخه هاي زيادي نيز دارد و پرداختن به تمامي آنها در يك پاسخ نمي گنجد. ما به بخش آزاداي بيان ...

در مورد آزادي اعم از آزادي بيان و آزادي فردي و اجتماعي ازنظر اسلام و جمهوري اسلامي را با سند بيان كنيد

همچنين كتاب هايي در اين زمينه معرفي كنيد

موضوع آزادي مقوله بسيار مفصلي است و همانطور كه بيان داشتيد، زير شاخه هاي زيادي نيز دارد و پرداختن به تمامي آنها در يك پاسخ نمي گنجد. ما به بخش آزاداي بيان پرداخته و شما را به مطالعه منابع ارجاع مي دهيم.

منظور از آزادي بيان آن است كه انسان ها در بيان انديشه و عقايد خود آزاد باشند و آزادانه اظهار نظر نمايند. در اسلام نه تنها «بيان» آزاد است، بلكه بيان بعضي مسايل واجب است. از مصاديق والاي آزادي «بيان» امر به معروف و نهي از منكر است. امر به مشورت و ترغيب به آن، يكي ديگر از احكام ملازم آزادي بيان و اظهار رأي و نظر افراد جامعه است. آن چه در روايات به طور خاص، آزادي بيان را يكي از وظايف مردم در قبال حاكم، مطرح كرده، عبارت «النصيحة لائمة المسلمين» است. امير مؤمنان(ع)، در اين باره مي‏فرمايند: «حق من بر شما اين است كه به بيعت وفا نمايند و درحضور و غياب نسبت به من خالص خير خواه باشيد».(1)

وجود آزادي بيان در جامعه، براي خيرخواهي حاكم و مصاديق آن (مانند انتقاد صحيح و سازنده همراه با شرايط آن) لازم است. مواردي نظير امر به جدال احسن «ادع الي سبيل ربك بالحكمة و الموعظة الحسنة و جادلهم بالتي هي احسن»، (2) و «ولا تجادلوا اهل الكتاب الا بالتي هي احسن»، (3) و امر و ترغيب به گزينش بهترين كلام «فبشر عباد الذين يستمعون القول فيتّبعون احسنه»، (4) بنابراين در انديشه اسلامي، در اصل ضرورت «آزادي بيان» و ثمرات آن و ضررهاي ناشي از منع آن، هيچ ترديدي نيست.

اما آيا براي «آزادي» حد و مرزي هست؟

 در هيچ نظامي، آزادي بيان به صورت مطلق و بدون حد و مرز وجود ندارد؛ بلكه آزادي محدود و در چارچوب ارزش‏هاي پذيرفته شده در هر جامعه است. چارچوب‏ها از هر نظام و جامعه‏اي تا نظام و جامعه ديگر، متفاوت است. مبتني بر جهان‏بيني و نظام فكري آن جامعه مي‏باشد.

«موريس دورژه» درباره‏ چارچوب «آزادي» در دموكراسي مي‏نويسد:

«آيا با اعطاي آزادي به دشمنان آزادي، به آن ها اجازه داده نمي‏شود كه آزادي را در هم بكوبند؟ ... دموكراسي به مخالفان خود اجازه بيان عقايدشان را مي‏دهد؛ ولي تا وقتي كه اين كار را در چارچوب روش‏هاي دموكراتيك انجام دهند.»(5)

 از آن جا كه جمهوري اسلامي مبتني بر آموزه هاي اسلام است، آزادي هاي منطقي و مشروع از جمله آزادي بيان وجود دارد، چنان كه در قانون اساسي انواع آزادي‏ها به رسميت شناخته شده است؛ مشروط بر آن كه مخل به مباني اسلام يا حقوق عمومي نباشد.

در اصل بيست و چهارم قانون اساسي آمده است:

«نشريات و مطبوعات در بيان مطالب آزادند، مگر آن كه مخل به مباني اسلام يا حقوق عمومي باشد...».

در اصل بيست و ششم آمده است:

«احزاب، جمعيت‏ها ،انجمن‏هاي سياسي صنفي و انجمن‏هاي اسلامي يا اقليت‏هاي ديني شناخته شده آزادند، مشروط به اين كه اصول استقلال آزادي وحدت ملي موازين اسلامي و اساس جمهوري اسلامي را نقض نكنند. هيچ كس را نمي‏توان از شركت در آن ها منع كرد يا به شركت در يكي از آن‏ها مجبور ساخت ».

البته در ايران برخي از كاستي و مشكلات در باره آزادي بيان وجود دارد. اميد است كه  كاستي ها برطرف شود.

 براي مطالعه بيشتر در اين زمينه ر.ك:كاظم قاضي‏زاده، انديشه‏هاي فقهي ـ سياسي امام خميني(ره)، مركز تحقيقات استراتژيك رياست جمهوري، چاپ اول خرداد 1377؛دفتر همكاري حوزه و دانشگاه، درآمدي بر حقوق اسلامي، انتشارات سمت، تهران 1368؛دكتر سيد محمد هاشمي، حقوق اساسي جمهوري اسلامي ايران، ج 1، نشر دادگستر، 1378؛ عبدالحسين خسروپناه، جامعه مدني و حاكميت ديني، انتشارات وثوق، 1379.

 پي نوشت ها:

1. نهج‏البلاغه، خطبه‏ 34.

2. نحل(16) آيه 125.

3. عنكبوت(29)آيه 46.

4. زمر(39) آيه 17 و 18.

5. جامعه‏شناسي سياسي، موريس دورژه، ترجمه ابوالفضل قاضي، نشر ميزان، ص 343.

چرا پس از انقلاب باورهای دینی مردم سست شد؟
حقيقت آن است كه وضع اعتقادي ،سياسي و اقتصادي و ... ايران قبل و بعد از انقلاب تفاوت هاي اساسي دارد. امروزه وضع اين كشور به مراتب بهتر از قبل از انقلاب مي باشد...

