پرسش وپاسخ

عطر زدن در ماه رمضان چگونه است ؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
عطر زدن و بوييدن عطر و ادوکلن براي روزه دار اشکال ندارد.
فقط بوييدن گل‌هاي خوشبو براي روزه‌دار کراهت دارد.(2) اين حكم براي زن و مرد هر دو مي باشد.
اما به طور كلي عطر زدن زن در بيرون از خانه كه موجب تحريك ديگران شود، جايز نيست.
پي‌نوشت‌:
1. توضيح المسائل مراجع، ج 1، ص 961، مسئله 1657.

باسلام من بخاطراضطراب بيش ازحدي كه دارم مزاحمتون شدم.من فردباحجابي هستم ويه 10 سالي ميشه كه به اين دليل درفاميل وحتي خانواده ي خودم انگشت نما شدم وبخاطرنگاههاي متعجب فاميل كه هنوز مرا بااين شخصيت نپذيرفته اند واقعا" مضطرب هستم تاجايي كه حتي وقتي به خيابان هم مي روم فكرمي كنم كه همه بخاطرحجابم جورديگري به من نگاه مي كنند ومراقبول ندارند(بااينكه ميدانم اين احساسم منطقي نيست ولي قانع نميشوم)الان واقعا احساس حقارت مي كنم وكاملا"اعتمادبه نفسم را ازدست داده ام.هركاري براي حل مشكلم كرده ام ازدعا كردن گرفته تا رفتن به نزد روانشناس.مشكل من اينه كه چون اين احساس در ناخودآگاهمه نميتونم باهرمنطقي خودم رو قانع كنم ازمنطق ديني گرفته تا منطق روانشناسي(گاهي مطالعات روانشناسي هم دارم). باوركنيد ديگه واقعا"كم آوردم.گاهي واقعا" آرزوي مرگ ميكنم.البته اينرو هم بگم كه باوجود مشكلاتي كه بخاطرحجابم برام پيش اومده بازهم رضايت خدارو به رضايت ديگران ترجيح ميدم.خواهش ميكنم شمارو به خدايي كه مي پرستيد قسم ميدم بگيد من چه كنم؟اميدوارم خدا براتون لطفتون رو جبران كنه.

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
به اين مسأله كه فكر مي‌كنم ديگران من را نگاه مي‌كنن ، به درستي اشاره داشته‌ايد كه خودتان عامل اصلي نگاه هستيد. در حقيقت، به ديگران نگاه مي كنيد تا ارزيابي كنيد كه آن ها به شما نگاه مي‌كنند يا نه و آن ها نيز تعجب مي كنند كه چرا اين خانم دارد به ما نگاه مي كند. و اين همان مي‌شود كه باعث برانگيختن يك رفتار در افراد مقابل خود شده ايد. درست مانند افرادي كه براي نخستين بار از عينك استفاده مي كنند. اين افراد هنگامي كه در خيابان راه مي‌روند، احساس مي‌كنند كه همه دارند به آن ها نگاه مي كنند ،در حالي كه خود اين افراد با نگاه شان ، ديگران را به سوي خود فرا مي‌خوانند وگرنه ديگران از كجا آگاه هستند كه او براي نخستين بار است كه از عينك استفاده كرده است؟
در ضمن فراموش نكنيد كه خيلي بده كه آدم زبان مادري خودش را رها كنه و به زباني گفتگو كنه كه براي خودش نيست. من يك روانشناس هستم و منظور شما را از اين كه فلان چيز در ناخودآگاهتون هست رو نمي فهمم. تا حالا هم سابقه نداره كه وقتي با مردم صحبت كنم، با اين ادبيات گفتگو كنم و اين مسايل رو مطرح كنم، چون در زندگي معمولي و عادي خودمان اصلاً به اين ها نيازي نداريم. اين مسايل يكي از بزرگ ترين موانعي است كه شما را از مشكلات رها نمي‌سازد. معمولي باشيد مثل همه مردم ديگر. از اين اصطلاحات فاصله بگيريد.
درمان و برطرف نمودن اضطراب يا هر اختلال ديگر به بحث و استدلال منطقي شما نياز نداره، بلكه بايد فنون ابراز وجود را فرا بگيريد . با مراجعه به روانشناس اضطراب را هم برطرف كني. غالب اين موارد مربوط به كمبود اعتماد به نفس باز مي گردد كه نبايد زياد نگران باشي؛ چون با انجام برخي تمرينات كه از سوي روانشناس دريافت خواهي نمود، برطرف خواهد شد. نكته مهم در اين ميان مراجعه به روانشناس است كه ضروري و انكار ناپذير است. بايد بپذيريم كه در ما موانعي وجود دارد كه اجازه نمي‌دهد ما به خودمان رسيدگي كنيم يا به اصطلاح خودمان را درمان كنيم . درمانگر است كه بر پايه تحصيلات خودش آن ها را مي شناسد.

