ذکر

یاد و ذکر خدا و اولیای الهی از معارف قطعی الهی است و توسل به امامان و زنده نگه داشتن نام و یادشان در جامعه خود نوعی اقامه شعائر الهی است.

پرسش:

خانمی هستم که علاوه بر خانه داری، به دلیل تحصیلات و علاقه‌ای که دارم در فضای مجازی گروهی را اداره می‌کنم و پست‌هایی درباره امام زمان (علیه‌السلام) قرار می‌دهم. بعضی‌ها می‌گویند وقتی خدا هست و در قرآن آمده که باید یاد او باشیم دیگر یاد امام زمان معنا ندارد و این همه تبلیغ و پست گذاری صحیح نیست! آیا واقعا یاد امام زمان بی‌فایده است؟ یعنی در تربیت و تزکیه مؤثر نیست؟ به ما کمک نمی‌کند که به خدا برسیم؟ اصلاً یاد امام زمان در مسیر سلوک و معنویت چه جایگاهی دارد و چقدر مهم است؟ ممنون که توضیح می‌دهید.

پاسخ:

توسل و ذکر و یاد خدا و اولیای الهی از دیرباز مورد بحث و گفتگو بین عموم مردم و دانشمندان بوده است. آن چه از کلمه توسّل ظاهر است، معناى کمک گرفتن از وسیله‌ای براى رسیدن به مقصود است. انسان براى رسیدن به مراد خویش، باید به اسباب و واسطه‌های فیض، متوسل شود. ایجاد مزرعه‌ای آباد، جز از طریق شخم زدن زمین و کاشتن نهال و دادن آب و کود به مقدار مشخص و زمان معیّن و ... امکان‌پذیر نیست. بر این اساس، توسّل به معناى استفاده از اسباب، لازمه زندگى انسان در جهانى است که قانون اسباب و مسببات بر آن حاکم است. لازم است قدری دقیق‌تر با مفهوم توسل و جایگاه آن در اندیشه اسلامی و فلسفه آن آشنا شویم تا شبهات در مورد منافات آن با اعتقادات الهی و پاسخ آن‌ها در مورد ذکر و توسل به امامان مخصوصاً امام زمان (علیهم‌السلام) را پیدا کنیم:

1. ابتدا باید به شما تبریک بگوییم و شما را تشویق کنیم برای این که علاوه بر محبت و اعتقاد درست به امام زمان (عج)، در راستای تبلیغ نام و یاد ایشان نیز قدم برمی دارید. در آغاز باید بگوییم که اساساً بین توصیه به یاد خدا و توصیه به یاد و ذکر امامان مخصوصاً امام زمان هیچ منافاتی نیست؛ یعنی اگر کمی در معارف اسلامی جستجو کنیم تاییدات بسیاری زیادی پیدا می‌کنیم که توسل به امامان را تأیید و آن را در راستای ذکر و یاد خداوند متعال معرفی می‌کند. روشن‌ترین اشاره به توسل در قرآن آمده است که خداوند صریحاً به مؤمنان دستور می‌دهد برای تقریب به او وسیله‌ای بجویند: «ای اهل ایمان! تقوای الهی داشته باشید و دست‌آویز و وسیله‌ای برای تقرّب به سوی او بجویید؛ و در راه او بکوشید تا رستگار شوید». (1) برخی از روایات مراد از «وسیله» را اهل‌بیت (علیهم اسلام) معرفی نموده است. به عنوان نمونه از سلمان فارسی روایت شده است که از محمد (صلی‌الله علیه و آله) شنیدم که می‌گفت: خداوند عز و جل می‌گوید ای بندگانم آیا شما نیازهاى بزرگى ندارید؟ بدانید که به این نیازهاى بزرگ نمى‌‏رسید مگر این که محبوب‌ترین خلق از شما شفاعت کند. پس بدانید که گرامى‏‌ترین خلق در نزد من افضل‌ترین آن‌ها در نزد من محمد و برادرش على هست و بعد از على هم امامانى هستند که آن‌ها وسیله‌ها نزد خداوند مى‌‏باشند. پس آگاه باشید هر کس حاجتى از من بخواهد و محمد و آل پاکش را واسطه قرار بدهد، من آن حاجت‌ها را به خاطر محبوب‌ ترین خلقم در نزد من اجابت مى‏‌کنم. (2)

توسل به اهل‌بیت (علیهم‌السلام) ریشه در آیات دیگری از قرآن نیز دارد و از بندگان خواسته شده است که به ریسمان الهی چنگ زنند و گرد هم آیند: «به ریسمان الهی چنگ بزنید و متفرق نشوید» (3) بنا بر روایتی، امام صادق (ع) فرمودند: ما (اهل‌بیت) همان ریسمان الهی هستیم که خداوند تبارک و تعالی فرموده است. (4) بنابراین در منابع اسلامی و مخصوصاً شیعی توسل و ذکر و یاد امامان نه تنها منعی ندارد، بلکه توصیه شده نیز هست. دلیلش هم واضح است ما معصومان را واسطه فیض و آبرومندان درگاه الهی می‌دانیم و به درگاه آن‌ها به عنوان اولیای الهی می‌رویم، نه خدای نکرده فردی در عرض خدا و یاد او. وقتی روح می‌خواهد و مغز دستور می‌دهد و اراده ایجاد می‌شود و دست تکان می‌خورد و مطلبی می‌نویسد می‌گوییم دست نوشت در صورتی که اراده و مغز و روح هم فعال بودند و توجه به دست عین توجه به بقیه است و جدای از آن نیست بلکه روح بر همه این‌ها احاطه دارد. اگر امام زمان را می‌خوانیم معنایش فراموشی خداوند نیست، بلکه عین یاد اوست زیرا او بر همه چیز احاطه دارد.

2. اما در مورد آثار و برکات ذکر و یاد امامان با اندک جستجویی در زیارت نامه‌های مستند مطالب بسیاری خوبی به دست می‌آید. مخصوصاً در مورد امام زمان عج در زیارت نامه‌ها معارف بالایی پیدا می‌شود. در نظر شیعه پیامبر و اهل‌بیت ایشان وسایط فیض الهی هستند که خداوند از طریق ایشان برکات خویش را بر بشر می‌فرستد و این وساطت هم در زمینه تکوین و هم در زمینه تشریع و هدایت بشر است و از طرف دیگر حیات و ممات ایشان یکسان است؛ از این‌رو تمسّک و توسل به این انوار پاک در دنیا باعث وساطت این بزرگواران نزد پروردگار و حل شدن مشکلات با افاضه الهی و موجب شفاعت آن‌ها در قیامت می‎گردد و کسی که قدم در راه اطاعت از دستورات آن‌ها بنهد رستگار خواهد شد. لذا در زیارت جامعه که از لسان مبارک امام هادی (علیه‌السلام) صادر گردیده، این‌گونه می‎خوانیم: «هر کس نزد شما آمد، نجات خواهد یافت و کسی که از شما فاصله گرفت هلاک می‎شود... هر کس شما را دوست بدارد خدا را دوست داشته و هر کس با شما دشمنی کند با خدا دشمنی کرده است... به شما خداوند آغاز می‎کند و به شما پایان می‎دهد و به وسیله شما باران می‎فرستد و به وسیله شما آسمان را نگه می‎دارد... هر که خدا را خواهد باید از طریق شما آغاز کند و به خدا تقرّب جوید...»(5) در مورد شخص امام زمان (عج) در دعای ندبه می‌خوانیم «کجاست آن باب الهی که از آن به حریم خدا در آیند»؟ «کجاست آن وسیله‌ای که فیوضات آسمان را به اهل زمین می‌رساند»؟ همان‌ گونه که در این فقرات از دعای ندبه مشاهده می‌شود، ولیّ زمان حضرت صاحب‌الزمان (عج) هم واسطه‌ی رساندن فیض‌ها و برکات الهی به موجودات و انسان‌ها است؛ و هم درگاهی است که باید از آن به پیشگاه پروردگار وارد شد. اوج آرزوی عارفان و اهل سلوک و معنویت رسیدن به رستگاری و پذیرش بندگی ایشان است و در منابع معتبر این مهم با موالات و علاقه‌مندی و رفت و آمد در خانه معصومان حاصل می‌شود همان طور که در زیارت نامه آمده است. «رستگاران با ولایت شما رستگار می‌شوند و ... با دوستی و موالات شما طاعات واجب قبول می‌شود». (6)

