پرسش وپاسخ

عصمت پیامبر اسلام به این معنا نیست که او مرتکب خطا و گناهی نشده، عصمت وی به این معنی است که تو باید باور کنی هر چه او گفته و انجام داده درست بوده!

این تعریف از عصمت صحیح و به علاوه منطقی نیست. زیرا رسیدن به این باور که پیامبر هر چه گفته و انجام داده درست بوده، نیازمند اعتقاد به آن است که او اهل گناه یا خطا نبوده است و این دو مطلب با هم ملازمه دارند. در صورت تمایل می توانیم به طور دقیق تر در موضوع عصمت به گفتگو بنشینیم.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

باسلام جوانی هستم22ساله که روزگارفشارجنسی زیادی برمن وارد می کندبنده شریک جنسی ای برای خودپیداکرده ام اماتاکنون با وی آمیزشی نداشته ام توان مالی هم ندارم که ازدواج کنم وتابه امروزخود رانگاه داشته ام به نظرشما من چکارکنم

برادر گرامی! در پاسخ چندنكته را تقدیم تان می داریم:
1- ازدواج دختر بايد با هماهنگي و رضايت پدرش باشد بنا براين لازم است موضوع ازدواج تان را با خانواده دختر مطرح كنيد در صورت پذيرش و رضايت آنان به فكر ازدواج با هم باشيد. در غير اين صورت ارتباط سبب وابستگي و دلبستگي مي شود آنگاه دل كندن از هم بسيار مشكل مي شود.
2- پيش از آن كه به صورت رسمي خواستگاري كنيد، خواستگاري به صورت غير رسمي انجام گيرد، اگر پذيرفته شد، با دختر و خانواده اش صحبت مي كنيد كه عقد شرعي خوانده شود تا ارتباط شما با هم از نظر ديني صحيح باشد. مي توانيد زمان عروسي را به تأخير بيندازيد تا زمينه مالي براي برگزاري جشن عروسي فراهم گردد.به اين ترتيب هم از فشار جنسي شما كاسته مي شود زيرا در اين صورت لذت جويي از هم مانعي ندارد و هم عمل تان مشروع است.
3- بدي زمانه ما اين است كه بسياري از مردم براي خودشان زندگي نمي كنند، براي خودشان جشن نمي گيرند، ازدواج نمي كنند، فرش و تلويزيون نمي خرند و... بلكه همه اين ها را براي مردم و چشم و هم چشمي انجام مي دهند، به همين دليل نيز بسياري از مردم به دنبال زندگي مي دوَند. زندگي بر آنان سبقت گرفته ، هر چه مي دوند نمي توانند به زندگي مطلوب و دلخواه خود برسند.اگر مردم و جوانان براي خودتصميم بگيرند و ازدواج كنند و زندگي تشكيل دهند- نه براي ديگران - مي توانند توافق كنند جهيزيه ساده و مختصر در حد ضروريات زندگي امروزي و جشن ساده و كم خرج و بدون تالار را برنامه ريزي كنند. به اين ترتيب اگر چنين ازدواجي را با هم به توافق برسيد با توجه به وام ازدواجي كه دولت مي دهد مي توان براي عروسي نيز برنامه ريزي كرد.
4- داشتن شريك جنسي و هر گونه ارتباط شهوت انگيز خواه به صورت كلامي يا پيامي و تلفني باشد يا دست دادن و بدن همديگر را لمس كردن و مانند آن از گناهان كبيره است . پيامبر اکرم(ص) از سخن گفتن زن با مرد نامحرم نهي کرد و فرمود: " هر كس چشم هاي خود را با نگاه به نامحرمي پر كند خداوند در قيامت چشمانش را با آتش جهنم پر خواهد كرد و هر مرد و زن نامحرمي با هم دست بدهند، دچار غضب الهي مي شوند . هر کس با زن نامحرمي همراه شود و در جاي خلوتي قرار گيرد، زن و مرد در زنجيري از آتش قرار خواهند گرفت و جايگاه آنان با شيطان در جهنم است".(1) و در مقابل اگر براي پسر يا دختري که زمينه لذت‌جويي حرام و شهوت‌راني غير شرعي فراهم باشد، ولي به خاطر خدا آن را ترک کند، علاوه بر آن که سبب افزايش عزّت، شخصيت و کرامت انساني وي در دنيا مي‌گردد، خداوند محبت او را در دل مؤمنان قرار مي‌دهد. مردم او را دوست خواهند داشت. در پيشگاه خداوند از ارزش و ثواب بسياري برخوردار مي‌گردد.
علي (ع) مي‌فرمايد: «اگر مي‌خواهيد به درجات عالي بهشت و معنويت نايل گرديد، نفس خود را از پليدي‌هاي شهوت‌راني حرام پاک سازيد.(2) پيامبر اکرم(ص) مي‌فرمايد: «هر انساني که دچار شهوت گردد، و زمينه گناه و لذت‌جويي از جنس مخالف براي او فراهم باشد، ولي آن را رد نمايد خداوند گناهان او را مي‌آمرزد».(3)اگر احساس ميكنيد به مقتضاي وظيفه ديني خود عمل نكرديد لازم است توبه كنيد و بسياراستغفار نماييد چه آن كه توبه حقيقي از گناهان و استغفار زياد سبب آمرزش گناهان و فزوني مال و دارايي مي گردد.(4)
پي‌نوشت‌ها:
1. الفقيه ، شيخ صدوق ، ج 4 ، ص 13، انتشارات جامعه مدرسين قم ، سال انتشار 1413 ق.
2. عبد الواحد بن تميمي آمدي، غرر الحکم، انتشارات دفتر تبليغات ، قم، 1366، ص241.
3. مولي محسن فيض کاشاني ، المحجه البيضا، تصحيح علي اکبر غفاري، تهران مکتبه الصدوق، 1339 ه ش، ج 5، ص 169.
4. به تفسير آيه11، سوره نوح ( 71)رجوع شود.