چرا پس از انقلاب باورهای دینی مردم سست شد؟

مطالب متعدد را مطرح نموديد كه بيشتر آن ها به وضع كشور و سست شدن باورهاي ديني برمي گردد، لذا اين بحث بيشتر در همين زمينه متمركز شده است:

حقيقت آن است كه وضع اعتقادي ،سياسي و اقتصادي و ... ايران قبل و بعد از انقلاب تفاوت هاي اساسي دارد. امروزه وضع اين كشور به مراتب بهتر از قبل از انقلاب مي باشد .البته ايران بعد از انقلاب دچار برخي از مشكلات و آسيب ها شده است كه بعضي آن ها طبيعي و برخي نيز در اثر موانع مانند جنگ و سوء مديريت ها به وجود آمد است، در عين حال وضع كشور تفاوت پيداكرده است كه اين تفاوت ها در عرصه هاي مختلف ظهور و نمود پيدا كرده است، از جمله اين كه امروزه ايران يكي از قدرت هاي منطقه محسوب و در معادلات سياسي و اقتصادي، نظامي و ... منطقه - حتي جهان - تاثير گذار مي باشد.

افزون بر آن اين كشور مستقل، مقتدر و عزت مند بوده و در عرصه علم، صنعت، اقتصاد و ... قله هاي پيشرفت را فتح كرده است، و اين در حالي است كه ايران قبل از انقلاب كشور عقب مانده و وابسته به بيگانگان و فاقد عزت مندي و اقتدار بود. مهم تر از همه اينكه در ايران قبل از انقلاب با دين و ارزش ها مبارزه مي شد. متصديان حكومت سياست هاي دين زدايي را دنبال مي كردند، و حال اين كه امررزه حاكميت دين يكي از اهداف نظام و مسولان مي باشد. همچنين قبل از انقلاب باورهاي ديني مردم تضعيف و مفاسد گسترش يافته و جوانان به جاي اينكه به تحصيلات بپردازند، دنبال شهوت راني، و مفاسد اخلاقي بودند، كشف حجاب ، رواج قمار و شراب نمونه هايي از گسترش اين نا هنجاري ها بودند و حال اين كه امروزه باور هاي ديني در جامعه قوت يافته و بيشتر جوانان به معنويت روآورده اند، شاهد اين امر شركت جوانان در مراسمات عبادي،مانند اعتكاف، و حضور شان در كربلا ،حج و مسجد جمكران مي باشد.

همين طور اين جوانان بودند كه با معنويت و عشق به امام حسين در جبهه هاي جنگ حضور يافته و حماسه خلق نمودند ، البته قبول داريم كه در كشور برخي مشكلات وجود دارد و زمينه هاي جنگ نرم فراهم شده است و همين امر نيز موجب گرديده است كه اعتقادت برخي از جوانان ما ضعيف گرديده است، ولي اين معنايش اين نيست كه وضع اعتقادي مردم - بعد از انقلاب - بد تر شده است.

جهت آگاهي بيشتر نظر شما را به دو نمونه از پيشرفت هاي ايران جلب مي كنيم كه تفاوت ايران قبل و بعد از انقلاب را نشان مي دهد:

1. رشد علمي و آموزشي

موفقيت هر ساله دانش آموزان ايراني در دست يابي به مقامات جهاني در المپيادهاي علمي در رشته هاي مختلفي همچون فيزيك، رياضي، شيمي، كامپيوتر و ... در رقابت با كشورهاي پيشرفته علمي يكي از شواهد رشد و توسعه علمي كشور در سال هاي پس از انقلاب است. اين موفقيت ها در رشته هاي مختلف المپيادهاي دانش آموزي از اولين سال حضور جوانان مستعد ايراني هر ساله با پيشرفت بسياري همراه بوده است: 3 بار مقام اول جهاني (المپياد شيمي 1374 و 1375، المپياد رياضي 1377)، 2 بار مقام دوم جهاني (المپياد فيزيك 1378 و المپياد شيمي 1380) و 2 بار مقام سوم جهاني (المپياد فيزيك در سال هاي 1374 و 1377) از دست آوردهاي دانش آموزان ايراني است. حاصل شركت ايران در المپيادهاي جهاني دانش آموزي در طي سال هاي 1366 تا 1380 در رشته هاي رياضي، فيزيك، كامپيوتر، شيمي و زيست ، 57 مدال طلا، 92 مدال نقره و 58 مدال برنز بوده است. از جهت رشد كمي در حالي كه تعداد دانشجويان دانشگاه هاي كشور قبل از انقلاب ، از مرز 150 هزار نفر تجاوز نمي كرد ، امروزه به حدود دو ميليون و چهارصد هزار نفر رسيده است. كشوري كه در سال 56 با 33 ميليون جمعيت، نيازمند ورود پزشك خارجي (از كشورهاي در حال توسعه اي همچون هند، بنگلادش ، پاكستان و ...) بوده هم اكنون با جمعيتي بيش از دو برابر، و به تبع آن با نيازي بيشتر به پزشك با مازاد پزشك روبه روست در زمينه پزشك روبه روست در زمينه پزشك متخصص نيز از رقم 7000 نفر در سال 57 به رقم 72792 نفر بيش از 10 برابر رسيده كه آما كم نظيري است.

از جهت رشد كيفي نيز بايد يادآور شد در حالي كه در سال تحصيلي 1359-1358 تعداد دانشجويان دانشگاه هاي دولتي در مقطع دكتري فقط 452 نفر بوده اين تعداد در سال تحصيلي 1381-1380 به بيش از 23000 نفر رسيده است . به عبارت ديگر 5/26 برابر رشد داشته است كه اگر آمار دانشگاه آزاد نيز به آن اضافه شود، به بيش از 50 برابر خواهد رسيد.

بر اساس گزارش موسسه بين المللي اطلاعات علمي ، تعداد مقالات علمي چاپ شده از محققان ايراني در مجلات معتبر بين المللي در طول 10 سال (1993-2003) 600 درصد رشد داشته است كه 3 برابر رشد متوسط جهاني در اين دوره است.

