پرسش وپاسخ
۱۳۸۹/۰۵/۲۷ ۰۳:۴۶ شناسه مطلب: 16827
سلام.می خواستم بدونم اگر ورزشکاری وجود داشته باشه که روزه گرفتن باعث بشه بدنش افت کنه (ورزش بدنسازی) و تا الان هم از نظر مالی و زمانی هزینه ی زیادی برای مسابقاتش کرده باشد و مسابقات دقیقا" بعد از ماه رمضان باشد ( یعنی فرصتی برای جبران وجود نداشته باشد) می تواند روزه نگیرد؟!
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
نمي تواند روزه را بخورد، ولي مي تواند هر روز بعد از اذان صبح (تا قبل از اذان ظهر وقت دارد اين کار را بکند)پيش از آن که چيزي بخورد، به اندازه مسافت شرعي حداقل بيست ودو کيلو متر ونصف کيلو متر از وطن خود بر ود ودر آن جا چيزي بخورد وبه همان مقدار بر گردد. بعد مي تواند آن روز را روزه نگيرد .اگر بخواهد روزه نگيرد، با يد هر روز همين عمل را انجام دهد وبعد ازماه رمضان يک سال فرصت دارد که به مرور زمان روزه ها ئي را که نگرفته ،قضا نمايد. (1)
پي نوشت:
1 . آيت الله مکارم ، توضيح المسائل،م 1441.
۱۳۸۹/۰۵/۲۷ ۰۳:۰۰ شناسه مطلب: 16826
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
خواب ديدن مقاربت جنسي موجب غسل نمي شود، مگر آن كه بر اثر اين خواب از انسان مني خارج شود.
در خواب هم ممکن است خانم محتلم شود ، ولي تا يقين به خروج مني نداشته باشد ،غسل لازم نيست.
نشانه هاي مني در خانم ها:
خانم ها( در غير از آميزش با شوهر)، فقط اگر به حدي تحريک شوند که به حالت رعشه جنسي و ارگاسم برسند ( اوج شهوت و لذت ) و در اين حالت مايعي از آن ها خارج شود که با ساير ترشحات فرق دارد ،جنب مي شوند و بايد غسل کنند. در غير اين حالت آنچه خارج مي شود، پاک است و نيازي به غسل ندارد.
اگر در اوج شهوت نباشد و مايع خارج شود ،پاک است يا به اوج شهوت برسد و مايع خارج نشود ، باز جنب نميشود . اگر شک کند که به اوج شهوت رسيده و مايع خارج شود ، حکم جنابت را ندارد و غسل لازم نيست.
۱۳۸۹/۰۵/۲۷ ۰۲:۴۱ شناسه مطلب: 16825
با سلام. با تشکر از زحمات ارزشمندتان. یک سوال داشتم.به مدت یک سال من و نامزدم با اجازه ی بدرم محرم شدیم.بس از به بایان رسیدن مدت صیغه به دلیل مساعد نبودن شرایط مالی نامزدم بدرم اجازه ی تمدید را نداد.البته اجازه دادن که نامزدم هر هفته به منزل ما بیاید. من و نامزدم نگران درگیر شدن به گناه هستیم به عنوان مثال ناخود آگاه دستان هم را میگیریم و یا کنار هم می نشینیم و ... . سوال من اینجاست آیا می شود خودمان صیغه ی موقت بخوانیم؟ مقلد من آیت الله مکارم شیرازی است. بی صبرانه منتظر پاسختان هستم.
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
در مورد پرسش ، اجازه پدرشرط نيست 0(1 ) ولي اگر خودتان مي خواهيد صيغه عقد را بخوانيد، بايد دقيقا شرائط آن را که در رسا له ذکر شده ،فرا گيريد و مطابق آن بخوانيد . البته سعي کنيد با موافقت پدر باشد.
پي نوشت:
1 . آيت الله مکارم ،توضيح المسائل ،م 2037.
۱۳۸۹/۰۵/۲۷ ۰۲:۱۸ شناسه مطلب: 16824
می خواستم معرفت و شناخت کاملی از مفهوم قرآن داشته باشم بهتره چه کتابهایی رو بخونم؟
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
1. با قرآن آشنا شو و آن را تلاوت کن . سعي کن عربي را حداقل تا حدي فرا بگيري که ترجمه آيات را متوجه شوي.
