خدای مهربان

چرا خداوند دعاهای کاملاً مشروع مرا که از ته دل برمی‌آید مستجاب نمی کند
اصلی‌ترین عامل بروز چنين سؤالات و ابهاماتي، به‌اشتباه در فهميدن معناي استجابت برمی‌گردد. لذا درحالی‌که در تمام اوقات دعاي تان نظر ...

نمی‌دانم چرا خداوند دعاهای کاملاً مشروع مرا که از ته دل برمی‌آید مستجاب نمی‌کند دعاهایی که مطلق می‌دانم خیر من در آن است و از بسیاری گناهان من جلوگیری می‌کند و در حقیقت از به گناه افتادن من جلوگیری می‌کند (همه به‌صورت مطلق می‌دانند گناه بد است و هر آنچه ازخداخواسته شود که موجب ترک گناه شود مطلق خیر است) و اجابت آن نیز برای پروردگارم هیچ کاری ندارد و چیز زیادی هم نمی‌خواهم ولی نمی‌دانم چرا اجابت نمی‌شود. راستش مدتی است فکر می‌کنم که نعوذبالله خودم را سرکار گذاشته‌ام. اهل‌بیت را نیز از ته دلم صدا می‌کنم اما انگارنه‌انگار مگر نه اینکه ما معتقدیم که حضرت حجت مهر مطلق است. پس چرا پاسخی از طرفش نمی‌شنوم گه گاهی فکر می‌کنم من که بدترین عبد خدا هستم اگر کسی درخواستی از من بکند و یک‌هزارم سوز داشته باشد هم اجابت می‌کنم پس خدا و اهل‌بیت بااین‌همه مهربانی چرا اجابتم نمی‌کنند آیا می‌خواهند من از آن‌ها دل‌زده شوم یا که می‌خواهند من در منجلاب گناه و پستی گرفتار باشم یا اینکه آن‌ها بی‌آبرویی مثل من را نمی‌خواهند و نمی‌خواهند که من در زیر سایه مهرشان قرار گیرم یا اینکه از بودن من در زیر سایه‌شان شرم دارند الله‌اعلم.
لطفاً در صورت امکان پاسخ تان مفصل باشد. التماس دعا یا حق

پاسخ:
اصلی‌ترین عامل بروز چنين سؤالات و ابهاماتي، به‌اشتباه در فهميدن معناي استجابت برمی‌گردد. لذا درحالی‌که در تمام اوقات دعاي تان نظر لطف خدا با شما بوده است، اما چون خواسته خود را برآورده نديديد، تصور كرديد كه دعا مورد استجابت قرار نمی‌گیرد، يا نظر لطف به شما نشده است. چه بسيار دعاهاي مستجاب و نظر لطفي كه با برآورده نشدن خواسته همراه است.
ازنظر تعاليم ديني ما استجابت همواره به معناي برآورده شدن و عملي شدن آنچه ما خواسته‌ایم نيست. اين امر معقول و پذيرفتني نيست و با ساير سنت‌های قطعي الهي در عالم همخواني ندارد. علاوه اگر همه خواسته‌های انسان‌ها در دعاهایشان برآورده شود، لازم می‌آید همه نظام دقيق عالم به‌واسطه دعاهاي گوناگون بندگان در شرایط خاص استجابت به هم بريزد. ساختار عالم و حوادث آن هرروز بسته به دعاهاي بندگان شكل جديدي به خود بگيرد كه اين امر معقول و منطقی نيست.
معناي درست استجابت همان است كه از روايات استفاده می‌شود كه به ما گفته‌شده: هيچ دعايي بی‌اثر نيست. هر دعايي در دنيا و آخرت تأثير مناسب خود را دارد. هر دعاي مقبولي يقيناً به استجابت می‌رسد، اما گونه‌های استجابت آن مختلف است.
علاوه بر آن‌که دعا به‌تنهایی راه‌حل صددرصدی براي حل مشكلات نيست؛ زيرا خداوند نظام هستي و گردش امور و تمام فعل‌وانفعالات را بر پايه دودسته عوامل مادي و معنوي استوار ساخته است. درست شدن هر كاري و نتيجه گرفتن از هر اقدامي، علل و اسباب مادي يا معنوي خود را دارد. انسان براي رسيدن به مقصد و دستيابي به هدف، بايد راه آن را بيابد و به دنبالش حركت كند تا به نتيجه برسد. دعا، يكي از مجموعه عوامل معنوي است. ازاین‌رو، دعا بدون كار و تلاش و تدبير و برنامه‌ریزی نتیجه‌ای ندارد.
علاوه بر آن‌که به فرموده قرآن، چه‌بسا اتفاق می‌افتد كه انسان برآورده شدن حاجتي و رسيدن به هدف و مقصدي را ایدئال و به نفع خويش می‌پندارد. او چنان به پندار خود، به خير و مصلحت بودن خواسته و دعايش يقين دارد كه آن را همانند دو، دو تا چهارتا واضح می‌داند، حال‌آنکه واقعيت امر غير از پندار ماست. (1) عكس آن نيز صادق است. بر اين اساس خداوند دعايي را كه به ضرر بنده‌اش باشد به اجابت نمی‌رساند.
بنابراين دعا براى حل مشكلات و برآورده شدن خواسته‌ها از كارهاي خوب، مستحب و مورد ترغيب است؛ اما دعا و توسل به‌تنهایی كافي نيست. زيرا همان‌گونه كه در بالا گفتيم خداوند حكيم براي پيدايش هر پدیده‌ای علتي خاص و براي حل هر مشكلي راهكارهاي ویژه‌ای تعيين نموده است. هر كاري نياز به مقدماتي دارد. كه بدون فراهم كردن اين مقدمات، حتي دعا كردن نيز فایده‌ای ندارد.
برادر عزيز؛
خداي مهربان همه بندگان خويش را دوست دارد. البته مؤمنان را بیش‌تر دوست دارد. بنده هر چه ايمان و معرفت و درجه يقين و اعتمادش به خدا بیش‌تر باشد، او را بیش‌تر دوست دارد، ليكن بااین‌همه، او همه بندگانش را دوست دارد. قرآن می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِيم» (2) نفرمود فقط مؤمنان را دوست دارد، بلكه فرمود: خداوند نسبت به همه مردمان (الناس) مهربان و بخشاينده است.
پس به آينده اميدوار باشيد. قطعاً الطاف خداوند شامل حال شما خواهد شد. مطمئن باشيد خداوند شمارا دوست دارد و دعاهايتان را اگر به صلاحتان باشد به اجابت می‌رساند. البته ممكن است موانعي مثل گناه وجود داشته باشد كه بايد آن‌ها با توبه و ...رفع نماييد. در صورت توضيح بيشتر درباره خواسته‌تان، شايد بتوانيم راهنمايي بيشتر داشته باشيم.
پی‌نوشت‌ها:
1. بقره (2)، آيه 216.
2. همان، آيه 142.
موفق باشید.

