پرسش وپاسخ

با سلام با توجه به آیه71 سوره توبه دوستی با جنس مخالف اشکال دارد اگر دارد مفهوم آیه چیست با تشکر

آيه 71 توبه به شرح زير است:
وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ يُطيعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزيزٌ حَكيمٌ
مردان و زنان باايمان، ولىّ (و يار و ياور) يكديگرند امر به معروف، و نهى از منكر مى‏كنند نماز را برپا مى‏دارند و زكات را مى‏پردازند و خدا و رسولش را اطاعت مى‏كنند بزودى خدا آنان را مورد رحمت خويش قرار مى‏دهد خداوند توانا و حكيم است.
اين آيه زن و مرد و دختر و پسر را انسان هايي شمرده كه نسبت به هم تعهد دارند و بايد همديگر را به خير و خوبي سوق داده و از درافتادن در مهلكه گناه و ظلم باز دارند و امر به معروف و نهي از منكر ناشي از رابطه ولايي و متعهدانه اي است كه با هم دارند و ايمان، به مؤمن اجازه نمي دهد نسبت به سرنوشت برادر و خواهر ايماني اش بي تفاوت باشد.
بنا بر اين دوستي و ارتباط انساني و عفيفانه زن ومرد كه به لذت دهي و لذت گيري غير مجاز و خارج از چارچوب ازدواج منتهي نشود، ممنوع نيست و آنچه ممنوع است رابطه هاي آلوده به لذت دهي و لذت گيري جنسي و خارج از چارچوب ازدواج است.
طبيعي است كه ارتباط ها و دوستي هاي صميمانه و نشست و برخاست هاي اين چنيني بخصوص زماني كه دو نفره و در خلوت باشد، حتي اگر با لذت دهي و لذت گيري همراه نباشد، مانند رفتن به لبه پرتگاه است و هر آن ممكن است هر دو طرف يا يكي از آنها به گرداب گناه سقوط كند و آلوده شود.
اين كه در روايات از چنين دوستي ها و نشست و برخاست هايي نهي شده (1)، به خاطر احتمال سقوطي است كه وجود دارد.
پي نوشت ها:
1. خوانساري، شرح غرر الحكم، تهران، دانشگاه، 1366ش، ج4، ص123.
موفق باشید.

با سلام مدتي است كه براي من شبهه اي پيش آمده لطفا اين شبهه را برطرف نماييد نقض برهان نظم: آيا امكان ندارد چنين جهاني بدون ناظم به وجود آمده باشد؟ از لحاظ علم رياضي در احتمالات، احتمال شكل گيري چنين جهاني صفر نيست اما بسيار كم است چه دليلي هست براي اين كه "هر مجموعه منظم به ناظم نياز دارد"؟

انسان هر مجموعه منظمي كه در دنيا ديده است ناظم داشته بنا بر اين مي گويد: "هر مجموعه منظم به ناظم نياز دارد" برهان عليت:مثال:يك نفر يك گناهي را انجام مي دهد. مثلا بوسيله زبان كه زبانش از مغز دستور گرفته و مغز را خدا آفريده، پس آيا مي توان گفت كه او مجبور بوده؟