بنابراین توسل به امام زمان و زنده نگه ‌داشتن یاد و نام ایشان، نه تنها منافاتی با یاد خدا ندارد بلکه یاد و زیارت آن‌ها در راستای توحید و خدا پرستی است و اثرات معنوی دارد و انسان را به رستگاری نزدیک می‌کند. روش شما در زنده نگه‌ داشتن یاد ایشان درست و صحیح است و اگر می‌توانید با مطالعه و انتخاب مطالب و پوسترهایی که در مورد توسل و یاد اهل ‌بیت در فضای مجازی موجود است و انتشار آن‌ها در گروه خودتان غیرمستقیم پاسخ این شبهات را بدهید و بیش از این نیز وظیفه‌ای ندارید. لزومی به بحث و کدورت و جنجال نیست.

نتیجه:

یاد و ذکر خدا و اولیای الهی از معارف قطعی الهی است و توسل به امامان و زنده نگه داشتن نام و یادشان در جامعه خود نوعی اقامه شعائر الهی است؛ و تأکیدات زیادی در منابع معتبر بر این امر شده است. توسل به امامان راه رسیدن به توحید و خداوند است. آن‌ها وسیله رسیدن به خدا و آبرومندان و شفیعان مایند. اثرات معنوی زیادی بر توسل به آن‌ها مترتب است از جمله رستگاری و قبولی طاعات و تسهیل در تربیت و تزکیه به جهت الگو بودن آن‌ها و هدایت باطنی که آن‌ها در مسیر سلوک اخلاقی و رشد آدمی انجام می‌دهند ... که نشان می‌دهد باید در امر زنده نگه ‌داشتن یادشان بیش از پیش کوشا بود.

منابع برای مطالعه بیشتر:

1. آثار و برکات توسل به امام زمان، سید عباس اسلامی.

2. فصلنامه علمی تخصصی مهدی موعود تمام شمارگان.

3. کتاب ذکر دانشنامه جهان اسلام: بابک عباسی، فریده محرمی.

4. ترجمه کتاب منتخب الاثر: لطف‌الله صافی گلپایگانی برای شناخت امام زمان.

5. آفاق محبت به اهل‌بیت: عبدالحسین امینی.

6. محبت نجات بخش: عبدالرضا جمالی.

پی‌نوشت‌ها:

1. سوره مائده، آیه ۳۵.

2. شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، مؤسسه آل البیت (علیهم‌السلام)، قم، چاپ اول، 1409 ق، ج 7، ص 101.

3. سوره آل‌عمران، آیه 103.

4. علامه مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، دار إحیاء التراث العربی - بیروت، چاپ دوم، 1403 ق، ج ۲۴، ص ۸۴.

5. شیخ صدوق، محمد بن على، من لا یحضره الفقیه، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، چاپ دوم، 1413 ق، ج 2، ص 613.

6. همان.

«ذکر یونسیه» ذکری با‌فضیلت است که ریشه در قرآن و روایات دارد و برای رفع غم و اندوه و استجابت دعاها توصیه شده است.

پاسخ:

«ذکر» یکی از راه‌‌هاى پرورش ایمان است. ذکرهاى زبانى، وجود و حضور خداوند را به انسان تلقین مى‌‌کند، ضمیر او را تغییر می‌دهد و درنهایت به ذکر قلبى مى‌‌انجامد. از فواید ذکر زبانى این است که زبان آدمى به خیر خوی مى‌‌کند و به طاعت الهی مشغول مى‌‌گردد. «ذکر یونسیه» را در میان ذکرها به گره‌گشایی شگفت‌آور می‌شناسند؛ ذکری که با ختم آن می‌توان حاجت‌روایی را تجربه کرد. این نوشتار به بررسی ذکر یونسیه در روایات می‌پردازد.

1. ذکر یونسیه در قرآن

حضرت یونس علیه‌السلام مدتی در میان قوم خود تبلیغ کرد؛ چون ایمان نیاوردند، آنان را نفرین کرد و از نزد آنان رفت و سوار بر کشتی شد. خداوند حضرت یونس علیه‌السلام را به دلیل پایداری‌نکردن در دعوت مردم، در شکم ماهی گرفتار کرد؛ حضرت توبه کرد و برای نجات خود دست به دعا برداشت (1). «ذکر یونسیه» بخشی از آیۀ 87 سورۀ «انبیاء» است که حضرت یونس علیه‌السلام در شکم ماهی آن را می‌خواند و به واسطه آن از غم و اندوه نجات می‌یابد. ذکر به این ترتیب است: «لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ: هیچ معبودی جز تو نیست؛ تو منزه‌ای، من از ستمکاران بودم».

2. ذکر یونسیه در روایات

«ذکر یونسیه» مستقیم از قرآن کریم (انبیاء: ۸۷) گرفته شده است؛ این مسئله نشان‌دهندۀ بالاترین درجه اصالت در میان متون اسلامی برای آن است. افزون بر این، روایات متعددی از پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) بر اهمیت و فضیلت این ذکر تأکید دارند که در ادامه روایاتی دراین‌باره اشاره می‌شود.

1. هشام بن سالم و محمّد بن حمران از امام صادق (ع) این‌گونه روایت کرده‌اند: «وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اِغْتَمَّ کَیْفَ لاَ یَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ تَعَالَى "لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ اَلظّالِمِینَ" (2) فَإِنِّی سَمِعْتُ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ بِعَقِبِهَا "فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ اَلْغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنْجِی اَلْمُؤْمِنِینَ"‏ (3) (4): در شگفتم از کسى که اندوه دارد، چگونه به قول خداوند عزّ‌و‌جلّ‌ پناه نمی‌برد که [به حکایت از یونس پیغمبر] می‌فرماید: "معبود حقّى جز تو نیست؛ منزّه‌اى تو، همانا که من از ستمکاران بوده‌‌ام"؛ زیرا من از خداوند عزّ‌و‌جلّ‌ شنیده‌‌ام که به دنبال این بیان می‌گوید: "پس ما دعاى او را مستجاب کردیم و او را از آن بلیّه نجات دادیم و مؤمنان را این‌گونه نجات می‌دهیم"».

