امام زمان

چرا ايشان به شيعيان و محبان می‌گویند كه براي فرج من دعا كنيد؟
هرچند امام عصر (ع) انسان كامل بوده و دعاي ايشان نزد حضرت حق مستجاب است، ولي بايد دانست كه خداوند اين جهان را بر پايه اسباب قرار داده است بدين معني كه براي ...

مگر حضرت حجت بن الحسن العسكري مستجاب‌الدعوه نيستند؟ چرا ايشان به شيعيان و محبان می‌گویند كه براي فرج من دعا كنيد؟ مگر خودشان نمی‌توانند دعا نمايند؟

پاسخ:

هرچند امام عصر (ع) انسان كامل بوده و دعاي ايشان نزد حضرت حق مستجاب است، ولي بايد دانست كه خداوند اين جهان را بر پايه اسباب قرار داده است بدين معني كه براي تحقق هر پديده بايد شرايط آن فراهم شود. قيام جهاني حضرت چون با جامعه انساني در ارتباط است و انسان‌ها داراي اختيار و انتخاب هستند و خود بايد چگونگي زندگي جمعي خود را رقم بزنند، بنابراين بايد انسان‌ها بخواهند تا ظهور تحقق پذيرد. امام زمان (ع) هرچند دعا مي‌كند و براي امر ظهور تلاش كرده و زمينه‌سازي مي‌نمايد، ولي اين كافي نيست. بلكه تلاش انسان‌ها نيز لازم است.
امام مهدي (عج) زماني ظهور مي‌كند كه شرايط آن فراهم‌شده باشد؛ يعني، افرادي باشند كه واقعا يار و ياور امام (عج) باشند. او را شناخته و ايمان قوي به او و اهدافش داشته باشند و لحظه‌ای دست از ياري و حمايت وي برندارند. از طرفي مردم آمادگي پذيرش حضرت را واقعا داشته باشند و خواستار ظهورش شوند... و این‌زمانی است كه مردم در زندگي خود ياد حضرت را زنده كنند و اعمال و رفتار و كردارشان به‌گونه‌ای باشد كه نشان دهند منتظر ظهورند. وضعيت مردم جهان نيز به‌گونه‌ای باشد كه منتظر ظهور مرد آسماني باشند. برای آگاهی بیشتر به کتاب، دادگستر جهان، آیت‌الله ابراهیم امینی، مراجعه نمایید.

مثل‌اینکه متأسفانه علاقه من به حضرت مهدي یک‌طرفه هستش. آخه ...
به‌یقین می‌دانید که امام زمان (علیه‌السلام) آیینه‌ی تمام نماي صفات خداست و تمامي صفات جمال و جلال پروردگار، در وجود نازنين آن حضرت سرچشمه گرفته است ...

سلام

آيا این‌که مي گويند وجود نازنين امام زمان (علیه‌السلام) الله به شيعيان خود علاقه‌مند است صحيح است؟

اگر این‌گونه است من براي شفاي مريضي روحي خودم 10 هفته متوالي سه‌شنبه به جمکران رفتم و اعمال مسجد را انجام دادم و گريه کردم ولي در بهبود بيماري من هيچ فرقي نکرد. مگر جهان در حال حاضر به‌فرمان ايشان نيست پس چرا توسلات من جوان دل‌شکسته را که به ايشان پناهنده شده‌ام بی‌پاسخ می‌گذارند؟

من کلاً خيلي به امام زمان علاقه‌مندم و هميشه دعاگوي حضرتش هستم. ولي گره و مشکل در زندگي زياد دارم و هیچ کدوم باز نميشه و مثل‌اینکه متأسفانه علاقه من به حضرت مهدي یک‌طرفه هستش. آخه چي ميشه حضرت به اشاره‌ای منو شفا بدهند؟

پاسخ:

از اينکه صادقانه و خالصانه با ما دردِ دل نموده‌اید، بسيار خرسنديم.

در پاسخ به پرسش شما ناگزير بايد به دو نکته‌ی کليدي و اساسي اشاره‌کنیم.

اول اينکه:

بی‌تردید يکي از ساحت‌های وجودي و ملکوتي امامان معصوم ازجمله وجود نوراني امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) که متأسفانه امروزه بیش‌ازپیش مورد غفلت قرارگرفته است، مسئله‌ی شفقت و دلسوزي، محبت و مهرباني ائمه معصومين (سلام‌الله عليهم اجمعين) به خلائق عالم به‌ویژه شيعيان و دوستان ايشان می‌باشد.