با سلام. از پاسخگویی شما سپاسگزارم. از دعای خیرتان هم ممنونم. ولی این مطالب را در بسیاری از سایت ها و بسیاری از کتاب ها خوانده ام و کاملا آگاهم که خداوند طبق شرایط خاصی دعا را مستجاب می کند. ولی زمانی که خواب متبرکی دیده می شود و به توسل شما کاملا مرتبط است چه باید کرد. اگز خداوند نمی خواست دعایمان را مستجاب کند به عقیده ی من چرا باید خواب متبرک به ما نشان دهد؟ در حالی که ما تعبیر خواب هایمان را از روحانیون با کمالات قم نیز جویا شده ایم و آنها اعتقاد یر شقای مریظمان داشتند. اما هنوز اتفاقی رخ نداده است. این پریشانی من باعث شد تا در اینجا سوالات خود را بازگو کنم. سوالاتی که بی شمارند و جواب هایی که زیاد قانع کننده نیستند. با تشکر. اگر ممکن است تخصصی تر و عمیق تر جواب مرا بدهید. با تشکر

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و تشكر به خاطر ارتباط تان با اين مركز؛
در پاسخ قبل، ابعاد مختلف مسئله را بيان كرديم و براي تان توضيح داديم كه استجابت هميشه به معناي برآورده شدن خواسته يا حاجت نيست. دعايي مستجاب مي شود اما نحوه استجابت متفاوت با‌ آن چيزي است كه انسان تصور مي كند، يا انتظار دارد.
بنابراين ما نگفتيم كه دعاي تان مستجاب نيست، بلكه در مورد نوع استجابت توضيح داديم.ضمنآً در مورد خواب نيز اگر چه از علم تعبير برخودار نيستيم، اما مي دانيم نحوه تعبير خواب ها و حتي كساني كه تعبير مي كنند، مي تواند بسيار متفاوت باشد.ما خواب شما و تبرك خواب تان را زير سوال نبرديم، بلكه از انواع مختلف استجابت و از انواع تعبيرها سخن گفتيم.ضمن آنكه در همه مصايب و خواب ها و دعاها نبايد از آزمون الهي در حوادث غافل باشيد.
بر خلاف بسياري از ما انسان ها كه دعا را صرفاً‌ در نتيجه و استجابت آن جستجو مي كنيم، طبق سيره و تعاليم ائمه دين(ع) اصل دعا ارزشمند است و نتيجه و خواسته فرع بر آن است.
اصل دعا ارتباط بنده ضعيف با خداي بزرگ و با عظمت است . انسان با دعا( صرف نظر از خواسته و حاجت) به مقامي مي رسد كه تصور آن را نيز نمي تواند بكند، البته درجه خلوص نيت و... در درجه ارتقاي انسان تأثير بسزا دارد.
براي شفاي بيمارتان دعا مي کنيم . با اين حال خدا مصلحت ما را بهتر مي داند و بايد راضي به قضاي او باشيم .

سلام ما معتقدیم همه آدمها از نسل آدم وحوا هستن نه؟خب پس دراین صورت چرا بعضیا سفیدپوست بعضیا سرخ پوست و... هستن؟از این گذشته اگه فرض کنیم آدم و حوا اولین انسانهایی هستن که پا روی زمین گذاشتن خب هرچقدرهم تولید مثل کرده باشن همه ی بچه هاشون به هم محرم هستن کس دیگه ای هم که روی زمین نیست که بابچه های آدم و حواازدواج کنه خب پس نسل انسانها چطور تداوم پیدا کرده و به اینجا رسیده؟؟؟؟!!!

