پرسش وپاسخ

من يه ادم خجالتيست لطفا راهنماييم كنيد شايد اين سوال در حوذهشما نباشد ولي كمكم كنيد ه

پاسخ: با سلام و تشکر از ارتباطتان
کمرويي و خجالتي بودن يکي از علائم اضطراب مي‌باشد که با روشن شدن منشأ اضطراب، احساسات فرد مضطرب و راهکارهاي درماني شناخت بيش تري به اين مسأله پيدا خواهيد کرد.
ا ـ منشأ اضطراب
به اعتقاد بعضي از روان‌شناسان، افکار منفي و تلقي‌هاي غير منطقي موجب اضطراب هستند مثلاً اگر بر اين باور باشيد که هميشه مورد تأييد ديگران قرار گيريد، در برابر ديگران دچار اضطراب و نگراني مي‌شويد (شناخت درماني).
گاهي عوامل ديگر مانند در ميان نگذاشتن افکار خود با ديگران به دليل ترس از تحقير شدن،‌اجتناب از رو در رويي شما و سرکوب احساس و در نتيجه عصبي و هراسان مي‌شويد (روان تحليل‌گري).
ب ـ احساسات و افکار فرد خجالتي و کمرو
1ـ معتقد نيستيد که مردم خود حقيقي‌تان را دوست دارند. نگرانيد اگر به خويش حقيقي‌تان پي ببرند، شما را تحقير کنند.
2ـ احساس مي‌کنيد که ديگران شما را قضاوت مي‌کنند و به سادگي شما را تحقير و آزار مي‌دهند.
3ـ براي جلب محبت ديگران و احترام به آنان تحت تأثير قرار مي‌گيريد، ولي براي تأثير گذاشتن بر حرف آن ها خود را بي‌ارزش مي‌پنداريد.
4ـ احساس مي‌کنيد ديگران وقتي به شما نگاه مي‌کنند، درون تان را مي‌خوانند .بنابر اين از برنامه‌هاي اجتماعي اجتناب مي‌کنند.
5ـ مي‌ترسيد در حضور ديگران رفتار احمقانه‌اي داشته باشيد و يا مردم چنين تلقي از شما داشته باشند.
6ـ خود را در مقايسه با ديگران حقير و پست مي‌پنداريد.
7ـ راضي نگاه داشتن مردم ذهن شما را اشغال کرده است ،به گونه‌اي که بيش از راضي کردن خود ،به راضي نگاه داشتن ديگران مي‌پردازيد.
ج ـ راهکارهاي درماني
1ـ پذيرش و نوشتن احساسات منفي و عدم انکار آن ها و پيدا کردن راه حل مسأله با مشورت روانشناسان و مشاوران.
نوشتن احساسات منفي و قبول داشتن بدين معنا است که با خود در مکاني بنشينيد و احساس منفي و آزار دهنده خود را بنويسيد. مثلاً
« من هر وقت با فردي صحبت مي‌کنم ،دلهره و اضطراب دارم، حرف هايم را که از قبل آماده کردم نمي‌توانم بزنم .رنگم سرخ مي‌شود، تپش قلب مرا احاطه مي‌کند».
تمام راهکارهاي کاهش و خلاف اين حالت را بنويسيد . يکي يکي آن را امتحان کنيد مثلاً «اگر قبل از حرف زدن بدنم را شل نگه دارم و نفس عميق بکشم و يا اين که اول از احوال‌پرسي ساده شروع کنم يا قبل از حرف زدن اصلاً به اينکه با فردي ملاقات دارم فکر نکنم و...»
2ـ نوشتن توانايي‌ها و نقاط مثبت و تقويت آن ها در ذهن و مرور آن ها در هر روز . فرد مضطرب به تدريج توانايي‌هاي خودش را ناچيز شمرده و خود را هميشه سرزنش مي‌کند. اين تکنيک به شما اجازه مي‌دهد فهرستي از توانايي‌هاي خود را در تمام زمينه‌ها بنويسيد . آنچه را که مي‌توانيد و استعداد آن را داريد ، يادآوري کنيد .هر روز در وقت بيکاري اين توانايي‌ها را مرور کنيد.