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
همانطور كه خودتان هم اشاره كرديد پيدايش اتفاقي جهان بر اثر برخورد ناگهاني و بدون برنامه ريزي اگر چه عددي مساوي صفر نيست و امكان وقوع آن وجود دارد، اما در عين حال احتمال آن در رياضي به قدري ضعيف است كه تقريبا از امور محال مي باشد. دانشمندان براي اين موضوع مثالهاي جالبي دارند. به اين نمونه توجه كنيد:
موجودات زنده از سلول‌هاي زنده تشكيل شده اند. هر يك از اين سلولها، تركيبي فوق العاده پيچيده و كوچك است كه در بافت شناسي (Cytology) مورد مطالعه قرار مي‌گيرد. يكي از اجزايي كه در تعمير و بازسازي اين سلول‌ها بكار مي‌رود، پروتئين است. پروتئين، يك تركيب شيميايي است كه از تركيب پنج عنصر به وجود مي‌آيد: كربن، هيدروژن، نيتروژن، اكسيژن و گوگرد. مولكول پروتئين تقريباً مشتمل بر چهل هزار اتم است.
حدود بيش از يكصد عنصر شيميايي در كائنات به صورت غيرمرتب پراكنده هستند. اينك اين پرسش مطرح مي شود كه چه ميزان از تركيب اين عناصر، در قانون احتمال مصداق مي يابد تا از تركيب انبوه غيرمرتب چندين عنصر، ماده ديگري درست شود و چنان با هم آميخته گردند كه خود بخود يك مولكول پروتئيني به وجود آيد؟ مي توان در اين برآيند مقدار ماده مورد نياز و مدت زمان لازم براي انجام اين عمل را محاسبه كرد.
يك رياضيدان سوئيسي به نام پروفسور چارلز ياگين، اين احتمال را محاسبه نموده و به اين نتيجه رسيده است كه امكان چنين احتمالي، ده به توان يكصد و شصت مي‌باشد. به عبارتي برابر با عدد ده مي‌باشد كه يكصد و شصت صفر به آن اضافه گردد؛ عددي كه در چارچوب زبان و اعدادِ قابل فهم و شمارش، نمي گنجد!
فقط براي به وجود آمدن يك مولكول به صورت اتفاقي، موادي بيش از ميلياردها برابر مواد موجود در دنيا مورد نياز است. اگر همه اين مواد، يك جا شده و تكان داده شود، امكان رسيدن به نتيجه مطلوب بعد از ده به توان 243 سال ممكن خواهد بود.
پروتئين از حلقه هاي بسيار طولاني آمينواسيدها (Amino-Acids) تشكيل شده است. مهمترين چيز در تركيبهاي پروتئيني، روشي است كه اين حلقه ها را به هم متصل مي‌كند. اگر اين مولكول با يك روش نابرابر تركيب شود، به جاي آنكه وسيله بقا و دوام زندگي باشد، به سمي مهلك و نابود كننده تبديل مي گردد. پروفسور ليتز (G.B.Leathes) پس از محاسبه دقيق مي‌گويد:
عناصر تركيبي يك پروتئين ساده، به روشهاي مختلف و بي شماري يكجا و تركيب مي گردد. اين احتمال كه اين همه عناصر تركيبي پروتئين با اين همه شيوه، به طور اتفاقي با هم تركيب شده باشند تا يك مولكول پروتئيني مشتمل بر چهل هزار از اجزاي تركيبي پنج عنصر مذكور به وجود بيايد، بكلي غيرممكن است.(1)
اشكال دوم شما هم يكي از اشكالات اصلي هيوم بر برهان نظم است. اشتباه بزرگ و اساسى هيوم در اين جا ناشى از تجربه‏گرايى اوست. او تنها راه دلالت ذهن از معلول به علت، و معلولات مشابه به علل مشابه را روش تجربى مى‏ انگارد. از اين رو گمان برده است كه الهيون همان‏طور كه با مشاهده ماشين‏هاى انسان ساخت يا به قول شما هر مجموعه منظمي، به قريحه سرشار سازنده‏اش پى مى‏برند، جهان را نيز ماشينى انگاشته‏اند كه مهندسى فوق‏العاده با هوش دارد. در حالى كه عقل و خرد بشرى بدون وساطت چنين قياسى در هر كجا و به هر سان نظمى مشاهده كند، بر اساس قواعد قطعى و مسلمى چون اصل عليت و سنخيت علت و معلولى به وجود علتى دانا و توانا پى مى‏ برد.
برهان نظم تماماً تجربى نيست، بلكه تنها مقدمه نخست آن تجربى است و كبراى آن، حداقل در برخى از قرائت‏هاى برهان، عقلى و مبتنى بر اصل عليت و فروع آن است. به عبارت ديگر آنچه كبراى برهان نظم دلالت دارد، رابطه نظم و هدفمندى با شعور و هدفدارى از نظر عقل و به طور عام و مطلق است؛ اعم از اينكه چنين چيزى مربوط به فعل انسانى باشد يا چيز ديگرى چون جهان؛ به تكرار تجربه ‏پذير باشد، يا نباشد.
براي مطالعه بيشتر ر.ك: آيت الله سبحاني، جعفر، مدخل مسايل جديد در علم كلام، نشر موسسه امام صادق(ع)، قم، 1386ش، ج1.
در مورد سوال آخر هم بايد گفت تا جايي كه ذكر كرده ايد مغز را خدا آفريده، سخن درستي است اما از آفرينش عقل توسط خدا نمي توان نتيجه گرفت كه انسان در اعمال و مثلا گناهانش هم مجبور است. خدا عقل را آفريد اما چگونگي تفكر و استفاده بشر از اين موهبت، ارتباطي با خدا ندارد. انسان با عقل خود و با بهره گيري از اختياري كه خدا به او عطا كرده، اين امكان برايش مهيا است تا راه درست يا غلط را اختيار كند. به عبارت ديگر خدا عقل را آفريده اما انسان را مجبور به چگونگي استفاده از آن نكرده است و انسان مختار است هر گونه خواست از آن بهره بگيرد.

پي نوشت ها:
1. John William Navin Sullivan, The Limitations of Science, Viking Press, Michigan, 1933, p78.به نقل از سايت http://www.janahmolla.blogfa.com/post-19.aspx
موفق باشید.

باسلام؛ من چندین بار عمل استمنا رو انجام دادم ولی بعداز اون احساس گناه شدیدی میکنم؛تاحالا چندین بار توبه کردم؛ولی چندماه یا چند سال بعد باز تکرار میکنم میشه کمکم کنید؟ آیا خدا منو می بخشه؟ آیا راه بازگشت وجود داره؟ ی سوال دیگه: من چندین سال پیش چندبار استمناکردم که اصلا نمیدونستم این کار اسمش چیه و چه احکامی داره؛ اصلا نمیدونستم گناهه نمیدونستم غسل داره ؛ درصورتی که بی اطلاع از این موضوع تمام نماز و روزه هامو به موقع و کامل انجام میدادم؛ باید چکارکنم؟ توروخدا راهنماییم کنید

