پرسش وپاسخ
۱۳۹۲/۰۱/۱۵ ۰۵:۳۵ شناسه مطلب: 89030
آیا کشتار ایرانیان در زمان خلافت امام علی (علیه السلام) که در برخی از کتب معتبر تاریخی مانند بلاذری و طبری و....آمده صحت دارد. لطفاً کامل توضیح دهید.
پاسخ:
در آغاز بايد گفت: آنچه كه در برخي متون -مبني بر كشتار مردم ايران توسط علي (علیه السلام)- آمده است، واقعيت ندارد، و اين امر به منظور زير سؤال بردن علي (ع) طرح شده است. البته حكومت علي(ع) با برخي ايرانيان -مانند اهالي كرمان و..- برخورد داشت و علت آن امر نافرماني آنان از حكومت بود. كه برخي ناهنجاري ها به وجودآمد، ولي اين امر درآن حد نبود كه امروزه بعضي بدان دامن مي زنند. در برخي كتاب ها آمده است: "...
وقتى مردم فارس از دادن خراج إباء ورزيدند على درباره كسى كه ولايتدار فارس شود با كسان مشورت كرد، جاريه بن قدامه گفت: «اى امير مؤمنان! مى خواهى مردى سخت سر و سياست دان و با كفايت را به تو نشان دهم؟» گفت: «كى؟» گفت: «زياد» گفت: «اين كار از او ساخته است.» و او را ولايتدار فارس و كرمان كرد و با چهار هزار كس آنجا فرستاد كه بر ولايت تسلط يافت و به استقامت آمدند. شعبى گويد: وقتى مردم جبال بشوريدند و خراج دهان طمع آوردند كه خراج را بشكنند و سهل بن حنيف را كه عامل على بود از فارس برون كردند، ابن عباس بدو گفت: «كار فارس را كفايت مى كنم.» آنگاه سوى بصره رفت و زياد را با گروهى بسيار سوى فارس فرستاد كه به كمك آنها بر فارس تسلط يافت و خراج دادند. پيرى از مردم استخر گويد: پدرم مى گفت: «زياد را ديدم كه سالار فارس بود و ولايت يك پارچه آتش بود، زياد چندان مدارا كرد كه مانند پيش به اطاعت و استقامت آمدند و به جنگ نپرداخت. مردم فارس مى گفتند: رفتار اين عرب همانند رفتار خسرو انوشيروان بود كه نرمش و مدارا مى كرد و مى دانست چه كند.» .... در كرمان نيز چنين كرد. آنگاه به فارس باز گشت و در ولايت هاى آنجا بگشت و بكسان وعده هاى خوب داد تا مردم آرام شدند و ولايت به استقامت آمد.(1)
در ضمن ناگفته نماند بيش تر مطالبي كه مورخان در باره جنگ هاي صدر اسلام نوشته اند، از تاريخ طبري مي باشد.. طبري مطالب تاريخي را از راويان مختلف نقل مي كند كه برخي دروغگو و غير موثق بوده اند، از جمله سيف بن عمر كه خيلي از مطالب مربوط به جنگ هاي صدر اسلام از طريق وي است. جواد علي (از مورخان) معتبر مي گويد: طبري در استفاده از مآخذ، اصول اهل حديث را در نظر نگرفته و از چهره هاي ضعيف هم روايت كرده است. او روايات سيف بن عمر را كه متهم به زندقه است و خود طبري هم نظر مساعدي نسبت به وي ندارد، نقل مي كند.(2)
پي نوشت ها:
1. محمد جريرطبري، قاهره، مطبع الاستقامه بالقاهره، 1358ه، ج4، ص105، حوادث سال نهم هجري.
2. رسول جعفريان، رسول، تاريخ سياسي اسلام، سيره رسول خدا (ص)، قم، انتشارات دليل ما، 1385، چاپ چهارم، ص124.
موفق باشید.
۱۳۹۲/۰۱/۱۵ ۰۳:۳۳ شناسه مطلب: 89019
۱۳۹۲/۰۱/۱۵ ۰۲:۳۳ شناسه مطلب: 89012
در سفری که اخیرا به امارات متحده ی عربی داشتم متوجه شدم که در فروشگاه ها و اماکن عمومی شعاع نگاه های آلوده و نفرت انگیز بیشتر به سمت من بود که حجاب داشتم و زنانی که با لباس های نیمه عریان در آنجا تردد می کردند مردان به آنها زل نمی زدند و به من می زدند. آیا می توان در محیطی که بی حجابی عادی تر و ایمن تر است لا اقل موی سر را نپوشاند ؟
پاسخ اين سوال از آن چه در سوال قبل بيان شد روشن مي شود. همه مراجع حفظ حجاب كامل زن در برابر مرد نامحرم را واجب مي دانند؛ خواه نامحرم مسلمان باشد يا كافر و يا در كشور اسلامى باشد يا غير اسلامى.
خواهر گرامي؛
به نظر مي رسد لازم است درباره فلسفه حجاب بيشتر مطالعه بفرمائيد. آن چه مايه ايمني بيشتر مي شود، رعايت حجاب كامل است نه بدحجابي؛ آن چه را نيز شما گمان كرده ايد، احساسي بيش نيست. همان گونه كه در مواردي نظير اين موضوع براي بسياري از افراد تجربه شده است. يعني فرد به جهت نوع پوشش و يا نوع رفتار و كردار خود گمان مي كند تمامي نگاه ها به او دوخته شده است؛ در حالي كه چنين نيست.
بر فرض كه چنين باشد كه شما مي گوييد، اگر يك زن از طرفي داراي وقار و متانت و عفت و سنگيني باشد و حريم خود را همواره حفظ كند و ارتباط با نامحرم را به حد ضرورت و نياز كاهش دهد و در موارد غيرلازم با آنان ارتباطي نداشته باشد و از طرف ديگر از گوهرهاي وجود خويش و ارزش عفت و حيا آگاه باشد و متوجه وظايف خطير خود در قبال جامعه و پرورش نسلي پاك در آينده باشد و از دامهايي كه مردان هوسباز و فريبكار بر سر راه زنان پاكدامن ميگسترانند آگاه باشد، ميتواند خود را از نگاه نارواي مردان و از ساير آلودگيها حفظ نمايد.