1- اگر پیروی ولی فقیه باشیم می توانیم مرجع دیگری داشته باشیم؟ اگر پیروی ولایت فقیه باشیم با کسانی که پیروی آن نیستند باید چه کار کنیم؟ آیا منکر ولایت فقیه منکر امامت است؟

2- آیا کشورهای شیعه دیگر اگر ولی فقیه داشته باشند باید از آنها نیز پیروی کنیم؟

3- آیا ولایت فقیه یک آرمان؟

4- اگر انسان به جز معصوم جایز الخطا است چگونه ولایت مطلقه و بی قید و شرط فقیه امکان می یابد؟

5- اگر کسی ولایت فقیه را قبول نداشته باشد حکم چیست؟ سنی ها که اصلا امامت را قبول ندارند حکمشان چیست؟

6- اگر ولایت فقیه درست است چرا نواب اربعه که با امام عصر رابطه داشته اند آن را بیان ننموده و خود ادعایی بر آن ندارند؟

7- اگر حکومت غیرخدا و غیرفقاهتی بر یک جامعه طاغوت است، چرا امام رضا (علیه السلام) ولی عهدی را در حضور صاحب حکومت که طاغوت است و مورد پذیرش مردم پذیرفت؟

پرسش1- پیروی ولی فقیه باشیم می توانیم مرجع دیگری داشته باشیم؟ اگر پیروی ولایت فقیه باشیم با کسانی که پیروی آن نیستند باید چه کار کنیم؟ آیا منکر ولایت فقیه منکر امامت است؟
پاسخ:
آري، منعي در جمع اين دو وجود ندارد. در مسائل سياسي پيرو ولي فقيه باشيد و احكام فقهي از مرجع تقليدي كه اعلم مي دانيد تقليد نماييد. انكار ولايت فقيه نيز به انكار امامت نمي انجامد.
---------------------

پرسش2- آیا کشورهای شیعه دیگر اگر ولی فقیه داشته باشند باید از آنها نیز پیروی کنیم؟
پاسخ:
نظر به اين كه امروزه مرزهاي جغرافيايي و حدود اختیارات كشورها محدود بوده و نمي توانند در امور ساير كشورها مداخله نمايند از اين رو تحقق اطاعت از ولی فقیه کشوردیگر با توجه به قوانين موجود امكان ندارد. آري اگر روزي كشورهاي اسلامي يك پارچه شدند و ولي فقيه واحدي معرفي گرديد بر همگان اطاعت از ولي فقيه لازم است اگر چه در ساير نقاط دور دست باشند.
--------------------------------

پرسش3- آیا ولایت فقیه یک آرمان است؟
پاسخ:
شايد پيش از انقلاب و شكل گيري اين نوع حكومت براي شيعيان جهان يك نوع آرمان بوده، اما با پيروزي انقلاب اسلامي اين آرمان محقق شد و تلاش هايي كه در اين مسير شده بود به نتيجه رسيد. ازاين رو اين آرمان به واقعيت مبدل گشت. اگرچه تا حد مطلوب نيز فاصله داريم.
-------------------------

پرسش4- اگر انسان به جز معصوم، جایزالخطا است، چگونه ولایت مطلقه ی بی قید و شرطِ فقیه، امکان دارد؟
پاسخ:
براساس اعتقادات دینی ما فقط پیامبران، حضرت زهرا و ائمه اطهار(علیهم السلام) معصوم اند. از این رو هیچ کس ادعا نمی کند که احتمال اشتباهی در رفتار و نظرات ولی فقیه و رهبری نیست.
اما با نظارت هايي كه از سوي خبرگان رهبري اعمال مي گردد درصد اين خطا به حداقل مي رسد.
اکنون در ایران اسلامی با رأی مجلس خبرگان رهبری بعد از رحلت امام خمینی این مسئولیت بر دوش حضرت آیة الله خامنه ای قرار گرفته و ایشان ولی فقیه است. در امورحکومتی و سیاسی لازم است از ایشان پیروی نمود.
اکثر فقها معتقدند که تمام اختیارات حکومتی که پیامبر و امامان دارند، ولی فقیه نیز دارد. آنان همان گونه که احکام حکومتی صادر می نمودند و استاندار تعیین می نمودند و در جنگ ها حضور می یافتند، فقها نیز همان اختیارات را دارند. این اختیارات نه به جهت مقام عصمت،‌ بلکه به جهت حاکم اسلامی بودن پیامبر بوده است. به همین خاطر برای هر حاکم اسلامی ثابت است. البته پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) علاوه بر مقاماتی که به جهت حاکم اسلامی بودن داشتند‌، مقامات دیگری داشتند که به جهت معصوم بودن اختصاص به ایشان دارد، مانند حاکمیت او بر اموال مردم و دخالت در امور شخصی مردم که اینها به مقام حاکمیت ایشان ارتباطی نداشته و برای ولی فقیه نیز نمی تواند باشد. به طور کلی آنچه که مربوط به امور اجتماعی (نه شخصی) و امور حکومتی می شود، مربوط به حاکم می شود و فرقی از این جهت میان پیامبر و حاکم اسلامی مانند ولی فقیه نیست.
------------------------

5- اگر کسی ولایت فقیه را قبول نداشته باشد حکم چیست؟ سنی ها که اصلا امامت را قبول ندارند حکمشان چیست؟
پاسخ:
ولایت فقیه از اصول دین نیست. قبول نداشتن آن موجب نقص دین نیست. اما از آن جایی که عقیده داریم فقیه نیابت عام از امام زمان(عجل الله فرجه) است و رهبری سیاسی ما را بر عهده دارد، اطاعت از او لازم است. البته اگر نپذیرفتن بر اساس اجتهاد یا تقلید صحیح نباشد، موجب نقص در دین می شود.
----------------------------

6- اگر ولایت فقیه درست است، چرا نواب اربعه که با امام عصر رابطه داشته اند آن را بیان ننموده و خود ادعایی بر آن ندارند؟
پاسخ:
برخي از ادله ولايت فقيه از سوي نواب اربعه ارائه شده مي توانيد به كتاب هايي كه در اثبات ولايت فقيه نگارش يافته مراجعه نماييد.
----------------------------

7- اگر حکومت غیرخدا و غیرفقاهتی بر یک جامعه طاغوت است، چرا امام رضا (علیه السلام) ولی عهدی را در حضور صاحب حکومت که طاغوت است و مورد پذیرش مردم بود، پذیرفت؟
پاسخ:
امام چون از اهداف شیطانی مامون آگاه بود، خلافت را نپذیرفت. بعد از ورود به مرو و پس از چند روز كه به عنوان استراحت و رفع خستگى راه گذشت، مذاكراتى بين حضرت و مأمون آغاز شد. مأمون پيشنهاد كرد كه خلافت را يكسره به حضرت واگذار نمايد.
امام (عليه ‏السلام) از پذيرفتن اين پيشنهاد امتناع كرد.
مأمون كه شايد خوددارى امام را از پيش حدس مى‏ زد گفت:
حالا كه اين طور است، پس وليعهدى را بپذير!
امام فرمود: از اين هم مرا معذور بدار.
مأمون ديگر عذر امام را نپذيرفت. جمله‏ اى را با خشونت و تندى گفت كه خالى از تهديد نبود. او گفت: «عمر بن خطاب وقتى از دنيا مى‏ رفت، شورا را در ميان شش نفر قرار داد كه يكى از آن ها اميرالمؤمنين على(ع) بود و توصيه كرد كه هر كس مخالفت كند، گردنش زده شود!... شما هم بايد پيشنهاد مرا بپذيرى، زيرا چاره‏ اى جز اين نمى‏ بينم»!.(1)
او از اين هم صريح تر امام (ع) را تهديد و اكراه نمود و گفت: همواره بر خلاف ميل من پيش مى‏ آيى. خود را از قدرت من در امان مى‏ بينى. به خدا سوگند! اگر از قبول پيشنهاد ولايتعهدی، خوددارى كنى، تو را به جبر وادار به اين كار مى‏ كنم. چنانچه باز هم تمكين نكردى، به قتل مى‏ رسانم!
امام ناچار پيشنهاد مأمون را پذيرفت و فرمود:
« به اين شرط ولايتعهدي تو را مى‏ پذيرم كه هرگز در امور ملك و مملكت مصدر امرى نباشم. در هيچ يك از امور دستگاه خلافت، همچون عزل و نصب حكام و قضأ و فتوا، دخالتى نداشته باشم».(2)

پي نوشت ها:
1. شيخ مفيد، ارشاد، ترجمه رسولي محلاتي، تهران، انتشارات علميه اسلاميه، ج 2، ص 250- 251 .
2. همان، ص 251.
---------------------------
در رابطه با سایر پرسش ها در موضوع ولایت فقیه چون ضرورت، شرایط، اختیارات، دلایل و شبهات و... به کتاب های زیر مراجعه فرمایید:
1. جوادي آملي، ولايت فقيه
2. محمد هادي معرفت، ولايت فقيه
3. مجله حوزه شماره 85- 86(ویژه ولایت فقیه)
4. ولايت فقيه از ديدگاه فقها و مراجع، علي عطايي
5. پرسشها و پاسخ ها درباره ولا یت فقیه، مصباح یزدی
يا به بخش مقالات سايت اين مرکز:www.pasokhgoo.net مراجعه فرماييد.

سلام من یه دختر 19 ساله هستم...3 ماهی هست که با یک پسری دوست شدم.پیشنهادی دوستی از طرف اون بود..اولش خیلی دوسم داشت..ولی بعدش همش بهم شک میکرد و فک میکرد که من با یه پسر دیگه هم دوستم ...الان هم بهم میگه تو با خیلی ها دوستی بهم میگه که بهش دروغ میگم...ولی من با هیچکسی جز اون نیستم...نمیدونم چرا اینطور فکر میکنه...اسمش بهرامه اوایل زیاد احساس بهش نداشتم ولی الان وابستش شدم خیلی وابستش شدم...من نماز میخوندم و کلی اعتقادات دینی داشتم که بهرام هیچکدومشو نداشت و منم به خاطر اینکه خیلی دوسش داشتم همشو ترک کردم...دیگه نماز نمیخونم ...نمیدونم ولی خیلی دوسش دارم اما اون دنبال یه بهونه ای که از من جدا بشه..من حاضرم برای موندن با اون هر کاری که اون میگه رو انجام بدم...ولی نمیدونم کاری که دارم میکنم درسته یانه؟؟؟ اون به من شک داره فکر میکنه که من دختر بدیم...من باید این شک رو برطرفکنم...اصلن نمیدونم موندن با اون درسته یا نه؟؟؟نمیدونم چیکار کنم؟گناهی دارم انجام میدم یا نه؟؟؟اگه کارم اشتباه و باید بهرام را فراموش کنم باید چیکار کنم که فراموشش کنم؟؟؟باید چیکار کنم که دیگه بهش احساسی نداشته باشم؟؟؟چیکار کنم که دوباره اعتقاداتم بر گرده نمازم رو بخونم؟؟؟؟خواهش میکنم کمکم کنید خیلی سردرگمم...میترسم دست به کاری بزنم که بعدا پشیمون بشم...لطفن کمکم کنین...

متاسفانه بی توجهی به دستورهای دینی و نادیده انگاشتن مسائل اخلاقی به مشکلات می انجامد. البته ما در نامه قبل نسبت به چنین حالتی به شما هشدار داده بودیم و متذکر شدیم مراقب باشید امكان دارد اين پسر از ابراز عشق شما سوء استفاده نمايد و به بهانه ازدواج در آينده اي نامعلوم ماه و سال ها به سو استفاده عاطفي از شما بپردازد و در نهایت وقتی شما را شیفته خود کرد از صداقت و راستی شما سوء استفاده کند و شما نیز که دلبسته به او شدید نمي توانيد به راحتي به درخواست هاي منطقي يا غير منطقي معشوقتان پاسخ منفي دهيد.
با کمال تاسف باید بگویم با این که درنامه های متعدد قبل با عبارات مختلف نسبت به این موضوع هشدار داده بودیم. لکن شما هر چند در ابتدای امر حاضر به چنین ارتباطی نبوده اید. اما ناخواسته به ایشان دلبسته شده اید تا به جایی که حاضرید برای ماندن با این فرد هرکاری که او بگوید انجام دهید و این علامت هشدار و چراغ خطر برای شماست.
در هر صورت از اين كه به ما اعتماد كرديد و مشكل خود را صادقانه با ما در ميان گذاشتيد خرسنديم. امیدواریم با توکل بر خدا و همت خود و مشورت صاحبان تجربه بتوانید مسیر گذشته را تغییر داده و زندگی سعادتمندانه ای داشته باشید. در اين جا لازم مى دانيم به عنوان مشاوری امين و دلسوز مطالبی را در ادامه و تکمیل مطالب قبل عرض كنيم:
دین اسلام برای روابط با نامحرم حدودی خاص وضع کرده است. از جمله آن احکام، چگونگی ارتباط با جنس مخالف است که اگر خارج از چهار چوب اسلامی باشد، حرام و دارای آثار و تبعات زیان باری هم برای دختر و هم برای پسر است. اما آسیب و صدمه ای که دختران در این روابط می بینند، محسوس تر و مخرب تر است. زیرا تحول عاطفی دختران متفاوت از پسران است. بر خلاف دختران ، پسران نسبت به جنبه غریزی تخیلات خود بیشتر می اندیشند، اما دختران در دوستی ها معمولاً به دنبال عشق آرمانی و رمانتیک هستند. آن ها عشق را آسمانی و پاک می دانند. خیانت در آن را گناهی بخشش ناپذیر می شمارند. لذا گاهی دختری به پسری علاقهمند شده و حتی خود را در اختیار وی قرار می دهد؛ پس از بیوفایی پسر و ترک وی، دختر به شدت دچار سرخوردگی می گردد. اعتماد چنین شخصی از جنس مخالف به خاطر بی وفایی هایی که در نتیجه آن ارتباط دیده، سلب خواهد شد. در نتیجه چنین شخصی در زندگی آینده، نمی تواند متعادل باشد.
پسران جوان نیز در جست و جوی لذت های جنسی خود با وعده های فریبنده و دروغین، دختر جوان را تسلیم خواسته های خود می کنند. پس از مدتی روابط نامشروع، با ترک دختر جوان موجب آسیب روانی او می شود. احساس افسردگی، پوچی و بی ارزشی می کند. علاوه بر آن که پسران بدون هیچ گونه محدودیتی، تجربه های متنوع این دوستی ها را پشت سر می گذارند. اما دختر، اگر یک نمونه چنین دوستی با جنس مخالف را تجربه کند، تا پایان عمر شأن و حرمت خویش را از دیدگاه خانواده و جامعه از دست می دهد. بهترین شاهد بر این سخن، حالات روحی و روانی شما در شرایط حاضر است.
لذا در معارف اسلامی، هر عاملی که موجب تحریک انگیزههای شهوانی در جامعه گردد و به آرامش روحی و روانی و عفت عمومی، صدمه وارد کند، مورد تأیید اسلام نیست.
با توجه در آن چه گذشت پاسخ سوال شما روشن می شود. راهکار اساسی برای برون رفت از شرایط حاضرو بازگشت به اعتقادات سابق و کسب رضایت الهی، پاسخ به ندای فطرت پاک و عقل سلیم تان که قطع این ارتباط خلاف شرع و گناه آلود(1)و تفکر و تدبر در آسیب های ادامه آن است. آسیب هایی که در بسیاری از موارد قابل جبران نیست. ادامه این ارتباط نیز گناهی دیگراست. هر چه زودتر باید این ارتباط را قطع کنید. آیا حقیقتا حاضرید برای این که با او بمانید شرافت و کرامت و عفاف و پاکدامنی خود را به حراج گذارید تا شیطان صفتان با بهره مندی از آن اسباب ذلت و خواری و سرافکندگی شما و خانوادۀ شما را فراهم کنند؟قطعا پاسخ شما که از هوش و درایت بالایی برخوردار هستید منفی است.
خواهر گرامی
اين خاطرخواهي تشديد يافته که به غلط و از راه غلط ایجاد شده شما را از بله گفتن به خواستگاران به مراتب بهتر محروم كرده و مي كند خواستگاراني كه ابراز عشق، ابتدا از سوي آنان صورت پذيرفته است و نه شما. ابراز عشق هایی که موجب عزت نفس و کمال و نیز حافظ حیثیت و احترام شماست. (2)بهترین راهکار برای ترک انتخاب گزینه های دیگر برای همسری است. لذا توصیه می کنیم. در اولین فرصت ازدواج کنید. از فرصت هایی که برای ازدواج دارید، استفاده کنید. اگر خواستگارانی دارید که از جهت ایمان، عقل و اخلاق، اصالت خانوادگی و سایر ویژگی ها و ملاک ها، خوب و پسندیده اند، به بهانه ای غیر منطقی جواب رد ندهید.
ناگفته نماند برای رهایی از این دلبستگی، باید مقدمه آن را از بین ببرد، یعنی هرگونه ارتباط با پسر، چه پیامکی و.... را قطع کنید، چون همان طور که ارتباط عامل افزایش میل به یکدیگر است، قطع ارتباط عاملی برای فراموشی است." از دل برود، هر آن که از دیده رود."اگر ارتباط نداشته باشید، به مرور زمان می توانید او را فراموش کنید.
تامل و تفکر در عواقب ارتباط، مثل این که ممکن است آبروی شما و یا خانواده تان در اثر ارتباط بریزد یا در زندگی آینده تان تاثیر گذار باشد یا موجب ایجاد بیماری و مرض باشد، می تواند شما را در فراموش کردن او کمک نماید.
اشتغال یک رشته از فعالیت های ذوقی، هنری، فکری و پر کردن اوقات فراغت با کارهای متنوع، برای اینکه بتوانید فکرتان را از او منصرف نمایید و نیز اهمیت دادن به فعالیت های ورزشی، که موجب خروج فشارهای ناشی از تراکم انرژی جوانی شما است، شما را در ترک دلبستگی کمک می کند.
خواهر گرامی،
عاقل از یک سوراخ دو بار آسیب نمی بیند. با هوشیاری خود نگذارید این تجربه تلخ به شکلی دیگر تکرار شود. ذهن خود را درگیر گذشته نکنید. به گفته این فرد توجه نکنید. چه بسا این گفته ها برای تحریک شما در راستای برآورده کردن خواسته های شیطانی او باشد.
نگران و نا امید نباشید. به خداوند توکل کنید و از او کمک بخواهید. دل نا آرام و پر تشویش و اضطراب و غصه دار را هیچ چیزی جز یاد خدا آرام نمی کند. پس دعا و توسل به اهل بیت علیهم السلام را فراموش نکنید. دختران آسیب دیده در ازدواج برای خاطر زدایی اشتباهات گذشته چه بسا نیازمند مشاوره با یک مشاور دلسوز و کارآشنا میباشند. توصیه میشود با مشاورین همین مرکز با شماره (09640) بدون کد، تماس بگیرید یا از طریق دیگری با مشاوری صحبت کنید.
موفق باشید.
پی نوشت ها:
1. شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة، مؤسسه آل البيت عليهم‏السلام قم، 1409 ه.ق، ج20، ص 196و ص 198.
2. شهید مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات صدرا، تهران، ص15.

عواقب خودارضایی دردنیاودراخرت زیرا وقتی انسان عاقبت کاری رابداند درترک کردن عزم بیشتری خواهد داشت

پاسخ:
ما نیز با شما هم عقیده ایم و بر این باوریم که اگر انسان عاقبت کاری را بداند و از پیامدها و آثار منفی رفتاری آگاهی داشته باشد، انگیزه او برای ترک آن رفتار افزایش پیدا می کند چرا که انسان هر چه بيشتر به عواقب سوء جسماني، رواني، زشتي و قبيح بودن رفتاری بيانديشد و نسبت به عواقب دنیوی و اخروي آن فكر كند، تفكر و مطالعه درباره عواقب سوء دنيوي و اخروي رفتار ناپسندی مثل خودارضایی، فرد را در تصميم و تلاشش براي ترك آن رفتار و عمل ناپسند كمك خواهد كرد و انگيزه او را افزايش مي دهد. از نظر دنیوی، با انجام خودارضایی عوارض بسیار ناخوشایند و بعضاً جبران ناپذیری گریبانگیر فرد می گردد و انواع بيماري هاي جسمی، روحی و رواني را به دنبال دارد و از نظر احكام اسلامی، مجازات چنين كاري تعزیر است و از نظر اخروی، فرد گناهکار به حساب می آید و اگر فرد از گناهانش توبه حقیقی نکند از رحمت الهی دور می شود و خشم و غضب پروردگار را شامل حال خود می گرداند و در نهایت در جایگاه جهنمیان جای می گیرد و در عذاب دهشتناک جهنم غوطه ور می گردد از این روی، همان گونه که در ابتدا گفتیم و شما نیز به آن باور دارید، معمولاً توجه به عواقب سوء و پيامدهاى منفى خودارضایی در کاهش آن موثر است. خودارضایی، جداى از آن كه معصيت و موجب دوري از رحمت الهي بوده و روايات بسياري در مذمت و زشتي اين عمل وارد شده است، عوارض زيان بار فراوانی به دنبال دارد البته آثار و زیان های خود ارضایی فراتر از آن است كه بتوان آنها را برشمرد و فقط به ذکر چند مورد از آنها به صورت فهرست وار اكتفا مى‏كنيم:
الف) پيامدهاى جسمانى و فیزیولوژی: ضعف سيستم عصبي و تحریک بیش از حد سیستم عصبی پاراسمپاتیک، ضعف چشم و بينايى، تار شدن ديد چشم‌ها، وِز وِز گوش، تحليل رفتن قواى جسمانى، خستگي و کوفتگی، خواب آلودگی، بي‌خوابي، بدخوابي و مشكلات مشابه آن‌ها، ناتوانی در توليد مثل و عقيم شدن، ناتوانى جنسي، انزال زودرس و خروج مني به صورت قطره قطره، احساس ضعف در پاها، خميده شدن كمر و كمردرد، سفيد شدن زودرس موها، پيرى زودرس، ضعف مفاصل، لرزش دست، پژمردگي رنگ چهره، ايجاد حلقه سياه دور چشم، زشتى چهره و از بين رفتن طراوت صورت، عدم نغوظ کامل، بيماري هاي پوستي، درد كشاله‌ي ران و ناحيه‌ي تناسلي، دردهاي قولنجي در ناحيه‌ي لگن و استخوان دنبالچه، آسيب پروستات، گرفتگي عضلاني، آسيب مغزی نخاعی و سكته‌ي مغزي، بروز انواع سرطان‌ها همچون: سرطان پرستات، سرطان آلت تناسلي و سرطان بيضه.
ب) پيامدهاى روحى و روانى: ضعف حافظه و حواس‏پرتى، استرس و اضطراب، منزوى شدن و گوشه‏گيرى، افسردگى، بى‏نشاطى و لذت نبردن از زندگى، پرخاشگرى، بداخلاقى و تندخويى، كسالت دائمى، ضعف اراده، شرم كاذب، آشفتگي در خواب، احساس گناه، غوطه ور شدن در خيالات، حساسيت بيش از حد و زود رنجي، احساس حقارت، عدم اعتماد به نفس.
ج) عوارض اجتماعى: ناسازگارى خانوادگى، بى‏ميل شدن نسبت به ازدواج و همسر، ناتوانى در ارتباط با جنس مخالف و همسر، بى‏غيرت شدن، احساس طرد شدن، عدم رضایت از ازدواج و زندگی زناشویی، لذت نبردن از زندگى مشترك و از بين رفتن عزّت، پاكى، شرافت و جايگاه اجتماعى، دير ازدواج كردن و لذت نبردن از زندگي.
كسانى كه گرفتار اين عمل ناپسند شده اند، آن را گريزگاهى فرعى و عاجل براى خارج شدن از فشار جنسى و پاسخى براى لذت طلبى خود تصور مى كنند، در صورتى كه اگرتوجه نمايند، بدين وسيله گرفتار آثار و تبعات بسیار زيان آورى مى شوند كه گاهاً قابل جبران نيست.
برای آشنایی بیشتر با عوارض و پیامدهای منفی خودارضایی از نظر فيزيولوژي و رواني، می توانید در سایت مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی و سایت های دیگر مطالبی را بیابید و یا به منابع زیر مراجعه کنید:
1. ÎæÏÇÑÖÇíí¡ íÇ¡ ÇÑÖÇí ÇäÍÑÇÝí ÌäÓí <http://www.adinebook.com/gp/product/B0000L1PRT/ref=sr_1_1000_1/344-29492...، پدیدآورنده: موسسه پژوهشی فرهنگی اشراق، ناشر: حسنین
2. ÝÊäå äÝÓ: ÛÑíÒå ÌäÓí æ ÎØÑ ÎæÏÇÑÖÇíí <http://www.adinebook.com/gp/product/9649455329/ref=sr_1_1000_2/344-29492...، پدیدآورنده: نوروز صدری، ناشر: سبط النبی
3. ÎÇäæÇÏå æ ãÓÇÆá ÌäÓí ˜æϘÇä <http://www.adinebook.com/gp/product/9644511476/ref=sr_1_1000_20/344-2949...، پدیدآورنده: علی قائمی، ناشر: انجمن اولیاء و مربیان
4. شکفتن حق توست، پدیدآورنده: علی پناهی، ناشر: موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی
5. تشخیص و درمان اختلالات جنسی، پدیدآورنده: مهدی گرجی ، ناشر: کنکاش
6. فيزيولوژى گايتون، ترجمه دکتر فرخ شادان، ناشر: چهر
7. روانشناسی و تربیت جنسی کودکان و نوجوانان، پدیدآورنده: کوچتکف، و.د ولاپیک، و.م. ترجمه: محمد تقی زاد، ناشر: بنیاد
8. روانشناسی رفتار جنسی، پدیدآورنده: محمد باقر کجبافت، ناشر: روان

با سلام با توجه به اینکه استمنا می تواند عامل بازدارنده قوی در مقابل آسیب های اجتماعی مرد از جمله نگاه به نامحرم ، عدم توجه زیاد به دختران و زنان در محیط اطراف و محیط کار و نرفتن دنبال این مسایل باشد ( البته نه بصورت صد در صد و تضمینی بلکه بصورت نسبی )چرا در دین مقدس اسلام بر پرهیز از آن تاکید زیادی شده و حرام اعلام شده؟ با تشکر

پاسخ:
مبانی حرمت این عمل منابع دینی و نقلی ماست و چنان كه در روايات تصريح شده اين حكم به روشني در قرآن نیز بيان شده است؛ در واقع حرمت چنین عملی از آیه 5 تا 7 سوره مومنون به دست می آید: «وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ إِلَّا عَلىَ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانهُُمْ فَإِنهَُّمْ غَيرُْ مَلُومِينَ فَمَنِ ابْتَغَى‏ وَرَاءَ ذَالِكَ فَأُوْلَئكَ هُمُ الْعَادُون»؛ (1) و آن ها كه دامان خود را (از آلوده‏شدن به بى‏عفتى) حفظ مى‏كنند، تنها آميزش جنسى با همسران و كنيزانشان دارند، كه در بهره‏گيرى از آنان ملامت نمى‏شوند و كسانى كه غير از اين طريق را طلب كنند، تجاوزگرند». پس هر نوع ارضاي جنسي خارج از اين محدوده عدوان و معصيت و مورد ملامت است.
هنگامی که از حضرت صادق (ع) در مورد استمنا مى پرسند، مى فرماید: گناه بزرگى است که خداوند در قرآن مجید از آن نهى فرموده، استمنا کننده مثل این است که با خودش نکاح (زنا) کرده باشد. اگر کسى را که چنین کارى مى کند، بشناسم، با او هم خوراک نخواهم شد.(2)
قوانین اسلام از طرف خداوند«حکیم» است. «حکیم» بودن خداوند این پیام را دارد که هیچ فرمان و حکمی را بدون«حکمت» و دلیل و برهان صادر نمی کند. بنا بر این هر چیزی را که «ممنوع و حرام» اعلام کرده، قطعاً انجام آن مفاسد و ضرر و خسارت های جسمی، روحی، فردی یا اجتماعی ویژه ای دارد؛ اما هر چیزی را «واجب» دانسته، حتماً انجام آن در بردارنده رشد روحی و روانی، جسمی و معنوی، مادی و فردی و یا اجتماعی است، که نادیده گرفتن آن، اثرات تخریبی و منفی شکننده ای در کوتاه مدت یا دراز مدت خواهد داشت.
ما اگر به حكيم بودن خداوند و عالم مطلق بودن او ايمان داشته باشيم، بايد اذعان كنيم كه قوانين خداوند از روي علم و حكمت صادر شده است و به آن گردن نهد و نسبت به آن تعبد داشته باشد. خودارضایی نیز یکی از موضوعاتی است که اسلام آن را مجاز ندانسته، چون انجام آن آثار منفی و شکننده ای بر جسم و روح و روان مرتکبان آن می گذارد که در ذیل به برخی از آن پیامدها اشاره می شود.
اگر بخواهیم زیان‏های استمنا را به طور خلاصه ذکر کنیم، فهرست ‏وار به زیان‏هایی که در کتاب بلوغ آمده، بسنده می‏کنیم. اگر به جای ده ضرری که برخواهیم شمرد، یکی از آن‏ها هم وجود داشته باشد، کافی است که دین آن را حرام کند و انسان هم مرتکب آن نشود. این زیان‏ها عبارتند از:
1ـ تحریک زیاد هیپوتالاموس و در نتیجه تحریک افراطی غدد جنسی که سبب پرکاری و نامتناسب آن‏ها می‏شود، بلوغ زودرس را به دنبال دارد.
2ـ کاهش و تخلیه مکرر قوای جسمی و روحی به ضعف عمومی بدن و بالاخره پیری زودرس می‏انجامد.
3ـ به علت افزایش جریان خون در اعضای تناسلی، مغز و مراکز حساس، پیوسته دچار کاهش نسبی جریان خون می‏شود، همچنین تخلیه‏های مکرر عصبی و عدم ارضای روحی در دراز مدت، موجب ضعف عصبی و عوارض روحی می‏گردد.
4ـ رکود فکری، اختلاف و ضعف حافظه، کاهش اراده در کسانی که استمنا می‏کنند، دیده می‏شود.
5ـ ضعف بینایی و بی‏اشتهایی، و در صورت افراط، ضعف استخوانی و ناراحتی مفصلی در این افراد شایع است.
6ـ فرد از نظر فکری نوعی توجه نسبتاً مداوم به موضوع‏های جنسی پیدا می‏کند که این امر مانع تفکر آزاد می‏شود و بنا بر این، از عوامل رکود فکری به حساب می‏آید.
7ـ در مراحل افراطی به ضعف جنسی و انزال زودرس منجر می‏شود.
8ـ به علت ارضای ناقص و غیرطبیعی و اختلال‏های حاصله، بعد از ازدواج غالباً امور زناشویی به طور طبیعی صورت نمی‏گیرد و گاه شخص در روابط زناشویی شکست خواهد خورد.
9ـ گوشه‏گیری، یأس و بی‏تفاوتی نسبت به مسائل مهم حیاتی، غم و کدورت روانی و عوارض دیگر آن است.
10ـ در موارد بسياري به شدت آزارطلبی یا خودآزاری در اين عمل دیده می‏شود. (3)
در کتب معتبر علمی مثل مجموعه‏ی DSM که اختلال‏های روانی را مورد بحث و بررسی قرار می‏دهد، این عمل (خودارضایی) را از جمله‏ی اختلال‏ها شمرده‏اند و دستور العمل‏هایی برای پیشگیری و یا حذف آن در رفتار کودک و نوجوان بیان داشته‏اند .
البته در بسیاری از موارد، علم و تجربه علی‏رغم تمام پیشرفت‏هایی که داشته و دارد نتوانسته‏اند علت ممنوعیت و یا لزوم برخی اعمال و اشیا و آن چه مربوط به انسان است، درک کند و بفهمد. چرا که هنوز دانش بشر به اندازه‏ای رشد نکرده است که به تمام مصالح و مفاسد فوائد و ضررهای استمنا و اعمال مربوط به انسان را درک کند و بشناسد، هرچند ما در اينجا به برخي از اين موارد اشاره كرده ايم.
در نهايت بايد گفت اين عمل لذت يك زندگي طبيعي و متعادل و لذت بخش را از فرد خواهد گرفت و اين خود زمينه بروز انواع مشكلات مادي و معنوي و جسمي و روحي براي فرد خواهد بود . اين ها همه امور ظاهري و مادي قابل درك در مورد حرمت اين عمل هستند و امور پنهان و غير مادي حقيقتي ديگر است كه روايات ذكر شده به نوعي بيان گر وجود مفاسد غير مادي و معنوي اين عمل ناپسند هستند که چه بسا علت اصلی این حکم حرمت محسوب شوند.
اما در مورد فوائد این عمل باید عرض کنیم که:
اولا با درستی این ادعا مخالفیم که خود ارضایی به عنوان یک عامل بازدارنده قابل قبول عمل می کند. زیرا این عمل نوعی تجربه لذت جنسی و پاسخگویی آسان به نیازی قوی است که با این عمل بیدارتر و قوی تر گشته و در نتیجه این پاسخگویی نادرست تحریک پذیری فرد بالا رفته و به دفعات زودتر و بواسطه محرک های جزئی تر تحریک می شود و در بسیاری از موارد و به مرور زمان چنین فردی به دنبال تنوع در پاسخگویی به این نیاز یا اعتیاد در رفتارهای جنسی و انواع انحرافات جنسی دیگر منتهی می گردد.
در واقع هر چند ممکن است درکوتاه مدت با استمناء نیاز جنسی کوتاه مدت فرد تخلیه گردد. اما در دراز مدت این مساله به شدت بیش از وضعیت قبل گریبان گیر او می شود و قدرت کنترل را از او سلب می کند و او را به انحرافات جنسی دیگر و یا خودارضایی اعتیاد گونه و بسیار خطرناک می کشاند که در هر صورت بسیار مضر و خطرناک است .
ثانیا مشکل انحرافات جنسی تنها در عنوان آسیب اجتماعی بودن آن ها نیست که در این عنوان استمناء به عنوان عملی شخصی و خصوصی مستثنا شود، بلکه مشکل اصلی این رفتارها گناه آلود بودن آن ها و اطلاق معصیت بر آن هاست که در این عنوان استمناء یا ارتباط های حرام و نامشروع دیگر مشترک است و معنا ندارد که فرد برای بی توجهی به افراد نامحرم و نیفتادن در این گناه به گناه دیگری متوسل شود، این همانند آن است که بخواهیم فردی معتاد را برای تحریک نشدن برای مصرف مواد مخدری که به آنها اعتیاد دارد با مواد مخدر جدید آرام کنیم.
ثالثا : بر فرض که استمناء چنین فوائد و ثرماتی هم داشته باشد و مانع بروز رفتارهای پر خطر اجتماعی گردد، اما آیا در این مقایسه آسیب ها و پیامدهای گوناگون جسمی و روحی خود اشتمانء هم مورد ملاحظه قرار گرفته است ؟ آیا وجود یک یا چند فائده احتمالی دلیلی موجه برای ارتکاب عملی می شود که دهها پیامدمنفی و خطرناک جسمی و روحی را به دنبال دارد و به علاوه موجب صدمات جدی در سعادت اخروی فرد می گردد و ممکن است آخرت او را بر باد دهد؟
به نظر می رسد حتی برفرض وجود این آثار مثبت - که ما اصلا آن را قبول نداریم - با یک مقایسه اجمالی و سنجش جوانب مساله عقل پیامدهای منفی این عمل را بسیار بسیار بیشتر از این آثارمثبت احتمابی می بیند و حکم اسلام در حرمت این عمل کاملا منطقی و قابل دفاع خواهد بود.
پي نوشت ها:
1. مومنون (23) آيه 5-7.
2. عاملي، شيخ حر، وسایل الشیعه، موسسه آل البيت، قم،1409 ه.ق، ج 18، ص 575.
3. محمديان، محمود، بلوغ تولدي ديگر، انجمن اولياء و مربيان، تهران، 1384ه ش.

سلام، من به صورت غیر قانونی برای تحصیل از ایران خارج شدم ( وقتی که در ایران بودم اصلا به هیچ چیز توجه نمی کردم، حرف کسی رو قبول نمی کردم راجع به این مسئله و قفط به فکر درس خوندن در خارج بودم) البته می دونم که چه اشتباه بزرگی کردم. وقتی رسیدم به اینجا دیدم اصلا اونطور نیست که فکرشو می کردم و تمامی راههای برگشت رو هم پشت سرم خراب کردم. اینجا هر کسی که منتظر قبولی پناهندگی هست و هرکسی که فقط بتونه پناهنده بشه می تونه اینجا درس بخونه، کار کنه، یا هر کار دیگه ای که بخواد انجام بده! (البته این کارا فقط برای کسانی هست که به صورت قاچاقی به اینجا اومدند). من قلبا و جانا مسلمان (شیعه) هستم.

حالا سؤال من اینه که: آیا می شه که فقط به صورت کتبی مسیحی بشم؟ یا گناه انجام دادم؟ چون فقط در اینصورت میشه که من اقامتنامه بگیرم و درس بخونم. البته من خیلی دینمو دوست دارم و همیشه نماز هم می خونم (اما بیشتر وقت ها نمازم قضا میشه چون به صورت مخفی نماز می خونم).

پاسخ:
از وضعیتی که ناآگاهانه برای خود رقم زدید متأسفیم و امیدواریم که بتوانید خود را از این وضع نامناسب برهانید و به کشور عزیزمان برگردید؛ به طور کلی ایمان حقیقتی قلبی است که در اعماق وجود انسان قرار دارد، در نتیجه در موارد خاصی مانند موقعیت تقیه انسان می تواند ایمان درونی خود را مخفی نگه دارد و برخلاف آن عقیده دیگری را در ظاهر اظهار نماید؛ البته نمی دانیم که وضعیت شما به گونه ای هست که بخواهید چنین کاری انجام دهید یا خیر و در این مورد حتما باید با دفتر مرجع تقلید خود یا سایت ایشان تماس حاصل کرده تکلیف خود را دریابید.
اما به طور کلی باید عرض کنیم که مراقب باشید این عمل خود موجب پشیمانی ها و مشکلات بعدی شما نباشد و بعد از مشورت با دفتر مرجع خود در این خصوص حتما با کارشناسان امور سیاسی یا با افراد مطلع از امور سیاسی در این باره مشورت داشته باشید، زیرا هریک از این قبیل رفتارها و اعلان تغییر دین و ... بار حقوقی و قانونی خاص خود را می تواند به دنبال داشته باشد و مشکلات جدیدی را برایتان به ارمغان آورد.
در نهایت از اینکه قلبا به دین خود پایبند بوده و سعی در انجام برخی تکالیف دارید خوشحالیم؛ اما پیشنهاد می کنیم در این موقعیت خاص توجه خود به خداوند را بیشتر کرده و با کمک از خداوند و آموزه های دینی در مسیر بازگشت و بهبود وضعیت گام بردارید و در این راستا نماز و صبر مهمترین ابزار شما خواهند بود چرا که خداوند خود فرموده است:
« يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرين (1)اى افرادى كه ايمان آورده‏ايد! از صبر (و استقامت) و نماز، كمك بگيريد! (زيرا) خداوند با صابران است ».

پي نوشت :
1. بقره (2) آیه 153.

چرا شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) دو بار اعلام شده است؟

پاسخ:
زمان وفات حضرت زهرا (سلام الله علیها) همانند مکان دفن او از مجهولات تاريخي است، که نشانه اوج مظلوميت حضرت است.
کمترين مدّت زندگي حضرت پس از رحلت پدر را چهل روز(1) و بيش ترين مدّت را هشت ماه ثبت کرده اند.(2)
در اين ميان روايات ديگري همانند دو ماه،(3) هفتاد و پنج روز،(4) سه ماه، يکصد روز(5) و شش ماه نيز موجود است.(6)
قول مشهور بين شيعيان،‌ رواياتي است، که تاريخ شهادت حضرت را سوم جمادي الثانيه يعني نود و پنج روز مي داند؛ از جمله امام صادق(ع) فرمود: «شهادت حضرت فاطمه(س) در روز سه شنبه سوم جمادي الاخر سال يازدهم هجرت واقع شد.»(7) قول ديگر هفتاد وپنج روز است، که برگزاري دو بار مراسم شهادت حضرت براساس اين دو قول است.
عواملي چند ممکن است، منشأ اين اختلافات باشد؛ از جمله:
1. نقل حوادث تاريخي در آن دوران همانند امروز نبود، که به صورت نوشته و کتاب در آيد و به نسل هاي بعدي منتقل شود، بلکه انتقال رويدادهاي تاريخي به طور عمده شفاهي بود. از خاطر و ذهن افرادي چند به اذهان ديگران منتقل مي شد. کسي نمي تواند ادّعا کند، که همه ‌اين ناقلان از اشتباه مصون بودند.
2. از سوي ديگر در آن روزها مسلمانان سرگرم جنگ بودند. در چنين شرايطي کمتر دغدغه داشتند، که حوادث تاريخي را به طور دقيق ثبت نمايند.
3. اختلاف و دسته بندي هاي سياسي که پس از رحلت رسول خدا(ص) پديد آمد و کساني که روي کار آمدند و قدرت را در دست گرفتند، تا آن جا که توان داشته اند، تاريخ حادثه ها را دستکاري کرده اند.(8)
4. اين اختلاف در نقل تنها در مورد ايشان نيست. در مورد برخي از ائمه مانند امام سجاد نيز وجود دارد.

پی نوشت ها:
1. مجلسی، بحار الأنوار، تهران، اسلامیه، چ دوم، 1363ش، ج 43، ص 212،‌ح 41، به نقل از عيون المعجزات. (نرم افزار سیره معصومان)
2. همان، ‌ص 213، ح 44.
3. همان.
4. کلینی، الكافي، تهران، اسلاميه، چ دوم، 1362ش، ج1، ص458، ح1؛ ج3، ‌ص228، ح3؛ ج 4، ص 561، ح 3. (نرم افزار سیره معصومان)
5. بحارالانوار، پیشین، ص 213، ح 44.
6. همان، ص 200،‌به نقل از مصباح الانوار، ص 214.
7. طبری، محمد بن جرير، دلائل الإمامة، قم، بعثت، اول، 1413ق، ص135. (نرم افزار سیره معصومان)
8. سيد جعفر شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا(س)، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چ سی و پنجم، ۱۳۷۹ش، ص 154 - 155.

چگونه می توانم بهترین دوست خدا و بنده خالص او باشم؟

عنوان بصری از امام صادق - علیه السلام - در مورد حقیقت بندگی سؤال کرد. امام فرمود: حقیقت بندگی، در سه چیز است:
اول: بنده، خودش را مالک چیزهایی که خدا به وی عطا کرده، نداند؛ زیرا بندگان مالک چیزی نمی¬شوند؛ بلکه مال را متعلق به خدا میدانند و در همان راه که فرموده، به مصرف می¬رسانند.
دوم: بنده، خودش را در تدبیر امور ناتوان بداند.
سوم: عُمر خودش را در انجام اوامر و ترک حرام¬های خدا مشغول بدارد. (بحار الانوار، ج 1، ص 224)
کسی که عبودیت و بندگی خدا را برگزیده است، در تمام مراحل زندگی و حتی در جزئیات اعمال و رفتار طبق رضای پروردگار عمل میکند؛ چشم امید او، فقط به خداوند است و مردم را در یاری رساندن، واسطه¬ای بیش نمی¬بیند.
امام باقر - علیه السلام - میفرماید:
«هیچ بنده¬ای آن طور که شایسته و سزاوار است، خدا را عبادت نکرده؛ تا آن که از همه مردم نومید شود. در این حال، خداوند میفرماید: بنده، خود را برای من خالص کرده. پس او را به کرمش میپذیرد». (بحار الانوار، ج 1، ج 67، ص 111)
برای آگاهی از خصوصیات بندگان خدا، آیات آخر سوره فرقان را که در بیان صفات بندگان خدا است، برایتان نقل می¬کنیم: «وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاما...؛ بندگان خاص خداوندِ رحمان، کسانى هستند که با آرامش و بى¬تکبر بر زمین راه مى¬روند. هنگامى که جاهلان آن¬ها را مخاطب سازند و سخنان نابخردانه گویند، به آنان سلام می¬گویند و با بى¬اعتنایى و بزرگوارى مى-گذرند.
کسانى که شبانگاه براى پروردگارشان سجده و قیام مى¬کنند و مى¬گویند: پروردگارا! عذاب جهنّم را از ما برطرف گردان که عذابش سخت و پر دوام است. جهنم، بد جایگاه و بد محلّ اقامتى است.
کسانى که هر گاه انفاق کنند، نه اسراف مى¬نمایند و نه سخت گیرى؛ بلکه حالت اعتدال را رعایت مى¬کنند.
براى خدا شریک قائل نمى¬شوند و غیر او را عبادت نمى کنند.
کسى را به ناحق نمى¬کشند.
زنا و فساد نمى¬کنند.
شهادت دروغ نمى¬دهند.
هر گاه به باطل و لَغْوى مرور کردند، با متانت و بزرگوارى از آن مى¬گذرند». (الفرقان (25)، آیه 63 به بعد)
در اوایل سورۀ «مؤمنون» هم صفات بندگان خدا ذکر شده است که می¬توانید خودتان رجوع کنید.
نتیجه: بندۀ مطیع و خالص شدن، زمانی حاصل می¬شود که دستورات خداوند اجابت شود و از آنچه خداوند نهی نموده، دوری شود.

صفحه‌ها