پاسخ:
از اين كه به ما اعتماد كرديد و مشكل خود را صادقانه با ما در بيان گذاشتيد خرسنديم. صداقت در گفتار حاكى از ضمير و فطرت پاك شماست. اميدواريم در اين برهه حساس زندگى بتوانيد ايمان خود را حفظ كنيد. در پاسخ به سوالتان لازم است به چند نكته توجه كنيد:
1- خداوند با حكمت و دانش گسترده خويش همراه با غرايز و نيروهاي ديگر، غريزه جنسي را نيز در انسان آفريده است كه به هنگام بلوغ شكوفا مي‏شود. اگر به درستي رهبري نشود، ناگزير طغيان مي‏كند. شخص را به راه‏هاي انحراف و سقوط مي‏كشاند. خود ارضايى يكى از اقسام انحرافات جنسى به شمار مى‏رود كه در پيدايى آن علل مختلفى دخالت دارد و موجب عوارض جسمي و رواني بسياي نيز مي شود. ضمن سپاس از شما به جهت ارتباط با ما، مطالب تكميلي درباره خودارضايي را مي توانيد در آرشيو سايت، به نشاني porsojoo.ir و pasokhgoo.ir مطالعه كنيد.
2- خودارضايي گناه بوده و كسي كه مرتكب آن شده، بايد با ابراز پشيماني و ندامت به درگاه الهي، توبه نمايد.(1) هر چند بارها توبه خود را بشكند. (2)
خواهر گرامي؛
جهل به مسئله عذر حساب نمي شود، چون با شرائط و امكانات زيادي كه در دسترس مردم است، تحقيق و فراگيري تكاليف كار آساني به شمار مي رود. اما در حال حاضر كه فهميديد گناهي مرتكب شده ايد و از كار خود ناراحت پشيمان شده و آن را ترك كرديد، ان شاء الله با توبه حقيقي مشمول رحمت و آمرزش خدا قرار گرفته و محبوب خدا مي شويد.
3- ارائه هر راهكاري براي رهايي از خودارضايي و كنترل شهوت، متوقف بر خواست و اراده قطعي شما است. بهترين اذكار و قوي ترين راهكارها، بدون خواست واقعي روي كاغذ باقي مي‌ماند. مهم ترين كاري كه بايد انجام دهيد، اين است كه اراده و اعتماد به نفس خودت را تقويت نماييد تا در مقابل طوفان وسوسه هاي شيطاني تاب بياوريد. فرمود:«أشجع الناس من غلب هواه (3) شجاعترين و قدرتمندترين مردم كسي است كه بر هواهاي نفسانيش غالب آيد.
عواملي در تقويت اراده مؤثر است، مانند: تمركز بخشيدن به فعاليت هاي گوناگون، توجه به عبادات به ويژه نماز كه تمرين تمركز فكر است، پايان رسانيدن كارهاي نيمه تمام، تلقين مثبت و... .
بعد از اين خوب است بدانيد:
راهكار اساسي در پيشگيري و درمان مشكل، طبق فرموده قرآن، دو چيز است:
اول: ازدواج؛
بدانيد هيچ چيزي نمي تواند به نياز عاطفي و غريزه جنسي شما به طيبي و طاهري و گوارايي ازدواج، پاسخ دهد. از اين رو است كه وقتي انسان در كنار همسر قرار مي گيرد، به انس و آرامش مي رسد. اين آرامش نه يك امر مجازي و قرار دادي است، بلكه امري حقيقي و فطري است كه بر حسب خلقت ما طرح ريزي شده است. قرآن مي فرمايد: وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُون (4)؛ از نشانه هاي او اين است كه براي شما از جنس خودتان جفتي آفريد تا در كنار او آرامش يابيد. ميان شما مودت و رحمت قرار داد و در اين كار نشانه هايي است براي كساني كه تفكر مي كنند.
بنابراين سعي كنيد هر چه زودتر ازدواج كنيد. چنان چه خواستگاري نداريد، براي انتخاب همسر مناسب، بايد به طريقي موضوع را با والدينتان و يا خواهر و برادر بزرگترتان مطرح كنيد و از ايشان بخواهيد زمينه را براي ازدواج شما فراهم كنند. سپس طبق معيارهاي اساسي ازدواج و سليقه شخصي، گزينه هاي مختلف را بررسي و انتخاب كنيد. مطمئنا آن ها با تجربه اي كه دارند، بهتر از شما مي توانند مورد مناسبي براي تان پيدا كنند. پس به هيچ وجه به تنهايي اقدام نكنيد. خوب است در اين جهت تلاش همه جانبه اي داشته باشيد.
براي راهنمايي و توضيحات بيشتر جهت مديريت شرايط حاضر با مشاورين همين مركز با شماره (096400) (مشاوره قبل از ازدواج) صحبت كنيد.
دوم:
داشتن تقواي دروني و عملي. بزرگان گفته‏اند: «نفس را مشغول بدار؛ و گرنه او تو را به خود مشغول خواهد ساخت». رسيدن به تقواي درون و برون مولفه هايي دارد كه در مكاتبات بعدي از آن سخن مي گوييم.
اين ها تنها راهي هستند كه غريزه جنسي خود را به طور موقت كنترل كنيد.
جهت آگاهي بيش تر كتاب هاي زير را مطالعه كنيد:
1- كيفر گناه و آثار و عواقب خطرناك آن، از سيد هاشم رسولي محلاتي.
2- گناه شناسي، از آقاي محسن قرائتي.
3- گناهان كبيره، از آيت الله شهيد دستغيب.
توصيه مي كنيم اكنون كه به لطف خدا به زشتي اين عمل پي برده ايد، عزم خود را جزم نماييد. دامن همت به كمر زده، از نيرو و اراده جواني استفاده كنيد. به صورت جدي اين عمل را ترك كنيد. براي رسيدن به اين مقصود راهكار هايي وجود دارد كه در آدرس بالا موجود است.
در صورت تمايل به توضيحات بيشتر، در مكاتبات بعدي بنويسيد تا پاسخ دهيم.
درباره درستي و نادرستي نماز و روزه هايتان با گروه احكام بخش تلفني به شماره فوق صحبت كنيد.
پي نوشت ها:
1. زمر (39) آيه‌ 53.
2. محمدي ري شهري، نهج الذكر، دارالحديث، ج 4، ص 29.
3. شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، انتشارات جامعه مدرسين قم، 1413 ه.ق، ج4، ص394.
4. روم (30) آيه 21.
موفق باشید.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

سلام حضرت علی (علیه السلام) چند روز پس از شهادت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) ازدواج کردند؟