لذا مي بينيم كه در جوامع بشري حتي جوامعي كه مورد نظر شماست، غالبا كسي متعرض افرادي كه حجاب كامل دارند نمي شود و بيشتر افرادي كه حجاب شان بد هست، مورد آزار انسان هاي مريض و بي دين قرار مي گيرند، همان طور كه قرآن نيز فلسفه پوشيدن چادر و حجاب هاي برتر را همين ذكر مي كند كه انسان با چادر و حجاب برتر به تقوا و پاك دامني شناخته مي شود و كم تر مورد اذيت قرار مي گيرد مثلا قرآن مجيد خطاب به پيامبر فرمود: به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو كه: خويشتن را با (جلباب) بپوشند كه اين كار براي اين كه به عفت شناخته ميشوند و از تعرض محفوظ ميمانند، براي آنان بهتر است.(1)
البته نبايد فراموش شود گاه نوع پوششي كه ما به عنوان حجاب انتخاب مي كنيم حتي اگر چادر باشد، جلب توجه مي كند. قطعا مراد از رعايت حجاب اين نيست. يعني منظور ما از پوشش و حتي چادر، پوششي است كه جلب توجه نمي كند، نه حجاب چادري كه برخي دارند ولي با آرايش يا درست سر نكردن چادر، جلب توجه زيادي مي كنند، نمي توان گفت اين افراد حجاب برتر دارند.
براي مطالعه بيشتر در اين زمينه به كتاب هاي ذيل مراجعه نماييد:
1- مسئلة حجاب، از استاد مطهري؛
2- نظام حقوق زن در اسلام، از استاد مطهري؛
3- حجاب زينت برتر، تأليف عطيه صادق كوهستاني
4- حجاب شناسي، از حسين مهدي زاده
5- حجاب از ديدگاه قرآن و سنت، خانم فتحيه فتاحي زاده
پي نوشت:
1. احزاب (33)، آيه 59.
موفق باشید.
۱۳۹۲/۰۱/۱۵ ۰۲:۲۹ شناسه مطلب: 89011
اگر یک زن مسلمان در یک کشوری جز ایران باشد که بی حجابی رواج دارد و بسیاری از زنان در آنجا با لباس های بسیار بد حجاب و نیمه عریان در جامعه حاظر می شوند ، اجازه دارد که موهای خود را نپوشاند یا خیر؟ چرا؟ با توجه به این که نپوشاندن موهای او در آن محیط هیچ جلب توجهی نمی کند.
در ابتداي پاسخ به دو نكته توجه كنيد:
1. به عنوان يك مسلمان معتقديم آنچه خداوند از ما بندگان خواسته و بر ما تكليف نموده است، جز به سود ما و در جهت سعادت و كمال ما نيست. مصالح و منافع واقعي اجراي احكام و مقررات ديني متوجه خود ما مي شود؛ زيرا نه اعمال نيك ما به خداوند سودي مي رساند و نه اعمال بد، ضرري را متوجه او مي سازد. سود و ضرر همه متوجه خود ما است. خداوند نيز به جهت محبت و عشق به بندگانش و اينكه خواهان سعادت و خوشبختي و كمال آن ها است؛ احكامي را مقرر نموده است و از جمله اين احكام، وجوب رعايت حجاب است.
علاوه بر آن كه حجاب امري فطري نيز هست كه در همه اديان و جوامع بشري نيز به آن پايبند بوده اند.
2. دينداري در زماني و جامعه اي كه همه اسباب هدايت و دينداري آماده است و همه مردم به سوي آن گرايش دارند، اگر چه ارزشمند است، ولي ارزشمندتر از آن دينداري در روزگاري و اجتماعي يا در ميان خانواده و گروهي است كه اكثريت آن ها در گرايش به فساد و گناه و بي ديني با هم مسابقه مي دهند.
چه بسيار كساني كه در محيط هاي فاسد و آلوده بودند، اما ايمان خود را حفظ كرده اند. قرآن، افرادي را در اين زمينه معرفي مي كنند تا سرمشق براي ديگران باشند.
از جمله اين افراد، آسيه همسر فرعون است. با اين كه در محيط آلوده به فساد و گناه و كفر بود و حتي همسرش، خود، طاغوت زمان بود، با اين همه، ايمان خويش را حفظ كرد و خود را از آلودگي ها محفوظ داشت. لذا خداوند از او تجليل نموده و او را الگوي بشر معرفي نموده است. (1)
يوسف پيامبر و جوانان اصحاب كهف كه قسمتي از وحي و قرآن را به داستان آنان اختصاص يافته از جمله همين افراد هستند.
با توجه به اين دو نكته:
بر اساس آيات قرآن و روايات معصومين آنچه بر زن واجب و لازم است، پوشش بدن از نامحرم است. در لزوم رعايت حجاب و پوشش بدن از نامحرم فرقي نمي كند در كشور اسلامي باشد و يا غير اسلامي و يا در محيطي باشد كه افراد حاضر در جامعه، حجاب خود را رعايت كنند يا خير.
كيفيت حجاب نيز فرقي نمي كند خواه با چادر باشد يا با مانتو و مانند آن. اما به طور طبيعي چادر بهتر مي تواند پوشش بدن را حفظ كند و از اين جهت چادر حجاب برتر است. قرآن مجيد خطاب به پيامبرش فرمود: «به زنان و دختران خود و زنان مؤمن بگو كه: خويشتن را با «جلباب» بپوشند كه اين كار براى اين كه به عفت شناخته شوند و از تعرض محفوظ بمانند، براى آنان بهتر است».(2)
خواهر گرامي؛
در اين تامل كنيد كه در چه شرايطي دين خود را حفظ كرده ايد؟! ترديد نكنيد دينداري در محيطي كه اكثريت آن ها در گرايش به فساد و گناه با هم مسابقه ميدهند، از ديد خداوند دور نمي ماند. اوست كه حاضر بر اعمالتان است و هدايت گر شماست. قرآن مي فرمايد "و الذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا، آنان كه در راه ما مجاهدت و تلاش ميكنند، راههاي خود را به آنان نشان ميدهيم."(3)
خوب است در پايان به روايتي كه ارزش و ثواب دينداري در بين بي دينان را بيان مي كند، دقت كنيد:
پيامبر اكرم(ص) خطاب به ابوذر فرمود: يَا أَبَاذَرٍّ الذَّاكِرُ فِي الْغَافِلِينَ كَالْمُقَاتِلِ فِي الْفَارِّينَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ (4) اي اباذر كسي در ميان جمعيت اهل غفلت به ياد خدا باشد همانند آن مجاهد در راه خدا (و رزمندگان جنگ احد در ركاب رسول الله (ص) ) است كه وقتي مي بيند ديگران جنگ را رها كرده و فرار مي كنند (و پيامبر و اسلام را در غربت و تنهايي گذاشته اند) او پايداري و استقامت مي ورزد، يا همانند شهيدي است كه در راه اسلام در خون خود غلطيده است.
