گناه

با سلام ایا کسی که عادت ماهانه است می تواند به طبقه بالا ی مسجد جامع برود

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
توقف در طبقه بالاي مسجد هم گناه دارد و نبايد برويد.(1)
پي نوشت:
1. آيت الله سيستاني ،توضيح المسائل ،م354و448.

با عرض سلام و خسته نباشید چند سوال مطرح کرده ام که به جز آخری همه در یک مجموعه قرار می گیرند ولی سوال آخر با بقیه متفاوت است؟ آیا انجام کار بی مزد برای کسی که در واقع قبلا امتحانش را پس داده و خصلتش این است که نمک می خورد و نمکدان می شکند یعنی در واقع در مواقع امتحان پس دادن به جای آنکه به خوبی جبران کند به بدی جبران می کند کار درستی است ؟ اگر قصد رضای خدا باشد چه یعنی مثلا شخص از نظر مالی چندان وضعش خوب نباشد؟ اگر شخص بنا به رو در بایسی ابتدا انجام کار را برای چنین شخصی به گردن گرفته آیا می تواند عهدش را بشکند زیرا که گذشته را به یاد می آورد و یقین دارد که این شخص نه تنها در دل از تو متشکر نیست بلکه شاید فکر کند که وظیفه ات است و می دانی که روزی باز هم نمکدان را خواهد شکست ؟ آیا با توجه به آیه اول سوره حمد که شکر فقط مخصوص خداست آیا این گناه نیست که انسان برای انجام کاری انتظار تشکر داشته باشد یعنی طبق این آیه باید انسان حتی در قبال ناشکری وکفران و بی منت کردن شخص باز هم باید برای دیگران خدمت انجام دهد حتی اگر وظیفه اش هم نباشد؟ آیا خدمت به اشخاص بی نماز روزه کار درستی است یا که خیر؟ آیا دعا برای اشخاصی که نه نماز می خوانند و نه روزه می گیریند و حتی بعضی از آنها روزه خواری می کنند و در چشم مردم ویا شاید به راستی انسانهای لا ابالی هستند کار درستی است یعنی آیا انسان وظیفه ای در قبال دعا کردن آنها دارد یا باید به خدا واگذار کند اگر دعا از سر دلسوزی یا چیز دیگر باشد چه یعنی منظورم این است که گهگاهی انسان از شخصی به خاطر اعمالش خوشش نمی اید و شاید از او هم متنفر باشد ولی چون گمان می کند که خدا دوست می دارد برای دیگران دعا کنیم شاید به خاطر آرام کردن دل خود برای دیگران دعا کند آیا چنین دعایی ثواب دارد یا نه تنها ثواب ندارد بلکه گمراهی است؟ با تشکر فراوان ابتدا از خدا و بعد از شما خدا را به خاطر آنکه همیشه اشخاص مومنی که دیگران را از گمراهی بیرون می آورند همچون شمعهای روشن در عالم قرار می دهد. وشما را چون که در خدمت بندگان خدایید به خاطر اینکه شاید بنده ای دیگر از بندگان خدا به راه سعادت رهنمون شود .یا حق

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
انتظار تشکر داشتن از کسي که به او خدمتي شده، گناه نيست اما با اخلاص منافات دارد.امام صادق(ع) در مورد نشانه عملي كه نزد خدا مقبول است مي فرمايد: " عمل خالص آن است كه در آن جز از خدا انتظار ستايش نداشته باشي".(1)
مومن وقتي به كسي محبت مي كند، محبت را در واقع براي رضاي خدا مي كند . قصد قربت مي كند . با اخلاص و بدون چشم داشت محبت مي كند. پس اگر كسي كاري را براي رضاي خدا كرد ، ديگر دنبال اين نيست كه دستش نمك دارد يا ندارد.
وقتي نيت خدايي باشد، فرق نمي کند طرف تلافي مي کند يا نه .زيرا در اين صورت خدمتگزار پاداش را از خدا مي خواهد .
به قول سعدي :
تو نيكي مي كن در دجله انداز كه ايزد در بيابانت دهد باز
حافظ مي گويد:
تو با خداي خويش انداز و كار دل خوش دار كه رحم اگر نكند مدعي، خدا بكند
پي نوشت :

1. اصول كافي، ج 2، ص 16

اگر مادروپدری در شب بایکدیگر مراوده داشته باشند و بچه هم بفهمد ایا انها گناهی مرتکب شده اند و یا برای بچه مشکلی به وجود میاید؟؟؟؟؟؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
جماع در خانه اي كه فرزندي در آن باشد كه ببيند يا بشنود، مکروه است، يعني انجام ندادن آن بهتر است اما گناه نيست. براي بچه مشکلي پيش نمي آيد اما ممکن است زمينه گناه را در او فراهم کند. از اين رو بايد بيش تر مراقب بود.

فکر فرد نامحرمی به خاطر ایمانش و اینکه مدتی مربی من بوده دائما در ذهنم می گذرد و دوست دارم او را ببینم با وجود اینکه می دانم ازدواج کرده فقط احساس خوبی نسبت به او دارم آیا چنین رفتاری گناه است؟

ایمپاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
چنين رفتاري گناه نيست، اما بي شك از نظر رواني آثار منفي بر جاي مي گذارد و چه بسا زمينه را براي گناهان ايجاد نمايد.
اين گونه علايق در افراد مومني چون شما، به صورت يك مسئله مورد توجه و قبول ديني مانند«به خاطر ايمانش» شكل مي گيرد، اما چنين علايقي خواسته يا ناخواسته تحت تأثير انگيزه هاي جنسي قرار دارد. مطمئنآً‌ علاقه شما متفاوت با علاقه به خانمي است كه مومن بوده و شايد حتي مربي شما نيز باشد.
اين نوع علاقه ها اگر موجب كاهش عملكرد، يا اختلال در روند عادي زندگي شخص شود و يا فكر و ذهن انسان را بيش از اندازه مشغول سازد، نشانه نوعي اضطراب و افسردگي در شخص نيز مي تواند باشد كه نياز به درمان دارد.
در صورت نياز به مشاوره و راهنمايي ها و اطلاعات بيش تر مجدداً با ما مكاتبه نماييد.
موفق باشيد.

