گناه

باسلام 1-آیاآن دنیابه خاطراینکه شخص نماز نخواند.یا قرآن نخواند مجازات می شود؟اگر بله ،خداوند که به آن نیاز ندارد.وما می دانیم اکراهی دردین وجودنداردوزوری نیست واگر مابه خاطر اینکه عبادت نکردیم مجازات شویم چه نوع اختیاری است؟ 2-ظلم به خدا یعنی چه؟ 3-چراماباید با کافر،مشرک دشمن باشیم مگر نه اینکه آنها فقط به خودشان ظلم می کنند وهمینطور آزادند بنابرداشتن قدرت اختیار به هر دینی باشند پس دیگر علت دشمنی چیست؟ 4-آیا ظلم به خود گناه است؟چرا؟ با تشکر از شماو زحماتتان

پرسش 1:

1-آياآن دنيا به خاطراينکه شخص نماز .يا قرآن نخواند مجازات مي شود؟اگر بله ،خداوند که به آن نياز ندارد؟
پاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
خداوند غني و بي نياز از همه چيز است، چون غير از خدا هر چه موجود است، همه مخلوق خدا است و نيازمند به او :
«اي مردم! همگي نيازمند به خداييد. تنها خداوند است كه بي نياز و شايسته هر گونه حمد و ستايش است»(1) . بنابر اين خداوند بي نياز مطلق است و مخلوقات همه محتاج اويند. او است كه همه نيازهاي مخلوقاتش را بر طرف مي‌كند.
ما انسان‌ها كه يكي از مخلوقات خداييم، سراسر وجودمان را نياز و احتياج فرا گرفته است، مانند نياز به آب و غذا و هوا و. .. كه با نبود يكي از اين‌ها قادر به ادامه حيات نيستيم. چند دقيقه يا چند ثانيه نمي‌توانيم بدون هوا زنده بمانيم. همه نيازمندي ها به وسيله آب و هوا و غذا و. .. بر طرف مي‌شود كه خداي مهربان با خلق آن نياز ما را برطرف كرده . خداي حكيم ومهربان است كه به هنگام تولد بچه، خون را تبديل به شير مي‌كند و نوزاد آن را از پستان مادر تغذيه مي‌نمايد.
يكي از نيازهاي ما نيازهاي روحي است ،مثل احتياج به محبت. از اين رو بچه‌هايي كه در خانواده خود احساس كمبود محبت كنند، دچار اختلالات روحي و رواني مي‌گردند. يكي از نيازهاي واقعي و اساسي روح بشر عبادت و پرستش است، چون خداوند انسان را براي تكامل آفريده است . تكامل جز از راه عبادت و بندگي به دست نمي‌آيد.
بنابر اين خداوند نياز به عبادت ما ندارد، بلكه ما محتاج به عبادت هستيم كه با بندگي او به نعمت‌هاي جاودان نايل شويم: « هر كسي كفر ورزد و حج را ترك كند، به خود زيان رسانده است. خداوند از همه جهانيان بي نياز است».(2)
در آيه ديگر فرمود : «كسي كه جهاد و تلاش كند، براي خود جهاد مي‌كند؛ چرا كه خداوند از همه جهانيان بي نياز است». (3)
در جاي ديگر مي‌فرمايد: « كسي كه عمل صالحي به جا آورد ، به سود خود به جا آورده، و كسي كه كار بدي انجام دهد ، به زيان خود او است. سپس همه شما به سوي پروردگارتان باز مي‌گرديد».(4)
در آيه ديگر فرمود: «كسي كه پاكي گزيند، به نفع خود او است».(5)
پس خداوند نيازي به پرستش ما ندارد. عبادات ما فايده اي به حال او نخواهد داشت چنان كه ترك عبادت ما هيچ زياني به او وارد نمي سازد؛ بلكه فوائد ظاهري و باطني عبادات مستقيم و غير مستقيم به خود ما مي رسد ؛ فوائد مستقيم آن مانند آرامش روحي وارضاي نياز به پرستش و... فوائد غير مستقيم در رسيدن به كمال روحي و باطني است كه هدف خلقت انسان محسوب مي شود . در نتيجه مستلزم سعادت و نجات ما در دنيا و آخرت خواهد بود .
در يك چارچوب منطقي مي توان گفت :
1. غير از خداوند كمال مطلقي نيست.
2. جز در سايه ارتباط با كمال مطلق، استكمال(فرايند كامل شدن) حاصل نمي‏شود.
3. ارتباط با كمال مطلق، راه ويژه‏ خود را دارد كه خداوند بهترين آن ها را در قالب عبادات بيان كرده است.در نتيجه روشن مي‏شود كه از غير راهكار معين عبادت و پرستش خداوند، رسيدن به كمال حقيقي و سعادت ابدي ممكن نخواهد بود.
البته در نگرش اسلامي، احكام الهي همه منطبق با مصالح و مفاسد واقعي هستند؛ اگر مثلاً دستور به نماز با جزئيات و شرايط خاصي داده شده، به خاطر مصالح واقعي است كه در اين عمل نهفته است . انسان در مسير كمال و سعادت جاودان، بدان نيازمند است. بدون آن به مطلوب نرسيده، زيانكار خواهد بود. پس اولين عذاب كسي كه از پرستش خداوند سرباز مي زند ، محروم ماندن از آثار وضعي و طبيعي عبادات در زندگي خود و در مسير كمال انساني است . ترك عبادت يعني خارج شدن از مسير هدايت و كمال انساني و مخالفت با حكم عقل بر لزوم اطاعت دستور الهي و نافرماني در برابر خداوند كه نتيجه اي جز شقاوت و عذاب جهنم نخواهد داشت.
بين اعمال نيك و بد , و بين پاداش و كيفر اخروى , نوعى رابطه عليت وجود دارد كه وحى الهى آن را بـيـان كـرده و چـنان كه در اين جهان بعضى جنايات موجب آثار شوم طولانى مى شود , مثلا كور كردن چشمى در يك لحظه , نتيجه شومى تا پايان عمر دارد ،همچنين گناهان بزرگ هم داراى آثار اخروى جاويدان است . اگر كسى وسايل جبران آن ها را در همين جهان با توبه فراهم نكند ،آثار سوء آن تا ابد دامنگير وى خواهدشد , زيرا نتيجه عملى گناه است كه شخص گنهكار آگاهانه به آن اقدام كرده ومحصول بذرى است كه كشته است .
اگـر پـرنيـان اسـت، خـود رشـتـه اى اگـر بـار خـار اسـت، خـود كشـتـه اى
پي‌نوشت‏ها:
1. فاطر (35) آيه15.
2 .آل عمران (3) آيه97
3 .عنكبوت (28) آيه 6.
4 .فجر (89) آيه 27-30.
5 .ذاريات (51) آيه 56.

پرسش 2:
2-ظلم به خدا يعني چه؟
پاسخ:
يكي از اقسام ظلم ، ظلم به خداست که بر شرک تطبيق داده شده .در سورة لقمان مي خوانيم :
لقمان به پسر خويش گفت: اي پسرك من! به خدا شرك مياوركه شرك ظلم و ستم بزرگي است.(1)
چرا ظلم عظيم؟ چه ظلمي از اين عظيم تر، كه موجودي بي‌ارزش و پست، شريك و همتاي خداوند رحمان قرار گيرد؟ چه ظلمي از اين بالاتر، كه انسان ارزش و شخصيّت وجودي خويش را، تا سرحدّ پرستش يك قطعه سنگ و چوب، پايين آورد. نيز ظلمي كه در اثر شرك، اجتماع را گرفتار تفرقه و جدايي و فساد اخلاقي مي كند. به راستي چه ظلمي از اين عظيم تر؟

پي نوشت:
1 - لقمان(31) آية 13.

پرسش 3:
3-چراما بايد با کافر،مشرک دشمن باشيم ،مگر نه اين که آن ها فقط به خودشان ظلم مي کنند وهمين طور آزادند، بنابرداشتن قدرت اختيار به هر ديني باشند ،پس ديگر علت دشمني چيست؟
پاسخ:
در اسلام دستوري بر دشمني مطلق با آن ها وجود ندارد ، بلكه در صدراسلام هم مسلمانان با بسياري از كفار و مشركان پيمان صلح امضا نموده، با هم روابط عادي تجاري و مراودات اجتماعي داشتند . به صورت كاملا مسالمت آميز در كنار هم زندگي مي نمودند.
حتي در مواردي از دوستي با‌ آن ها منع نشدند. خداوند مي فرمايد:
لاينهاكم اللّه عن الذين لم يقاتلوكم في الدين ولم يخرجوكم من دياركم ان تبرّوهم و تقسطوا اليهم ان اللّه يحب المقسطين؛(1)
خدا شما را از نيكي كردن و عدالت ورزيدن با آنان كه با شما در دين نجنگيده اند و از سرزمين تان بيرون نرانده اند، باز نمي دارد. خدا كساني را كه به عدالت رفتار مي كنند، دوست دارد».
در مواردي نيز كه عقيده باطل آن ها در مسلمانان تأثير منفي بر جاي مي گذاشت، از دوستي با آن ها برحذر داشته است.
البته در مواردي هم دستور دشمني و حتي جهاد با كفار و مشركان صادر شده كه آن موارد يا در مقام دفاع از خود در برابر حملات آن ها بوده ،يا به خاطر تلاش هاي زياد آنان براي نابود نمودن اسلام و جلوگيري از توسعه و ترويج آن و يا اموري مشابه ؛ در خصوص بسياري از غير مسلمانان كه شناخت درستي از حقيقت ندارند ، اين قاعده و ضابطه جريان ندارد .
البته احترام به عقيده و تفكر ديگران به معني حقانيت همه عقايد و تفكرات نيست . نمي توانيم همه انسان ها را در گزينش نوع تفكر و ايده شان مساوي و برابر بدانيم.
پي نوشت:
1. ممتحنه(60) آيه 8.
پرسش 4:
4-آيا ظلم به خود گناه است؟چرا؟