به‌یقین می‌دانید که امام زمان (علیه‌السلام) آیینه‌ی تمام نماي صفات خداست و تمامي صفات جمال و جلال پروردگار، در وجود نازنين آن حضرت سرچشمه گرفته است. ازاین‌جهت امام زمان (ارواحنا فِداه) مَظهر رحمت بی‌انتها و درياي بی‌پایان مهرباني خالق بی‌همتاست و خود آن حضرت در سخني گران‌بها می‌فرمایند: «أَنَّ رَحْمَةَ رَبِّكُمْ وَسِعَتْ كُلَّ شَيْ‏ءٍ وَ أَنَا تِلْكَ الرَّحْمَةُ؛ همانا رحمت پروردگارتان همه‌چیز را فراگرفته و من آن رحمت بيکران الهي هستم.»(1)

در روايت مفصّل و پر مضمون ديگري که از وجود مبارک هشتمين اختر تابناک آسمانِ امامت و ولايت حضرت علي بن موسی‌الرضا (علیه‌السلام) به ما رسيده است بر همين معنا تأکيد شده است: «... وَ أَشْفَقَ عَلَيْهِمْ مِنْ آبَائِهِمْ وَ أُمَّهَاتِهِم‏...؛ [امام] دلسوزتر است بر مردم از پدران و مادرانشان...»(2)

در روايت ديگري از ايشان آمده است که آن حضرت فرمود: «مَا مِنْ أَحَدٍ مِنْ شِيعَتِنَا يَمْرَضُ إِلَّا مَرِضْنَا لِمَرَضِهِ وَ لَا اغْتَمَّ إِلَّا اغْتَمَمْنَا لِغَمِّهِ وَ لَا يَفْرَحُ إِلَّا فَرِحْنَا لِفَرَحِه‏؛ هیچ‌یک از شيعيان، مريض نمي‌شود مگر اينکه ما نيز در بيماري او بيمار می‌شویم و اندوهگين نمي‌شود مگر اينکه ما نيز در غم ايشان محزون می‌شویم و شادمان نمي‌گردد مگر اينکه ما نيز به خاطر شادي او شادمانيم...»(3)

با توجه به صريح روايات اسلامي «محبت اهل‌بیت و خصوصاً‌ امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف به ما شيعيان ذاتي است. ما شيعيان پاره تن امامانمان هستيم.»(4) خود آن بزرگواران فرمودند: «إن شيعتنا منا خُلِقُوا مِنْ‏ فَاضِلِ‏ طِينَتِنَا وَ عَجَنُوا بِمَاءِ وِلَايَتَنا؛ شيعيان ما از ما هستند و از باقی‌مانده گل ما آفریده‌شده‌اند و با آب ولايت ما اهل‌بیت، عجين گشته‌اند.»(5)

بنابراين همان‌گونه که پدر و مادر به خاطر علاقه‌ی شديد به فرزند خويش، در بيماري اولاد، به‌سختی بيمار و بی‌تاب می‌گردند و در سلامتي و شفا گرفتن فرزند مسرور و شادمان می‌شوند؛ امام زمان (علیه‌السلام) نيز به دليل شدت رأفت و محبتي که نسبت به پيروان و شيعيانشان دارند، در غم و اندوه آن‌ها به‌شدت رنجور می‌گردند.

حضرت آیت‌الله مصباح يزدي (دامت برکاته) درباره‌ي اين ويژگي امام مهدي‌(عج) مي‌گويند:

«همه ما بحمدالله اين معرفت راداریم كه وجود مقدّس ولىّ عصر ارواحنا فداه سايه رحمت خدا بر بندگان است و هرچه داريم، به طفيل وجود آن بزرگوار است. اگر محبّت مهربان‌ترين مادرهاى دنيا، حتّى محبّت مادرهايى را كه هستى خودشان را براى بچه‌هايشان فدا کرده‌اند، یکجا جمع كنند، به‌اندازه محبّت امام زمان به دوستان و پيروانش نخواهد شد؛ چراکه محبّت او پرتوى از محبت بی‌نهایت خدا به آفريدگان است. خودش فرمود كه اگر دعا كنيد، براى دعايتان آمين مى‌گويم و چنان چه دعا نكنيد، من برايتان دعا مى‌كنم. براى لغزش‌هايتان استغفار مى‌كنم و حتّى بوى شمارا دوست دارم.»(6)

«بنابراين جنسِ محبت امام با ساير محبت‌ها متفاوت است. محبتي است خالص و بي منّت و بی‌نهایت و محبتي است که نه به زبان که در دل و اعماق جانِ او نهفته است و به همين دليل با همه‌ي وجود و با جسم و جان با شيعيانش پيوند دارد.»(7)

در سختی‌ها و مصائب نيز ما را رها نکرده و هرگز از شيعيان خود غافل نمی‌گردد. خود آن حضرت این‌گونه می‌فرمایند: «إِنَّا غَيْرُ مُهْمِلِينَ لِمُرَاعَاتِكُمْ وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُمْ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللَّأْوَاءُ وَ اصْطَلَمَكُمُ الْأَعْدَاءُ؛ ما در رعايت حال شما كوتاهى نمی‌کنیم و ياد شمارا از خاطر نبرده‌ایم، كه اگر جز اين بود گرفتاری‌ها به شما روى می‌آورد و دشمنان، شمارا ریشه‌کن می‌کردند.»(8)

بنابراين گرچه امام عصر (روحي و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفدا) به خاطر کوتاهي خودمان در ميان ما غائب است ولي بی‌هیچ شکي بيشترين لطف و عنايت و مودت و محبت را نثار شيعيانشان می‌کنند و همچون ابر رحمتي است که بر دل‌های عطش زده‌ی ما می‌بارد و در دل رميده و کالبد مرده‌ی ما، حياتي دوباره می‌دمد. آري او همچون خورشيدي است که گرماي وجودش را از احدي دريغ نمی‌دارد. پس ما بايد گناه از جان و تن بشوييم و بيش از اين خود را از درک حضور بلکه ظهور مبارکش محروم نکنيم و از چشيدن طعم محبتش بی‌نصیب نگرديم.