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباط تان با اين مركز
در نامه خود دو سوال را مطرح كرده ايد كه به تفكيك پاسخ آن تقديم مي شود:
1)مفسر حکيم علام طباطبايي در اين باره اظهار داشته است: چه بسا گفته مي شود که اختلاف رنگ پوست بدن انسان‌ها نشانه اين است که شايد همه بشر از يک مبدء (آدم و حوا) متولد نشده‌اند. اما اين تصور صحيح نيست، زيرا اختلاف خون‌ها و به دنبالش اختلاف رنگ‌ها هيچ دلالتي بر مدعاي ياد شده ندارد، به خصوص آن که ره آورد علمي امروز اساس خود را بر اين پايه نهاده که انواع کائنات در حال دگرگوني و تحولند .با چنين مبنايي چگونه اطمينان پيدا مي‌شود به اين که اختلاف خون‌ها و به دنبالش اختلاف رنگ‌ها مستند به دگرگوني در اين نوع نباشد؟
با اين که دانشمندان جزم و قطع دارند بر اين که تحول در بسياري از انواع جانداران واقع شده، علاوه بر اين دانشمندان امروز هيچ اعتنايي به اختلاف رنگ‌ها ندارند حتي بسياري تلاش دارند از طريق طيب جديد رنگ پوست بدن انسان را مثلا از سياه به سفيد تبديل کنند. (1)
طبق اين تحليل معلوم مي‌شود تفاوت رنگ‌ها هرگز نبايد موجب ترديد در اين حقيقت بشود که همه بشر موجود نسل‌شان به آدم و حوا برمي‌گردد. چه اين که در قرآن کريم به اين مسئله تصريح شده است. (2)
اکنون بسيارند کساني که از يک پدر و مادر به دنيا مي‌آيند، ولي از نظر رنگ صورت و قيافه و حتي رفتار و اخلاق کاملا متفاوت بلکه متضادند، بنابراين اختلاف رنگ‌ها هرگز دليل بر آن نيست که در مبدء نسل بشر غير از آدم و حوا کسي و يا کساني ديگر نيز نقش داشته‌اند.
پي نوشت:
1-2 .الميزان ، ج 4 ،ص23 2 -224
===========================================================
2)در مورد کيفيت ازدواج فرزندان آدم و حوا چند قول هست:
1-با توجه به علم ديرينه شناسي و با توجه به مکالمه فرشتگان با خدا، فهميده مي شود که قبل از حضرت آدم انسان هايي شبيه به حضرت آدم زندگي مي کرده اند . فرزندان آدم و حوا با افرادي از انسان نماهاي پيشين ازدواج کرده اند .
اين نظريه هيچ تاييدي از قرآن و روايات ندارد ،بلکه با ظاهر قرآن مخالف است . چون افرادي ازدواج خواهر و برادر را حرام ذاتي و فطري مي دانسته اند، براي فرار از محذور ازدواج خواهر و برادر بدان متوسل شده اند.
2-خداوند براي فرزندان آدم همسراني از حوريان يا جنيان فرستاد.
اين نظر گر چه در روايات مؤيداتي دارد ، ولي با ظاهر قرآن و اعتبار عقل مخالف است، زيرا حور و جنيان از جنس آدميان نيستند و نمي توانند از آدميان فرزند بزايند.(1)
3-فرزندان آدم خواهر و برادر با هم ازدواج کرده اند. خداوند مى‏فرمايد: «وبث منهما رجالاً كثيرا و نساءا ؛(2)
از آن دو (آدم و حوا) مردان و زنان فراوانى در روى زمين منتشر ساخت».
ظاهر آيه مى‏گويد كه نسل بشر فقط به وسيله اين دو تن به وجود آمده ، اگر غير از اين دو در بقاى نسل او دخالت داشتند، بايد مي فرمود: «وبث منهما و من غيرهما = به وسيله اين دو و غير آنان... ».
اما محذور ازدواج محارم هم پيش نمي آيد، زيرا اين حکم و حرمت شرعي و قراردادي است . تا ابلاغ نشده باشد ، ممنوع نيست . در آن زمان هنوز از جانب خدا اعلام نشده بود.
امام سجاد (ع) به مردي قريشى جريان ازدواج هابيل را با بلوزا خواهر همزاد (دوقلو) قابيل و ازدواج قابيل را با قليما خواهر همزاد هابيل شرح مى‏داد که گفت:آيا آنان خواهران خود را حامله کردند؟اين که عمل مجوسيان است؟
فرمود: اين مطلب را انكار مكن زيرا جواز اين در آن روز و حرمتش در امروز هر دو حکم خداست. مگر خدا همسر آدم را از جنس خودش نيافريد و بعد او را بر وي حلال نکرد؟ اگر مجوسيان در ازدواج محارم محکومند ،چون با وجود نهي و حرمت اين کار را مي کنند.(3)
بنابراين حرام و حلال يك اعتبار شرعي و ديني است؛ بنابراين اگر حكم خدا در يك شرايط خاص( مانند نبود هيچ انساني براي ازدواج جز خواهر) با توجه به ضرورت تغيير نمايد، حرمت نيز تغيير مي يابد، مانند حرمت خوردن گوشت مردار يا گوشت سك و خوك كه اگر شخص در حال مرگ باشد و مجبور به خوردن باشد، نه تنها حرام نيست، بلكه واجب مي شود.
علامه طباطبايى مى‏فرمايد: حكم ازدواج، يك حكم تشريعى و تابع مصالح و مفاسد است . حكم تكوينى نيست كه قابل تغيير نباشد. از اين‏رو ممكن است كه در ابتداى خلقت به خاطر ضرورت بقاى نسل در جامعه محدود آن روز كه فقط دو برادر و دو خواهر بودند، از جانب خدا حرام نگردد . بعد كه ضرورت برطرف شد، حكم حرمت بيايد. به جهت اين كه ادامه جواز ازدواج با توجه به گسترش نسل و ازدياد برادران و خواهران، موجب اشاعه فحشا و از بين رفتن غريزه عفت مي گردد.
افزون بر اين نمى‏توان گفت فطرت با اين ازدواج مخالف است، زيرا متمايل نبودن طبع ،نه از آن جهت است كه ذاتا از آن تنفر دارد ، بلكه به جهت آن است كه اين را موجب اشاعه فحشا و اعمال زشت و از بين رفتن غريزه عفت مى‏داند. شاهد بر اين مطلب (قبيح ذاتي نبودن اين عمل) اين كه، ازدواج خواهر و برادر براى مدتى طولانى در بين مجوس شايع بوده است.(4)
پي نوشت ها:
1.ترجمه الميزان،ج4،ص230.
2.نساء(4)آيه1.
3.ترجمه الميزان،ج4،ص232.
4.همان،ص229-230.