پاسخ:
ازدواج يك امر مقدس و از سنّت‎هاي الهي است و هر انساني نيازمند به همسر مي‎باشد و در دين اسلام نسبت به اين امر تأكيد زيادي شده است، و آثار و بركاتي كه در اين امر هست بر كسي پوشيده نيست. علي(ع) هم مطابق اين سنت الهي با حضرت فاطمه (س) ازدواج كردند و آثار و بركات اين ازدواج تا قيامت باقي و پابرجا خواهد بود. آن حضرت تا هنگامي كه فاطمه(س) در قيد حيات بود همسر ديگري اختيار نكرد، همان ‎گونه كه پيامبر(ص) تا زماني كه خديجه زنده بود همسر ديگري نگرفت. امّا علي(ع) پس از شهادت فاطمه(س) مجبور شد كه ازدواج كند و همسري اختيار نمايد تا به وضع ايتام و فرزندان آن حضرت كه مادر خود را از دست داده بودند رسيدگي كند. و از طرفي فاطمه(س) هم روز شهادتش ضمن وصايايي به علي(س) فرمود: مردان ناچارِ از داشتن همسر هستند (به همين جهت) شما «امامه» (نوه پيامبر(س) يعني دختر زينب كه دختر رسول خدا(ص) بود) را براي همسري اختيار كن، زيرا او همانند خودم نسبت به فرزندانم مهربان است.»(1) علي (ع) براي آن كه به وصيت فاطمه (س) عمل كرده باشد با امامه ازدواج كرد.»(2) اما زمان ازدواج را اكثر منابع تعيين نكرده‎اند و تنها در بحارالانوار چنين آمده است كه علي (ع) هفت روز پس از شهادت فاطمه(س) طبق وصيت فاطمه(س) با امامه بنت ابي العاص ازدواج كرد.»(3) بنابراين‎، اقدام علي(ع) در ازدواج با امامه مطابق با وصيت حضرت زهرا (س) بوده است. امّا اينكه اندك زماني پس از شهادت حضرت زهرا (س) اقدام به ازدواج كردند، شايد چنين امري كه در عرف امروز ناپسند به نظر مي‎آيد، در آن زمان اينگونه نبوده است. البتّه اين عمل به نشانه بي‎مهري علي(ع) نسبت به همسر بزرگوارشان حضرت زهرا (س) نبوده است و بلكه احترام فوق‎العاده‎اي هم براي همسرشان قائل بودند و به همين دليل هم تا زماني كه فاطمه(س) زنده بود با هيچ زن ديگري ازدواج نكرد.

پي نوشت ها:
1. صدوق، علل الشرايع، مؤسسة دارالحقة الثقافه، اول، 1416 ق، ج 1، ص 222.
2. ابن اثير، اسدالغابه، بيروت، داراحياء التراث العربي، اول، 1417 ق، ج 7، ص 25، قرطبي، استيعاب، بيروت، دارالكتب العلميه، اول، 1415 ق، ج 4، ص351.
3. مجلسي، بحارالانوار، بيروت، ج 42، ص 92.
موفق باشید.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

اگر راه حل ها را انجام داده فایده نداشته چه کنیم راه آن به پزشک مراجعه کردن است یا ازدواج اگه شرایط ازدواج نباشد چه کنیم

