عقد

پرسش:

متن صیغه موقت وشرایط آن را می خواستم بدانم؟

پاسخ:
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما در این ماه عزیز؛ و تشکر به خاطر ارتباطتان با این مرکز؛
اگر خود زن و مرد بخواهند صيغه عقد غير دائم را بخوانند، بعد از آن كه مدّت و مهر را معيّن كردند، زن بگويد:
«زَوَّجْتُكَ نَفْسِي فِى الْمُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلَى الْمَهْرِ الْمَعْلُومِ» ( خودم را به همسرى تو در مدّت معيّن با مهر معيّن درآوردم) مرد نيز بگويد: «قَبِلْتُ» (قبول كردم) عقد صحيح است
اگر زن مرد را وکیل بگیرد که از طرف او ایجاب را در عقد بخواند: مرد باید اول وکالتا از طرف زن بگوید: زَوَّجْتُ مُوَكِّلَتِى (فلانا) لِنَفْسى فِى المُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلَى الْمَهْرِ الْمَعلُوم،(به جای کلمه فلانا اسم زن را بگوید) یعنی وکیل گيرنده خود را برای خودم با مهر معلوم به ازدواج و همسری موقت در آوردم ، بعد بلافاصله از طرف خود بگوید: قَبِلْتُ التَّزوِیجَ لِنَفْسى فِى المُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلَى الْمَهْرِ الْمَعلُوم، یا بگوید قَبِلْتُ لِنَفْسى هكَذَا ؛ قبول کردم ".
می‌تواند اول از جانب زن وکالتا بگوئید: مَتَّعْتُ مُوَكِّلَتِى (فلانا) لِنَفْسى فِى المُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلَى الْمَهْرِ الْمَعلُوم، بعد بلافاصله از طرف خود بگوئید «قَبِلْتُ لِنَفْسى هكَذَا» یعنی ازدواج موقت را با مهر و مدت معین قبول کردم.
شرایط خواندن عقد
خواندن عقد چه دائم، چه موقت شرایطی دارد:
1- احتياط آن است كه صيغه آن به عربى صحيح خوانده شود، ولى در صورتى كه مرد و زن نتوانند صيغه را به عربى بخوانند، مى‏توانند به زبان خود بخوانند . گرفتن وكيل براى خواندن صيغه به زبان عربى واجب نيست، ولى بايد لفظى بگويند كه معنى صيغه عربى را بفهماند.
2- كسى‏كه صيغه را مى‏خواند، بايد قصد انشا داشته‏ باشد ،يعنى قصدشان اين باشد كه با گفتن اين الفاظ همسرى در ميان آن دو برقرار گردد. زن خود را همسر مرد قرار دهد و مرد اين معنى را قبول كند. وكيل نيز بايد چنين قصدى را داشته باشد.
3- كسى كه صيغه عقد را مى‏خواند، بايد عاقل و احتياطاً بالغ باشد ،هر چند از طرف ديگرى وكيل باشد.
4- ولى يا وكيل در اجراى صيغه عقد بايد زن و شوهر را معيّن كند، بنابراين اگر كسى چند دختر دارد ،نمى‏تواند به مردى بگويد: «زَوَّجْتُكَ احْدى‏ بَناتي» (يكى از دخترانم را به همسرى تو درآوردم).
5- زن و مرد بايد از روى اختيار به ازدواج راضى باشند. اگر يكى از آن دو ظاهراً با كراهت اجازه مى‏دهد، امّا مى‏دانيم قلباً راضى است عقد صحيح است.
6- صيغه عقد بايد صحيح خوانده شود . اگر طورى غلط بخوانند كه معنى آن را عوض كند، عقد باطل ‏است، امّا اگر معنى عوض نشود، اشكالى ندارد.
كسى كه دستور زبان عربى را نمى‏داند ،ولى كلمات عقد را صحيح ادا مى‏كند و معنى آن را نيز مى‏داند، عقد او صحيح است.
7 -در عقد موقت باید مهریه و مدت تعیین شود. بدون تعیین مهریه و مدت عقد، عقد موقت صحیح نیست.
8- اگر دختر باکره باشد ، باید پدر دختر اجازه بدهد. (1)
پی نوشت:
1. آیت الله مکارم ، توضیح المسائل، مسئله 2031- 2033 ؛ 2037 و 2370.