بسم الله الرحمن الرحیم.من دانشجوهستم وبرای من خیلی مهم که نظروتفسیر امام خمینی(ره) درمورداین ایه ازقران چیست؟(این سوال راپرسیدم برای اینکه هرچه میگردم پیدا نمیکنم)

پاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباط تان با اين مركز؛کلمه"الشجره الملعونه" در آيه 60 سوره اسرا آمده است.
اما منظور از آن چيست؟ بين مفسران اختلاف است. بعضي آن را درخت زقوم دانسته اند که در جهنم مي رويد(1). بعضي آن را شجره خبيثه ريا شمرده اند . در قرآن کلمه توحيد به شجره طيبه و کلمه شرک که مادر و اصل همه خباثت ها است، به شجره خبيثه تشبيه شده است.(2)
علامه طباطبايي با توجه به سياق آيات مي فرمايد: منظور از شجره ملعونه نسل و جمع به هم پيوسته اي است که در قرآن لعن شده ، باعث فتنه و گمراهي مي شوند .با توجه به اين که در قرآن مشرکان و اهل کتاب و منافقان لعن شده، مشرکان و اهل کتاب توان به فتنه انداختن مسلمانان را در زمان نزول آيات و بعد از آن نداشتند، منظور را شجره نفاق و منافقان دانسته است.(3)
در روايات هم شجره ملعونه بر"بني اميه" که نسل نفاق در اسلام بودند، اطلاق شده است.(4)
در آثار امام سخني در تفسير اين آيه نيافتيم، ولي در بعضي از آثار به شجره شرک و انانيت اشاره کرده است:
"هجرت كن از رجس ظاهرى به تنظيف بدن و لباس و به تخليه جوف از اذاى رجز شيطان، كه فضول مدينه فاضله است؛ از رجس باطنى، كه مفسد مدينه عظما و أم القرى است، به تخليه تامه و تصفيه كامله؛ و از اصل اصول و شجره ملعونه خباثت، به هجرت از انّيّت و انانيّت و ترك غير و غيريت"(5)
"عمل ريايى را با صورت مقدسى به خوردش ندهد. اگر براى خدا نيست، ترك آن اظهار كند كه اين «سمعه» ، و از شجره ملعونه ريا است و عمل او را خداوند منّان قبول نمى‏فرمايد و امر مى‏فرمايد در سجّين قرار دهند."(6)
پي نوشت ها:
1. انوار التنزيل،ج3،ص260.
2.ابراهيم(14)آيه26.
3. ترجمه الميزان،ج13،ص190.
4.همان،ص204-206.
5. سر الصلوة ،ص54 .
6. شرح چهل حديث،ص 52.