پس بايد غبار آلودگي از دل‌ها شست و زنگار گناه به اشک ندامت زدود سپس براي اتصال روحي و بهره‌گیری هرچه بيشتر از فيوضات قدسي آن حضرت دعا نمود که: «اللهم هَب لَنَا رَأفَتَهُ وَ رَحمَتَهُ وَ دُعَاءَهُ وَ خَيرَه؛ و مهرباني و رحمت و دعا و برکات وجودي آن حضرت را به ما ارزاني بدار.»(9)

مطلب ديگري که ضروري است به آن توجه داشته باشيد اين است که:

اولاً: هيچ دعايى خالى از اجابت نيست؛ زيرا دعا نوعى عبادت و پرستش است و چنانچه با خلوص نيت باشد، موجب تقرب به خداي متعال خواهد بود و استمرار اين حالت است که آدمي را به‌تدریج، مظهر اسماء و صفات الهي می‌گرداند و به سعادت حقيقي می‌رساند به‌ویژه آنکه از درگاه محبوب‌ترین انسان‌ها نزد خداي متعال يعني امامان معصوم (علیهم‌السلام) باشد. امام صادق (ع) فرمود: شمارا به دعا سفارش می‌کنم؛ زيرا با هيچ عمل ديگرى همچون دعا به خدا نزديك نمی‌شوید. (10)

ثانیاً: گاهي در تأخير مصلحتي است که از آن بی‌خبریم؛ در روايات آمده است که خداوند استجابت دعا‌ي بنده مؤمن خود را به تأخير می‌اندازد، زيرا صداي او را دوست دارد و می‌خواهد بنده‌اش بیش‌تر به درگاهش الحاق و اصرار کند تا غبار دل از او بزدايد و عشق خود را در دلش روشن کند و آنگاه‌که قابليت را در اخلاق و رفتار و گفتار بنده‌اش ملاحظه کرد، نگاه مهرآميزش را نثار او کرده به صفات کمالش بيارايد. (11)

ثالثاً گاهي موانع استجابت دعا وجود دارد؛ نظير:

1)  وجود ضررضرر يا در اصل خواسته و يا در تعجيل آن

به خاطر داشته باشيد ازآنجاکه بندگان به مصالح و مفاسد امور آگاهي ندارند گاهي درخواست‌هایی دارند که مستجاب شدنش به ضرر آن‌ها تمام می‌شود. به همين خاطر خداي مهربان يا اجابت را به تأخیر می‌اندازد و يا آنکه جايگزيني بهتر به او عطا می‌کند. قرآن کريم در اين مورد مي‌فرمايد: چه‌بسا چيزى را خوش نداشته باشيد، حال‌آنکه خيرِ شما در آن است؛ و يا چيزى را دوست داشته باشيد، حال‌آنکه شرِّ شما در آن است؛ و خدا مى‏داند و شما نمى‏دانيد. (12)

در روايت است که امام حسن عسکري فرمود: «و بدان، کسي که امور تو را تدبير می‌کند، نسبت به وقتی‌که به صلاح حال توست، آگاه‌تر است، بنابراين به انتخاب او در همه کارهايت اعتماد کن تا حال تو اصلاح شود و هرگز براي نيازهاي خود قبل از رسيدن وقتش عجله نکن که سبب تنگ‌دلی و چيره شدن نوميدي بر تو می‌شود» (13)

2)  منافات داشتن با حکمت الهي:

خداى متعال بر اساس حكمت خود، اين عالم را طبق قوانين خاصي اداره مى‏كند. (14) امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: «خداي متعال ابا دارد از اينکه امور بدون اسباب جاري گردند از اين جهت است كه براى هر چيز سببى قرار داده است...» (15) مثلا شفاي بيماري را در دارو و درمان قرار داده است؛ و يا وسعت روزي را در کار و تلاش در کسب حلال، صدقه دادن، اخلاق نيک و... قرار داده است. لذا کسي که به دنبال وسعت روزي است بايد به کسب و تلاش به پردازد و از خدا وسعت رزق را هم درخواست کند.

گناه، لقمه‌ی حرام، قساوت قلب و... از موانع اجابت دعا است که بايد برطرف شود تا دعا به اجابت برسد.