پاسخ:
يقينا ازدواج، زمينه را براي ارضاي صحيح جنسي فراهم مي كند و باعث مي شود كه آن شخص از نظر جنسي كمتر دچار انحراف شود و اگر بخواهد و اراده كند به راحتي مي كند از انحراف خود جلوگيري كند، اما ازدواج نمي تواند به طور كامل و به صورت تضميني جلوي انحراف جنسي را بگيرد، بلكه بايد يك مانع دروني هم وجود داشته باشد. در هر صورت اگر امكان ازدواج داريد حتما اقدام به ازدواج كنيد.
اگر امكان ازدواج نداريد به اين توصيه ها كه احتمال دارد نشنيده باشيد دقت كنيد، و سعي كنيد كه عمل كنيد:
احتمال دارد كه مسئله خود ارضايي شما حالت وسواسي به خود گرفته باشد. در مورد اختلالاتي كه حالت وسواسي به خود گرفته اند مداخله داروئي لازم است. توصيه ما به شما اين است كه اگر نتوانستيد جلوي خود ارضايي اتان را بگيريد به يك روان پزشك مراجعه كنيد و مشكلتان را در ميان بگذاريد، روان پزشك داروئي به شما مي دهد كه ميزان اضطراب شما را كاهش دهد، چون همان طور كه در ادامه گفته خواهد شد اضطراب نقش اساسي در اين مسئله دارد. هم چنين داروي ديگري به شما داده مي شود كه جلوي افكار پريشان را در شما خواهد گرفت و آنها را كنترل خواهد كرد. به گفته متخصصين مصرف دارو در مدت كوتاه ( حدود دو هفته) عارضه وابسته شدن به دارو را ندارد. معمولا گفته مي شود كه اين داروها را روزي سه بار مصرف كنيد. بعد از دو هفته پزشك به شما توصيه مي كند كه مصرف دارو را قطع كنيد و فقط وقتي مصرف كنيد كه فكر خود ارضايي به سر شما مي زند، در آن وقت دارو را مصرف مي كنيد و به خود تلقين مي كنيد كه دارو سريعا تاثير خود را خواهد گذاشت. با مصرف اين داروها فكر خود ارضايي از شما دور مي شود و شما مي توانيد بر خودتان كنترل پيدا كنيد. به تدريج با مصرف اين داروها ميزان تسلطتان بر اين مسئله زيادتر مي شود تا وقتي كه بتوانيد به كلي بر آن مسلط شويد. البته در ادامه مصرف داروها و در ضمن آن، اگر به يك روان شناس هم مراجعه داشته باشيد تا درمانهاي روان شناختي هم بر روي شما اجرا شود خيلي خوب است. با اين كارها مي توانيد تا حدود زيادي بر خود ارضايي غلبه كنيد، لذا حتما به فكر مراجعه به يك روان پزشك و روان شناس باشيد.
استمناء مشكلي است كه خيلي از جوانها با آن روبرو هستند، يعني تحريك جنسي زياد به واسطه محركهاي جنسي اي كه در جامعه وجود دارند و در عين حال عدم امكان ارضاي صحيح آن. راه حل اساسي آن ازدواج به موقع است. اگر ازدواج به موقع صورت بگيرد ميزان فشارهاي جنسي كم خواهد شد و جوانان مي توانند از راه صحيح خود را ارضاء كنند. اما اگر امكان ازدواج براي شما وجود ندارد بايد كاري كنيد كه ميزان تحريكات جنسي شما كم شود به عبارت ديگر بايد مراقب خودتان باشيد وگرنه مثل گذشته با اين مشكل روبرو خواهيد بود. ميزان ابتلاء شما به استمناء با ميزان تحريك پذيري شما رابطه مستقيم دارد. يكي از بهترين روش هاي كنترل خودارضايي و همچنين كاهش ميل جنسي، پرهيز از محرك هاي ديداري و ادراكي و دور شدن از موقعيتهاي مرتبط با احساس جنسي است، مثلا از ديدن مناظر و عكس ها و فيلم هاي جنسي خود داري كنيد، منظورم پرهيز از چشم چراني در همه ابعاد آن است، بدون آن هيچ يك از اقدامات درماني از تضمين كافي برخوردار نيست، چون وقتي كه تحريك جنسي صورت بگيرد، جلوگيري از آن، كار مشكلي است.
خود را دست كم نگيريد و عزت نفس داشته باشيد و خود را بزرگتر از آن بدانيد كه در مقابل اين عمل زشت ذليل شويد، لذا با قاطعيت به دنبال درمان باشيد.
مطلب مهمي كه بايد به آن توجه شود اين است كه براي ترك اين عادت هيچ وقت دير نيست. اين عمل با تمام آثار بدي كه دارد قابل درمان است و به گواه متخصصان، بيشتر آثار شومي كه بواسطه آن بوجود آمده است در مدت نسبتا كوتاهي پس از قطع آن بر طرف مي شود، زيرا كه نشاط و نيروي جواني مي تواند بيشتر ضايعات گذشته را جبران كند، پس جاي نگراني نيست. با ترك اين عمل، آثار منفي روانشناختي آن از بين خواهد رفت و جاي خود را به عزت نفس و اعتماد نفس و احساس خوب پاك شدن مي دهد.
مسئله ديگري كه بايد به آن دقت شود اين است كه هيچ وقت ياس و نااميدي را به خود نبايد راه داد. بنابر اين نخستين و لازم ترين موضوعي كه بايد به آن توجه داشت امكان ترك سريع اين عادت و نجات از عواقب آن است. بايد از گذشته خود پشيمان شده و توبه كنيد. بعد از توبه سعي در پاك كردن تمام خاطرات گذشته داشته باشيد، مثل اينكه اصلا تجاربي در اين زمينه نداشته ايد. از طرف ديگر با پرهيز از سرزنش كردن خود و احساس گناه و مبارزه با افكار نگران كننده، سعي كنيد وضع روحي خوبي را براي خودتان ايجاد كنيد.
براي ترك هر نوع عادت، قبل از هر چيز اراده و تصميم لازم است و اين موضوع را اصلا نبايد دست كم گرفت. البته ممكن است كه خيلي از جوانان اين گونه برداشت كنند كه ما قادر به تصميم نيستيم و اراده از ما سلب شده است و بارها شكست خورده ايم، ولي مسئله اينجاست كه شما همين مقدار اراده داريد كه درجائي كه شرايط آن نيست اين كار را انجام ندهيد و همين مقدار اراده كفايت مي كند. و اگر بارها تصميم گرفتيد و شكست خورديد بايد توجه داشته باشيد كه شكست مقدمه پيروزي است . به ما دستور داده شده است كه مدام تصميم قاطع بگيريم ولو اينكه نقض شود و تصميم خود را بشكنيم، دو مرتبه، سه مرتبه و ..... بايد سعي خود را بكنيم، بالاخره موفق مي شويم.