ایا باید بعد از کشتن عنکبوت کفاره داد ؟

با عرض سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز
کفاره اي ندارد.کشتن حيوانات موذي و کوچک مثل سوسک، مگس، مورچه زنبور و...اگر زجر کش نکنند، اشکال ندارد و گناه حساب نمي شود .

باسلام 1-آیاآن دنیابه خاطراینکه شخص نماز نخواند.یا قرآن نخواند مجازات می شود؟اگر بله ،خداوند که به آن نیاز ندارد.وما می دانیم اکراهی دردین وجودنداردوزوری نیست واگر مابه خاطر اینکه عبادت نکردیم مجازات شویم چه نوع اختیاری است؟ 2-ظلم به خدا یعنی چه؟ 3-چراماباید با کافر،مشرک دشمن باشیم مگر نه اینکه آنها فقط به خودشان ظلم می کنند وهمینطور آزادند بنابرداشتن قدرت اختیار به هر دینی باشند پس دیگر علت دشمنی چیست؟ 4-آیا ظلم به خود گناه است؟چرا؟ با تشکر از شماو زحماتتان

پرسش 1:

1-آياآن دنيا به خاطراينکه شخص نماز .يا قرآن نخواند مجازات مي شود؟اگر بله ،خداوند که به آن نياز ندارد؟
پاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
خداوند غني و بي نياز از همه چيز است، چون غير از خدا هر چه موجود است، همه مخلوق خدا است و نيازمند به او :
«اي مردم! همگي نيازمند به خداييد. تنها خداوند است كه بي نياز و شايسته هر گونه حمد و ستايش است»(1) . بنابر اين خداوند بي نياز مطلق است و مخلوقات همه محتاج اويند. او است كه همه نيازهاي مخلوقاتش را بر طرف مي‌كند.
ما انسان‌ها كه يكي از مخلوقات خداييم، سراسر وجودمان را نياز و احتياج فرا گرفته است، مانند نياز به آب و غذا و هوا و. .. كه با نبود يكي از اين‌ها قادر به ادامه حيات نيستيم. چند دقيقه يا چند ثانيه نمي‌توانيم بدون هوا زنده بمانيم. همه نيازمندي ها به وسيله آب و هوا و غذا و. .. بر طرف مي‌شود كه خداي مهربان با خلق آن نياز ما را برطرف كرده . خداي حكيم ومهربان است كه به هنگام تولد بچه، خون را تبديل به شير مي‌كند و نوزاد آن را از پستان مادر تغذيه مي‌نمايد.
يكي از نيازهاي ما نيازهاي روحي است ،مثل احتياج به محبت. از اين رو بچه‌هايي كه در خانواده خود احساس كمبود محبت كنند، دچار اختلالات روحي و رواني مي‌گردند. يكي از نيازهاي واقعي و اساسي روح بشر عبادت و پرستش است، چون خداوند انسان را براي تكامل آفريده است . تكامل جز از راه عبادت و بندگي به دست نمي‌آيد.
بنابر اين خداوند نياز به عبادت ما ندارد، بلكه ما محتاج به عبادت هستيم كه با بندگي او به نعمت‌هاي جاودان نايل شويم: « هر كسي كفر ورزد و حج را ترك كند، به خود زيان رسانده است. خداوند از همه جهانيان بي نياز است».(2)
در آيه ديگر فرمود : «كسي كه جهاد و تلاش كند، براي خود جهاد مي‌كند؛ چرا كه خداوند از همه جهانيان بي نياز است». (3)
در جاي ديگر مي‌فرمايد: « كسي كه عمل صالحي به جا آورد ، به سود خود به جا آورده، و كسي كه كار بدي انجام دهد ، به زيان خود او است. سپس همه شما به سوي پروردگارتان باز مي‌گرديد».(4)
در آيه ديگر فرمود: «كسي كه پاكي گزيند، به نفع خود او است».(5)
پس خداوند نيازي به پرستش ما ندارد. عبادات ما فايده اي به حال او نخواهد داشت چنان كه ترك عبادت ما هيچ زياني به او وارد نمي سازد؛ بلكه فوائد ظاهري و باطني عبادات مستقيم و غير مستقيم به خود ما مي رسد ؛ فوائد مستقيم آن مانند آرامش روحي وارضاي نياز به پرستش و... فوائد غير مستقيم در رسيدن به كمال روحي و باطني است كه هدف خلقت انسان محسوب مي شود . در نتيجه مستلزم سعادت و نجات ما در دنيا و آخرت خواهد بود .
در يك چارچوب منطقي مي توان گفت :
1. غير از خداوند كمال مطلقي نيست.
2. جز در سايه ارتباط با كمال مطلق، استكمال(فرايند كامل شدن) حاصل نمي‏شود.
3. ارتباط با كمال مطلق، راه ويژه‏ خود را دارد كه خداوند بهترين آن ها را در قالب عبادات بيان كرده است.در نتيجه روشن مي‏شود كه از غير راهكار معين عبادت و پرستش خداوند، رسيدن به كمال حقيقي و سعادت ابدي ممكن نخواهد بود.
البته در نگرش اسلامي، احكام الهي همه منطبق با مصالح و مفاسد واقعي هستند؛ اگر مثلاً دستور به نماز با جزئيات و شرايط خاصي داده شده، به خاطر مصالح واقعي است كه در اين عمل نهفته است . انسان در مسير كمال و سعادت جاودان، بدان نيازمند است. بدون آن به مطلوب نرسيده، زيانكار خواهد بود. پس اولين عذاب كسي كه از پرستش خداوند سرباز مي زند ، محروم ماندن از آثار وضعي و طبيعي عبادات در زندگي خود و در مسير كمال انساني است . ترك عبادت يعني خارج شدن از مسير هدايت و كمال انساني و مخالفت با حكم عقل بر لزوم اطاعت دستور الهي و نافرماني در برابر خداوند كه نتيجه اي جز شقاوت و عذاب جهنم نخواهد داشت.
بين اعمال نيك و بد , و بين پاداش و كيفر اخروى , نوعى رابطه عليت وجود دارد كه وحى الهى آن را بـيـان كـرده و چـنان كه در اين جهان بعضى جنايات موجب آثار شوم طولانى مى شود , مثلا كور كردن چشمى در يك لحظه , نتيجه شومى تا پايان عمر دارد ،همچنين گناهان بزرگ هم داراى آثار اخروى جاويدان است . اگر كسى وسايل جبران آن ها را در همين جهان با توبه فراهم نكند ،آثار سوء آن تا ابد دامنگير وى خواهدشد , زيرا نتيجه عملى گناه است كه شخص گنهكار آگاهانه به آن اقدام كرده ومحصول بذرى است كه كشته است .
اگـر پـرنيـان اسـت، خـود رشـتـه اى اگـر بـار خـار اسـت، خـود كشـتـه اى
پي‌نوشت‏ها:
1. فاطر (35) آيه15.
2 .آل عمران (3) آيه97
3 .عنكبوت (28) آيه 6.
4 .فجر (89) آيه 27-30.
5 .ذاريات (51) آيه 56.

