عدم تحريف قرآن

دلیل یکسانی و یگانی قرآن
قرآن کریم، از ابتدا تا کنون همیشه مورد توجه و حساسیت مسلمانان بوده است. مسلمانان در حفظ و کتابت آن اهتمام زیادی داشتند که این حساسیت مانع تغییر آن می شد.

پرسش:

آیا قرآن در طول زمان به شکل کنونی درآمده و از آغاز بدین شکل نبوده است؟ دلیل مسلمانان مبنی بر یکسانی و یگانی قرآن امروزین با قرآن دیروزین زمان صدر اسلام چیست؟

پاسخ:

پاسخ اجمالی

قرآن به‌عنوان کتاب مقدس و قانون اساسی اسلام و معجزه جاوید حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله همواره در قلب مسلمانان جای داشته و بخش جدایی‌ناپذیری از زندگی فردی و اجتماعی آنان شده است. مسلمانان در درازای تاریخ برای هیچ‌چیز به‌اندازه قرآن حساسیت نداشته‌اند. آثار دنیوی و اخروی قرائت، کتابت، حفظ و نگهداری قرآن، سبب پیوند قوی‌تر مسلمانان با این کتاب شده است. همیشه بسیاری از مسلمانان افزون بر قرائت روزانه آن، حافظ کل یا بخشی از آن بوده و هستند. همه این امور دست‌به‌دست هم دادند و تغییر و تحریف قرآن را غیرممکن ساختند.

 

پاسخ تفصیلی

مقدمه

هرگاه بخشی از قرآن نازل می‌شد، پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله در اولین فرصت آن را به مسلمانان ابلاغ می‌کردند. درگذشته، به‌خصوص بین اعراب، داشتن حافظه قوی به‌ویژه در میان افراد بی‌سواد رایج بود. حضرت به ابلاغ شفاهی بسنده نمی‌کردند و یکی از کاتبان قرآن را فرا‌خوانده، از او می‌خواستند که آیات نازل‌شده را بنویسد. این غیر از مسلمانانی است که آیات قرآن را برای خودشان می‌نوشتند و مصحف شخصی داشتند. افزون بر این، حضرت آیات نازل‌شده را به مسلمانان به‌صورت پنج آیه پنج آیه آموزش می‌دادند و تا زمانی که آنان این پنج آیه را نمی‌آموختند، به سراغ آیات بعدی نمی‌رفتند. فرایند بالا نشان می‌دهد که از همان صدر اسلام همیشه افراد متعدد و فراوانی از مسلمانان با قرآن سروکار داشتند و نقل قرآن هیچ‌گاه منحصر به افراد یا گروه‌های خاصی نبوده است.

 

اهتمام همیشگی و فراوان مسلمانان نسبت به قرآن

قرآن با زندگی مسلمانان گره خورده و در بسیاری از لحظات زندگی آنان به گونه‌های مختلفی حضور دارد. برای نمونه، قرآن جزئی جدایی‌ناپذیر از زندگی ایرانیان شده و در مراسم‌های مختلفی همچون سفره سال نو و عید نوروز، عیدی لای قرآن، سر سفره عقد و جشن عروسی، بخشی از مهریه و جهیزیه، هنگام پا گذاشتن به خانه جدید، در زمان بدرقه مسافر، هنگام احتضار و مرگ، اعلام خبر وفات، مراسم ختم و حتی بر سر قبر آنان حضور پررنگ و چشمگیری دارد.(1) عجین شدن قرآن با زندگی مسلمانان اختصاصی به ایرانیان ندارد و در کشورهای مختلف اسلامی کم‌وبیش شاهد چنین اموری هستیم. وانگهی در زمانه ما صدها هزار نفر از مسلمانان حافظ کل قرآن هستند. افزون بر این، میلیون‌ها مسلمان علاوه بر اینکه بخشی از قرآن را از حفظ هستند، نسبت به قرائت روزانه این کتاب اهتمام دارند. به همین دلیل، هیچ بخشی از قرآن نیست که دست‌کم صد‌هاهزارنفر از مسلمانان آن را حفظ نباشند و از بر نکرده باشند. (حفظ جمعی قرآن کریم) فراوانی قاریان و حافظان قرآن و همچنین شدت اهتمام مسلمانان به قرآن به‌گونه‌ای است که اولاً همدستی آنان با هم بر سر مسئله تغییر قرآن عادتاً محال و نشدنی است؛ و ثانیاً اگر بر فرض کسی اقدام به چنین کاری کند، هم خیلی زود رسوا می‌شود و هم با مخالفت شدید مسلمانان و اعتراض آنان روبه‌رو خواهد شد. این وضعیت امروز قرآن در جهان است. بررسی تاریخ قرآن و جایگاه آن در میان مسلمانان در گذشته‌های دور و نزدیک نشان می‌دهد اوضاع قرآن اگر قبلاً بهتر از روزگار ما نبوده، دست‌کم همیشه به همین منوال بوده است؛ لذا وقتی نسل‌به‌نسل تا زمان نزول قرآن به عقب برمی‌گردیم هیچ زمانی را نمی‌توان یافت که اولاً قرآن به شکل‌های مختلفی در ابعاد فردی و اجتماعی زندگی مسلمانان ظهور و بروز نداشته باشد، ثانیاً شمار زیادی از مسلمانان حافظ کل یا جزء قرآن نباشند و بنابراین، امکان تبانی آنان نسبت به تغییر قرآن وجود داشته باشد؛ و ثالثاً مسلمانان نسبت به قرآن حساسیت و تعصب نداشته باشند و درنتیجه، فرد یا گروهی بتوانند قرآن را تغییر بدهند ولی یا کسی متوجه این تغییر نشود یا اگر متوجه شدند، برایشان اهمیت نداشته باشد و اعتراض نکنند و اجازه بدهند آن تغییر در قرآن باقی بماند.

