باب الحوائج

آيا درخواست شفا جزو حاجات مشروع نيست؟
ميان استجابت دعا و برآورده شدن خواسته انسان تفاوت وجود دارد. اجابت دعا هميشه آن نيست كه خواسته انسان برآورده شود. چه‌بسا اتفاق می‌افتد كه ...

من مدتي است با توسل به حضرت عباس (ع) شفاي بيماري را طلب کرده‌ام؛ و همچنين نذر کرده‌ام.
چرا ايشان به خواسته من توجهي ندارند؟ آيا درخواست شفا جزو حاجات مشروع نيست؟ شرايط درخواست از اين حضرات چيست؟

پاسخ:
لازم است به چند نكته توجه كنيد:
1. ميان استجابت دعا و برآورده شدن خواسته انسان تفاوت وجود دارد. اجابت دعا هميشه آن نيست كه خواسته انسان برآورده شود. چه‌بسا اتفاق می‌افتد كه انسان برآورده شدن حاجتي و رسيدن به هدف و مقصدي را ایدئال و به نفع خويش می‌پندارد. چنان به پندار خود و خير بودن خواسته و دعايش يقين دارد كه آن را همانند دودوتاچهارتا واضح می‌داند، حال‌آنکه واقعيت امر غير از پندار ماست. عكس آن نيز صادق است. (1)
2. درخواست از خداوند با توسل به خوبان و صالحان، اگرچه مهم است و اراده و مشيت الهي در زندگي بسيار مؤثر است؛ اما خداوند بدون اسباب و علل منطقي و عقلي هيچ تغييري در زندگي افراد ايجاد نمی‌کند. مطمئناً‌ علل و عواملي در استجابت دعا دخالت دارد كه بايد فراهم شود.
3. از كجا می‌دانید دعاي شما به اجابت نرسيده، گاه دعا به اجابت می‌رسد. لكن بروز و ظهور آثار وجودي آن به تأخیر می‌افتد. در اين صورت، فهم نادرست از كمك خداوند مي‌تواند توقعي را ايجاد كند كه دعا را به يك عامل تخدير كننده تبديل نمايد. به‌جای تقويت روحيه و اراده، بالا بردن قدرت اعتمادبه‌نفس، بيداري دل و انديشه، باعث نااميدي، سرخوردگي از دين و دين‌داري، يأس و نااميدي از خدا، ائمه يا زندگي و... گردد؛ چنان‌که فهم درست حقيقت كمك و استمداد خداوند مي‌تواند موجب آگاهي، بيداري دل و انديشه، پيوند باطني با سرچشمه همه نيكي‌ها و خوبي‌ها باشد، نيز باعث تقويت روح و اراده، افزايش قدرت اعتمادبه‌نفس، ‌تبدیل‌کننده شكست به پيروزي، بيماري به‌سلامتی، نااميدي به اميدواري، اضطراب به آرامش گردد.
برادر گرامي؛
درخواست شفا در جمله حاجات مشروع است؛ اما بايد سعي كنيد در كنار دعا اسباب مادي استجابت دعا را نيز فراهم كنيد و به اين باور برسيد كه استجابت دعا هميشه آن نيست كه خواسته انسان برآورده شود. بعد از دعا كار را به او وا‌گذارید تا آنچه صلاح است محقق شود.
براي اطلاع بيشتر با بخش تلفني مركز (09640) تماس بگيريد.
پی‌نوشت:
1. شهید مطهری، مجموعه ‏آثار، تهران، انتشارات صدرا، 1378 ش، ج ‏1، ص 38.

چرا به حضرت ابوالفضل(ع) باب الحوائج می‌گويند؟

پاسخ: باب به معناي در و حوائج جمع حاجت است. باب الحوائج يعني درهاي حاجت؛ يعني هر كه حاجتي دارد، مي‌تواند از اين طريق حاجتش را بگيرد.
حضرت ابوالفضل العباس(ع) به جهت اينكه در درگاه خدا مقرب است، باب الحوائج خوانده مي شود، چون مي توان با توسل به آن حضرت، حاجت خويش را گرفت.
قرآن مي‌فرمايد: اولياي خداوند با اذن و رضايت پروردگار مي‌توانند مشكل گشا و باب الحوايج مردم باشند.(۱) البته عنوان باب الحوائج اختصاص به حضرت عباس(ع) ندارد، بلكه همه معصومان(ع) و برخي از اوليا باب الحوائج هستند؛ زيرا آنان در اثر تقوا و عبوديت، لياقت اين مقام را كسب كرده اند، ولي آنچه در عرف شهرت يافته، آن است كه تنها به بعضي عنوان باب الحوائج اطلاق شده كه حضرت عباس(ع) نيز در زمره آنان است.
از سويي دليل خاصي وجود ندارد كه چرا عنوان: باب الحوائج بر افراد خاص اطلاق مي گردد. البته ابوالفضل العباس(ع)، از لياقت و شخصيت بالايي برخوردارند. شاید علت اين كه چنين مقامي به حضرت ابوالفضل داده شده است، به خاطر ايثار و فداكاري ایشان باشد، چون عبد صالح و مطيع خدا است، از اولي الامر پيروي كرد و دنيا را به آخرت فروخت و چنين مقامي پيدا كرد. در راستاي مقام بلند ابوالفضل العباس(ع) است كه از او به عنوان عبد صالح ياد شده است: " السلام عليك ايّها العبد الصالح المطيع لله و لرسوله و لأميرالمؤمنين".(۲)

پي نوشتها:
۱. بقره (۲)، آيه ۲۵۵؛ انبيا (۲۱) آيه ۲۸.
۲ .مفاتيح الجنان، ص۴۳۵.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.