۱۴۰۲/۱۲/۰۹ ۱۱:۵۸ شناسه مطلب: 99145
پرسش:
اصولاً در ایران جمهوریت و انتخاب مردم یک شوخی است و اصلاً مگر باوجود اصل ولایت مطلقه فقیه، میتوان جمهوریت داشت؟
پاسخ:
برخی افراد معتقدند اصل جمهوریت، یعنی محور بودن رأی مردم، باوجود حکومت ولایی قابلجمع نیست. آنها مدعی هستند که جمهوری در مفهوم، حاکمیت را از سوی شخص یا اشخاص یا مقامات خاص بهکلی منتفی و نامشروع میداند و هیچ شخص یا مقامی را جز خود مردم بهعنوان حاکم بر امور خود و کشور خود نمیپذیرد؛ بنابراین، این قضیه که «حکومت ایران حکومت جمهوری و در حاکمیت ولایتفقیه است»، معادل است با «حکومت ایران حکومت جمهوری است و اینچنین نیست که حکومت ایران حکومت جمهوری است» و چون رژیم جمهوری اسلامی و قانون اساسی آن، کلاً در این قضیه مرکبه که فرمول تناقض منطقی است خلاصه میشود،... از هرگونه اعتبار عقلایی و حقوقی و شرعی خارج بوده و با هیچ معیاری نمیتواند قانونیت و مشروعیت داشته باشد.(1) ازاینرو، «اگر بخواهیم هم به ضوابط جمهوریت وفادار بمانیم و هم اهداف، ارزشها و احکام دین را رعایت کنیم و هم به ولایتفقیه تن بدهیم،... چارهای جز تصرف در پارهای از مبانی و ضوابط ولایتفقیه یا جمهوریت نداریم».(2)
بنابراین با توجه به قابلجمع نبودن ولایتفقیه و جمهوریت، انتخاب مردم، چیزی بیشتر از یک شوخی نیست.
آنچه در سؤال پرسشگر محترم، مورد توجه قرار گرفته است، مسئله جمع نشدن حکومت جمهوری با حکومت ولایی است؛ با این توضیح که باوجود ولایت مطلقه فقیه، تحقق جمهوریت که به معنای محور قرار گرفتن رأی و نظر مردم است، ممکن نیست؛ بنابراین با ارائه توضیحاتی پیرامون مفهوم جمهوریت و سازگاری آن با ولایتفقیه و تحقق آن در جمهوری اسلامی میتوان به این پرسش پاسخ داد.
1. مفهوم جمهوریت
با توجه به تعاریف متعددی که از مفهوم جمهوریت ارائه شده است،(3) میتوان عناصر زیر را بهعنوان مؤلفههای مهم تحقق جمهوریت در یک نظام سیاسی دانست که عبارتاند از:
1. انتخابی بودن رئیس حکومت از سوی مردم بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم؛
2. محدود و موقت بودن مدت ریاست حکومت (رئیسجمهور)؛
3. موروثی نبودن ریاست حکومت (رئیسجمهور)؛
4. مسئول بودن رئیسجمهور نسبت به اعمال خود؛(4)
توجه به حقوق و قوانین اساسی در جمهوری اسلامی ایران، بهعنوان حکومتی که تحت حاکمیت ولیفقیه قرار دارد، نشان میدهد که جمهوریت و مشارکت مردمی در عرصههای سیاسی و اجتماعی در این نظام سیاسی مورد توجه قرارگرفته است.(5)
2. سازگاری جمهوریت با ولایتفقیه
دقت در عناصر چهارگانهای که پیشازاین بهعنوان مؤلفههای مهم جمهوریت بدان اشاره شد و مقایسه آن با ویژگیهای حکومت ولایی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران پذیرفتهشده است،(6) بهخوبی بیانگر عدم منافات آنها و نشاندهنده امکان انطباق آن دو با یکدیگر است؛(7) چراکه تمام ویژگیهای مهم یک نظام جمهوری، اعم از انتخابی بودن، محدود و موقت بودن دوره، موروثی نبودن و مسئول بودن نسبت به اعمال خود در جمهوری اسلامی وجود دارد. با این توضیح که اگر رهبری در نظام ولایی را نظیر رئیسجمهور در دیگر نظامهای جمهوری بگیریم، ولیفقیه در جمهوری اسلامی بهعنوان رهبر جامعه، غیرمستقیم از سوی مردم برای این جایگاه انتخاب میشود که شیوه انتخاب غیرمستقیم، امری معمول در سایر نظامهای جمهوریِ دنیاست. همچنین مدت رهبری او ازاینجهت که «مادامالشرایط» است و تا زمانی است که طبق اصل صد و یازدهم قانونی اساسی، شرایط بیانشده در اصول پنجم و صد و نهم قانون اساسی را دارا باشد و از دست ندهد، محدود و موقتی است.(8)
از طرفی ریاست او موروثی نیست و نسبت به اعمال خود مسئول است(9) و نهاد متولی نظارت بر عملکرد رهبر، یعنی مجلس خبرگان رهبری، در قالب کمیسیونهای تخصصی مختلف، طبق وظیفهای که قانون اساسی به او تکلیف کرده است، اعمال او را مورد بررسی قرار میدهد.