چرا امام علی (علیه السلام) دخترشان را به عقد عمر درآوردند در صورتی که عمر خلافت را غصب کرده و باعث شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) نیز شده بود؟

پاسخ:
اهل سنت، نوعاً این مطلب را در کتاب های خود آورده اند؛ ولی علما و مورخان شیعه در این باره اختلاف نظر دارند.
شيخ مفيد، از بزرگان شيعه و از مورخان و فقها و متکلمان برجسته، اين ازدواج را نمي‌پذيرد. وی معتقد است که اين گزارش توسط زبير بن بکار (1) نقل شده که مورد وثوق نيست. افزون بر اين، او از دشمنان علي(ع) به شمار مي‌آيد. در مطالبي که به بني هاشم نسبت مي‌دهد، قابل اعتماد نيست. متن روايت به صورت‌هاي مختلف و گاهي متضاد نقل شده که به آن اشاره مي‌شود:
1. علي (ع) متولي عقد ازدواج بود.
2. عباس، عموي علي، متولي ازدواج شد.
3. بعد از اين که بني هاشم مورد تهديد قرار گرفتند، اين ازدواج انجام شد.
4. اين ازدواج از روي اختيار و بدون تهديد انجام شد.
5. فرزندي به نام زيد، از اين وصلت به وجود آمد.
6. زيد، زنده ماند و صاحب نسل شد.
7. زيد و مادرش (ام‌کلثوم) در زمان عمر کشته شدند؛ به گونه‌اي که معلوم نشد کدام يک زودتر درگذشتند.
8. ام کلثوم بعد از عمر، زنده بود.
9. عمر، مهريه او را چهل هزار درهم قرار داد.
10. عمر، مهريه را چهار هزار درهم قرار داد.
11. عمر، مهريه را پانصد درهم معيّن کرد.
مرحوم شيخ مفيد چنين نتيجه‌گيري مي‌کند که وجود اين همه اختلاف، موجب بطلان گزارش مي‌گردد.
وي مي‌فرمايد: اگر اين روايت صحيح باشد (و چنين ازدواجي محقق گرديده باشد)، باز با مذهب شيعه منافاتي ندارد. (2)
سيد مرتضى، شاگرد برجسته شيخ مفيد معتقد است اين ازدواج از روي اختيار نبود. سپس وي رواياتي را که دلالت بر اضطرار دارد، يادآور مي‌شود و در پايان مي‌فرمايد: حليت و حرمت هر کاري بستگي دارد به اين که دليلي از دين و شريعت بر آن وجود داشته باشد. کار امير مؤمنان، از نظر ما حجت و دليل شرعي است. (3)
از مطالب مرحوم سيد مرتضى استفاده مي‌شود که وي وقوع اين ازدواج را پذيرفته، ولي دليل آن را اضطرار و تهديدهايي مي‌داند که متوجه بني‌هاشم شده بود.
علامه مجلسي بر اين عقيده است که انکار اين واقعه از سوي شيخ مفيد، شگفت‌انگيز است. مجلسي بر اين باور است که شايد منظور شيخ مفيد اين بوده که اين موضوع از طريق اهل سنت قابل اثبات نيست؛ (4) چون رواياتي که از طريق آنان وارد شده، بسيار متفاوت و متضاد است! آن گاه مرحوم مجلسي مي‌گويد: بهترين و اساسي‌ترين پاسخ به اين پرسش آن است که گفته شود اين کار به جهت تقيه و اضطرار انجام شد!
سپس مي‌فرمايد: دور از ذهن نيست که چنين بوده، چون خيلي از کارهاي حرام، در حال ضرورت و ناچاري، حکم آن تغيير مي‌کند و گاهي مبدّل به وجوب مي‌شود. (5)
دکتر سيد جعفر شهيدي، نويسنده و پژوهشگر معاصر، مي‌نويسد: ام‌کلثوم دومين دختر علي (ع) که مادرش حضرت زهرا(س) بود، در سال هشتم هجري متولد شد. در سال هفدهم با عمر ازدواج کرد. چون عمر کشته شد، با عون فرزند جعفر و پس از مرگ او با برادرش محمد بن جعفر بن ابي طالب ازدواج کرد.
ام‌کلثوم از عمر پسري به نام زيد آورد.(6)
نويسنده اعيان الشيعه، سيد محسن امين، بر اين باور است که حضرت علي (ع) دو دختر به نام ام کلثوم داشته است. مادر يکي از آنان، حضرت فاطمه(س) و مادر دومي، زن ديگري بود. آن که با عمر ازدواج کرد، مادرش فاطمه (س) نبود و پيش از واقعه کربلا، در مدينه درگذشت.
آن ام‌کلثوم که در کربلا حضور داشت و در کوفه خطبه خواند، مادرش حضرت زهرا (س) مي‌باشد. (7)
آقاي سامي الغريري که الفصول المهمه ابن صباغ مالکي را تحقيق کرده، بر اين عقيده است که ام کلثوم همسر عمر، دختر خليفه اوّل (ابو بکر) بود که قلم به دستان مزدور چنين وانمود کردند که دختر علي (ع) است. (8)
در فروع کافي، بحث طلاق، در مورد عِدّه زني که شوهرش از دنيا رفته، دو روايت - يکي توسط معاويه ابن عمار(9) و ديگري توسط سليمان بن خالد (10) - از امام صادق (ع) نقل شده که محتواي هر دو اين است: چون عمر درگذشت، حضرت علي(ع) نزد ام‌کلثوم رفت و او را به خانه خود برد.
از اين دو روايت استفاده مي‌شود که ام‌کلثوم، دختر علي (ع) بود؛ اما اين که مادرش چه کسي بود، در روايت به آن اشاره نشده است.
مرحوم مجلسي روايت اوّل را موثق و روايت دوم را صحيح مي‌شمارد.
با اين ديدگاه‌هاي بسيار متفاوت و اين که برخي در گذشت ام کلثوم را پيش از شهادت امام مجتبي (ع) ذکر کرده اند، اظهار نظر قطعي در اين باره بسيار مشکل است؛ ولي مسلّم است اگر اين ازدواج انجام شده باشد، با ميل و رغبت انجام نگرفته است. اما در خصوص این که چه ضرورت‌هايي مي‌توانست آن را توجيه نمايد، با قاطعيت نمي‌توانيم اظهار نظر کنيم. ولي اگر اين کار انجام شده باشد، مصلحت مهمي در آن بوده که امام اين وصلت پذيرفته است؛ هرچند ما از آن آگاه نباشيم.
محدث قمی در این خصوص می نویسد: اصحاب معتقدند که امام(ع) بعد از دفاع بسیار و امتناع شدید و عذر خواستن به صورت های گوناگون، چون با تهدید عمر مواجه شد که بر ضد حضرت به تهمت دزدی شاهد اقامه کند و دستش را قطع خواهد کرد، به ناچار در ازدواج دخترش کار را به ابن عباس واگذار کرد و او وی را به عقد عمر در آورد. (11)