پاسخ:
اگر انسان مرتكب گناه شود، به خود ظلم كرده است. زيرا با انجام گناه، خود را مستحق كيفر سهمگين الهى كرده است .
گناه، حركت بر ضد نظام هستى است. پس انسان در حركت مخالف نظام، اوّلين صدمه را به خود زده است. اين نظام حدود، اندازه ها و قوانين خداست; همان قانون هايى كه پيروى از آن باعث رشد و مخالفت با آن باعث زيان و خروج از سير كمال است. قرآن چه زيبا فرموده است:
و مَنْ يتعد حدود الله فقد ظلم نفسه ؛
هر كس از حدود خداوند تجاوز نمايد، به خويشتن ستم نموده است.(1)
ظلم اقسامي دارد : ظلم به خود ، ظلم به خدا و ظلم به ديگران .هر سه قسم عقوبت دارد.
پي نوشت:
1 . طلاق(65) آيه 1.

سلام یه جا یه بحثی با بچه ها کردیم در باب اینکه نگاه به نامحرم حرام همه جور ه و همینطور حرف و ... برای اینکه از نتیجه بحثمون مطمئن شم این سوالات رو لطفا جواب بدین: 1.نگاه به نامحرم همه جوره حرام ه و گناه؟ 2.حرف زدن با نا محرم چطور؟ این حرف زدن اگر غیرمستقیم نباشه..مثل چت چی؟ همچنین کامنت گذاشتن در وبلاگها؟و شوخی کردن تو اون محیطهای مجازی؟ کلا حدوحدودش رو اگه میشه با آیات و رواات بگین ممنون میشم و در آخر یکی از بچه ها گفت حالا فرضا من آلوده به اینها شدم...راهکار رهایی چیه؟ میشه راجع به اینم خوب توضیح بدین؟ ممنون

پرسش: نگاه و حرف با نامحرم شرح :
.نگاه به نامحرم همه جوره حرامه و گناه؟
پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
نگاه کردن به نامحرم اگر از روي لذت يا مايه فساد و گناه باشد، به هر قسمت بدن که باشد ،حرام است .اگر از روي لذت و.... نباشد، نگاه به صورت و دست ها تا مچ اشکال ندارد . (1 )
حرف زدن با نامحرم اگر موجب مفسده و تحريک جنسي وبه قصدلذت نباشد، اشکال ندارد . (2)
پي نوشت ها:
1 . تحرير الوسيله ،ج 2 ، ص 231 ،م 19 و 26.
2 . همان ، ص233 ،م29.

پرسش: 2.حرف زدن با نا محرم چطور؟ حرف زدن اگر غيرمستقيم نباشه..مثل چت چي؟ همچنين کامنت گذاشتن در وبلاگ ها؟ شوخي کردن تو محيط هاي مجازي؟
حالا فرضا من آلوده به اين ها شدم...راهکار رهايي چيه؟

پاسخ: 1. حرف زدن با نامحرم به مقداري که ضرورت باشد و مفسده نداشته باشد و با قصد لذت هم نباشد، اشکال ندارد ،ولي با قصد لذت حرام است.(1)
2- چت کردن با نامحرم نيز اگر به مقدار ضرورت باشد و تحريک کننده نباشد، اشکال ندارد.
چت کردن با جنس مخالف اشکال دارد، و غالبا پيامدهاي منفي به همراه دارد، مگر اينکه مقدمه ازدواج باشد يا ضرورت ديگري در بين باشد که د راين صورت به مقداري که جهت ازدواج لازم است، و به مقداري که ضرورت باشد و مفسده نداشته باشد ،اشکالي ندارد.(2)
3- شوخي کردن با نامحرم و هرکاري که سبب تحريک باشد و مفسده داشته باشد ،هر چند در محيط هاي مجازي باشد ،جايز نيست.
اگر قصد شهواني و مفسده دار نباشد و در شوخي سخنان تحريک کننده و شهواني هم نباشد، در حين ارتباطاتي که ضرورت دارد، اشکال ندارد.(3)
قرآن کريم محدوده روابط با نامحرم را به صورت کلي در امور زير بيان مي کند.
1- زن ها در برابر نامحرم بايد حجاب کامل را رعايت کنند و از بدحجابي هم خودداري نمايند:
وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُيُوبِهِنَّ و(يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى‏ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ...؛
بگو: جلباب ها [روسرى‏هاى بلند] خود را بر خويش فرو افكنند. اين كار براى اين كه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند ،بهتر است».
هدف اين است كه زنان مسلمان هم کاملا بدن خود را بپوشانند و هم در پوشيدن حجاب سهل‏انگار و بى‏اعتنا نباشند ،مثل بعضى از زنان بى‏بند و بار كه در عين داشتن حجاب ، چنان بى‏پروا و لاابالى هستند كه غالبا قسمت هايى از بدن هاى آنان نمايان است . همين وضع توجه افراد هرزه را به آن ها جلب مى‏كند.
2- از نگاه به نامحرم خانم ها نيز خودداري کنند ،يعني همان طوري که براي مردها نگاه به زنان نامحرم حرام است، براي خانم ها نيز حرام است:
وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ.
3- عفت و حيا را حفظ کنند: وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ.
4- زينت ها را از نامحرم بپوشانند: وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ . (وَ قَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى‏). اندام و وسائل زينت خود را در معرض تماشاى ديگران قرار ندهيد.
5 - در هنگام صحبت کردن با نامحرم بايد به گونه تحريک کننده و مفسده دار صحبت نکند :فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ؛پس به گونه‏اى هوس‏انگيز سخن نگوييد كه بيماردلان در شما طمع كنند».
6 - هنگام راه رفتن آرام و با وقار و متنانت راه بروند. از راه رفتن تحريک کننده خود داري کنند:
وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ‏؛
هنگام راه رفتن پا‏هاى خود را به زمين نزنند تا زينت پنهاني شان دانسته شود ( صداى خلخال كه بر پا دارند به گوش رسد). يعني از هر نوع راه رفتن تحريک کننده که سبب جلب توجه نامحرم شود خود داري کنند.(4)
روايات در تفسير اين آيات و در بيان جزئيات ارتباط زياد است . روايات نيز آيات قرآن کريم ، جزئيات ارتباطات را بيان نموده ، مراجع با استفاده از آيات و روايات فتوي داده اند. نتيجه آن است که ارتباطات غير ضروري و تحريک کننده و مفسده دار با نامحرم حرام مي شود.
5- اگر کسي آلوده به گناه ارتباط با نامحرم شده باشد ،بايد توبه کند . شرط توبه آن است که اول از ارتباط خود پشيمان باشد . بعد ارتباط خود را با نامحرم قطع کند. بعد از آن در برابر خداوند هم توبه و استغفار کند. از خداوند بخواهد او را ببخشد .سعي کند با حفظ حجاب و انجام کارهاي خير و انجام واجبات و ترک گناهان ، گذشته خود را جبران کند.
پي نوشت ها:
1.آيت الله مکارم، استفتائات جديد، ج2،سؤال 1387.
2. آيت الله مکارم شيرازي، بخشي از مسائل کثير الابتلاء، مسئله 89.
3.سؤال از دفتر رهبري.
4. نور(24) آيات 32 و 33 و احزاب(33) آيه 23.

