اعتبار

آیا اموری همچون دعانویسی مورد تأیید اسلام هست؟
شكي نيست كه يكي از عوامل مؤثر در عالم اسباب و مسببات، دعا است همان‌طور كه صله‌رحم باعث طول عمر، يا صدقه، سبب برطرف شدن بلاها می‌شود و این‌ها از سنّت‌های الهي...

آیا اموری همچون دعانویسی مورد تأیید اسلام هست؟ لطفاً کامل پاسخ دهید و مواردی را که بایستی در نظر بگیرم را توضیح دهید.

پاسخ:

براي پاسخ به نكات زير توجه فرماييد:
الف- دعانویسی:
شكي نيست كه يكي از عوامل مؤثر در عالم اسباب و مسببات، دعا است همان‌طور كه صله‌رحم باعث طول عمر، يا صدقه، سبب برطرف شدن بلاها می‌شود و این‌ها از سنّت‌های الهي هستند، دعا هم يكي از اين سنّت‌ها است. چنان‌که در برخي روايات هم‌چنین در كتاب مفاتیح‌الجنان مرحوم حاج شيخ عباس قمي آمده است كه براي دفع يا رفع برخي بلايا و گرفتاری و حل مشكلات آمده است فلان دعا را بخواند يا بنويسد و همراه خود داشته باشد. البته استجابت دعا – چه به‌صورت نوشته باشد و يا خوانده شود - آداب و مقدمات و شرايطي دارد. برخي از شرايط مربوط به دعاكننده و برخي مربوط به دعا شونده و يا به اصل و محتواي دعا برمی‌گردد.
اگر دعانويس آدم خوبي بوده و داراي تقوا و نفس پاكي باشد و ساير آداب و شرايط دعا محقق باشد، دعايش مستجاب می‌شود، اما كساني هم پیدا می‌شوند كه دعانويسي را وسيله امرارمعاش خود قرار داده و مردم را از اين راه فريب می‌دهند، در اين صورت نمی‌توان به آنان اعتماد كرد و مراجعه به آنان جايز نيست.
مراجعه به دعانويس، از طرف كساني صورت می‌گیرد كه معمولاً نتوانسته‌اند براي گرفتاري خود چاره‌جویی كنند و يا به دعاي خود اعتمادي ندارند و فكر می‌کنند اگر به آن‌ها رجوع كنند، مشكلشان حل خواهد شد؛ و چه‌بسا به دليل اعتمادي كه به آن‌ها دارند، حالت تلقين به نفس در افراد ايجاد می‌شود و با اين روحيه قدرت و تسلط بر بيماري يا مشكل خود پيدا نمايند و به‌تدریج آن را حل كنند؛ اما در هيچ كتاب و به نظر هيچ مرجعي ديني، رجوع به دعانويس توصيه نشده است، بلكه همه افراد تشويق شده‌اند خودشان دست به دعا بردارند و از خدا كمك بخواهند.
ب- نوشته‌اید: مواردي را كه بايستي در نظر بگيرم را توضيح دهيد.
نکته‌ای كه هميشه بايد توجه داشته باشيم اين است كه: گاهي ما اصرار به اجابت شدن چيزي داريم كه يا اصلاً به خير و منفعت دنيايي يا معنوي و ديني ما نيست و يا خير ما در تأخير اجابت دعا هست، منتهي ما به دليل عدم اطلاع از مسائل غيبي خيال می‌کنیم كه خير ما اجابت فوري دعا است. چه‌بسا همين پاسخ نيافتن ما اجابت از سوي خدا باشد. يعني خداوند منّان دعا را اجابت می‌کند، ولي آثار اجابت را از ما مخفي می‌کند تا ما را بيشتر به حالت معنويت و انابه و تضرّع در درگاهش نگاه ‏دارد و بدین‌وسیله زمينه رشد و كمال ما را فراهم سازد.
نكته ديگري كه بايد به آن توجه نمود اين است كه اجابت دعا در نظام تكوين و تشريع مشروط به شرايطي است؛ ازجمله:
1) شرايط مناسب روحي دعاکننده از قبيل تضرع و تواضع در مقابل پروردگار.
2) دعا به مصلحت دعاکننده باشد. چراکه در بسياري از موارد تحقق آن خواسته براي شخص سودمند نيست؛ مثلاً رسيدن به مقام يا امكاناتي خاص چه‌بسا نه‌تنها به نفع او نباشد. بلكه ممكن است مايه دوري او از ايمان و تقوا گردد.