پي نوشت ها:
1. تحريم (66) آيه 11.
2. احزاب (33) آيه 59.3
3. عنكبوت (29) آيه 69.
4. شيخ حر عاملي، وسايل الشيعه، چاپ مؤسسه آل البيت، قم، سال انتشار 1409ق، ج 7، ص 165.
موفق باشید.
۱۳۹۲/۰۱/۱۵ ۰۰:۴۴ شناسه مطلب: 88999
با سلام من چند روز بود که موفق شده بودم عادت زشت استمنا را ترک کنم ولی امروز قبل از اذان صبح فهمیدم احتلام شده و بسرعت غسل جنابت کردم ولی صبح که برای اذان بیدار شدم سینوزیت هایم درد می کردند تا ظهر بله متاسفانه من سینوزیت دارم اما الآن که مجبورم صبح زود حمام برم این طوری سرم همش درد می کنه و سینوزیتم نیز باید چه کار کنم؟ آیا دوباره استمنا کنم? متشکرم
پاسخ:
شما بايد بعد از بيرون آمدن از حمام، سرتان را تا روي ابروها، با كلاه بپوشانيد تا سر نيمه خيس شما باد نخورد، با اين كار، سينوزيت هاي شما هم درد نمي گيرد. اگر هم واقعا به هيچ صورتي نمي توانيد جلوي سر دردتان را بگيريد و علت آن هم اين است كه در صبح زود غسل مي كنيد، باز هم راه حل وجود دارد، شما بايد صبح زود، به جاي غسل جنابت، تيمم كنيد و نماز صبح را با تيمم بخوانيد، و ظهر غسل كنيد، تا مشكلي هم پيش نيايد. اما به نظر مي رسد كه لازم به اين كارها نباشد، و اگر بعد از حمام در صبح زود، سر و پيشاني اتان را با كلاه كاملا بپوشانيد ديگر سينوزيت هايتان درد نمي گيرد. در هر صورت اين چيزها راه حل دارد، و شما نبايد به خاطر اين چيزها به استمنايي كه حرام است روي بياوريد، بلكه خدا را شكر كنيد كه توانسته ايد استمنا را ترك كنيد. اين چيزها را شيطان به ذهن شما مي اندازد تا شما را فريب داده و به طرف استمنا بكشاند.
موفق باشید.
۱۳۹۲/۰۱/۱۴ ۲۲:۰۸ شناسه مطلب: 88988
۱۳۹۲/۰۱/۱۴ ۲۰:۵۱ شناسه مطلب: 88980
میگن باید بعد از شکست در رابطه عشقی بری پیش سنگ صبورت و دوستات.من که عشقم سنگ صبورم و دوستم بوده چیکار کنم؟
دوستم به من خیلی محبت میکرد ولی حالا دیگه آدم سابق نیست.من باید چیکار کنم چطور فراموش کنم وقتی هر روز جلو چشممه؟!
قبل از هر چيز اين را بدانيد كه هر چيزي در اين عالَم حد و مرز مشخصي دارد به همين خاطر، ارتباط دوستي نيز از اين امر مستثني نيست. ارتباط با دوستان هرگز نبايد از حد خود فراتر رود و به دلبستگي شديد و به مرز وابستگي رواني برسد كند و يا چنان شدت يابد كه افراد را از پرداختن به امور مهمتر زندگي همچون تحصيل، كار و كارهاي مهمتر ديگر بازدارد و فكر و ذهن آنها را شديداً مشغول سازد بنابراين، از تغييري كه در حالات و شيوه رفتار دوستتان ايجاد شده و از اين بابت اظهار شكايت ميكنيد و او را عشق زندگي خود ميدانيد، ميتوان اين گونه استنباط كرد كه شما در ارتباط دوستانه خود دچار افراط شده ايد و اين دوستي در حال تبديل شدن به نوعي دلبستگي و وابستگي رواني بودهاست از اين روي، بهترين كاري كه ميتوانيد انجام دهيد اين است كه از شدت دوستي خود بكاهيد و اجازه ندهيد فكر و ذهنتان بيهوده و بيجهت مشغول گردد و شما را از پرداختن به امور مهمتر زندگي باز دارد.
اين را هم بدانيد كه رابطه دوستانه با ديگران، بايد يك رابطه دو طرفه و از روي اختيار و علاقه طرفيني آن هم در حد معقول و منطقي صورت گيرد به همين خاطر، اگر دوستتان ديگر مثل سابق به شما محبت نمي كند و يا ديگر علاقهاي به ادامه رابطه دوستانه با شما را ندارد در اين صورت، دليلي بر ادامه رابطه دوستانه آن هم به شيوه يك طرفه وجود ندارد بنابراين، شما هم نبايد اصراري به ادامه رابطه دوستي داشته باشيد بلكه، ميتوانيد او را به سهولت فراموش كنيد و به جاي وي افراد ديگري كه معيارهاي دوستي با شما را دارند و شايسته دوستي و رفاقت هستند و به اصول و مباني دوستي نيز آشنا هستند برگزينيد و با آنها رابطه دوستانه صميمانهاي داشته باشيد البته اين دفعه سعي كنيد ارتباط دوستانه شما از حد خود فراتر نرود و به دلبستگي شديد و به مرز وابستگي رواني نينجامد.
در هر حال، عشق زندگي نبايد تنها منحصر در اشخاص و يا شخص خاصي گردد و يا از يك دوست انتظار داشته باشيد كه شما را فراتر از يك رابطه دوستانه دوست بدارد و به شما محبت كند و نيازهاي شما را برآورده سازد. اين گونه نگرش افراطي و انتظارات غير منطقي به قضيه دوستي، هم به خودتان آسيب ميزند و هم دوستان شما را از كنار شما فراري ميدهد بنابراين، سعي كنيد معناي زندگي را به درستي بفهميد و هرگز دوست و يا دوستان خود را تنها عشق زندگيتان قلمداد نكنيد.