2. هر روز يک يا دو حزب را بخوان و در معناهاي آن دقت کن.
3. به دستور هاي قرآن عمل کن و از قرآن و خدا بخواه به تو نورانيت و فهم قرآن عطا نمايد.
4. با تفسير هاي قابل فهم براي عموم مثل تفسير نور از آقاي قرائتي يا تفسير نمونه از آقاي مکارم شيرازي و تفسير هاي آقاي مطهري و...دمساز شو.
اگر اين گام ها را برداري ، گام هاي بعدي روشن خواهد شد.
۱۳۸۹/۰۵/۲۷ ۰۲:۰۵ شناسه مطلب: 16823
می خواستم معرفت و شناخت کاملی از قرآن داشته باشم بهتره چه کتابهایی رو بخونم؟
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
1. با قرآن آشنا شو و آن را تلاوت کن . سعي کن عربي را حداقل تا حدي فرا بگيري که ترجمه آيات را متوجه شوي.
2. هر روز يک يا دو حزب را بخوان و در معناهاي آن دقت کن.
3. به دستور هاي قرآن عمل کن و از قرآن و خدا بخواه به تو نورانيت و فهم قرآن عطا نمايد.
4. با تفسير هاي قابل فهم براي عموم مثل تفسير نور از آقاي قرائتي يا تفسير نمونه از آقاي مکارم شيرازي و تفسير هاي آقاي مطهري و...دمساز شو.
اگر اين گام ها را برداري ، گام هاي بعدي روشن خواهد شد.
۱۳۸۹/۰۵/۲۷ ۰۱:۲۱ شناسه مطلب: 16822
سائل الشیعه ج12 ص 231 - 256 باب جواز الكذب في الإصلاح دون الصدق في الفساد [ 16229 ] 1 ـ محمد بن علي بن الحسين بإسناده عن حماد بن عمرو وأنس بن محمد ، عن أبيه جميعا ، عن جعفر بن محمد ، عن آبائه ـ في وصية النبي ( صلى الله عليه وآله وسلم ) لعلي ( عليه السلام ) ـ قال : يا علي ، إن الله أحب الكذب في الصلاح ، وأبغض الصدق في الفساد ـ إلى أن قال : ـ يا علي ، ثلاث يحسن فيهن الكذب : المكيدة في الحرب ، وعدتك زوجتك ، والإصلاح بين الناس . [ 16230 ] 2 ـ وفي ( الخصال ) عن أبيه ، عن سعد ، عن أحمد بن الحسين بن سعيد ، عن أبي الحسين بن الحضرمي ، عن موسى بن القاسم ، عن جميل بن دراج ، عن محمد بن سعيد ، عن المحاربي ، عن جعفر بن محمد ، عن آبائه ، عن النبي ( صلى الله عليه وآله وسلم ) قال : ثلاثة يحسن فيهن الكذب : المكيدة في الحرب ، وعدتك زوجتك ، والإصلاح بين الناس ، وثلاثة يقبح فيهن الصدق : النميمة ، وإخبارك الرجل عن أهله بما يكرهه ، وتكذيبك الرجل عن الخبر ، قال : وثلاثة مجالستهم تميت القلب : مجالسة الأنذال ، والحديث مع النساء ، ومجالسة الأغنياء . [ 16231 ] 3 ـ محمد بن يعقوب ، عن عدة من أصحابنا ، عن أحمد بن محمد بن خالد ، عن أبيه ، عن عبدالله بن المغيرة ، عن معاوية بن عمار ، آیا واقعا دروغ در چنین مواقعی جایز است و در مورد صحت و سقم سند حدیث هم توضیح بفرمایید. باتشکر.
پاسخ:
2احاديث به اين مضمون متعدد است . در کتب معتبر حديث آمده و فقيهان بدان استناد کرده و فتوا داده اند که نشانه معتبر بودن اين احاديث مي باشد. چند مورد از اين احاديث در کتاب کافي آمده که علامه مجلسي بعضي را مجهول و يکي را مرسل شمرده ، دو حديث را صحيح و "حسن کالصحيح" معرفي کرده(1) وقتي يک ويا چند حديث صحيح باشد، بقيه هم گر چه ضعيف باشند ، به اعتبار آن حديث هاي صحيح جبران ضعف سند شده و پشتوانه مي گردند.