سلام و عرض خسته نباشید راه زیاد کردن رزق و روزی چیست؟جوری که پول از در و دیوار بریزه؟علاوه بر تلاش و کوشش از طریق کار و فعالیت آیا ذکر و دعایی در این رابطه داریم؟و اصولا چرا در دنیا عده ای پولدار و غنی هستند و زندگی راحتی دارند و عده ای در سختی؟آیا خداوند حکمتی داشته؟گفته میشه که گناه روزی را کم میکند پس چرا پیدا میشوند کسانی که توی گناه تا خرخره فرو رفته اند اما همچنان پولدار؟ما چه کار کنیم که پولدار شویم؟بی نهایت سپاسگذارم..موفق باشید

پاسخ: با سلام و تشکر از ارتباط با اين مرکز
رزق و روزي بر دو قسم مي‌باشد:
1 . رزق و روزي که همچون سايه ما را تعقيب مي‌کند و براي ما مشخص و مقدّر گرديده است که به آن رزق محتوم و طالب گفته مي‌شود.
اين نوع از رزق نيازي به تلاش و کوشش ندارد و از مقدّرات الهي براي شخص مي‌باشد.
اين گونه رزق از طرف خداوند مقدّر شده و در هر شرايطي به انسان مي‌رسد.
رزق مقسوم، برات است نباشي مغموم در سر و عده وصول است برات مقسوم
ما و اين رزق مقدّر پي هم مي‌گرديم تا کجا دست بيابيم به وقت معلوم(1)
خداي تعالي مي‌فرمايد: هيچ جنبنده اي نيست مگر اين که رزق و روزي او بر عهده خدا است.(2) که اين همان روزي است که خدا تضمين نموده است که به همه مخلوقات تعلق مي‌گيرد تا بتوانند به وجود و بقاي خود ادامه دهند. اين روزي قابل کم و زيادي و تحول نيست و حرص آدم آن را افزايش نمي‌دهد، همان طور که تنبلي باعث کاهش آن نمي‌شود. رسول خدا فرمود: حرص حريص رزق را بيش تر نمي‌کند و تنبلي تنبل آن را کم نمي‌کند.(3)
2 . مقدر بودن روزي به معناي آن نيست که انسان سعي و تلاش نکند و روزي مطلوب همان رزق و روزي است که با سعي و تلاش و فعاليت انسان به دست مي‌آيد و تا انسان تلاش نکند، حاصل نمي‌شود. يکي از عوامل کمي و زيادي اين روزي، تلاش انسان مي‌باشد. اگر تلاش و کوشش انساني صورت نپذيرد، به آن دست نمي‌يابد. اين مطالب شرح حديثي از امام علي(ع) مي‌باشد که فرمود: روزي بر دو قسم است: آن که تو را مي‌خواهد و طالب تو است و آن که تو او را مي‌جويي و مطلوب تو است. کسي که دنيا را خواهد، مرگ نيز او را مي‌طلبد تا از دنيا بيرونش کند. کسي که آخرت خواهد، دنيا او را مي‌طلبد تا روزي او را به تمام پردازد.(4)
بنابر اين هميشه موفقيت و کاميابي در کارهاي از جمله زيادي در رزق و روزي بسته به آشنايي و شناخت عوامل آن است، زيرا اطلاع و آگاهي از راه‌هاي کسب رزق و روزي، در توسعه آن عامل اوّل به شمارمي‌آيد. پس از شناخت، پيگيري و کوشش و کنار گذاشتن سستي و تنبلي در راه هدف است که در مجموعه آيات و روايات بر آن تأکيد و سفارش شده ؛ بنابر اين روشن است که تنبلي و سستي از رزق و روزي انسان مي‌کاهد اما سعي و تلاش بر آن مي‌افزايد، زيرا خداوند براي هر چيزي اسبابي قرار داده، مهم‌ترين سببي که خداوند براي روزي مقرر نموده، سعي و تلاش است.
در عين حال، از روايات بر مي‌آيد که علاوه بر تلاش انسان اموري از جمله دعا مي‌تواند در زيادي رزق مؤثر باشد، مانند: خوب همسايه‌داري کردن ، وضو داشتن(5)، صله رحم به خصوص با پدر و مادر(6).
برخي از سوره‌هايي که در روايات اسلامي براي زياد شدن رزق و روزي توصيه شده عبارتند از:
1. سورة واقعه‌؛ امام صادق‌(ع) مي‌فرمايد: کسي که هر شب سوره واقعه را بخواند....در دنيا سختي‌، فقر، نيازمندي و آفتي از آفت دنيا را نمي‌بيند و از دوستان حضرت علي‌(ع) مي‌شود...(7)
2. سوره همزه‌؛ امام صادق(ع) ‌مي‌فرمايد: هر کس سوره همزه را در نمازي واجب بخواند، فقر از او دور مي‌شود و روزي بر او روي مي‌آورد...(8)
3. ليل‌؛ پيامبر اکرم‌(ص) مي‌فرمايد: هر کس سوره ليل را بخواند ،خداوند آن قدر به او عطا مي‌کند تا راضي شود و او را به سختي نيندازد و برايش آسان مي‌گيرد.(9)
4. مزمل‌؛ رسول اکرم‌(ص) مي‌فرمايد: هر کس سوره مزمل را بخواند، در دنيا و آخرت سختي از او برداشته مي شود.(10)
5. ذاريات‌؛ امام صادق‌(ع) مي‌فرمايد: هر کس سوره ذاريات را روز يا شب بخواند، خداوند وضع زندگي او را اصلاح مي‌کند و روزي فراواني برايش مي‌دهد...(11)
6. ممتحنه‌؛ امام سجاد (ع) مي‌فرمايد: هر کس سوره ممتحنه را در نمازهاي واجب و مستحبي بخواند ،خداوند....فقر و ديوانگي را بر او و فرزندانش دور مي‌کند.
دعاهاي زيادي براي طلب روزي و رفع فقر و بدهکاري وارد شده است.
امام باقر (ع) فرمود: براي طلب روزي در سجده نماز واجب بگو: يا خير المسئولين و يا خير المعطين، ارزقني و ارزق عيالي من فضلک، فانّک ذو الفضل العظيم. (12)
از امام جواد (ع) نقل است که جهت وسعت رزق مکرّر بگو: يا من يکفي من کل شيء و لا يکفي منه شيء اکفني ما أهمّني.
امام علي (ع) مي‌فرمايد: به پيغمبر از قرض شکايت کردم، فرمود: بگو: اللهم اغنني بحلالک عن حرامک و بفضلک عمّن سواک. اگر به قدر کوه بزرگي قرض دار باشي، خدا ادا مي‌فرمايد.(13)
در نهايت دستور عملي که از آيت الله مکارم شيرازي براي رفع گرفتاري ها و زياد شدن روزي نقل شده است ، بيان مي کنيم :
1- نمازهاي يوميه را در اول وقت بخواند.
2- بعد از نماز صبح دست راست را برسينه بگذارد و هفتاد مرتبه بگويد «يافتاح».
3- بعد از ذکر «يا فتاح» 110 مرتبه صلوات بر پيامبر بفرستد و بعد دعا کند.
4- هر روز صدقه بدهد ولو به مقدار کم.
براي اطلاع بيش تر از دعاها و نمازهاي مخصوص، به حاشيه مفاتيح الجنان (باقيات الصالحات) مراجعه فرماييد.
فقط گناه علت فقر نيست .فقر علت هاي ديگري هم دارد.در ذيل به بخشي از علل اختلافات انسان ها اشاره مي کنيم .
1. بعضي از تفاوت‏ها معلول ستم و تجاوز افراد نسبت به حقوق ديگران است.
تفاوت‏ها ظالمانه و غير منطقي است و با از بين رفتن نظام طبقاتي و گسترش عدالت اجتماعي از ميان خواهد رفت.
2 . تفاوت بهره­مندي انسان‌ها در برخي موارد ديگر معلول كار و تلاش خود انسان‌ها است . قانون خلقت بر آن نهاده شده كه هر كسي به اندازه سعي و تلاش خود بهره مند شود. مطمئنا كسي كه به تنبلي خو كرده باشد ،به دنبال كسب روزي حلال بر نيايد ،نمي­تواند مانند ديگران از نعمت­هاي دنيوي بر خوردار شود . كسي كه كار و تلاش بيش تر مي­كند ، بهره بيش تري نصيب او خواهد بود.
3 . قسمتى ديگر از تفاوت‏ها، طبيعى و لازمه آفرينش انسان است، يعنى هر قدر اصول عدالت در جامعه انسانى رعايت شود، باز همه انسان‏ها از نظر استعداد و هوش و انواع ذوق و سليقه‏ها يكسان نخواهند بود.
استاد مطهرى مى‏گويد: معناى عدالت اين نيست كه همه مردم از هر نظر در يك حد و يك مرتبه و يك درجه باشند. جامعه خود به خود مقامات و درجات دارد و در اين جهت مثل پيكر است. وقتى كه مقامات و درجات دارد، بايد تقسيم بندى و درجه بندى شود. راه منحصراَ، آزاد گذاشتن افراد و زمينه مسابقه را فراهم كردن است. همين كه پاى مسابقه به ميان آمد، خود به خود به موجب اين كه استعدادها در همه يكسان نيست و به موجب اين كه مقدار فعاليت‏ها و كوشش‏ها يكسان نيست، اختلاف و تفاوت به ميان مى‏آيد. يكى جلو مى‏افتد و يكى عقب مى‏ماند.(14)
معمولاً بخشش‏هاى الهى و استعدادها چنان تقسيم شده‏اند كه هر كسى قسمتى از آن‏ها را دارد، يعنى كم‏تر كسى پيدا مى‏شود كه همه نعمت‏ها را يك جا داشته باشد. از اين رو قرآن مجيد مى‏فرمايد: ما معيشت آن‏ها را در حيات دنيا ميان آنان تقسيم كرديم . بعضى را بر بعضى برترى داديم، تا آن‏ها يكديگر را به كار گيرند و به يكديگر خدمت نمايند.(15)
ميدان مسابقه و رقابت عادلانه بايد براى همه باز باشد كه اين نيز مربوط به انسان‏ها است.
براى به وجود آمدن يك جامعه كامل، نياز به استعدادها و ذوق‏ها و ساختمان‏هاى مختلف بدنى و فكرى است، اما نه به اين معنى كه بعضى از اعضاى پيكر اجتماع در محروميت به سر برند و يا خدمات آن‏ها كوچك شمرده شود و يا تحقير گردند، همان طور كه سلول‏هاى بدن با تمام تفاوتى كه دارند، همگى از غذا و هوا و ساير نيازمندى‏ها به مقدار لازم بهره مى‏گيرند.(16)
قرآن مجيد به يكى از اسرار مهم تفاوت‏ها اشاره كرده و آن آزمايش الهى است.
خداوند مى‏فرمايد: او كسى است كه شما را جانشينان در زمين قرار داد . بعضى را بر بعض ديگر درجاتى داد، تا شما را به آن چه در اختيارتان قرار داده بيازمايد.(17)
تفاوت‏ها براى اين است كه معلوم شود انسان چگونه از امكانات خدادادى بهره بردارى مى‏كند. اگر نابرابرى‏ها نبود، زمينه امتحان از ميان مى‏رفت.
بعضى افراد با نعمت و گروهى ديگر با نقمت و تنگدستى آزمايش مى‏شوند. مطمئناً آنان كه بيش تر نعمت استعداد و توانايى دارند، بيش تر مورد سؤال و درخواست مى‏شوند و بايد بيش تر پاسخگو باشند.
4- خدا مصلحت بندگانش را بهتر از خود آنان مى‏داند.
چه بسا كسانى كه دوست دارند از نظر زندگى در رفاه باشند، ولى پروردگار صلاح آنان را در اين امر نمى‏بيند : چه بسا شما را چيزى خوش نيايد، در حالى كه خيرتان در آن است و يا چيزى را دوست داشته باشيد، در حالى كه شرّتان در آن است و خدا مى‏داند و شما نمى‏دانيد.(18)
پس اگر انسان نهايت تلاش خود را به كار گرفت، اما درها را به روى خود بسته ديد، بايد بداند در اين امر مصلحتى بوده است. چه بسا كسانى هنگامى كه ثروتمند شدند، خدا را فراموش كردند. از اين رو قرآن كريم مى‏فرمايد: اگر خداوند روزى را براى تمام بندگانش گسترش دهد، در زمين طغيان و ستم مى‏كنند.(19)
گاهى ثروت بى حساب و رفاه، يك مجازات الهى است که شخص با غرق شدن در نعمت‌ها از ياد خدا غافل شده و خود را از ايمان و اعمال صالح محروم مي‌کند و بر گناهان خود مي‌افزايد. چنين شخصي مجازات خود را در جهان آخرت خواهد ديد. چنين چيزي در سنت امهال و استندراج بيان مي‌شود.
پس نه نعمت ظاهرى نشانه محبت الهى است و نه نقمت و بلا نشانه بى­اعتنايى خدا به بنده است : « فَأَمَّا الْإِنسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ ، كَلَّا ... اما انسان هنگامي که پروردگارش او را براي آزمايش، اکرام کند و نعمت دهد مي گويد: پروردگارم مرا گرامي داشته است. اما هنگامي که براي امتحان روزيش را بر او تنگ مي­گيرد مي گويد: پروردگارم مرا خوار کرده است؛ هرگز ...».(20) خداوند پس از بيان اين فکر، آن را مردود اعلام مي­کند.
نگاه خود را به زندگى در اين جهان نبايد محدود كنيم. اين بخش از زندگى را بايد در پيوست با بخش عظيم‏تر از زندگى و حيات جاودانه و عالم برتر و حقيقى‏تر نگاه كنيم. اگر نگاه ما به زندگى محدود به دنيا بود، اشكال از تفاوت‏ها در دنيا به جا بود، در حالى كه هر چيزى در دنيا، آزمايشى براى انسان است كه در عالم ديگر نتيجه آن را خواهيم ديد . همان گونه كه خداوند فرموده است: خداوند زندگى و مرگ را آفريد تا شما را بيازمايد كه كدامين بهترين در عمل خواهيد بود.(21) نعمت و تنگدستي هر دو آزمايش الهي است که آزمون نعمت بسيار سخت­تر است .محاسبه آن مشکل­تر و جهان ابدي قيامت و لذت‌ها و نعمت‌ها و حتي عذاب‌هاي آن را با جهان محدود دنيا نمي­توان مقايسه کرد.
پي‌نوشت‌ها:
1. کليات ديوان شهريار، ج 5، ص 331.
2. هود (11) آيه 6.
3. بحارالانوار، ج 77.
4. نهج البلاغه، حکمت 431.
5. ميزان الحکمه، ج 2، ص 1073.
6. همان، ج 3، ص 2116 "ما يزيد في العمر".
7. وسائل الشيعه‌، شيخ حر عاملي‌، ج 6، ص 112، مؤسسه آل البيت‌، قم‌.
8. همان‌، ص 150.
9. مصباح الکفعمي‌، عاملي کفعمي‌، ص 444، انتشارات رضي‌، قم‌.
10. مستدرک الوسائل‌، محدث نوري‌، ج 4، ص 354، مؤسسه آل البيت‌، قم.
11. اعلام الدين‌، ديلمي‌، ص 377، مؤسسه آل البيت‌، قم.
12. الکافي، ج 2 ،ص551.
13. بحارالانوار، ج92، ص 301.
14. استاد مطهرى، بيست گفتار، ص 109.
15. زخرف (43) آيه 31.
16. تفسير نمونه ، ج 3، ص 366.
17. انعام (6) آيه 165.
18. بقره (2) آيه 216.
19. شورى (42) آيه 27.
20.فجر (89) آيه 15-17
21. ملك (67) آيه 2.

