پرسش:
منظور مسیحیان از جنگ آرماگدون در آخرالزمان چه چیزی است و در چه زمان و مکانی رخ میدهد و چه گروههایی باهم میجنگند و آیا حضرت عیسی نیز در آن جنگ حضور دارند؟ آیا در منابع روایی ما نیز به این نبرد اشاره شده است و میتوان بهصورت تطبیقی آموزههای اسلام و مسیحیت را در این زمینه بررسی کرد؟
پاسخ:
در سالهای اخیر، مباحث آخرالزمانی و فرجام شناسانه، رونق شگرفی یافته و بسیاری از مطالعات سیاسی، نظامی، اجتماعی و دینی را تحت تأثیر خود قرار داده است. فرجام شناسی از موضوعات موردتوجه در هندسه اعتقادی ادیان ابراهیمی بوده و هرکدام به فراخور آموزههای خود، تصویری متفاوت و گاه مشابه، از وقایع آخرالزمانی را پیش روی مخاطب قرار میدهند.
در این میان، واقعه ظهور حضرت عیسی در مسیحیت با مسئله جنگ نهایی و ویرانگر که از آن بانام «آرماگدون» یاد میشود، مرتبط بوده و ازنظر مسیحیان خصوصاً مسیحیان انجیلی (ایونجلیستها) که شعبهای از پروتستان را تشکیل میدهند، آرماگدون جنگ مقدسی است که برای ظهور حضرت عیسی ضرورت دارد.(1)
با این مقدمه به سراغ سؤال یادشده رفته و پاسخ آن را در قالب چند نکته تقدیم میکنیم:
نکته اول:
«آرماگدون»،(2) واژهای انگلیسی است که از کلمه «هارماجدون»(3) در زبان یونانی گرفتهشده که هرچند امروزه این کلمه برای هر رویارویی قاطع و گسترده به کار میرود، ولی در اصطلاح خاص، به معنای «نبرد نهایی حق و باطل در آخرالزمان» است.(4)
در کتاب مقدس، این کلمه تنها یکبار بهکاررفته و مراد از آن نیز نام مکانی (کوهی) است به زبان عبری که در روز نبرد آخرین، پادشاهان در آن جمع میشوند.(5) در بسیاری از تفاسیر کتاب مقدس، آرماگدون بهعنوان نمادی از روز بزرگ الهی است که خداوند خشم عادلانه و مقدس خود را بر گناهکارانی که در صف شیطان قرار داشته و هنوز از کار خود پشیمان نشدهاند، فرو خواهد ریخت.(6)
نکته دوم:
تفاسیری که حول محور «آرماگدون» و جزئیات آن بیانشده است، آکنده از تناقضات و نکات ناهماهنگ بوده و عبارات کتاب مقدس نیز بهگونهای نیست که بتوان مفهوم و معنای روشنی را از آن پیش روی مخاطب گذاشت.