نتيجه نهايي آنکه:

به‌یقین دعا مستجاب مى‏شود، ولى از روى مصالحى تحقق عملى آن به تأخير مى‏افتد و يا ممکن است اجابت آن به صلاح ما نباشد (16) و يا اينکه موانع استجابت داشته باشد که با برطرف کردن آن به اجابت خواهد رسيد. انشاء الله

 

پی‌نوشت‌ها:

1.  محمدباقر مجلسي، بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏ 53، ص: 11، دار إحياء التراث العربي‏، چاپ دوم، 1403 ق.

2.  همان، ج 25، ص 117.

3.  همان، ج 65، ص 168.

4.  سايت پرسمان دانشجويي، نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه‌ها.

5.  بحارالانوار، ج 53، ص 303.

6. محمدتقی مصباح يزدي، آفتاب ولايت، ص 151، قم، موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)، چاپ پنجم: پاييز 1386.

7.  مقالات مهدويت، جلوه‌های محبت امام زمان، گروهي از نويسندگان.

8.  بحارالانوار، ج 53، ص 175.

9.  سيد ابن طاووس، على بن موسى‏، إقبال الأعمال (ط- القديمة)، ادعيه و زيارات‏، دار الكتب الإسلاميه‏، تهران‏، 1409 ق‏.

10. محمد بن يعقوب کليني، الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص 468 «عَلَيْكُمْ بِالدُّعَاءِ فَإِنَّكُمْ لَا تَقَرَّبُونَ بِمِثْلِهِ...»

11. پايگاه اطلاع‌رسانی حوزه.

12. بقره (2)، آيه 216 «عَسى‏ أَنْ‏ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى‏ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون‏».

13. پرسمان دانشجويي نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه‌ها.

14. بحار الأنوار، ج‏75، ص 379.

15. الکافي، ج 1، ص 183.

16. سايت راسخون، http://rasekhoon.net/conference/show/754606.

سند و منبعی که دعای سلامتی امام زمان علیه‌السلام را بیان کرده می‌خواهم
این دعا را کلینی در کافی از محمد بن عیسی به سند خودش از امامان به‌عنوان عمل شب‌های قدر و هر فرصتی که دست دهد، نقل کرده (ولی نام امام معینی برده نشده است) ...

سند و منبعی که دعای سلامتی امام زمان علیه‌السلام را بیان کرده می‌خواهم؟

پاسخ:

این دعا را کلینی در کافی از محمد بن عیسی به سند خودش از امامان به‌عنوان عمل شب‌های قدر و هر فرصتی که دست دهد، نقل کرده (ولی نام امام معینی برده نشده است). سند کافی به این شرح است:
محمد بن عیسی باسناده عن الصالحین (1)
منظور از «صالِحِین» امامان معصوم است.
در کتب دیگر هم به همین سند آمده است.
شاید هم در این عبارت «صالحَین» تثنیه و دلالت‌کننده بر دو باشد و منظور از آن «صادقَین» یعنی امام پنجم و امام ششم باشد. درهرحال منظور معصوم است.

پی‌نوشت:‌
1. کلینی، کافی، تهران، اسلامیه، 1367 ش، ج 4، ص 162.

دعاي اللهم كن لوليك... را كليني در كافي از محمد بن عيسي به سند خودش از امامان به عنوان عمل شب بيست و سوم ماه مبارك رمضان، نقل كرده

دعاي اللهم كن لوليك... را كليني در كافي از محمد بن عيسي به سند خودش از امامان به عنوان عمل شب بيست و سوم ماه مبارك رمضان، نقل كرده (ولي نام امام معيني برده نشده است). سند كافي به اين شرح است:

«مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَي بِإِسْنَادِهِ عَنِ الصَّالِحِينَ (ع)قَالَ تُكَرِّرُ فِي لَيْلَةِ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ هَذَا الدُّعَاءَ...تَقُولُ بَعْدَ تَحْمِيدِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَي وَ الصَّلَاةِ عَلَي النَّبِيِّ اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ قَاعِداً وَ عَوْناً وَ عَيْناً حَتَّي تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلًا...»(1)؛ محمد بن عيسي نقل كرده از امامان(ع) كه فرمودند: در شب بيست و سوم ماه رمضان اين دعا را تكرار كن ... مي گويي بعد از حمد خداي متعال و صلوات بر پيامبر(ص) اللهم كن لوليك تا آخر.

منظور از "صالِحِين" امامان معصوم است در كتب ديگر هم به همين سند آمده است.

شايد هم عبارت "صالحَين" در اصل "صادقَين" يعني امام پنجم و امام ششم باشد. همانطور كه در بعضي روايات اين تعبير وجود دارد. در هر حال اين دعا از امام معصوم(ع) رسيده است.

پي نوشت ها:

1.كليني، كافي، تهران، اسلاميه، 1367 ش، ج 4، ص 162

نظرات مختلفی درجواب این سوال وجود دارد.........