مضمون اين احاديث هم دستورهاي معقول و پسنديده اي است که هيچ عاقلي آن ها را محکوم نمي کند. در اين احاديث دروغ در سه جا جايز بلکه پسنديده شمرده شده است :
1. در جنگ که دشمن براي ضربه زدن به مسلمانان و جامعه اسلامي هجوم آورده و مسلمانان براي مقابله قيام کرده اند، در اين جا اطلاعات غلط دادن به دشمن و با دروغ و مکر و حيله دشمن را منحرف کردن و به زمين زدن، جايز است . اين در عرف عموم مردم دنيا جا افتاده و ضرب المثل شده که: جنگ ميدان خدعه و نيرنگ است.
دو نفر که براي کشتن هم رو در رو ايستاده اند، به هر طريق سعي در پيروزي دارند . اسلام جنگ ابتدايي و هجومي را عليه کسي اجازه نمي دهد . در ميدان فردي و جمعي فقط دفاع را جايز مي شمارد . بنا بر اين اجازه نمي دهد بدون دليل قانع و جايز کننده بر فرد يا جمعي هجوم برند، ولي اگر جايي مورد هجوم دشمن واقع شدند، به آنان اجازه داده براي غلبه بر دشمن مکر و کيد و حيله کنند و دادن اطلاعات غلط يکي از موارد است.
2.سخن چيني از کارهايي است که باعث ايجاد و شعله ور شدن کينه ها مي گردد . افراد و گروه ها را به هم بدبين و باعث ايجاد شقاق و تفرقه مي شود. طبيعي است که افراد در اثر غفلت و بي توجهي يا لغزش، پشت سر برادر و خواهر مؤمن خود گاهي سخن ناروايي مي گويند به خصوص اگر بين آن ها دلخوري باشد. حالا اگر کسي سخن ناخوشايند که فرد در غياب برادر يا خواهر مؤمنش زده ، به فرد غايب برساند، دشمني را بين آنان ايجاد يا شعله ور مي سازد اما اگر نقل نکند يا به دروغ سخنان خوبي از فرد به فرد غايب و از او به اين منتقل کند، گر چه دروغ گفته، ولي باعث شده که بين دو برادر ديني رفع کدورت شده يا دوستي آن ها عميق تر و وثيق تر گردد . افشا شدن دروغ ها ، نه تنها باعث ناراحتي آن ها نمي شود بلکه دروغگو را به خاطر دروغ هاي فايده بخشش تمجيد مي کنند و از او متشکر هم خواهند بود.
3.وعده دروغ، كار خوب و پسنديدهاى نيست . در هيچ جا نمىتوان بدان توصيه كرد. كسى كه قصد انجام كارى را ندارد و انجام آن را صحيح يا مشروع يا در توان خود نمىبيند، نبايد ابتدائا و به دروغ وعده انجام آن را بدهد، در حالى كه همان لحظه انجام آن را صحيح يا ممكن ندانسته ، اصلاً در ذهنش در صدد انجام آن نمىباشد؛ ولى يك نوع وعده دادن است که گرچه راست نيست ، ولي براى تداوم زندگى، رفع كدورت و پيدايش علاقه به زندگى مؤثر است.
معمولاً افراد خانواده و به خصوص همسر تقاضاهاى فراوانى دارد كه بيش تر آن ها مشروع و به جا مىباشند. گاه هم خواستهاى به ذهنش خطور مىكند و برآورده شدن آن را مىطلبد و از اينكه همسرش بدان بىتوجه است، ناراحت مىگردد. هنگام اظهار اين درخواست ها، چند نوع برخورد از طرف شوهر ممكن است صورت پذيرد:
ا. وعده قطعى انجام آن را بدهد، در حالى كه اصلاً تصميمى بر انجام آن ندارد.
ب. وعده انجام آن را بدهد، مثلاً بگويد به خواست خدا اين كار را خواهم كرد، در حالى كه واقعاً و صد در صد مصمم بر انجام آن نيست، بلكه حتى انجام آن را به مصلحت نمىداند.
ج. اصلاً به تقاضاى همسرش توجه نكند و با سكوت از آن بگذرد.
د. با قاطعيت انجام خواسته همسرش را نفى كند.
برخورد نوع چهارم قطعاً سبب ناراحتى و آزرده خاطرى همسر مىگردد مگر اينكه خواسته وى خلاف شرع روشن يا خواسته غير ممكنى باشد و شوهر بتواند او را به صحيح نبودن خواستهاش قانع كند.