پي‌نوشت‌ها:
1. ابو عبدالله، زبير بن ابي بکر بن عبدالله بن مصعب، در زمان معتصم عباسي از سوي وي عهده‌دار قضاوت در مکه بود. در سال 256 درگذشت. (تاريخ بغداد، ج 8، ص 467).
2. مصنفات المفيد، ج 7 (المسائل السرويه)، ص 86 ـ 90؛ محمدباقر مجلسي، مرآة العقول، ج 20، ص 43، تهران، دار الکتب الاسلاميه، 1366 چاپ اول.
3. مرآة العقول، ج 20، ص 44.
4. همان.
5. همان، ص 45.
6. دکتر سید جعفر شهیدی، زندگاني حضرت فاطمه(س)، ص 263 ـ 264.
7. سيد محسن امين، اعيان الشيعه، تحقيق سيد حسن امين، ج 2، ص 12، بيروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1418، چاپ پنجم.
8. علي بن محمد، ابن صباغ مالکي، الفصول المهمه في معرفة الأئمة، ج 1، پاورقي، ص 647، تحقيق سامي الغريري، انتشارات دار الحديث.
9. محمد بن یعقوب کلینی، فروع کافي، تحقيق: علي اکبر غفاري، ج 6، ص 115، ح 1، تهران، دار الکتب الاسلاميه، 1388، چاپ دوم.
10. همان، ح 2.
11. سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج 6، ص 385.