 

تواتر قرآن کریم

الهی و آسمانی بودن قرآن برای جلب توجه فراوان انسان‌ها به این کتاب کافی است. چنانکه قرآن به‌عنوان معجزه اساسی و سند جاوید حقانیت نبوت حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله از گذشته تاکنون همیشه مورد توجه دوست و دشمن بوده و است. افزون بر این، قرآن کتاب قانون اساسی مسلمانان است و مسلمانان می‌کوشند هم تک‌تک آیات آن را به‌درستی فهم کنند و هم تک‌تک ابعاد زندگی خود را با آن منطبق سازند. برابر آموزه‌های نبوی، برکات دنیوی و ثواب‌های اخروی بسیاری بر قرائت، حفظ، کتابت، گوش‌دادن به آن و حتی نگه‌داشتن آن در خانه مترتب می‌شود؛(2) این برکات و ثواب‌ها توجه مسلمانان به این کتاب را صدچندان کرده است. مسلمانان به قرآن نه‌تنها به‌عنوان شفاء آلام و دردهای معنوی نگاه می‌کنند بلکه آن را درمانگر دردهای دنیوی و جسمی نیز می‌دانند و از این جهت نیز به آن مراجعه کرده و می‌کنند.(3) چنانکه از صدر اسلام تا زمان حاضر برای حافظان و قاریان قرآن اجرها و امتیازات دنیوی متعددی درنظرگرفته می‌شده و همچنان نیز می‌شود. همه این امور و امور دیگری که مجال ذکرشان در اینجا نیست،(4) باعث شدند قرآن همیشه در مرکز توجه و اهتمام گسترده مسلمانان قرار داشته باشد و هیچ‌گاه در حاشیه و به‌دور از چشم همگان نباشد. ازاین‌رو، مهمترین دلیل مسلمانان مبنی بر اصالت و وثاقت تاریخی قرآن و اینکه قرآن کنونی همان قرآن زمان پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله است، تواتر این کتاب است. منظور از تواتر این است که از زمان نزول قرآن تا زمان ما در هر نسل شمار فراوانی از مردم، دل در گرو قرآن داشته‌اند و اکثر آنان حافظ کل یا جزء قرآن بوده‌اند. شمار این حافظان و قاریان در هر نسل به اندازه‌ای فراوان بوده که امکان تبانی و هم‌آهنگی آنان یا غیر آنان بر تحریف و تغییر قرآن وجود نداشته و ندارد.(5)

 

مصاحف کهن قرآن کریم

از زمان ظهور اسلام در شهر مکه تا زمان ما، نقل قرآن هیچ‌گاه منحصر به نقل شفاهی نبوده، بلکه در کنار نقل شفاهی، شاهد نقل کتبی قرآن در قالب مصاحف قرآن نیز بوده و هستیم؛ لذا امروزه کمتر موزه‌ای در جهان است که نسخه‌ای کهن از قرآن کریم در آن، به‌صورت کامل یا ناقص، یافت نشود. بررسی این مصاحف و مقایسه آن‌ها با قرآن کنونی نشان می‌دهد که قرآن در طول زمان تغییر نکرده است. برای نمونه، می‌توان به قرآن دست‌نویس دانشگاه بیرمنگام بریتانیا اشاره کرد. این قرآن یکی از قدیمی‌ترین نسخ خطی است که در سال ۲۰۱۵ میلادی در کتابخانه کدبری این دانشگاه پیدا شد. این نسخه که روی دو قطعه کاغذ پوستی به خط حجازی نوشته شده، شامل بخشی از سوره‌های ۱۸ تا ۲۰ قرآن است. دانشگاه بیرمنگام اعلام کرده که آزمایش تاریخ‌گذاری رادیوکربن روی اوراق این قرآن نشان داده که عمر این قرآن دست‌کم به ۱۳۷۰ سال پیش می‌رسد؛ درنتیجه، قدیمی‌ترین قرآن شناخته‌شده در جهان است. اوراق این نسخه برای حدود یکصدسال به‌عنوان بخشی از یک کتاب عربی و بدون تشخیص قدمت آن‌ها در کتابخانه نگهداری می‌شدند. سرانجام یک دانشجوی دکتری هنگام پژوهش روی این اوراق، متوجه قرآن بودن و همچنین قدمت آن‌ها شد. وی تصمیم گرفت آن‌ها را برای تعیین قدمت به واحد تاریخ‌گذاری رادیوکربن دانشگاه آکسفورد بفرستد. نتیجه این آزمایش برای او و کتابخانه دانشگاه غیرمنتظره بود. آزمایش‌های انجام‌شده با احتمال بالای ۹۵ درصد نشان دادند که قدمت این قرآن نوشته شده روی پوست به صدر اسلام می‌رسد. بنابراین، کاتب قرآن دانشگاه بیرمنگام، هم‌عصر پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله بوده و حتی ممکن است او را نیز ملاقات کرده و سخنان او را شنیده باشد. دیوید توماس از دانشگاه بیرمنگام درباره ارزش این نسخه خطی قرآن گفته است: «این نشان می‌دهد که متن امروزی قرآن دارای هیچ یا کمترین تغییر است».(6) هرچند این قرآن ناقص است و همه قرآن را دربرنمی‌گیرد اما چون ماندگاری این چند صفحه و ازبین‌رفتن مابقی صفحات به‌صورت اتفاقی رخ داده و نه عامدانه، می‌توان مطمئن بود مابقی صفحات آن نیز با قرآن کنونی متفاوت نبوده‌اند. نکته مهم دیگر این‌که ترتیب سه سوره کهف، مریم و طه در این نسخه قرآنی با ترتیب قرآن‌های موجود و همچنین ترتیب آیات این نسخه قدیمی با ترتیب آیات در قرآن کنونی کاملا همخوانی دارد که می‌تواند شاهدی دیگر بر تغییرناپذیری قرآن حتی از این جهات قلمداد شود.