2. سید بن طاوس دعای یونس را که مشتمل بر «ذکر یونسیه» است، چنین نقل می‌کند: «یا رَبِّ مِنَ الْجِبَالِ أَنْزَلْتَنِی وَ مِنَ الْمَسْکنِ أَخْرَجْتَنِی وَ فِی الْبِحَارِ صَیرْتَنِی وَ فِی بَطْنِ الْحُوتِ حَبَسْتَنِی فَلا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَک إِنِّی کنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» فَأَنْجَاهُ اَللَّهُ مِنَ اَلْغَمِّ (5): پروردگارا، مرا از کوه‌ها فرود آوردی و از خانه بیرون آوردی و در دریاها قرار دادی و در شکم ماهی محبوس کردی؛ معبودی جز تو نیست، منزه‌ای تو، همانا من از ستمکاران بودم». پس خداوند او را از اندوه نجات داد.

3. در برخی منابع اهل سنت از پیامبر (ص) نقل شده است: «دَعْوَهُ ذِی النُّونِ الَّتِی دَعَا بِهَا فِی بَطْنِ الْحُوتِ‌: لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ‌، لَمْ یَدْعُ مُسلَمٌ بِهَا فِی کُربَهٍ إلاّ اِسْتَجَاب اللَّهُ لَهُ‌ (6): دعای یونس که در شکم نهنگ انجام داد: "هیچ معبودی جز تو نیست؛ تو پاک و منزه‌ای، همانا من از ستمکاران بودم"، هیچ مسلمانی در مضیقه با آن دعا نکرد مگر اینکه خداوند او را اجابت کرد».

4. به خواندن آیات 87 و 88 سوره «انبیاء» که مشتمل بر «ذکر یونسیه» است، در رکعت اول نماز غفیله بعد از سوره حمد توصیه شده است (7). بنابراین با توجه به وجود آیات قرآن و روایات، «ذکر یونسیه» از اعتبار روایی برخوردار است.

3. تعداد ذکر در روایات

در روایات دربارۀ تعداد مشخص برای «ذکر یونسیه» عدد دقیقی ذکر نشده است؛ با این وجود برخی از عالمان و عارفان بر اساس تجربه‌های شخصی یا روایات غیر‌مستقیم، اعدادی را برای تکرار این ذکر پیشنهاد کرده‌اند. مهم‌‌ترین نکته در ذکر «یونسیه»، توجه به معنا و مفهوم آن و حضور قلب در هنگام ذکر‌گفتن است. بنابراین هرچه این ذکر با توجه و حضور قلب بیشتری ادا شود، آثار معنوی و روحی آن بیشتر خواهد بود.

4. زمان و دلیل خواندن ذکر یونسیه

ذکر را می‌توان در تمامی اوقات به کار برد؛ اما برای «ذکر یونسیه» برخی اوقات و دلایل خاص در روایات توصیه شده است:

1. برخی روایات بعد از نماز صبح را بیان کرده‌اند؛ محمد بن فرج گوید حضرت جواد (ع) این دعا را به من نوشت و آن را به من آموخت و فرمود: هرکه آن را پس از نماز صبح بخواند، حاجتى نخواهد جز اینکه برایش میسر گردد و خداوند مهم او را کفایت کند. و آن دعا این است: «بِسْمِ اَللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ صَلَّى اَللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ «وَ أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اَللّهِ إِنَّ اَللّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ فَوَقاهُ اَللّهُ سَیِّئاتِ ما مَکَرُوا»، «لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ اَلظّالِمِینَ `فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّیْناهُ مِنَ اَلْغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنْجِی اَلْمُؤْمِنِینَ»، «حَسْبُنَا اَللّهُ وَ نِعْمَ اَلْوَکِیلُ `فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَهٍ مِنَ اَللّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ»، «ما شاءَ اَللّهُ»، لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّهَ إِلاَّ بِاللَّهِ اَلْعَلِیِّ اَلْعَظِیمِ، مَا شَاءَ اَللَّهُ لاَ مَا شَاءَ اَلنَّاسُ مَا شَاءَ اَللَّهُ وَ إِنْ کَرِهَ اَلنَّاسُ حَسْبِیَ اَلرَّبُّ مِنَ اَلْمَرْبُوبِینَ حَسْبِیَ اَلْخَالِقُ مِنَ اَلْمَخْلُوقِینَ حَسْبِیَ اَلرَّازِقُ مِنَ اَلْمَرْزُوقِینَ حَسْبِیَ اَلَّذِی لَمْ یَزَلْ حَسْبِی مُنْذُ قَطُّ حَسْبِیَ اَللَّهُ اَلَّذِی «لا إِلهَ إِلاّ هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ اَلْعَرْشِ اَلْعَظِیمِ ... » (8).

2. برای فرزند‌دار‌شدن هم خواندن ذکر یونسیه وارد شده است؛ ابوجمیله گوید: مردى خراسانى در منطقه ربذه به امام صادق (ع) عرض کرد: فدایت گردم، من فرزنددار نمى‌‌شوم. امام (ع) فرمود: «إِذَا رَجَعْتَ إِلَى بِلاَدِکَ وَ أَرَدْتَ أَنْ تَأْتِیَ أَهْلَکَ فَاقْرَأْ إِذَا أَرَدْتَ ذَلِکَ: "وَ ذَا اَلنُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنادى فِی اَلظُّلُماتِ أَنْ لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ اَلظّالِمِینَ"، إِلَى ثَلاَثِ آیَاتٍ فَإِنَّکَ سَتُرْزَقُ وَلَداً إِنْ شَاءَ اَللَّهُ‏ (9): هنگامى که به وطن خود برگشتى و خواستى با همسرت آمیزش کنى، این آیه و سه آیه بعد از آن را بخوان: "وَ ذَا اَلنُّونِ‌ إِذْ ذَهَبَ‌ مُغاضِباً فَظَنَّ‌ أَنْ‌ لَنْ‌ نَقْدِرَ عَلَیْهِ‌ فَنادى‌ فِی اَلظُّلُماتِ‌ أَنْ‌ لا إِلهَ‌ إِلاّ أَنْتَ‌ سُبْحانَکَ‌ إِنِّی کُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّالِمِینَ‌" إن‌شاء‌اللّه به‌زودى فرزندى روزى تو خواهد شد».

نتیجه:

«ذکر یونسیه» ذکری با‌فضیلت است که ریشه در قرآن و روایات دارد و برای رفع غم و اندوه و استجابت دعاها توصیه شده است. تعداد مشخصی برای تکرار آن در روایات ذکر نشده است؛ اما مهم‌ترین نکته، توجه به معنا و حضور قلب هنگام ذکر‌گفتن است.

پی‌نوشت‌ها:

1. صافات: ۱۳۹ ـ ۱۴۸؛ انبیاء: ۸۷؛ یونس:۹۸؛ محمد‌باقر مجلسی، بحار الأنوار، ج ۱۴، ص ۳۸۱ ـ ۳۸۲ (چ 2، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، 1403 ق).