3. تحقق جمهوریت در نظام جمهوری مبتنی بر ولایتفقیه
نکتهای که در اینجا توجه به آن لازم است این است که آیا در عمل نیز مفهوم جمهوریت در حکومت ولایی تحقق پیداکرده است؟ در پاسخ، این نکته گفتنی است که ملاک ارزیابی تحقق جمهوریت در یک نظام سیاسی، نرخ مشارکت مردم در انتخابات، نسبت منتخبین بااراده حاکمیت و نسبت آنها با رأیدهندگان است. بر این اساس، با توجه به نرخ مشارکت مردم در انتخاباتهای مختلف،(10) سبت منتخبین بااراده حاکمیت(11) و نسبت منتخبین با رأیدهندگان.(12) روشن میشود که درمجموع، تحقق جمهوریت در نظام مبتنی بر ولایتفقیه، یعنی جمهوری اسلامی ایران، در حد قابل قبولی بوده است.
نتیجه:
با توجه به آنچه نگاشته شد، روشن میشود که میان جمهوریت و ولایت مطلقه فقیه تباینی وجود نداشته و میتوان نظام جمهوریای تحت حاکمیت ولیفقیه داشت؛ چراکه مؤلفههای مهم نظامهای جمهوری که پیش از این بدان اشاره شد، در چنین نظامی وجود دارد. در عمل نیز جمهوریت در نظام ولایی جمهوری اسلامی تحققیافته و تنها به بعد نظری آن بسنده نشده است. نرخ مشارکت مردم در انتخابات و انتخابهایی که گاهی بااراده حاکمیت متفاوت بوده است، نشان از تحقق جمهوریت در نظام مبتنی بر ولایتفقیه دارد.
پینوشت:
1. ر.ک: حائری یزدی، مهدی، حکمت و حکومت، ص 246.
2. کدیور، محسن، حکومت ولایی، ص 209.
3. ر.ک: جاسمی محمد و بهرام جاسمی، فرهنگ علوم سیاسی، ص 75؛ علیبابایی، غلامرضا، فرهنگ روابط بینالملل، ص 75؛ آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی، ص 111.
4. ر.ک: جعفری لنگرودی، محمدجعفر، ترمینولوژی حقوق، ص 199.
5. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، جلوههای مختلفی از مشارکت حـقوقی (اصـول 1، 6، 107، 108، 114، 62 و 100)، سیاسی (اصل 26) و اجتماعی (اصل 8) از سوی مردم را پیشبینی کرده است.
6. اصول 5، 6، 7، 8، 56، 57، 107، 110 قانون اساسی.
7. ارسطا، محمدجواد، «جمهوریت و اسلامیت؛ تضاد یا توافق»؟ ص 13.
8. چه محدودیتی از این بالاتر که اگر رهبر حتی یک روز پس از انتخاب، یکی از شرایط بیانشده در قانون اساسی را از دست بدهد، ساقط خواهد شد؛ به عبارت دیگر روح موقت بودن مدت ریاست حکومت آن است که شخص رئیس، به دلیل طولانی شدن این مدت، از قدرت سوءاستفاده نکند. این روح، بهخوبی در اصل یکصد و یازدهم قانون اساسی ایران رعایت شده است؛ (ارسطا، محمدجواد، «جمهوریت و اسلامیت؛ تضاد یا توافق»؟ مجله حوزه و دانشگاه، شماره 36، 1382، ص 15).
9. ارسطا، محمدجواد، «جمهوریت و اسلامیت؛ تضاد یا توافق»؟ ص 15.
10. نرخ مشارکت مردم در انتخاباتهای ریاستجمهوری در جمهوری اسلامی ایران، بهجز یک مورد (انتخابات سیزدهم)، همواره بیش از پنجاهدرصد بوده و در دوره دهم ریاست جمهوری به حدود 85 درصد نیز رسید. این نرخ مشارکت، حاکی از اعتماد سیاسی مردم و جدی بودن مسئله جمهوریت و امیدواری به تحقق آن در نظام جمهوری اسلامی است. گفتنی است، میزان مشارکت مردم در همه دورهها از شرایط و اوضاع مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی متأثر بوده است.
11. در انتخاباتهای متعدد ریاست جمهوری ایران، افرادی به کرسی ریاست قوه مجریه دست یافتند که در عمل، با گفتمان حاکمیت فاصله داشته و رسماً در مواردی دیدگاههای آنها در تعارض با دیدگاه ولیفقیه قرار داشته است؛ اما باوجود این، چنین افرادی در سازوکار انتخابات جمهوری اسلامی ایران به قدرت رسیدهاند که این امر، نشاندهنده تحقق رأی و اراده مردم در جمهوری اسلامی ایران بوده است.
12. درصد حضور واجدین شرایط در انتخابات مختلف از این واقعیت حکایت میکند که امید به تغییر یا حفظ سیاستهای گذشته در مردم وجود داشته و رأی خود را در تحقق این امر مؤثر میدانستهاند.