پرسش 2:
2-ظلم به خدا يعني چه؟
پاسخ:
يكي از اقسام ظلم ، ظلم به خداست که بر شرک تطبيق داده شده .در سورة لقمان مي خوانيم :
لقمان به پسر خويش گفت: اي پسرك من! به خدا شرك مياوركه شرك ظلم و ستم بزرگي است.(1)
چرا ظلم عظيم؟ چه ظلمي از اين عظيم تر، كه موجودي بي‌ارزش و پست، شريك و همتاي خداوند رحمان قرار گيرد؟ چه ظلمي از اين بالاتر، كه انسان ارزش و شخصيّت وجودي خويش را، تا سرحدّ پرستش يك قطعه سنگ و چوب، پايين آورد. نيز ظلمي كه در اثر شرك، اجتماع را گرفتار تفرقه و جدايي و فساد اخلاقي مي كند. به راستي چه ظلمي از اين عظيم تر؟

پي نوشت:
1 - لقمان(31) آية 13.

پرسش 3:
3-چراما بايد با کافر،مشرک دشمن باشيم ،مگر نه اين که آن ها فقط به خودشان ظلم مي کنند وهمين طور آزادند، بنابرداشتن قدرت اختيار به هر ديني باشند ،پس ديگر علت دشمني چيست؟
پاسخ:
در اسلام دستوري بر دشمني مطلق با آن ها وجود ندارد ، بلكه در صدراسلام هم مسلمانان با بسياري از كفار و مشركان پيمان صلح امضا نموده، با هم روابط عادي تجاري و مراودات اجتماعي داشتند . به صورت كاملا مسالمت آميز در كنار هم زندگي مي نمودند.
حتي در مواردي از دوستي با‌ آن ها منع نشدند. خداوند مي فرمايد:
لاينهاكم اللّه عن الذين لم يقاتلوكم في الدين ولم يخرجوكم من دياركم ان تبرّوهم و تقسطوا اليهم ان اللّه يحب المقسطين؛(1)
خدا شما را از نيكي كردن و عدالت ورزيدن با آنان كه با شما در دين نجنگيده اند و از سرزمين تان بيرون نرانده اند، باز نمي دارد. خدا كساني را كه به عدالت رفتار مي كنند، دوست دارد».
در مواردي نيز كه عقيده باطل آن ها در مسلمانان تأثير منفي بر جاي مي گذاشت، از دوستي با آن ها برحذر داشته است.
البته در مواردي هم دستور دشمني و حتي جهاد با كفار و مشركان صادر شده كه آن موارد يا در مقام دفاع از خود در برابر حملات آن ها بوده ،يا به خاطر تلاش هاي زياد آنان براي نابود نمودن اسلام و جلوگيري از توسعه و ترويج آن و يا اموري مشابه ؛ در خصوص بسياري از غير مسلمانان كه شناخت درستي از حقيقت ندارند ، اين قاعده و ضابطه جريان ندارد .
البته احترام به عقيده و تفكر ديگران به معني حقانيت همه عقايد و تفكرات نيست . نمي توانيم همه انسان ها را در گزينش نوع تفكر و ايده شان مساوي و برابر بدانيم.
پي نوشت:
1. ممتحنه(60) آيه 8.
پرسش 4:
4-آيا ظلم به خود گناه است؟چرا؟

پاسخ:
اگر انسان مرتكب گناه شود، به خود ظلم كرده است. زيرا با انجام گناه، خود را مستحق كيفر سهمگين الهى كرده است .
گناه، حركت بر ضد نظام هستى است. پس انسان در حركت مخالف نظام، اوّلين صدمه را به خود زده است. اين نظام حدود، اندازه ها و قوانين خداست; همان قانون هايى كه پيروى از آن باعث رشد و مخالفت با آن باعث زيان و خروج از سير كمال است. قرآن چه زيبا فرموده است:
و مَنْ يتعد حدود الله فقد ظلم نفسه ؛
هر كس از حدود خداوند تجاوز نمايد، به خويشتن ستم نموده است.(1)
ظلم اقسامي دارد : ظلم به خود ، ظلم به خدا و ظلم به ديگران .هر سه قسم عقوبت دارد.
پي نوشت:
1 . طلاق(65) آيه 1.

سلام یه جا یه بحثی با بچه ها کردیم در باب اینکه نگاه به نامحرم حرام همه جور ه و همینطور حرف و ... برای اینکه از نتیجه بحثمون مطمئن شم این سوالات رو لطفا جواب بدین: 1.نگاه به نامحرم همه جوره حرام ه و گناه؟ 2.حرف زدن با نا محرم چطور؟ این حرف زدن اگر غیرمستقیم نباشه..مثل چت چی؟ همچنین کامنت گذاشتن در وبلاگها؟و شوخی کردن تو اون محیطهای مجازی؟ کلا حدوحدودش رو اگه میشه با آیات و رواات بگین ممنون میشم و در آخر یکی از بچه ها گفت حالا فرضا من آلوده به اینها شدم...راهکار رهایی چیه؟ میشه راجع به اینم خوب توضیح بدین؟ ممنون

پرسش: نگاه و حرف با نامحرم شرح :
.نگاه به نامحرم همه جوره حرامه و گناه؟
پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
نگاه کردن به نامحرم اگر از روي لذت يا مايه فساد و گناه باشد، به هر قسمت بدن که باشد ،حرام است .اگر از روي لذت و.... نباشد، نگاه به صورت و دست ها تا مچ اشکال ندارد . (1 )
حرف زدن با نامحرم اگر موجب مفسده و تحريک جنسي وبه قصدلذت نباشد، اشکال ندارد . (2)
پي نوشت ها:
1 . تحرير الوسيله ،ج 2 ، ص 231 ،م 19 و 26.
2 . همان ، ص233 ،م29.