اگر موفق به ترك اين عمل (هر چند براي چند روز) شديد بايد مواظب باشيد كه دوباره به آن برنگرديد، اما اگر از دستتان در رفت و دوباره مرتكب شديد اين مطلب را از نظر دور نداريد كه بازگشت و ارتكاب ناخواسته عمل، جزيي از فرايند ترك محسوب مي شود. پس با كوچكترين بازگشت همه چيز را از دست رفته ندانيد، بلكه با توبه دوباره از عمل، با تصميم قاطع خود را وارد مرحله ترك ديگري كنيد. در صورت ارتكاب دوباره به جاي ياس و نااميدي كه مطلوب شيطان است اين نكته را به خود گوشزد نماييد كه فرصت جبران آن وجود دارد و بار ديگر مصمم تر و جدي تر از گذشته به فرآيند ترك خود برگشت نماييد.
مسألة خود ارضايي هميشه به عنوان يك اختلال مرتبط با اضطراب، شناسايي و مطرح شده است. اين يكي از مسايلي است كه بايد در صدد كنترل آن باشيد. فرد با افزايش يافتن اضطراب به طور مكرر به اين عادت نابهنجار روي ميآورد. وجود اضطراب به عنوان يك عامل تقويت كننده و نگه دارنده عادت ناپسند خود ارضايي مطرح است. استفاده از روش هايي مانند تن آرميدگي (ريلكسيشن) و متوقف ساختن افكار اضطرابي ميتواند به شما كمك كند تا از ميزان خود ارضايي كاسته شود و به تدريج قطع گردد. اما ضرورت متوقف ساختن اضطراب به هر نحو ممكن ما را ملزم ميسازد كه اگر بيش از اندازه بود و نشانه هاي بدني مانند: لرزش دست و پا، يخ كردگي، داغ شدن ناگهاني بدن و احساس گر گرفتگي، افزايش ضربان قلب و احساس كوبيدن قلب و جز آن را نشان داد، بايد به روانپزشك مراجعه نمود و با دريافت دارو اين نشانهها را متوقف سازيد.
اما براي برطرف نمودن اضطراب در صورتي كه داراي اين شاخصه ها نباشد يا بسيار خفيف باشد، مي توانيد از روش مكمل درماني مانند «تنآرميدگي» ( ريلكسيشن) و «تنظيم صحيح تنفس» استفاده نماييد. ميتوانيد براي اجراي تن آرميدگي، بدنتان را به شانزده گروه عضلاني( نوك انگشت تا مچ دست؛ مچ تا انتهاي آرنج؛ بازو تا كتف؛ در هر دست؛ نوك انگشتان پا تا مچ پا، عضلات ساق پا، ران تا كشاله ران؛ عضلات پيشاني، به علاوه عضلات كاسه سر؛ عضلات صورت و فك؛ عضلات گردن و سينه؛ مجموعه عضلات شكم) تقسيم نموده و هر يك از آن ها را به طور جداگانه براي مدت 7 ثانيه با شمارش معكوس به طور نسبي منقبض نموده ، سپس ظرف مدت 3 شماره آن را رها سازيد . بعد بر احساس خوشايند در نتيجه مقايسه بين حالت گرفتگي و انقباض و حالت رها شدگي متمركز شويد و به يك احساس خوشايند برسيد.
در اسرع وقت براي كاهش اضطراب و افكار وسواسگونه به يك روانپزشك مراجعه نماييد. دارو درماني در زمينة اختلالات اضطرابي بسيار مؤثر و ضروري است
احساس گناه افراطي (نه طبيعي) موجب فزوني سطح اضطراب در شما مي گردد و افزايش اضطراب ناخواسته تمايل شما به انجام اين عمل را تشديد مي نمايد. پس به جاي احساس گناه افراطي كه ثمره اي جز تشديد روحيات افسرده وار و تضعيف عزت نفس و اعتماد به نفس در شما ندارد به القاي روح اميد در خود بپردازيد. احساس گناه افراطي كه در آن، فرد خود را مأيوس از رحمت خدا ميداند به هيچ وجه مطلوب خدا و دين نيست، بلكه احساس گناه فزاينده در راستاي وسوسههاي شيطاني است. احساس گناه يكي از بزرگترين منابع اضطرابزا است . به خوبي ميتوان دريافت كه همين احساس گناه بيش از حد زمينهاي براي خود ارضايي بيشتر فراهم ميآورد، پس با بالا بردن سطح عزت نفس و اعتماد به نفس و اميد به لطف و بخشش بيكران الهي به تعديل احساس گناه بپردازيد. احساس گناه تا حدي خوب و مفيد است كه فرد را به سمت جبران خطاها از طريق انجام اعمال نيك و خداپسندانه رهنمون سازد، نه آن كه ناخواسته موجب اضطراب بيشتر شده و به گناه بيشتر سوق دهد.
از تلقين منفي به خود و توجيهات بي مبنا و هم چنين بزرگنمايي شكست هاي گذشته به شدت پرهيز نماييد. تلقين مثبت و خوشبيني سهم بسزايي در ترك تدريجي اين عمل دارد. به جاي تلقين هاي منفي به تلقين مثبت بپردازيد و مطمئن باشيد كه اگر تلاش كنيد مي توانيد اين عمل را ترك كنيد، همانطور كه افراد زيادي توانسته اند اين عمل را ترك كنند.
يكي از راههاي ترك خود ارضايي، استفاده از روش هاي تغيير فكر و توقف افكار مبتني بر تصاوير جنسي است كه ميتواند احساسي خوشايند در فرد ايجاد نمايد. هر چند با انجام روشهاي تنآرميدگي ميتوان تا حدّ زيادي از ادامه اين روند كاست، اما در درمان، به آن نيز بسنده نميشود. به فرد مبتلا ياد ميدهند كه چگونه با شمارش 1، 2، 3، به خودش با صداي بلند فرمان بس! داده و فكر خود را كه شامل تصاوير جنسي است متوقف سازد. اين روش ظاهراً ساده كاملاً اثر بخش بودن خود را اثبات نموده است و يكي از روش هاي جالب و كوتاه توقف فكر محسوب ميگردد. فرد پس از مدتي در نهايت قادر ميشود تا با يك صداي نجواي دروني به افكار نامتناسب خود پايان دهد.
