آخرالزمان

در مورد وجود پرنده آهنين در آخر الزمان در روايات و احاديث مطلبي ديده نشده است

در پاسخ به قسمت اول پرسش بايد گفت: در مورد وجود پرنده آهنين در آخر الزمان در روايات و احاديث مطلبي ديده نشده است. و اما در مقدمه پاسخ به قسمت دوم پرسش كه اگر شيطان وجود نداشت آزمودن بندگان خدا به چه نحو بود مي توان گفت: به طور قطع اسباب امتحان بشر غير از شيطان بسيار است. حتي قبل از آن كه شيطان هم به وجود آمده بود، اسباب امتحان وجود داشت تا جايي كه حتي  شيطان نيز كه در اصل داراي فطرتي پاك بود، در يكي از بزرگ ترين امتحانات الهي به دليل و سبب وسوسه دروني و غرورش سقوط كرد.

توضيح اين كه اصولا انسان موجودي است كه براي بروز جوهره گسترده وجودي اش به انواع  امتحانات سخت الهي مبتلي مي شود و شيطان به اين دليل نماد امتحان و فريب شده است كه به طور آشكار با امر خداي متعال مخالفت و عصيان و نمايشي بر پا كرد كه شايد تا آن موقع به اين شكل سابقه اي نداشت و وقتي از خداي متعال تضمين زندگي تا قيامت و "وقت معلوم" را گرفت، قسم ياد كرد كه با تمام توان،بندگان ناتوان را بفريبد و سر انجام، ترسيم اين گفتگو، شهرت بخش هايي خواندني و عبرت آموز از كتاب الهي شد.

در عين حال اين مطلب را بايد متذكر شد كه اسباب امتحان در نگاه كلي مي تواند در دو تقسيم جاي گيرد.

1.در تقسيم اول موجودات مقدسي چون پيامبران، كتاب هاي مقدس آن ها و از همه بالاتر قرآن و امامان قرار مي گيرند در اين تقسيم معيار روي آوري انسان به طرف اسباب هدايت، سنجش مي شود و اين سنجش سببي براي آزمون خواهد بود.

2.در تقسيم دوم موجودات پليد سبب آزمايش خواهند بود موجودات پليدي چون شيطان و نيز موجودات پليدي چون شياطين انسي(انسان هاي نا بكار و دوستان فريب كار ) نفس اماره و وسوسه گر همه و همه از اسباب امتحان بشر اند كه اگر شيطان هم نبود خود براي آزمايش انسان كافي بودند.

 البته شيطان بعد از آن عصيان، به عنوان پر رنگ ترين نماد آزمايش و فريب نزد بشر مطرح شد و گرنه بيان شد كه شيطان خودش در ابتدا يكي از پرستش كنندگان درگاه حق بود و خود به امتحاني بزرگ مبتلي و سر انجام به دليل غرور و خود خواهي دروني اش به تباهي كشيده و از درگاه حق رانده شد. نتيجه اين كه اگر شيطان هم نبود، اسباب امتحان فراهم بود.

در تفاسير نوشته شده است:

شيطان از روز اول خلقتي پاك داشت، مانند همه موجودات ديگر، انحراف و انحطاط و بدبختي و شيطنت با اراده و خواست خودش به سراغش آمد، بنا بر اين، خداوند ابليس را از روز اول شيطان نيافريد، او خودش خواست شيطان باشد.(1)                  

و نيز بيان شده است:

البته اگر شيطان هم نبود هواي نفس و وسوسه‏هاي نفساني انسان را در بوته آزمايش قرار مي‏داد، اما با وجود شيطان اين تنور آزمايش داغ تر شد، چرا كه شيطان عاملي است از برون و هواي نفس عاملي است از درون!(2)

اسباب امتحانات الهي از ديدگاه قرآن:

و اما براي جلب توجه پرسشگر به اين كه اسباب امتحان ديگري غير از شيطان وجود دارد كه اگر در مسير غير صحيح به كار گرفته شود موجب انحراف انسان مي شود؛ به بعضي از آيات كه در كتاب خدا و نيز در روايات آمده است، اشاره مي كنيم:

1.مال و اموال و فزوني نعمت سبب امتحان است:

خداي متعال فرمود:

"وَ لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلي‏ ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا لِنَفْتِنَهُمْ فيهِ وَ رِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ أَبْقي‏"(3)  و هرگز چشمان خود را به نعمتهاي مادّي، كه به گروه‏ هايي از آنان داده ‏ايم، ميفكن! اينها شكوفه‏ هاي زندگي دنيا است تا آنان را در آن بيازماييم و روزي پروردگارت بهتر و پايدارتر است!

يكي از مهم ترين اسباب امتحان الهي فزوني نعمت از طرف خداي متعال است و توسط آيه شريفه "لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ".بيان شده است.

اين آيه نشان مي دهد  كه يكي از اسباب مهم امتحان الهي وفور نعمت است، و اتفاقا آزمايش به وسيله" نعمت" از آزمايش به وسيله" عذاب"، سخت‏تر و پيچيده ‏تر است، زيرا طبيعت فزوني نعمت، سستي و تنبلي و غفلت و غرق شدن در لذائذ و شهوات است، و اين درست چيزي است كه انسان را از خدا دور  و ميدان را براي فعاليت شيطان آماده مي‏كند. تنها كساني مي‏توانند از عوارض نامطلوب فزوني وفور نعمت در امان بمانند كه به طور دائم به ياد خدا باشند، ذكر او را فراموش نكنند، و با يادآوري هاي مداوم خانه قلب را از نفوذ شياطين حفظ كنند.(4)

2. اموال و فرزندان، اسباب امتحان الهي اند:

خداي متعال فرمود: "وَ اعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ"(5) بدانيد اموال و فرزندان شما مايه امتحان شما است. خداي متعال در اين آيه بيان مي كند بشر را به سبب اولاد و اموال مورد آزمايش قرار مي دهيم تا ظاهر شود كدام يك از آنها به قسمت و نصيبي كه براي آنان معين نموديم راضي مي باشند. هر چند خداوند داناتر است به آن ها از نفس خودشان، ولي مي خواهد اين معني را به ايشان ثابت كند تا مستحق ثواب و عقاب گردند و به اين آيه امير المؤمنين (ع)اشاره نموده و فرمود اي مردم نگوييد پروردگارا پناه مي بريم بر تو از فتنه و آزمايش چون وجود ندارد. شخصي كه مورد آزمايش و امتحان قرار نگيرد و از آن آسوده و فارغ باشد و لكن پناه بريد به خداوند از لغزش ها و گمراهي هاي امتحان كه مبادا در آزمايش گمراه شويد و لغزش كنيد.(6)

3. ترس،گرسنگي،نقصان در اموال و انفس و ثمرات(آسيب در مال،جان و ميوه و ثمرات) از اسباب آزمايش است.

خداي متعال فرمود: "وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ"(7)قطعاً همه شما را با چيزي از ترس، گرسنگي، و كاهش در مال ها و جان ها و ميوه ‏ها، آزمايش مي‏كنيم و بشارت ده به استقامت‏كنندگان!

و اما در روايات نيز به اسباب امتحان اشاره شده است:

آزمايش مؤمنين پيش از ظهور قائم

 1.ابن بابويه به سند خود از محمد بن مسلم روايت كرد كه حضرت صادق(ع) در تفسير آيه شريفه "وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ..."فرمود: پيش از قيام قائم ما براي مؤمنين علاماتي مي باشد، عرض كردم علائم مزبور چيست؟ فرمود خداوند مي فرمايد ما آزمايش مي كنيم مؤمنين را به چيزي يا به ترس از پادشاهان يا به بالا بردن قيمت اجناس يا به كسادي تجارت آن ها يا به مرگ متصل به هم و پي در پي و كمي ميوه جات و زراعات و بشارت بده به صبر كنندگان در آن هنگام كه بزودي فرج قائم ما حاصل شود...(8)

2.بدي اعمال موجب امتحان مي شود.           