شكست در روابط عشقي بيش از هر چيز ديگر نشانگر، دلبستگي و وابستگي رواني شما به ديگران و احياناً برخي آشفتگيهاي روحي ديگرتان است به همين خاطر، توصيه ميشود براي شناسايي و درمان علت يا علل دقيق وابستگي روانيتان به مراكز مشاورهاي و خدمات روانشناختي معتبر مراجعه كنيد و مشكل خود را به صورت دقيق بررسي و درمان كنيد. يادتان باشد كه هيچ انساني آنقدر ارزش ندارد كه شما خودتان را به خاطر او ناراحت كنيد و يا فكر و ذهنتان را مشغول سازيد. يك انسان سالم هيچگاه در مقابل يك فرد معمولي سر فرود نمي آورد. براي به دست آوردن دل طرف، دست به هر آب و آتشي (مثل محبتهاي افراطي، بيش مراقبتهاي مادرانه، فداكاري غير معقول و...) نمي زند، بنابراين توصيه ميكنيم كه در اسرع وقت به مراكز مشاورهاي و خدمات روانشناختي معتبر مراجعه كنيد و با كمك گرفتن از روانشناسان و مشاوران، زمينه وابستگي رواني خود را بشناسيد و در آشفتگيهاي روحي و رواني احتمالي خود بكوشيد.
توجه داشته باشيد، اگرچه دوست سابقتان هر روز جلوي چشمان شماست اما، اين خود شماييد كه اجازه ميدهيد فكر او دائماً به ذهنتان خطور كند و در آن ماندگار شود و الا اگر طالب فراموش كردن واقعي او هستيد ميتوانيد با او به مانند افراد عادي ديگر نگاه كنيد و با چند راهكار ساده مثل، تكنيك توقف فكر، ايجاد حواس پرتي، شمارس معكوس اعداد، بستن كش به مچ دست خود و رها كردن آن با شروع خطور افكار وي، خود را از خاطرات آن فرد رها كنيد و فكر و ذهنتان را از پرداختن به او خالي كنيد. البته اگر بتوانيد چيزهايي كه شما را به فكر او مياندازد را از دسترس خود خارج كنيد و يا در مسير رفت و آمد وي قرار نگيريد و وي را نبينيد و يا اگر او را اتفاقاً ديديد، نگاه خود را از وي برگردانيد و به او توجهي نداشته باشيد طبيعتاً فرايند فراموشي تسريع ميگردد و شما آسان تر و سريع تر به هدف خود ميرسيد و او را به راحتي فراموش ميكنيد. البته همان طور كه گفتيم، ارتباط شما با دوستان ديگر كه به مراتب از دوست سابق شما بهتر و از ويژگيهاي مثبت ديگري برخوردار هستند شما را زودتر به هدفتان ميرساند.
موفق باشید.
۱۳۹۲/۰۱/۱۴ ۰۵:۱۳ شناسه مطلب: 88948
سلام علیکم.من جوانی 16ساله هستم ومتاسفانه از 14سالگی د چار درد استمنا شده ام.تا حالا بیش تراز ده بار به خودم گفتم که باید این گناه را ترک کنم اما بیشترین مقداری که توانسته ام این کار را انجام ندهم حدوددوماه است.چند بار حتی توبه کردم واز خدا طلب مغفرت کردم اما باز نفسم و وسوسه های شیطان برمن چیره شد ومن دوباره این گناه را انجام دادم.الان هم از خدا شرمنده ام به خاطر توبه شکنی هام وهم از خانواده ام که این همه زحمت مرا میکشند اما من این طوری جواب زحماتشان را میدهم.اکنون آسییب های این گناه نیز حدود شش ماه است که خیلی نمایان شده مخصوصا کاهش تمرکز وحواس پرتی و سریع عصبانی شدن.من می خواهم در آینده پزشک شوم ودرسمم هم خوب است اما باز هم این گناه مانع رسیدن به هدفم است چون واقعا بی اراده ام کرده است.شما را به خداکمکم کنید دیگر از توبه شکنی وبی ارادگی خسته شدم.باتشکراز سایت بسیار خوبتان.محمدرضاتاجیک.
پاسخ:
به نظر مي رسد كه مسئله خود ارضايي شما حالت وسواسي به خود گرفته است. در مورد اختلالاتي كه حالت وسواسي به خود گرفته اند مداخله داروئي لازم است. توصيه ما به شما اين است كه اگر نتوانستيد جلوي خود ارضايي اتان را بگيريد به يك روان پزشك مراجعه كنيد و مشكلتان را در ميان بگذاريد، روان پزشك داروئي به شما مي دهد كه ميزان اضطراب شما را كاهش دهد، چون همان طور كه در ادامه گفته خواهد شد اضطراب نقش اساسي در اين مسئله دارد. هم چنين داروي ديگري به شما داده مي شود كه جلوي افكار پريشان را در شما خواهد گرفت و آنها را كنترل خواهد كرد. به گفته متخصصين مصرف دارو در مدت كوتاه (حدود دو هفته) عارضه وابسته شدن به دارو را ندارد. معمولا گفته مي شود كه اين داروها را روزي سه بار مصرف كنيد. بعد از دو هفته پزشك به شما توصيه مي كند كه مصرف دارو را قطع كنيد و فقط وقتي مصرف كنيد كه فكر خود ارضايي به سر شما مي زند، در آن وقت دارو را مصرف مي كنيد و به خود تلقين مي كنيد كه دارو سريعا تاثير خود را خواهد گذاشت. با مصرف اين داروها فكر خود ارضايي از شما دور مي شود و شما مي توانيد بر خودتان كنترل پيدا كنيد. به تدريج با مصرف اين داروها ميزان تسلطتان بر اين مسئله زيادتر مي شود تا وقتي كه بتوانيد به كلي بر آن مسلط شويد. البته در ادامه مصرف داروها و در ضمن آن، اگر به يك روان شناس هم مراجعه داشته باشيد تا درمانهاي روان شناختي هم بر روي شما اجرا شود خيلي خوب است. با اين كارها مي توانيد تا حدود زيادي بر خود ارضايي غلبه كنيد، لذا حتما به فكر مراجعه به يك روان پزشك و روان شناس باشيد. در ادامه توصيه هايي را در مورد ترك خود ارضايي به شما خواهيم داد.