پرهيز از تنهائي: اين گونه افراد بايد بدون هيچ قيد و شرطي از تنهائي بپرهيزند و بشدت از آن دوري كنند و هرگز تنها نباشند، شب در اتاق تنها نخوابند، تنها براي مطالعه و يا كار ديگري به نقاط خلوت نروند و به محض اين كه در محيطي احساس تنهائي كردند از اين محيط بيرون روند. و اگر نخستين تحريكي متوجه آنان شد بلافاصله خود را سرگرم كار ديگري كنند. اگر اين افكار به ذهنتان آمد سريع از آن وضعيت خارج شويد و مشغول كار ديگري شويد، مثلا تلويزيون را روشن كنيد، به كسي تلفن كنيد و به هر حال خودتان را به كار ديگري وادار كنيد. اشتغال به كار ديگر باعث مي شود كه ذهنتان از آن موضوع ناراحت كننده منحرف شود.
پرهيز كامل از معاشرت با افراد فاسد: از معاشرت با افراد منحرف و مبتلا به اين عادت در همه اوقات مخصوصا دوران مبارزه با استمناء بايد به طور مطلق دوري جست. نقش معاشران بد و فاسد در ابتلاي به اين انحراف و ادامه آن بسيار مهم است.
ورزش: ورزش مقدار زيادي از انرژي هاي زايد فكري و بدني را آزاد مي كند به همين دليل براي جلوگيري از تحريكات جنسي برنامه ورزشي بسيار مهم است . افراد معتاد به اين عمل معمولا آدمهاي كم تحركي هستند كه همين عوامل تحريك جنسي را در آنها تشديد مي كنند كه راه مبارزه با آن ورزش است.
از صحبت كردن در مورد مسايل شهوت انگيز دوري كنيد.
از پوشيدن لباس هاي تنگ و چسبان اجتناب كنيد.
از خيال پردازي دوري كنيد و سعي كنيد هميشه مشغول به كارهاي مفيد باشيد. (مطالعه كتابهاي غير محرك، ورزش سنگين و ...) و به ياد داشته باشيد بيكاري مسأله اي است كه اگر از آن دوري نكنيد، ممكن است شما را به هر چيزي وادارد. از به ياد آوردن لحظاتي كه استمنا مي كنيد و همچنين تصاوير شهوت انگيزي كه ديده ايد، خودداري كنيد.
يكي از مسائلي كه جوانان در دوران مجردي و قبل از ازدواج، مبتلاي به آن هستند اين است كه آنها در مورد مسائل جنسي فكرهاي بيخودي و خيالات بيهوده دارند، به عبارت ديگر بيش از اندازه و مقدار واقعي آن، به آن اهميت مي دهند، اگر در واقعيت با اين مسائل روبرو شوند و رابطه جنسي را تجربه كنند مي بينند كه به اندازه تخيلاتشان واقعيت ندارد. اين به آن معناست كه تخيلات جنسي، اين مسئله را بزرگتر از آن چيزي كه هست و واقعيت دارد به شما نشان مي دهند. البته اين مختص به تخيلات جنسي نيست و در مورد ساير تخيلات هم همين طور است، اما چون غريزه جنسي، غريزه قوي اي است تخيلات مربوط به آن هم قوي است. تكرار اين مطلب پيش خودتان و توجه به بزرگ نمايي غير واقعي اين افكار، احتمال دارد كمي از اين فشار كم كند.
در زمينه افكار، احساسات و رفتارهاي ايجاد كننده ميل به خود ارضايي، به ارزيابي بپردازيد و ببينيد كه در چه شرايطي افزايش مييابد. در طي مدت يك ماه مراحل آغاز تا پايان يك وهله خود ارضايي را در برگهاي يادداشت نماييد . اين كار را براي وهلههاي ديگري كه اتفاق ميافتد، تكرار كنيد. زمان و مكان و شرايط جسمي و روحي در قبل و بعد از خود ارضايي را ثبت نماييد، به تعبيري روشنتر در طي يك ماه ببينيد يك وهله خود ارضايي با چه فكري آغاز ميگردد، سپس اين فكر مزاحم چه احساس در شما برميانگيزد و اين احساس چگونه به رفتار خود ارضايي در شما ميانجامد، همچنين معمولاً در چه زمانيهايي و در چه مكانهايي و در چه شرايط جسمي ـ روحي ميل به خود ارضايي در شما تشديد ميگردد.
پس از پايش و رصد رواني يك ماهه، به تجزيه و تحليل و جمع بندي نتايج بپردازيد. از نتايج اين تحقيق ميتوانيد راهكارهاي كارآمد ترك خود ارضايي را استخراج نماييد، مثلاً وقتي كه اعصابتان خرد است، وقتي كه دوستان متأهل خود را ميبينيد، وقتي كه با مادرتان جر و بحث ميكنيد، وقتي كه اضطراب امتحان داريد، يا وقتي كه مثلا به شخص خاصي ميانديشيد. عيناً همين قضيه در زمينه مكانهاي تحريكزا تكرار ميگردد . وقتي در اتاق خواب هستم، وقتي تنها در خانه هستم، وقتي دستشويي ميروم و...
از سوي ديگر نگاهي موشكافانه به پرونده گذشته خود ارضايي خويش بيفكنيد، ببينيد در چه شرايطي توانسته بوديد كه براي يك مدّت آن را كنار بگذاريد. چنانچه به تنهايي نميتوانيد آن را بررسي نماييد از يك مشاور كمك بگيريد. در اين مرحله نيز تحقيق نيز به تجزيه و تحليل و جمعبندي نتايج بپردازيد.
به طور ويژه بر روي زمان ها و مكانهاي تحريك شدنتان تمركز كنيد و پس از شناسايي آنها، در آن زمانها و مكانها مراقب خودتان باشيد و سعي كنيد كه خودتان را از آن حالت خارج كنيد.
تلاش كنيد تا با مراجعه به يك مشاور از تكنيكهاي انزجار درماني و شرطي زدايي استفاده كنيد. لذت كاذب خود ارضايي را با يك امر منزجر كننده ذهني مانند تصور صحنه تهوع آور يا خوردن داروي تلخ پيوند بزنيد و با آن تداعي نماييد يا آن كه فرايند شرطي شده (اضطراب - خودارضايي) را به (اضطراب - ورزش يا تفريح سالم، تنفس عميق،) تبديل نماييد.
انجام واجبات ديني و حضور در جمع هاي مذهبي، تاثير زيادي در بهبود روحيه شما دارد و اراده و ايمان شما را قوي مي كند و به شما نيرو مي دهد. اگر بتوانيد نمازهايتان را در مسجد بخوانيد و در جمع هاي مذهبي حضور داشته باشيد تأثير بسيار زيادي را در خود احساس خواهيد كرد، اما اينها به تنهايي كافي نيستند و بايد توصيه هاي ديگر را هم عمل كنيد.
اميدوارم كه شما با به كار بردن اين توصيه ها موفق به ترك اين عمل شويد.
موفق باشید.