3ـ تصويرسازي ذهني از يک موفقيت اضطراب‌زا و حساسيت زدايي تدريجي از آن موفقيت (هنگام تنهايي يکي از موفقيت‌هاي اضطرابي را به ذهن آوردن مانند گفتگو در جمع بعد از مرحله اول، وارد شدن در جمع تا ادامه صحبت و نگاه‌هاي جمعيت و تشويق جمع و پيروز شدن در آن موفقيت ،گامي براي پيروز شدن در موفقيت‌هاي واقعي و بيرون به شمار مي‌رود).
4ـ ورزش‌هاي دست جمعي، ريلاکسيشن و ساير فعاليت‌هاي آرامش عضلاني. منظور از ريلاکسيشن آرامش عضلاني 16 مرحله‌اي است . مي‌توانيد در کتابي به نام شيوه‌هاي درمانگري اضطراب و تنيدگي (استرس)، تأليف مسعود جان بزرگي پناهيد نوري، انتشارات سمت، 1382بخوانيد.
5ـ عزت نفس بي‌قيد و شرط ؛اگر عزت نفس خود را مشروط به موفقيت کنيد، اسير اضطراب و فشار رواني مي‌شويد. مقصود از عزت نفس يعني احترام به خود و دوست داشتن خود و عدم سرزنش و سرکوفت زدن . در هر حال، چه شکست، چه پيروزي ،خود را قبول داشته باشيد . هميشه راهکار منطقي براي حل مسأله و استفاده از شکست براي پيروزي مي‌باشد.
6ـ پرهيز از ذهن خواني (همه متوجه حالات ترس و اضطراب من مي‌شوند و تحقيرم مي‌کنند).
7ـ پرهيز از درشت نمايي (ديگر نمي‌توانم با آن جمع رفت و آمد و گفتگو داشته باشم، ديگر نمي‌توانم با آن فرد گفتگو داشته باشم زيرا دفعة قبل خراب کردم).
8ـ پرهيز از پيشگويي (اگر با آن فرد صحبت کنم ،حتماً آبروريزي مي‌شود. اگر در جمع دوستانم دعوت شده‌ام صحبت کنم، حتماً کنترلم را از دست مي‌دهم).
9ـ پرهيز از استفاده کردن کلمات بايد يا نبايد (نبايد تا اين حدّ عصباني مي‌باشم، بايد احساساتم را در همة مواقع کنترل کنم).
10ـ پرهيز از تصميم مبالغه‌آميز (وضعيتم و حالات روحي‌ام نشان مي‌دهند که آدم بي‌عرصه و حقيري هستم).
11ـ پرهيز از تفکر همه يا هيچ (طرز صحبت من با ديگران يا اقدام به ازدواج براي من به کلي بد خواهد بود، اگر ازدواج کنم در آينده به طلاق منجر خواهد شد).
12ـ خودافشايي،‌جرأت ورزي و تمرين خجالت (گفتن احساسات راحت کننده به ديگران، انجام دادن کارهايي که فکر مي‌کنيد احمقانه است در مقابل دوستان، تمرين جرأت‌ورزي از طريق ايجاد فضاي نمايش) منظور از کار احمقانه مثلاً هميشه جوراب نپوشيدن را در جمع دوستان کار احمقانه و بي کلاسي مي‌دانيد، در حالي که اين طور نيست. با شکستن اين نگرش مي‌توانيد آنچه را که شما و ذهن‌تان برچسب احمقانه مي‌زند و در واقع کار احمقانه نيست، زير سئوال برده و تجديد نظر داشته باشيد . از کنترل بيش از حدّ رفتارتان جلوگيري کنيد.
منابع براي اطلاعات بيش تر:
1ـ اين گونه مي‌توانيد (چگونه به خواسته‌هاي تان برسيد) دکتر پال هاوک، دکتر ناصر بليغ ،انتشارات جوانه رشد ،1379.
2ـ حال برتر (چگونه احساسات خود را مهار کنيم، گيل لنيدن فيلد، ترجمة دکتر الهي ميرزايي، انتشارات جوانه رشد ،1383.
3ـ هنر برقراري روابط ،راهي به سوي سعادت و شادکامي، پاتريشا بتن ،مترجمان جواد شافعي مقدم/ نيّره ايجادي، انتشارات پل، 1383.
4- از حال بد به حال خوب ،دکتر ديويد برنز ،ترجمه مهدي قراچه داغي، انتشارات آسيم .