از نظر شرعي، خود ارضايي و استمناء حرام است و علاوه بر اينكه حرام است و عقوبت اخروي دارد، در اين دنيا نيز مخصوصا وقتي كه به صورت عادت درمي آيد آسيبهاي زيادي به انسان وارد مي كند، كه البته به نظر مي رسد كه آسيب هاي رواني آن جدي تر و مشكل سازتر است. پيگيري جدي شما براي ترك اين عادت، بيشتر از دانستن آسيب هاي آن به درد شما مي خورد. استمنا مخصوصا وقتي كه ميزان آن بالاتر باشد ضربه هاي زيادي به شخص وارد مي كند، كه همان طور كه گفته شد ضربه هاي رواني شديدي هم به دنبال دارد،كاهش اعتماد به نفس، احساس گناه شديد، اضطراب شديد و غيره، كه به همه اينها بايد عوارض بدني و جسمي احتمالي را هم اضافه كرد.
در مورد آثار استمناء بايد اين نكته را بدانيد كه با ترك استمناء، زمان زيادي نمي گذرد كه خيلي از عوارض سوء اين عادت از بين خواهد رفت و جاي آن را سلامتي و شادابي و احساس خوب پاك بودن خواهد گرفت، لذا شما نگران مدت زمان برگشت سلامتي اتان نباشيد و بيشتر به فكر ترك اين عادت باشيد.
استمناء مشكلي است كه خيلي از جوانها با آن روبرو هستند، يعني تحريك جنسي زياد به واسطه محركهاي جنسي اي كه در جامعه وجود دارند و در عين حال عدم امكان ارضاي صحيح آن. راه حل اساسي آن ازدواج به موقع است. اگر ازدواج به موقع صورت بگيرد ميزان فشارهاي جنسي كم خواهد شد و جوانان مي توانند از راه صحيح خود را ارضاء كنند. اما اگر امكان ازدواج براي شما وجود ندارد بايد كاري كنيد كه ميزان تحريكات جنسي شما كم شود به عبارت ديگر بايد مراقب خودتان باشيد وگرنه مثل گذشته با اين مشكل روبرو خواهيد بود. ميزان ابتلاء شما به استمناء با ميزان تحريك پذيري شما رابطه مستقيم دارد. يكي از بهترين روش هاي كنترل خودارضايي و همچنين كاهش ميل جنسي، پرهيز از محرك هاي ديداري و ادراكي و دور شدن از موقعيتهاي مرتبط با احساس جنسي است، مثلا از ديدن مناظر و عكس ها و فيلم هاي جنسي خود داري كنيد، منظورم پرهيز از چشم چراني در همه ابعاد آن است، بدون آن هيچ يك از اقدامات درماني از تضمين كافي برخوردار نيست، چون وقتي كه تحريك جنسي صورت بگيرد، جلوگيري از آن، كار مشكلي است.
خود را دست كم نگيريد و عزت نفس داشته باشيد و خود را بزرگتر از آن بدانيد كه در مقابل اين عمل زشت ذليل شويد، لذا با قاطعيت به دنبال درمان باشيد.
مطلب مهمي كه بايد به آن توجه شود اين است كه براي ترك اين عادت هيچ وقت دير نيست. اين عمل با تمام آثار بدي كه دارد قابل درمان است و به گواه متخصصان، بيشتر آثار شومي كه بواسطه آن بوجود آمده است در مدت نسبتا كوتاهي پس از قطع آن بر طرف مي شود، زيرا كه نشاط و نيروي جواني مي تواند بيشتر ضايعات گذشته را جبران كند، پس جاي نگراني نيست. با ترك اين عمل، آثار منفي روانشناختي آن از بين خواهد رفت و جاي خود را به عزت نفس و اعتماد نفس و احساس خوب پاك شدن مي دهد.
مسئله ديگري كه بايد به آن دقت شود اين است كه هيچ وقت ياس و نااميدي را به خود نبايد راه داد. بنابر اين نخستين و لازم ترين موضوعي كه بايد به آن توجه داشت امكان ترك سريع اين عادت و نجات از عواقب آن است. بايد از گذشته خود پشيمان شده و توبه كنيد. بعد از توبه سعي در پاك كردن تمام خاطرات گذشته داشته باشيد، مثل اينكه اصلا تجاربي در اين زمينه نداشته ايد. از طرف ديگر با پرهيز از سرزنش كردن خود و احساس گناه و مبارزه با افكار نگران كننده، سعي كنيد وضع روحي خوبي را براي خودتان ايجاد كنيد.
براي ترك هر نوع عادت، قبل از هر چيز اراده و تصميم لازم است و اين موضوع را اصلا نبايد دست كم گرفت. البته ممكن است كه خيلي از جوانان اين گونه برداشت كنند كه ما قادر به تصميم نيستيم و اراده از ما سلب شده است و بارها شكست خورده ايم، ولي مسئله اينجاست كه شما همين مقدار اراده داريد كه درجائي كه شرايط آن نيست اين كار را انجام ندهيد و همين مقدار اراده كفايت مي كند. و اگر بارها تصميم گرفتيد و شكست خورديد بايد توجه داشته باشيد كه شكست مقدمه پيروزي است. به ما دستور داده شده است كه مدام تصميم قاطع بگيريم ولو اينكه نقض شود و تصميم خود را بشكنيم، دو مرتبه، سه مرتبه و ... . بايد سعي خود را بكنيم، بالاخره موفق مي شويم.
اگر موفق به ترك اين عمل (هر چند براي چند روز) شديد بايد مواظب باشيد كه دوباره به آن برنگرديد، اما اگر از دستتان در رفت و دوباره مرتكب شديد اين مطلب را از نظر دور نداريد كه بازگشت و ارتكاب ناخواسته عمل، جزيي از فرايند ترك محسوب مي شود. پس با كوچكترين بازگشت همه چيز را از دست رفته ندانيد، بلكه با توبه دوباره از عمل، با تصميم قاطع خود را وارد مرحله ترك ديگري كنيد. در صورت ارتكاب دوباره به جاي ياس و نااميدي كه مطلوب شيطان است اين نكته را به خود گوشزد نماييد كه فرصت جبران آن وجود دارد و بار ديگر مصمم تر و جدي تر از گذشته به فرآيند ترك خود برگشت نماييد.