در زمان پيامبر گرامي اسلام احاديثي از ايشان نقل شده كه فرمودند :فرزندي از فرزندان من ظهور مي كند كه اسم او اسم من و كنيه او كنيه من است. امام حسن عسكري (عليه السلام) اسم فرزند خود را (م ح م د) گذارد .اما وضع به گونه اي فراهم شد كه به حسب ظاهر امام زمان را به اين نام صدا نزنند ، زيرا اين امر خطر جاني وي را  در پي داشت. به خاطر حفظ جان امام از نام بردن وي نهي شده است . در روايات نيز به همين مطالب اشاره شده است.

در اصول كافي رواياتي آمده كه از بردن نام حضرت و مشخص كردن مكان ايشان نهي كرده است.

« سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ الْعَسْكَرِيَّ ع يَقُولُ الْخَلَفُ مِنْ بَعْدِي الْحَسَنُ فَكَيْفَ لَكُمْ بِالْخَلَفِ مِنْ بَعْدِ الْخَلَفِ فَقُلْتُ وَ لِمَ جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ قَالَ إِنَّكُمْ لَا تَرَوْنَ شَخْصَهُ‏ وَ لَا يَحِلُّ لَكُمْ ذِكْرُهُ بِاسْمِهِ فَقُلْتُ فَكَيْفَ نَذْكُرُهُ فَقَالَ قُولُوا الْحُجَّةُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ سَلَامُهُ ؛

 امام هادي عليه السلام فرمود:‌با جانشين فرزندم حسن، چگونه خواهيد بود؟ او را نخواهيد ديد و نام بردن او جائز نيست. پرسيدند: پس چگونه از او ياد كنيم؟ حضرت فرمود:‌بگوييد: حجّت آل محمد درود خدا بر او ».(1)

« عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الصَّالِحِيِّ قَالَ سَأَلَنِي أَصْحَابُنَا بَعْدَ مُضِيِّ أَبِي مُحَمَّدٍ ع أَنْ أَسْأَلَ عَنِ الِاسْمِ وَ الْمَكَانِ فَخَرَجَ الْجَوَابُ إِنْ دَلَلْتُهُمْ عَلَي الِاسْمِ أَذَاعُوهُ وَ إِنْ عَرَفُوا الْمَكَانَ دَلُّوا عَلَيْهِ؛(2)  

ابوعبدالله صالحي مي گويد: دوستان ما بعد از شهادت امام عسكري (ع) از من درخواست كردند از اسم و مكان حضرت سؤال كنم. جواب آمد: اگر آنان را بر اسم او راهنمايي كني، آن را پخش مي كنند. اگر مكان او را معيّن كني، دشمنان را به آن جا راهنمايي مي كنند.

بر همين اساس است كه برخي باور دارند در زمان غيبت كبري - به دليل اينكه جان امام در خطر نيست -بردن نام حضرت اشكالي ندارد. چون امروزه تمامي افراد نام حضرت را مي دانند حتّي علماي اهل سنّت نام ايشان را در كتاب هاي شان آورده اند.نوشتن و گفتن نام حضرت چه به طور خصوصي يا در محافل عمومي اشكالي ندارد.(3)برخي از عالمان ديني احاديثي را كه بر عدم جواز نام بردن امام زمان دلالت دارند، مخصوص دوران غيبت صغري مي‌دانند و ياد نام ايشان را در غيبت كبري جائز مي‌دانند (4).

 البته برخي ذكر نام حضرت را - در زمان غيبت كبري را - نيز جائز نمي‌دانند، زيرا در اين روايات از جمله در توقيعي (نامه) حضرت حجّت (ع) مي­فرمايد: « هر كس مرا نام ببرد، بين مردم ملعون است».( 5). در برابر اين عقيده، بعضي مي­گويند  منع توقيع مربوط به دوره غيبت صغري است.

در مجموع به نظر مي رسد بردن نام ايشان الان مشكلي ندارد ، مگر اينكه بخواهيم احتياط كنيم.

پي نوشت ها:

1. مرحوم كليني، اصول كافي،انتشارات دارالكتب الاسلاميه ، ج1 ،ص333.

2.همان.

3. مجلة‌حوزه، شمارة 70 - 71، ص 90، با تلخيص و اضافات.

4 . همان .

5. صدوق، كمال­الدين و تمام ­النعمة ، قم . مؤسسة نشر إسلامي وابسته به جماعة مدرسين ، ص.648 .

 

اصطلاح «آخر الزمان» در معارف اسلامي داراي دو كاربرد مي باشد:

1.مدت زماني كه با ولادت پيامبر اسلام (ص) آغاز مي شود و با شروع رستاخيز بزرگ پايان مي يابد و از اينرو آن پيامبر رحمت را، پيامبر آخرالزمان نيز ناميده اند.