 

نتیجه

قرآن به‌عنوان کتاب الهی، معجزه جاوید و باقی حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و کتاب قانون اساسی مسلمانان، از آغاز تا اکنون همیشه در مرکز توجهات ویژه مسلمان قرار داشته است. افزون بر عجین‌شدن زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان با این کتاب، شمار زیادی از آنان حافظ کل و شمار بیشتری حافظ بخشی از قرآن بوده‌اند. چنانکه شمار بسیار بیشتری به قرائت روزانه این کتاب اهتمام داشته‌اند. برکات دنیوی و آثار اخروی قرائت، کتابت، حفظ و نگهداری قرآن مزید بر علت شده و آتش تنور قرآن را همیشه داغ نگه‌داشته‌اند. نقل قرآن منحصر به نقل شفاهی نبوده و از زمان نزول قرآن تا زمانه ما همیشه مصاحف متعددی در دسترس مسلمانان بوده و روزبه‌روز بر شمار آنان افزوده شده است. وجود مصاحف کهن در موزه‌های مختلف دنیا مؤیّد این مدعا هستند. همه این امور دست‌به‌دست هم داده‌اند تا نقل قرآن هیچ‌گاه منحصر به افراد یا گروه‌های خاصی نباشد و مسلمانان همیشه نسبت به آن حساسیت شدیدی داشته باشند و درنتیجه، تغییر آن ممکن نباشد.

برای مطالعه بیشتر

کاوس، روحی برندق و...، «تحلیل و نقد واژگانی ادعای خاورشناسان درباره اندک‌شماربودن حافظان قرآن در عصر نزول»، دوفصلنامه دین و دنیای معاصر، دوره 10، شماره 1، 1402 ش، صص 223-195.

نقد نقد قرآن ویکی پدیای فارسی

https://fa.wikipedia.org/wiki/نقد_قرآن

 

پی‌نوشت‌ها

1. موسوی آملی، سید محسن، «قرآن در رسوم ایرانی»، مجله بشارت، ۱۳۸۴ ش، شماره ۵۱.

2. ابن‌ماجه، محمد، سنن ابن‌ماجه، بیروت، دار الجیل‌، 1418 ق، ج‌1، ص 207؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار (ع)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی‌، چاپ دوم، 1403، ج 89.

3. کلینی، محمد بن یعقوب‌، الکافی، قم، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، 1407 ق، ج‌2، ص 619.

4. محیطی اردکانی، احمد، «حفظ قرآن در سیره معصومان (ع)»، فرهنگ کوثر، 1384 ش، شماره 63.

5. ر. ک: غلامرضائی، هادی، «تواتر قرآن، چیستی، چرایی، چگونگی و چالش‌ها»، استاد راهنما: سید هدایت جلیلی، پایان‌نامه ارشد رشته علوم قرآن و حدیث، تهران، دانشگاه خوارزمی، 1397 ش.

6. گاردین (theguardian.com)، تحت‌عنوان: «'Oldest' Qur'an fragments found at Birmingham University»، روز چهارشنبه مورخ 22 ژوئیه 2015 م، ساعت 14:23، لینک: https://www.theguardian.com/world/2015/jul/22/oldest-quran-fragments-fou...؛ سایت دانشگاه بیرمنگام (vmr.bham.ac.uk)، تحت عنوان: «Collections: Mingana - Islamic Arabic - Islamic Arabic 1572a»

ادله مصونیت قرآن از تحریف از نگاه شیعه
ادعای اعتقاد شیعه به تحریف قرآن، کاملاً بی‌اساس است. شیعه، قرآن را به‌عنوان کتاب الهی کامل و مصون از هرگونه تغییر و تحریف می‌داند و به آن اعتماد کامل دارد.