3) صبر و بردباري جهت فرارسیدن زمان مناسب براي تحقق مطلوب.
4) اخلاص در نيت و انقطاع كامل به خداوند؛ چراکه عطايا به‌اندازه نيت و اخلاص در آن سرازير مي‏شوند و در كلام حضرت امير (ع) آمده است: «إنّ العطيّه علي قدر النيّه».)1(
(5 معقول بودن خواسته انسان.
(6 تلاش و اقدام براي رسيدن به نتيجه و به‌کارگیری ساير عوامل طبيعي كه در تحقق دعا و رسیدن به مقصود نقش دارند.
شخصي از امام صادق (ع) سؤال كرد: خدا در قرآن مي‌فرمايد: «ادعوني استجب لكم» ولي او را مي‌خوانيم و اجابت نمي‌شود! حضرت فرمود: «آيا خدا خُلف وعده مي‌كند؟» عرض كرد: نه فرمود: «پس علت چيست؟» عرض كرد: نمي‌دانم. حضرت فرمود: «هر كس دستورهاي الهي را اطاعت كند (واجبات را انجام دهد و از گناهان اجتناب ورزد) و او را با شرايط و آداب دعا كند، خداوند دعايش را مستجاب مي‌كند».)2(
آداب مهم دعا عبارت‌اند از:
1 ـ دعا را با وضو و بسم‌الله و حمد و ثناي الهي و صلوات شروع كند:
امام صادق (ع) مي‌فرمايد: كسي حاجتي داشته باشد، برود وضوي كامل بگيرد، دو ركعت نماز بخواند، ركوع و سجده‌ها را خوب انجام دهد، بعد از سلام ابتدا حمد و ثناي خدا سپس بر محمد و آلش صلوات بفرستد، آنگاه حاجت خود را از خدا بخواهد. (3)
3 - حضور قلب و يقين به اجابت دعا:
يكي از آداب دعا آن است كه دعاکننده به اجابت آن يقين داشته باشد و با شك و ترديد خدا را نخواند. امام صادق (ع) مي‌فرمايد: «إذا دعوت فظن أنّ حاجتك بالباب؛ (3) هرگاه دعا كردي، گمان كن كه حاجتت نزد تو حاضر است»؛ و آن حضرت فرمود: «دعايي كه از روي بي‌توجهي باشد، مستجاب نمي‌شود، پس از صميم دل به خدا توجه كن و بعد به استجابت دعا يقين داشته باش». (4)
4 -براي همه مؤمنان دعا كند.
امام باقر (ع) مي‌فرمايد: «زودترين دعايي كه به اجابت مي‌رسد، دعاي برادر ديني براي برادرش در نبود اوست. در اين صورت فرشته‌اي كه گماشتة اوست مي‌گويد: آمين و براي توست دوچندان آن». (5) امام صادق (ع) فرمود:
هر كس براي برادران ديني خود، در نبودش دعا كند، از عرش به او ندا مي‌شود: صد هزار برابر آن براي تو باد! (6)
5 - دعا در وقت‌ها و مكان‌هاي خاص: يكي از آداب دعا، استفاده از فرصت‌هاي مناسب است. رسول خدا (ص) مي‌فرمايد: «بهترين وقت براي دعا، سحر است». (7)
6 -دعا كردن در همه حال:
امام صادق (ع) مي‌فرمايد: «جدم مي‌فرمود: در دعا پیش‌دستی كنيد [پيش از آن‌که گرفتار شويد، دعا كنيد.] زيرا چون بنده‌اي بسيار دعا كند و بلايي به او برسد و به دنبالش دعا كند، گفته شود: آوازي آشنا است اما چون بسيار دعا نكند و بلايي به او رسد و دنبالش دعا كند، به او گفته مي‌شود: تا امروز كجا بودي»؟(8)
ديگر از آداب دعا و اجابت آن پنهاني دعا كردن و متوسل شدن به چهارده معصوم علیهم‌السلام است.
پي‌نوشت‌ها:
1. محدث نوري، مستدرك الوسايل، مؤسسه آل البيت، قم 1408 ش، ج 5، ص 192.
2. علامه مجلسي، بحارالانوار، مؤسسه الوفاء بيروت – لبنان، سال انتشار 1404 ق، ج 90، ص 320.
3. شيخ كليني، الكافي، دار الكتب الاسلاميه، تهران، 1365 ش، ج 3، ص 478.
4. همان، ج 2، ص 473.
5. همان، ص 507.
6. شيخ حر عاملي، وسايل الشيعه 29 جلدي، چاپ مؤسسه آل البيت، قم، سال انتشار 1409 ق، ج 7، ص 112.
7. همان، ج 3، ص 447.
8. همان، ج 2، ص 472.
موفق باشید.