2. انبیاء: 87.

3. انبیاء: 88.

4. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، 4 ج‏4، ص393 (چ 2، قم: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1413 ق).

5. علی بن موسی ابن‌طاووس، مهج الدعوات و منهج العبادات، ص311 (قم: دار‌الذخائر، 1411 ق).

6. محمد بن عبدالله حاکم نیشابوری؛ المستدرک علی الصحیحین، ج 5، ص 70 (قاهره: دارالتأصیل، 1435 ق).

7. سید‌محمد‌کاظم طباطبایى یزدى، العروة الوثقى (المحشّى)، ج ‌2، ص 246 (قم: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1419 ق).

8. محمد بن یعقوب کلینى، الکافی، ج ‏2، ص 547 ـ 548 (چ 4، تهران: دارالکتب الإسلامیه، 1407 ق).

9. محمد بن یعقوب کلینى، الکافی، ج ‏6، ص 10 (چ 4، تهران: دارالکتب الإسلامیه، 1407 ق).

 

آیا ذکر و یا نمازی هست که مخصوص اجابت دعایی از درگاه خداوند باشد
آنچه در دعا مهم است همان خلوص و انقطاع و بریدن از غیر خدا و رفتن به درگاه اوست. ولی باید بدانید دعاها ‏و راه‌های مختلفى براى اجابت حاجت ذکرشده است. يكى از آن...

آیا ذکر و یا نمازی هست که مخصوص اجابت دعایی از درگاه خداوند باشد یا همان‌که خالصانه از درگاه خدا بخواهی او اجابت خواهد کرد؟
با تشکر

پاسخ:

پرسشگر گرامی آنچه در دعا مهم است همان خلوص و انقطاع و بریدن از غیر خدا و رفتن به درگاه اوست. ولی باید بدانید دعاها ‏و راه‌های مختلفى براى اجابت حاجت ذکرشده است.
يكى از آن راه‏ها: نماز جعفر طيّار است كه كيفيت آن در مفاتیح‌الجنان مذكور است. شما چهار جمعه اين نماز را بخوانيد و در پايان هر مرتبه حاجات خود را از خداوند طلب كنيد.
راه ديگر: زياد خواندن ذكر يونسية است: لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّى كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِين البته توجه به مضمون ذكر يونسيه هم داشته باشيد! چراکه بعدازاین ذكر بود كه خداوند فرمود: فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِ. دو مطلب قابل دقت و توجه در اين ذكر هست يكى حسن ظن به خداوند و دوم اعتقاد و اعتراف به بدى‏ها و نواقص خود انسان. ما بايد با تمام وجود باور كنيم كه خداوند غنى، بى‏نياز، كريم، جواد، مهربان و توانا است. پس از طرف او هيچ مانعى جهت برآوردن حاجات نيازمندان درگاهش وجود ندارد و در مقابل اين ما هستيم كه سراپا نقص و كاستى هستيم و خود را طلب‏كار خداوند مى‏دانيم درحالی‌که طلبى از او نداريم و هر آنچه را هم كه داريم از سر لطف و رحمت او است. پس همراه با خوش‌بینی به خداوند و توجه به كاستى‏هاى خويش و بدون حالت طلب کارانه، دست تضرّع به درگاه آن تواناى كريم بلند كنيد و از اصرار خسته نشويد.
راه ديگر: نذر كردن براى استجابت دعا است به اين طريق كه بگوييد لله على اگر حاجتم برآورده شد فلان کار را انجام می‌دهم. البته باید کاری که نذر می‌کنید انجام دهید، ازنظر شرعی جایز و پسندیده باشد.
در ضمن هر دعايى كه از ناحيه معصومين (ع) واردشده است چه صدور آن‌ها از آن بزرگواران قطعى باشد يا احتمالى این‌گونه نيست كه بدون قيد و شرط اثر خواهد كرد، بلكه به شرايطى كه خود آنان فرمودند بستگى دارد. ازجمله: ترك گناه، انجام واجبات، اداى حقوق واجب شخصى و اجتماعى، توبه و مهم‌تر از همه مصلحت واقعى انسان دعاگو (كه فقط خداوند می‌داند). زيرا چه‌بسا مصلحت انسان در اين است كه دعايش مستجاب نشود و يا در آخرت نتیجه‌اش را ببيند ولى به‌هرحال دعاهاى وارده از امامان (ع) بر دنيا و آخرت انسان تأثيرگذار خواهد بود.
براى اطلاع بيشتر به كتاب اصول كافى، جلد 4، بخش دعا و كتاب مفاتیح‌الجنان مراجعه كنيد؛ و دعا دارای شرایطی برای استجابت هست و آدابی نیز دارد و گاها موانعی برای استجابت دعا هست که در استجابت یا عدم آن تأثیر دارد که می‌توانید برای اطلاعات بیشتر در این زمینه به بخش تلفنی مرکز ما به شماره 09640 تماس بگیرید.

آيات و روايات مربوط به رزق روزي را لطفاً ارسال کنيد.
بهترين ذکر براي رزق و روزي مناسب استغفار است که در قرآن کريم درآيات 3 هود،52 هود،90 هود و 10 نوح بدان اشاره‌شده است و با توجه به اينکه مقدار استغفار ...

باسلام

آيات و روايات مربوط به رزق روزي را لطفاً ارسال کنيد.

پاسخ:

بهترين ذکر براي رزق و روزي مناسب استغفار است که در قرآن کريم درآيات 3 هود،52 هود،90 هود و 10 نوح بدان اشاره‌شده است و با توجه به اينکه مقدار استغفار حضرت رسول اکرم صلی‌الله عليه وآله 70 مرتبه در طول روز بوده است بهترين تعداد همان 70 بار استغفار در طول روز است. استغفار همان‌گونه که براي روزي مادي مؤثر است براي روزي معنوي نيز مؤثر می‌باشد.

البته دعاهاى خاصى براى طلب رزق و رفع فقر و رفع قرض واردشده كه ما به بعضى اشاره مى‏كنيم و شمارا به كتاب‏هاى مفصل كه دراین‌باره مطالب عميق‏تر و جامع‏ترى گردآورده‏اند، ارجاع مى‏دهيم 0(1)

1- تلاوت سوره واقعه در هر شب مخصوصاً در ركعت اول نافله نماز عشاء.

2- ذكر آيات 2 و 3 سوره طلاق بعد از نمازهاى واجب: و مَن يتّق الله يَجعل له مخرجاً و يَرزقُه من حيثُ لايحتَسِب و من يتوكّل على الله فهو حسَبُه انَّ الله بالغ امره قد جعل الله لكلّ شى‏ء قدراً. اساتيد اخلاق بر ذكر اين آيات بعد از نمازهاى واجب تأكيد بسيار دارند و به تجربه آثار شگرفى در اين كار نهفته است.

3- دعاى طلب روزى از امام صادق علیه‌السلام اللهمّ انّه ليسَ لي علمٌ بِموضعِ رزقى و انّما اطلبُهُ... مفاتيح الجنان، تعقيب نماز عشا.