مسألة خود ارضايي هميشه به عنوان يك اختلال مرتبط با اضطراب، شناسايي و مطرح شده است. اين يكي از مسايلي است كه بايد در صدد كنترل آن باشيد. فرد با افزايش يافتن اضطراب به طور مكرر به اين عادت نابهنجار روي ميآورد. وجود اضطراب به عنوان يك عامل تقويت كننده و نگه دارنده عادت ناپسند خود ارضايي مطرح است. استفاده از روش هايي مانند تن آرميدگي (ريلكسيشن) و متوقف ساختن افكار اضطرابي مي تواند به شما كمك كند تا از ميزان خود ارضايي كاسته شود و به تدريج قطع گردد. اما ضرورت متوقف ساختن اضطراب به هر نحو ممكن ما را ملزم مي سازد كه اگر بيش از اندازه بود و نشانه هاي بدني مانند: لرزش دست و پا، يخ كردگي، داغ شدن ناگهاني بدن و احساس گر گرفتگي، افزايش ضربان قلب و احساس كوبيدن قلب و جز آن را نشان داد، بايد به روانپزشك مراجعه نمود و با دريافت دارو اين نشانه ها را متوقف سازيد.
اما براي برطرف نمودن اضطراب در صورتي كه داراي اين شاخصهها نباشد يا بسيار خفيف باشد، مي توانيد از روش مكمل درماني مانند «تنآرميدگي» ( ريلكسيشن) و «تنظيم صحيح تنفس» استفاده نماييد. مي توانيد براي اجراي تن آرميدگي، بدنتان را به شانزده گروه عضلاني( نوك انگشت تا مچ دست؛ مچ تا انتهاي آرنج؛ بازو تا كتف؛ در هر دست؛ نوك انگشتان پا تا مچ پا، عضلات ساق پا، ران تا كشاله ران؛ عضلات پيشاني، به علاوه عضلات كاسه سر؛ عضلات صورت و فك؛ عضلات گردن و سينه؛ مجموعه عضلات شكم) تقسيم نموده و هر يك از آن ها را به طور جداگانه براي مدت 7 ثانيه با شمارش معكوس به طور نسبي منقبض نموده، سپس ظرف مدت 3 شماره آن را رها سازيد. بعد بر احساس خوشايند در نتيجه مقايسه بين حالت گرفتگي و انقباض و حالت رها شدگي متمركز شويد و به يك احساس خوشايند برسيد.
در اسرع وقت براي كاهش اضطراب و افكار وسواسگونه به يك روانپزشك مراجعه نماييد. دارو درماني در زمينة اختلالات اضطرابي بسيار مؤثر و ضروري است
احساس گناه افراطي (نه طبيعي) موجب فزوني سطح اضطراب در شما مي گردد و افزايش اضطراب ناخواسته تمايل شما به انجام اين عمل را تشديد مي نمايد. پس به جاي احساس گناه افراطي كه ثمره اي جز تشديد روحيات افسرده وار و تضعيف عزت نفس و اعتماد به نفس در شما ندارد به القاي روح اميد در خود بپردازيد. احساس گناه افراطي كه در آن، فرد خود را مأيوس از رحمت خدا ميداند به هيچ وجه مطلوب خدا و دين نيست، بلكه احساس گناه فزاينده در راستاي وسوسه هاي شيطاني است. احساس گناه يكي از بزرگترين منابع اضطرابزا است . به خوبي ميتوان دريافت كه همين احساس گناه بيش از حد زمينهاي براي خود ارضايي بيشتر فراهم ميآورد، پس با بالا بردن سطح عزت نفس و اعتماد به نفس و اميد به لطف و بخشش بيكران الهي به تعديل احساس گناه بپردازيد. احساس گناه تا حدي خوب و مفيد است كه فرد را به سمت جبران خطاها از طريق انجام اعمال نيك و خداپسندانه رهنمون سازد، نه آن كه ناخواسته موجب اضطراب بيشتر شده و به گناه بيشتر سوق دهد.
از تلقين منفي به خود و توجيهات بي مبنا و هم چنين بزرگنمايي شكست هاي گذشته به شدت پرهيز نماييد. تلقين مثبت و خوشبيني سهم بسزايي در ترك تدريجي اين عمل دارد. به جاي تلقين هاي منفي به تلقين مثبت بپردازيد و مطمئن باشيد كه اگر تلاش كنيد مي توانيد اين عمل را ترك كنيد، همانطور كه افراد زيادي توانسته اند اين عمل را ترك كنند.
يكي از راههاي ترك خود ارضايي، استفاده از روش هاي تغيير فكر و توقف افكار مبتني بر تصاوير جنسي است كه ميتواند احساسي خوشايند در فرد ايجاد نمايد. هر چند با انجام روشهاي تنآرميدگي ميتوان تا حدّ زيادي از ادامه اين روند كاست، اما در درمان، به آن نيز بسنده نميشود. به فرد مبتلا ياد ميدهند كه چگونه با شمارش 1، 2، 3، به خودش با صداي بلند فرمان بس! داده و فكر خود را كه شامل تصاوير جنسي است متوقف سازد. اين روش ظاهراً ساده كاملاً اثر بخش بودن خود را اثبات نموده است و يكي از روش هاي جالب و كوتاه توقف فكر محسوب ميگردد. فرد پس از مدتي در نهايت قادر ميشود تا با يك صداي نجواي دروني به افكار نامتناسب خود پايان دهد.
پرهيز از تنهائي: اين گونه افراد بايد بدون هيچ قيد و شرطي از تنهائي بپرهيزند و بشدت از آن دوري كنند و هرگز تنها نباشند، شب در اتاق تنها نخوابند، تنها براي مطالعه و يا كار ديگري به نقاط خلوت نروند و به محض اين كه در محيطي احساس تنهائي كردند از اين محيط بيرون روند. و اگر نخستين تحريكي متوجه آنان شد بلافاصله خود را سرگرم كار ديگري كنند. اگر اين افكار به ذهنتان آمد سريع از آن وضعيت خارج شويد و مشغول كار ديگري شويد، مثلا تلويزيون را روشن كنيد، به كسي تلفن كنيد و به هر حال خودتان را به كار ديگري وادار كنيد. اشتغال به كار ديگر باعث مي شود كه ذهنتان از آن موضوع ناراحت كننده منحرف شود.
