سلام و عرض خسته نباشید راه زیاد کردن رزق و روزی چیست؟جوری که پول از در و دیوار بریزه؟علاوه بر تلاش و کوشش از طریق کار و فعالیت آیا ذکر و دعایی در این رابطه داریم؟و اصولا چرا در دنیا عده ای پولدار و غنی هستند و زندگی راحتی دارند و عده ای در سختی؟آیا خداوند حکمتی داشته؟گفته میشه که گناه روزی را کم میکند پس چرا پیدا میشوند کسانی که توی گناه تا خرخره فرو رفته اند اما همچنان پولدار؟ما چه کار کنیم که پولدار شویم؟بی نهایت سپاسگذارم..موفق باشید
پاسخ: با سلام و تشکر از ارتباط با اين مرکز
رزق و روزي بر دو قسم ميباشد:
1 . رزق و روزي که همچون سايه ما را تعقيب ميکند و براي ما مشخص و مقدّر گرديده است که به آن رزق محتوم و طالب گفته ميشود.
اين نوع از رزق نيازي به تلاش و کوشش ندارد و از مقدّرات الهي براي شخص ميباشد.
اين گونه رزق از طرف خداوند مقدّر شده و در هر شرايطي به انسان ميرسد.
رزق مقسوم، برات است نباشي مغموم در سر و عده وصول است برات مقسوم
ما و اين رزق مقدّر پي هم ميگرديم تا کجا دست بيابيم به وقت معلوم(1)
خداي تعالي ميفرمايد: هيچ جنبنده اي نيست مگر اين که رزق و روزي او بر عهده خدا است.(2) که اين همان روزي است که خدا تضمين نموده است که به همه مخلوقات تعلق ميگيرد تا بتوانند به وجود و بقاي خود ادامه دهند. اين روزي قابل کم و زيادي و تحول نيست و حرص آدم آن را افزايش نميدهد، همان طور که تنبلي باعث کاهش آن نميشود. رسول خدا فرمود: حرص حريص رزق را بيش تر نميکند و تنبلي تنبل آن را کم نميکند.(3)
2 . مقدر بودن روزي به معناي آن نيست که انسان سعي و تلاش نکند و روزي مطلوب همان رزق و روزي است که با سعي و تلاش و فعاليت انسان به دست ميآيد و تا انسان تلاش نکند، حاصل نميشود. يکي از عوامل کمي و زيادي اين روزي، تلاش انسان ميباشد. اگر تلاش و کوشش انساني صورت نپذيرد، به آن دست نمييابد. اين مطالب شرح حديثي از امام علي(ع) ميباشد که فرمود: روزي بر دو قسم است: آن که تو را ميخواهد و طالب تو است و آن که تو او را ميجويي و مطلوب تو است. کسي که دنيا را خواهد، مرگ نيز او را ميطلبد تا از دنيا بيرونش کند. کسي که آخرت خواهد، دنيا او را ميطلبد تا روزي او را به تمام پردازد.(4)
بنابر اين هميشه موفقيت و کاميابي در کارهاي از جمله زيادي در رزق و روزي بسته به آشنايي و شناخت عوامل آن است، زيرا اطلاع و آگاهي از راههاي کسب رزق و روزي، در توسعه آن عامل اوّل به شمارميآيد. پس از شناخت، پيگيري و کوشش و کنار گذاشتن سستي و تنبلي در راه هدف است که در مجموعه آيات و روايات بر آن تأکيد و سفارش شده ؛ بنابر اين روشن است که تنبلي و سستي از رزق و روزي انسان ميکاهد اما سعي و تلاش بر آن ميافزايد، زيرا خداوند براي هر چيزي اسبابي قرار داده، مهمترين سببي که خداوند براي روزي مقرر نموده، سعي و تلاش است.
در عين حال، از روايات بر ميآيد که علاوه بر تلاش انسان اموري از جمله دعا ميتواند در زيادي رزق مؤثر باشد، مانند: خوب همسايهداري کردن ، وضو داشتن(5)، صله رحم به خصوص با پدر و مادر(6).
برخي از سورههايي که در روايات اسلامي براي زياد شدن رزق و روزي توصيه شده عبارتند از:
1. سورة واقعه؛ امام صادق(ع) ميفرمايد: کسي که هر شب سوره واقعه را بخواند....در دنيا سختي، فقر، نيازمندي و آفتي از آفت دنيا را نميبيند و از دوستان حضرت علي(ع) ميشود...(7)
2. سوره همزه؛ امام صادق(ع) ميفرمايد: هر کس سوره همزه را در نمازي واجب بخواند، فقر از او دور ميشود و روزي بر او روي ميآورد...(8)
3. ليل؛ پيامبر اکرم(ص) ميفرمايد: هر کس سوره ليل را بخواند ،خداوند آن قدر به او عطا ميکند تا راضي شود و او را به سختي نيندازد و برايش آسان ميگيرد.(9)
4. مزمل؛ رسول اکرم(ص) ميفرمايد: هر کس سوره مزمل را بخواند، در دنيا و آخرت سختي از او برداشته مي شود.(10)
5. ذاريات؛ امام صادق(ع) ميفرمايد: هر کس سوره ذاريات را روز يا شب بخواند، خداوند وضع زندگي او را اصلاح ميکند و روزي فراواني برايش ميدهد...(11)
6. ممتحنه؛ امام سجاد (ع) ميفرمايد: هر کس سوره ممتحنه را در نمازهاي واجب و مستحبي بخواند ،خداوند....فقر و ديوانگي را بر او و فرزندانش دور ميکند.
