۱۴۰۰/۰۲/۱۳ ۰۶:۵۱ شناسه مطلب: 98255
باسلام و خسته نباشید،
مدت زیادی است که سخت مشغول دعاهای فروان و یاران مربوطه و خواندن قرآن هستم اما هیچیک از دعاهایم و حاجت هایم تا الآن مستجاب نشده است، به نظر شما علت آن چه چیزهایی ممکن است باشد؟
پاسخ:
پرسشگر گرامی مستجاب نشدن دعاهای انسان دلیلهای متفاوتی میتواند داشته باشد.
در این مورد مردی به حضرت امیرالمؤمنین (ع) عرض کرد: خداوند میفرماید: «ادعونی استجب لکم» پس چرا ما دعا میکنیم، ولی اجابت نمی شود؟
حضرت فرمود: چون دلهای شما در هشت مورد خیانت و بیوفایی کرد:
1 -خدا را شناختید، ولی حقش را آنگونه که بر شما واجب بود، ادا نکردید. ازاینرو آن معرفت به کار شما نیامد.
2-به پیامبر خدا ایمان آوردید، ولی در عمل باسنت و روش او مخالفت کردید، پس ثمره ایمان شما چه شد؟
-3 کتاب خدا (قرآن) را خواندید، ولی در عمل با آن مخالفت کردید.
4-گفتید ما از آتش دوزخ میترسیم، ولی در همه حالات بهواسطه گناهان خود بهسوی جهنم میروید.
-5 گفتید ما به بهشت تمایل و رغبت داریم، ولی کارهایی انجام میدهید که شمارا از بهشت دور میسازد.
-6 نعمتهای خدا را استفاده میکنید، ولی شکر و سپاسگزاری نمیکند.
7 -خداوند فرمود: شیطان دشمن شما است، او را دشمنگیرید.(1) به زبان او را لعن میکنید، ولی در عمل با او دوستی مینمایید و از او اطاعت میکنید.
-8 عیبهای مردم را برابر دیدگانتان قراردادید و عیبهای خود را پشت سر انداختید، درنتیجه کسی را ملامت میکنید که خود به ملامت سزاوارتر از او هستید.
با این وضع چه دعایی از شما مستجاب گردد، درصورتیکه شما راهها و درهای دعا را به روی خود بستهاید؟!
«پس تقواپیشه کنید؛ کارهای تان را اصلاح کنید؛ امربهمعروف و نهی از منکر کنید تا خدا دعایتان را مستجاب کند». (2)
راه دعا از دیدگاه امام صادق (ع):
شخصی خدمت امام صادق (ع) عرض کرد: دو آیه در قرآن است که تأویل و معنای آن را نمیدانم. یکی «ادعونی استجب لکم» است که ما هر چه دعا میکنیم، اجابت نمیشود. حضرت فرمود: «سر عدم اجابت دعایتان را به شما میگویم. اگر خدا را در آن چه دستور فرموده، اطاعت کنی و آن گاه او را بخوانی، دعایت را اجابت میکند، ولی تو با (دستورهای) او مخالفت کرده، نافرمانیاش میکنی. او نیز اجابت نمیکند. بااینحال، اگر خدا را از راهش بخوانی - اگرچه گناهکار باشی - خدا دعایت را مستجاب میکند».
آن شخص پرسید: راه دعا چیست؟ فرمود: «نماز که خواندی، غسل توبه نماید، سپس با وضو چهار رکعت نماز بخواند، در هر رکعت یکمرتبه سوره حمد و سه مرتبه توحید و یکمرتبه سوره «الناس» و یکمرتبه «فلق» را بخوانید. بعد از نماز هفتاد مرتبه استغفرالله ربی و اتوب الیه و بعد از هفت مرتبه «لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم» سپس بگویید: یا عزیز یا غفار اغفرلی ذنوبی و ذنوب جمیع المؤمنین و المؤمنات فانه لا یغفر الذنوب الا انت.»(3) ابتدا تمجید کرده، او را به بزرگی میستایی و به هرگونه که میتوانی، حمد و ستایش میکنی، سپس بر پیامبر و آلش درود میفرستی و به تبلیغ رسالتش گواهی میدهی و بر ائمه هدی سلام میدهی،
آنگاه نعمتهای خدا را بر خود میشماری و او را به خاطر آنها ستایش و شکر میکنی. بعد به گناهان خود یکایک اعتراف میکنی و هرکدام را که به بادداری، اقرار مینمایی. هرکدام را به خاطر نداری، بهطور سربسته به زبان میآوری و از همه گناهان به درگاه خدا توبه میکنی. تصمیم میگیری که دیگر گناه نکنی. از روی پشیمانی و صدق نیت و خلوص و در بیم و امید از آنها استغفار و طلب آمرزش میکنی، سپس میگویی: اللهم انی أعتذر الیک من ذنوبی و استغفرک و أتوب الیک فأعنی علی طاعتک و وفّقنی لما اوجبت علیّ من کل ما یرضیک فانی لم أر أحداً بلغ شیئاً من طاعتک الا بنعمتک علیه قبل طاعتک، فأنعم علیّ بنعمة أنال به رضوانک و الجنةَ. بعد از رعایت این مراتب، حاجت خود را بخواه که امیدوارم خدا ناامیدت نکند و حاجتت را برآورد. (4)
چند تذکر:
1 -گاهی باوجود تمام شرایط دعا، دعا مستجاب نمیشود، چون به مصلحت ما نیست، یعنی چیزی را طلب میکنیم که به سود ما نیست، اگرچه میپنداریم به نفع ما است. (5)
2 -گاهی دعا مستجاب میشود، ولی از روی مصالحی تحقق عملی آن به تأخیر میافتد، حتی ممکن است تا چند سال طول بکشد تا محقق گردد.
3 -در روایت است خداوند وقتی بندهای را دوست داشته باشد، اجابت دعای او را به تأخیر میاندازد تابندهاش با او راز گوید.
ازاینرو مؤمنان ثابتقدم هیچگاه از تکرار دعا مأیوس نمیشوند، بلکه میگویند:
دسـت از طلب نـدارم تا کـام من برآید یا جان رسد به جانان یا جان ز تن درآید
مطالبی که تقدیم نمودیم کلیاتی بود که اگر شما حاجت و خواستۀ خود را برایمان بنویسید بهتر راهنماییتان خواهیم کرد.
پینوشتها:
1. مؤمن (40) آیه 60.
2. علامه مجلسی، بحارالانوار، موسسه الوفاء، بیروت،1404 ق، ج 93، ص 376 و 377.
3. رساله «لقاءالله»، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، انتشارات آل علی، ص 119.
4. سيد بن طاوس، فلاح السائل، دفتر تبليغات اسلامى حوزۀ علميۀ قم، ص 38 و 39.
5. بقره (2)، آیه 216.