برخی مکان بودن آرماگدون را منکر شده و نگاهی نمادین به آن دارند، ولی برخی معتقدند که «آرماگدون» همان شهر «مگیدو»(7) [یا مجیدو] در حدفاصل، سوریه، فلسطین و مصر است که کتاب مقدس این شهر را سابقاً ملک کنعانیان دانسته و بیان داشته است که یوشع این شهر را با حوالی آن به تسخیر درآورده است.(8)
به دلیل زبان بسیار نمادین و حتی رمزی کتاب مقدس در این خصوص، برخی از محققان مسیحی به این نتیجه رسیدهاند که آرماگدون باید مکانی استعاری و مجاز گونه باشد، نه یک مکان حقیقی.(9) و برخی نیز بر این باورند که «آرماگدون» در حقیقت، نماد هر نبردی است که در آن، هنگامیکه نیاز مؤمنان به پیروزی به اضطرار کشیده شده و عنقریب بهطور طبیعی، شکست برایشان محقق میشود، خداوند ناگهان با تمام قوا به نفع مؤمنان مضطر، ظهور کرده و بسیاری از ملائکه را برای نابودی دشمنان گسیل میدارد و البته ظهور اصلی و حقیقی آن، مربوط به نبردی است که در آخرالزمان میان مسیحیان و ضد مسیحیان به فرماندهی شیطان صورت میپذیرد. هنگامیکه مؤمنان از سر عجز و مظلومیت فریاد بی میآورند و سپس ناگهان، مسیح بر ابرهای جلال ظاهر خواهد شد تا قوم خود را نجات دهد؛ که این همان آرماگدون است.(10)
نکته سوم:
طبق آنچه در کتاب مقدس بیانشده است، نبرد آرماگدون توسط حضرت عیسی علیهالسلام به پیروزی خواهد انجامید و در نبرد نهایی، مسیح، باقدرت الهی خود، دجال و پیامبر دروغین را شکست خواهد داد و ایشان را به دریاچه آتش خواهد انداخت و شیطان به مدت 1000 سال در سلطنت هزارساله مسیح بر روی زمین در گودالی محصور خواهد شد.(11) بنابراین، طبق آموزههای مسیحیت، آخرین جنگ بزرگ، در زمان رستاخیز و رجعت دوباره مسیح به عالم دنیا اتفاق خواهد افتاد.
ایشان علاوه بر عهد جدید با استناد به فقراتی از عهد قدیم، تصویری دهشتناک از این نبرد آخرالزمانی را در قالب معنای حقیقی و نه تمثیلیاش ترسیم میکنند. در این تصویر خدا از انتقام سختی از دشمنان خود و اسرائیل سخن میگوید و نوشیدن خون رهبران جهان و خوردن گوشت جنگاوران پس از ذبح آنان را (همچون قوچ و بره و بزها) وعده میدهد.(12)
نکته چهارم:
از منظر تطبیقی برخی معتقدند آرماگدونی که از آن سخن میگویند، همان حادثهی عظیمی است که پیش از ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه رخ خواهد داد، همان حادثه بزرگی که ائمه ما، نام «نبرد قرقیسیا» را بر آن اطلاق کردهاند.(13)
بهعنوان نمونه، در روایتی منسوب به امام باقر علیهالسلام درباره ارتباط نبرد قرقیسیا و خروج سفیانی اینگونه آمده است که: «سپاهیان سفیانی از قرقیسیا عبور خواهند کرد و در آنجا به نبرد خواهند پرداخت، پس صد هزار نفر از ستمگران در آنجا به قتل خواهند رسید. آنگاه سفیانی سپاهی را بهسوی کوفه روانه میسازد که تعداد آنها به هفتاد هزار نفر میرسد».(14)
در صحیحهی میسر از امام باقر علیهالسلام نقل است که فرمودند: «ای میسّر ازاینجا تا قرقیسا چقدر راه است»؟ عرض کردم: «همین نزدیکیها در ساحل فرات قرار دارد». سپس فرمودند: «اما در این ناحیه واقعهای اتفاق خواهد افتاد که زمانی که خداوند متعال آسمانها و زمین را آفریده بیسابقه بوده، چنانکه تا وقتی آسمانها و زمین برپا هستند هم واقعهای هم چون آن اتفاق نخواهد افتاد ... سفرهای است که درندگان زمین و پرندگان آسمان از آن سیر شوند».(15)
درنتیجه، از منظر تطبیقی، میتوان نبرد قرقیسیا را که از علائم ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه است همان نبرد نهایی آرماگدون دانست.