حقانیت ولایت مطلقه فقیه را با دلیل عقلی اثبات کنید.

پاسخ:
در اين خصوص بايد گفت:
الف ) "منظور ازولايت مطلقه فقيه" اين است كه حوزه ی اختياراتِ فقيه، محدود و مقيّد به عرصه خاصى مانند امر قضاوت و امور حسبه نيست؛ بلكه شامل همه امور اجتماعى مى‏ شود و در واقع رهبرى سياسى و اجتماعى را در بر مى‏ گيرد. در اين معنا «ولايت مطلقه» همان معنايى را دارد كه امروزه از «ولايت فقيه» فهميده مى‏ شود. عده اي از فقهاي پيشين و پسين طرفدار ولايت مطلقه هستند: از جمله: شيخ مفيد، صاحب جواهر، ملا احمد نراقي (1) و همچنين حضرت امام خميني (ره) قائل به ولايت مطلقه فقيه هستند: "تمام اختياراتي كه پيامبر و امامان داشته‌اند، فقيه جامع الشرائط نيز دارا مي‌باشد."(2)
ب) ضرورت ولايت فقيه
در خصوص ضرورت ولايت فقيه مي توان گفت: خدا انسان را به صورت اجتماعى آفريده و براى رسيدن به كمال ابدى وى، برنامه و قوانين لازم را وضع نموده است، و چون انسان‏ها به صورت اجتماعى زندگى مى‏ كنند، نيازمند نظم مى‏ باشند. در سايه نظم است كه جامعه شكل مى‏ گيرد براى انتظام در جامعه، قانون لازم است و اين قوانين از سوى خدا وضع شده و به وسيله پيامبران به مردم ابلاغ مى‏ شود، چنانچه در حديثى امام صادق (ع) به اين امر اشاره شده است(3)، بدين صورت قانون الهى و دين اسلام، توسط حضرت محمد (ص) به مردم ابلاغ شد. بعد از آن، راه او توسط امامان معصوم (ع) پى گرفته شد. در عصر غيبت حضرت مهدى (عج)، باز بايد اجراى احكام الهى صورت گيرد. براى اجراى احكام، نيازمند شخصى است كه ولايت داشته باشد كه اين ولايت بايد به اذن خداوند باشد، چون ولايت فقيه به معناى ولايت فقاهت است، بازگشت چنين ولايتي به ولايت خداوند و قيوم بودن او است و تفاوتى بين فقيه و امام معصوم (ع) از جهت اجراى احكام و اداره جامعه اسلامى نيست.
ج)دليل بر ولايت فقيه
براى اثبات ولايت فقيه، به دو دليل عقلى و نقلى تمسك شده است. امام خمينى ابتدا ضرورت تشكيل حكومت را در قالب سه دليل مطرح مى كند كه عبارتند از:
1.جاودانگى اسلام؛ منظور از جاودانگى اسلام، پايدار ماندن نام دين نيست، بلكه منظور حضور دين در جامعه است. امام در اين باره مى فرمايد: احكام اسلام محدود به زمان و مكانى نيست و تا ابد باقى و لازم الاجرا است.(4)
وقتى جاودانگى اسلام را پذيرفتيم و اين مقدمه را ضميمه كرديم كه بدون تشكيل حكومت نمى توان به همه ی اهداف اسلامى نائل شد، به روشنى ضرورت حكومت ثابت مى شود.
2. جامع بودن شريعت؛ جامع بودن اسلام كه به معناى توجه دين به همه زواياى وجودى نيازهاى مادى و معنوى بشر است، اقتضا مى كند حكومت براساس اسلام شكل گيرد. هنگامى كه خداوند جريمه خراش يك ناخن را مشخص كرده، چگونه مى توان گفت كه در مورد تشكيل حكومت كه اجراى بسيارى از احكام منوط به آن است، طرح و برنامه اى ندارد و در اين مورد سكوت اختيار كرده است؟
3. ماهيت قوانين، امام خمينى مى فرمايد: با دقت در ماهيت و كيفيت احكام شرع در مى يابيم كه اجرا و عمل به آن ها مستلزم تشكيل حكومت است و بدون تأسيس يك دستگاه عظيم و گسترده اجرا و اداره نمى توان به وظيفه اجراى احكام الهى عمل كرد.(5)
حال كه ضرورت تشكيل حكومت اسلامى ثابت شد، سؤال اين است كه در زمان غيبت امام (ع) تشكيل حكومت به عهده چه كسى است؟ بنابر نظريه ولايت فقيه، تشكيل حكومت بر عهده فقيهان است. دليل عقلى بر اين مدعا آن است كه اجراى قانون الهى به دست كسى مى تواند انجام گيرد كه دو ويژگى شناخت قانون و عدالت را داشته باشد.(6) ولى فقيه اين دو ويژگى را دارا است، چون او كسى است كه با اجتهاد خود حكم الهى را از منابع موجود استخراج مى كند و به نيازهاى جامعه پاسخ مى دهد.
بنابراين دليل عقلي ولايت فقيه به طور خلاصه آن است كه احكام اسلام براي همه دوره ها و زمان ها است. براي اجراي احكام الهي نياز به شخص آگاه به احكام الهي و عادل و مدير و مدبر است. اين شخص مقام ولايت فقيه در عصر غيبت امام معصوم (ع) است.
اما دليل نقلى روايات زيادى است كه فقط به يكى از آن ها اشاره مى كنيم. رسول خدا (ص) مى فرمايد:
اللهم ارحم خلفايى! قيل يا رسول الله: و من خلفائك؟ قال: الذين يأتون من بعدى، يروون حديثى و سنتى؛ خدايا، جانشينان مرا رحمت فرست! پرسيدند: يا رسول الله ! خلفا و جانشينان تو كيانند؟ فرمود:آن ها كه بعد از من مى آيند و حديث و سنت مرا نقل مى كنند. (7) امام خمينى در دلالت اين حديث مى فرمايد:
... اما دلالت حديث بر ولايت فقيه نبايد جاى ترديد باشد، زيرا خلافت، جانشينى در تمام شئون نبوت است.(8)
درباره ولايت فقيه به كتاب هاي زير مراجعه فرماييد:
پرسش و پاسخ هاي درباره ولايت فقيه، مصباح يزدي
-ولايت فقيه، محمد هادي معرفت
-ولايت فقيه، آيت الله جوادي آملي
-ولايت فقيه، امام خميني

پي نوشت ها:
1. محمد هادي معرفت، ولايت فقيه، ص44، موسسه انتشاراتي (التهيد)، قم، 1377ش.
2. امام خميني،‌كتاب البيع، ج 2، ص417، بي نام.
3. مرتضى مطهرى، مجموعهء آثار، تهران، صدرا، 1372، چاپ سوم، ج 3، ص 255 - 256.
4. امام خمينى، ولايت فقيه، انتشارات آزادى، ص 34.
5. شيخ كليني (ره)، اصول كافي، ناشر اسلاميه، ج1، ص 168.
6. امام خمينى، ولايت فقيه، ص 26.
7. همان، ص 29.
8. امام خمينى، كتاب البيع، ج 2، ص 464، بي نام.
موفق باشید.

صفحه‌ها