ايا توبه ازگناهان كبيره موردقبول است؟ اگر دوباره آن گناه را انجام دادیم و دوباره توبه كرديم چه؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
در قرآن کريم، پروردگار 91 بار به عنوان غفور (بسيار آمرزنده) و 5 بار به عنوان غفار (بسيار بخشنده) ياد شده است .بيش از 80 بار سخن از توبه و بازگشت به سوي خدا و قبولي توبه، سخن به ميان آمده است. همة اين‌ها حکايت از دامنة گسترده رحمت و مغفرت حق تعالي و قبولي توبة توبه کنندگان دارد. در آية سورة نساء مي‌فرمايد:
«هر کسي کار بدي انجام داده يا به خود ستم روا داشته» (اگر) از خداوند طلب آمرزش کند، خدا را آمرزنده و مهربان خواهد يافت».
يأس و نا اميدي از لطف و رحمت بي پايان و بي کرانة حق تعالي چرا؟
اين سخن خدا است: «اي پيامبر! از قول من به مردم بگو: اي بندگان من! اي کساني که (با بدي‌ها و گناهان) بر خود ستم روا داشتيد، از رحمت خداوند نا اميد نشويد (و بدانيد که در صورت توبه کردن) خدا همة گناهان را مي‌آمرزد، چه اين که او بسيار آمرزنده و مهربان است».(1)
آنان که از روي عناد و لجاجت، عصيان با پروردگار هستي نکرده‌اند، يا بر آن موضع نيستند، بلکه گناه آنان از روي جهل و سهو و پيروي هواي نفس و غلبة نفس اماره و مقتضيات جواني آنان بوده و سپس توبة حقيقي کرده‌اند، چرا مأيوس شوند؟ يأس از رحمت الهي، خود از گناهان کبيره و در رديف کفر قرار دارد!
توبه کننده، محبوب خداست قرآن کريم فرموده: «"ان الله يحب التّوابين؛(2) يقيناً خداوند توبه کنندگان را دوست دارد».
پس توبه مخصوص گناه خاصي نيست و شخص خاصي را نيز شامل نمي‌شود. خداوند نسبت به هر عمل زشت و گناهي وعدة پذيرش توبه داده است . در اين جهت فرقي بين گناه کبيره و صغيره نيست، اما بايد شرايط توبه واقعي تحقق يابد و توبه تنها به زبان نباشد. پشيماني دروني و قلبي و قصد جدي در ترک آن گناه براي هميشه، از جمله شرايط آن است.

پي‌نوشت‌ها:
1. زمر (39) آيه 53.
2. بقره (2) آيه 222.
****************

اگر توبه كار بر اثر غلبه هواي نفس، توبه خود را بشكند و مجدداً به گناه روي آورد، توبه سابقش را باطل نمي‏كند، بلكه لازم است از گناهي كه مجدداً مرتكب شده است، توبه كند و مطمئن باشد اگر حقيقتا از کرده خويش پشيمان باشد ،توبه اش پذيرفته خواهد شد .
باز آي، باز آي، هر آن چه هستي، باز آي گر كافر و كبر و بت پرستي، باز آي
اين درگه ما درگه نا اميدي نيست صدبار اگر توبه شكستي باز آي
از امام باقر(ع) سؤال شد: اگر كسي بعد از توبه باز گناه كند و دوباره توبه كند، چگونه است؟ حضرت فرمود: "آيا باورداري كه بنده مؤمن از گناه خويش پشيمان شود و از آن آمرزش خواهد و توبه كند و خداوند توبه‏اش را نپذيرد؟" سؤال شد: اگر چند بار اين كار را كرد، گناه كرد و سپس توبه نمود، چگونه است؟ حضرت فرمود: "هرگاه مؤمن به استغفار باز گردد، خداوند به آمرزش او بر مي گردد".(1)
امام صادق(ع) مي فرمايد: "خداوند از ميان بندگانش آن را كه در فتنه گناه واقع مي شود و بسيار توبه مي كند، دوست مي دارد".(2)
پي نوشت‏ها:
1. بحارالانوار، ج 6، ص 40.
2. همان، ص 39.