با عرض سلام،

1- آیا می توان فواحش اهل کتاب را (برای مثال مسیحی) را به مدت معین و مهر مشخص (مقدار پول توافقی بین طرفین) به عقد موقت در آورد؟

2- می توان عقد را به زبان انگلیسی جاری کرد؟

3- اجازه ی پدر دختر باید باشد؟ و اگر نباشد چه؟

4- با علم به اینکه آن زن ساعاتی قبل با شخص دیگری رابطه داشته است، آیا به عقد موقت در آوردن آن زن و داشتن رابطه ی جنسی با او اشکالی ندارد؟ (نظر به اینکه عده نگه داشته نشده است)

5- بعد از مدت معین شده آیا عقد به خودی خود باطل می شود ؟

با تشکر

پرسش1:
آیا می توان فواحش اهل کتاب را (برای مثال مسیحی) را به مدت معین و مهر مشخص (مقدار پول توافقی بین طرفین) به عقد موقت در آورد؟
پاسخ:
ازدواج با فاحشه، گرچه جايز است، ولي کراهت دارد. مستحب است از ازدواج با فاحشه خودداري شود (1). بايد هم عقد ازدواج موقت صحيح خوانده شود و هم مدت و مهريه معين گردد.

پي نوشت ها:
1. سؤال تلفني (7746666-0251) از دفتر آيت الله خامنه اي و رساله دانشجويي ، ص 227،پرسش354.
-------------------------------

پرسش 2:
مي توان عقد را به زبان انگليسي جاري کرد؟
پاسخ:
از شرايط عقد ازدواج آن است كه به عربى صحيح خوانده شود. اگر خود مرد و زن مي توانند، صيغه را به عربى صحيح بخوانند. اگر نمي توانند، چنانچه عقد را به فارسي يا با هر زبان ديگري بخوانند، بايد لفظى بگويند كه معناى زَوَّجْتُ و قَبِلْتُ را بفهماند.
اگر در عقد يک حرف اشتباه خوانده شود که معنا را عوض کند، عقد باطل مي شود. (1)

پي نوشت ها :
1. امام خميني، توضيح المسائل،مسئله2370؛
--------------------------------

پرسش 3:
اجازه پدر دختر بايد باشد؟ اگر نباشد چه؟
پاسخ:
در مورد اذن پدر دختر مسيحي، اگر دختر باکره نباشد، نياز به اذن پدر دختر نمي باشد. چنانچه باکره باشد، و در فرهنگ مسيحي ها اذن گرفتن از پدر متعارف و مرسوم باشد، بنابر احتياط واجب اذن پدر دختر گرفته شود. اگر در فرهنگ آن ها چنين معمول باشد. که دختران بدون اذن پدر ازدواج مي کنند، و در حقيقت پدران به صورت يک قانون کلي، به دختران اذن در امر ازدواج داده اند، اذن گرفتن از پدر دختر مسيحي لازم نيست.
----------------------------------

پرسش 4:
با علم به اينکه آن زن ساعاتي قبل با شخص ديگري رابطه داشته است، آيا به عقد موقت در آوردن آن زن و داشتن رابطه جنسي با او اشکالي ندارد؟ (نظر به اينکه عده نگه داشته نشده است)
پاسخ:
زنا عده ندارد.(1)

پي نوشت ها:
1. همان، مسئله 2400-2401 .
-----------------------

پرسش 5:
بعد از مدت معين شده آيا عقد به خودي خود باطل مي شود؟
پاسخ:
عقد بعد از تمام شدن مدت تعيين شده خود به خود باطل مي شود ولي مي توانند با تعيين مدت و مهر دوباره عقد بخوانند.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

 مخارج همسر در دوران عقد چگونه است؟آیا به عهده شوهراست یا به عهده خانواده عروس

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
اگر زن تمكين مى‏كند و حاضر است همراه شوهرش به خانه او برود و شوهر از بردن او امتناع مى‏كند و عذر مى‏آورد ، حق نفقه دارد و مى‏تواند مطالبه كند، اما اگر تمكين نمى‏كند و از رفتن به خانه شوهر عذر مى‏آورد و امتناع مى‏كند، حق نفقه ندارد.(1)
پي نوشت :
1. آيه الله فاضل ، استفتائات ، ج2 ، س1312 .