2. مدت زماني كه با ولادت حضرت مهدي (عج) آغاز مي شود و همة اتفاقات عصر غيبت و عصر ظهور را در دل خود دارد و سپس با شروع قيامت پايان پيدا مي كند. خود اين قسم نيز داراي دو مرحله مي باشد:

الف: دوران نخست كه انسان به مراحل پاياني انحطاط اخلاقي رسيده، فساد اخلاقي و ستم همه جوامع بشري را فرا مي

گيرد و به تعبير روايات جهان پر از ظلم و جور مي شود.

بعضي از ويژگي هاي اين دوره طبق روايات (1) چنين است:

وضع حكومت ها: افراد، فاسد و ظالمند و حكومت ها، ضعيف، استبدادي، زود گذر و متزلزل  هستند.

وضع دين: از اسلام و قرآن، فقط اسمي مي ماند و مساجد، زيبا؛ امّا بدون جمعيّت است و مردم از دين خارج مي شوند.

وضع اخلاق: عواطف انساني ضعيف مي شود و ترحم به يك ديگر وجود ندارد. انواع فسادهاي اخلاقي، علني و بدون نهي و جلوگيري در جامعه انجام مي شود.

وضع امنيت: ترس و اضطراب، فراگير و راه ها ناامن است. جنايت هاي هولناك صورت مي گيرد و مردم، آرزوي مرگ مي كنند. مرگ هاي ناگهاني، زلزله، جنگ، فتنه، بيماري و مرگ زياد مي شود.

وضع اقتصاد: باران و محصولات كشاورزي كم مي گردد و رودها و چشمه ها خشك مي شوند. گراني، فقر، گرسنگي و عدم رونق تجارت و بازار، غوغا مي كند.

البته ناگفته نماند كه در همين دوران هم مشاهده مي كنيم كه افراد شايسته اي وجود دارند كه از ايمان راسخي بهره مند هستند چنانكه در روايتي آمده كه :« يَا عَلِيُّ أَعْجَبُ النَّاسِ إِيمَاناً وَ أَعْظَمُهُمْ يَقِيناً قَوْمٌ يَكُونُونَ فِي آخِرِ الزَّمَانِ لَمْ يَلْحَقُوا النَّبِيَّ وَ حُجِبَ عَنْهُمُ الْحُجَّةُ فَآمَنُوا بِسَوَادٍ عَلَي بَيَاض‏»(2)

« اي علي! عجيب ترين مردم در ايمان و بزرگ ترين آنان در يقين، گروهي هستند كه در آخرالزمان هستند، پيامبر را نديده اند، امام آنان نيز در غيبت است و آنان بوسيله سياه هاي بر روي سفيد (نوشته اي كه بر روي كاغذ است) ايمان مي آورند.»

ب: دوران دوم وعدة الهي تحقق پيدا مي كند و آن منجي اعظم ظهور مي كند و حكومتي جهاني تشكيل مي دهد و به كفر ستيزي و ظلم ستيزي مي پردازد و هستي را از عدالت پر مي كند.

قرآن كريم نيز در آيات متعددي به اين مرحله از زندگي بشر اشاره نموده چنانكه فرموده:« وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ (3) « در «زبور» بعد از ذكر (تورات) نوشتيم: «بندگان شايسته‏ام وارث (حكومت) زمين خواهند شد!»

و در جاي ديگر فرموده:« وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دينَهُمُ الَّذِي ارْتَضي‏ لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَني‏ لا يُشْرِكُونَ بي‏ شَيْئاً وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ (4) « خداوند به كساني از شما كه ايمان آورده و كارهاي شايسته انجام داده‏اند وعده مي‏دهد كه قطعاً آنان را حكمران روي زمين خواهد كرد، همان گونه كه به پيشينيان آنها خلافت روي زمين را بخشيد و دين و آييني را كه براي آنان پسنديده، پابرجا و ريشه‏ دار خواهد ساخت و ترسشان را به امنيّت و آرامش مبدّل مي‏كند، آن چنان كه تنها مرا مي پرستند و چيزي را شريك من نخواهند ساخت. و كساني كه پس از آن كافر شوند، آنها فاسقانند.»

پي نوشت ها:

1. ر.ك: علامه مجلسي، بحارالانوار، بيروت، مؤسسه الوفاء ، سال 1404 هـ ق، ج‏18، ص: 146و همان، ج‏22، ص: 452.

2. شيخ صدوق‏، من لا يحضره الفقيه، قم، جامعه مدرسين، 1404ق، ج‏4، ص: 366.

3. أنبياء (21) آيه 105.

4. نور(24) آيه 55.

درقرآن آیات زیادی به امام زمان (عج)وقیام ایشان اشاره دارند.............

آياتي از قرآن اشاره به قيام حضرت مهدي (ع ) دارد، از جمله: در سوره انبياء آمده است:"ولقد كتبنا في الز بور من بعد الذكر ان الارض يرثها عبادي الصالحون؛ در زبور بعد از ذكر (تورات ) مقرر داشتيم كه بندگان صالح من حكومت زمين را به ارث مي برند.(1) در ذيل اين آيه رواياتي آمده است كه "هم اصحاب المهدي في آخر الزمان، آنان ياران مهدي (ع ) در آخر الزمان هستند".