دعاهاي زيادي براي طلب روزي و رفع فقر و بدهکاري وارد شده است.
امام باقر (ع) فرمود: براي طلب روزي در سجده نماز واجب بگو: يا خير المسئولين و يا خير المعطين، ارزقني و ارزق عيالي من فضلک، فانّک ذو الفضل العظيم. (12)
از امام جواد (ع) نقل است که جهت وسعت رزق مکرّر بگو: يا من يکفي من کل شيء و لا يکفي منه شيء اکفني ما أهمّني.
امام علي (ع) ميفرمايد: به پيغمبر از قرض شکايت کردم، فرمود: بگو: اللهم اغنني بحلالک عن حرامک و بفضلک عمّن سواک. اگر به قدر کوه بزرگي قرض دار باشي، خدا ادا ميفرمايد.(13)
در نهايت دستور عملي که از آيت الله مکارم شيرازي براي رفع گرفتاري ها و زياد شدن روزي نقل شده است ، بيان مي کنيم :
1- نمازهاي يوميه را در اول وقت بخواند.
2- بعد از نماز صبح دست راست را برسينه بگذارد و هفتاد مرتبه بگويد «يافتاح».
3- بعد از ذکر «يا فتاح» 110 مرتبه صلوات بر پيامبر بفرستد و بعد دعا کند.
4- هر روز صدقه بدهد ولو به مقدار کم.
براي اطلاع بيش تر از دعاها و نمازهاي مخصوص، به حاشيه مفاتيح الجنان (باقيات الصالحات) مراجعه فرماييد.
فقط گناه علت فقر نيست .فقر علت هاي ديگري هم دارد.در ذيل به بخشي از علل اختلافات انسان ها اشاره مي کنيم .
1. بعضي از تفاوتها معلول ستم و تجاوز افراد نسبت به حقوق ديگران است.
تفاوتها ظالمانه و غير منطقي است و با از بين رفتن نظام طبقاتي و گسترش عدالت اجتماعي از ميان خواهد رفت.
2 . تفاوت بهرهمندي انسانها در برخي موارد ديگر معلول كار و تلاش خود انسانها است . قانون خلقت بر آن نهاده شده كه هر كسي به اندازه سعي و تلاش خود بهره مند شود. مطمئنا كسي كه به تنبلي خو كرده باشد ،به دنبال كسب روزي حلال بر نيايد ،نميتواند مانند ديگران از نعمتهاي دنيوي بر خوردار شود . كسي كه كار و تلاش بيش تر ميكند ، بهره بيش تري نصيب او خواهد بود.
3 . قسمتى ديگر از تفاوتها، طبيعى و لازمه آفرينش انسان است، يعنى هر قدر اصول عدالت در جامعه انسانى رعايت شود، باز همه انسانها از نظر استعداد و هوش و انواع ذوق و سليقهها يكسان نخواهند بود.
استاد مطهرى مىگويد: معناى عدالت اين نيست كه همه مردم از هر نظر در يك حد و يك مرتبه و يك درجه باشند. جامعه خود به خود مقامات و درجات دارد و در اين جهت مثل پيكر است. وقتى كه مقامات و درجات دارد، بايد تقسيم بندى و درجه بندى شود. راه منحصراَ، آزاد گذاشتن افراد و زمينه مسابقه را فراهم كردن است. همين كه پاى مسابقه به ميان آمد، خود به خود به موجب اين كه استعدادها در همه يكسان نيست و به موجب اين كه مقدار فعاليتها و كوششها يكسان نيست، اختلاف و تفاوت به ميان مىآيد. يكى جلو مىافتد و يكى عقب مىماند.(14)
معمولاً بخششهاى الهى و استعدادها چنان تقسيم شدهاند كه هر كسى قسمتى از آنها را دارد، يعنى كمتر كسى پيدا مىشود كه همه نعمتها را يك جا داشته باشد. از اين رو قرآن مجيد مىفرمايد: ما معيشت آنها را در حيات دنيا ميان آنان تقسيم كرديم . بعضى را بر بعضى برترى داديم، تا آنها يكديگر را به كار گيرند و به يكديگر خدمت نمايند.(15)
ميدان مسابقه و رقابت عادلانه بايد براى همه باز باشد كه اين نيز مربوط به انسانها است.
براى به وجود آمدن يك جامعه كامل، نياز به استعدادها و ذوقها و ساختمانهاى مختلف بدنى و فكرى است، اما نه به اين معنى كه بعضى از اعضاى پيكر اجتماع در محروميت به سر برند و يا خدمات آنها كوچك شمرده شود و يا تحقير گردند، همان طور كه سلولهاى بدن با تمام تفاوتى كه دارند، همگى از غذا و هوا و ساير نيازمندىها به مقدار لازم بهره مىگيرند.(16)
قرآن مجيد به يكى از اسرار مهم تفاوتها اشاره كرده و آن آزمايش الهى است.