پرسش: 2.حرف زدن با نا محرم چطور؟ حرف زدن اگر غيرمستقيم نباشه..مثل چت چي؟ همچنين کامنت گذاشتن در وبلاگ ها؟ شوخي کردن تو محيط هاي مجازي؟
حالا فرضا من آلوده به اين ها شدم...راهکار رهايي چيه؟

پاسخ: 1. حرف زدن با نامحرم به مقداري که ضرورت باشد و مفسده نداشته باشد و با قصد لذت هم نباشد، اشکال ندارد ،ولي با قصد لذت حرام است.(1)
2- چت کردن با نامحرم نيز اگر به مقدار ضرورت باشد و تحريک کننده نباشد، اشکال ندارد.
چت کردن با جنس مخالف اشکال دارد، و غالبا پيامدهاي منفي به همراه دارد، مگر اينکه مقدمه ازدواج باشد يا ضرورت ديگري در بين باشد که د راين صورت به مقداري که جهت ازدواج لازم است، و به مقداري که ضرورت باشد و مفسده نداشته باشد ،اشکالي ندارد.(2)
3- شوخي کردن با نامحرم و هرکاري که سبب تحريک باشد و مفسده داشته باشد ،هر چند در محيط هاي مجازي باشد ،جايز نيست.
اگر قصد شهواني و مفسده دار نباشد و در شوخي سخنان تحريک کننده و شهواني هم نباشد، در حين ارتباطاتي که ضرورت دارد، اشکال ندارد.(3)
قرآن کريم محدوده روابط با نامحرم را به صورت کلي در امور زير بيان مي کند.
1- زن ها در برابر نامحرم بايد حجاب کامل را رعايت کنند و از بدحجابي هم خودداري نمايند:
وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُيُوبِهِنَّ و(يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ...؛
بگو: جلباب ها [روسرى‏هاى بلند] خود را بر خويش فرو افكنند. اين كار براى اين كه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند ،بهتر است».
هدف اين است كه زنان مسلمان هم کاملا بدن خود را بپوشانند و هم در پوشيدن حجاب سهل‏انگار و بى‏اعتنا نباشند ،مثل بعضى از زنان بى‏بند و بار كه در عين داشتن حجاب ، چنان بى‏پروا و لاابالى هستند كه غالبا قسمت هايى از بدن هاى آنان نمايان است . همين وضع توجه افراد هرزه را به آن ها جلب مى‏كند.
2- از نگاه به نامحرم خانم ها نيز خودداري کنند ،يعني همان طوري که براي مردها نگاه به زنان نامحرم حرام است، براي خانم ها نيز حرام است:
وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ.
3- عفت و حيا را حفظ کنند: وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ.
4- زينت ها را از نامحرم بپوشانند: وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ . (وَ قَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى‏). اندام و وسائل زينت خود را در معرض تماشاى ديگران قرار ندهيد.
5 - در هنگام صحبت کردن با نامحرم بايد به گونه تحريک کننده و مفسده دار صحبت نکند :فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ؛پس به گونه‏اى هوس‏انگيز سخن نگوييد كه بيماردلان در شما طمع كنند».
6 - هنگام راه رفتن آرام و با وقار و متنانت راه بروند. از راه رفتن تحريک کننده خود داري کنند:
وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ‏؛
هنگام راه رفتن پا‏هاى خود را به زمين نزنند تا زينت پنهاني شان دانسته شود ( صداى خلخال كه بر پا دارند به گوش رسد). يعني از هر نوع راه رفتن تحريک کننده که سبب جلب توجه نامحرم شود خود داري کنند.(4)
روايات در تفسير اين آيات و در بيان جزئيات ارتباط زياد است . روايات نيز آيات قرآن کريم ، جزئيات ارتباطات را بيان نموده ، مراجع با استفاده از آيات و روايات فتوي داده اند. نتيجه آن است که ارتباطات غير ضروري و تحريک کننده و مفسده دار با نامحرم حرام مي شود.
5- اگر کسي آلوده به گناه ارتباط با نامحرم شده باشد ،بايد توبه کند . شرط توبه آن است که اول از ارتباط خود پشيمان باشد . بعد ارتباط خود را با نامحرم قطع کند. بعد از آن در برابر خداوند هم توبه و استغفار کند. از خداوند بخواهد او را ببخشد .سعي کند با حفظ حجاب و انجام کارهاي خير و انجام واجبات و ترک گناهان ، گذشته خود را جبران کند.
پي نوشت ها:
1.آيت الله مکارم، استفتائات جديد، ج2،سؤال 1387.
2. آيت الله مکارم شيرازي، بخشي از مسائل کثير الابتلاء، مسئله 89.
3.سؤال از دفتر رهبري.
4. نور(24) آيات 32 و 33 و احزاب(33) آيه 23.

سلام و عرض خسته نباشید راه زیاد کردن رزق و روزی چیست؟جوری که پول از در و دیوار بریزه؟علاوه بر تلاش و کوشش از طریق کار و فعالیت آیا ذکر و دعایی در این رابطه داریم؟و اصولا چرا در دنیا عده ای پولدار و غنی هستند و زندگی راحتی دارند و عده ای در سختی؟آیا خداوند حکمتی داشته؟گفته میشه که گناه روزی را کم میکند پس چرا پیدا میشوند کسانی که توی گناه تا خرخره فرو رفته اند اما همچنان پولدار؟ما چه کار کنیم که پولدار شویم؟بی نهایت سپاسگذارم..موفق باشید

