قرآن

منظور از این موضوع که طنابی بسقف آسمان در آویز سپس طناب را ببرد آنگاه بنگرد که آیا حیله و کید او خشمش را از بین میبرد ؟ اثری در عالم دارد؟ چیست تفاسیر مختلف را نگاه کردم اما بوضوع متوجه این موضوع نشدم چرا به سقف آسمان ان حیله وکید چگونه است که خشمش را ازبین نمیبرد و.... نظر معصوم در تفسیر این آیه چیست

پرسش 1:
يه 15 سوره حج شرح : منظور از اين موضوع که طنابي به سقف آسمان در آويز ،سپس طناب را ببرد ،آن گاه بنگرد که آيا حيله و کيد او خشمش را از بين مي برد ،چيست ؟

پاسخ:
2@@پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
توجه به توضيح زير از ترجمه الميزان، به خوبي معناي آيه را روشن مي سازد:
"مراد خدا از" سبب" در اين آيه طناب است (که وسيله براي بالارفتن و ... است). كلمه" قطع" به معناى بريدن و از جمله معانى آن اختناق(و حلق آويز کردن و خفه نمودن خود ) است .گويا از اين باب اختناق را قطع مى‏گويند كه مستلزم قطع نفس است. مفسران گفته‏اند:
ضمير در" لَنْ يَنْصُرَهُ اللَّهُ" به رسول خدا بر مى‏گردد ،چون مشركان مكه مى‏پنداشتند[کان يظن دلالت بر استمرار گمان قبل از نزول آيه دارد] دينى كه وى آورده ،دروغى و نو ظهور است كه اساس محكمى ندارد . به همين جهت دعوتش منتشر نمى‏شود و نزد خدا هم منزلتى ندارد تا او پشتيبانش باشد. وقتى كه آن جناب به مدينه مهاجرت فرمود و خدا نصرتش داد و دينش فراگير شد و آوازه‏اش بسيار جاها پيچيد، اين حادثه غير منتظره سخت آنان را به خشم آورد . خدا در اين آيه ايشان را نكوهش كرده و اشاره مى‏كند كه ياور او خدا است و چون ياور او خداست، خشم ايشان پايان نمى‏پذيرد حتي اگر خود را خفه كنند. پس نقشه‏هاى ايشان هم اثرى نخواهد داشت [ اگر به پايان ناپذيري خشم خود باور ندارند، خود را از بلندي حلق آويز کنند تا ببينند که آيا خشم تمام مي شود؟].
معناى آيه اين است : هر كه از مشركان خيال مي كند كه خدا پيامبر را يارى نمى‏كند و در دنيا نام پيغمبر خود را بلند نمى‏گرداند و دين او را گسترش نمى‏دهد و در آخرت او را مشمول مغفرت و رحمت خود نمى سازد و گروندگان به وى را نيز وا مى‏گذارد، آن گاه به خاطر همين خيال غلط، وقتى مى‏بيند كه خدا او را يارى كرده ،دچار خشم مى‏شود، چنين كسى طنابى بگيرد و با آن به بلندى برود- مثل كسى كه با طناب به درخت بلندى بالا مى‏رود- آن گاه با همان طناب خود را خفه كند، بعد ببيند آيا كيد و حيله‏اش خشمش را مى‏نشاند ؟(1)
بنا بر اين منظور از آسمان در اين جا "بلندي" است، حالا يا به بالاي درخت يا به سوي سقف خانه يا پشت بام يا بلندي کوه رفتن و خود را حلق آويز کردن منظور است.
"کيد" هم يعني کاري که با آن خشم و غضب خود را علاج کند .كه مطابق دستور خدا نبوده بلکه حاصل دلالت نفس حيله گر و چاره جويش باشد.
پي نوشت :
1. ترجمه الميزان، ج‏14، ص496.