4- خواندن دعاي  اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي مِنْ فَضْلِكَ الْوَاسِعِ، الْحَلَالِ الطَّيِّبِ، رِزْقاً وَاسِعاً، حَلَالًا طَيِّباً، بَلَاغاً لِلدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ، صَبّاً صَبّاً، هَنِيئاً مَرِيئاً، مِنْ غَيْرِ كَدٍّ وَ لَامَنٍّ مِنْ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ إِلَّا سَعَةً مِنْ فَضْلِكَ الْوَاسِعِ؛ فَإِنَّكَ قُلْتَ: «وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ» فَمِنْ فَضْلِكَ أَسْأَلُ، وَ مِنْ عَطِيَّتِكَ أَسْأَلُ، وَ مِنْ يَدِكَ الْمَلْأى‏ أَسْأَل (2)

5- سلام كردن به هنگام ورود به منزل: اگر كسى در منزل نبود این‌گونه سلام بدهد: السّلام علينا من ربِّنا و بعد سوره توحيد «قل هو الله احد» را بخواند. نقل شده با اين عمل، خداوند بركات خود را بر اهل آن منزل عنايت خواهد نمود.

6- حضرت رسول صلی‌الله عليه وآله فرمودند هر كه هرروز صد مرتبه اين ذكر را بگويد: لا اله الاّ الله الملكُ الحقُّ المبين از فقر و وحشت قبر امان يابد و توانگر شود و درهاى بهشت بر وى گشوده شود مفاتیح‌الجنان، ادعيه هرروز.

7- صدقه دادن هرچند به مقدار كم و به‌صورت مداوم.

 

پی نوشت ها:

1.  ر. ك: مفاتیح‌الجنان، حاج شيخ عباس قمى ره؛ مفاتيح الحاجات، سيد محمدرضا حسينى غياثى.

2.  الكافي ط - دارالحديث، ج‏4، ص 484.

ويروس کرونا زياد در ذهنم تأثیر گذاشته و من را دچار استرس کرده، دعايي هست بخوانم تا خودم و خانواده‌ام و شيعيان مولا مصون بمانند؟
بیماری، استرس روانی، ذکر، توسل، تفال، تطیر، فال خوب زدن، فال بد زدن، زیارت عاشورا

ويروس کرونا زياد در ذهنم تأثیر گذاشته و من را دچار استرس کرده، دعايي هست بخوانم تا خودم و خانواده‌ام و شيعيان مولا مصون بمانند؟

پاسخ اجمالی

کنترل روانی از اموری است که به مراجعه به روانشناس و مشاور نیاز دارد. روش عمومی و اختصاصی برای آرامش‌بخشی و فاصله از افکار بد، در متون دینی بیان‌شده است؛ مثبت اندیشی، توسل، با یاد خدا بودن، اذکار خاص برای پیشگیری از بلا و بیماری، توصیه به برخی از اعمال که از استجابت و تأثیر بالایی برخوردار است، مانند زیارت عاشورا را ازجمله این موارد می‌توان دانست؛ بنابراین، علاوه بر مراجعه به مشاور، دستورالعمل‌های ذکرشده می‌تواند راهی برای گذر از این قسمت از زندگی شما باشد.

پاسخ تفصیلی

انسان در مواجه با مشکلات متعدد ابتدا باید بر اعصاب خود مسلط و از هرگونه مسئله‌اي که باعث شود ذهن به سمت این‌گونه مسائل کشانده شود، دوری کند. مشورت با یک مشاور حاذق و متدین، در این راه بسیار کارساز است. در مرحله بعد برای جلوگیری و درمان امراض، توصيه‌هايي از سوی دین بیان‌شده است که علاوه بر رعايت اصول بهداشتي، مي‌توانيد از آن‌ها بهره ببريد؛ در ذيل به چند نمونه از اين راهکارها اشاره مي‌شود:

1. یکی از راهکارهایی که در متون دینی در برابر افکار بد بیان‌شده، فال خوب زدن و دوری از فال بد زدن است؛ این نکته در مفاهيم ديني با واژه تفأل (فال نيک زدن) و تطيّر (فال بد زدن) بیان‌شده است. در دوران جاهليت، اعراب برخي از تصميم‌‌گيري‌ها را بر اساس جهت پرواز پرندگان انجام مي‌دادند؛ براي مثال اگر در حال حرکت بودند و پرنده‌اي به سمت راستشان پرواز مي‌کرد، آن را به فال نيک مي‌گرفتند و مسير خود را ادامه مي‌دادند و اگر به سمت چپشان پرواز مي‌کرد، آن را شوم مي‌پنداشتند و از ادامه مسير منصرف مي‌شدند. آن‌ها گاه خود پرنده‌اي را از لانه‌اش پرواز مي‌دادند تا از جهت پرواز او تصميم بگيرند که به مسيرشان ادامه دهند يا خير. (1) با پيدايش اسلام، پيامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله و سلم) از اين کار منع کرد. وي تطيّر را نوعي شرک (2) و کفر (3) دانست؛ بنابراین، توصیه می‌شود از هرگونه فکر بد و ناامیدکننده در این موضوع، اجتناب و بافکرهای خوب و امید به خدا از این مرحله زندگی گذر نمایید. در قرآن کریم نیز مشرکاني که در مبارزه با پيامبران الهي به «تطيّر» متوسل مي‌شدند، مذمت و منشأ آن ناداني بیان‌شده است. (4) ازجمله خداوند فرمودند: «وَاِنْ تُصِبْهُمْ سَييهٌ يطَّيرُوا بِمُوسي وَ مَنْ مَعَهُ»؛ هرگاه ناراحتي به فرعونيان مي‌رسيد آن را از شوم بودن موسي و همراهانش مي‌دانستند (5) و فرستادگان حضرت مسيح (علیه‌السلام) را به شوم بودن متهم کردند. (6)

2. یاد خدا بودن از توصیه‌های دیگری است که در آموزه‌های دینی مطرح‌شده است. قرآن کریم می‌فرماید:

 «أَلا بِذِکرِ اللَّهِ‏ تَطْمَئِنُّ‏ الْقُلُوب»‏؛ (7)

همانا یاد خدا آرامش‌بخش دل‌هاست.

در روایات متعدد، اذکاری بری آرامش و رفع بلا و بیماری بیان‌شده است، به‌عنوان‌مثال امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: اگر بعد از نماز صبح و نماز مغرب، هفت بار گفته شود «بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِيمِ‏ لَا حَوْلَ‏ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ‏ الْعَلِيِ‏ الْعَظِيم‏» خداوند عزوجل هفتاد نوع بلاء از شخص بگرداند که آسان‌ترین آن‌ها پيسى و ديوانگى است و اگر شقى باشد از شقاوت به درآید و در سعادتمندان نوشته شود. (8) در روايتِ «ابى بصير» از آن حضرت روایت مشابهی نقل‌شده که می‌گوید «آسان‌ترين آن بلاها جنون است و جذام و برص و اگر شقى باشد من اميدوارم که خداوند عزوجل او را به سعادت منتقل سازد». (9) در روایات متعدد به این ذکر سفارش شده است، مثلاً امام کاظم (علیه‌السلام) فرمودند: چون نماز مغرب را خواندى پايت را دراز مکن و با کسي سخن مگو تا صدبار بگویى ‏«بسم اللَّه الرحمن الرحيم و لا حول و لا قوة الّا باللَّه العلى العظيم‏» و صدبار هم پس از نماز صبح بگو: هر که آن را گويد خدا از او صد نوع از انواع بلا دفع کند که از آن جمله است: برص و جذام و شيطان و سلطان. (10)