خداوند مىفرمايد: او كسى است كه شما را جانشينان در زمين قرار داد . بعضى را بر بعض ديگر درجاتى داد، تا شما را به آن چه در اختيارتان قرار داده بيازمايد.(17)
تفاوتها براى اين است كه معلوم شود انسان چگونه از امكانات خدادادى بهره بردارى مىكند. اگر نابرابرىها نبود، زمينه امتحان از ميان مىرفت.
بعضى افراد با نعمت و گروهى ديگر با نقمت و تنگدستى آزمايش مىشوند. مطمئناً آنان كه بيش تر نعمت استعداد و توانايى دارند، بيش تر مورد سؤال و درخواست مىشوند و بايد بيش تر پاسخگو باشند.
4- خدا مصلحت بندگانش را بهتر از خود آنان مىداند.
چه بسا كسانى كه دوست دارند از نظر زندگى در رفاه باشند، ولى پروردگار صلاح آنان را در اين امر نمىبيند : چه بسا شما را چيزى خوش نيايد، در حالى كه خيرتان در آن است و يا چيزى را دوست داشته باشيد، در حالى كه شرّتان در آن است و خدا مىداند و شما نمىدانيد.(18)
پس اگر انسان نهايت تلاش خود را به كار گرفت، اما درها را به روى خود بسته ديد، بايد بداند در اين امر مصلحتى بوده است. چه بسا كسانى هنگامى كه ثروتمند شدند، خدا را فراموش كردند. از اين رو قرآن كريم مىفرمايد: اگر خداوند روزى را براى تمام بندگانش گسترش دهد، در زمين طغيان و ستم مىكنند.(19)
گاهى ثروت بى حساب و رفاه، يك مجازات الهى است که شخص با غرق شدن در نعمتها از ياد خدا غافل شده و خود را از ايمان و اعمال صالح محروم ميکند و بر گناهان خود ميافزايد. چنين شخصي مجازات خود را در جهان آخرت خواهد ديد. چنين چيزي در سنت امهال و استندراج بيان ميشود.
پس نه نعمت ظاهرى نشانه محبت الهى است و نه نقمت و بلا نشانه بىاعتنايى خدا به بنده است : « فَأَمَّا الْإِنسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ ، كَلَّا ... اما انسان هنگامي که پروردگارش او را براي آزمايش، اکرام کند و نعمت دهد مي گويد: پروردگارم مرا گرامي داشته است. اما هنگامي که براي امتحان روزيش را بر او تنگ ميگيرد مي گويد: پروردگارم مرا خوار کرده است؛ هرگز ...».(20) خداوند پس از بيان اين فکر، آن را مردود اعلام ميکند.
نگاه خود را به زندگى در اين جهان نبايد محدود كنيم. اين بخش از زندگى را بايد در پيوست با بخش عظيمتر از زندگى و حيات جاودانه و عالم برتر و حقيقىتر نگاه كنيم. اگر نگاه ما به زندگى محدود به دنيا بود، اشكال از تفاوتها در دنيا به جا بود، در حالى كه هر چيزى در دنيا، آزمايشى براى انسان است كه در عالم ديگر نتيجه آن را خواهيم ديد . همان گونه كه خداوند فرموده است: خداوند زندگى و مرگ را آفريد تا شما را بيازمايد كه كدامين بهترين در عمل خواهيد بود.(21) نعمت و تنگدستي هر دو آزمايش الهي است که آزمون نعمت بسيار سختتر است .محاسبه آن مشکلتر و جهان ابدي قيامت و لذتها و نعمتها و حتي عذابهاي آن را با جهان محدود دنيا نميتوان مقايسه کرد.
پينوشتها:
1. کليات ديوان شهريار، ج 5، ص 331.
2. هود (11) آيه 6.
3. بحارالانوار، ج 77.
4. نهج البلاغه، حکمت 431.
5. ميزان الحکمه، ج 2، ص 1073.
6. همان، ج 3، ص 2116 "ما يزيد في العمر".
7. وسائل الشيعه، شيخ حر عاملي، ج 6، ص 112، مؤسسه آل البيت، قم.
8. همان، ص 150.
9. مصباح الکفعمي، عاملي کفعمي، ص 444، انتشارات رضي، قم.
10. مستدرک الوسائل، محدث نوري، ج 4، ص 354، مؤسسه آل البيت، قم.
11. اعلام الدين، ديلمي، ص 377، مؤسسه آل البيت، قم.
12. الکافي، ج 2 ،ص551.
13. بحارالانوار، ج92، ص 301.
14. استاد مطهرى، بيست گفتار، ص 109.
15. زخرف (43) آيه 31.
16. تفسير نمونه ، ج 3، ص 366.
17. انعام (6) آيه 165.
18. بقره (2) آيه 216.
19. شورى (42) آيه 27.
20.فجر (89) آيه 15-17
21. ملك (67) آيه 2.