 

امام على عليه‏السلام : هر گاه دانشمندى را ديدى ، چاكرى او كن . غرر الحكم : 4044 منتخب ميزان الحكمة : 402

 

پرسش 1:
بيماري دل دليل کفر و نفاق شرح سلام خداوند در قرآن كريم فرموده:افرادي كه ايمان نمي آورند و کافر يا منافق هستند،داراي بيماري دل هستند و دل هايشان مريض است. آيا منظور از بيماري دل همان مشكلات روحي رواني مثل افسردگي وسواس و.. است؟
پاسخ:

مقصود از بيماري دل مشکلات روحي و افسردگي نيست، بلکه بيماري دل، نفاق و دو رويي و نيز انحراف از مسير حق است .
براي روشن شدن بهتر موضوع، نيازمند بيان مطالبي هستيم.
با توجّه به آيات قرآن، انسان‏ها در برابر دين خدا سه گروه‏اند:
الف: برخي در باطن و ظاهر آن را مي‏پذيرند؛ اينان مؤمنان و پرهيزگارانند. هر چند گاهي بر اثر تقيه به ناچار ايمان باطني خود را كتمان مي‏كنند و زمينه‏اي براي ابراز آن نمي‏يابند و يا به ناچار برخلاف ايمان باطني خود، اظهار كفر مي‏كنند. نحل (16)، آيه 106؛ غافر (40)، آيه 28.
ب: برخي، هم در باطن و هم در ظاهر، منكر دين خدايند؛ اينان كافرند.
ج: گروهي، در باطن كافرند؛ ولي اظهار ايمان مي‏كنند.
انسان يا با ظاهر و باطن خود دين را مي‏پذيرد، (مؤمن)، است يا با ظاهر و باطن آن را نمي‏پذيرد، (كافر) است و يا باطناً دين را انكار و ظاهر آن را مي‏پذيرد، (منافق) است . عكس قسم سوم را نيز در حال تقيه مي توان فرض کرد؛ زيرا انسان در اين حال دين را در باطن پذيرفته است؛ گرچه در ظاهر آن را نفي مي‏كند. اين قسم در حقيقت جزء مؤمنان‏اند.(1)
البته در اين پرسش چون نقطه عطف سؤال مربوط به بيماري دل و نفاق است، بحث را از اين زاويه پي مي گيريم و چون موضوع نفاق يا بيماري دل در قرآن مطرح شده ، بهتر است آن را از نگاه قرآن آغاز کنيم .
نفاق در قرآن‏
در اين خصوص، نكات فراواني در قرآن آمده است كه طرح تفصيلي آن ممكن نيست . در اينجا تنها به ذكر چند نکته در اين باره بسنده مي‏شود:
1. از ديدگاه قرآن، «نفاق» اظهار ايمان و پوشاندن كفر است؛ يعني، منافقان شهادت ظاهري مي‏دهند، ولي در باطن منكرند(2)
2- خاستگاه شك و ريب منافقان نيز قلب و دل بيمار آنان، دانسته شده (3)
3- بر اساس ديدگاه برخي از مفسران، نفاق مصداقي از شرك است؛ زيرا تا اصل شرك در نهان كسي پديد نيايد، فتنه نفاق از او سر نمي‏زند؛ چنان‏كه عمل منافقانه، زمينه شدت شرك را نيز فراهم مي‏آورد. از همين رو، گفته مي‏شود: ريا - كه اصل آن نفاق است - درختي است كه جز شرك ميوه ديگري ندارد(4)
4- قرآن كريم، درباره منافقان سخن از غوطه‏ور شدن در گرداب طغيان و كوردلي دارد (5) زيرا در جنگ «عقل و وهم»، اگر عقل به اسارت وهم درآمد، وهم ميدان دار صحنه ادراكي نفس مي‏شود و مجاري ادراك صحيح را مي‏بندد، چنين انساني هرگز به انديشه صحيح راه نيافته، انديشه‏هاي باطل، صحنه نفس او را پر مي‏كند و او در طغيان اين انديشه‏هاي واهي، با كوردلي حركت مي‏نمايد. (6)

در برخي از آيات قرآن، منافقان از كافران بدتر تلقي شده‏اند.(7)
پي نوشت ها:
1- جوادي آملي، تسنيم، ج 2، ص 249 - 250.
2- منافقون (63)، آيات 1 - 3؛ آل عمران (3)، آيه 167
3- توبه (9)، آيه 45
4-تفسير تسنيم، ج 2، ص 262.
5- بقره (2)، آيه 15.
6-تفسير تسنيم، ج 2، ص 291.