در سوره نور آمده است: "وعد الله الذين آمنوا منكم وعملوا الصالحات ليستخلفنهم في الارض كما استخلف الذين من قبلهم و ليمكنن لهم دينهم الذي ارتضي لهم و ليبدلنهم من بعد خوفهم امنا يعبدتني لايشركون بي شيئا و من كفر بعد ذلك فأولئك هم الفاسقون،(2) خداوند به كساني از شما كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند، وعده داده است كه آنان را خليفه روي زمين كند، آن گونه كه پيشينيان را خلافت بخشيد و دين و آئيني را كه براي آنان پسنديده است، پا بر جا و ريشه دار سازد و بيم و ترس آنان را به امنيت مبدل كند. آن چنان مي شود كه تنها مرا مي پرستند وچيزي را شريك من نخواهند كرد و كساني كه بعد از آن كافر شوند، از فاسقان‌اند".

آيه ديگری که اشاره به قیام حضرت مهدي عج دارد، آيه ظهور حق در سوره توبه است : " هو الذي ارسل رسوله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين كله و لو كره المشركون ".(3) شبيه اين آيه در سوره فتح آمده است : "هو الذي ارسل رسوله بالهدي ودين الحق ليظهره علي الدين كله ".(4)اين آيات بر اساس رواياتي كه ذيل و تفسير آن‌ها آمده،، بر حضرت مهدي (ع ) تطبيق شده است. (5) 

هم چنين آيات: 86 هود؛ 5 قصص؛ 148 بقره، و....

پي‌نوشت‌ها:

1. انبياء (21) آيه 15.            

2. نور (24) آيه 55 .

3. توبه (9) آيه 33.                           

4. فتح (48) آيه 28.

5. پيام قرآن، ج 9، با تلخيص.

درقرآن آيات متعددي وجود دارد كه مطابق با تفسير روايات، شخص حضرت مهدي (عج) يا قيام ايشان را مصداق حقيقي آن دانسته اند.
کعبه

سوره يا آيه اي كه در آن به نام و شخص حضرت مهدي (عج) تصريح شده باشد، در قرآن نيامده است.اما آيات متعددي وجود دارد كه مطابق با تفسير روايات، شخص حضرت مهدي (عج) يا قيام ايشان را مصداق حقيقي آن دانسته است.

از جمله آياتي كه مطابق روايات، حضرت مهدي (عج) مصداق حقيقي آن شمرده شده  :

" أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِيلاً ما تَذَكَّرُونَ"(1) سوره نمل،آيه 62

 يا [كيست‏] آن كس كه مضطر را- چون وي را بخواند- اجابت مي‏كند، و گرفتاري را برطرف مي‏گرداند، و شما را جانشينان اين زمين قرار مي‏دهد؟ آيا معبودي با خداست؟ چه كم پند مي‏پذيريد.

در حديثي از امام صادق (ع) چنين آمده:

" نزلت في القائم من آل محمد عليهم السلام هو و اللَّه المضطر اذا صلي في المقام ركعتين و دعا الي اللَّه عز و جل فاجابه و يكشف السوء و يجعله خليفة في الارض"(2)

 آيه در مورد مهدي  آل محمد   نازل شده، به خدا سوگند !مضطر او است، هنگامي كه در مقام ابراهيم دو ركعت نماز به جا مي‏آورد . دست به درگاه خداوند متعال بر مي‏دارد . دعاي او را اجابت مي‏كند، ناراحتي‏ها را بر طرف مي‏ كند، و او را خليفه روي زمين قرار مي‏دهد».

آيه ديگري كه مفسران مطابق روايات وارده درباره قيام حضرت مهدي (عج) دانسته اند، آيه 105 سوره انبيا است :

«وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُون‏؛

در زبور بعد از ذكر (تورات ) مقرر داشتيم كه بندگان صالح من حكومت زمين را به ارث مي برند».

در تفسير مجمع البيان ذيل همين آيه از امام باقر (ع)  مي‏خوانيم :هم اصحاب المهدي في آخر الزمان؛(3)

 بندگان صالحي را كه خداوند در اين آيه به عنوان وارثان زمين ياد مي‏كند ، ياران مهدي در آخر الزمان هستند».

در تفسير قمي نيز در ذيل اين آيه آمده است:

" أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ، قال القائم و اصحابه؛(4)

منظور از اينكه زمين را بندگان صالح خدا به ارث مي‏برند ،مهدي قائم و ياران او هستند».

در قرآن كريم آيات متعدد ديگري به چشم مي خورد كه مطابق روايات وارده، حضرت مهدي و اصحابش مصداق حقيقي آن شمرده شده كه از جمله آن ها آيات زير را مي توان نام برد:

1. سوره نور، آيه 55 «وعدالله الذين آمنوا...».

2. سوره نساء، آيه 59 «يا ايهاالذين آمنوا اطيعوا الله و...».