بسم الله الرحمن الرحیم.من دانشجوهستم وبرای من خیلی مهم که نظروتفسیر امام خمینی(ره) درمورداین ایه ازقران چیست؟(این سوال راپرسیدم برای اینکه هرچه میگردم پیدا نمیکنم)

پاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباط تان با اين مركز؛کلمه"الشجره الملعونه" در آيه 60 سوره اسرا آمده است.
اما منظور از آن چيست؟ بين مفسران اختلاف است. بعضي آن را درخت زقوم دانسته اند که در جهنم مي رويد(1). بعضي آن را شجره خبيثه ريا شمرده اند . در قرآن کلمه توحيد به شجره طيبه و کلمه شرک که مادر و اصل همه خباثت ها است، به شجره خبيثه تشبيه شده است.(2)
علامه طباطبايي با توجه به سياق آيات مي فرمايد: منظور از شجره ملعونه نسل و جمع به هم پيوسته اي است که در قرآن لعن شده ، باعث فتنه و گمراهي مي شوند .با توجه به اين که در قرآن مشرکان و اهل کتاب و منافقان لعن شده، مشرکان و اهل کتاب توان به فتنه انداختن مسلمانان را در زمان نزول آيات و بعد از آن نداشتند، منظور را شجره نفاق و منافقان دانسته است.(3)
در روايات هم شجره ملعونه بر"بني اميه" که نسل نفاق در اسلام بودند، اطلاق شده است.(4)
در آثار امام سخني در تفسير اين آيه نيافتيم، ولي در بعضي از آثار به شجره شرک و انانيت اشاره کرده است:
"هجرت كن از رجس ظاهرى به تنظيف بدن و لباس و به تخليه جوف از اذاى رجز شيطان، كه فضول مدينه فاضله است؛ از رجس باطنى، كه مفسد مدينه عظما و أم القرى است، به تخليه تامه و تصفيه كامله؛ و از اصل اصول و شجره ملعونه خباثت، به هجرت از انّيّت و انانيّت و ترك غير و غيريت"(5)
"عمل ريايى را با صورت مقدسى به خوردش ندهد. اگر براى خدا نيست، ترك آن اظهار كند كه اين «سمعه» ، و از شجره ملعونه ريا است و عمل او را خداوند منّان قبول نمى‏فرمايد و امر مى‏فرمايد در سجّين قرار دهند."(6)
پي نوشت ها:
1. انوار التنزيل،ج3،ص260.
2.ابراهيم(14)آيه26.
3. ترجمه الميزان،ج13،ص190.
4.همان،ص204-206.
5. سر الصلوة ،ص54 .
6. شرح چهل حديث،ص 52.

سلام در رساله آیت الله سیستانی آمده که ذکر رکوع و سجده باید پشت سر هم گفته شود.می خواستم بدانم اگر کسی بخواهد هم ذکر 3 بار سبحان الله و هم سبحان ربی .......... را بگویید می تواند بعد از گفتن اولین ذکر مثلا 3تا سبحان الله وقف کند و بعد ذکر بعد ی را بگوید یا حتما باید بدون وقف و با حرکت بگوید؟در مورد صلوات که سفارش شده در رکوع و سجده گفته شد چطور؟ می شود وقف کرد و بعد صلوات داد؟ چه ذکرهایی را میتوان در سجده گفته تا سجده طولانی تر شود؟ در ماه مبارک رمضان وقتی روزه هستم اگر اطراف لب و دهان عرق گرفته باشد و برای بر طرف کردن خشکی دهان زبان را به لبو اطراف لب بزنیم با توجه به اینکه عرقی است و زبان با آن برخورد می کند و آن را جذب میکند آیا روزه باطل می شود؟ مرجع تقلید آیت الله سیستانی