با سلام بنده با همسر خود 6 ماه پیش عقد کرده و ایشان پس از عقد به خارج از کشور رفته اند و هیچگونه تماسی با ایشان ندارم و پاسخگوی بنده نیستند. با توجه به عدم رابطه زناشویی بین ما، آیا این عقد همچنان معتبر است. آیا من میتوانم با کس دیگه ای صیغه بخوانم با تشکر مریم.م

پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
تا زماني كه از شوهر طلاق شرعي نگرفته باشي، ازدواج شما با هر شخص ديگري باطل و ارتباط زناشويي گناه است.
در صورتي عدم دسترسي يا عدم امكان دريافت طلاق مستقيم از شوهر، مي تواني با مراجعه به دادگاه از شوهرت طلاق بگيري . وقتي طلاق گرفتي و بعد از طلاق ، عده طلاق تمام شد، مي تواني با مرد ديگر ازداوج دائم يا موقت نمايي. غير از اين هيچ راهي براي ازدواج دائم يا موقت با مرد ديگر وجود ندارد.
زن شوهر دار اگر با مردي ازدواج کند، افزون بر آن که ارتباط شان نامشروع است و گرفتار مجازات مي شوند، براي هميشه به يکديگر حرام مي گردند. يعني زن بعد از طلاق از شوهرش هم نمي تواند با اين مرد ازدواج کند.(1)
پي نوشت:
1. توضيح المسائل مراجع، مسئله 2400.

اكر با زني كه مطلقه است در قبل از شروع اميزش در حالي كه هردو نيمه برهنه بوديم مدت و مهريه تعين كرده و صيغه موقت را مرد به زن بكويد و زن صيغه راجاري كند و مرد بلافاصله بكويد قبول؛ايا اين عقد صحيح است يا زنا است؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
در مورد پرسش اگر زن در عده نبوده وصيغه عقد با رعايت شرائطش خوانده باشيد ،عقد صحيح است و زنا به حساب نمي آيد. (1)
پي نوشت:
1 .آيت الله بهجت ،توضيح المسائل ، م1879.

باعرض سلام. 1-عقد صیغه موقت ودائم راذکرنمایید.باتوضیح کافی 2-اگرمرد ازطرف زن وکیل شود چطورباید صیغه بخواند 3-آیاتلفنی می شود؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
عقد ازدواج بر دو قسم است :دائم و غير دائم . عقد دائم آن است كه مدت زناشوئى در آن معين نشود.
عقد غير دائم يا موقت آن است كه مدت زناشوئى در آن معين شود، مثلا زن را به مدت يك ماه يا يك سال يا بيش تر عقد نمايند .اين نوع ازدواج را متعه و صيغه و موقت مى نامند .
در زناشوئى چه دائم وچه غير دائم، بايد صيغه خوانده شود. فقط راضى بودن زن ومرد كافى نيست . صيغه عقد را مي توانند خود زن ومرد بخوانند، يا ديگرى را وكيل مى كنند كه از طرف آنان بخواند .
شرائط عقد :
عقد ازدواج چند شرط دارد :
اول آن كه به احتياط واجب به عربى صحيح خوانده شود . اگر خود مرد و زن نتوانند صيغه را به عربي صحيح بخوانند ،مي توانند به غير عربي بخوانند ،ولي بايد لفظي بگويند که معني زوجت و قبلت را بفهماند.
دوم آن که مرد و زن يا وكيل آن ها كه صيغه را مى خوانند ،قصد انشا داشته باشند؛ يعنى اگر خود مرد و زن صيغه را مى خوانند، زن با گفتن ( زوجتك نفسى )قصدش اين باشد كه خود را زن او قرار دهد و مرد با گفتن ( قبلت التزويج ) زن بودن او را براى خود قبول نمايد.
سوم :كسى كه صيغه را مى خواند عاقل باشد، و بنابر احتياط واجب بالغ باشد .
چهارم :اگر وكيل زن و شوهر يا ولى آن ها صيغه را مى خوانند، در عقد، زن و شوهر را معين كند مثلا اسم آن ها را ببرد يا به آن ها اشاره نمايد .
پنجم :دخترى كه به حد بلوغ رسيده و رشيده است ،يعنى مصلحت خود را تشخيص مى دهد، اگر بخواهد شوهر كند، چنانچه باكره باشد، بنابراحتياط واجب بايد از پدر يا جد پدرى خود اجازه بگيرد .(1)
اگر خود زن و مرد بخواهند صيغه عقد غير دائم را بخوانند، بعد از آن كه مدّت و مهر را معيّن كردند، زن بگويد: «زَوَّجْتُكَ نَفْسىِ فِى الْمُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلَى الْمَهْرِ الْمَعْلُوم» يعني خودم را به همسر غير دائمي شما در آوردم به مدت و مهر معلوم بعد بدون فاصله مرد بگويد: «قَبِلْتُ»، يعني قبول کردم ، عقد موقت صحيح است. (2)
اگر زن مرد را وکيل بگيرد که از طرف او ايجاب را در عقد بخواند: مرد بايد اول وکالتا از طرف زن بگويد: «زَوَّجْتُ مُوَكِّلَتِى (فلانا) لِنَفْسى فِى المُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلَى الْمَهْرِ الْمَعلُوم،(به جاي کلمه فلانا اسم زن را بگويد) " يعني به ازدواج و همسري موقت در آوردم وکيل گيرنده خود را براي خودم با مهر معلوم، بعد بلا فاصله از طرف خود بگويد: قَبِلْتُ التَّزوِيجَ لِنَفْسى فِى المُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلَى الْمَهْرِ الْمَعلُوم، يا بگويد قَبِلْتُ لِنَفْسى هكَذَا " قبول کردم ".
مي‌تواند اول از جانب زن وکالتا بگوئيد: « مَتَّعْتُ مُوَكِّلَتِى (فلانا) لِنَفْسى فِى المُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلَى الْمَهْرِ الْمَعلُوم، " بعد بلا فاصله از طرف خود بگوئيد «قَبِلْتُ لِنَفْسى هكَذَا» " يعني ازدواج موقت را با مهر و مدت معين قبول کردم.
دستور خواندن عقد دائم‏
اگر صيغه عقد دائم را زن و مرد بخوانند ،بايد اوّل زن بگويد: زَوَّجْتُكَ نَفْسىِ عَلَى الصَّداقِ الْمَعْلُومِ؛ يعنى خود را زن تو نمودم به مهرى كه معين شده، پس از آن بدون فاصله مرد بگويد: «قَبِلْتُ التَّزْويجَ» يعنى قبول كردم ، عقد صحيح است .
اگر ديگرى را وكيل كنند كه از طرف آن ها صيغه عقد را بخواند چنانچه مثلًا اسم مرد «احمد» و اسم زن «فاطمه» باشد و وكيل زن بگويد: «زَوَّجْتُ مُوكّلَتِى فاطِمَةَ مُوَكّلَكَ احْمَدَ عَلَى الصَّداقِ الْمَعْلُوم »، پس بدون فاصله وكيل مرد بگويد: «قَبِلْتُ لِمُوَكّلى احْمَدَ عَلى الصَّداقِ » صحيح مى‏باشد. (3)
خواندن عقد از طريق تلفن نيز صحيح است ،در صورتي که شرايط ديگر فراهم باشد .
پي نوشت ها:
1. آيت الله وحيد ، توضيح المسائل ،مسئله2379
2. همان، مسئله 2378
3 . همان ،م 2377.