سند و منبعی که دعای سلامتی امام زمان علیه‌السلام را بیان کرده می‌خواهم
این دعا را کلینی در کافی از محمد بن عیسی به سند خودش از امامان به‌عنوان عمل شب‌های قدر و هر فرصتی که دست دهد، نقل کرده (ولی نام امام معینی برده نشده است) ...

سند و منبعی که دعای سلامتی امام زمان علیه‌السلام را بیان کرده می‌خواهم؟

پاسخ:

این دعا را کلینی در کافی از محمد بن عیسی به سند خودش از امامان به‌عنوان عمل شب‌های قدر و هر فرصتی که دست دهد، نقل کرده (ولی نام امام معینی برده نشده است). سند کافی به این شرح است:
محمد بن عیسی باسناده عن الصالحین (1)
منظور از «صالِحِین» امامان معصوم است.
در کتب دیگر هم به همین سند آمده است.
شاید هم در این عبارت «صالحَین» تثنیه و دلالت‌کننده بر دو باشد و منظور از آن «صادقَین» یعنی امام پنجم و امام ششم باشد. درهرحال منظور معصوم است.

پی‌نوشت:‌
1. کلینی، کافی، تهران، اسلامیه، 1367 ش، ج 4، ص 162.

(يا رب الحسين بحق الحسين اشف صدر الحسين بظهور الحجه) سند معتبري دارد؟
متأسفانه کلمه «بظهور الحجه» در متن متینی وجود ندارد. این دعای شریف از مولانا امام صادق سلام‌الله‌علیه در کتاب «کامل الزیارات» ابن قولویه نقل‌شده است...

بسم‌الله الحميد
با سلام
دعاي (يا رب الحسين بحق الحسين اشف صدر الحسين بظهور الحجه) سند معتبري دارد؟ در كدام دعا يا حديث يا زيارتنامه اي آمده است؟
و يا دعاي مشابهي بوده است كه كلماتش را تغيير داده اند؟

پاسخ:
متأسفانه کلمه «بظهور الحجه» در متن متینی وجود ندارد.
این دعای شریف از مولانا امام صادق سلام‌الله‌علیه در کتاب «کامل الزیارات» ابن قولویه نقل‌شده است.
حضرت فرمود: هنگامی‌که قصد داری به زیارت قبر سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین سلام‌الله‌علیه بروی، (البته با رعایت سایر تشریفات و مقرراتش) این دعا را می‌خوانی:
اللَّهُمَّ رَبَّ الْحُسَيْنِ اشْفِ صَدْرَ الْحُسَيْنِ. اللَّهُمَّ رَبَّ الْحُسَيْنِ اطْلُبْ بِدَمِ الْحُسَيْنِ. اللَّهُمَّ رَبَّ الْحُسَيْنِ انْتَقِمْ مِمَّنْ رَضِيَ بِقَتْلِ الْحُسَيْنِ. اللَّهُمَّ رَبَّ الْحُسَيْنِ انْتَقِمْ مِمَّنْ خَالَفَ الْحُسَيْنَ. اللَّهُمَّ رَبَّ الْحُسَيْنِ انْتَقِمْ مِمَّنْ فَرِحَ بِقَتْلِ الْحُسَيْنِ ... تا آخر دعا. (1)
کتاب کامل الزیارات ازجمله کتاب‌های معتبر و مورد اعتنای شیعه و بزرگان دین می‌باشد.
پی‌نوشت:
1. كامل الزيارات ابن قولویه، ص 238.

ذکري بنام ذکر ادريسه دعاي صحيفه و گنج العرش حقیقت دارد؟
دعايي كه به «اسماء ادريسي» مشهور و 40 اسم می‌باشد که راوي می‌گوید كه اين دعا را جهت طلبيدن آمرزش همه گناهان بخوان. پس حاجت خود را از مطلب آخرت و دنيا سؤال كن...

سلام خسته نباشيد،

ذکري بنام ذکر ادريسه دعاي صحيفه و گنج العرش در کتاب گنج هاي معنوي حقيقت دارد؟

پاسخ:

دعايي كه به «اسماء ادريسي» مشهور و 40 اسم می‌باشد که راوي می‌گوید كه اين دعا را جهت طلبيدن آمرزش همه گناهان بخوان. پس حاجت خود را از مطلب آخرت و دنيا سؤال كن پس به‌درستی كه حاجت تو ان شاء اللَّه برآورده می‌شود.

اين دعا در منابع ذيل نقل‌شده است:

1-کتاب مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، جلد‏2، صفحه 601 نويسنده: شيخ طوسي

2- المصباح للكفعمي (جنة الأمان الواقية)، صفحه 604 نويسنده: ابراهيم بن على عاملى‏ کفعمي

3-إقبال الأعمال (ط - القديمة)، جلد‏1، صفحه 80 نويسنده: سيد بن طاووس

4-مهج الدعوات و منهج العبادات، صفحه 305 نويسنده: سيد بن طاووس

5-بحار الأنوار (ط - بيروت)، جلد‏95، صفحه 98 نويسنده: علامه مجلسي

البته سيد بن طاووس و علامه مجلسي از کتاب شيخ طوسي نقل می‌کنند بنابراين فقط دو منبع اول اين دعا را ذکر کرده‌اند.

نکته ديگر این‌که هرچند براي اين 40 دعا سيد بن طاووس خواصي ذکر کرده است، ولي اين دعا به سند معتبري به دست ما نرسيده و از طريق امامان اهل‌بیت كه باب علم نبوي هستند، نقل نشده، بلکه از طريق حسن بصري به دست ما رسيده است.