پرسش:

آیا شیعه معتقد است قرآن محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله تحریف شده است؟ اصلاً چگونه اثبات می‌شود که قرآن تحریف نشده است؟

پاسخ اجمالی:

ادعای اعتقاد شیعه به تحریف قرآن، کاملاً بی‌اساس است و با ادله قرآنی، روایی، عقلی و دیدگاه علمای بزرگ شیعه در تعارض است. شیعه، قرآن را به‌عنوان کتاب الهی کامل و مصون از هرگونه تغییر و تحریف می‌داند و به آن اعتماد کامل دارد. چنین اعتقادی، نه‌تنها ریشه در آموزه‌های دینی شیعه دارد، بلکه با اجماع مسلمانان و وعده الهی بر حفظ قرآن‌هماهنگ است. ازاین‌رو، بر هر مسلمان منصفی لازم است که از تکرار این شبهه بی‌پایه اجتناب ورزد و بر محور قرآن کریم، وحدت امت اسلامی را تقویت کند.

پاسخ تفصیلی :

مقدمه

از دیرباز، یکی از شبهاتی که برخی مخالفان مذهب شیعه مطرح کرده‌اند، ادعای اعتقاد شیعه به تحریف قرآن کریم است. این ادعا، برخلاف آموزه‌های بنیادی شیعه و تصریحات علمای بزرگ این مذهب، مطرح می‌شود و غالباً ناشی از سوءتفاهم یا نقل‌های گزینشی است. شیعه امامیه به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین مذاهب اسلامی، همواره قرآن کریم را به‌عنوان کتاب الهی محفوظ و مصون از هرگونه تغییر یا تحریف دانسته و ادله‌ای متقن برای اثبات این امر ارائه کرده است. این مقاله تلاش دارد تا با استفاده از ادله قرآنی، روایی و عقلی و دیدگاه عالمان شیعه، نشان دهد که شیعه معتقد به تحریف قرآن نیست و این قرآن که اکنون در دست ماست بدون هیچ زیاده یا کاستی، همان قرآنی است که بر پیامبر نازل شده است.

ادله مصونیت قرآن از تحریف

دلایل مصونیت قرآن از تحریف، دو دسته اساسی است: دلایل عقلی و نقلی.

ادله عقلی

الف. ضرورت اتمام‌حجت و مصونیت قرآن از تحریف

ابلاغ احکام الهی و اتمام‌حجت از وظایف پیامبران است که قرآن نیز بر آن تأکید دارد و کتاب‌های آسمانی با رساندن اوامر و نواهی الهی، حجت را بر مردم تمام می‌کنند. قرآن به دلیل جهانی و جاودانه بودن و خاتمیت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله، باید در همه اعصار بدون تغییر باقی بماند. احتمال تحریف قرآن، حجیت و هدایتگری آن را خدشه‌دار کرده و با حذف بخشی از پیام الهی، قرآن دیگر حجت کامل نخواهد بود. در این صورت، خاتمیت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله زیر سؤال می‌رود و نیاز به پیامبر و کتاب جدید پیش می‌آید که با اصل خاتمیت منافات دارد؛ بنابراین، عقل برهانی حکم می‌کند که مصونیت قرآن از هرگونه تحریف، لازمه اتمام‌حجت و هدایتگری آن در کنار خاتمیت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله است.(۱)

ب. تلازم اعجاز با تحریف‌ناپذیری قرآن

اعجاز قرآن با هماورد‌طلبی آن ثابت شده و میان مسلمانان مسلّم است. عقل حکم می‌کند که اعجاز قرآن با عدم تحریف آن ملازمه دارد؛ زیرا اگر تحریف به فزونی رخ دهد، به این معناست که افرادی توانسته‌اند کلامی همسان با قرآن بیاورند، به‌طوری‌که قابل‌تشخیص نباشد. این امر باعث فروپاشی تحدی و نفی اعجاز قرآن می‌شود که محال است؛ زیرا تاکنون هیچ‌کس نتوانسته کلامی همسان با آیات قرآن ارائه دهد؛ بنابراین، اعجاز قرآن مستلزم مصونیت آن از هرگونه تحریف است.(۲)

ادله نقلی

الف. قرآن

محکم‌ترین دلیل نقلی بر نزاهت وحی الهی از تحریف، خود قرآن حکیم است؛ که به‌وضوح دلالت بر مصونیت قرآن از تحریف دارد، ازجمله آیه حفظ(۳) که به‌صراحت نشان می‌دهد که قرآن از تحریف محفوظ است و خداوند از آن دفاع خواهد کرد و هیچ قدرتی نمی‌تواند آن را تغییر دهد یا تحریف کند. همچنین آیه نفی باطل(۴) که قرآن را از هرگونه باطلی، ازجمله تحریف، پاک می‌داند و آن را از هرگونه تغییر و تبدیل، دور معرفی می‌کند؛ و همچنین آیه رصد الهی(۵) که احتمال هرگونه فزونی و کاستی در تمام مراحل تلقی قرآن، حفظ، املاء و ابلاغ آن تا مرحله رسیدن قرآن به دست مردم در تمام اعصار را نفی می‌کند.(۶)