3. قرائت زیارت عاشورا از توصیه‌های مهم دیگری است. امام صادق (علیه‌السلام) به شخصی به نام «صفوان» فرمودند:

زيارت عاشورا را بخوان و بر آن مواظبت کن، به‌درستي که من چند خير را براي خواننده آن تضمين مي‌کنم، اول زيارتش قبول شود. دوم سعي و کوشش او مشکور باشد، سوم حاجات او هرچه باشد از طرف خداوند بزرگ برآورده شود و نااميد از درگاه او برنگردد، زيرا خداوند وعده خود را خلاف نخواهد کرد». (11)

مواردی که بیان گردید ازجمله امور مهمی‌بود که در آموزه‌های اسلام برای آرامش روح و روان سفارش شده است. برای مطالعه بیشتر در این زمینه می‌توان به مقاله «راه‌های مقابله با روان‌پریشی از نگاه قرآن و روایات» نویسنده: حسین خاکپور و...، مجله پژوهش در دین و سلامت، دوره 1، شماره 3، تابستان 1394 مراجعه کرد.

نتیجه

متون دینی به جهت آرام‌بخشی انسان‌ها در برهه‌های مختلف زندگی، راهکارهای متعددی را بیان نمودند، ازجمله این راهکارها مثبت‌اندیشی، توسل، به یاد خدا بودن، اذکار مخصوص برای پیشگیری از بیماری و توصیه به اموری است که استجابت و اثربخشی آن‌ها بسیار بالاست، زیارت عاشورا نیز یکی از دعاهایی است که اثرات مثبتی می‌تواند داشته باشد.

پی‌نوشت‌ها

  1. کليني، محمد بن يعقوب، الکافي، تهران: اسلاميه، چاپ چهارم، 1407 ق، ج ۷، ص ۱۵۷.
  2. مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران: دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374 ش، ج ۶، ص ۱۰۶.
  3. م‍ت‍ق‍ی هندی‌، ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ ح‍س‍ام‌ال‍دی‍ن‌، ک‍ن‍ز‌ال‍ع‍م‍ال‌ ف‍ی‌ س‍ن‍ن‌‌الاق‍وال‌ و‌الاف‍ع‍ال‌، بیروت: دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۵ ق، ج ۱۰، ح ۲۸۵۷۰.
  4. مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران: دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374 ش، ج ۱۵، ص ۲۵۰.
  5. سوره اعراف، آيه ۱۳۱
  6. سوره يس، آيه ۱۸.
  7. سوره رعد، آیه 28.
  8. کليني، محمد بن يعقوب، الکافي، تهران: اسلاميه، چاپ چهارم، 1407 ق، ج ‏2، ص 531.
  9. همان.
  10. همان.
  11. طوسى، محمد بن الحسن‏، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، بیروت: مؤسسه فقه الشيعة، چاپ اول، 1411 ق، ج ‏2، ص 781.

 

کلمات کلیدی

بیماری کرونا، استرس روانی، ذکر، توسل، تفاضل، تطیر، فال خوب زدن، فال بد زدن، زیارت عاشورا

آیا می شود مستقلاً به ذکر و دعا درمانی اکتفا کرد؟
درزمانی که بیماری شیوع پیداکرده و واگیر است آیا ذکر درمانی جای دارودرمانی را می گیرد؟ آیا می شود مستقلاً به ذکر و دعا درمانی اکتفا کرد؟
دعا. ذکر. شفا. دارو. درمان. پیشگیری.

درزمانی که بیماری شیوع پیداکرده و واگیر است آیا ذکر درمانی جای دارودرمانی را می گیرد؟ آیا می شود مستقلاً به ذکر و دعا درمانی اکتفا کرد؟

پاسخ اجمالی:

ذکر درمانی، چه در شرایط عادی و چه در شرایطی که بیماری شیوع پیداکرده و واگیردار است هرگز جای دارودرمانی را نمی‌گیرد؛یعنی در موردی که باید فلان داروی خاص استفاده شود، اگر به‌جایش از داروی دیگر یا ذکر استفاده شود نه‌تنها نتیجه نمی‌دهد بلکه ممکن است حال بیمار را بدتر نماید. همان‌طور که اگر در موردی، جای ذکر باشد استفاده از داروها نه‌تنها جواب نمی‌دهد بلکه چه‌بسا وضعیت را بدتر کند! برای بهبود حال بیمار نمی‌توان فقط به ذکر و دعا اکتفا کرد بلکه عاقلانه‌تر آن است که از همه ابزارها برای بهبود بیماری استفاده کرد. بهره‌گیری و اکتفا به یک روش در همه موارد جواب نمی‌دهد از طرفی ذکر و دعا معلوم نیست در همه شرایط، سبب مستقلی در بهبود بیماری و شفا باشد.

پاسخ تفصیلی:

ذکر درمانی، یکی از مباحث پراهمیت و جنجالی، حداقل در سال‌های اخیر است. از طرفی توصیه‌های زیادی درباره دعا کردن و گفتن ذکر می‌شود، از طرفی برخی مطلقاً دخالت امور معنوی در مسائل مادی و ظاهری را رد می‌کنند و آن را خرافه یا تلقین می‌نامند. ازاین‌رو لازم است بررسی دقیقی دراین‌باره انجام شود برای همین توجه شمارا به خواندن چند مطلب مهم جلب می‌کنیم:

یکم:

دعا به معنای درخواست است (1). ذکر به معنای یادآوری و توجه است (2) که مقابل آن غفلت است (3). دوا یا دارو همان ابزاری است که برای بهبود به کار می‌رود (4). شفا به معنای بهبودی و خوب شدن از بیماری است (5) که درواقع نتیجه دواست.

دوم:

بر اساس آموزه‌های دینی، دوا منحصر در امور مادی نیست بلکه از اسمای الهی هم به‌عنوان دوا نام‌برده شده است. (6) حصول شفا هم این‌گونه است که منحصر در امور مادی نیست بلکه اساس آن موهبت الهی است و به دست قدرت اوست (7) هرچند برخی مقدمات آن به عهده ما گذاشته‌شده است.

 سوم:

خداوند متعال هم عسل را به‌عنوان مقدمه شفا معرفی می‌کند (8) و هم قرآن کریم را به‌عنوان شفا مطرح می‌کند؛ (9) هرچند شفایی که از عسل پدید می‌آید متفاوت از شفایی است که از قرآن به وجود می‌آید؛ ولی به‌هرحال این‌گونه نیست که امور معنوی فقط در امور معنوی و امور مادی فقط در امور مادی شفابخش باشند! به‌عنوان‌مثال نورانیتی که در لباس حضرت یوسف (علیه‌السلام) به جهت انتسابش به ایشان بود، سبب تأثیر مثبت روی چشمان حضرت یعقوب (علیه‌السلام) شد!(10) این یعنی امور معنوی می‌تواند روی امور مادی تأثیر مثبت بگذارد البته یادآوری می‌شود؛ معمولاً اسباب معنوی برای بیماری‌های معنوی و اسباب مادی برای امور مادی به کار می‌رود و خلاف آن، یک استثناست.