2.مولاي متقيان(ع) فرمود: "إِنّ‏ اللَّهَ يَبْتَلِي عِبَادَهُ عِنْدَ الْأَعْمَالِ السَّيِّئَةِ بِنَقْصِ الثَّمَرَاتِ وَ حَبْسِ الْبَرَكَاتِ وَ إِغْلَاقِ خَزَائِنِ الْخَيْرَاتِ لِيَتُوبَ تَائِب...‏"(9)

يعني خداي متعال بندگانش را هنگامي كه از آن ها عمل ناشايستي سر بزند به كاستي در ميوه ها و ثمرات و بركات و بسته شدن منابع خير و بركات امتحان مي كند، تا توبه كننده توبه كند...

نتيجه:

از آيات و روايات اين مطلب به دست آمد كه مقياس آزمودن بندگان خداي متعال فقط شيطان نيست و شيطان يكي از نمادهايي، البته قدرتمند امتحان الهي مي باشد كه در تزيين و زرق و برق دادن دنيا و جلب توجه مردم به آن موثر است، اما اسباب امتحان بشر بسيار است كه نام چند سبب محوري، شمرده شد.

پي نوشت ها:

1.مكارم شيرازي ناصر،تفسير نمونه،تهران، انتشارات اسلاميه،سال 1374 ه.ش ،چاپ اول، ج‏19، ص346.

2.همان، ص 347.

3.سوره طه آيه 131.

4.تفسير نمونه پيشين، ج‏25، ص 123.

5.سوره انفال، آيه 28.

6.تفسير جامع، ج‏3، ص 36.

7.سوره بقره،آيه 155.

8.بروجردي سيد محمد ابراهيم،تفسير جامع،تهران، انتشارات صدر،سال 1366ه.ش ،چاپ ششم، ج‏1، ص 274.

9.سيد رضي،نهج البلاغة،قم، انتشارات هجرت،سال 1414 ه.ق ،چاپ اول، ص 199.

 

 

 

با توجه به اينكه در روايات دينداري در آخرالزمان بسيار سخت توصيف شده آيا پس از مرگ ميزان دقت و بررسي در اعمال مردم آخرالزمان همانند مردمي است كه صدها سال پيش مي

 با توجه به اينكه در روايات دينداري در آخرالزمان بسيار سخت توصيف شده آيا پس از مرگ ميزان دقت و بررسي در اعمال مردم آخرالزمان همانند مردمي است كه صدها سال پيش مي زيستند؟