3 . سوره توبه، آيه 33 «هو الذي اَرسل رسوله بالهدي و...».

4 . سوره حج، آيه 41 «الذين إن مَكَنّاهم في الارض...».

5 .سوره قصص، آيه 5 «و نُريد أن نَمُنَّ علي الذين استضعفوا...».

6 .سوره اعراف، آيه 128 «إنَّ الارضَ لِلّهِ يورثُها من يشاء...».

براي بررسي تفصيلي آيات، مي توانيد به كتاب «سيماي‏حضرت مهدي‏ عليه السلام در قرآن» ترجمه كتاب «المَحَجَّةُ فِيما نَزَلَ فِي القائِمِ الحُجَّةِ»، اثر ارزنده سيد هاشم ‏بن بحراني (معاصر علامه مجلسي‏)  كه به وسيله سيد مهدي حائري قزويني به فارسي ترجمه شده است، مراجعه نماييد.

پي نوشت ها:

1.سوره نمل،آيه 62.

2.عروسي حويزي، عبد علي بن جمعه، تفسير نور الثقلين،قم،انتشارات اسماعيليان،چاپ چهارم،سال 1415 هجري قمري، ج‏4، ص 94.

3.طبرسي فضل بن حسن،مجمع البيان في تفسير القرآن،تهران،انتشارات ناصرخسرو، چاپ سوم، سال 1372 هجري شمسي، ج‏7، ص 106.

4.قمي علي بن ابراهيم، تفسير القمي،قم، انتشارات دار الكتاب، چاپ چهارم،سال 1367 هجري شمسي، ج‏2، ص 77.

اگر اين طور است در كجا داريم كه امام حسين عليه السلام بعد از شهادت امام حسن عليه السلام، به عنوان روز آغاز امامت خودشان جشن گرفته باشند؟

ائمه براي روز امامت شان جشن نمي گيرند. اگر براي امامت ائمه مجلسي برپا مي كنيم، به معناي شادي بر شهادت امام قبلي نيست .  نسبت به امامت امام عصر(ع) از آن جهت كه هشتم ربيع الاول روز شهادت امام حسن عسكري(ع) است و از آن به بعد امامت به عهده امام زمان حضرت ولي عصر(عج) سپرده مي‌شود، شيعيان براي به امامت رسيدن امام زمان خشنودند و جشن مي‌گيرند . با اين كار يك نوع ابراز احساسات و عرض ارادت نسبت به آن وجود شريف و مادر بزر گوارش حضرت زهرا (س) مي‌كنند كه با آمدن او زعامت و امامت آخرين امام آغاز مي شود .‌ آغاز نويد به تمام جهان و گسترش عدالت در تمام گيتي است. عدالت را در كل جهان برپا خواهد نمود . انتقام خون امام حسين (ع) و تمام امامان را خواهد گرفت . آيه  قرآن هم به آن اشاره دارد (1)، اما در عين حال هيچ گونه توصيه‌اي از سوي معصومان بر جشن گرفتن و عيد ناميدن اين روز نداريم.

 امير المومنين علي (ع) فرمود :

خدواند شيعياني را براي ما قرار داد ه كه ما را ياري مي كنند . با شادي ما شاد و با ناراحتي ما غمگين مي شوند.(2)

 يقينا اهل بيت با امامت امام زمان (ع) شاد شدند . از اين رو  شيعيان هم به خاطر گراميداشت اين روز و به پيروي آن ها ابراز شادي مي كنند.

 

پي نوشت ها:

1. قصص(28)آيه 5: « وَ نُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَليَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُواْ فيِ الْأَرْضِ وَ نجَْعَلَهُمْ أَئمَّةً وَ نجَعَلَهُمُ الْوَارِثِين‏؛ما مي‏خواهيم بر مستضعفان زمين منّت نهيم و آنان را پيشوايان و وارثان روي زمين قرار دهيم!»

2 .إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَي اطَّلَعَ إِلَي الْأَرْضِ فَاخْتَارَنَا وَ اخْتَارَ لَنَا شِيعَةً يَنْصُرُونَنَا وَ يَفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا وَ يَحْزَنُونَ لِحُزْنِنَا .

بحارالأنوار، علامه مجلسي ، بيروت ،چ الوفا ، 1404 ،  ج 10 ،ص 114  ، باب 7- ما علمه صلوات الله عليه .

در برخي كتب روايي آمده كه مادر امام عصر (عج) (نرجس) از طرف پدر، دختر «يشوعا» فرزند امپراطور روم شرقي بود
گلهای نرگس

در برخي كتب روايي آمده كه مادر امام عصر (عج) (نرجس)  از طرف پدر، دختر «يشوعا» فرزند امپراطور روم شرقي بود، و از طرف مادر، نوه «شمعون» بود. شمعون از ياران مخصوص حضرت عيسي (ع) و وصيّ او بود.(1)

پي نوشت ها:

1. شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، تهران، اسلاميه، 1395ق، ج‏2، ص 420.

 

صفحه‌ها