پاسخ: با سلام و تشکر از ارتباط با اين مرکز
رزق و روزي بر دو قسم مي‌باشد:
1 . رزق و روزي که همچون سايه ما را تعقيب مي‌کند و براي ما مشخص و مقدّر گرديده است که به آن رزق محتوم و طالب گفته مي‌شود.
اين نوع از رزق نيازي به تلاش و کوشش ندارد و از مقدّرات الهي براي شخص مي‌باشد.
اين گونه رزق از طرف خداوند مقدّر شده و در هر شرايطي به انسان مي‌رسد.
رزق مقسوم، برات است نباشي مغموم در سر و عده وصول است برات مقسوم
ما و اين رزق مقدّر پي هم مي‌گرديم تا کجا دست بيابيم به وقت معلوم(1)
خداي تعالي مي‌فرمايد: هيچ جنبنده اي نيست مگر اين که رزق و روزي او بر عهده خدا است.(2) که اين همان روزي است که خدا تضمين نموده است که به همه مخلوقات تعلق مي‌گيرد تا بتوانند به وجود و بقاي خود ادامه دهند. اين روزي قابل کم و زيادي و تحول نيست و حرص آدم آن را افزايش نمي‌دهد، همان طور که تنبلي باعث کاهش آن نمي‌شود. رسول خدا فرمود: حرص حريص رزق را بيش تر نمي‌کند و تنبلي تنبل آن را کم نمي‌کند.(3)
2 . مقدر بودن روزي به معناي آن نيست که انسان سعي و تلاش نکند و روزي مطلوب همان رزق و روزي است که با سعي و تلاش و فعاليت انسان به دست مي‌آيد و تا انسان تلاش نکند، حاصل نمي‌شود. يکي از عوامل کمي و زيادي اين روزي، تلاش انسان مي‌باشد. اگر تلاش و کوشش انساني صورت نپذيرد، به آن دست نمي‌يابد. اين مطالب شرح حديثي از امام علي(ع) مي‌باشد که فرمود: روزي بر دو قسم است: آن که تو را مي‌خواهد و طالب تو است و آن که تو او را مي‌جويي و مطلوب تو است. کسي که دنيا را خواهد، مرگ نيز او را مي‌طلبد تا از دنيا بيرونش کند. کسي که آخرت خواهد، دنيا او را مي‌طلبد تا روزي او را به تمام پردازد.(4)
بنابر اين هميشه موفقيت و کاميابي در کارهاي از جمله زيادي در رزق و روزي بسته به آشنايي و شناخت عوامل آن است، زيرا اطلاع و آگاهي از راه‌هاي کسب رزق و روزي، در توسعه آن عامل اوّل به شمارمي‌آيد. پس از شناخت، پيگيري و کوشش و کنار گذاشتن سستي و تنبلي در راه هدف است که در مجموعه آيات و روايات بر آن تأکيد و سفارش شده ؛ بنابر اين روشن است که تنبلي و سستي از رزق و روزي انسان مي‌کاهد اما سعي و تلاش بر آن مي‌افزايد، زيرا خداوند براي هر چيزي اسبابي قرار داده، مهم‌ترين سببي که خداوند براي روزي مقرر نموده، سعي و تلاش است.
در عين حال، از روايات بر مي‌آيد که علاوه بر تلاش انسان اموري از جمله دعا مي‌تواند در زيادي رزق مؤثر باشد، مانند: خوب همسايه‌داري کردن ، وضو داشتن(5)، صله رحم به خصوص با پدر و مادر(6).
برخي از سوره‌هايي که در روايات اسلامي براي زياد شدن رزق و روزي توصيه شده عبارتند از:
1. سورة واقعه‌؛ امام صادق‌(ع) مي‌فرمايد: کسي که هر شب سوره واقعه را بخواند....در دنيا سختي‌، فقر، نيازمندي و آفتي از آفت دنيا را نمي‌بيند و از دوستان حضرت علي‌(ع) مي‌شود...(7)
2. سوره همزه‌؛ امام صادق(ع) ‌مي‌فرمايد: هر کس سوره همزه را در نمازي واجب بخواند، فقر از او دور مي‌شود و روزي بر او روي مي‌آورد...(8)
3. ليل‌؛ پيامبر اکرم‌(ص) مي‌فرمايد: هر کس سوره ليل را بخواند ،خداوند آن قدر به او عطا مي‌کند تا راضي شود و او را به سختي نيندازد و برايش آسان مي‌گيرد.(9)
4. مزمل‌؛ رسول اکرم‌(ص) مي‌فرمايد: هر کس سوره مزمل را بخواند، در دنيا و آخرت سختي از او برداشته مي شود.(10)
5. ذاريات‌؛ امام صادق‌(ع) مي‌فرمايد: هر کس سوره ذاريات را روز يا شب بخواند، خداوند وضع زندگي او را اصلاح مي‌کند و روزي فراواني برايش مي‌دهد...(11)
6. ممتحنه‌؛ امام سجاد (ع) مي‌فرمايد: هر کس سوره ممتحنه را در نمازهاي واجب و مستحبي بخواند ،خداوند....فقر و ديوانگي را بر او و فرزندانش دور مي‌کند.
دعاهاي زيادي براي طلب روزي و رفع فقر و بدهکاري وارد شده است.
امام باقر (ع) فرمود: براي طلب روزي در سجده نماز واجب بگو: يا خير المسئولين و يا خير المعطين، ارزقني و ارزق عيالي من فضلک، فانّک ذو الفضل العظيم. (12)
از امام جواد (ع) نقل است که جهت وسعت رزق مکرّر بگو: يا من يکفي من کل شيء و لا يکفي منه شيء اکفني ما أهمّني.
امام علي (ع) مي‌فرمايد: به پيغمبر از قرض شکايت کردم، فرمود: بگو: اللهم اغنني بحلالک عن حرامک و بفضلک عمّن سواک. اگر به قدر کوه بزرگي قرض دار باشي، خدا ادا مي‌فرمايد.(13)
در نهايت دستور عملي که از آيت الله مکارم شيرازي براي رفع گرفتاري ها و زياد شدن روزي نقل شده است ، بيان مي کنيم :
1- نمازهاي يوميه را در اول وقت بخواند.
2- بعد از نماز صبح دست راست را برسينه بگذارد و هفتاد مرتبه بگويد «يافتاح».
3- بعد از ذکر «يا فتاح» 110 مرتبه صلوات بر پيامبر بفرستد و بعد دعا کند.
4- هر روز صدقه بدهد ولو به مقدار کم.
براي اطلاع بيش تر از دعاها و نمازهاي مخصوص، به حاشيه مفاتيح الجنان (باقيات الصالحات) مراجعه فرماييد.
فقط گناه علت فقر نيست .فقر علت هاي ديگري هم دارد.در ذيل به بخشي از علل اختلافات انسان ها اشاره مي کنيم .
1. بعضي از تفاوت‏ها معلول ستم و تجاوز افراد نسبت به حقوق ديگران است.
تفاوت‏ها ظالمانه و غير منطقي است و با از بين رفتن نظام طبقاتي و گسترش عدالت اجتماعي از ميان خواهد رفت.
2 . تفاوت بهره­مندي انسان‌ها در برخي موارد ديگر معلول كار و تلاش خود انسان‌ها است . قانون خلقت بر آن نهاده شده كه هر كسي به اندازه سعي و تلاش خود بهره مند شود. مطمئنا كسي كه به تنبلي خو كرده باشد ،به دنبال كسب روزي حلال بر نيايد ،نمي­تواند مانند ديگران از نعمت­هاي دنيوي بر خوردار شود . كسي كه كار و تلاش بيش تر مي­كند ، بهره بيش تري نصيب او خواهد بود.
3 . قسمتى ديگر از تفاوت‏ها، طبيعى و لازمه آفرينش انسان است، يعنى هر قدر اصول عدالت در جامعه انسانى رعايت شود، باز همه انسان‏ها از نظر استعداد و هوش و انواع ذوق و سليقه‏ها يكسان نخواهند بود.
استاد مطهرى مى‏گويد: معناى عدالت اين نيست كه همه مردم از هر نظر در يك حد و يك مرتبه و يك درجه باشند. جامعه خود به خود مقامات و درجات دارد و در اين جهت مثل پيكر است. وقتى كه مقامات و درجات دارد، بايد تقسيم بندى و درجه بندى شود. راه منحصراَ، آزاد گذاشتن افراد و زمينه مسابقه را فراهم كردن است. همين كه پاى مسابقه به ميان آمد، خود به خود به موجب اين كه استعدادها در همه يكسان نيست و به موجب اين كه مقدار فعاليت‏ها و كوشش‏ها يكسان نيست، اختلاف و تفاوت به ميان مى‏آيد. يكى جلو مى‏افتد و يكى عقب مى‏ماند.(14)
معمولاً بخشش‏هاى الهى و استعدادها چنان تقسيم شده‏اند كه هر كسى قسمتى از آن‏ها را دارد، يعنى كم‏تر كسى پيدا مى‏شود كه همه نعمت‏ها را يك جا داشته باشد. از اين رو قرآن مجيد مى‏فرمايد: ما معيشت آن‏ها را در حيات دنيا ميان آنان تقسيم كرديم . بعضى را بر بعضى برترى داديم، تا آن‏ها يكديگر را به كار گيرند و به يكديگر خدمت نمايند.(15)
ميدان مسابقه و رقابت عادلانه بايد براى همه باز باشد كه اين نيز مربوط به انسان‏ها است.
براى به وجود آمدن يك جامعه كامل، نياز به استعدادها و ذوق‏ها و ساختمان‏هاى مختلف بدنى و فكرى است، اما نه به اين معنى كه بعضى از اعضاى پيكر اجتماع در محروميت به سر برند و يا خدمات آن‏ها كوچك شمرده شود و يا تحقير گردند، همان طور كه سلول‏هاى بدن با تمام تفاوتى كه دارند، همگى از غذا و هوا و ساير نيازمندى‏ها به مقدار لازم بهره مى‏گيرند.(16)
قرآن مجيد به يكى از اسرار مهم تفاوت‏ها اشاره كرده و آن آزمايش الهى است.
خداوند مى‏فرمايد: او كسى است كه شما را جانشينان در زمين قرار داد . بعضى را بر بعض ديگر درجاتى داد، تا شما را به آن چه در اختيارتان قرار داده بيازمايد.(17)
تفاوت‏ها براى اين است كه معلوم شود انسان چگونه از امكانات خدادادى بهره بردارى مى‏كند. اگر نابرابرى‏ها نبود، زمينه امتحان از ميان مى‏رفت.
بعضى افراد با نعمت و گروهى ديگر با نقمت و تنگدستى آزمايش مى‏شوند. مطمئناً آنان كه بيش تر نعمت استعداد و توانايى دارند، بيش تر مورد سؤال و درخواست مى‏شوند و بايد بيش تر پاسخگو باشند.
4- خدا مصلحت بندگانش را بهتر از خود آنان مى‏داند.
چه بسا كسانى كه دوست دارند از نظر زندگى در رفاه باشند، ولى پروردگار صلاح آنان را در اين امر نمى‏بيند : چه بسا شما را چيزى خوش نيايد، در حالى كه خيرتان در آن است و يا چيزى را دوست داشته باشيد، در حالى كه شرّتان در آن است و خدا مى‏داند و شما نمى‏دانيد.(18)
پس اگر انسان نهايت تلاش خود را به كار گرفت، اما درها را به روى خود بسته ديد، بايد بداند در اين امر مصلحتى بوده است. چه بسا كسانى هنگامى كه ثروتمند شدند، خدا را فراموش كردند. از اين رو قرآن كريم مى‏فرمايد: اگر خداوند روزى را براى تمام بندگانش گسترش دهد، در زمين طغيان و ستم مى‏كنند.(19)
گاهى ثروت بى حساب و رفاه، يك مجازات الهى است که شخص با غرق شدن در نعمت‌ها از ياد خدا غافل شده و خود را از ايمان و اعمال صالح محروم مي‌کند و بر گناهان خود مي‌افزايد. چنين شخصي مجازات خود را در جهان آخرت خواهد ديد. چنين چيزي در سنت امهال و استندراج بيان مي‌شود.
پس نه نعمت ظاهرى نشانه محبت الهى است و نه نقمت و بلا نشانه بى­اعتنايى خدا به بنده است : « فَأَمَّا الْإِنسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ ، كَلَّا ... اما انسان هنگامي که پروردگارش او را براي آزمايش، اکرام کند و نعمت دهد مي گويد: پروردگارم مرا گرامي داشته است. اما هنگامي که براي امتحان روزيش را بر او تنگ مي­گيرد مي گويد: پروردگارم مرا خوار کرده است؛ هرگز ...».(20) خداوند پس از بيان اين فکر، آن را مردود اعلام مي­کند.
نگاه خود را به زندگى در اين جهان نبايد محدود كنيم. اين بخش از زندگى را بايد در پيوست با بخش عظيم‏تر از زندگى و حيات جاودانه و عالم برتر و حقيقى‏تر نگاه كنيم. اگر نگاه ما به زندگى محدود به دنيا بود، اشكال از تفاوت‏ها در دنيا به جا بود، در حالى كه هر چيزى در دنيا، آزمايشى براى انسان است كه در عالم ديگر نتيجه آن را خواهيم ديد . همان گونه كه خداوند فرموده است: خداوند زندگى و مرگ را آفريد تا شما را بيازمايد كه كدامين بهترين در عمل خواهيد بود.(21) نعمت و تنگدستي هر دو آزمايش الهي است که آزمون نعمت بسيار سخت­تر است .محاسبه آن مشکل­تر و جهان ابدي قيامت و لذت‌ها و نعمت‌ها و حتي عذاب‌هاي آن را با جهان محدود دنيا نمي­توان مقايسه کرد.
پي‌نوشت‌ها:
1. کليات ديوان شهريار، ج 5، ص 331.
2. هود (11) آيه 6.
3. بحارالانوار، ج 77.
4. نهج البلاغه، حکمت 431.
5. ميزان الحکمه، ج 2، ص 1073.
6. همان، ج 3، ص 2116 "ما يزيد في العمر".
7. وسائل الشيعه‌، شيخ حر عاملي‌، ج 6، ص 112، مؤسسه آل البيت‌، قم‌.
8. همان‌، ص 150.
9. مصباح الکفعمي‌، عاملي کفعمي‌، ص 444، انتشارات رضي‌، قم‌.
10. مستدرک الوسائل‌، محدث نوري‌، ج 4، ص 354، مؤسسه آل البيت‌، قم.
11. اعلام الدين‌، ديلمي‌، ص 377، مؤسسه آل البيت‌، قم.
12. الکافي، ج 2 ،ص551.
13. بحارالانوار، ج92، ص 301.
14. استاد مطهرى، بيست گفتار، ص 109.
15. زخرف (43) آيه 31.
16. تفسير نمونه ، ج 3، ص 366.
17. انعام (6) آيه 165.
18. بقره (2) آيه 216.
19. شورى (42) آيه 27.
20.فجر (89) آيه 15-17
21. ملك (67) آيه 2.