طي دهه اخير، مركز فرهنگي سازمان ملل (يونسكو) چند بار ايران را به عنوان يكي از موفق ترين كشورهاي جهان در مبارزه با بي سوادي معرفي كرده است؛ زيرا ايران توانسته نرخ با سوادي جمعيت 6 ساله و بالاتر را از رقم 7/28 درصد در سال 55 به حدود 85 درصد در سال 1383 ارتقا دهد.

هم اكنون ما شاهد اين هستيم كه ايران در بسياري از فناوري ها نه تنها خودكفا شده بلكه به كشور صادر كننده خدمات فني مهندسي در حوزه هاي صنعت نفت، كشاورزي، بهداشت، سدسازي، تراكتورسازي، هسته اي، خودروسازي ، سلول هاي بنيادين و ... تبديل شده است.

در عرصه علوم نوين، دانشمندان ايراني توانسته اند تا مرزهاي جديد دانش بشري پيش روند و در مواردي نيز از اين مرزها نيز عبور كنند. موفقيت بينظير دانشمندان ايراني در تهيه، انجماد و نگهداري سلولهاي بنيادي جنيني، كه پيش از آن در انحصار 9 كشور دنيا بود، درمان ناباروري، نارسايي قلب و تلاش براي ترميم لوزالمعده براي توليد انسولين به منظور درمان بيماري قند (ديابت) براي اولين بار در جهان از اقدامات كم نظير دانشمندان جوان ايراني در عرصه مهندسي ژنتيك است. در عرصه علوم هستهاي، با وجود موانع و ممانعت كشورهاي غربي و تحريم تجهيزات دو منظوره- داراي كاربرد مشترك در فعاليتها و تحقيقات هستهاي صلحآميز و غير صلحآميز- امروزه ايران به فناوري پيچيده غني سازي اورانيوم دست يافته و به جمع 10 كشور داراي اين فناوري نوين در جهان پيوسته است

2. وضعيت روستاها

فقر و نابساماني جوامع روستايي از مسائل و معضلات مهم و اساسي كشورهاي توسعه نيافته و در حال توسعه به شمار مي رود. به همين جهت برخلاف رژيم گذشته كه تنها به توسعه و آباداني تهران و شهرهاي بزرگ اكتفا مي كرد، بعد از پيروزي انقلاب، توجه به روستاها و مناطق محروم كشور براي دولت و برنامه ريزان از اولويت خاصي برخوردار شد. در اينجا به بخشي از شاخص هاي برخورداري روستاها در سال هاي پس از انقلاب اسلامي اشاره مي كنيم: تعداد مراكز بهداشتي و درماني روستايي در سال 357، 1500 واحد بوده كه در سال 1381 به 7345 واحد رسيده تعداد خانههاي بهداشت از 2500 واحد در سال 1357 به 16561 واحد در سال 1381 افزايش يافته است. برقرساني به روستاها و مناطق محروم و ايجاد تاسيسات زيربنايي از قبيل توسعه شبكه راه هاي روستايي، مخابرات و... در اين مناطق از اقدامات موفقيتآميز پس از انقلاب به شمار ميرود. تعداد روستاهاي برخوردار از برق از 4327 روستا در سال 1357 به 45359 روستا- بيش از 10 برابر - در سال 1380 افزايش يافته است. همچنين طي دوره 1357- 1317 تنها 8000 كيلومتر راه روستايي كشيده شده بود. اما اين رقم بعد از انقلاب به 86000 كيلومتر رسيده است (بيش از 10 برابر در مدتي تقريبا 10 ساله). تعداد روستاهاي بهرهمند از شبكه مخابرات از 312 روستا در سال 1357 به 10429 روستا در سال 1374- بيش از 30 برابر - افزايش يافته. تعداد واحدهاي پستي روستايي هم از 180 واحد در سال 1357 به 4912 واحد در سال 1374- بيش از 25 برابر - رسيده است.

همچنين ايرا ن در عرصه صنعت، وسايل نظامي ، رشد اقتصادي ، و كشاورزي و ... پيشرفت هاي چشمگيري نموده است كه قابل مقايسه با قبل از انقلاب نيست.

منابع:

1) www.aapp2006.co

دستاورد هاي حقوق اساسي ايران بعد از پيروزي انقلاب اسلامي چه بوده است؟
مجموعۀ اصول و قواعد حاكم بر روابط حكومت و مردم و نيز اقتدارات وظايف و مسئوليّت‌هاي نهادهاي قانون‌گذاري، اجرايي و قضائي با عنايت به اصل تفكيك قوا حقوق اساسي ...

 دستاورد هاي حقوق اساسي ايران بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در مقايسه با قبل انقلاب چه بوده است؟

مجموعۀ اصول و قواعد حاكم بر روابط حكومت و مردم و نيز اقتدارات وظايف و مسئوليّتهاي نهادهاي قانونگذاري، اجرايي و قضائي با عنايت به اصل تفكيك قوا حقوق اساسي اطلاق ميگردد.

نخستين دست آورددر اين راستا ، شيوه و ساختار حكومتي در ايران است.

پيش از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران شيوه حكومتي رژيم پهلوي بر پايه پادشاهي يا حكومت فردي قرار داشت. در حكومت پادشاهي يك فرد با عنوان سلطان يا شاه تمام قدرت سياسي جامعه را در اختيار ميگيرد . اراده شخصي او مظهر اراده سياسي و حاكميت در جامعه تلقي ميگردد. همانگونه كه قانون اساسي در دست رژيم پيش از انقلاب بازيچهاي بيش نبود . در واقع شاه بود كه به تنهايي تصميمات حكومتي را اتخاذ ميكرد. انتصاب يا بركناري نخستوزير، وزرا، صاحبان پستهاي بالا استانداران و غيره تنها به وسيله شاه انجام ميگرفت. به اعتراف دوست و دشمن كابينه، مجلس و قواي ديگر حكومتي از خود هيچ اختياري نداشته و در واقع نقش نهادهاي رسمي نقشي تشريفاتي بيش نبود.