پرهيز كامل از معاشرت با افراد فاسد: از معاشرت با افراد منحرف و مبتلا به اين عادت در همه اوقات مخصوصا دوران مبارزه با استمناء بايد به طور مطلق دوري جست. نقش معاشران بد و فاسد در ابتلاي به اين انحراف و ادامه آن بسيار مهم است.
ورزش: ورزش مقدار زيادي از انرژي هاي زايد فكري و بدني را آزاد مي كند به همين دليل براي جلوگيري از تحريكات جنسي برنامه ورزشي بسيار مهم است . افراد معتاد به اين عمل معمولا آدمهاي كم تحركي هستند كه همين عوامل تحريك جنسي را در آنها تشديد مي كنند كه راه مبارزه با آن ورزش است.
از صحبت كردن در مورد مسايل شهوت انگيز دوري كنيد.
از پوشيدن لباس هاي تنگ و چسبان اجتناب كنيد.
از خيال پردازي دوري كنيد و سعي كنيد هميشه مشغول به كارهاي مفيد باشيد. (مطالعه كتابهاي غير محرك، ورزش سنگين و ...) و به ياد داشته باشيد بيكاري مسأله اي است كه اگر از آن دوري نكنيد، ممكن است شما را به هر چيزي وادارد. از به ياد آوردن لحظاتي كه استمنا مي كنيد و همچنين تصاوير شهوت انگيزي كه ديده ايد، خودداري كنيد.
در زمينه افكار، احساسات و رفتارهاي ايجاد كننده ميل به خود ارضايي، به ارزيابي بپردازيد و ببينيد كه در چه شرايطي افزايش مييابد. در طي مدت يك ماه مراحل آغاز تا پايان يك وهله خود ارضايي را در برگهاي يادداشت نماييد . اين كار را براي وهلههاي ديگري كه اتفاق ميافتد، تكرار كنيد. زمان و مكان و شرايط جسمي و روحي در قبل و بعد از خود ارضايي را ثبت نماييد، به تعبيري روشنتر در طي يك ماه ببينيد يك وهله خود ارضايي با چه فكري آغاز ميگردد، سپس اين فكر مزاحم چه احساس در شما برميانگيزد و اين احساس چگونه به رفتار خود ارضايي در شما ميانجامد، همچنين معمولاً در چه زمانيهايي و در چه مكانهايي و در چه شرايط جسمي ـ روحي ميل به خود ارضايي در شما تشديد ميگردد.
پس از پايش و رصد رواني يك ماهه، به تجزيه و تحليل و جمع بندي نتايج بپردازيد. از نتايج اين تحقيق ميتوانيد راهكارهاي كارآمد ترك خود ارضايي را استخراج نماييد، مثلاً وقتي كه اعصابتان خرد است، وقتي كه دوستان متأهل خود را ميبينيد، وقتي كه با مادرتان جر و بحث ميكنيد، وقتي كه اضطراب امتحان داريد، يا وقتي كه مثلا به شخص خاصي ميانديشيد. عيناً همين قضيه در زمينه مكانهاي تحريكزا تكرار ميگردد . وقتي در اتاق خواب هستم، وقتي تنها در خانه هستم، وقتي دستشويي ميروم و...
از سوي ديگر نگاهي موشكافانه به پرونده گذشته خود ارضايي خويش بيفكنيد، ببينيد در چه شرايطي توانسته بوديد كه براي يك مدّت آن را كنار بگذاريد. چنانچه به تنهايي نميتوانيد آن را بررسي نماييد از يك مشاور كمك بگيريد. در اين مرحله نيز تحقيق نيز به تجزيه و تحليل و جمعبندي نتايج بپردازيد.
به طور ويژه بر روي زمان ها و مكانهاي تحريك شدنتان تمركز كنيد و پس از شناسايي آنها، در آن زمانها و مكانها مراقب خودتان باشيد و سعي كنيد كه خودتان را از آن حالت خارج كنيد.
تلاش كنيد تا با مراجعه به يك مشاور از تكنيكهاي انزجار درماني و شرطي زدايي استفاده كنيد. لذت كاذب خود ارضايي را با يك امر منزجر كننده ذهني مانند تصور صحنه تهوع آور يا خوردن داروي تلخ پيوند بزنيد و با آن تداعي نماييد يا آن كه فرايند شرطي شده (اضطراب - خودارضايي) را به (اضطراب - ورزش يا تفريح سالم، تنفس عميق،) تبديل نماييد.
انجام واجبات ديني و حضور در جمع هاي مذهبي، تاثير زيادي در بهبود روحيه شما دارد و اراده و ايمان شما را قوي مي كند و به شما نيرو مي دهد. اگر بتوانيد نمازهايتان را در مسجد بخوانيد و در جمع هاي مذهبي حضور داشته باشيد تأثير بسيار زيادي را در خود احساس خواهيد كرد، اما اينها به تنهايي كافي نيستند و بايد توصيه هاي ديگر را هم عمل كنيد.
اميدوارم كه شما با به كار بردن اين توصيه ها موفق به ترك اين عمل شويد.
موفق باشید.
۱۳۹۲/۰۱/۱۳ ۰۳:۱۹ شناسه مطلب: 88908
سلام چگونه حجاب رو تبلیغ کنیم؟
پرسش گر گرامي! ابتدائا بايد در باره اصل حجاب نكاتي را عرض كنيم تا در پرتو دانايي بتوانيم در امر تبليغ آن نيز موفق تر باشيم.
فلسفه اصلي پوشش، حيا و عفت است كه خصلت بشري است و تمامي انسان ها آن را پذيرفته اند. البته نتايج ديگري نيز بر پوشش مترتّب است:
1-زن محجوب، با حجاب خود به ديگران مى فهماند كه اهل بى بند و بـارى و روابـط آزاد نيست. اين خود باعث مى شود مردان هرزه به او طمع نورزند و مزاحم نشوند همان طور كه خداوند مي فرمايد: «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيما»(1) اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها [چادر ها] خود را بر خويش فروافكنند، اين كار براى اينكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است (و اگر تا كنون خطا و كوتاهى از آنها سر زده توبه كنند) خداوند همواره آمرزنده رحيم است.