اين نکته را نيز در نظر داشته باشيم که آثاري هم در اينترنت براي اين دعا آورده‌اند که غالباً مستند نيستند و در نقل سيد هم نيامده و نمی‌توان بر آن‌ها اعتماد كرد. البته خواندن اين دعا به‌قصد رجا و به اميد مطلوبيت اشكال ندارد.

آيا زيارت ناحيه مقدسه داراي اعتبار است؟
آنچه به نام زيارت ناحيه موسوم است با سه متن و به سه صورت بيان شده است. زيارت اول: که در کتاب «المزار الکبير» ابن مشهدي نقل شده است. (5) ابن المشهدي از فقها ...

آيا زيارت ناحيه مقدسه داراي اعتبار است؟ ( با توجه به اينکه علامه شعراني در ترجمه کتاب نفس المهموم نوشته اند علماي گذشته به اين زيارت اعتماد نداشته ­اند و دليل آن نيز اين است که در اين زيارت به صراحت گفته شده است که شمر سر حضرت امام حسين عليه اسلام را از تن جدا کرده است ولي علماي بزرگ در مقاتل اسامي افراد ديگري را نيز به عنوان قاتل امام حسين عليه السلام آورده ­اند و حتي برخي سنان بن انس را قاتل حتمي امام مي­ دانند، بنابراين اگر اين زيارت از جانب امام معصوم بود براي علما سند محسوب مي­ شد و نقل قول مورخين ديگر در برابر قول امام معصوم اعتباري نداشت تا آن را ذکر کنند).

مورّخان قاتلان اصلي امام حسين عليه السلام را شش نفر ذکر کرده ­اند. مرحوم شيخ عباس قمي شش قول در اين زمينه را مطرح مي­ کند: اوّل: سنان بن انس نخعي؛ دوم: حصين بن نمير؛ سوم: مهاجر بن اوس تميمي؛ چهارم: کثير بن عبدالله شعبي؛ پنجم: شمربن ذي الجوشن؛ مرحوم شيخ عباس قمي مي­ افزايد: قول ششم آن است که قاتل امام حسين عليه السلام خولي بن يزيد اصبحي است. (1)

نکته ديگر اين که نمي­ توان گفت که «علماي گذشته به اين زيارت اعتماد نداشته­ اند. چون در زيارت ناحيه مقدسه امام زمان عليه السلام مي­ فرمايد: شمر سر حضرت امام حسين عليه اسلام را از تن جدا کرده است، ولي علماي بزرگ ديگران را قاتل امام مي­ دانند» به دليل اين که شيخ مفيد به عنوان يکي از علماي بزرگ شيعه مي‌گويد: «وَ بَدَرَ إِلَيْهِ خَوَلِيُّ بْنُ يَزِيدَ الْأَصْبَحِيُّ لَعَنَهُ اللَّهُ فَنَزَلَ لِيَحْتَزَّ رَأْسَهُ‏ فَأُرْعِدَ فَقَالَ لَهُ شِمْرٌ فَتَّ اللَّهُ فِي عَضُدِکَ مَا لَکَ تُرْعَدُ. وَ نَزَلَ شِمْرٌ إِلَيْهِ فَذَبَحَهُ ثُمَّ دَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى خَوَلِيِّ بْنِ يَزِيدَ فَقَالَ احْمِلْهُ إِلَى الْأَمِيرِ عُمَرَ بْنِ سَعْد» (2)

ترجمه: پس از اين خولى اصبحى پيش آمده تا سر از بدن مبارکش جدا سازد، اما لرزه بر اندامش افتاد نتوانست به اين کار خطير اقدام نمايد، شمر که او را بي‌‌چاره يافت، گفت خدا بازوى ترا از کار بيندازد؛ چرا اين قدر مي‌‌لرزى! آن‌گاه خود او پيش آمد و سر مبارکش را از بدن جدا کرد. سر بريده امام حسين عليه السلام را به خولى داد و گفت آن‌را به عمر بن سعد تسليم کن.

بنابراين برخي از عالمان بزرگ شيعه قاتل امام حسين عليه السلام را شمر بن ذي الجوشن مي­ دانند. اما يکي از علت­ هاي تفاوت در نقل قول اين مي­ باشد که فرق است بين کسي که قاتل حضرت هست و بين کسي که سر امام را از بدن جدا کرد همانگونه که در زيارت ناحيه نيز چنين آمده است: «وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ وَمُولِـغٌ سَيْفَهُ عَلى نَحْرِک قابِضٌ عَلى شَيْبَتِکَ بِيَدِه ذابِـحٌ لَکَ بِمُهَنَّدِهِ قَدْ سَکَنَتْ حَوآسُّکَ وَخَفِيَتْ أَنْفاسُک وَرُفِـعَ عَلَى الْقَناةِ رَأْسُکَ»، در حالي ‌که شمر ملعون بر سينه مبارکت نشسته و شمشيرخويش را بر گلويت سيراب مي‌کرد، با دستى محاسن شريفت را در مشت مي‌فشرد و با دستي با تيغ سر از بدنت جدا مى‌کرد، تمام اعضا و حواست از حرکت ايستاد، نفس‌هاى مبارکت در سينه پنهان شد و سر مقدست بر نيزه بالا رفت. (3)