ب. سنت

دومین دلیل پس از قرآن در میان دلایل نقلی پیراستگی قرآن از تحریف، سنت است؛ ازجمله روایاتی که بر پیراستگی قرآن از تحریف دلالت دارد حدیث ثقلین است؛ این حدیث، همراهی همیشگی قرآن و عترت را تا قیامت تضمین کرده و تمسک به آن‌ها را مانع گمراهی می‌داند. ازآنجاکه کتاب تحریف‌شده نمی‌تواند هدایتگر باشد، مصونیت قرآن از تحریف تا قیامت نتیجه قطعی این روایت است.(۷) همچنین روایات عرضه بر قرآن، روایات مراجعه به قرآن در فتنه‌ها و ... ازجمله روایاتی هستند که بر این موضوع دلالت دارد و پرداختن به همه آن‌ها مجال دیگری می‌طلبد. برای مطالعه بیشتر در این زمینه رجوع شود به کتاب: جوادی آملی، عبدالله، نزاهت قرآن از تحریف، قم-ایران، نشر اسراء، ص ۱۰۱

 

نظر دانشمندان شیعه در مورد تحریف قرآن

مسئله عدم تحریف قرآن میان دانشوران شیعه و اهل سنت به حد اجماع رسیده و ادعای تحریف، تنها از سوی اقلیتی اندک و غیرمعتبر مطرح شده است. بزرگان شیعه، ازجمله شیخ صدوق، شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی و علامه طبرسی، به‌صراحت بر اصالت و سلامت قرآن تأکید کرده‌اند. شیخ صدوق قرآن موجود را کامل و بدون نقص می‌داند(۸) و شیخ مفید روایات دال بر تحریف را اخبار آحاد و غیرقابل‌اعتماد معرفی کرده است.(۹) سید مرتضی نیز با استناد به تواتر قرآن و تلاش بی‌وقفه مسلمانان در حفظ آن، هرگونه ادعای تحریف را رد کرده است.(۱۰) شیخ طوسی و علامه طبرسی نیز تأکید دارند که مذهب صحیح امامیه بر نفی هرگونه تغییر یا نقصان در قرآن استوار است.(۱۱) سایر بزرگان شیعه همچون: علامه حلّی، محقق اردبیلی، کاشف الغطاء، محقق ثانی و نیز از بزرگان عصر، حضرت استاد علامه طباطبایی و امام خمینی (قدس سرّه) و آیه الله خویی به‌صراحت بر ادعای تحریف به زیادی و نقصان، خط بطلان کشیده‌اند. نظرات روشن این عالمان در سراسر تاریخ تشیع، هرگونه نسبت تحریف به قرآن از سوی شیعه را مردود می‌سازد.(۱۲)

نتیجه:

ادعای اعتقاد شیعه به تحریف قرآن، نه‌تنها بی‌اساس، بلکه برخلاف آموزه‌های بنیادی این مذهب و اجماع علمای آن است. دلایل عقلی، مانند ضرورت اتمام‌حجت و تلازم اعجاز با مصونیت قرآن، نشان می‌دهد که قرآن به دلیل جهانی و جاودانه بودن، از هرگونه تحریف مصون است. همچنین دلایل نقلی ازجمله آیات قرآن، مانند آیه حفظ، آیه نفی باطل و آیه رصد الهی و روایاتی مانند حدیث ثقلین، به‌روشنی بر سلامت قرآن دلالت دارند.

علاوه بر این، دانشمندان بزرگ شیعه، ازجمله شیخ صدوق، شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی، علامه طباطبایی، امام خمینی و آیت‌الله خویی، به‌صراحت هرگونه تحریف قرآن را رد کرده‌اند و آن را مخالف با تواتر و حجیت قرآن دانسته‌اند. این اجماع گسترده نشان می‌دهد که اعتقاد به مصونیت قرآن از هرگونه تغییر و تحریف، یکی از اصول اساسی مذهب تشیع است.

پی‌نوشت‌ها:

۱. ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، نزاهت قرآن از تحریف، قم-ایران، نشر اسراء، ص ۴۴

۲. همان، ص ۴۸

۳. سوره حجر، آیه ۹

۴. سوره فصلت، آیه ۴۱ و ۴۲

۵. سوره جنّ، آیات ۲۶ -۲۸

۶. ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، نزاهت قرآن از تحریف، قم-ایران، نشر اسراء، ص ۴۹

۷. ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، نزاهت قرآن از تحریف، قم-ایران، نشر اسراء، ص ۹۸

۸. صدوق، محمد بن علی، الاعتقادات، قم-ایران، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۴ ق، چاپ دوم، ص ۸۴

۹. مفید، محمد بن محمد، المسائل السرویه، قم - ایران، المؤتمر العالمی لألفیه الشیخ المفید، ص ۸۲

۱۰. به نقل از طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، بیروت-لبنان، موسسه الاعلمی، ۱۴۱۵ ق، چاپ اول، ج ۱، ص ۴۳

۱۱. طوسی، محمد بن حسن، التبیان، بیروت-لبنان، دار احیاء التراث العربی، ج ۱، ص ۳؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع‌البیان، بیروت-لبنان، موسسه الاعلمی، ۱۴۱۵ ق، چاپ اول، ج ۱، ص ۴۲

۱۲. ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، نزاهت قرآن از تحریف، قم-ایران، نشر اسراء، ص ۱۱۰