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

من 21 سال سن دارم و تا کنون به هیچ وجه جنب نشده ام (چه درخواب و چه از طرق دیگر) ، عده ای از دوستان میگویند که این یک مشکل در دستگاه تناسلی و یا بچه دار نشدن و یا .... است و من نیز تاکنون موفق به پرسش در این باره از متخصص نشده ام و بیم دارم خواهشمندم در باره این موضوع به تفصیل پاسخ دهید که 1-علتش چیست 2- چه باید کرد؟ 3- و راهنماییهای شما ..

پاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباط تان با اين مركز؛ همان طور كه دوستان تان بيان كردند، لازم است كه به متخصص مراجعه نماييد و ما در اين زمينه تخصصي نداريم.
اين موضوع همانند همه موارد مشابه يك نوع بيماري است كه مراجعه به پزشك متخصص آن را ضروري مي سازد . بيم داشتن در مورد آن كاملاً نامعقول و غير منطقي است. خواسته يا ناخواسته بايد در يك زمان به پزشك مراجعه نماييد اما مراجعه زودتر مي تواند در درمان و بهبود وضعيت تان كمك بسيار شاياني داشته باشد.
موفق باشيد.

پرسش: گربه ای داخل پاساژ رفت وامد دارد و داخل مغازه من کثافت کاری میکند با توجه به اینکه گرفتن گربه ویا جلوگیری از ان تقریبا ناممکن هست کشتن ان جائز است؟

پرسشگر گرامي با سلام سپاس از ارتباط تان با اين مرکز
کشتن حيواناتي که باعث اذيت انسان مي شوند، اشکال ندارد، ولي اگر اذيت نمي کنند، کشتن آن ها وجهي ندارد. از مرحوم آيت الله گلپايگاني سوال شده که كشتن حيوانات اهلى مانند گربه آن هم به طور فجيع كه در اطاق حبس شود و با شدت ضربات آن را بكشند و يا پرنده‏اى مانند كبوتر و گنجشک را از روى غضب سر از تنش بكنند ، موجب صدقه يا مثلا ديه مى‏شود ،جواب داده اند :‏
ديه ندارد لكن اين گونه اذيت به حيوانات ظلم است و مكافات آن عذاب اخروى است.(1)
پي نوشت:
1 . آيت الله گلپايگاني ،مجمع المسايل ،ج 3 ،س 185 .

برای قضای نمازهای نخوانده باید چه نیتی بکنیم و همچنین قضای نماز صبح در نماز مغرب امکان پذیر است یا نه

پاسخ:با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباط تان با اين مركز؛
نيت نماز قضا همانند نيت نماز ادا است، با اين تفاوت كه در نيت خود مشخص مي كنيد كه نمازتان را قضا به جا مي آوريد، مانند دو ركعت نماز قضاي صبح به جا مي آورم قربة الي الله. اين نيت در دل كفايت مي كند و به زبان‌ آوردن‌آن لازم نيست.

سلام جانم به فدایتان خواستم سوال کنم نماز شب بعد از اذان صبح اقامه میشود یا قبل از اذان

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
وقت نماز شب از نصف شب تا اذان صبح است.

ba salam va ghaboli namaz va rooze shoma dar mah mobarak ramazan agar hengam azan zoohr khab bashiim eshkal darad?va agar dar hengam khab ensan jonob shavad rooze batel mibashad

پرسش: روزه گرفتن شرح : اگر هنگام اذان ظهر خواب باشيم اشکال دارد؟ اگر در هنگام خواب انسان جنب شود روزه اش باطل مي شود؟

پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
خوابيدن قبل از اذان ظهر، يا در هنگام ظهر اشكالي ندارد.
اگر روزه دار در خواب ، بعد از اذان صبح محتلم (جنب) شود، روزه اش صحيح است و باطل نمي شود .(1)
محتلم شدن در خواب در هنگام ظهر نيز روزه را باطل نمي كند، اما اگر نماز نخوانده باشيد، بايد براي نماز غسل كنيد.
پي نوشت:
1. توضيح المسائل مراجع ، ج 1 ،مسئله 1589.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

با سلام خدمت کارشناس محترم من جوانی بیست ساله هستم از نوجوانی تا به حالا به یک بیماری روانی به نام استرس دچار شده ام چند سالی هست که به این بیماری گرفتار شده ام