بنابراين در زيارت ناحيه حضرت فرموده است که شمر سر از بدن امام حسين عليه السلام جدا کرد. اما قاتل حضرت ظاهرا سنان بن انس بود همچنان که شيخ صدوق در اين باره مي‌گويد: «وَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ- عَلَيْهِمَا السَّلَامُ- قُتِلَ بِکَرْبَلَاءَ، وَ قَاتِلُهُ سِنَانُ بْنُ أَنَسٍ لَعَنَهُ اللَّه‏»؛ يعني امام حسين عليه السلام در کربلا به دست سنان بن انس به شهادت رسيد. (4)

نکته ديگر در مورد اعتبار زيارت ناحيه مقدسه است:

آنچه به نام زيارت ناحيه موسوم است با سه متن و به سه صورت بيان شده است.

زيارت اول: که در کتاب «المزار الکبير» ابن مشهدي نقل شده است. (5) ابن المشهدي از فقها و محدثين مورد اعتماد شيعه در قرن ششم هجري قمري است.

اين زيارت را شخصي به نام محمّد بن غالب اصفهانى نقل مي­ کند که امام زمان فرمودند: هر گاه خواستى شهيدان كربلا را زيارت كنى پائين قبر امام حسين عليه السلام كه قبر على اكبر است توقف كن و صورت خود را مقابل قبله قرار بده، زيرا حومه شهداء رضوان اللَّه عليهم آنجا است سپس به حضرت على بن الحسين عليه السلام اشاره كن و بگو: السَّلَامُ‏ عَلَيْكَ‏ يَا أَوَّلَ‏ قَتِيلٍ‏ مِنْ‏ نَسْلِ‏ خَيْرِ سَلِيلٍ‏، مِنْ سُلَالَةِ إِبْرَاهِيمَ الْخَلِيلِ، ....

اين زيارت با سلام بر حضرت علي اکبر شروع مي شود و بعد از ذکر اسامي 63 تن از شهداي کربلا با جمله ذيل به پايان مي­ رسد «السلام على المرْتَثّ معه عمرو بن عبد اللّه الجندعي. السلام عليكم يا خير انصار، السلام عليكم بما صبرتم فنعم عقبى الدار، وبواكم اللّه مبوء الابرار. اشهد لقد كشف لكم الغطاء، ومهد لكم الوطاء، واجزل لكم العطاء، وكنتم عن الحق غير بطاء، وانتم لنا فرط، ونحن لكم خلطاء في دار البقاء، والسلام عليكم ورحمة اللّه وبركاته»

زيارت دوم نيز در همان کتاب «المزار الکبير» آمده است. اين زيارت که همان زيارت معروف به زيارت ناحيه مقدسه است و به عنوان زيارت عاشوراى ديگر، توسّط يكى از ابواب از ناحيه مقدّسه رسيده است. که با عبارت «السَّلَامُ‏ عَلَى‏ آدَمَ‏ صَفْوَةِ اللَّهِ‏ مِنْ‏ خَلِيقَتِهِ‏، السَّلَامُ عَلَى شَيْثٍ وَلِيِّ اللَّهِ وَ خِيَرَتِهِ» شروع مي­شود و با عبارت «زَادَ اللَّهُ‏ فِي‏ شَرَفِكُمْ‏، وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ. وَ ادْعُ لِنَفْسِكَ وَ لِوَالِدَيْكَ وَ لِمَنْ أَرَدْتَ، وَ انْصَرِفْ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى‏» به پايان مي­ رسد.

زيارت سوم، زيارتي است که  مرحوم علامه مجلسي از سيد مرتضي نقل مي­ کند که اين زيارت هم از ناحيه حضرت ولي عصر عليه السلام صادر شده است. اين زيارت مفصّل و متفاوت با دو زيارت قبل بيان شده است.

اين زيارت با عبارت «فَإِذَا أَرَدْتَ الْخُرُوجَ مِنْ بَيْتِكَ فَقُلِ اللَّهُمَّ إِلَيْكَ تَوَجَّهْتُ وَ عَلَيْكَ تَوَكَّلْت‏ وَ بِكَ اسْتَعَنْتُ وَ وَجْهَكَ طَلَبْتُ وَ لِزِيَارَةِ ابْنِ نَبِيِّكَ أَرَدْتُ وَ لِرِضْوَانِكَ تَعَرَّضْتُ اللَّهُمَّ احْفَظْنِي فِي سَفَرِي وَ حَضَرِي وَ مِنْ بَيْنِ يَدَي‏ ....» شروع مي­ شود. (6)

با توجه به اين نکات زيارت ناحيه مقدسه در کتاب­ هاي معتبر شيعه آمده است. براي اطلاع از مصادر و اعتبار سنجي زيارت ناحيه مقدسه به مقاله «اعتبار سندي: زيارت‌هاي ناحيه مقدسه» نويسنده: محمد احساني فر، که در مجله علوم حديث شماره 30 (صفحات 32 تا 67) مراجعه کنيد. نويسنده که از علما و اساتيد حوزه علميه قم است به صورت مفصل به اعتبار سنجي اين زيارت پرداخته است.