پرسش 1:
احکام شرح :
در رساله آيت الله سيستاني آمده که ذکر رکوع و سجده بايد پشت سر هم گفته شود. اگر کسي بخواهد هم ذکر 3 بار سبحان الله و هم سبحان ربي .......... را بگويد مي تواند بعد از گفتن اولين ذکر مثلا 3تا سبحان الله وقف کند و بعد ذکر بعد ي را بگويد يا بايد بدون وقف و با حرکت بگويد؟
پاسخ:
با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز
ذکر رکوع و سجود به مقدار واجب بايد پشت سرهم گفته شود(1) اما بيش از مقدار واجب هر مقدار ذکري که انسان بگويد ، اگر بين ذکر ها کمي فاصله بيافتد و به مقداري که از حالت ذکر گفتن خارج نشود ،وقف کند، اشکال ندارد.
پي نوشت:
1.آيت الله سيستاني، توضيح المسائل، مسأله1016.
پرسش 2:
در مورد صلوات که سفارش شده در رکوع و سجده گفته شد چطور؟ مي شود وقف کرد و بعد صلوات داد؟
پاسخ:
بعد از ذکر رکوع يا سجود صلوات مي فرستيد . و يک لحظه که بعد از ذکر درنگ کنيد کافي است. (1)
پي نوشت:
1 آيت الله سيستاني، توضيح المسا ئل ، م 991.
پرسش 3:
چه ذکرهايي را مي توان در سجده گفته تا سجده طولاني تر شود؟
پاسخ:
مي تواند ذکر سبحان ربي الا علي وبحمده را 3 يا 5 يا7 مرتبه يا بيش تر بگويد (1)همچنين مستحب است در سجده اين دعا را بخواند (يا خير المسئولين ويا خير المعطين ، ارزقني و ارزق عيالي من فضلک فانک ذو الفضل العظيم ).(2)
پي نوشت ها:
1 .آيت الله سيستاني .توضيح المسا ئل ،م 36 10.
2 . همان ، م 1078.
پرسش 4:
در ماه مبارک رمضان وقتي روزه هستم. اگر اطراف لب و دهان عرق گرفته باشد و براي بر طرف کردن خشکي دهان ،زبان را به لب و اطراف لب بزنيم ،با توجه به اينکه عرقي است و زبان با آن برخورد مي کند و آن را جذب مي کند ،آيا روزه باطل مي شود؟ مرجع تقليد آيت الله سيستاني.

پاسخ:
اگر عرق بيرون دهان خورده نشود، اشکال ندارد و روزه باطل نمي شود.(1)
پي نوشت:
1 .آيت الله سيستاني توضيح المسائل،م ، 1554.

با پدر و مادر مشرک چگونه برخورد کنیم؟اگر از دوستان خانوادگی مقید به اسلام نیستند،اشکال ندارد رفت وآمد کنیم؟

پرسش 1:
عنوان : گفتن اينکه من تورا به خاطر ويژگي هاي خوب انساني که داري ستايش مي کنم،شرک است؟ شرح

پاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
ستايش از ديگران شرک نيست .اگر منظور از ستايش، ستايش در حدّ پرستش باشد ،معلوم است پرستش از آن خداست و هيچ كس غير خدا شايسته پرستش نيست. ولى اگر منظور از ستايش، ستايش در حدّ احترام و تعظيم و بزرگداشت است، اشكالى ندارد، بلكه پسنديده و مطلوب و.عمل اخلاقى مثبت است. چنان كه بى احترام نسبت به اشخاص كه سزاوار احترامند، سوء خلق بوده و نزد عقلا مورد مذمّت است.
پرسش 2:
با پدر و مادر مشرک چگونه برخورد کنيم؟
پاسخ:
از روايات معصومان استفاده مي‌شود که والدين ،چه مؤمن باشند و چه کافر و چه نيکوکار و چه معصيتکار بايد مورد احترام قرار گيرند و استثنا بردار نيست. امام‌رضا(ع) مي‌فرمايد:
«نيکي به والدين واجب است گرچه مشرک باشند، ولي در معصيت خدا نبايد آنان را اطاعت کرد».(1)
قرآن مجيد تنها در يک مورد مخالفت با پدر و مادر را جايز دانسته و آن صورتي است که پدر و مادر فرزند را به شرک فرا خوانند، ولي در ساير موارد به رفتار پسنديده توصيه نموده است.(2)
امام باقر(ع) مي‌فرمايد: «سه چيز است که خداوند در بارة آن ها براي مخالفت رخصت نفرموده است: رد امانت به نيکوکار و بدکردار، ‌وفا به پيمان نسبت به نيکوکار و بد‌کردار. خوش رفتاري با پدر و مادر، نيکوکار باشند يا بد‌کردار».(3)
فرزند مي‌تواند با رعايت ادب و متانت و حفظ جايگاه پدر و مادر نظر خود را در موضوعات مختلف بيان کند . از منطق خود دفاع نمايد. والدين نيز نبايد توقع داشته باشند که فرزندشان هميشه پيرو نظريات آن‌ها باشد. مهم حفظ حدود و رعايت تواضع و فروتني است. هرگز قرآن و روايات از فرزندان نمي‌خواهند دربست تمام نظريات پدر و مادر را بپذيرند، بلکه آية «"فبشّر عباد الّذين يستمعون القول فيتّبعون أحسنه»؛(4) بندگاني را بشارت مي‌دهد که سخنان را مي‌‍‌شنوند و بهترين را انتخاب مي‌کنند، فرزندان را نيز در بر مي‌گيرد. فرزندان بايد از جدل و بحث‌هاي بيهوده که ممکن است به تيرگي روابط و ناراحتي پدر و مادر بيانجامد، اجتناب ورزند، يعني براي پدر و مادر حريم قائل شوند.
البته احترام گذاشتن به پدر و مادر به معناي قبول همه نظريات آنان نيست. فرزندان با رعايت ادب مي‌توانند به آنان تذکر دهند و يا از بزرگ‌تر‌ها در جلوگيري از آزار و اذيت آنان کمک بگيرند.
پي‌نوشت‌ها:
1. عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 124.
2. لقمان (31) آيه 15.
3. اصول کافي، ج 3، ص 236.
4. زمر (39) آية 18.