ايا توبه ازگناهان كبيره موردقبول است؟ اگر دوباره آن گناه را انجام دادیم و دوباره توبه كرديم چه؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
در قرآن کريم، پروردگار 91 بار به عنوان غفور (بسيار آمرزنده) و 5 بار به عنوان غفار (بسيار بخشنده) ياد شده است .بيش از 80 بار سخن از توبه و بازگشت به سوي خدا و قبولي توبه، سخن به ميان آمده است. همة اين‌ها حکايت از دامنة گسترده رحمت و مغفرت حق تعالي و قبولي توبة توبه کنندگان دارد. در آية سورة نساء مي‌فرمايد:
«هر کسي کار بدي انجام داده يا به خود ستم روا داشته» (اگر) از خداوند طلب آمرزش کند، خدا را آمرزنده و مهربان خواهد يافت».
يأس و نا اميدي از لطف و رحمت بي پايان و بي کرانة حق تعالي چرا؟
اين سخن خدا است: «اي پيامبر! از قول من به مردم بگو: اي بندگان من! اي کساني که (با بدي‌ها و گناهان) بر خود ستم روا داشتيد، از رحمت خداوند نا اميد نشويد (و بدانيد که در صورت توبه کردن) خدا همة گناهان را مي‌آمرزد، چه اين که او بسيار آمرزنده و مهربان است».(1)
آنان که از روي عناد و لجاجت، عصيان با پروردگار هستي نکرده‌اند، يا بر آن موضع نيستند، بلکه گناه آنان از روي جهل و سهو و پيروي هواي نفس و غلبة نفس اماره و مقتضيات جواني آنان بوده و سپس توبة حقيقي کرده‌اند، چرا مأيوس شوند؟ يأس از رحمت الهي، خود از گناهان کبيره و در رديف کفر قرار دارد!
توبه کننده، محبوب خداست قرآن کريم فرموده: «"ان الله يحب التّوابين؛(2) يقيناً خداوند توبه کنندگان را دوست دارد».
پس توبه مخصوص گناه خاصي نيست و شخص خاصي را نيز شامل نمي‌شود. خداوند نسبت به هر عمل زشت و گناهي وعدة پذيرش توبه داده است . در اين جهت فرقي بين گناه کبيره و صغيره نيست، اما بايد شرايط توبه واقعي تحقق يابد و توبه تنها به زبان نباشد. پشيماني دروني و قلبي و قصد جدي در ترک آن گناه براي هميشه، از جمله شرايط آن است.