چهارم:

این عالم، عالم اسباب و مسببات است. گاهی ممکن است اتفاقاتی برخلاف جریان معمول صورت گیرد ولی چنین چیزی استثناست. برای بهبود هر بیماری، راه یا راه‌هایی وجود دارد که لازم است از آن‌ها استفاده شود. درجایی که تشخیص این باشد فلان دارو باید استفاده شود، شفا و بهبودی هم در همان نهفته است معنا ندارد شفا در غیر آن، جستجو شود.

پنجم:

دعا و ذکر ممکن است در شرایطی و بنا بر مصالحی به‌صورت مستقل و حاکم بر امور طبیعی عمل کند و سلسله اسباب عادی را دور بزند ولی چنین چیزی استثناست؛ ضمن اینکه در امور این عالم، این‌گونه تعبیه‌شده است که برخی امور در برخی شرایط نادر، حاکم بر برخی دیگر باشد. پس شفاهای دفعی هرچند استثناست ولی خارج از نظام عِلّی و معلولی نیست.

ششم:

آنچه از مجموع آیات و روایات معتبر در این زمینه فهمیده می‌شود اینکه دعا و ذکر اکثراً در مسیر رسیدن به شفا، کمک‌کننده هستند. توجه دارید که درروند پیشگیری و درمان، گاهی اختلالاتی ایجاد می‌شود و سهواً مشکلاتی پدید می‌آید. دعا و ذکر می‌تواند جلوی این موارد را بگیرد؛ مثلاً غذایی آلوده است یا سبب بیماری می‌شود به ذهن می‌رسد که استفاده نکن یا اشتهای آدمی از بین می‌رود! این‌ها می‌تواند از ثمرات همان دعا و ذکر باشد یا تشخیص پزشک درست از آب درمی‌آید یا داروی درست به کار گرفته می‌شود یا دعا سبب تأثیر دارو یا سبب سرعت تأثیر می‌شود؛ چراکه قرآن می‌فرماید شفا دست خدای متعال است و همیشه دارو منجر به شفا نمی‌شود به قول مولوی:

ای‌بسا اسکنجبین صفرا فزود روغن بادام تلخی می‌نمود

هفتم:

بهبود بیماری و حصول شفا باید از راه درست و تعیین‌شده باشد و هرگز دعا و ذکر جای آن را نمی‌گیرد بلکه این دو، معمولاً درروند حصول پیشگیری و درمان، کمک‌کننده هستند. البته ممکن است برای حصول شفا، راه‌هایی غیر از راه‌های مادی باشد همان‌طور که راه‌های مادی هم زیاد است اما تشخیص اینکه در فلان مورد، راه‌های معنوی هم وجود دارد و نوع راه معنوی هم در فلان ذکر یا دعاست، کار هرکسی نیست بلکه معصوم یا کسی که متصل به ایشان است باید چنین چیزی را تجویز نماید، چراکه این موضوع بسیار حساس و تخصصی است و از عهده هر فردی برنمی‌آید و از طرفی پای جان مردم در میان است. به‌صورت کلی می‌توان به دعا و ذکر مطلق، در همه شرایط توصیه کرد ولی نمی‌توان مطلبی را معین کرد یا مردم را از روال عادی بازداشت! اکثر دعاها و ذکرهایی که در آموزه‌های دینی آمده است جدای از اعتبار سنجی، یا کلی است و ربطی به موارد خاص ندارد یا مربوط به یک مورد و قضیه خاص است که برای همه شرایط و همه افراد، کارایی ندارد، بلکه نسخه خاص آن بیمار در آن شرایط بوده است و قابل تطبیق برای همه شرایط نیست. برفرض هم در زمان ما کارایی داشته باشد جای روال طبیعی و دارودرمانی را نمی‌گیرد، بلکه درروند درمان، اثر مثبت می‌گذارد و معلوم نیست سبب مستقل در شفا باشد؛ برای همین انبیاء و اهل‌بیت (علیهم‌السلام) به طبیب مراجعه می‌کردند و سعی در طی کردن روال طبیعی، برای حصول بیماری داشتند هرچند معتقد بودند تلاش‌های بشری هیچ‌کدام مستقل نیستند و به عنایت الهی مؤثر واقع می‌شوند. (11)

نتیجه:

دعا و ذکر می‌تواند در پیشگیری و درمان مؤثر باشد ولی هرگز جای آن را نمی‌گیرد. هرچند در برخی موارد و به‌صورت استثنا می‌تواند مستقل از امور مادی عمل کند؛ چنانکه قرآن کریم چنین موضوعی را به حضرت عیسی (علیه‌السلام) نسبت داده است (12). عمل چنین سببی در شرایط خاص، خلاف نظم خلقت نیست چراکه از اول این‌گونه تعبیه‌شده که در موارد کمی، چنین سببی، مستقل عمل نماید.

پی‌نوشت‌ها:

  1. سوره مریم، آیه 91
  2. سوره کهف، آیه 28
  3. همان
  4. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، مص: غفاری، تهران، اسلامیه، 1407 ق، ج 4، ص 359، ح 8
  5. سوره شعراء، آیه 80
  6. شیخ طوسی، مصباح المتهجد، موسسه فقه شیعه، بیروت، 1411 ق، ج 2، ص 850: یا مَنِ‏ اسْمُهُ‏ دَوَاءٌ وَ ذِکرُهُ شِفَاء
  7. سوره شعراء، آیه 80
  8. سوره نحل، آیه 69
  9. سوره اسراء آیه 82
  10. سوره یوسف، آیه 93
  11. سوره شعراء، آیه 80: وَ إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ یشْفینِ؛ و هنگامی‌که بیمار شوم مرا شفا می‌دهد.
  12. سوره آل‌عمران، آیه 49

 

 منابع جهت مطالعه بیشتر:

  1. تفسیر نور، محسن قرائتی
  2.  تفسیر تسنیم عبدالله جوادی آملی ذیل آیاتی که به موضوع شفای مریض و ذکر پرداخته‌شده است.
  3.  نکته‌ها از گفته‌ها، عبدالله فاطمی نیا
  4. مفاتیح الحیات، عبدالله جوادی آملی

 

کلمات کلیدی:

دعا. ذکر. شفا. دارو. درمان. پیشگیری

براي دفع وسوسه شيطان در حديثي از اميرمؤمنان مي خوانيم...

براي دفع وسوسه شيطان در حديثي از اميرمؤمنان مي خوانيم:« إِذَا وَسْوَسَ الشَّيْطَانُ إِلَي أَحَدِكُمْ فَلْيَتَعَوَّذْ بِاللَّهِ وَ لْيَقُلْ بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ آمَنْتُ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ مُخْلِصاً لَهُ الدِّين‏» (1) «چون شيطان ترا وسوسه كند به خدا پناه ببر و با قلب و زبان بگو: « آمَنْتُ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ مُخْلِصاً لَهُ الدِّين» (بخدا و پيغمبر (ص) ايمان دارم در حالي كه به او اخلاص دارم و دين فقط مال اوست»

در روايت ديگري از رسول خدا(ص) نقل شده كه «إِنَّ الشَّيْطَانَ اثْنَانِ شَيْطَانُ الْجِنِّ وَ يَبْعُدُ بِلَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ وَ شَيْطَانُ الْإِنْسِ وَ يَبْعُدُ بِالصَّلَاةِ عَلَي النَّبِيِّ وَ آلِه‏» (2)« شيطان به دو گونه است شيطان جنّي كه با ذكر «لا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ» دور مي شود و شيطان انساني كه با صلوات بر محمد و آل محمد دور مي شود.»