با تكيه بر اين آيه مي توان گفت مقايسه اي كه بين حجاب و آنتي ويروس مي كنند از اين جهت كه زن با حجاب به عفت شناخته مي شود و مورد اذيت قرار نمي گيرد درست است، و اين حجاب زن ضد بسياري از ويروس هاي اخلاقي و گناهان است.
2- فايده دوم حجاب به كل جامعه برمى گردد. زنان بى حجاب و بي قيد حتى براى مردان پاكدامن نيز زيان بارند. زنانى كه بدون پوشش و با انواع آرايش بيرون مى آيند ،محيط را آماده آشوب مى نمايند، زيرا جاذبه تكوينى زنان براى مردان قابل انكار نيست. در چنين محيط هائى كه جوانان پاكدامن نيز در امان نيستند. حـضـرت يـوسـف(ع) نـيز به خدا عرض مى كند: «إِلاَّ تَصْرِفْ عَنِّي كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِن»(2) و اگر مكر و نيرنگ آنها را از من باز نگردانى، بسوى آنان متمايل خواهم شد. بنابراين حجاب هم حافظ خود زن است؛ هم حافظ جامعه. دستور حجاب در مورد زنان بى بند و بار به خاطر مصلحت جامعه است.
3- حجاب موجب رشد شخصيت زن مسلمان است. شخصيت؛ مجموعه افكار، عواطف، عادتها و اخلاقيات يك انسان است كه به تشخيص وي از ديگران ميانجامد.
4- حجاب موجب پاسداري از حرمت خود و احساس عزت نفس و ارزشمندي است:
5- حجاب موجب استحكام خانواده مي شود:
6- حجاب موجب مسؤوليت پذيري است:
هر كس در برابر خود و ديگران مسؤول است افرادي كه بيحجابي پيشه ميكنند ناگزير بايد به خويش پردازند و چنان كه امروزه مشاهده ميكنيم چارهاي ندارند جز آن كه انجام آن مسؤوليتها را به ديگران و حتّي مردان بسپارند. زناني كه در پي دلربايي و جلب نظر ديگرانند و جز عرضه پيكر خود به چيزي نميانديشند، هرگز نميتوانند غمخوار همنوع خود باشند؛ در برابر خانواده و اجتماع احساس مسؤوليت كنند و به معنويت خود و اعضاي خانواده و جامعه بينديشند. اين افراد، افزون بر آن كه به دليل ناتواني يا شانه خالي كردن از انجام دادن مسؤوليتهاي فردي باز ميمانند، با روحيه و وضع بدني خاص خويش محيط را آلوده و موقعيت را براي فعاليت مسؤوليت پذيرانه نامساعد ميسازند.
با دقت در ان فوائد آثار بد و مخرب بد حجابي و بي حجابي نيز مشخص مي شود و بزرگ ترين ضربه ها را به خود فرد و جامعه او مي زند، چرا كه براي آرامش غريزه دو چيز لازم است: ارضاي غريزه در حد نياز طبيعي و ديگري جلوگيري از تهييج و تحريك آن اولي با ازدواج حاصل مي شود و دومي با حجاب و پوشش و نگه داشتن حدود. و آزادي در پوشش و حجاب، موجب انحراف بزرگ در جامعه است
براي تحقيق و مطالعه بيشتر نيست، كتاب هاي زير را معرفي مي كنيم:
1- مسئلة حجاب، از استاد مطهري؛
2- نظام حقوق زن در اسلام ، از استاد مطهري؛
3- زن، از مهدي مهريزي؛
4- حجاب شناسي، از حسين مهدي زاده؛
5- شخصيت و حقوق زن در اسلام، مجموعه مقالات ششمين جشنواره پژوهشي شيخ طوسي، در سه جلد ،نگارش جمعي از پژوهشگران، انتشارات مركز جهاني علوم اسلامي؛
6- مجموعه مقالات كنفرانس زن، مقاله حجاب و آزادي؛
7- حجاب از ديدگاه قرآن و سنت، خانم فتحيه فتاحي زاده؛
8- زن در آيينة جلال و جمال، آيت الله جوادي آملي؛
9- مجله پيام زن، ويژه هم انديشي حجاب، شماره 184و 185، 1386؛
10- فرهنگ برهنگي و برهنگي فرهنگي، غلامعلي حداد عادل.
اما در مورد تبليغ اين امر نيز بايد بگوييم، بيشتر افرادي كه احكام الهي را رعايت نمي كنند نه به خاطر دشمني با خدا و بلكه به خاطر عللي در ابتداي پاسخ به آن اشاره شد، دچار انحراف و كج روي شده اند. براي رهايي اين افراد از جهالت و ناداني، لازم است با استفاده از متون قوي ديني، اعتقادات ايشان تقويت و كم كم با مسائل ديني آشنا شوند. البته اين مهم بايد با ظرافت خاص انجام گيرد. بايد مواظب بود تا لطمه اى به شخصيت افراد وارد نشود.بر اين اساس بهتر است ابتدا به صورت كنايه و غير مستقيم به او متذكر شد. تذكر نبايد در ميان جمع نباشد. بايد با زبان نرم و لطيف با او برخورد كرد.(3) با زبان خوش و شيرين به او متذكر شويد.(4) بايد سعي كرد از توصيه اي كه نوعي نگاه از بالا به پايين ميباشد در مورد ترك كه باعث موضعگيري منفي وي شود، بايد پرهيز كرد، زيرا اثر معكوس خواهد داشت. فراموش نكنيم هر شخصي يك نقطه پذيرش و به قول معروف «رگ خوابي» دارد. براي اينكه بفهميم از چه راهي بايد افراد را به واجبات مثل نماز و حجاب دعوت كرد، بايد سعي نمود اين رگ خواب و نقطه پذيرش را در ايشان به دست آورد. متناسب با آن، راهي موثر را انتخاب كرد.
آن چه در موفقيت در امر تبليغ مهم است، تبليغ عملي است. تبليغ عملي موثرتر از تبليغ زباني است. لذا خودتان تا مي توانيد به واجبات و از جمله نماز خود اهميت دهيد و مقيد باشيد كامل مراعات كنيد. در اين صورت الگوي خوبي براي سايرين خواهيد بود.
پي نوشت:
1. احزاب (33)آيه 59.
2. يوسف (12) آيه 33.
3. اسراء (17) آيه 53.
4. طه (16) آيه 43.
موفق باشید.