عدالت خداوند اقتضا مي كند كه هر كس را مطابق سختي كه كشيده و مقاومتي كه به خرج داده و تلاشي كه كرده ، پاداش دهد . از هر كس متناسب با امكاناتي كه به او داده، انتظار داشته باشد .
خداوند به همسران رسول خدا كه در كنار ايشان بودند و آيات خدا در خانه هاي شان نازل مي شد و ... انتظار بيش تري دارد از كساني كه از چنين امكاني بهره مند نبودند. از اين رو خطاب به آنان مي فرمايد:
يا نِساءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَيْنِ وَ كانَ ذلِكَ عَلَي اللَّهِ يَسيراً وَ مَنْ يَقْنُتْ مِنْكُنَّ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تَعْمَلْ صالِحاً نُؤْتِها أَجْرَها مَرَّتَيْنِ وَ أَعْتَدْنا لَها رِزْقاً كَريماً؛ (1)
اي همسران پيامبر! هر كدام از شما گناه آشكار و فاحشي مرتكب شود، عذاب او دو چندان خواهد بود . اين براي خدا آسان است .هر كس از شما براي خدا و پيامبر خضوع كند و عمل صالح انجام دهد، پاداش او را دو چندان خواهيم ساخت، و روزي پر ارزشي براي او آماده كرده‏ ايم.
بنا بر اين امكاني كه به همسران رسول خدا داده شده، بسيار بيش تر از ديگران است . به همين خاطر انتظار از آن ها هم بيش تر است. اگر انتظار را برآورده نكنند و بيراهه روند ، با كيفري دو برابر مواجه مي شوند .
در روايت آمده:
يغفر للجاهل سبعين ذنبا قبل الغفران للعالم ذنب واحد؛ (2)
از ناداني (كه در تعليم و ياد گرفتن تقصير نكرده ) هفتاد گناه آمرزيده مي شود،پيش از آن كه يك گناه از عالم آمرزيده گردد.
صريح  روايت اين است:  ناداني كه تقصير ندارد و جاهل است و در اثر جهل خطا مي كند ،به آمرزش بسيار نزديك تر از عالمي است كه مي داند و با دانستن بر خدا جرأت كرده و مرتكب گناه مي شود.
با توجه به اين اصل عقلي و مورد تاييد نقل هم چنان كه دينداري در آخر الزمان سخت تر است و سالم ماندن از مهلكه ها و گرداب هاي فراواني كه سر راه دينداري مي باشد ، مشكل تر است ، پاداش خدا براي دينداران هم بيش تر و عفو و بخشش خدا هم به لغزش خطاكاران نزديك تر است.
خداوند آگاه مطلق است. وضع افراد و زمان ها و امت ها را دقيق مي داند . هر فرد و امتي را با توجه به نعمت هايي كه به آن ها داده و سختي و آساني هايي كه براي آن ها وجود داشته ، كيفر و پاداش مي دهد. اگر در زمانه اي امكان دينداري بيش تر بوده ، انتظار از مردم آن زمان هم بيش تر و حساب آن ها هم سختگيرانه تر است . اگر در زماني دينداري سخت و مهلكه ها فراوان باشد ، خداوند به دينداران پاداش عظيم تر داده و با لغزش لغزندگان هم آسان گيرانه مواجه مي شود . از اين رو در روايت آمده است كه پيامبر (ص) فرمود : بهترين اعمال آن است كه زحمت و سختي آن بيش تر باشد (أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ أَحْمَزُهَا ) (3)

------------------------------------------------------------
پي نوشت ها:
1. احزاب (33) آيه 30-31.
2. سيد بن طاووس ، سعد السعود  ، قم ، شريف الرضي ، 1363 ش ، ص 89.
3.بحارالأنوار، مجلسي ، موسسه الوفاء بيروت ،‌ ج  67 ،ص  191  ، باب 53- النية و شرائطها و مراتبها...
 

مدت زماني كه با ولادت پيامبر اسلام (ص) آغاز مي شود و با شروع رستاخيز بزرگ پايان مي يابد و از اينرو آن پيامبر رحمت را، پيامبر آخرالزمان نيز ناميده اند.
ويژگي آخر زمان از ديدگاه قرآن و عترت چيست؟