برخي بزرگان هم فرموده اند سوره ناس وفلق بخوانيد.

پي نوشت ها:

1. طبرسي‏، حسن بن فضل، مكارم الأخلاق، قم، شريف رضي، 1370ش، ص 377.

2. محدث نوري، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آل البيت، 1408ق، ج‏5، ص 342.

 

 

چرا از حضرت زینب و حضرت ابوالفضل (علیهما السلام) در زیارت عاشورا نام برده نشده است؟

پاسخ:
دو زیارت به نام زیارت عاشورا داریم، که یکی معروف است و یک صد لعن و سلام دارد و دیگری زیارت عاشورای غیر معروف. در زیارت عاشورای غیر معروف، سلام به حضرت اباالفضل (ع)‌ نیز هست" السَّلَامُ عَلَى الْعَبَّاسِ بْنِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ الشَّهِيد"(1)
اما در زيارت عاشوراي معروف نظر اصلي زيارت كننده حضرت امام حسين (ع) است. لذا ضرورت ندارد كه در اين زيارت نام همه را به صورت مستقل ذكر كنند و در اين ميان خود حضرت اباالفضل (ع) زيارت مستقل دارد. البته از دیگران به صورت غیر مستقل و با عنوان «اصحاب الحسین» یاد شده است که حضرت زینب (س) و حضرت اباالفضل (ع) را نیز شامل می شود.

پی نوشت:
1. محدث نورى، مستدرک الوسائل، چ مؤسسه آل البيت(ع)،قم 1408 ه ق،ج10،ص 415.

به نام خدا با سلام و تشكر از جواب دادن به سئوالات قبلي ، يكي از اموري كه در اسلام به آن خيلي سفارش شده عبادت است . مقامات عاليه اي كه براي اولياء خدا و عرفا هم شمرده مي شوداز اثرات عبادت آنها بوده . عرض من اين است كه خوب يك شخصيت خيلي ارجمندي را در نظر بگيريم كه خيلي هم اهل ذكر و عبادت است . از اين آدم چه نفعي به ديگران مي رسد ؟ مردم به طور مستقيم مي توانند از خدمات يك دكتر خوب ، يك مهندس ، يك خلبان و امثالهم يا از عمل خير يك آدمي كه مدرسه ساخته يا بيمارستان ساخته استفاده كنند يا افرادي كه متكفل ايتام مي شوند و براي مردم هزينه مي كنندولي استفاده مردم از آدمي كه فقط اهل نماز و عبادت است چيست ؟ حتي بعضي از اوقات اين گونه اشخاص خودشان در فقر و تنگي معيشت هستند كه بايد كمكهايي هم از ديگران دريافت كنند . البته مي دانم كه در لايه هاي پنهان ذكر بركاتي عمومي براي اين عمال هست ولي منظورم به طور كلي اين است كه ارزش عبادتهاي شخصي بيشتر است يا اعمالي كه به نفع مردم و جامعه هستند ؟ با تشكر

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
دين اسلام به تمام جوانب روحي و جسمي، فردي و اجتماعي انسان توجه دارد. بر اين اساس برنامه هايي را ارائه مي دهد كه يك مسلمان خود را در همه حيطه ها ارتقا داده و در نهايت به مقام انسان كامل بار يابد.
اين حيطه ها شامل بعد دين داري، بعد دين آموزي، بعد فرهنگي، بعد اعتقادي، بعد اقتصادي، بعد سياسي، بعد نظامي، بعد تربيت بدني و جسماني، بعد اجتماعي و ديگر ابعاد است. با اين وجود در آموزه هاي ديني به بعد اجتماعي يك مسلمان، تأكيد فراوان شده تا در ديدي وسيع تر، جامعه ايده آل اسلامي شكل گيرد.
توجه به مسائل جامعه، بدون عنايت به ساير ابعاد، رشدي يك جانبه را در پي خواهد داشت . دين مقدس اسلام بر متانت، اعتدال و توازن، توصيه و سفارش مي كند و از يك سونگري پرهيز مي دهد.
اگر كسي به جاي عبادت و نماز و روزه ساير وظايفي كه از نظر شرعي و ديني بر عهده دارد، به دستگيري از فقرا و درماندگان بپردازد و اين بعد مهم فردي يعني عبادت را رها نمايد، دچار خطاي مهمي شده است . يك بعد مهم وجودي خود را مهمل گذاشته و از اين نظر انسان كاملي نمي باشد. بررسي سيره و زندگي پيشوايان دين نشان مي دهد كه آن ها در عين حال كه در خدمتگزاري به خلق گوي سبقت را از ديگران ربوده بودند، در همه ابعاد از ديگران جلوتر بوده اند.
آري اگر همه ابعادي كه در دين مطرح است، همسوي هم رشد داده شد، از روايات بر مي آيد که خدمت به ديگران در چنين وصفي برترين اعمال و بهترين وسيله رسيدن به كمال و سعادت است.دراين جا به‌تعدادي‌از آن ها اشاره‌ مي‌كنيم‌:
از پيامبر(ص) سؤال‌شد: محبوب‌ترين‌شخص‌نزد خدا كيست‌؟ فرمود: "أنفع‌الناس‌للناس‌؛(1) پر نفع‌ترين‌مردم‌براي‌ديگران‌" .
در جاي‌ديگر فرمود: "الخلق‌عيال‌اللّه‌فأحبّ الخلق‌إلي‌' اللّه‌مَن‌نَفَعَ عيالَ اللّه‌و أدخل‌علي‌' أهل‌بيت‌سروراً؛(2) محبوب‌ترين‌بنده‌نزد خدا كسي‌است‌كه‌به‌عيال‌خدا (مردم‌) نفع‌برساند و اهل‌خانه‌اي‌را خوشحال‌كند". درروايتي‌از پيامبر (ص‌) نقل‌شده‌:"اَحبّ الاعمال‌إلي‌اللّه‌ثلاثة‌: إشباع‌جوعة‌المسلم‌، و قضاء دينه‌و تنفيس‌كربته‌؛(3) محبوب‌ترين‌اعمال‌نزد خدا سه‌چيز است‌: سير كردن‌مسلمان‌گرسنه‌اي‌، پرداخت‌بر هكاري‌و بر طرف‌كردن‌گرفتاري‌هاي‌او" .
پي نوشت ها :
1.بحارالانوار، ج1‌، ص339.
2.همان.
3.همان‌، ص‌360.

با سلام بفرماييد اذكار ايام هفته مثلا يارب العالمين كه ذكر روز شنبه است، ايا سند هم دارد؟ سندش چيست؟ با تشكر

پاسخ:
در باره اين ذکر ها سندي نيافتيم