پي نوشت ها:

1.دمع السّجوم، ترجمه نفس المهموم، شیخ عباس قمی، مترجم : ابوالحسن شعرانی، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات، 1390ش، ص229و391.

2. مفيد، محمد بن محمد، الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، محقق / مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام‏، قم: كنگره شيخ مفيد، چاپ اول، 1413، ج2، ص112.

3. ابن مشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، محقق و مصحح: قیومی اصفهانی، جواد، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1419ق،  ص505.

4. . ابن بابويه، محمد بن على‏ (شیخ صدوق)، اعتقادات الإماميه، قم: كنگره شيخ مفيد، چاپ دوم، 1414ق، ص98.

5. ابن مشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، همان، ص488.

 6. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، بحارالأنوار، محقق / مصحح: جمعى از محققان‏، بیروت: دار إحياء التراث العربي، چاپ دوم، 1403ق، ج98، ص240.

سؤال1: در مورد تولد حضرت علی با گشایش دیوار خانه خدا اسناد چطورند؟ آیا همه معتبرند؟ آیا سنی ها هم قبول دارند این معجزه رو؟

سؤال2: در مورد کتب حدیث موجود در بازار آیا احادیث منتشر شده معتبرند؟ لطفا کتب حدیثی که نسبت به اعتبار آن مطمئن هستیم رو معرفی کنید؟

پاسخ1:
ولادت امام علی(علیه السلام) درون خانه خدا، توسط افراد متعددی نقل شده، به گونه ای که حتی برخی از عالمان اهل سنت نقل آن را متواتر دانسته اند. این حقیقت علاوه بر این که در روایات ثبت شده و محدثان شیعه و سنی آن را نقل کرده اند، در اشعار شعرا نیز جلوه فراوان دارد. حاکم از محدثان بزرگ اهل سنت در مستدرک الصحیحین می نویسد:
اخبار (یقینی و قطعی) است که امیرمؤمنان درون خانه خدا متولد شده و عالمان بسیاری از اهل سنت تاکید کرده اند که این واقعه جز برای علی اتفاق نیفتاده است.(1)
برخي خواسته اند حدیث تولد در کعبه تنها منسوب به یک نفر مشرک به نام یزید بن قعنب بدانند و در آن تشكيك نمايند.
کسانی، نقل آن را از دو نفر گفته اند، آن دو، یکی یزید بن قعنب و دیگری عباس بن عبدالمطلب، عموی پیامبر دانسته اند عباس از مؤمنان به اسلام و پیامبر بوده و هیچ کس نمی تواند بر ایمان او ایراد بگیرد.(2)
علاوه بر این دو، از عتاب بن اسید که در فتح مکه ایمان آورد و پیامبر او را بعد از فتح، عامل خود بر مکه گردانید، روایت شده است.(3)
همچنین امام باقر (ع) به نقل از زیده، دختر قریبه بن عجلان ساعدی به نقل از مادرش ام عماره، دختر عباده بن فضله بن مالک بن عجلان ساعدی این جریان را نقل می کند.(4)
بنابراین راوی فقط یک مشرک نیست، بلکه چند مومن و مسلمان معتبر هم این روایت را نقل کرده اند.
سند و راویان حدیث به حدی از اعتبار بوده که رجال شناسان و روایت شناسان همگی آن را پذیرفته و هیچ کس انکار نکرده و تضعیف ننموده است.
البته مخالفان امام سعی داشته اند این فضیلت منحصر به فرد را انکار کنند و یا برای امام در این مورد شریک پیدا کنند که تلاش آنها بی نتیجه بوده و روایات ضعیف آنها در قبال این روایات نمی تواند عرض اندام کند.

پی نوشت ها:
1. مستدرک حاکم، دارالمعرفه، 1418 ه. 1998 م، ،ج3،ص483.
2. مدینه المعاجز ، سید هاشم بحرانی ، ج1، ص 46؛ غایه المرام،بحرانی، ج1،ص52.
3. علامة المجلسي ، بحار الأنوار، بيروت - لبنان،، ناشر : دار إحياء التراث العربي سال چاپ : 1403 - 1983 م ،ج35،ص7.
4.رجال ترکوا بصمات علی قسمات التاریخ، سید لطیف قزوینی، ناشر: موسسه تحقيقات و نشر معارف اهل البيت ،ص72.
-------------------------------