7- نساء (4)، آيه 145

 

امام على عليه‏السلام : هر كه دانشمندى را احترام نهد خدا را احترام كرده است . غرر الحكم : 8704 منتخب ميزان الحكمة : 402

 

پرسش 1:
نماز و ديگر شرح
خواندن کدام آيات قرآن انسان را جزء اوليا الله قرار مي دهد ؟

پاسخ:
در باره فضيلت و ثواب قرائت سوره هاي « قصص » ، « نمل » و « شعراء » ، که به آنها « طواسين ثلاث » گفته مي شود ، روايتي از امام صادق عليه السلام وارد شده است :
کسي که سوره‏هاى « طواسين ثلاث » را در شب جمعه بخواند، از اولياي خدا، و در جوار، و كنف خدا خواهد بود. در دنيا گرفتار رنج و سختى نمى‏گردد. در عالم آخرت به قدرى از بهشت به وى عطا خواهد شد كه خشنود و راضى شود، حتى فوق رضايت او باشد. خداى مهربان يكصد حوريه را به ازدواج وى در مى‏آورد (1) او را در بهشت عدن ، وسط بهشت ، با پيامبران و رسولان و اوصياي راهنما جاي خواهد داد(2) .

خواندن همراه با تدبر در آيات و فهميدن مضامين و به کاربستن تعاليم اين سوره ها چنين اثري دارد .
پي نوشت ها :
1 - نجفى خمينى محمد جواد، تفسير آسان، ج‏14، ص 286 و ج 15 ، ص 127، انتشارات اسلاميه - تهران، چاپ اول، 1398 ق.
2 - كاشانى محمد بن مرتضى، تفسير المعين، ج‏2 ، ص 968 ، كتابخانه آية الله مرعشى نجفى - قم، چاپ اول، 1410 ق.

پرسش 2:

انسان چه کار کند تا نمازش برايش مثل يک نياز باشد ؟
پاسخ:

دوست داشتن هر چيز بستگي به شناخت و معرفت آن دارد. هر چقدر شناخت بيشتر باشد، دوستي نسبت به آن بيشتراست. از جمله چيزهايي كه انسان را به پرستش و بندگي خدا وادارمي كند ،عظمت خداست. انسان وقتي خود را در برابر عظمت و جلال خدايي مي‏بيند ،ناخودآگاه در برابر او احساس خضوع و فروتني مي‏كند، همان طور كه در برابر يك دانشمند و شخصيت مهم، انسان خويشتن را كوچك شمرده و او را تعظيم مي‏كند. اگر انسان مفاهيم عبارات نماز را بفهمد كه گوياي عظمت خدا، توجه به نعمت‏ها و فقر و وابستگي انسان است وبداند كه عبادت روح نماز است و نماز عالي ترين نوع كرنش در برابر خداوند است، او را دوست مي دارد .
مواردي‌كه‌در علاقه‌مندي‌انسان‌به‌نماز موثر است‌، عبارت‌است‌از:
1. شناخت‌نسبت‌به‌نماز و اهميت‌آن‌؛
2. شناخت‌و توجه‌كافي‌نسبت‌به‌معبود و اين‌كه‌در نماز با چه‌كسي‌سخن‌مي‌گوييم‌؛
3. پرهيز دادن‌ذهن‌، فكر، انديشه‌و قلب‌از اشتغال‌ به‌دنيا و مسائل‌مادي‌؛
4. داشتن‌دقت‌لازم‌نسبت‌به‌مقدمات‌نماز؛ مثلاً وضوي‌با معنويت‌، انجام‌مستحبات‌چون‌اذان‌و اقامه‌، انتخاب‌مكان‌مناسب‌كه‌دور از جاهاي‌شلوغ‌و پر و صدا باشد، انجام‌دادن‌نماز در وقت‌فضيلت‌و...؛
5. حتي‌الامكان‌نماز را به‌جماعت‌يا در مساجد خواندن‌؛
6. حتي‌الامكان‌ذهن‌و قلب‌را از تعلقات‌دنيا ونفس‌بيرون‌آوردن‌؛
7. همواره‌عاشق‌معبود خويش‌بودن‌؛
8. با قاطعيت‌تمام‌توجّه‌خود را به‌سوي‌پروردگار معطوف‌كردن‌؛
9. هنگام‌نماز توجه‌به‌هيبت‌و عظمت‌خداوند و ضعف‌و بيچارگي‌خود داشتن‌و توجه‌به‌اين‌كه‌در مقابل‌چه‌شخصيت‌با عظمتي‌ايستاده‌است‌؛
10. مطالعه‌در نحوه‌وكيفيت‌عبادات‌ائمه‌(ع‌)؛
11 ـ رعايت‌نظافت‌ظاهري‌و باطني‌،
12 ـ حضور قلب‌داشتن‌.
اگر چندين‌بار در روزها و شب‌هاي‌متوالي‌اين‌كار را انجام‌دهد تا ذهنش‌عادت‌كند، كم‌كم‌به‌نماز واقعي‌انس‌گرفته‌و بعدها به‌كمتراز آن‌رضايت‌نخواهد داد.

پرسش 3:
نام مادر حضرت موسي چه بوده ؟

پاسخ:
مشهور آن است كه نام مادر حضرت موسى(عليه السلام) يوكابد است.(1)اما مرحوم مجلسي حديثي نقل نموده که نام وي را برخانه آورده(2)
پي نوشت ها:
1-صدرالدين بلاغى, قصص قرآن, ج1, ص124.
2-بحار الانوار ،ج43 ،ص 34

منظور از دوستي مرد و زنها در آيه 25 سوره نسا و آيه 5 سوره مائده چه نوع دوستي است آيا دوستي تلفني كه هيچ حرف عاشقانه اي رد و بدل نشود نيز شامل اين نوع دوستي مي شود

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
دو‌ آيه مورد نظر به طور مطلق از دوستي سخن گفته و طبعاً چون ‌آيه مطلق است، شامل دوستي به هر طريق مي شود، اما اينكه ابزارها و راه هايي دوستي متنوع است، ربطي به حكم مطلق آيه ندارد.
هم چنين آيه مربوط به نوع سخن گفتن نيست، بلكه مربوط به هر نوع ارتباطي ميان دختران و پسران است كه دوستي بر آن صدق كند.
بنابراين مقصود از آيات شريفه مورد سوال جداي از تفسير خاص و شان نزول آن، نهي از لذت جويي خارج از چارچوب ازدواج و قواعد شرعي آن است، يعني دو نفر زن و مرد اگر بخواهند به قصد لذت جويي با هم مربوط شوند، مي بايست آن را در قواعد شرعي اش اجرا کنند.
البته همکاري زن و مرد و ارتباط شغلي، بدون آن که بحث کام جويي و لذت طلبي در آن مطرح شود و نيز مقاصد شهواني در آن لحاظ نشود، اشکالي ندارد.

در اينترنت در وب فارسي دنبال ترجمه صوتي قران مي گشتم به ترجمه استاد بختياري نژاد رسيدم در باره اوتحقيق كردم متوجه شدم در امريكا است ومشخصات ديگري از اوپيدا نكردم و در يك سايت افغانستان ديدم به عنوان يك ترجمه منحرف از او ياد مي شود ولي سايت هاي ايراني هيچ چيز درباره او نبود لطفا در اين ترجمه توضيحاتي بدهيد.

پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
اين ترجمه در اينترنت وجود دارد. آياتي از آن را ملاحظه کرديم که به نظر منفي نبود. البته ذيل بعضي صفحه ها توضيحاتي آمده که با مباني اهل سنت سازگار است. ظاهر اين ترجمه توسط چند نفر از جمله آقاي بختياري صورت گرفته و بيش تر براي ارائه به فارسي زبانان افغانستان است.
مهم ترين ايراد اين ترجمه که منتشر شده، اين است که متن عربي قرآن را به همراه ندارد. به عنوان قرآن فارسي ارائه شده و حال آن که ترجمه قرآن به زبان هاي ديگر از نظر غالب عالمان مجاز است اما فقط براي کمک به فهم قرآن، زيرا ترجمه کامل قرآن محال است. آيات قرآن داراي معناهاي فراوان است که هر چه بيش تر دقت و تامل کنيم، به عمق بيش تري از معنا مي رسيم.
بنابراين نشر ترجمه جداي از متن، به نظر کاري مغرضانه به نظر مي رسد. نبايد ترجمه که براي کمک به فهم قرآن است، جداي از متن چاپ شود.
در هر حال نظر دقيق درباره اين ترجمه به بررسي کامل آن احتياج دارد. چون هنوز بررسي توسط جمعي صلاحيت دار انجام نشده، نمي توان آن را قاطعانه تصديق يا رد کرد.

ایا استخاره به قران که در سایت ها وجود دارد قابل اعتماد هستند؟ مرجع ایت ا... شبیری زنجانی هستند.

پرسشگر محترم با سلام و تشکر از ارتباطتان با اين مرکز
استخاره از طريق اينترنت اشکالي ندارد . مي توان اعتماد کرد. البته خلاف استخاره عمل کردن اشکال ندارد. اما قبل از استخاره مخصوصا در کارهاي مهم مثل ازدواج - بايستي تحقيق و مشورت کرد و نبايد تنها به استخاره اعتماد نمود .

آیا استخاره با قرآن که در برخی سایت ها وجود دارد قابل اعتماد است؟

پرسشگر محترم با سلام و تشکر از ارتباطتان با اين مرکز
استخاره از طريق اينترنت اشکالي ندارد. مي توان اعتماد کرد. البته خلاف استخاره عمل کردن اشکال ندارد. اما قبل از استخاره مخصوصا در کارهاي مهم مثل ازدواج بايستي تحقيق و مشورت کرد و نبايد تنها به استخاره اعتماد نمود .

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

استخاره من سوره کهف آیه 33 است(آیا تماس بگیرم؟) در مورد تماس با شخصی که کدورتی وجود دارد

آيه مورد نظر به علاوه آيه قبل و بعد آن سخن از باغ و بوستان و چشمه آب دارد .استخاره گيرنده مي تواند برداشت نيکويي از جمع اين آيات بکند. اين گونه برداشت از آيه شريفه است که از دريچه مثبت به آن نگريسته شده است.
اما هرچند سخن از باغ و بستان است لکن عاقبتش چيست ؟
مضمون آيات گوياي اين است که عاقبت کار دچار شدن به غضب و خشم الهي است. بنا بر اين ممکن است اصل کار خوب باشد اما به جهت انحراف در نتيجه گيري از آن شخص دچارسوء عاقبت شود .
البته نمي دانيم استخاره شما در چه فضايي و با چه اقتضايي انجام گرفته است . آيا جايي براي انجام آن بوده است يا نه؛ با اين حساب جواب استخاره اين است که اگر اقدامي براي انجام آن بشود، ان شالله نتيجه اش خوب خواهد بود، به شرطي که همراه با غفلت نباشد . جنبه دنيايي آن بر جنبه آخرتي اش غالب نشود .

صفحه‌ها