با سلام خدمت کارشناس محترم من جوانی بیست ساله هستم از نوجوانی تا به حالا به یک بیماری روانی به نام استرس دچار شده ام چند سالی هست که به این بیماری گرفتار شده ام ،مشخصه های این بیماری در من به گونه ایست که صحبت کردن با دیگر افراد برایم بسیار دشوار شده است من حتی در جمع دو نفر به بالا نمی توانم صحبت کنم و یا حتی وقتی که به جمعی ملحق می شوم تپش قلبم شدت می گیرد و رنگ صورتم عوض می شود به گونه ای که ضعف را در چهره من می بینند من را راهنمایی کنید که بتوانم با کمک دینم این بیماری را شکست بدهم . از شما خواهش می کنم کمکم کنید.

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
مشکل شما يک نوع اختلال اضطرابي است که علاوه بر تقويت باورداشت هاي مذهبي بايد از طريق دارودرماني و روان درماني درمان پذيرد.
شک نکنيد که مشکل شما جز از طريق جلسات روان درماني حضوري(و نه خوددرماني يا درمان نوشتاري و ...) قابل درمان نيست . بايد در اسرع وقت براي اين مهم به يک روانشناس باليني متخصص در درمان بيمارهاي اضطرابي مراجعه نماييد. اگر در شهر يا روستاي خود چنين متخصصصي سراغ نداريد ،به شهرهاي مجاور سري بزنيد.
همچنين مراجعه به روانپزشک براي دارودرماني ضروري به نظر مي رسد.

با عرض سلام و خسته نباشی سوال من در مورد اینکه چرا وضوی ما با سنی ها فرق دارد وچرا ما مثلا از ارنج به پایین دست و سنی ها از نک انگشت ها تا بالا خداوند که در قران مشخص نکرده

پاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباط تان با اين مركز؛اختلاف شيعه و اهل سنت در اين مسائل به اختلاف در مباني ا ستنباط احكام ديني بر مي گردد.
هر يك از مذاهب فقهى اسلامى براى استنباط احكام دين، از يكسرى اصول و مبانى بهره مي گيرند. طبيعى است كه اگر در اصول، مبانى و منابع استنباط با هم اختلاف داشته باشند، نتيجه و رهاورد استنباط ها متفاوت خواهد شد. بسيارى از اختلافات فقهى شيعه و سني،‌ريشه در تفاوت ديدگاه ها در اصول و مبانى استنباط دارد، مثلا‍ً اهل سنت افزون بر قرآن و سنت پيامبر(ص) به سنت صحابه و گاهى به سنت تابعين ارزش مى دهند،‌ولى شيعه افزون بر قرآن و سنت پيامبر (ص)، به سنت اهل بيت بها مى دهند و سنت صحابه را اگر مستند به سنّت پيامبر نباشد، به عنوان منبع شرعى نمى پذيرند.
برخى از اختلافات فقهى ريشه در همين نكته دارد. اختلاف در وضو هم از همين نوع است. شيعيان با تمسك به حديث ثقلين، به اهل بيت و امامان معصوم(ع) مراجعه مى كنند و احكام شرعى خويش را فرا مى گيرند، امّا اهل سنّت اين چنين نيستند.
در زمان خلفا به ويژه خليفة دوم (عمر) سياست جلوگيرى از نشر حديث رواج داشت و خلفاى بعدى تا زمان عمر بن عبدالعزيز، همين سياست را در پيش گرفتند .سرانجام بسيارى از روايت هاى پيامبر اسلام(ص) و حوادث صدر اسلام به فراموشى سپرده شد و نسل هاى بعدى نسبت به آن بيگانه شدند. ازاين پس شيعيان با مراجعه به امامان معصوم(ع) توانستند سنت فراموش شده پيامبر(ص) را دريابند و آن را سرمشق زندگى خويش قرار دهند؛ به عنوان مثال: امام باقر(ع) در اين راستا ظرف آبى برداشت و به وضو پرداخت و فرمود: پيامبر (ص) چنين وضو مى ساخت.(1)
كيفيت وضوى اهل سنت مستند به تفسيرى است كه ايشان از آيه «فاغسلوا وجوهكم و ايديكم الى المرافق» (2) دارند.
ظاهر معناى آيه چنين است كه صورت و دست‏ها را تا آرنج بشوييد. اهل سنت با توجه به حرف «الى» خيال مى‏كنند كه آيه مى‏گويد دست‏ها را از سرانگشتان به طرف آرنج بشوييد، ولى با اندكى دقّت روشن مى‏شود كه حرف «الى» تنها براى بيان حدّ شستن است، نه كيفيّت. شستن.
آيه درست به آن مى‏ماند كه انسان به كارگرى سفارش مى‏كند ديوار اتاق را از كف تا يك متر رنگ كند. بديهى است منظور اين نيست كه ديوار از پايين به بالا رنگ شود، بلكه منظور اين است كه اين مقدار بايد رنگ شود، نه بيش تر و نه كم تر. بنابراين فقط مقدارى از دست كه بايد شسته شود، در آيه ذكر شده اما كيفيت آن در سنت پيامبر(ص) (كه به وسيله اهل بيت(ع) به ما رسيده) آمده است و آن شستن آرنج است به طرف سر انگشتان.(3)
البته مذاهب چهارگانه اهل سنت، شستن دست هنگام وضو از سر انگشتان تا آرنج را واجب نمى‏دانند و مى‏گويند بهتر است كه بدين طريق وضو گرفته شود.
اماميه(شيعه) گفته‏اند: از آرنج واجب است و عكس آن باطل است، هم چنان كه مقدّم داشتن دست راست بر چپ واجب است. باقى مذاهب گفته‏اند: شستن آن‏ها به هر طريقى كه باشد، واجب بوده و تقديم دست راست و شروع از انگشتان تا آرنج افضل است؛ (4) يعنى ثواب بيش ترى دارد.
شستن پا به جاى مسح كه ميان اهل سنت رواج دارد، تفسير خاصى است كه از ادامه همان آيه ارائه داده‏اند. به نظر آن ها كلمه «ارجلكم» (پاها) بر «وجوهكم» (صورت ها) عطف شده و بايد مانند آن شسته شود، اما شيعه معتقد است اين كلمه بعد از كلمه رؤوس (سرها) ذكر شده و عطف به آن است و بايد پاها را مانند سر مسح كنيد.
در هر حال اختلاف عمل در مذاهب اسلامى ناشى از اختلاف برداشت و فهم متفاوت از آيات بوده و سنت پيامبر را هر دو گروه طبق عقيده خود مى‏دانند، اما شيعه افتخار دارد كه پيرو ائمه اطهار بوده و پيشوايان معصوم(ع) از آيات الهى و روش و سنت و گفتار رسول خدا(ص) آگاه‏تر بوده و درست‏تر تفسير مى‏كنند.
در روايات ائمه(ع) بيان شده كه روش وضوى پيامبر(ص) به روش شيعه بوده است.
دست بسته بودن (تكفير و يا تكتّف) در حال نمازكه اهل سنت انجام مي دهند اما شيعه انجام نمي دهد, از زمان خليفه دوم مرسوم شد و از بدعت هاى ايشان است . هنگامى كه اسيران جنگى ايرانى بر عمر وارد شدند, همين كار راكردند. عمر از اين كار خوشش آمد و گفت : خوب است در نماز در برابر پروردگار همين كار را بكنيم . اما شيعه با توجه به روايات امامان معصوم آن را درست نمي داند.
. امام باقر(ع) فرمود: «و عليك بالاقبال على صلاتك ... قال : ولا تكفّر فانّما يصنع ذلك المجوس ; بر تو باد به توجه قلبى بر نمازت ... و دست روى دست در حال نماز نگذار, زيرا اين كار مجوس است» (5.
بنابر اين به عقيده شيعه اين نحو نماز خواندن درست نيست . تكفير يكى از مبطلات نماز است , زيرا بدعت در دين محسوب مي شود.پيامبر(ص)فرمود: «صلّوا كما رأتيمونى أصلى ; همان طور كه من نماز مى خوانم ،نماز بخوانيد». پيامبر و اصحاب دست بسته نمى خواندند.
پى‏نوشت‏ها:
1- شيخ حرّ عاملي، وسايل الشيعه، ج 1، ص 274،‌ج 7.
2 - مائده (5) آيه 6.
3 - تفسير نمونه، ج 4، ص 286.
4 - محمد جواد مغنيه، فقه تطبيقى ،ترجمه كاظم پورجوادى، ص 40.
5 - وسائل الشيعه , ج 4 باب 15 از ابواب قواطع الصلاة

صفحه‌ها