پاسخ2:
حديث ها از نظر اعتبار به چهار دسته کلي تقسيم مي شوند. البته تقسيم بندي هاي ديگري هم وجود دارد که تقريبا فروع همین تقسيم بندي کلي است.
احاديث از يک نظر به دو دسته تقسيم مي شوند: متواتر و غير متواتر (خبر واحد)
حديث متواتر حديثي است که صدور آن از معصوم قطعي است و شک و تردیدی در صدور آن از معصوم وجود ندارد. البته خود متواتر تقسيم هايي دارد، ولي احاديث متواتر محدود و کم هستند و غالب احاديث غير متواتر و به اصطلاح "خبر واحد" مي باشند.
احاديث غير متواتر که بيش تر و اکثريت قريب به اتفاق احاديث هستند ، خود به چهار دسته کلي تقسيم مي شوند:
1. خبر صحيح که راويان آن تا معصوم افراد شناخته شده، متصل به هم و عادل و شيعه دوازده امامي مي باشند. اين نوع حديث، بهترين نوع بعد از متواتر است و در احکام فرعي حجت مي باشد.
2. خبر موثق به احاديثي گفته مي شود که راويان آن تا معصوم متصل و شناخته شده اند و همگي مورد اطمينان و در درجه بالاي تقوا و راستگويي و ... هستند، گر چه بعضي از آنان شيعه دوازده امامي نيستند.
اين روايات از لحاظ اعتبار در درجه بعد از خبر صحيح هستند.
3. خبر حسن، که راويان شناخته شده و متصل و شيعه هستند. گرچه مدح هم شده اند، ولي وثاقت آنان يقيني نيست. از لحاظ ايمان و تقوا و راستگويي و حافظه و تقيد بر درستگويي و ... مورد يقين و اطمينان نمي باشند. اين روايات که تعدادشان بيش تر از انواع قبل است، در درجه اعتبار پايين تري از روايات قبل مي باشند.
4. روايات ضعيف که در سند يا دلالت آن ها ضعف و ايرادي هست، مثلا راويان تا معصوم متصل نيست و يا اصلا راويان ذکر نشده اند يا راوي بين چند نفر که ثقه و غير ثقه اند، مشترک مي باشد يا از راوي هيچ مدح و تاييدي نرسيده و ...
اين روايات که از لحاظ تعداد بيش ترين هستند، از لحاظ درجه اعتبار از همه پايين ترند.
کتابی که تمامی احادیث صحیح شیعه در آن گرد آوری شده باشد نداریم، بلکه کتاب هایی که بیشتر احادیث معتبر شیعه در آن وجود دارد و علمای شیعه به آن توجه بیشتری دارند، چهار کتاب است:
1- کافی.
2- استبصار.
3- من لایحضر الفقیه.
4- تهذیب الاحکام .
براي اطلاع بيش تر به کتاب هاي علوم حديث، نصيري - دراية الحديث، مدير شانه چي و دراية و رجال، علي صدرايي خويي مراجعه کنيد.
بنابراین ما هم روایات متواتر و یقینی داریم؛ هم روایات صحیح و مشهوری که با توجه به قرائن داخلی و خارجی اطمینان به صدور آن ها از معصوم داریم.
پس اين كه ما بگوييم تمام كتاب هاي حديثي موجود در بازار احاديثش معتبر است درست نيست بلكه مورد به مورد بايد بررسي شود.
و اگر براي مطالعه شخصي مي خواهيد سعي كنيد كتاب هاي حديثي كه علماء معتبر جمع آوري كرده اند مطالعه بفرماييد مانند كتاب ميزان الحكمه آقاي ري شهري كه در 15 جلد چاپ شده است.