عرض سلام و خسته نباشید من دختری 24ساله لیسانس کشاورزی هستم احساس میکنم که مدتی است که زمان ازدواج من رسیده است ولی مانعی از ازدواج من جلوگیری میکند مثلا گناهانم چون هرچه از خداوند می خواهم که همسر خوبی برای من بفرستد دعایم بی اثر است. گاهی هم فکر میکنم شاید علت شرایط اجتماعی مثلا کمتر بودن تعداد پسرها از دختران باشد. لطفا به من بگویید چکار کنم که خداوند به من نظر کند و همسر مناسبی برایم بفرستد؟ با عرض سلام و خسته نباشید من دختری 24ساله لیسانس کشاورزی هستم احساس میکنم که مدتی است که زمان ازدواج من رسیده است ولی مانعی از ازدواج من جلوگیری میکند مثلا گناهانم چون هرچه از خداوند می خواهم که همسر خوبی برای من بفرستد دعایم بی اثر است. گاهی هم فکر میکنم شاید علت شرایط اجتماعی مثلا کمتر بودن تعداد پسرها از دختران باشد. لطفا به من بگویید چکار کنم که خداوند به من نظر کند و همسر مناسبی برایم بفرستد؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
با تمام اراده و اختياري كه داريم، تا اندازه اي محدوديت نيز داريم. هر گاه ما با محدوديتي روبرو باشيم ، دقيقاً و الزاماً به معناي آن نيست كه ما گناهكاريم. امروزه به دلايل مختلفي و از جمله گريز جوانان از ازدواج شاهد روندي نامطلوب در امر ازدواج و بالا رفتن سن دختران مي باشيم.
به هر حال ما بايد تلاش خودمان را انجام دهيم . با استفاده از برخي واسطه‌ها اقدام کنيم و علاقمندي خودمان را به ازدواج نشان دهيم. اگر ما در يک حالت انزوا و افسردگي قرار گيريم، شانس ازدواج ما نيز به مراتب کاهش خواهد يافت و نمي‌توانيم نظر ديگران را جلب کنيم. تأخير در ازدواج جوانان يکي از مشکلات رايج در کشور ما مي باشد . متأسفانه راه حل ساده و آساني براي آن متصور نيست.
در اين گونه شرايط سخت هر دختر مثل شما نبايد تسليم شرايط محيط گردد .به جاي انتظار کشنده که چيزي جز فرسودگي رواني و غوطه‌وري در افکار نااميدانه و افسرده‌وار ندارد، دست به يک تغيير راهبردي در انديشه و رفتار خودتان بزنيد. به اين معنا که به جاي تمرکز صرف و بي‌ثمر بر ازدواج ( بدون هيچ فعاليت مثبت)، تمرکز خودتان را بر امور خداپسندانة ديگر که متعدد هستند قرار دهيد.
روان‌شناسان معتقدند اين تفکر رايج که «ازدواج کردن يعني به خانه بخت رفتن» اساساً باطل است. نبايد انسان عاقل همه ارزش وجودي‌اش را در ازدواج قرار دهد، چرا که خانه بخت همان خانه‌اي است که الان در آن زندگي مي‌کنيد . براي خوشبخت شدن ( دنيوي و اخروي) هيچ الزام صد در صدي بر ازدواج نيست. همه ما پيرامون خود زنان و مردان با ايماني را مي شناسيم که به هر دليلي موفق به ازدواج نشدند، ولي خوشبخت‌تر از برخي افراد متأهل هستند.
در بين مراجعان ما افرادي را مي‌شناسيم که در سنين بالاي 40 سال موفق به ازدواج شده‌اند . براي شما نيز هيچ جاي نااميدي و نگراني وجود ندارد، هرچند شرايط سخت و شکننده شما را تا حد زيادي درک مي‌کنيم، ولي بايد بدانيد که خيلي از امور به ظاهر مثبت و خير، باطني معکوس دارند. بر عکس خيلي از امور جانکاه، باطني دل‌انگيز دارند. پس چه بهتر به جاي افسردگي و خودخوري و ناراحتي و دلتنگي با يک بازسازي جانانه روحي و رواني به فعاليت‌هايي مثل ادامه تحصيل، ورزش منظم، کارهاي فرهنگي، هنري، کارهاي عام‌المنفعه و... بپردازيم . مطمئن باشيم خداوند در همه حال ناظر بر احوال بنده مؤمنش مي‌باشد .دعاهاي بي‌شمار او را در زمان مقتضي‌اش (هرچند دور باشد) اجابت به خير خواهد کرد. هيچ طلسم و جادويي و بخت‌بستني ( بر فرض وجود) بر مؤمن کارگر نخواهد افتاد، پس در مجموع توصيه مي‌شود:
1. حتماً در صورت تشديد اين حالات به يک روانپزشک متخصص مراجعه کنيد و دارودرماني را جدي بگيريد.
2. ورزش منظم و روزانه را سرلوحه کار خود قرار دهيد.
3. هر روز افکار خود را روي کاغذ بنويسيد و سپس آن را محو کنيد و از خواندن مجدد جدا بپرهيزيد.
4. از تنهايي به شدت بپرهيزيد.
5. در صورت امکان به کاري مشغول شويد.
6. موفقيت هاي کوچک و بزرگ خود را دست کم نگيريد . با نسبت دادن اين امور مثبت به خود اعتماد به نفس و عزت نفس خود را افزايش دهيد.
7 . تغذيه و رژيم غذايي مناسب انتخاب کنيد.
8. داروهاي گياهي مثل زعفران، سنبل الطيب، گل گاو زبان، علف چاي و موز. .. براي افسردگي شما بسيار مفيد است.
9. کتاب از حال بد به حال خوب نوشته ديويد برنز ترجمه مهدي قرچهداغي را بخريد و بخوانيد.
10. روزي 25 با تا 30 بار تنفس عميق بکشيد.
11. خود را از ديگران کمتر ندانيد؛همه مي دانند که ازدواج کردن يا نکردن ملاک مناسبي براي خوب يا بد بودن افراد محسوب نمي شود.
12. به نظافت و آرايش سر و موي خود اهميت بدهيد
13. به فرائض ديني خود اهميت دهيد .با توسل و توکل هيچ گاه از رحمت بيکران الهي نااميد نگرديد. خواندن نماز صبح يکي از مهم ترين عوامل بهبود افسردگي است.
14. با افراد افسرده و ناباب معاشرت نکنيد و تفريحات و معاشرت هاي سالم خود را افزايش دهيد.