در مقابل نظام جمهوري اسلامي ايران نظامي است كه بر پايه سه ركن اساسي دين، مردم و رهبري استوار گرديده است.

در اين نظام حاكميت اصلي از آن خداست.

 شكل حكومت به صورت جمهوري اسلامي است كه مردم ايران در همهپرسي 1358 با اكثريت قاطع آرا آن را براي خود برگزيدند.

 ساختار حكومتي در جمهوري اسلامي به موجب اصل 57 قانون اساسي از سه قوه مقننه، مجريه و قضائيه تشكيل گرديده كه زير نظر ولايت مطلقه فقيه اعمال ميگردد.

اصول متعددي از قانون اساسي سياستهاي كلي نظام را در تامين حقوق و آزادي هاي فردي تبيين نموده است. اصل سوم قانون اساسي كه فهرستوار وظايف دولت جمهوري اسلامي را بيان ميكند، در اولين بند و مقدم بر همه تكاليف مقرر ميدارد كه نخستين سياست حكومت در قبال مردم بايد در راستاي ايجاد محيطي مساعد براي فضايل اخلاقي بر اساس ايمان، تقوا و مبارزه با كليه مظاهر فساد و تباهي قرار گيرد. اين به آن معناست كه از نخستين سياست هاي كلي نظام جمهوري در قبال جامعه تقدم اخلاق بر امور ديگر بوده است؛ درست همان چيزي كه در رژيم پيشين كم ترين بهايي به آن داده نميشد. رژيم پهلوي با ترويج فرهنگ منحط غربي تحت پوشش آزادي در جامعه عملا سياست خود را در راستاي اسلام زدايي و محو و استحاله ارزش هاي اخلاقي و ديني قرار داده بود. در نظام اسلامي تامين آزادي هاي مختلف فردي در چارچوب قانون(آزادي در رفتار، سكونت، شغل، عقيده، بيان، فعاليتهاي سياسي و احزاب) تامين رفاه و آسايش اجتماعي، تامين امنيت فردي و عدالت قضايي و... از سياست هايي است كه قانون اساسي حركت به سمت آن اهداف را برعهده دولت جمهوري اسلامي ايران نهاده است.

تأمين عدالت در اسلام از جايگاه ويژهاي برخوردار است. بر اين اساس قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران كه بر مبناي احكام و دستورات الهي اسلام شكل گرفته ،در اين زمينه مقرراتي وضع نموده است. اصل اول از اين قانون حكومت ايران را بر پايه حق و عدل قرآني اعلام ميكند . در اصل دوم نيز ضمن اعتقاد به عدالت الهي، هر گونه ستمگري، سلطهگري و سلطهپذيري را نفي ميكند. در اصل ديگر تأكيد ميكند: «مردم ايران از هر قوم و قبيلهاي باشند از حقوق مساوي برخوردارند. رنگ، نژاد، زبان و مانند اين ها سبب امتياز نخواهد بود»  يا در جاي ديگر ميگويد:

«همه مردم اعم از زن و مرد يكسان در حمايت قانون قرار دارند . از همه حقوق انساني، سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي با رعايت موازين اسلام برخوردارند». در بخشي از اصل سوم نيز تصريح گرديده كه دولت مكلف به رفع تبليغات ناروا و ايجاد امكانات عادلانه براي همه در تمام زمينههاي مادي و معنوي است.

در حالي كه رژيم پهلوي با تظاهر به الفاظ و عباراتي فريبنده نظير آزادي، همگام به تمدن منحط غرب عملا سياست خود را در راستاي به ابتذال كشاندن زنان و تزلزل در بنيان خانوادهها پايهريزي كرده بود. قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران با توجه و عنايت به مقام رفيع زن و نقش و جايگاه ويژه آن در خانواده و اجتماع، توجه كافي به زن و حقوق او نموده ؛ وي را از حمايت قانوني بيش تري برخوردار ساخته است. اين قانون دولت را موظف ميداند تا ضمن ايجاد زمينههاي مساعد براي رشد شخصيت زن، حقوق وي را در تمام جهات با رعايت موازين اسلامي تضمين نمايد.

پس از پيروزي انقلاب اسلامي نظامي در ايران شكل گرفت كه مطابق خواست اكثريت مردم مسلمان ايران پايههاي آن بر سه ركن اساسي دين، مردم و رهبري استوار گرديد.

سخن در دستاورد هاي حقوق اساسي ايران بسيار است . پرداختن به اين موضوع به صورت خرد نياز به زمان و فضاي بيش تري دارد كه در يك پاسخ نمي گنجد. از اين رو شما را  به كتاب «حقوق اساسي ايران» نوشته عباسعلي عميد زنجاني ارجاع مي دهيم.

خواص سوره یس را توضیح دهید؟
سوره یس از جمله سوره های مورد توجه اولیای خدا بوده و این به خاطر محتوای آیاتی است كه در این سوره وجود دارد تا بدان جا كه پیامبر گرامی اسلام فرمود: هر چيزي ...

خواص سوره یس را توضیح دهید؟

در پاسخ به قسمت اول سوال می توان گفت:

سوره یس از جمله سوره های مورد توجه اولیای خدا بوده و این به خاطر محتوای آیاتی است كه در این سوره وجود دارد تا بدان جا كه پیامبر گرامی اسلام فرمود: هر چيزي داراي قلب است. و قلب قرآن مجيد:سوره يس است(1). خواندن این سوره با توجه به معانی و تفاسیر آن موجب جلب ثواب بسیاری خواهد شد، چون سوره " یاسین" مشتمل بر پایه‏ها و اركان عقیدتی و نیز اصول برنامه‏های انبیا است. (2) علامه طباطبایی نوشته است:

این سوره شأن والایی دارد و اصول و ریشههای حقایق را در خود جمع كرده است.(3) پيامبر )ص( فرمود: كسي (مسلماني) كه در قبرستان (مسلمانان) عبور كند و سوره مباركه يس را در آن جا قرائت كند، در آن روز، به شماره افراد و امواتي كه در آن قبرستان باشد، موجب تخفيف گناهان آنان خواهد شد و ثواب براي وي منظور خواهد شد.باز حضرت  فرمود: سوره يس در تورات به نام معمّعه خوانده مي‏شود، گفته شد معمّعه چيست؟ فرمود: كسي كه با اين سوره مأنوس باشد، مشمول خير دنيا و آخرت خواهد شد و قرائت اين سوره بلاهاي دنيا و آخرت را از وي دور خواهد كرد و همه ترس ها و بیم های آخرت را از او برطرف مي‏نمايد.