برخورد نوع سوم شايد به ناپسندى نوع چهارم نباشد، ولى قطعاً ناپسند است، زيرا به معناى بىتوجهى به همسر و تقاضاهاى اوست كه آزردگى خاطر وى را در پى خواهد داشت.
برخورد نوع اوّل، تعهد قطعى در پى مىآورد . با عمل نكردن به آن، مرد گرفتار خُلف وعده مىشود كه هم اخلاقاً ناپسند است و هم اثرات بدى بر روح و روان اعضاى خانواده و زن مىگذارد.
پي نوشت:
1.مراه العقول،ج9،ص146و 148.
۱۳۸۹/۰۵/۲۷ ۰۱:۰۶ شناسه مطلب: 16819
سلام یه جا یه بحثی با بچه ها کردیم در باب اینکه نگاه به نامحرم حرام همه جور ه و همینطور حرف و ... برای اینکه از نتیجه بحثمون مطمئن شم این سوالات رو لطفا جواب بدین: 1.نگاه به نامحرم همه جوره حرام ه و گناه؟ 2.حرف زدن با نا محرم چطور؟ این حرف زدن اگر غیرمستقیم نباشه..مثل چت چی؟ همچنین کامنت گذاشتن در وبلاگها؟و شوخی کردن تو اون محیطهای مجازی؟ کلا حدوحدودش رو اگه میشه با آیات و رواات بگین ممنون میشم و در آخر یکی از بچه ها گفت حالا فرضا من آلوده به اینها شدم...راهکار رهایی چیه؟ میشه راجع به اینم خوب توضیح بدین؟ ممنون
پرسش: نگاه و حرف با نامحرم شرح :
.نگاه به نامحرم همه جوره حرامه و گناه؟
پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
نگاه کردن به نامحرم اگر از روي لذت يا مايه فساد و گناه باشد، به هر قسمت بدن که باشد ،حرام است .اگر از روي لذت و.... نباشد، نگاه به صورت و دست ها تا مچ اشکال ندارد . (1 )
حرف زدن با نامحرم اگر موجب مفسده و تحريک جنسي وبه قصدلذت نباشد، اشکال ندارد . (2)
پي نوشت ها:
1 . تحرير الوسيله ،ج 2 ، ص 231 ،م 19 و 26.
2 . همان ، ص233 ،م29.
پرسش: 2.حرف زدن با نا محرم چطور؟ حرف زدن اگر غيرمستقيم نباشه..مثل چت چي؟ همچنين کامنت گذاشتن در وبلاگ ها؟ شوخي کردن تو محيط هاي مجازي؟
حالا فرضا من آلوده به اين ها شدم...راهکار رهايي چيه؟
پاسخ: 1. حرف زدن با نامحرم به مقداري که ضرورت باشد و مفسده نداشته باشد و با قصد لذت هم نباشد، اشکال ندارد ،ولي با قصد لذت حرام است.(1)
2- چت کردن با نامحرم نيز اگر به مقدار ضرورت باشد و تحريک کننده نباشد، اشکال ندارد.
چت کردن با جنس مخالف اشکال دارد، و غالبا پيامدهاي منفي به همراه دارد، مگر اينکه مقدمه ازدواج باشد يا ضرورت ديگري در بين باشد که د راين صورت به مقداري که جهت ازدواج لازم است، و به مقداري که ضرورت باشد و مفسده نداشته باشد ،اشکالي ندارد.(2)
3- شوخي کردن با نامحرم و هرکاري که سبب تحريک باشد و مفسده داشته باشد ،هر چند در محيط هاي مجازي باشد ،جايز نيست.
اگر قصد شهواني و مفسده دار نباشد و در شوخي سخنان تحريک کننده و شهواني هم نباشد، در حين ارتباطاتي که ضرورت دارد، اشکال ندارد.(3)
قرآن کريم محدوده روابط با نامحرم را به صورت کلي در امور زير بيان مي کند.
1- زن ها در برابر نامحرم بايد حجاب کامل را رعايت کنند و از بدحجابي هم خودداري نمايند:
وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُيُوبِهِنَّ و(يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ...؛
بگو: جلباب ها [روسرىهاى بلند] خود را بر خويش فرو افكنند. اين كار براى اين كه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند ،بهتر است».