همان گونه كه اعمال صالح و نيكوي انسان به واسطه برخي گناهان حبط و تباه مي‌شود، بعضي از اعمال نيك نيز سبب از بين رفتن گناهان مي‌گردد. در قرآن و روايات راه‏ها و مصاديق فراواني ذكر شده كه موجب از بين رفتن گناه و آثار و عوارض آن، بلكه تبديل سيئات به حسنات مي‌شود. از مجموع آن ها اين مطلب به دست مي‌آيد كه ايمان و عمل صالح و توبه و ترك گناهان كبيره، مطمئن‏ترين راه از بين بردن گناهان گذشته و جلب محبّت الهي است. در ذيل به برخي از آن ها اشاره مي‌شود:
1- ايمان و عمل صالح:
قرآن كريم مي‌فرمايد: «والّذين آمنوا و عملوا الصالحات لنكفّرنّ عنهم سيئاتهم؛(1) كساني كه ايمان آورده و كارهاي شايسته انجامي مي‌دهند، گناهان آنان را مي‌بخشيم».
پس بايد كوشيد از طريق افزايش معرفت و شناخت خدا و آگاهي از نعمت‏هاي مادي و معنوي او و انجام عمل صالح، ايمان را تقويت نمود.
2- توبه و انابه و بازگشت از گناهان ،
سبب محو و از بين رفتن همه گناهان كبيره و صغيره مي‌گردد.(2)
آيات 68 و 69 سوره فرقان به مرتكبان برخي گناهان كبيره وعدة عذاب چند برابر و جاودانگي در جهنم داده، سپس فرموده است:
«مگر كسي كه توبه كند و ايمان بياورد و عمل صالح انجام دهد كه در اين صورت خداوند (نه تنها) گناهان او را مي‌بخشد (بلكه) سيئات و بدي‏هاي اعمال آن‏ها را به حسنات تبديل مي‌كند».(3)
پيامبر اكرم(ص) فرمود: «لكلّ داء دواء و دواء الذّنوب الاستغفار؛(4) براي هر دردي، درماني است. درمان بيماري گناهان توبه و استغفار است». از راه توبه است كه مي‌توان محبّت الهي را جلب نمود و محبوب حق تعالي گشت.
امام باقر(ع) فرمود: « خدا از توبه بنده گناهكار خويش بسيار فرحناك و خشنود مي‌گردد؛ خشنودتر از مردي كه در شب تاري شتر و توشه خود را گم كند و سپس پيدا نمايد».
در حديث قدسي آمده است: «اگر آنان كه از درگاه من روي برتافتند و به معصيت آلوده گشتند، مي‌دانستند چقدر مشتاق آنان هستم (و از بازگشت و توبه آنان خشنود مي‌گردم)، از شدّت شوق و شعف، جان مي‌سپردند».(5)
3- ترك گناهان بزرگ،
سبب از بين رفتن آثار گناهان كوچك شود: «إن تجتنبوا كبائر ما تنهون عنه، نكفّر عنكم سيئاتكم و ندخلكم مدخلاً كريماً؛(6) اگر از گناهان بزرگي كه از آن نهي مي‌شويد، پرهيز كنيد، گناهان كوچك شما را مي‌پوشانيم و شما را در جايگاه خوبي وارد مي‌سازيم».
4ـ هر كار خوب و شايسته و هر فعلي كه مصداق «حسنه» باشد،
عاملي براي از بين رفتن سيئات و بدي‏ها مي‌باشد: «انّ الحسنات يذهبن السيّئات ذلك ذكري للذاكرين؛(7) حسنات، سيئات و گناهان (و آثار آن) را برطرف مي‌سازند. اين مطلب تذكر و يادآوري است براي آن هايي كه تذكر پذيرند».
حسنات، مطلق است و شامل همة عبادات و هر كار ارزشمندي است كه شرع آن را تأييد و تعيين كرده و به قصد تقرّب به خدا انجام گيرد.
اميرالمؤمنين(ع) مي‌فرمايد: «انّ اللَّه يكفّر بكل حسنةٍ سيئةً؛(8) با انجام دادن هر حسنه، خداوند، يك گناه و سيئه را مي‌پوشاند و محو مي‌سازد».
5ـ اقرار و اعتراف به گناه در پيشگاه حق تعالي:
وقتي با خدا خلوت كردي و به دعا و مناجات مشغول شدي. گناهان و معصيت‏هاي گذشته خود را به ياد آور و به زبان اعتراف و اقرار کردن از خدا عفو و مغفرت طلب نما. امام باقر(ع) فرمود: «واللَّه ما ينجو من الذّنب إلاّ من أقرّ به؛(9) سوگند به خدا! جز آن كه به گناه اقرار كند، نجات نيافت».
6- پيوسته با طهارت (وضو و غسل و...) بودن و اقامه‏ها نمازهاي پنجگانه با حضور قلب.
سلمان فارسي مي‌گويد: روزي با پيامبر اكرم(ص) زير درختي نشسته بوديم. حضرت شاخه‏هاي خشك آن درخت را تكان داد، تمام برگ‏هاي آن فرو ريخت. سپس رو به من كرد و فرمود: «سؤال نكردي چرا اين كار را كردم». گفتم: شما بفرماييد، منظورتان چه بوده است.
فرمود: «هنگامي كه مسلمان وضو بگيرد (و مواظب باشد) خوب وضو بگيرد، سپس نمازهاي پنجگانه را به جا آورد، گناهان او فرو مي‌ريزد، همان گونه كه برگ‏هاي اين شاخه فرو ريخت». سپس آية «انّ الحسنات يذهبن السيئات» را تلاوت كرد.(10)
آيه مذكور به عنوان حكمت وجوب نماز در سورة هود بعد از امر به برپايي نماز بيان شده است، يعني نماز به عنوان يكي از مصاديق بارز حسنات و خوبي ، آثار معصيت و تيره‌گي‌هايي را كه در دل وجود دارد، از بين مي‌برد.
7- خواندن نمازهاي مستحبي و نافله مخصوصاً نماز شب.
امام صادق(ع) در ذيل تفسير آيه 114 هود مي‌فرمايد: «صلوة المؤمن بالليل تذهب بما عمل من ذنب النهار؛(11) نماز شب مؤمن، گناهان روز او را محو و نابود مي‌سازد».
8- خضوع در عبادت و اشك ريختن در دعا و مناجات:
شخصي از پيامبر پرسيد: چه چيزي گناهان مرا بعد از توبه، نابود مي‌كند؟ فرمود: «اشك ريختن و خضوع در عبادت و دعا و مناجات و تحمّل بيماري‏ها».(12)
9- تحمل بيماري،
گناهان را نابود مي‌كند. پيامبر فرمود: «السقم يمحو الذنوب».(13)
10- ناراحتي‏ها، مصايب، مشكلات و همّ و غم‏ها: پيامبر فرمود: «ساعات المهموم، ساعات الكفّارات».(14)
11ـ طواف خانه خدا و خدمت به بندگان خدا و برآورده كردن و خواسته‏هاي مؤمنان.
امام ششم(ع) فرمود: «هر كس هفت شوط خانه خدا را طواف كند، خداوند شش هزار حسنه براي او بنويسد و شش هزار گناه از او بزدايد و شش هزار درجه مقامش را بالا ببرد. روا ساختن حاجت مؤمن از يك طواف بلكه ده طواف خانه خدا بهتر است».
12- جهاد در راه خدا:
مردي نزد پيامبر آمد و عرض كرد: به جهاد خيلي علاقه دارم و با جهاد نشاط پيدا مي‌كنم. حضرت فرمود: «پس جهاد در راه خدا كن، زيرا اگر كشته شوي، نمرده‏اي بلكه زنده‏اي و از سفرة خاص خدا روزي مي‌خوري . اگر در مسير رفت و برگشت ـ ‌در غير ميدان جنگ‌ـ بميري، اجر و پاداش تو با خدا خواهد بود. اگر (به وطن و خانه‌ات) بازگشتي، از همة گناهان پاك مي‏شوي، چنان كه از مادر متولّد شوي».(15)
13- صلة ارحام:
اسحاق بن عمار مي‌گويد: مكرر اين جمله را از امام صادق(ع) شنيدم : «انّ صلة الرحم و البرّ ليهوّنان الحساب و يعصمان من الذّنوب؛(16) صلة رحم و احسان و نيكي، حساب را آسان مي‌كند و از گناهان نگه مي‌دارند».
14- خوش اخلاقي:
امام صادق(ع) فرمود: «همان گونه كه گرماي خورشيد يخ را آب مي‌كند، خوش اخلاقي گناه را آب مي‌كند».(17)
15- راستگويي.(18)
16- شكر نعمت‏هاي خدا.(19)
17- امانت‏داري و اداي امانت.(20)
18- به ديدار و ملاقات برادران ديني رفتن.(21)
19- مصافحه كردن و دست دادن مؤمنان با هم:
امام باقر(ع) فرمود: «وقتي دو مؤمن به هم رسيدند و با هم دست دادند، گناهان آن دو مي‌ريزد، چنان كه برگ از درخت مي‌ريزد .تا زماني كه از هم جدا نشده‏اند، خداوند به آنان نظر رحمت دارد».(22)
20- در آغوش گرفتن مؤمن با نيت نزديكي به خدا.(23)
21- خدمت به پدر و مادر و مؤمنان كفارة گناهان كبيره است.(24)
22- اطعام فقرا(25) و دادن لباس به آنان.(26)
23- كار زن در خانه شوهر و انجام هر كاري كه از شئونات زن مي‌باشد،
مثل حاملگي، زايمان، شيردادن و... كفاره گناهان مي‌باشد. در حديث آمده است : اگر زني حتي يك ليوان آب به دست شوهرش بدهد، خداوند شصت گناه او را مي‌آمرزد و شهري در بهشت براي او آماده مي‌كند.(27)
24- كار مرد در خانه و كمك كردن به همسر در امور خانه‏داري كفاره گناهان بزرگ است.
25- مهم‏ترين عاملي كه سبب آمرزش گناهان مي‌شود و محبّت الهي را همراه دارد، اطاعت همه جانبه از اوليا در تمامي امور اعم از عبادي، سياسي، اجتماعي، فرهنگي و حكومتي است، چنان كه عدم اطاعت از آنان موجب كفر مي‌گردد.(28)
«قل إن كنتم تحبّون اللَّه فاتّبعوني يحببكم اللَّه و يغفر لكم ذنوبكم واللَّه غفور رحيم؛(29) بگو اي پيامبر! اگر خدا را دوست مي‌داريد، مرا پيروي كنيد، تا خدا شما را دوست داشته باشد و گناه شما را ببخشد كه خداوند آمرزنده و مهربان است».
26- صلوات بر محمد و آل محمد:
امام رضا(ع) مي‌فرمايد: «من لم يقدر علي ما يكفّر به ذنوبه فليكثر من الصلوة علي محمّد و آله فانّها تهدم الذّنوب هدماً؛(30) كسي كه توانايي بر چيزي كه موجب محو و آمرزش گناهان او شود ندارد، پس بسيار بر محمّد و آلش صلوات بفرستد، چرا كه صلوات گناهان را نابود و ريشه كن مي‏كند».(30)
27- تلاوت قرآن:
حضرت امام صادق(ع) فرمود: «تلاوت هر آيه‏اي از آيات قرآن ده حسنه دارد و ده سيئه و گناه را محو نمايد».(31) اگر تلاوت در شب يا روزهاي ماه مبارك رمضان باشد، اثر آن هزار برابر مي‌گردد.
28- روزه:
پيامبر فرمود: «كسي كه در ماه رمضان روزه مي‌گيرد، در حالي كه ايمان به خدا دارد و علاوه بر شكم، قلب و چشم و گوش و زبان او نيز در روزه باشد، خداوند روزه‏اش را قبول مي‌كند و همة گناهان او را مي‌آمرزد و مي‌بخشد».(32)
29- افطار دادن به روزه داران مؤمن:
امام صادق(ع) فرمود: «من فطر مؤمناً كان كفّارة لذنبه إلي قابل؛(33) افطار دادن به مؤمن روزه دار كفاره گناهان است».
مواردي كه بيان شد، همه از مصاديق حسنه و عمل صالح مي‌باشد.
بنابراين عواملي كه باعث از بين رفتن گناهان و جلب محبّت الهي مي‌شود، منحصر به موارد مذكور نيست، بلكه عواملي چون توسّل به ائمه(ع) و شفاعت آنان، محبّت به يتيم، صدقه و... نيز باعث تكفير و از بين رفتن گناهان مي‌گردد.