اين سوره به نام مدافعه نیز خوانده مي‏شود. مدافعه يعني هر شري را از صاحب‏ خود برطرف مي‏كند. 

از قول امام صادق  )س( نقل شده است: هر كس (هر مسلماني) كه سوره يس را در روز، قبل از اينكه شب فرا رسد بخواند، در آن روز از افراد محفوظ و سالم و با رزق و روزي خواهد بود تا شب شود. هر كس اين سوره را شب، قبل از اينكه بخوابد،تلاوت كند، هزار فرشته بر وي موكل مي‏شوند تا او را از شر شيطان رجيم و هر آفتي محفوظ بدارند ...(4)

و اما در پاسخ به قسمت دوم سوال شما می نویسیم:

این سوره به نام " قاضیه" نامیده شد، یعنی سوره ای كه در رفع حاجت های انسان موثر است .پس هر انسانی با اخلاص این سوره را بخواند و توجه به معانی آن بكند و حاجاتی داشته باشد،از جمله حاجاتی كه در سوال به آن اشاره داشتید، می تواند به بر آورده شدنش امید داشته باشد. 

در هر حال فضيلت و اهميت قرائت اين سوره مقدس بيش از آن است كه در اين جا نوشته شود.

براي اطلاع بيش تر لازم است به كتاب های مربوطه از جمله كتاب ثواب الاعمال و تفسير مجمع البيان رجوع شود.

پینوشتها:

1.نجفی خمینی محمد جواد،تفسير آسان، تهران،انتشارات اسلاميه‏، چاپ اول، سال 1398 ق ، ج‏16، ص 254.

2.خرمشاهی  بهاء الدین، دانشنامه قرآن،تهران،انتشارات دوستان،چاپ اول،سال 1377 ه.ش ، ج 2، ص 1451 و  1774؛ و مكارم شیرازی ناصر، تفسیر نمونه، تهران، انتشارات دار الكتب الاسلامیه،چاپ اول، سال 1374 ه.ش ، ج 18، ص 310.

3.طباطبایی محمد حسین ، تفسیر المیزان، قم انتشارات جامعه مدرسین،سال 1374 ه.ش ، ‏چاپ پنجم، ج 17، ص 62.

4.تفسير آسان پیشین، ج‏16، ص 254.

كدام سوره است كه وقتی شروع به خواندن كردیم واجب است تا آخرش را بخونیم؟
سوره ای كه در حالت عادی اتمام آن تا آخر واجب باشد ، سراغ نداریم اما در قرائت نماز در رساله ها آمده كه اگر نمازگزار بعد از قرائت حمد، سوره كافرون یا توحید را ...

كدام سوره از قرآن است كه وقتی شروع به خواندن كردیم واجب است تا آخر سوره بخوانیم؟

سوره ای كه در حالت عادی اتمام آن تا آخر واجب باشد ، سراغ نداریم اما در قرائت نماز در رساله ها آمده كه اگر نمازگزار بعد از قرائت حمد، سوره كافرون یا توحید را بخواند، واجب است كه آن را به اتمام برساند اما در غیر این دو سوره اگر به نصف نرسیده باشد، می تواند از قرائت آن سوره خودداری و سوره دیگری را قرائت كند.

 اتمام دو سوره كافرون و توحید در صورت فراموشی برخی از آیات این دو سوره یا در نماز جمعه برای قرائت سوره جمعه و منافقون لازم نیست.

كتابها و منابعی كه در این خصوص نگاشته شده اند قابل اعتماد هستند؟
در كتب تفسیری شیعه، روایات زیادی در مورد فضیلت سوره های قرآن، خصوصاً قبل از بیان تفسیر هر سوره، بیان شده است...

خواصی كه برای آیات و سوره های قرآن بیان می شود معتبر است؟ كتابها و منابعی كه در این خصوص نگاشته شده اند قابل اعتماد و معتبر هستند؟

در كتب تفسیری شیعه، روایات زیادی در مورد فضیلت سوره های قرآن، خصوصاً قبل از بیان تفسیر هر سوره، بیان شده است.

نظر مشهور دانشمندان علوم قرآنی در مورد اعتبار این گونه روایات این است كه برخي (نه همه) سند صحیحی ندارند؛ ولی اگر كسی برای رجا، یعنی قصد ثواب به روایات عمل كند، به او ثواب می رسد. گفته اند كه اسناد همه روايات، روي هم رفته، چندان قابل اعتماد نيست. (1)

همچنین ثواب زیادی كه برای اعمال در روایات آمده، از باب تفضل الهی است. چنین نیست كه هر كس سوره ای را خواند، حتماً به خواص و آثار آن برسد.

اما ثواب­ها و فضایلی كه برای برخی عبادات، اذكار و ادعیه و خاصه قرائت سوره­های قرآن در مفاتیح الجنان یا تفاسیر و یا سایر كتب و روایات ذكر شده، ناظر به عباداتی است كه به شكل اكمل و اتم انجام گیرد و آداب و شرایط آن محقق گردد.

بنابراین، مقصود از روایاتی‏ كه آثار خاصی را برای برخی از اعمال از جمله قرائت بعضی از سوره ها ذكر كرده‏اند، این نیست كه فلان عمل «علت تامه» آن اثر است؛ بلكه مقصود، اقتضای اثر است. ولی اگر مانعی بر سر راه آن قرار گیرد، توان تأثیر را نخواهد داشت.

آیت الله مكارم شیرازی در این زمینه می گویند: این فضیلت ها برای كسانی نیست كه تنها الفاظ آن را بخوانند و مفاهیم آن را فراموش كنند.

اما در مورد نمونه هایی كه بیان كردید، فضیلت ها برای سوره های نامبرده در تفاسیر معتبر نیامده است؛ مثلاً در مورد سوره نور آمده:

از آن جا كه در این سوره سفارش های بسیار در مورد رعایت عفت و پاكدامنی توسط عموم مؤمنان و خصوصاً زنان صورت گرفته، در روایات نسبت به آموزش و قرائت این سوره توسط زنان، تأكید بسیار آمده است. (2)

در این زمینه نمی شود كتاب خاصی را تأیید یا تكذیب كرد. البته صحت یا عدم صحت خواصی كه برای قرآن ذكر كرده اند، كاری به اصل وجودی قرآن ندارد و ثواب واقعی سر جای خودش وجود دارد و نیز رتبه سفارشات اهل بیت نسبت به تلاوت و قرائت قرآن پایین نمی آید.

شما در این زمینه می توانید به كتاب «تفسیر مجمع البیان» علامه طبرسی یا  «تفسیر نمونه» آیت الله مكارم در آغاز سوره ها  مراجعه نمایید.

 

پی نوشت ها:

1. مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، ج 9، ص 297، ناشر دار الكتب الإسلامية، چاپ تهران، سال 1374 ش، نوبت اول.

2. قرائتی، محسن، تفسیر نور، مركز فرهنگی درس هایی از قرآن، تهران، 1383 ش، چاپ يازدهم، ج 8، ص 141.

چه سوره ای است كه خوف وترس قبر را از تو دور می كند؟
آنچه به انسان در دنیا ، قبر ، برزخ ، قیامت و آخرت ایمنی می بخشد ، ایمان و عمل صالح است. باور به خدا و معاد و رفتار مطابق دستور خدا و پیامبر خدا و دوری از ...

چه سوره ای است كه خوف وترس قبر را از تو دور می كند و باعث می شود قرآن هم نشین انسان باشد؟

آنچه به انسان در دنیا ، قبر ، برزخ ، قیامت و آخرت ایمنی می بخشد ، ایمان و عمل صالح است. باور به خدا و معاد و رفتار مطابق دستور خدا و پیامبر خدا و دوری از گناهان و انجام واجبات و وظایف، انسان را در همه نشئه های قبر و قیامت از همه ترس ها و خوف و خطر ها ایمنی می بخشد:

«الَّذينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُون؛ (1) كساني كه ايمان آورده‏اند و ايمان خود را به شرك نمي‏آلايند، ايمني از آن ايشان است و ايشان هدايت يافتگانند».

«إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ؛ (2) آنان كه ايمان آورده‏اند و كارهاي نيكو كرده‏اند، و نماز خوانده‏اند و زكات داده‏اند، مزدشان با پروردگارشان است. نه بيمناك مي‏شوند و نه غمگين».

در ارتباط با خصوص عذاب قبر باید اولا عوامل آن را ایجاد نكرد یا از بین برد.

بعض عوامل عذاب قبر مطابق روایات به شرح زیر است:

«عن أبي عبد الله عليه السلام ، قال : ان جل عذاب القبر في البول»؛ (3)

«امام صادق (ع) فرمود: مهم ترین عامل عذاب قبر (دوری نجستن از نجاست ) بول است».

 «عن علي ( ع ) قال : عذاب القبر يكون من النميمة ، والبول ، وعزب الرجل عن أهل»؛ (4)

«امام علی می فرماید: عذاب قبر در اثر سخن چینی ، (دوری نجستن از نجاست ) بول و ادرار و كناره گرفتن (بدون دلیل و قهر كردن ) مرد از همسرش می باشد».

وقتی این عوامل را ایجاد نكردیم و ایمان هم داشتیم و عمل صالح هم به جا آوردیم ، از عذاب قبر و ترس های آن در امان خواهیم بود.

اما بنا به روایات تلاوت بعض سوره ها و خواندن بعض نمازها موجب در امان بودن از عذاب قبر است:

«أبي عبد الله ( ع ) قال من قرء آية الكرسي دفع الله عنه الف مكروه من مكاره الدنيا أيسره الفقر والف مكروه من مكاره الآخرة أيسره عذاب القبر»؛ (5)

«هر كس آیت الكرسی را تلاوت كند، خداوند هزار ناخوشایند را از او دفع می كند كه كمترینشان فقر در این دنیا و عذاب قبر است.

هر كس یك شب را به تلاوت قرآن و سجده و ركوع و ذكر به سر آورد، كمترین پاداش او بیرون آمدن از گناهان و ... و پناه از عذاب قبر و ... است». (6)

امام باقر فرمود: (تلاوت پیوسته) سوره ملك مانع از عذاب قبر است. (7)

از رسول خدا روایت شده كه فرمود: هر كس شب جمعه دو ركعت نماز بخواند در هر ركعت بعد از حمد پانزده بار "اذا زلزلت..." ، خداوند او را از عذاب قبر و ترس های قیامت ایمن گرداند. (8)

بنا به روایت دیگر فرمود: هر كس شب اول ماه رجب  بعد از نماز مغرب بیست ركعت نماز بخواند در هر ركعت به حمد و قل هو الله ، ... از عذاب قبر پناه داده می شود. (9)

ما به شما توصيه مي كنيم با بخش تلفني ما به شماره 09640 با گروه اخلاق و يا مشاوره  صحبت كنيد.

 

پی نوشت ها:

1. انعام (6) آیه 82.

2. بقره (2) آیه 277.

3. برقی ، محاسن ، تهران ، اسلامیه ، 1330 ش ، ج 1 ، ص 78.

4. صدوق ، علل تالشرایع ، نجف ، حیدریه ، 1385 ق ، ج 1 ، ص 309.

5. چند نفر از محدثان ، الأصول الستة عشر، قم ، دار الشیستری ، 1405 ق ، ص 93.

6. حر عاملی ، وسایل الشیعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی ، 1104 ق ، ج 4 ، ص 804.

7 همان ، ج 876.

8. همان ، ج5 ، ص 75.

9. همان ، ص 229.

چگونه ثواب قرائت سوره هاي قرآن بر اساس احاديث توجيه عقلي مي شود؟
برای جوابگویی به این سوال و سوال های مشابه در مورد ثواب زیارت ها یا ثواب بعضی اعمال مستحبی یا ثواب بعضی اذكار توجه به چند نكته لازم است: 1- ... 2- ...

چگونه ثواب قرائت سوره هاي قرآن بر اساس احاديث توجيه عقلي مي شود؟ مثلا پيامبر فرمودند: هر كس سوره  طلاق را بخواند بر سنت پيامبر از دنيا مي رود!

برای جوابگویی به این سوال و سوال های مشابه در مورد ثواب زیارت ها یا ثواب بعضی اعمال مستحبی یا ثواب بعضی اذكار توجه به چند نكته لازم است:

1.   روایاتی داریم به این مضمون كه اگر بنا بر حدیثی از رسول خدا بر انجام عملی وعده پاداشی داده شده باشد و فرد به خاطر وعده پیامبر و برای رسیدن به ثواب موعود آن عمل را انجام دهد، خدا آن ثواب را به وی خواهد داد حتی اگر آن حدیث سخن پیامبر نباشد.(1)

با توجه به این روایات كه متعدد و معتبر هستند، عالمان نسبت به سند روایات ثواب تلاوت سوره ها یا زیارت ها یا اذكار سخت گیری نكرده  و مؤمنان را به همان وعده اجمالی واگذارده اند.

2. این وعده ها اجمالی است . قید و شرط آن ها در روایات دیگر به صراحت و بارها ذكر شده است.مثلا آیه شریفه می فرماید:" َ إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقين‏"(2) خدا فقط از باتقوایان می پذیرد".

این آیه قید عامی را به همه عبادات و اعمال ما می زند و آن "رعایت تقوا " است. خدا در این آیه با حصر "انما" اعلام می كند كه فقط از باتقواها می پذیرد. بنا بر این اگر كسی تقوا سرلوحه اعمالش نباشد و به جای یك بار هزار بار سوره "یس" و طلاق و... ، بخواند، دردی از او دوا نخواهد كرد.

3. امام خمینی "قدس سره" در زمینه احادیث  بیان زیبایی دارند كه به شرح زیر است:

"هر كس مراجعه كند به وصيت هايي كه رسول اكرم (ص) به حضرت امير المؤمنين، عليه السلام، مي‏كردند، و وصيت هاي ائمه بعضي به بعضي، و وصيت هايي كه به خواص شيعيان و خلص مواليان مي‏فرمودند و تأكيدات و سفارش هاي خيلي بليغي كه مي‏فرمودند و آن ها را از معصيت خداي تعالي تحذير مي‏نمودند، كه در اصول و فروع تكاليف، كتب اخبار از آن مشحون است، علم قطعي حاصل مي‏كند كه اگر بعض روايات‏ به حسب صورت و ظاهر مخالف با آن احاديث وارد شده است، ظاهر آن ها مراد نيست. پس، اگر طوري ممكن بود تأويل آن كه منافات با آن احاديث قطعيه صريحه، كه از ضروريات دين است، نداشته باشند، آن را تأويل می كنيم، يا جمع عرفي داشت جمع می كنيم، و الا ردّ علم آن به قائلش مي‏نماييم‏...

اين است چند حديث از احاديث شريفه صريحه به اينكه اين اشتهاي كاذبه كه ما اهل دنيا و معصيت داريم( كه با یك عمل جزیی و بدون توبه و تدارك گناهان به ثواب های عظیم برسیم و از عذاب و كیفر گناهان مان نجات یابیم) غلط و باطل است، و از هوس هاي شيطاني و مخالف با عقل و نقل است. و ضميمه نما به آن آيات شريفه قرآنيه را، مثل قول خداي تعالي:

كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهينَةٌ. (3) و مثل قوله تعالي: فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ. وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ. (4) و مثل قوله تعالي: لَها ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ(5) و غير اين‏ها از آيات شريفه كه در [هر] صفحه از كتاب الهي موجود است، كه تأويل و تصرف در آن خلاف ضرورت است.

در مقابل اين‏ها احاديث ديگري است كه آن ها هم در كتب معتبره مذكور است( مشابه حدیث بالا با سند معتبر)، ولي نوعا جمع صحيح عرفي دارد. و اگر جمع نيز پسند نيفتد و قابل تأويل نباشند، مقاومت با اين همه حديث صحيحه صريحه متواتره مؤيّده به ظواهر قرآنيه و نصوص فرقانيه و عقل سليم و ضرورت مسلمين ننمايد... مردم مطلقا به اعمال خود گرفتارند و مؤاخذ در زشتي ها هستند، مگر آن هايي كه ايمان آورند و توبه از گناهان كنند و عمل صالح به جا آورند. و اين سه در هر كس جمع شود، رستگار و مورد الطاف خداوند است و در پيشگاه مقدس حق محترم است، و سيّئات و گناهان [او] مبدل به حسنات شود...

پس اي عزيز، شيطان تو را مغرور نكند و هواهاي نفسانيه تو را گول نزند. البته انسان تنبل مبتلا به شهوات و حب دنيا و جاه و مال، مثل نويسنده، هميشه دنبال بهانه است از براي تأييد تنبلي خود، و هر چه موافق با شهوات او باشد و مؤيد هواهاي نفسانيه و خيالات شيطانيه او باشد، اقبال به آن نمايد و چشم و گوش خود را به آن باز كند، بدون آنكه فحص از مغزاي آن نمايد يا به مقابلات و معارضات آن نظر نمايد.

بيچاره گمان مي‏كند به مجرد دعوي تشيع و حب اهل بيت طهارت و عصمت(و انجام بعض اعمال مستحب یا تلاوت بعض سور و ادعیه) جواز ارتكاب هر محرّمي را خداي نخواسته دارد و قلم تكليف، نعوذ باللّه، از او برداشته شده! بدبخت نمي‏داند كه شيطان بر او تعميه كرده(بینایی او را گرفته)، و در آخر عمر بيم آن است كه محبت بي مغز بيفايده نيز از دستش برود و با كف تهي در صف نواصب اهل بيت محشور گردد. آخر دعوي محبت كسي [كه‏] بيّنه نداشته باشد پذيرفته نيست.

ممكن نيست من با شما دوست باشم و محبت و اخلاص داشته باشم، و بر خلاف تمام مقاصد و مطلوبات شما اقدام كنم. درخت محبت ثمره و نتيجه‏اش عمل بر طبق آن است، و اگر اين ثمره را نداشته باشد، بايد دانست كه محبت نبوده، خيال محبت بوده.

پيغمبر اكرم و اهل بيت مكرم او، صلوات اللّه عليهم، تمام عمر خود را صرف در بسط احكام و اخلاق و عقايد نمودند و يگانه مقصد آن ها نشر احكام خدا و اصلاح و تهذيب بشر بوده و هر قتل و غارت و ذلت و اهانتي را در راه اين مقصد شريف سهل شمردند و از اقدام باز نماندند، پس محبّ و شيعه آن ها كسي است كه در مقاصد آن ها با آن ها شركت كند و پيروي از آثار و اخبار آن ها كند. اينكه در اخبار شريفه اقرار به لسان و عمل به اركان را از مقوّمات ايمان شمرده، بيان يك سرّ طبيعي و سنّة اللّه جاريه است، چون كه حقيقت ايمان ملازم با اظهار و عمل است. عاشق در جبلّه طبيعيه اوست اظهار عشق و تغزّل در شأن معشوق، و عمل به لوازم ايمان و محبت خدا و اولياي او. [اگر] عمل نكرد مؤمن نيست و محبت ندارد. و اين صورت ايمان و محبت بي مغز و معني نيز با جزئي حوادث، و في الجمله فشار، از بين مي‏رود و صفر اليد به دار جزاي اعمال منتقل شود.(6)

بنا بر این، احادیث مشابه حدیث بالا انسان را به خوبی تشویق می كند . وعده اجمالی می دهد . اگر كسی دنبال این وعده برود و سعی در تحصیل نماید، خود را در معرض توبه و هدایت و عمل صالح قرار داده ؛ امید است كه اصلاح شود و نجات یابد . عملش كیمیا شده و همه اعمال بدش را به خوب تبدیل كرده ؛ خوبی هایش را خالص ساخته و شایسته برترین ثواب ها گرداند كه خدای بزرگ فرموده:

إلاّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُولئِكَ يُبَدِّلُ اللَّه سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ كانَ اللَّه غَفوراً رَحيما؛(7)

زنا كاران و قاتلان و مشركان در جهنم جاویدند مگر كسی( از آنان) كه توبه كند و ایمان آورد و عمل صالح به جا آورد كه خدا گناهان اینان را بدل به خوبی می كند و خدا آمرزنده و مهربان است.

پی نوشت ها:

1. بحارالانوار،ج2،ص256.

2. مائده(5)آیه27.

3. مدثر(74)آیه38.

4. زلزال(99)آیه7-8.

5.بقره(2)آیه286.

6. شرح چهل حدیث،ص568-576.

7. فرقان(25)آیه70.

جهت انس با قرآن، چه مراتبی باید رعایت شود؟
انسان براي مأنوس شدن با هر چيزي نياز به معرفت و شناخت آن چیز دارد و براي مأنوس شدن با قرآن هم بايد معرفت و شناخت خودمان به قرآن را افزايش دهيم و ابزار معرفت ...

جهت انس با قرآن، چه مراتبی باید رعایت شود؟

انسان براي مأنوس شدن با هر چيزي نياز به معرفت و شناخت آن چیز دارد و براي مأنوس شدن با قرآن هم بايد معرفت و شناخت خودمان به قرآن را افزايش دهيم و ابزار معرفت در انسان چشم و گوش و عقل مي باشد.

بنا بر این براي مأنوس شدن با قرآن هم بايد از ابزار بينائي، شنوايي و تفكر استفاده نمائيم.

معرفت قرآن داراي دو مرتبه لفظي و معنوي مي باشد.

مرتبه لفظي قرآن، بوسيله قرائت قرآن و آموزش روخواني و روانخواني و تجويد امكان پذير است.

همچنين با گوش دادن به قرائت قاريان برجسته مي توانيم آشنايي و انس خود به الفاظ قرآن را افزايش مي دهيم.

در مرحله دوم كه مربوط به معناي قرآن مي باشد، بوسيله آموزش زبان عربي (صرف و نحو و بلاغت و لغت و ...) كه زبان قرآن است، قدرت فهم مفاهيم عمومي قرآن را كسب مي كنيم و اگر توانايي آموزش زبان عربي را نداريم ، بوسيله مراجعه به ترجمه ها معناي آيات قرآن را به صورت اجمالي درك مي كنيم.

در مرحله بعد براي درك معارف عميق تر قرآن يا مقدمات و قواعد لازم براي تفسير را خودمان كسب مي نماييم و يا به تفاسير معتبر براي درك معارف والاي قرآن مراجعه مي نمائيم.

بعد از طي نمودن اين مقدمات بوسيله قدرت تعقلی كه خداوند متعال در اختيار ما قرار داده در معارف قرآن تدبر مي نمائيم و اين تدبر را مقدمه عمل به قرآن و فرامين آن قرار مي دهيم تا انس عملي با قرآن حاصل شود.

نكته اي كه لازم به ذكر است اين است كه:

 اين مراتب و مراحل به صورت نسبي انجام پذير مي باشد؛ يعني به نسبت به همان مقدار كه آيات را قرائت كرده ايم، مي توانيم براي درك مفاهيم و معارف اقدام و در آن ها تدبر نمائيم و لزومي ندارد كه منتظر اتمام همه قرآن در هر يك از مراحل باشيم.

صفحه‌ها