بسم الله الرحمن الرحيم مگر اهانت به مقدسات ديگران هرچه که باشد کار مضمومي نيست پس چرا خداوند متعال در جاهاي مختلف قرآن مثلاً دوبت جبت و طاغوت را لعن و نفرين کرده است يا پيامبر اسلام بتهاي آننها را شکسته است اينها مثل اهانت به قرآن کريم نيست؟که ما را ناراحت کرد؟ يا اينکه ما عمر واباکر لعنت الله عليهم اجمعين واتباعهم وکل من مال ميلهم را لعن مي نماييم. باتشکر
سلام و تشکر از اعتماد شما نسبت به مرکز.
اولا اين سخن انسان را به ياد کلام نغزي مولوي مياندازد که ميگويد
از قياسش خنده آمد خلق را چون که خود پنداشت صاحب دلق را (1)
دوم: لعن خداوند به معناي اهانت نيست بلکه به معناي دور نمودن رحمت الهي از يک پديده شوم است. اهانت در جايي مطرح است که چيزي مقدس و حق که مورد احترام است از سوي کسي به انگيزه نفساني و حرمت شکني و از روي باطل و حق ستيزي، حرمت آن شکسته شود، بتها نه تنها چنين نبودهاند بلکه بند و زنجيرهايي بودند که مردم آن زمان از روي جهل و ناداني به آن وابستگي پيدا کرده و آن را تعظيم مينمود، خداوند براي نجات بندگانش از بند جهالت هم خود، بتهاي بي خاصيت را نفرين فرمود و هم فرستادگانش را فرستاد تا مردم را از شر آن ها نجات دهند.
سوم: آنچه ممکن است بهانه به دست معاندان جاهل بدهد که به مقدسات الهي توهين نمايد، خداوند به صراحت در قرآن نهي فرمود: «و لا تسبو الذين کفروا يدعون من دون الله فيسبو الله عدوا بغير علم؛ (2) شما مومنان آناني که غير خدا را ميخوانند، دشنام ندهيد، مبادا که آن ها نيز از روي دشمني و جهالت خدا را دشنام دهند». بنابراين آنچه اسلام عزيز به عنوان يک اصل آموزنده به پيروان خود ميآموزد که چگونه با پيروان ساير اديان و حتي کساني که اصلا خدا پرست نيستند، رفتار نمايند، اين آيه نوراني است.
مسلمانان کي به باورها و کتاب آسماني آنان که قرآن را به آتش کشيدند، اهانتي کردهاند، تا آن ها براي تقاص اين جرم به کتاب مقدس مسلمانان آن اهانت ضد اخلاقي و جاهلانه را مرتکب شوند؟!
کساني که قرآن را آتش زدهاند ، به باورهاي اعتقادي خود آتش زدهاند، زيرا در قرآن کريم صدها بار اسم شريف خداوند ذکر شده و نيز ده ها بار اسم مبارک حضرت عيسي مسيح و مريم مقدس ذکر شده است .آنچه اين روزها در سرزميني که مدعي اخلاق و دموکراسي است، اتفاق افتاده ،نه تنها توهين به کتاب مقدس مسلمانان ،بلکه توهين به همه خدا پرستان و از جمله جسارت به مسيح و مريم و پيروان حضرت عيسي روح الله است که در نوع خود احمقانهترين کاري بود که بر چهره آنان نقش بست و در تاريخ ثبت شد.
پي نوشت ها :
1. مثنوي معنوي، دفتر اول ،ص16 .
2. انعام (6) آيه 108.