با سلام. با تشکر از زحمات ارزشمندتان. یک سوال داشتم.به مدت یک سال من و نامزدم با اجازه ی بدرم محرم شدیم.بس از به بایان رسیدن مدت صیغه به دلیل مساعد نبودن شرایط مالی نامزدم بدرم اجازه ی تمدید را نداد.البته اجازه دادن که نامزدم هر هفته به منزل ما بیاید. من و نامزدم نگران درگیر شدن به گناه هستیم به عنوان مثال ناخود آگاه دستان هم را میگیریم و یا کنار هم می نشینیم و ... . سوال من اینجاست آیا می شود خودمان صیغه ی موقت بخوانیم؟ مقلد من آیت الله مکارم شیرازی است. بی صبرانه منتظر پاسختان هستم.

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
در مورد پرسش ، اجازه پدرشرط نيست 0(1 ) ولي اگر خودتان مي خواهيد صيغه عقد را بخوانيد، بايد دقيقا شرائط آن را که در رسا له ذکر شده ،فرا گيريد و مطابق آن بخوانيد . البته سعي کنيد با موافقت پدر باشد.
پي نوشت:
1 . آيت الله مکارم ،توضيح المسائل ،م 2037.

اگر دختر بالغه رشيده كه مقلد 1-آيت الله مکارم 2-آيت الله خامنه ای است بدونه اذن پدر ازدواج كند آيا اين ازدواج باطل است يا صحيح است؟

پرسشگر گرامي با سلام سپاس از ارتباط تان با اين مرکز
بنا به فتواي آيت الله مکارم و آيت الله خامنه اي، بنا به احتياط واجب اذن و اجازه پدر شرط صحت عقد است. بنا براين اگر اذن و اجازه نباشد ،عقد باطل است . (1)
پي نوشت:
1 . استفتائات، آيت الله مكارم، ج 2، ص 318، س 913. وآيت الله خامنه اي ، مسايل مورد ابتلا، س50.

صفحه‌ها