با عرض سلام و تشکر فروان از شما میخواستم بپرسم چگونه میتوانیم حکمت بعضی از حوادث را درک کنیم در صورتی که هرچه صبر می کنیم نشانه ای نمیبینیم،و هرگاه از خداوند می خواهم و ائمه را واسطه قرار میدهم خیلی زود همان اتفاق با همان جزئیات تکرار می شود و من را بیشتر از پیش سردرگم می کند.نمی دانم خداوند با این مسئله می خواهد مرا تحقیر کند؟اگر این طور نیست پس چرا نتایج این اتفاقات جز کوچک شدن من نیست؟من چه چیزی باید بفهمم که نمی فهمم؟من که به مشکلات و کاستی های خود بیشتر از هر کس واقفم چرا خداوند اینطور انها را برایم پرنگ وپررنگ تر میکند؟؟؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
اي کاش سؤال را واضح تر و با ذکر مثال و مصداق بيان مي کرديد . زيرا پرسش روشن پاسخ روشن دارد . خداي مهربان همه بندگان خويش را دوست دارد. اگرچه مؤمنان را بيش تر دوست دارد . بنده اي هر چه ايمان و معرفت و درجه يقين و اعتمادش به خدا بيش تر باشد ، او را بيش تر دوست دارد ليکن او همه بندگانش را دوست دارد :
إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِيم (1)نفرمود فقط مؤمنان را دوست دارد ، بلکه فرمود همانا خداوند نسبت به همه مردمان (الناس) مهربان و بخشاينده است .
در ادامه بسم الله آمده است : الرحمن الرحيم . رحمن است ،يعني نسبت به همه بندگانش و مخلوقاتش رحمت و مهرباني دارد، اگرچه بعد آمده است الرحيم، يعني بندگان مؤمن را بيش تر دوست دارد . علاقه خدا به بندگانش آن قدر زياد است که در يک حديث قدسي مي فرمايد :
لو علم المدبرون کيف اشتياقي بهم لماتوا شوقا .(2)يعني اگر گناهکاران آنان که از درگاه من روي بر تافتند ، مي دانستند که چقدر مشتاق آنان هستم ، و دوست شان دارم ، قطعا از زيادي شوق و شادماني جان مي سپردند !! .
علاقه و اشتياق خدا نسبت به بندگانش است که اجازه نمي دهد بندگان او پيش ديگران به هيچ وجه و در هيچ صورتي خود را تحقير کنند . خوار و ذليل شمارند . به همين جهت عزيز بودن بندگان خود را در کنار عزت خود قرار داده و در سوره منافقان مي فرمايد : َ
إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُون (3) عزت و سر فرازي از آن ِخدا و پيامبرش و مؤمنان است .
حقيقت روشن و بديهي اين است که ما خداي مهربان را نشناخيم . نداشتن حسن ظن به خدا به خاطر عدم شناخت است . براي همين است وقتي دچار مشکل و سردرگمي در زندگي مي شويم، به جاي اين که بينديشيم و ضعف ها و عيب هاي کار خودمان را پيدا کنيم . و سر نخ اصلي کار را بيابيم ، با آن مهربان ترين مهربانان با ادبيات درستي حرف نمي زنيم . اي کاش مي دانستيم هر مشکلي که در زندگي ما پيش مي آيد، نتيجه کار کرد هاي خودمان است . نتيجه به کار نگرفتن عقل و انديشه فردي و شورايي و تخصصي و بي توجهي به راهنمايي هاي خداي مهربان است که به صو.رت واجب و حرام يا مستحب و مکروه به عنوان دين به بندگانش ارائه داده است .
اگر با بيان اين کليات پاسخ خود را دريافت نکرديد . پرسش خود را روشن تر و جزئي تر بيان کنيد .
پي نوشت ها :
1. بقره(2) آيه 142.
2. شيخ محمد بهاري همداني ، تذکرة المتقين ، ص101.
3. منافقان (63)آيه 8 .