نکته پنجم:
باور به «آرماگدون» و نبرد نهایی میان خیر و شرّ، تنها در سطح مطالعات الهیاتی خلاصه نشده و سویههای سیاسی و نظامی نیز به خود گرفته است. بهعنوانمثال حمایتهای بیدریغ آمریکا از اسرائیل که مرکز تجمع و تمرکز فرق پروتستانی مانند مسیحیت ایونجلیستی و تقدیرگرایان است، فقط ناشی از حفظ منافع سیاسی و اقتصادی آمریکا در منطقه خاورمیانه نیست و بخش اعظم این حمایتها از بنیانهای اعتقادی مسیحیت یهودی، مسیحیت صهیونیستی و بنیادگرایی در آن کشور نشئت گرفته است.(16)
از سوی دیگر، صهیونیسم، با تمسک به پارهای از مطالب کتاب مقدس و نسبت دادن تفسیر آنها به آرماگدون، جنگ جهانی خانمانسوز را به امری قدسی و ایمانی تبدیل کرده است و در پس آن، اهداف شوم خود را بهعنوان مقدمات این حادثه معرفی میکند و کشیشهای ایوانجلیک را بر آن گمارده است تا با تبلیغات بسیار گسترده و ساختن برنامههای متعدد تلویزیونی در شبکههای جهانی این باور را در میان مردم دنیا و بهویژه ایالاتمتحده نهادینه کنند که تحقق این حادثه ناگزیر خواهد بود و چون این حادثه مقدمه ظهور مسیحای موعود است باید مقدمات وقوع آن را فراهم کنیم و ازجمله مقدمات آن بازگشت یهود به ارض موعود (فلسطین) و برپایی حکومت یهودی در آن سرزمین و نیز تخریب مسجدالاقصی و بازسازی هیکل سلیمان در جای آن است.(17)
نتیجه:
ازآنچه بیان شد روشن میشود که آرماگدون، ناظر به واقعه نبرد نهایی میان نیروهای الهی و شیطانی در آخرالزمان است که امروزه تفاسیر نمادین بسیاری حول آن شکلگرفته و سویههای نظامی و سیاسی به خود یافته است. در این نبرد که با رستاخیز و رجعت دوباره مسیح، همراه است، نیروهای شیطان بهکلی نابودشده و حکومت معتقدان به کتاب مقدس، حکمفرما خواهد شد. شاید بتوان وقایع آرماگدون را با آنچه در متون روایی اسلامی در خصوص نبرد قرقیسیا آمده است تا حدودی منطبق دانست و شباهتهایی میانشان یافت، اما نمیتوان با قطعیت، از یکی بودنِ آنها سخن گفت.
پی نوشت:
1. جهان احمدی، آزاده، «موعود شناسی تطبیقی در ادیان یهود، مسیحیت و اسلام»، ص 82 -86.
2. Armageddon
3. Harmagedōn
4. فرهنگ لغات انگلیسی ماریان وبستر، مدخل: Armageddon
(https://www.merriam-webster.com/dictionary/Armageddon)
5. Then they gathered the kings together to the place that in Hebrew is called Armageddon.
(مکاشفه یوحنا، 16: 16)
6. Roger Chapman, "PremillennialDispensationalism", in Culture Wars: An Encyclopedia of Issues, Viewpoints, and Voices, 18, p.517.
7. Megiddo.
8. مستر هاکس، قاموس کتاب مقدس، ص ۷۸۴.
9. James B. Jordan, Biblical Horizons, No. 85, Archived 2010-08-01 (https://biblicalhorizons.com/biblical-horizons/no-85-some-observations.
10. Hendriksen, William, More Than Conquerors: An Interpretation of the Book of Revelation, p.163.
11. مکاشفه یوحنا، 17: 19 و 20: 3.
12. همچون کتاب مقدس، عهد عتیق، کتاب حزقیال، فرازهای ۳۸-۳۹.
13. هدایتی، فاطمه، «بررسی تطبیقی پیشگوییهای آخرالزمان در اسلام، یهودیت و مسیحیت»، ص 233.
14. مجلسى، محمدباقر، بحار الأنوار، ص ۲۳۷.
15. کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، ص 295.
16. جهان احمدی، آزاده، «موعود شناسی تطبیقی در ادیان یهود، مسیحیت و اسلام»، ص 86.
17. سیاح، حسین، «آرماگدون و مسیحیت صهیونیستی»، ص 57.