پرسش:
ويژگي آخر زمان از ديدگاه قرآن و عترت چيست؟

پاسخ:
اصطلاح «آخر الزمان» در معارف اسلامي داراي دو كاربرد مي باشد:
1.مدت زماني كه با ولادت پيامبر اسلام (ص) آغاز مي شود و با شروع رستاخيز بزرگ پايان مي يابد و از اينرو آن پيامبر رحمت را، پيامبر آخرالزمان نيز ناميده اند.
|2. مدت زماني كه با ولادت حضرت مهدي (عج) آغاز مي شود و همة اتفاقات عصر غيبت و عصر ظهور را در دل خود دارد و سپس با شروع قيامت پايان پيدا مي كند. خود اين قسم نيز داراي دو مرحله مي باشد:
الف: دوران نخست كه انسان به مراحل پاياني انحطاط اخلاقي رسيده، فساد اخلاقي و ستم همه جوامع بشري را فرا مي گيرد و به تعبير روايات جهان پر از ظلم و جور مي شود.
بعضي از ويژگي هاي اين دوره طبق روايات (1) چنين است:
وضع حكومت ها: افراد، فاسد و ظالمند و حكومت ها، ضعيف، استبدادي، زود گذر و متزلزل  هستند.
وضع دين: از اسلام و قرآن، فقط اسمي مي ماند و مساجد، زيبا؛ امّا بدون جمعيّت است و مردم از دين خارج مي شوند.
وضع اخلاق: عواطف انساني ضعيف مي شود و ترحم به يك ديگر وجود ندارد. انواع فسادهاي اخلاقي، علني و بدون نهي و جلوگيري در جامعه انجام مي شود.
وضع امنيت: ترس و اضطراب، فراگير و راه ها ناامن است. جنايت هاي هولناك صورت مي گيرد و مردم، آرزوي مرگ مي كنند. مرگ هاي ناگهاني، زلزله، جنگ، فتنه، بيماري و مرگ زياد مي شود.
وضع اقتصاد: باران و محصولات كشاورزي كم مي گردد و رودها و چشمه ها خشك مي شوند. گراني، فقر، گرسنگي و عدم رونق تجارت و بازار، غوغا مي كند.
البته ناگفته نماند كه در همين دوران هم مشاهده مي كنيم كه افراد شايسته اي وجود دارند كه از ايمان راسخي بهره مند هستند چنانكه در روايتي آمده كه :« يَا عَلِيُّ أَعْجَبُ النَّاسِ إِيمَاناً وَ أَعْظَمُهُمْ يَقِيناً قَوْمٌ يَكُونُونَ فِي آخِرِ الزَّمَانِ لَمْ يَلْحَقُوا النَّبِيَّ وَ حُجِبَ عَنْهُمُ الْحُجَّةُ فَآمَنُوا بِسَوَادٍ عَلَي بَيَاض‏»(2) « اي علي! عجيب ترين مردم در ايمان و بزرگ ترين آنان در يقين، گروهي هستند كه در آخرالزمان هستند، پيامبر را نديده اند، امام آنان نيز در غيبت است و آنان بوسيله سياه هاي بر روي سفيد (نوشته اي كه بر روي كاغذ است) ايمان مي آورند.»
ب: دوران دوم وعده الهي تحقق پيدا مي كند و آن منجي اعظم ظهور مي كند و حكومتي جهاني تشكيل مي دهد و به كفر ستيزي و ظلم ستيزي مي پردازد و هستي را از عدالت پر مي كند.
قرآن كريم نيز در آيات متعددي به اين مرحله از زندگي بشر اشاره نموده چنانكه فرموده:« وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ (3) « در «زبور» بعد از ذكر (تورات) نوشتيم: «بندگان شايسته‏ام وارث (حكومت) زمين خواهند شد!»
و در جاي ديگر فرموده:« وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دينَهُمُ الَّذِي ارْتَضي‏ لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَني‏ لا يُشْرِكُونَ بي‏ شَيْئاً وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ (4) « خداوند به كساني از شما كه ايمان آورده و كارهاي شايسته انجام داده‏ اند وعده مي‏ دهد كه قطعاً آنان را حكمران روي زمين خواهد كرد، همان گونه كه به پيشينيان آنها خلافت روي زمين را بخشيد و دين و آييني را كه براي آنان پسنديده، پابرجا و ريشه‏ دار خواهد ساخت و ترسشان را به امنيّت و آرامش مبدّل مي‏ كند، آن چنان كه تنها مرا مي پرستند و چيزي را شريك من نخواهند ساخت. و كساني كه پس از آن كافر شوند، آنها فاسقانند.»

پي نوشت ها:
1. ر.ك: علامه مجلسي، بحارالانوار، بيروت، مؤسسه الوفاء ، سال 1404 هـ ق، ج‏18، ص: 146و همان، ج‏22، ص: 452.
2. شيخ صدوق‏، من لا يحضره الفقيه، قم، جامعه مدرسين، 1404ق، ج‏4، ص: 366.
3. أنبياء (21) آيه 105.
4. نور(24) آيه 55.
 

 

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.