آیا تفسیر البرهان تفسیر معتبری در شیعه است؟

آیا در این تفسیر در مورد سوره روم غلبت الروم، روم را به بنی امیه تفسیر کرده است؟

آیا این نظر درست است؟

پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباطتان با این مرکز
كتاب "البرهان في تفسير القرآن" نوشته "سيد هاشم بحراني" از تفاسير روايي شيعه ، در قرن يازدهم تدوين شده است. اين كتاب ارزشمند و مفيد می باشد.
وقتي كتابي را ارزشمند و مفيد مي شماريم ،معنايش اين نيست كه آنچه در آن است، همه حق مي باشد، زيرا جز قرآن ، كتاب ديگري نيست كه حق مطلق و خالص باشد. در غير قرآن، كم و بيش باطل راه يافته است مثلا همه كتب روايت كم و بيش مشتمل بر روايات جعلي يا تحريف شده مي باشند. كتاب كافي معتبرترين كتاب روايي شيعه است. همه عالمان و فقيهان قبول دارند كه در اين كتاب هم، با همه ارزش و اعتبارش، روايات غير معتبر و ضعيف وجود دارد. بايد روايت هايش بررسي شود و بعد از يافتن دلايل اعتبار در آن، بدان ها عمل نمود.
بنابراين كتاب البرهان گرچه كتاب ارزشمندي است و روايات تفسيري را جمع آوري نموده، ولي اين گونه نيست كه همه رواياتش معتبر و صحيح باشد.
اما تفسير "روم" به بني اميه در روايات آمده كه رواياتش را اين تفسير آورده است، از جمله:
عن عمران بن ميثم، عن عباية، عن علي (عليه السلام)، قال: «قوله عز و جل: الم غُلِبَتِ الرُّومُ هي فينا، و في بني أمية». (1)
امام علی می فرماید : "غلبت الروم ..." در باره ما و بنی امیه است.
عن أبي عبد الله (عليه السلام)، قال: سألته عن تفسير: الم غُلِبَتِ الرُّومُ، قال: «هم بنو امية، و إنما أنزلها الله عز و جل: الم غُلِبَتِ الرُّومُ بنو امية فِي أَدْنَى الْأَرْضِ وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ وَ يَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللَّهِ عند قيام القائم (عليه السلام)».(2)
از امام صادق در باره آیه "غلبت الروم ..." و تاویل آن سوال شد و امام فرمود: تاویل "روم" که اول مغلوب شدند و به فاصله کمی غالب می گردند، "بنی امیه" است که با بعثت پیامبر مغلوب شدند، ولی به مدت کمی بعد غالب گشتند. این پیروزی برهه ای ادامه خواهد داشت. با ظهور قائم، شکست نهایی می خورند. در آن روز مؤمنان شاد و مسرور خواهند شد.
جمله امام بیان تاویل آیه و یکی دیگر از مصداق های آیه می باشد، نه این که نفی شأن نزول و جریان شکست رومیان و پیروزی بعدی آنان باشد. آیات قرآن دارای تأویل ها و مصداق های فراوان است، از جمله در جنگ حق و باطل، پیروزی ها و شکست های مقطعی برای باطل، هست و پیروز نهایی فقط برای حق است.

پی نوشت ها:
1. بحرانی ، البرهان ،چ اول ، تهران ، بنیاد بعثت ، 1416 ق ، ج4 ، ص 335.
2. همان.

بعضی افراد این زیارت را قبول ندارند و اعتقاد دارند که این مربوط به دوره ی صفوی و جعلی است؟

پاسخ:
مي‏ توان گفت اين زيارت شريفه از دو يا سه نفر از معصومين (علیهم السلام) نقل شده، يکي از علماي بزرگ شيعه به نام شيخ طوسي، با سه سند اين زيارت شريفه را نقل کرده است.
1. عقبة ابن خالد از امام باقر(عليه‏ السلام).
2. صفوان بن مهران از امام صادق‏ (عليه‏ السلام) از پدرانش از پيامبر و جبرئيل و سرانجام از خدا.
3. علقمه بن محمد حضرمي از امام باقر(عليه‏ السلام).
علامه مجلسي در کتاب بحارالانوار اين زيارت را از امام باقرنقل کرده است که ‌حضرت فرمود:
"هركسي ‌ روز عاشورا حسين‌(علیه السلام) را زيارت و براي مصيبت‌ او گريه‌ كند، روز قيامت‌ با دو ميليون‌حج ‌و عمره مقبول ‌به ‌ملاقات ‌رحمت‌ خدا نايل مي شود پرسيدند: كساني كه ‌در آن روز در كربلا نباشند، چكار كنند؟ حضرت فرمود:
"به صحرا يا به ‌پشت ‌بام ‌روند، با دست اشاره‌ به كربلا كنند، بر قاتلان ‌آن حضرت‌ لعن‌ و نفرين‌ كنند، دو ركعت‌ نماز بخوانند، بر حسين ‌ندبه‌ و گريه ‌كنند، به‌ ديگران‌ كه ‌در خانه‌ هستند، امر كنند كه ‌براي حسين ‌گريه ‌كنند، اظهار جزع‌ و مصيبت‌ براي‌ مصيبت ‌حسين‌ كنند، اگر چنين ‌كنند، آن‌همه‌ ثواب ‌در نامه اعمالشان ثبت‌ و ضبط ‌مي‌شود".(1)
در کتاب هاي ديگر نقل شده چون تعليم و دستور اين زيارت در روز عاشورا توسط حضرت صادق بوده،(2) اين زيارت امروزه به زيارت عاشورا شهرت يافته، خواندن آن در همه اوقات و هر روز داراي فوائد و بركات زيادي است. اين زيارت تجديد عهد همه روزه پيروان حسين بن علي‏ (عليهما‏ السلام) با مولاي خويش است كه همراه با تولّي و تبري است. خط فكري زائر را در برابر دوستان و دشمنان اسلام و اهل بيت‏ (عليهم‏ السلام) ترسيم مي‏ كند. اعلام همبستگي با موافقان راه حسين‏ (عليه‏ السلام) و اعلان جنگ و مبارزه با دشمنان حق است تا عشق در وي به جهاد بيروني بينجامد.(3)
براي اطلاع بيشتر مي‌توانيد به مقدمه زيارت عاشورا در کتاب مفاتيح الجنان مرحوم شيخ عباسي قمي مراجعه نماييد.

پي‌نوشت‌ها:
1.بحار الانوار، ج 98 ص، ‌290.
2. مفاتيح الجنان، ص 832.
3. جواد محدثي، فرهنگ عاشورا، ص 207.