کتابت قرآن بشری است بنابراین بر فرض اثبات وجود تناقض در نوشتار و رسم الخط قرآن، نه به معنای وجود تناقض در قرآن است و نه با الهی بودن این کتاب منافات دارد.
شبهه اثبات تناقض در قرآن با خطاهای املایی

پرسش:
شیعیان در حالی مدعی هستند قرآن از هرگونه اختلاف و تناقض خالی است که محمدهادی معرفت از علمای مذهب تشیع در جلد اول کتاب التمهید، ص 371 فهرستی از تناقضات املایی قرآن را ارائه داده (...ففیه الکثیر من الأخطاء الإملائیّه و تناقضات فی رسم الکلمات‏...). مگر شرط معجزه بودن قرآن خالی بودن از تناقض نیست؟ مگر شیعه نمی‌گوید در قرآن تناقض نیست پس چرا ایشان قبول دارد؟
 

پاسخ:
یکی از نشانه‌های الهی بودن قرآن، نبود اختلاف در آن است. منظور از اختلاف در اصطلاح علم منطق «تناقض» است. علت این‌که نباید در قرآن تناقض باشد این است که از یک‌سو تناقض‌گویی ناشی از عجز و ناتوانی است و از سوی دیگر، عجز و ناتوانی در خداوند راه ندارد و بنابراین، در قرآن به‌عنوان یک کتاب الهی و آسمانی نباید تناقض باشد.

تناقضات املائی قرآن
محمدهادی معرفت در کتاب التمهید فی علوم القرآن، بخش تاریخ قرآن، قسمتی را به بررسی چگونگی نگارش قرآن در صدر اسلام و رسم‌الخط آن اختصاص می‌دهد. وی در مقام نقد عملکرد اعضای گروه توحید (یکی کردن) مصاحف، به نمونه‌هایی از غلط‌های املائی موجود در مصحف عثمانی اشاره کرده است. منظور از غلط املائی شکل نوشتن برخی از واژگان قرآن است که با شیوه صحیح کتابت آن‌ها متفاوت است. برای نمونه کاتب عبارت ﴿یَا بْنَ أُمَّ﴾ در آیه 94 سوره طه را به‌صورت پیوسته و سرهم «یبنوم» نوشته است. وی در ادامه، به مواردی اشاره می‌کند که کلمه‌ای درجایی از قرآن به شکلی نوشته شده، اما همان کلمه در جای دیگری به شکل متفاوتی به نگارش درآمده است:
- نعمت / نعمه؛
- بسطه / بصطه؛
- یبسط / یبصط؛
- ضعفؤا / ضعفاء؛
- إیلاف / إی لاف؛
- شیء / شایء؛
- نشاء / نشؤا.
معرفت نام این موارد را «مناقضات فی الرسم العثمانی»(1) یا «تناقض‌های نگارشی در مصحف عثمانی»(2) گذاشته است. تناقض نامیدن این موارد بدین جهت است که وقتی کاتب کلمه‌ای را به شکل الف می‌نویسد، به صورت ضمنی اشاره می‌کند که نگارش این کلمه تنها به شکل الف صحیح است و به شکل‌های دیگر صحیح نیست؛ بنابراین، وقتی همان کاتب همان کلمه را به شکل ب می‌نویسد، چون باز به صورت ضمنی اشاره می‌کند که نگارش این کلمه تنها به شکل ب صحیح است و به شکل‌های دیگر ازجمله شکل الف صحیح نیست، هرکدام از این دو شکل، دیگری را غلط و نادرست می‌دانند و درنتیجه، بین این دو شکل از نوشتار تناقض رخ می‌دهد.

آیا تناقضات املائی با الهی بودن قرآن منافات دارد؟
در مقام پاسخ به این پرسش به چند نکته اشاره می‌شود:

1. «تَنَاقُض» در زبان عربی از ریشه «ن ق ض‌» و در لغت به معنای گسستن و فاسدکردن یک امر پیوسته و محکم است‌؛(3) اما در اصطلاح وقتی معنای دو جمله یا به عبارت دقیق‌تر، دو «قَضیّه» را با هم مقایسه می‌کنیم، اگر تصدیق یکی از آن دو قضیه به معنای تکذیب دیگری باشد، این دو قضیه با هم «متناقض» هستند و بین آن‌ها رابطه «تناقض» برقرار است؛ بنابراین، اگر دو قضیه داشته باشیم که نمی‌توانند هردو راست یا هردو دروغ باشند، آن دو با هم متناقض هستند.(4)

2. ماهیت اصلی قرآن، شفاهی است؛ یعنی آن‌چه‌که بر پیامبر خدا نازل شده، نه چیزی از جنس نوشتار، بلکه از نوع گفتار بوده است؛(5) یعنی هرچند قرآن الهی است و بر قلب پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نازل و معصومانه توسط ایشان به مردم ابلاغ شده است، اما کتابت و نوشتن آن الهی نیست و کاملاً بشری است. بنابراین، وجود شفاهی قرآن اصل است و وجود کتبی برای حفاظت از وجود شفاهی آن است و اصلاً الهی نیست تا کسی مدعی نبود تناقض در آن شود.