پي‌نوشت‌ها:
1. زمر (39) آيه 53.
2. بقره (2) آيه 222.
****************

اگر توبه كار بر اثر غلبه هواي نفس، توبه خود را بشكند و مجدداً به گناه روي آورد، توبه سابقش را باطل نمي‏كند، بلكه لازم است از گناهي كه مجدداً مرتكب شده است، توبه كند و مطمئن باشد اگر حقيقتا از کرده خويش پشيمان باشد ،توبه اش پذيرفته خواهد شد .
باز آي، باز آي، هر آن چه هستي، باز آي گر كافر و كبر و بت پرستي، باز آي
اين درگه ما درگه نا اميدي نيست صدبار اگر توبه شكستي باز آي
از امام باقر(ع) سؤال شد: اگر كسي بعد از توبه باز گناه كند و دوباره توبه كند، چگونه است؟ حضرت فرمود: "آيا باورداري كه بنده مؤمن از گناه خويش پشيمان شود و از آن آمرزش خواهد و توبه كند و خداوند توبه‏اش را نپذيرد؟" سؤال شد: اگر چند بار اين كار را كرد، گناه كرد و سپس توبه نمود، چگونه است؟ حضرت فرمود: "هرگاه مؤمن به استغفار باز گردد، خداوند به آمرزش او بر مي گردد".(1)
امام صادق(ع) مي فرمايد: "خداوند از ميان بندگانش آن را كه در فتنه گناه واقع مي شود و بسيار توبه مي كند، دوست مي دارد".(2)
پي نوشت‏ها:
1. بحارالانوار، ج 6، ص 40.
2. همان، ص 39.