پي‌نوشت‏ها:
1. عنكبوت (29) آيه 7.
2. البته هر نوع حق النّاس و تضييع حقوق مردم اعم از تجاوز به مال، جان و آبرو و حيثيت آن ها لازم است جبران شود و از وي حلاليت و رضايت گرفته شود و در صورت عذر براي وي دعا و استغفار كند.
3. فرقان (25) آيه 70.
4. وسائل الشيعه، ج 11، ص 354.
5. شيخ محمّد بهاري همداني، تذكرة المتقين، ص 101.
6. نساء (4) آيه 31.
7. هود (11) آيه 114.
8. شيخ عبد علي بن جمعه، نورالثقلين، ج 2، ص 402.
9. همان، ج 4، ص 157.
10. تفسير نمونه، ج 9، ص 268.
11. نورالثقلين، ج 2، ص 401.
12. ميزان الحكمه، ج 2، ص 462، به نقل از آثار گناه، قرائتي، ص 333.
13.بحارالانوار، ج 67، ص 244.
14. همان.
15. كليني، اصول كافي، ج 3، ص 233، ترجمه مصطفوي.
16. همان، ص 239.
17 ـ 20. همان، ص 157.
21. همان، ص 254 و 256.
22. همان، ص 259 - 264 كه حدود 10 حديث آمده است.
23. اصول كافي، ج 3، ص 265 و 266.
24. وسائل الشيعه، ج 15، ص 215.
25. اصول كافي، ج 3، ص 289.
26. همان، ص 292.
27. وسائل الشيعه، ج 14، ص 123.
28. آل عمران (3) آيه 32.
29. همان، آيه 31.
30. سفينه البحار، ج 2، ص 50، به نقل از شرح و فضايل صلوات اثر احمد بن محمد الحسين اردكاني، ص 24.
31. وسائل الشيعه، ج 4، ص 851.
32. همان، ج 7، ص 118.
33. همان، ص 101.

سلام با عرض خسته نباشيد و خدا قوت براي تمامي كارگزاران اين خدمت بزرگ من جواني 26 ساله هستم كه حدود 2 سال پيش ازدواج كردم راستش كلا نسبت به جنس مخالف گرايش عاطفي دارم ولي تنها هدفم از ازدواج اين بود كه بيشتر به خدا نزديك شم در كل قربتا الي الله بود ولي راستش بعد از اينكه ازدواج كردم نتونستم خواسته قلبي خودم رو كه نزديك تر شدن به خدا بود اجابت كنم كامل تر ميگم : من بعد از ازدواج به نامحرم نگاه ميكنم حتي نسبت به دوران مجردي جسارت بيشتري پيدا كردم كه سخت منو آزار ميده هر چي ميخوام سعي كنم از نا محرم در دلم تنفر ايجاد شه نميتونم و شايد در بعضي مواقع برعكسم ميشه نميدنم چرا زياد دست ندارم با خانومم رابطه نزديكي (جنسي)داشته باشم ولي در عين حال عاشقشم. و اونو ناز و معصوم ميدونم و فكر ميكنم اين شهوت من كه حيوانيه در شان خانومم نيست و براي زنهاي هرزه و بي حجاب بايد مصرف شه.كه منجر به اين ميشه كه زن نامحرم بيشتر منو تحريك ميكنه من تا حالا رابطه نا مشروع با كسي نداشتم ولي ميترسم كه اگه اين رفتارم ادامه پيدا بكنه اين كار رو هم انجام بدم راستش علاقه خواصي هم به ديدن عكس هاي مستهجن اينترنتي دارم كه گاهي منجر به خود ارضايي ميشه(حتي الان كه متاهل هستم) من كلا از دست خودم خيلي ناراحتم ولي اراده ترك گناه رو ندارم من در دوران مجردي حتي گاهي نماز شب مي خوندم و فكر ميكردم تنها گناهي كه ازم سر ميزنه نگاه كردن به نامحرم و خود ارضايي است .به اين خاطر فكر كردم با ازدواج ميشه اين گناه ها رو ترك كرد ولي متاسفانه نتونستم.حتي فكر ميكنم رابطه ام با خدا خيلي كمرنگ تر شده . من خودم اهل فكر هستم شايد بهترين مشاوره رو هم به خودم بدم ولي نميتونم به مشاوره خودم عمل كنم بعد از مدتي توي ذهنم كمرنگ ميشه اميدوارم بتونيد در جهت نزديك تر شدن من به خدا و اصلاح رابطه ام با خدا به من مشاوره خاصي بديد كه منو دگرگون كنه و مطمن باشيد كه خدا خيلي خوشحال ميشه اگه يه بنده اش رو بهش بازگردونيد التماس دعا منتظر جوابتون هستم....................