3. رسم‌الخط زبان عربی در صدر اسلام بسیار ابتدایی و ناقص بود و هنوز به مرحله کمال خود نرسیده و قانونمند نشده بود؛ به‌ همین دلیل، وجود تفاوت بین رسم‌الخط کنونی زبان عربی با رسم‌الخطی که صحابه قرآن را با آن نوشته‌اند، نه‌تنها عجیب نیست، بلکه کاملاً طبیعی است. چنانکه حتی نمی‌توان املای برخی از کلماتی که معرفت، آن‌ها را غلط یا تناقض املائی نامیده، غلط یا حتی متناقض دانست؛ چراکه ثابت نیست که آیا در آن زمان برای هرکدام از آن کلمات یک شکل ثابت و معین به‌عنوان تنها شکل صحیح نگارش آن‌ها وجود داشته اما کاتب بر اساس آن ننوشته یا چنین نبوده است؛ به‌همین‌دلیل، نگارش متفاوت دو کلمه لزوماً به معنای نادرستی یکی از آن دو یا وقوع تناقض نیست؛ زیرا این احتمال وجود دارد که در آن زمان برای برخی از آن کلمات دو گونه متفاوت اما صحیح، متعارف بوده است. برای نمونه به این کلمات در زبان فارسی نگاه کنید:
- اتاق / اطاق؛
- امپراتور / امپراطور؛
- توس / طوس؛
- بلیت / بلیط؛
- باتری / باطری.
هرچند امروزه نوشتن این کلمات با حرف «ت» ترجیح دارد اما چه در قدیم و چه هم‌اکنون، نوشتن آن‌ها با حرف «ط» را نمی‌توان غلط املائی شمرد.

4. آنچه باعث تناقض دو قضیه و تکذیب یکی توسط دیگری می‌شود، این است که هردو قضیه مدعی انطباق با واقعیت خارجی و اِخبار از آن هستند و چون واقعیت خارجی یک‌چیز بیشتر نیست، دستکم یکی از آن دو غلط است. این ازیک‌طرف و از طرف دیگر، نحوه و شکل نوشتن کلمات، قراردادی است، نه امری که مبتنی بر واقعیت خارجی باشد؛ ازین رو می‌توان برای نوشتن یک کلمه، بیش از یک‌شکل درست وضع کرد و قرار داد. بنابراین، اگر یک نویسنده، اول «اتاق» بنویسد و بار دیگر «اطاق»، نمی‌توان او را متهم به تناقض‌نویسی کرد؛ چراکه هردو شکل، صحیح هستند.

5. برفرض هم بپذیریم که در زمان عثمان هر کلمه یک‌شکل صحیح نوشتاری مشخص و معین داشته است، باز نیز نگارش یک کلمه به دو صورت متفاوت لزوماً به معنای تناقض‌نویسی نیست و نهایتاً غلط املائی است؛ چراکه یکی از شرایط تناقض، وحدت فاعل است اما مشخص نیست که نویسنده مصحف عثمانی از آغاز تا پایان یک نفر بوده است و به‌ همین دلیل، با وجود بشری بودن کتابت قرآن، تناقض ثابت نیست.

6. همان‌طور که اگر پیاده‌کننده سخنان یک سخنران دچار اشتباه شود و درنتیجه، یک کلمه را به دو شکل متفاوت با هم بنویسد و اصطلاحاً دچار تناقض املائی شود، این به معنای تناقض‌گویی آن سخنران نیست، تناقضات املائی کاتبان قرآن نیز به معنای وجود تناقض در قرآن شفاهی نیست.
نکته پایانی نیز این‌که هرچند ادله، شواهد و قرائن مختلف و متعددی دلالت بر کتابت قرآن در زمان پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می‌کند، (6) اما این مهم در استدلال بالا تغییری ایجاد نمی‌کند؛ چراکه حضرت رسم‌الخط جدیدی نیاوردند و صحابه با استفاده از رسم‌الخط ابتدایی موجود در آن زمان که هنوز کاستی‌های زیادی داشت، اقدام به نگارش قرآن کرده‌اند.

نتیجه گیری
رسم‌الخط عربی نیز همانند سایر رسم‌الخط‌ها در آغاز، ابتدایی بوده و با گذشت زمان نقایص آن برطرف شده و به شکل کنونی درآمده است؛ ازین جهت تفاوت رسم‌الخط مصاحف اولیه با رسم‌الخط مصاحف کنونی نه‌تنها عجیب نیست بلکه کاملاً طبیعی است. نکته مهم این است که این تفاوت‌ها را نباید لزوماً حمل بر خطا و غلط املائی کرد؛ چراکه غلط املائی زمانی معنا دارد که شکل صحیح نگارش کلمه به‌صورت مشخص و معین معلوم بوده باشد و درباره برخی از کلماتی که ادعا شده به‌غلط نوشته شده‌اند، چنین چیزی مشخص نیست. چنانکه احتمال وجود دو شکل نوشتاری صحیح برای یک کلمه، مانع از این می‌شود که تفاوت نگارش یک کلمه در دو جا را لزوماً تناقض بدانیم؛ به‌ویژه‌که وحدت کاتب نیز مشخص نیست. نکته دیگر این‌که کتابت قرآن بشری است و درنتیجه اصلاً کسی مدعی نیست که نباید در آن تناقض باشد؛ بنابراین، ادعای التمهید مبنی بر وجود تناقضات املائی در مصحف عثمانی، برفرض صحت، نه به معنای وجود تناقض در قرآن است و نه با الهی بودن این کتاب منافات دارد. ازاین‌رو عبارت التمهید، به همان خطای نوشتاری و غلط املایی اشاره دارد که توسط کاتبان انجام شده و با اصل قرآن ‌که شفاهی بوده و سالم مانده، ارتباطی ندارد.