پرسش 3:
اگر دوستان خانوادگي مقيد به اسلام نيستند،اشکال ندارد رفت وآمد کنيم؟ پاسخ :
پاسخ:
در صورتي كه امر به معروف در آنان اثر ندارد ،رابطه شما با ايشان بايد در حدي باشد كه شما را تحت تأثير قرار ندهد و آلوده به گناه نسازد.

با سلام و حسته نباشيد من با دختري آشنا شدم و براي ازدواج اقدام كردم اما خانواده عروس مخالفت كردن اما ما دونفر به هم علاقه داريم و هر دو صبر ميكنيم تا شرايط عالي ازدواج را داشته باشيم و دوباره اقدام كنيم اما مشكل اينجاست كه طاقت دوري همديگر را نداريم و در حال حاظر با هم ارتباط تلفني داريم هر دو هم شديدا" معتقد هستيم و احساس گناه ميكنيم چون هر روز با هم ارتباط داريم ميخواستم بدونم بايد چكار كنيم تا گناه ما كمتر شود. (بجز قطع رابطه چون ما بدون هم زنده نميمونيم) ميخواستم بدونم صيغه محرميت بدون اذن پدر ممكن است؟ راه حل ديگري هيت ؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
هيچ راه حلَ ديگري وجود ندارد . به ياد داشته باشيد که رفتار جنسي هيچ يک از ما نبايد به ديگري لطمه و صدمه وارد آورد. با رفتار خود علاوه بر آنکه خودتان را از مسير عادي زندگي خارج مي سازيد ، فرد ديگري را نيز با اين وضع روبرو مي سازيد. در مورد خودتان شايد بتوانيد اما در مورد ديگري چطور؟ اگر آن دختر بخواهد همچنان منتظر شما بماند و بعد جور نشود چطور ؟ آيا مي دانيد که چه لطمه اي به او وارد خواهيد ساخت. به خوبي مي دانيد که تنها فرد متضرر در اين موارد دختران هستند که آسيب هاي فراواني متوجه آنان مي گردد. يک پسر در جامعه ما به هر حال يک پسر است و عيب و ايراد به او وارد نيست. بدون صيغه امکان ندارد و بايد در صدد ترک رابطه باشيد و يا اين که با ايجاد اعتماد در خانواده هاي خودتان قرار بگذاريد و طي يک مراسم فقط نسبت به يکديگر متعهد باشيد تا زمان مناسب براي ازدواج فرا برسد.
بسياري از ارتباطات بين دو جنس مخالف در ابتدا در قالب آشنايي حاصل مي شود . منجر به ارضاي نياز عاطفي و ارضاي محبت گرديده ، با مرور زمان اين حالت به طور ويژه در خانم ها شدت مي يابد به نحوي که علاقه ابتدايي به شکل وابستگي رواني در خانم ها تبديل مي شود. اين امر گاهي تمام اوقات شبانه روز فرد را پر مي نمايد و فرصت هاي پيشرفت و حتي انجام کارهاي روزمره را از انسان مي گيرد.از طرفي موانع متعدد خانوادگي ، فردي، اقتصادي، رواني(از جمله آن چه گذشت ) مانع از تشکيل زندگي مشترک خواهد بود.
نتيجه اين امر آسيب هاي غيرقابل جبران رواني براي دختران خواهد بود. افسردگي، احساس شکست، ناکامي و حتي در برخي موارد اقدام به خودکشي از عوارض اين وابستگي رواني است.
يکي از توصيه‌هاي هميشگي ما مشاورين به همه دختر و پسرها اين است که پيش از قول جدي در حضور خانواده و متعهد شدن نسبت به همديگر بر اساس عرف، شرع و قانون به همديگر دل نبنديد. دليل آن هم روشن است چون بعد از وابستگي عاطفي امکان دست يابي به يک شناخت مناسب نخواهد بود و از دست مشاورين هم کاري بر نمي آيد مگر در جلسات مشاوره متعدد و تازه آن هم با قصد خود دختر يا پسر!