هدف اين است كه زنان مسلمان هم کاملا بدن خود را بپوشانند و هم در پوشيدن حجاب سهلانگار و بىاعتنا نباشند ،مثل بعضى از زنان بىبند و بار كه در عين داشتن حجاب ، چنان بىپروا و لاابالى هستند كه غالبا قسمت هايى از بدن هاى آنان نمايان است . همين وضع توجه افراد هرزه را به آن ها جلب مىكند.
2- از نگاه به نامحرم خانم ها نيز خودداري کنند ،يعني همان طوري که براي مردها نگاه به زنان نامحرم حرام است، براي خانم ها نيز حرام است:
وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ.
3- عفت و حيا را حفظ کنند: وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ.
4- زينت ها را از نامحرم بپوشانند: وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ . (وَ قَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى). اندام و وسائل زينت خود را در معرض تماشاى ديگران قرار ندهيد.
5 - در هنگام صحبت کردن با نامحرم بايد به گونه تحريک کننده و مفسده دار صحبت نکند :فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ؛پس به گونهاى هوسانگيز سخن نگوييد كه بيماردلان در شما طمع كنند».
6 - هنگام راه رفتن آرام و با وقار و متنانت راه بروند. از راه رفتن تحريک کننده خود داري کنند:
وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ؛
هنگام راه رفتن پاهاى خود را به زمين نزنند تا زينت پنهاني شان دانسته شود ( صداى خلخال كه بر پا دارند به گوش رسد). يعني از هر نوع راه رفتن تحريک کننده که سبب جلب توجه نامحرم شود خود داري کنند.(4)
روايات در تفسير اين آيات و در بيان جزئيات ارتباط زياد است . روايات نيز آيات قرآن کريم ، جزئيات ارتباطات را بيان نموده ، مراجع با استفاده از آيات و روايات فتوي داده اند. نتيجه آن است که ارتباطات غير ضروري و تحريک کننده و مفسده دار با نامحرم حرام مي شود.
5- اگر کسي آلوده به گناه ارتباط با نامحرم شده باشد ،بايد توبه کند . شرط توبه آن است که اول از ارتباط خود پشيمان باشد . بعد ارتباط خود را با نامحرم قطع کند. بعد از آن در برابر خداوند هم توبه و استغفار کند. از خداوند بخواهد او را ببخشد .سعي کند با حفظ حجاب و انجام کارهاي خير و انجام واجبات و ترک گناهان ، گذشته خود را جبران کند.
پي نوشت ها:
1.آيت الله مکارم، استفتائات جديد، ج2،سؤال 1387.
2. آيت الله مکارم شيرازي، بخشي از مسائل کثير الابتلاء، مسئله 89.
3.سؤال از دفتر رهبري.
4. نور(24) آيات 32 و 33 و احزاب(33) آيه 23.
۱۳۸۹/۰۵/۲۷ ۰۰:۵۱ شناسه مطلب: 16818
به نام خدا با سلام اخيراً مقاله اي را از سيد جعفر مرتضي عاملي خواندم كه محي الدين را فردي سني مذهب و متعصب معرفي كرده بودند . اسنادشان هم تمام از فصوص و فتوحات بود حال آن كه در برنامه هاي مختلف صدا و سيما و از بسياري از اساتيد راجع به شيعه بودن ابن عربي شنيده بودم . لطفا در اين مورد راهنمايي كنيد .
با سلام و قدرداني از ارتباط تان با اين مرکز
اظهار نظر درباره شيعه و سني بودن شخصيت هاي جهاني که عقايد آنان ابهام دارد، مشکل مي باشد. نمي توان قاطعانه گفت که فلان شخصيت سني است يا شيعه. محي الدين عربي نيز از جمله شخصيتهايي است که شيعه و سني بودن او ابهام دارد. از اين رو نمي توان گفت که وي شيعه است يا سني. مبهم بودن مذهب محي الدين موجب شده است که برخي او را سني و برخي ديگر وي را شيعه بدانند. برخي ديگر تنها به بيان ابعاد شخصيت ابن عربي پرداخته و درباره شيعه و سني بودن وي اظهار نظر ننمايند زيرا اينان باور دارند که شيعه و سني بودن ابن عربي در هاله ابهام مي باشد. حق نيز همين مبنا است که نميتوان ابن عربي را سني يا شيعه خواند. در اين جا به ديدگاه هاي مختلف درباره شيعه و سني بودن محي الدين عربي اشاره ميشود:
اسلام شناس و عرفان پژوه نامدار ژاپني پروفسور ايزوتسو مينويسد: ابن عربي، هيچ گاه به گونه رسمي به آيين تشيع درنيامد(1) .