پی‌نوشت‌ها
1. معرفت، محمدهادی، التمهید فی علوم القرآن، قم، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید، 1388 ش، ص 371.
2. معرفت، محمدهادی، ترجمه فارسی التمهید، ترجمه جواد ایروانی، چاپ اول، 1396 ش، ج 1، ص 494.
3. خلیل بن احمد، کتاب العین، قم، مؤسسه دارالهجره، چاپ سوم، 1409 ق، ج‏5، ص 50؛‌ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دارالفکر للطباعه و النشر و التوزیع، چاپ اول، بی‌تا ج‏7، ص 242؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، بیروت، دارالشامیه، چاپ اول، 1412 ق، ص 821.
4. مظفر، محمدرضا، المنطق، قم، انتشارات اسماعیلیان، چاپ سیزدهم، 1384 ش، ص 157: «تناقض القضایا اختلاف فی القضیتین یقتضی لذاته ان تکون احداهما صادقه و الاخری کاذبه».
5. رامیار، محمود، تاریخ قرآن، تهران، انتشارات امیرکبیر، چاپ 17، 1400 ش، ص 63.
6. ناصحیان، علی‌اصغر، علوم قرآنی در مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، چاپ چهارم، 1396 ش، ص 261-278.
 

با سلام، در برخی از روایات معتبر شیعه، احادیثی با مضمون تحریف قرآن وجود دارد که اینگونه احادیث مستمسک وهابیون علیه شیعه می باشد نظر شما چیست؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
در باب تحريف قرآن از نظر روايي، هم در اهل سنت و هم در شيعه روايات فراواني هست که به صراحت يا به اشاره دلالت دارد که قرآن تحريف شده است (دلالت اين روايات که در کتب شيعه و سني هستند، اين است که قرآن نازل شده بيش از قرآن موجود بوده و سوره ها يا آياتي از آن کم شده است . هيچ کس و هيچ روايتي بر زياد شدن بر قرآن فعلي دلالت ندارد) اين روايات هم از لحاظ سندي مختلف هستند . اندکي صحيح (داراي سند محکم و معتبر) و بعضي حسن(درجات پايين تر اعتبار) و بسياري ضعيف هستند، ولي با توجه به جريان جعل حديث که به صورت گسترده از جانب دشمنان شناخته و ناشناخته در طول تاريخ اسلام وجود داشته است و حتي در شيعه افرادي که خود را شيعه و طرفدار امامان نشان داده و به مراتب بالا رسيدند و بعد زهر خود را ريختند و به جعل حديث همت گماردند، به طوري که از امامان نقل شده که بعضي اصحاب منحرف روايات فراواني در کتب راويان حديث وارد کرده اند(1) و با توجه به گستردگي اين جريان از زمان رسول خدا و بعد از آن، پيامبر و امامان براي پذيرش حديث معيارهايي ارائه دادند که از جمله آن ها عرضه روايات به قرآن است(2).
چون قرآن اصل و کتاب خدا است ، هر روايتي که با آيات ومباني قرآني و اصول روايي و تصريح هاي قرآن و روايات ناسازگار باشد، قطعا کلام رسول خدا و پيامبر نيست . چون با استناد به ادله محکم عقلي و قرآني و روايي، قرآن در امان از تحريف هست، پس رواياتي که بر وقوع تحريف دلالت دارد، قطعا جعلي هستند يا به معنايي غير از تحريف دلالت دارند . با توجه به آن مباني محکم، عالمان اسلام اعم از شيعه و سني ،قرآن را در امان از تحريف شمرده ، همه رواياتي که به صراحت يا به اشاره دلالت بر تحريف دارند، بي اعتبار مي دانند حتي اگر سند آن ها به ظاهر هيچ عيب و ايرادي هم نداشته باشد.
البته بسياري از رواياتي که بدان ها اشاره کرده ايد، دلالت آشکار بر تحريف به خصوص تحريف تغيير دهنده معنا ندارند، بلکه حداکثر دلالت آن ها تغيير يا اضافه شدن بعض کلمات و حروف بود به نحوي که به معناي آيه ضربه نمي خورد و اين اندازه از تحريف بر فرض اثبات، اشکال و ايرادي ندارد.(3)
پي نوشت ها:
1. اختيار معرفه الرجال،ص489؛جامع احاديث شيعه،ج1،ص317.(امام صادق فرمود:مغيره بن سعيد(که از اصحاب نزديک امام باقر بود و منحرف شد) روايت هاي فراواني جعل کرد. . امام رضا فرمود:خداوند لعنت کند ابو الخطاب (که از اصحاب امام صادق بود)راکه او و يارانش روايت هاي بسياري در لابلاي احاديث امام صادق جعل و وارد کردند.)
2. وسايل،ج27(از سري سي جلدي)،ص110-11.
3.مرآه العقول،ج25،ص107.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.