در مورد فراموش كردن رابطه هاي احساسي و عاشقانه هم توجه داشته باشيد كه اين مسايل مانند شماره تلفن و برخي اطلاعات غير ضروري ديگر نيستند كه در آينده با تغيير منزل و مانند آن از بين بروند. اين دسته از اطلاعات شامل محتواهاي احساسي هستند و ماندگارتر هستند. بنابراين به اين مسأله بستگي دارند كه ديدگاه ابتدايي شما نسبت به آن ها چه چيزي باشد. كسي كه معتقد است نمي‌تواند آن را فراموش كند، يعني كه نمي‌خواهد ماده اطلاعات را كنار بگذارد و علاقمند است همچنان آن را حفظ كند. حال اگر همين فرد واقعاً معتقد گردد كه مي‌تواند آن را به كمك روانشناس يا مشاور كنار بگذارد ، احتمال كنار آمدن با اين تعارض به زودي صورت خواهد گرفت. به اين نكته توجه كنيد كه نرسيدن به عشق خود بدتر از از دست والدين نيست كه هزاران بار اتفاق افتاده است و افراد با آن كنار آمده‌اند و همين طور چگونه وقتي افراد معشوق يا معشوقة خود را از دست مي دهند، معمولاً با سادگي يا كمي دشواري خود را مجبور به ترك مي‌بينند و از آن عبور مي كنند و به فرد ديگري دل مي‌بندند و البته در كم ترين موارد(صرفاً موارد مرضي) فرد نمي‌تواند عبور كند. به هر حال همه چيز در انديشه خودتان است كه بخواهيد يا نخواهيد؛ راه سومي وجود ندارد. بله؛ اگر خواستيد ممكن است به تنهايي نتوانيد كه در اين صورت از روانشناس كمك بگيريد. «نمي تونم کس ديگري را در قلبم بنشونم» نيست که نمي گذارد عبور کنيد بلکه نمي خواهيد کس ديگري را در قلب خودتان بنشانيد. زمانه و تجربه به ما بارها نشان داده است که ما اغلب مجبور به پذيرش واقعيات هستيم و با آن کنار مي آييم. چون در بسياري موارد آنچه مي خواهيم نمي شود و آنچه مي خواهيم نمي شود. ضمن آنکه گاهي چيزهايي که ما مي خواهيم، بر خلاف مصالح ما است. البته يادتان باشد که دخترها به دليل جنبه عاطفي اشان گاهي به دست و پا هم مي افتند.
به هر حال يك دختر يا پسر لازم است فرا بگيرد كه دنيا محل به دست آوردن و از دست دادن است؛ يعني همان طور كه ياد مي گيريم
چيزهايي را به دست آوريم ، بايد ظرفيت تحمل از دست دادن برخي چيزها را هم به دست آوريم. اين درست است كه ما چيزهاي زيادي داريم؛ اما همه آن ها همواره در معرض تهديد هستند و ممكن است هر آن هر يك از آن ها را از دست بدهيم. در واقع، چه كسي به ما تضمين داده است كه تمام اين امكانات براي هميشه يا تا آخر عمر با ما همراه باشد؟ به همين دليل هم خداوند ظرفيت سازش با موقعيت هاي شكست و ناخوشايند را در آسان قرار داده است و فرد اندكي بعد با موقعيت سازگار مي‌شود. در اين بين نكتة مهم خواست قلبي فرد براي تغيير است كه گاهي به دليل برخي مشكلات ديگر فرد نمي‌تواند نسبت به آن راضي شود. در اين موارد افراد با وضعيت دشواري روبرو مي‌شوند كه بايد با كمك مشاور ادامه دهند و به درمان بپردازند.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

صفحه‌ها