عرض سلام و خسته نباشید من دختری 24ساله لیسانس کشاورزی هستم احساس میکنم که مدتی است که زمان ازدواج من رسیده است ولی مانعی از ازدواج من جلوگیری میکند مثلا گناهانم چون هرچه از خداوند می خواهم که همسر خوبی برای من بفرستد دعایم بی اثر است. گاهی هم فکر میکنم شاید علت شرایط اجتماعی مثلا کمتر بودن تعداد پسرها از دختران باشد. لطفا به من بگویید چکار کنم که خداوند به من نظر کند و همسر مناسبی برایم بفرستد؟ با عرض سلام و خسته نباشید من دختری 24ساله لیسانس کشاورزی هستم احساس میکنم که مدتی است که زمان ازدواج من رسیده است ولی مانعی از ازدواج من جلوگیری میکند مثلا گناهانم چون هرچه از خداوند می خواهم که همسر خوبی برای من بفرستد دعایم بی اثر است. گاهی هم فکر میکنم شاید علت شرایط اجتماعی مثلا کمتر بودن تعداد پسرها از دختران باشد. لطفا به من بگویید چکار کنم که خداوند به من نظر کند و همسر مناسبی برایم بفرستد؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
با تمام اراده و اختياري كه داريم، تا اندازه اي محدوديت نيز داريم. هر گاه ما با محدوديتي روبرو باشيم ، دقيقاً و الزاماً به معناي آن نيست كه ما گناهكاريم. امروزه به دلايل مختلفي و از جمله گريز جوانان از ازدواج شاهد روندي نامطلوب در امر ازدواج و بالا رفتن سن دختران مي باشيم.
به هر حال ما بايد تلاش خودمان را انجام دهيم . با استفاده از برخي واسطه‌ها اقدام کنيم و علاقمندي خودمان را به ازدواج نشان دهيم. اگر ما در يک حالت انزوا و افسردگي قرار گيريم، شانس ازدواج ما نيز به مراتب کاهش خواهد يافت و نمي‌توانيم نظر ديگران را جلب کنيم. تأخير در ازدواج جوانان يکي از مشکلات رايج در کشور ما مي باشد . متأسفانه راه حل ساده و آساني براي آن متصور نيست.
در اين گونه شرايط سخت هر دختر مثل شما نبايد تسليم شرايط محيط گردد .به جاي انتظار کشنده که چيزي جز فرسودگي رواني و غوطه‌وري در افکار نااميدانه و افسرده‌وار ندارد، دست به يک تغيير راهبردي در انديشه و رفتار خودتان بزنيد. به اين معنا که به جاي تمرکز صرف و بي‌ثمر بر ازدواج ( بدون هيچ فعاليت مثبت)، تمرکز خودتان را بر امور خداپسندانة ديگر که متعدد هستند قرار دهيد.
روان‌شناسان معتقدند اين تفکر رايج که «ازدواج کردن يعني به خانه بخت رفتن» اساساً باطل است. نبايد انسان عاقل همه ارزش وجودي‌اش را در ازدواج قرار دهد، چرا که خانه بخت همان خانه‌اي است که الان در آن زندگي مي‌کنيد . براي خوشبخت شدن ( دنيوي و اخروي) هيچ الزام صد در صدي بر ازدواج نيست. همه ما پيرامون خود زنان و مردان با ايماني را مي شناسيم که به هر دليلي موفق به ازدواج نشدند، ولي خوشبخت‌تر از برخي افراد متأهل هستند.
در بين مراجعان ما افرادي را مي‌شناسيم که در سنين بالاي 40 سال موفق به ازدواج شده‌اند . براي شما نيز هيچ جاي نااميدي و نگراني وجود ندارد، هرچند شرايط سخت و شکننده شما را تا حد زيادي درک مي‌کنيم، ولي بايد بدانيد که خيلي از امور به ظاهر مثبت و خير، باطني معکوس دارند. بر عکس خيلي از امور جانکاه، باطني دل‌انگيز دارند. پس چه بهتر به جاي افسردگي و خودخوري و ناراحتي و دلتنگي با يک بازسازي جانانه روحي و رواني به فعاليت‌هايي مثل ادامه تحصيل، ورزش منظم، کارهاي فرهنگي، هنري، کارهاي عام‌المنفعه و... بپردازيم . مطمئن باشيم خداوند در همه حال ناظر بر احوال بنده مؤمنش مي‌باشد .دعاهاي بي‌شمار او را در زمان مقتضي‌اش (هرچند دور باشد) اجابت به خير خواهد کرد. هيچ طلسم و جادويي و بخت‌بستني ( بر فرض وجود) بر مؤمن کارگر نخواهد افتاد، پس در مجموع توصيه مي‌شود:
1. حتماً در صورت تشديد اين حالات به يک روانپزشک متخصص مراجعه کنيد و دارودرماني را جدي بگيريد.
2. ورزش منظم و روزانه را سرلوحه کار خود قرار دهيد.
3. هر روز افکار خود را روي کاغذ بنويسيد و سپس آن را محو کنيد و از خواندن مجدد جدا بپرهيزيد.
4. از تنهايي به شدت بپرهيزيد.
5. در صورت امکان به کاري مشغول شويد.
6. موفقيت هاي کوچک و بزرگ خود را دست کم نگيريد . با نسبت دادن اين امور مثبت به خود اعتماد به نفس و عزت نفس خود را افزايش دهيد.
7 . تغذيه و رژيم غذايي مناسب انتخاب کنيد.
8. داروهاي گياهي مثل زعفران، سنبل الطيب، گل گاو زبان، علف چاي و موز. .. براي افسردگي شما بسيار مفيد است.
9. کتاب از حال بد به حال خوب نوشته ديويد برنز ترجمه مهدي قرچهداغي را بخريد و بخوانيد.
10. روزي 25 با تا 30 بار تنفس عميق بکشيد.
11. خود را از ديگران کمتر ندانيد؛همه مي دانند که ازدواج کردن يا نکردن ملاک مناسبي براي خوب يا بد بودن افراد محسوب نمي شود.
12. به نظافت و آرايش سر و موي خود اهميت بدهيد
13. به فرائض ديني خود اهميت دهيد .با توسل و توکل هيچ گاه از رحمت بيکران الهي نااميد نگرديد. خواندن نماز صبح يکي از مهم ترين عوامل بهبود افسردگي است.
14. با افراد افسرده و ناباب معاشرت نکنيد و تفريحات و معاشرت هاي سالم خود را افزايش دهيد.

صفحه‌ها