علامه حسيني تهراني مينويسد: محييالدين عربي، بدون شک در ابتداي امر خود سني مذهب بوده، زيرا در حکومت سني و شهر سني و خاندان سني آيين، نشو و نما يافته. مدرسه و مکتبش، سني بوده و کتابخانه و کتابهايش، مملو از کتب عامه بوده، حتي يک جلد کتاب شيعه در تمام شهر، يافت نميشده است.(2)
دکتر مصطفي کامل الشيبي مينويسد: اگر با نظري ژرف بنگريم، خواهيم ديد که ابن عربي بسياري از مباني تفکر خود را از، شيعه گرفته است.(3)
يکي از محققان معاصر مينويسد:«فتوحات مکيه» از جهت اشتمال بر بعضي مبادي شيعه، قابل ملاحظه است . به قولي اگر يک عارف شيعه هم دربعضي از مباحث مذکور دراين کتاب عظيم ميخواست چيزي بنويسد، شايد با آنچه شيخ دراين زمينه نوشته است، تفاوتي نمييافت. (4)
علامه طباطبايي ميفرمايد: محيالدين بسيار به تشيع نزديک بود. اصولا در صدر اول و زمانهاي پيشين، مسأله تشيع صورت ديگري داشت، و غالباً بزرگان از علما و عرفا در حقيقت شيعه بودهاند ،ولي ناچار از نقط نظر ضرورت تقيه ميکردند.(4)
آيتالله جوادي آملي مينويسد: داوريهاي گوناگون در پيرامون ابنعربي از صاحبان مذاهب فراوان است. مکتب ابنعربي نشان ميدهد که مکتب عرفاني وي بر مبناي اهل تسنن مطرح نشده، بلکه بر مبناي دقيق اماميه پايهگذاري شده است.(5
اين مرکز گرچه مقاله مرحوم سيد جعفر مرتضي را در اختيار نداشت، اما مي توان گفت که نظر ايشان درباره سني بودن محي الدين عربي ملاک نيست. وي مانند ساير محققان نظر خود را اعلام کرده است. در مقابل برخي از محققان نيز محي الدين را شيعه ميدانند. همين طور برنامههاي صدا و سيما مبني بر اين که ابن عربي را شيعه دانسته است، نمي توان معيار باشد که محي الدين حتما شيعه است، زيرا تهيه کنندگان و نويسندگان آن رسانه نيز نظر خودشان را اعلام کرده اند. آنان نيز مانند ساير محققان محقق مي باشند. در مجموع جهت راهنمايي شما مي توان گفت: شيعه و سني بودن محي الدين عربي معلوم نيست.
پي نوشتها:
.1 زندگي و انديشه ابن عربي، توسي هيکوايزوتسو، ترجمه دکتر همايون همتي، کيهان فرهنگي، فروردين 72.
2 .روح مجرد، ص 333 با تلخيص
3.الصلة بين التصوف و التشيع، دکتر مصطفي کامل الشيبي، ص 376 نقل از کتاب المسائل، مقدمه دکتر سيد محمد دامادي، ص 31؛ دنباله جست و جو در تصوف ايران، ص 119 و 120 به نقل از کربن.
4 .مهر تابان، يادنامه علامه طباطبايي، ص 263.
5 .آواي توحيد، آيتالله جوادي آملي، ص 82، با تلخيص.
۱۳۸۹/۰۵/۲۷ ۰۰:۲۱ شناسه مطلب: 16817
این کار باعث میشود چندین بار به دستشویی باز گردم و عمل استبراء را انجام دهم زیرا احساس می کنم که هنوز مقداری بول در آلتم باقی مانده و این کار باعث دغدغه فکری من شده حال سوال من این است که آیا این آب نجس است یا پاک ؟ آیا با لباسی که با این آب برخورد داشته میشود نماز خواند؟
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
اگر استبرا مي کني و بعد از استبر آبي مي آيد که شک داري از مايع هاي پاک است يا ادرار ،آن آب پاک است.
اگر يقين داري که ادرار است، نجس است .