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
در مورد دوست نداشتن برقراري ارتباط جنسي با همسرتان نياز به بررسي توسط روانشناس باليني ضروي است تا مشخص گردد که اين مسأله داراي چه منشا مؤثري است. مکانيزم هاي مختلفي مي تواند در اين موضوع داراي نقش باشد. اين مي‌تواند زمينه بروز افکار وسواسي را نشان دهد که نياز به درمان دارد.
اما در خصوص اعتياد به عکس هاي مستهجن چنانچه معتاد و گرفتار برخي پايگاه ها هستيد و نمي‌توانيد خود را از آن رها سازيد، رايانه خود را به اتاقي که اختصاصي نيست و ديگران در آن تردد دارند، انتقال دهيد و در آن جا به کاربري بپردازيد. تلاش کنيد تا با يک برنامه‌ريزي مناسب وارد فضاي مجازي شويد. بنابراين هرگز بدون يک درخواست واقعي وارد فضاي مجازي نشويد. وبگردي چيزي شبيه ولگردي است و مي‌تواند مخاطراتي را دربر داشته باشد.
ممکن است خودتان به تنهايي نتوانيد زمان‌بندي و برنامه‌ريزي براي قطع وابستگي اينترنتي را انجام داده و به انتها برسانيد، در اين صورت با مراجعه به روانشناس و مشاوره به هدف خود نزديک شويد. معمولاً ده توصيه خاص دربارة دست‌يابي به زندگي بهنجار براي افراد معتاد به اينترنت وجود دارد. اين توصيه‌ها عبارتند از:
1-رايانه خود را به اتاق ديگر منتقل كنيد. بعضي از نشانه‌هاي محيطي، باعث تقويت مي‌شود و شرطي شدن رخ مي دهد كه اگر رايانه را به جاي ديگري منتقل كرده باشيد، اين عوامل تقويتي را از بين برده‌ايد.
2-هرگز به تنهايي وارد اينترنت نشويد. هميشه سعي كنيد موقعي وارد اينترنت شويد كه كسي در اتاق يا حد اقل در خانه باشد. اگر رايانه خود را مي‌خواهيد به جايي منتقل نماييد،سعي كنيد محلي باشد كه كم ترين ميزان خلوت و خصوصي بودن را داشته باشد. با اين كار احساس خواهيد كرد مشكلات روان‌شناختي كم تري خواهيد داشت و اين مخصوصاً در زمينه هرزه‌نگاري جنسي خيلي مهم است.
3-ايجاد زمان‌بندي براي استفاده از اينترنت.
4-در زمينة‌مشكل خود با ديگران صحبت كنيد: او به عنوان ناظر و حامي شما در كنارتان خواهد ماند.
5-تمرين‌هاي ورزشي:
6-از اينترنت مرخصي بگيريد:
8-درباره اعتياد خود زياد فكر نكنيد: اگرچه داشتن اطلاعاتي درباره مشكل تان ضروري است، اما وقتي اطلاعات شما به اندازه مناسبي رسيد، فكر كردن دربارة آن را تمام كنيد و انرژي خود را در جهت ديگري صرف كنيد.
9-به ديگران كمك كنيد: اگر كسي را مي شناسيد كه به اينترنت اعتياد دارد ،او را در جهت درست راهنمايي كنيد .به او كمك كنيد مشكل خود را بشناسد . يك دوره از كارها را به همراه او شروع كنيد. اين باعث ايجاد يك جو حمايت گروهي خواهد شد. با اين كار نه تنها براي كمك كردن به ديگران احساس مسؤوليت مي‌كنيد، بلكه در زمينة حل مشكلات خودتان نيز موفق خواهيد بود.
10- به افراد حرفه‌اي مراجعه كنيد: هيچ جايگزيني براي مراقبت از سلامت رواني حرفه‌اي وجود ندارد. بنابراين به يك روان‌شناس يا مشاور مراجعه و با همديگر يك طرح درماني، برنامه‌ريزي كنيد. يك درمانگر خوب مي‌تواند به شما كمك نمايد بر مشكل خود غلبه كنيد . به راه‌هاي سازنده‌تر استفاده ‌از اينترنت راهنمايي خواهيد شد . اگر موضوعات زيربنايي براي مشكل شما وجود داشته باشد(مثلاً افسردگي يا فوبي اجتماعي) در فرايند درمان مداوا خواهد شد. اين گام‌ها جايگزين روان‌درماني يا مشاوره نيست. خدمات حرفه‌اي در اين زمينه كمك خواهند كرد تا فرايندهاي تفكري مشكل‌زاي خود را مشخص كنيد . روش فكر كردن و استفاده از اينترنت را بازسازي نماييد. اين كارها فقط راه‌هاي رفتن به سوي يك مقصد است، نه خود مقصد.در نهايت اميدوارم با برگزيدن روش هاي تخصصي رواندرمانگري از اين دو مسأله راه شويد.
امکان ندارد آن گونه که در نامه نوشته‌ايد، کسي اراده ترک گناه را نداشته باشد؛ چون در آن صورت تکليفي بر عهده نخواهد داشت. بهتر است به جاي اين عبارت بگوييم که نمي خواهم گناه را ترک کنم. مگر در خارج از چيزي خاص وجود دارد که نمي‌گذارد گناه نکنيد؟ هر يک از ما امکان ترک گناه را دارد؛ مگر نخواهيم همچنان تمايل به انجام آن داشته باشيم. تنها تفاوت موجود آن است که افراد هنگام انجام گناه به لذت آن مي انديشند و نمي‌خواهند از لذت بگذرند. پس نمي‌خواهند رفتار داراي لذت را ترک کنند.
اما در خصوص خودارضايي که همراه با ديدن عکس هاي هرزه‌نگاري به آن مبادرت مي‌ورزيد، اختلال به عنوان يک اختلال مرتبط با اضطراب شناسايي و مطرح شده است. فرد با افزايش يافتن اضطراب به طور مکرر به اين عادت نابهنجار روي مي‌آورد و براي حل اين مسأله توصيه مي‌شود به روانپزشک مراجعه نماييد.
بعضي وقت ها ما قصدهايي داريم كه به دليل وجود مشكلات امكان تحقق پيدا نمي شود. مثل قصد قربت الي الله شما.... اول بايد قصد كنيد كه دل خودتان را با كمك يك روانشناس متخصص از اواهام و خيالات و تصوير پردازي نسبت به مسايل جنسي زدايش گردانيد. بدون پرداختن به يک برنامه نمي‌توانيد به هر چه که مي خواهيد برسيد. اهداف بايد عملي باشد. قصد قربت الي الله چنان هدفي سنگين است که امکان دستيابي به آن را نداريد.
بايد ياد بگيريدکه نسبت به ديگران مسؤول بمانيد و مسوولانه رفتار کنيد. . نمي‌توانيد براي خودتان کاري انجام دهيد . بهتر است به روانشناس مراجعه کنيد و از خود-درماني بپرهيزيد.
هرگز موانعي را که براي ترک يک عادت ناپسند با آن روبرو خواهيد بود ، نمي شناسيد .تنها با کمک يک روانشناس در انجام تغييرات موفق خواهيد بود.
با توجه به آنچه در نامه نوشته ايد با يك وسواس رو به افزايش روبرو هستيد. نياز به درمان دارد؛ احساس گناهي كه اكنون با آن روبرو هستيد ،به خوبي شاهدي بر اين امر است و وجود افسردگي حادَ نيز تأييد مي گردد. تمام اين موارد با مراجعه به روانپزشك و روانشناس تا حد زيادي برطرف خواهد شد .بايد نسبت به اثربخشي آن مطمئن باشيد. احساس بي ارزش و تباه دانستن رابطه جنسي با همسرتان و تمايل به انجام رفتار جنسي با زنان بدكاره نيز تأييدي بر اين مسأله است.
همان طور که اضطراب در گرايش به خودارضايي مؤثر است، کاهش اضطراب از طريق ورزش سنگين منظم، تنفس عميق 25 تا 30 بار در روز، تن‌آرميدگي (ريلکسيشن) و دارودرماني که توسط متخصصين ارايه مي‌شوند، سهم بسزايي در کاهش ميل به خودارضايي دارد. به هيچ وجه خود را ناپاک ندانيد، فردي مؤمن هستيد که به هر دليلي دچار يک رفتار ناپسند گشته‌ايد. ولي هيچ‌گاه خودتان را مساوي با رفتار ناشايست خود ندانيد. در پيشگاه خداوند عزيز و دوست داشتني هستيد و براي جبران گناهان ريز و درشت راه روي همه بندگان باز است.
با پرهيز از هر گونه خودسرزنشي به يادداشت نکات مثبت خود بپردازيد، نبايد با بزرگنمايي نکات منفي‌ خودتان را به بوته فراموشي بسپاريد. احساس گناه افراطي که در آن، فرد خود را مأيوس از رحمت خدا مي‌داند، به هيچ وجه مطلوب درگاه خداوند و دين نيست، بلکه احساس گناه فزاينده در راستاي وسوسه‌هاي شيطاني است. احساس گناه يکي از بزرگ‌ترين منابع اضطراب‌زاست . به خوبي مي‌توان دريافت که همين احساس گناه بيش از حد زمينه‌اي براي خودراضايي بيش تر فراهم مي‌آورد، پس با بالا بردن سطح عزت نفس و اعتماد به نفس و اميد به لطف و بخشش بيکران الهي به تعديل احساس گناه بپردازيد. احساس گناه تا حدي خوب و مفيد که فرد را به سمت جبران خطايا از طريق انجام اعمال نيک و خداپسندانه رهنمون سازد، نه آن که ناخواسته موجب اضطراب بيش تر شده و به گناه بيش‌تر سوق دهد. در اسرع وقت براي کاهش اضطراب و افکار وسواس‌گونه به يک روانپزشک و سپس به روانشناس باليني مراجعه نماييد. دارو درماني در زمينة اختلالات اضطرابي بسيار مؤثر و ضروري است؛ اما هرگز درمان کامل محسوب نمي شود.
در زمينه افکار، احساسات و رفتارهاي انگيزاننده ميل به خودارضايي به ارزيابي بپردازيد و ببينيد که در چه شرايطي افزايش مي‌يابد. در طي مدت يک ماه مراحل آغاز تا پايان يک وهله خودارضايي را در برگه‌اي ياد داشت نماييد . اين کار را براي وهله‌هاي ديگري که اتفاق مي‌افتد، تکرار کنيد. زمان و مکان و شرايط جسمي و روحي در قبل و بعد از خودارضايي را ثبت نماييد، به تعبيري روشن‌تر در طي يک ماه ببينيد يک وهله خودارضايي با چه فکري آغاز مي‌گردد، سپس اين فکر مزاحم چه احساس در شما برمي‌انگيزد و اين احساس چگونه به رفتار خودارضايي در شما مي‌انجامد، همچنين بررسي نماييد که معمولاً در چه زماني‌هايي و در چه مکان‌هايي و در چه شرايط جسمي ـ روحي ميل به خودارضايي در شما تشديد مي‌گردد.
همين مسأله كه فكر مي كنيد كه بهترين مشاور هستيد، حاكي از غروري است كه اجازه نمي دهد كه به درمان مسأله بپردازيد. ما روانشناسان باليني در كلينيك و بخش هاي اعصاب و روان با انسان هاي بسياري روبرو هستيم كه خود را كامل ترين مي دانند . فكر مي كنند كه بهتر از يك مشاور و درمانگر مي توانند مسايل را بفهمند . در واقع قصد جدي براي درمان خود ندارند. مسأله اصلي اين است كه درمان شدن نياز به علاقه دارد . برخي از ما متأسفانه علاقه اي به درمان كردن خودكمان نداريم چون همين وضعي كه در آن گرفتار هستيم براي ما لذت بخش است؛ اگر چه بابت آن ناراحت نيز هستيم. اين يک حالت دوسوگرايانه است که در صورت تمايل به کسب اطلاعات بيش تر در اين خصوص مي‌توانيد با شماره رايگان 09640 اين مرکز تماس حاصل فرماييد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها