پرسش وپاسخ

سلام .من 18 سالمه وقتی چشم به بدن زنها میفته حتی بدون خواست باعث تهییج شهوت من میشه همینطوری هم چشمم به پای زنها میفته باعث به گناه افتادن من میشه کمکم کنید

دوست گرامي نامه شما را مطالعه كرديم و متوجه شديم كه ارزش هاي ديني برايتان اهميت دارد.
غريزه جنسي كه قوي و مستحكم است، ميل زشتي نيست و نبايد از اين كه در وجودمان حس مي كنيم نياز به لذت داريم، نگران شويم و بخواهيم آن را سركوب كنيم يا شرّ بدانيم و فكر كنيم كه حتما خيلي گناهكار و بد هستيم.
أما بايد بدانيم: آلوده بودن جامعه امروزي، دليلي براي أنجام گناه نمي شود. جلوگيري از لذت جنسي در دوران ما، نسبت به دوران گذشته، تغييراتي كرده است و فضاي گناه به راحتي در اختيار است؛ ولي با اين همه، كساني وجود دارند كه براي فرار از گناه و وسوسه هاي شياطين، در مرحله أول به سمت ازدواج رفتند و فرياد شيطان را بلند كردند؛ و در مرحله بعد، مراقب نگاه هاي آلوده، مجالس تحريك آميز، أفراد ناباب و ديگر مسايل بوده اند.
در فضاي امروز اگر كسي با وجود فراهم بودن ارضاء نامشروع مسايل جنسي، مبتلا به گناه نشد أجر دو چندان دارد. أفراد بدحجاب علاوه بر اينكه خود دچار مشكلاتي مي شوند، ديگران را هم دچار مشكل كرده و باعث بي قراري جوانان در جامعه مي شوند، أما جوانان با ايمان ما ورودي هاي خود -خصوصاً چشم- را كنترل كرده تا دختران بدحجاب نسبت به تحريكات خود كاملاً سرد شده و أنگيزه اي نداشته باشند.
كسي كه با اعتقاد به خداي متعال و أهل بيتش(ع)، زندگي اش را بنا كند و در گرفتاري ها به نسخه آن ها توجه كند، مورد رضايت آن ها بوده و بهشت و بالاتر از آن را نصيب خود كرده است و هيچ وقت به بن بست برخورد نمي كند؛ و در جايي هم كه أموري را به آخرت محول مي كنند، در پوست خود نبايد بگنجيم؛ چون در واقع زندگي أصلي و واقعي ما درآخرت است و نصيب هر كسي از دنيا، آن چيزي است كه خرج آخرت مي كند؛ وگرنه ديگران از دنيا بهره اي نبرده اند؛ در اين زمينه پيغمبر أكرم(ص) مي فرمايند: «يا أباذر! إن‏ الدنيا ملعونة ملعون‏ ما فيها إلا من‏ ابتغى‏ به وجه اللَّه‏»(1) دنيا از رحمت پروردگار دور است، مگر آن دنيايي كه وسيله و بهانه اي، براي رسيدن به او باشد.
- راه كار أصلي:
بايستي در نظر داشت كه با راهكار اسلام مي توانيد درماني براي معالجه مسايل جنسي خود پيدا كنيد. با پيدا كردن دختري مناسب و كم توقع، مدتي را در عقد بمانيد و بعد از مهيا شدن امكانات و رفع مشكلات مادي، اقدام به ازدواج و ورود در زندگي مي نماييد. با انجام ازدواج، نيم دين خود را كامل ساخته ايد؛ همانطوري كه پيامبر مي فرمايد: «مَنْ تَزَوَّجَ فَقَدْ أَحْرَزَ نِصْفَ دينِهِ،فَلْيَتَّقِ اللّهَ فِي النِّصْفِ الْباقي»(2) هر كس ازدواج كند، نيمى از دينش را بازيافته، نسبت به نيم ديگر تقواى الهى را رعايت كند.
- توصيه هاي راجع به ازدواج:
1- تنها راه مديريت مسايل جنسي، ازدواج است، سعي كنيد برنامۀ قصد ازدواجتان را به صورت منطقي به والدين خود بگوييد. به هيچ وجه سمت فجايع جنسي نرويد، زيرا عوارضي كه در پي دارد زندگي انسان را تباه مي كند. سعي كنيد فكر خود را در امور ديگر مشغول كنيد تا موعد ازدواج از طرف خداي متعال فراهم شود.
2- در هر حال جوانان هستند كه بايد براي خود چاره‌اي بينديشند كه آيا خويش را تسليم گناه با همه عواقب و دور شدن از رحمت الهي كنند، يا اين كه زمينه و شرايط ازدواج را فراهم آورند و يا اگر در مدتي كه اين زمينه فراهم نيست، عفت و پاكدامني را پيشه سازند، در عين حال كه به فكر ايجاد زمينه و آمادگي هستند.
پيامبر اسلام فرمود: «از گروه جوانان، هر يك از شما كه قدرت ازدواج دارد، حتماً اقدام كند، زيرا بهترين وسيله است كه چشم را از نگاه‌هاي آلوده و عورت را از بي عفتي محافظت مي‌كند».(3)
اين نوشتار را با اين جمله به پايان مي‏بريم كه بزرگان گفته‏اند: «نفس را مشغول بدار وگرنه او تو را به خود مشغول خواهد ساخت».
- براي نبود تحريكات جنسي به نكات كلي زير توجه كنيد:
از هركاري كه زمينه تحريك جنسي شما را فراهم آورد بپرهيزيد. رفتن به مكان هاي تحريك كننده، ديدن تصاوير و فيلم هاي نامناسب، گفتن و شنيدن شوخي هاي جنسي، پوشيدن لباس هاي تنگ و چسبنده به بدن، لباس هاي زير از جنس مواد صنعتي(غيرنخي) و...نمونه هاي از تحريك جنسي هستند.
سعي كنيد يك برنامه فشرده و تمام وقت براي خود داشته باشيد، از مطلق تنهايي پرهيز كنيد، از منحرفان كاملاً پرهيز كنيد و به تقويت عمومي و رژيم غذايي خود بپردازيد تا بتوانيد بر مشكلات جنسي خود تسلط پيدا كنيد.
اگر اطمينان داريد كه در صورت ازدواج نكردن به گناه مي افتيد ازدواج واجب است، البته مي توانيد به والدين خود ازدواج با عقد بلند مدت را هم پيشنهاد كنيد، گرچه عرف و اجتماع امروز پذيراي اين مسأله نيست!
براي توضيحات بيشتر مي توانيد با شماره (096400) تماس بگيريد.
پي نوشت ها:
1. فيض كاشانى، محمد محسن بن شاه مرتضى‏، الوافي‏، ج26، ص190، كتابخانه امام أمير المؤمنين على (ع)، چاپ اول‏، اصفهان‏ 1406 ق‏.
2. طبرسي، حسن بن فضل، مكارم الاخلاق، ص196، شريف رضي، چاپ چهارم، قم 1370ش.
3. الطبرسى، حسن بن فضل، مكارم الاخلاق، تهران، سال 1376، ص 100.
موفق باشید.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

باتوجه به آيات سوره نور30و31 كه خطاب به مومنين ومومنات است پس حجاب مربوط به همين طيف بوده،پس چرا در جامعه همه را مجبور به پوشش مي كنن؟

قرآن كتاب هدايت براي عموم مردم است (1) و مخاطب قرآن هم ناس، بني آدم (2) و عموم مردم هستند. هم اعتقاد به معارف قرآن و هم عمل به احكام قرآن بر همه مخاطبان اعم از مؤمن و كافر لازم است.
اما كافران چون اصل قرآن و وحي و نبوت و ... را قبول ندارند يا نبوت و وحيانيت قرآن را قبول ندارند، ضمن اين كه مخاطب هستند، ولي طبيعي است كه توجهي نمي كنند ولي مؤمنان چون اصل را قبول دارند، توجه مي كنند.
خداوند هم با توجه دادن به ايمان و اعتقادشان به اصل، آنان را خطاب مي كند كه اگر به واقع ايمان داريد بايد به اين احكام پايبند باشيد.
بنا بر اين اين نوع خطاب به نوعي تحريك ايمان و ضمانت اجرايي احكام است، وگرنه خطاب مختص اهل ايمان نيست. بلكه فقط اهل ايمان به آن توجه مي كنند.
مثال اين كه قرآن هدايت براي "ناس" و عموم مردم است(3) ولي چون فقط با تقواها به هدايتگري اش گوش مي دهد، فقط آنان بهره مي برند و عملا فقط هدايتگر آنان است و مي شود: هدي للمتقين (4)
اما آياتي كه دلالت مي كنند همه مخاطب قرآن هستند:
أُوحِيَ إِلَيَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ ( 5)
اين قرآن بر من وحى شده، تا شما و تمام كسانى را كه اين قرآن به آنها مى‏رسد، بيم دهم (و از مخالفت فرمان خدا بترسانم).
شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ (6)
يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَكُمُ الرَّسُولُ بِالْحَقِّ مِنْ رَبِّكُمْ فَآمِنُوا خَيْراً لَكُمْ (7)
و....
پي نوشت ها:
1. بقره(2) آيه 185.
2. بقره(2)آيه 21 و ...؛ اعراف(7) آيه26 و ... ..
3. بقره(2) آيه185 و...
4. بقره(2) آيه 2.
5. انعام آيه 19.
6. بقره آيه 185.
7. نساء آيه 170.
موفق باشید.

سلام خسته نباشید من یک دختر مذهبی محجبه ومقید هستم.خیلی نمی شه وارد دانشگاه شدم نماز هام رو قبل ازدانشگاه سر وقت نمی خوندم اما از وقتی اومدم دانشگاه روی نمازاول وقت خیلی حساسم گه گداری نماز شب هم می خونم.تا اونجا که یادمه همیشه توی خونه محرم نامحرم رو خیلی رعایت می کردیم حتی با اقوام نزدیک هم بانامحرم ها صحبت و شوخی نمی کردم.و الان هم توی دانشگاه بدون نگاه کردن به نامحرم راه میرم یا توی جلسه های بسیج بر حسب ضرورت شرکت می کنم که توی دانشگاه مهندسی این خیلی کار سختیه توی بسیج و اینطورکارها هم حضور فعال دارم من روز ثبت نام یکنفر رو دیدم و از ایشون خوشم اومد یعنی نفهمیدم از قیافه بود یا حیا یا مذهبی بودن یا.. این قضیه گذشت تااینکه من ایشون رو دوباره تو دانشگاه دیدم و دوباره همون حس مبهم. من الان خیلی به ایشون فکر نمی کنم اما ازاین می ترسم که این ادامه پیدا کنه من دلم نمی خواد هیچ نوع حسی به یک نفر داشته باشم و برام مثل بقیه افراد فرقی نکنه ایشون هم توی بسیج فعالیت می کنن و مثل خودم مذهبی و مقید و من می ترسم با ایشون برخوردیداشته باشم برا کارهای بسیج و این قضیه رو تشدید کنه(ایشون تمام ملاک های مورد نظر من رو دارن اما به هیچ وجه ابراز علاقه یا اینطور مسائل روصحیح نمیدونم بیشتر ترجیح میدم صورت مسئله پاک شه) از طرفی می ترسم اگه موردی پیش بیادایشونو قیافه یا ویژگیهاشون مقایسه کنم البته اینقدر عاقل هستم امامی ترسم نفسم بهم غلبه کنه گفتم من مطمئنم به دوستی و خیلی چیزهای دیگه نمی کشه اما حتی دلم نمی خواد که به ایشون نگاه هم کنم منو راهنمایی کنید چیکار کنم؟با توجه به این که من ایشون رو دردانشکده کوچیکمون زیادخواهم دید

همان طور كه مي دانيد نگاه تصادفي و اتفاقي به نامحرم از حيطه اختيار ما تا حدودي خارج است، ولي نگاه كش دار و ممتد كاملاً در دايره اراده ما قرار دارد. مهمترين عامل پيشگيري از علائق ناپخته و دردسرساز همانا پرهيز از هرگونه نگاه دامنه دار به نامحرم است. نگاهي كه با كمترين زحمت ما را از بسياري از زحمات آينده رهايي مي بخشد. از سوي ديگر بايد دانست استرس و اضطراب سهم بسزايي در اشتغال ذهني ما دارد. هر چقدر اضطراب ما كمتر باشد اشتغال ذهني ما كمتر است. با اين وصف بايد تا حد امكان از استرس هاي خود بكاهيد و با آرامش بيشتري به فعاليت تحصيلي خود ادامه دهيد. مكانيزم دفاعي خيالبافي (كه رؤياپردازي در مورد شوهر آينده را نيز شامل مي شود) از مكانيزم هاي دفاعي ما در مقابل هجمه ها و حملات اضطرابي است. اگر ما مضطرب باشيم بيشتر غرق در خيالات و اوهام مي گرديم و ناگفته پيداست كه جنس مخالف محتواي جذابي براي اين گونه خيال پردازي ها مي باشد. بايد دانست در بهترين و ايده آل ترين شرايط اين پسر تمام ملاك هاي مورد نظر شما را ندارد و اين امر بسيار غيرمنطقي است كه شما به اتكا امور ظاهري و چند برخورد ساده با ايشان به اين نتيجه رسيده ايد كه ايشان واجد همه ملاك هاي شما مي باشد. البته اين امكان وجود دارد كه شما ملاك هاي ازدواج را بسيار ساده گرفته ايد، به گونه اي كه كار شما با مثبت بودن ظاهر خواستگارتان تمام مي شود.
بسياري از افكار و رفتارهاي شما ستودني است، ولي بايد بدانيد كه شما با يك امر بسيار سرنوشت ساز در حال دست و پنجه نرم كردن هستيد. همان طور كه مي دانيد در ايران مرسوم نيست كه دختر از پسر خواستگاري كند و اگر به هر دليلي اين علاقه به عشق يك طرفه مبدل گردد، شما با ناكامي بزرگي روبرو خواهيد شد. پسران دوست دارند انتخاب كنند نه اين كه انتخاب شوند و هرگونه دلبستگي و وابستگي شما به ايشان بسيار براي شما هزينه بردار خواهد شد. اساساً مردان سالم از زنان عاشق و واله و شيدا گريزانند و دوست ندارند در قفس محبت يك طرفه دختري گرفتار آيند. سعي كنيد در حد امكان از حضور در اماكن و جلسات مختلط پرهيز نماييد و در غير جلسات نيز در حد امكان نگاه خود را از جنس مخالف به طور كامل برچينيد. شايد يكي از حكمت هاي ادامه تحصيل بعد از ازدواج (و نه قبل از آن) همين باشد كه مرد با فراغ بال بهتري به تحصيل بپردازد.
از الان بايد بدانيد گل بي خار خداست و همه آدم ها در كنار نقاط قوت نقاط ضعف بسياري دارند. شوهر آينده شما اگر نسبت به اين پسر كمبودهايي داشته باشد قطعاً نقاط مثبتي دارد كه به نحوي ذهن شما را متعادل مي سازد. با فرض اين كه خواستگار آينده شما يك دهم ويژگي هاي اين پسر را نداشته باشد باز بايد به خود بقبولانيد كه ايشان از شما خواستگاري نكرده است تا بحث قياس بين دو خواستگار پيش بيايد و اين قياس به نوعي قياس مع الفارق است. سعي كنيد به جاي بزرگنمايي و بغرنج سازي اين مسأله به ساده سازي و پيش پا افتاده سازي آن بپردازيد و آن قدر اين مسأله را در ذهنتان پيش پي افتاده نماييد كه حساسيت ذهني شما به كمترين حد برسد. از كاه كوه نسازيد و بدانيد اين علائق يك طرفه بسيار ساده تر و عادي تر از آن هستند كه بخشي از فضاي ذهني شما را بي دليل اشغال نمايند.
موفق باشید.

سلام خسته نباشید من تا الان که زندم احساس میکنم تو زندگی شکست خوردم و باختم و خیلی دوست دارم ازین دنیا رها بشم یعنی بمیرم ایا دعا کردن برای مردن گناهه ایا براورده میشه چطوری میشه به این چیز برسم به خصوص دوست دارم من زودتر از همسرم بمییرم درست زمانی که همه زنده اند یعنی پدر و مادر و بستگانو و همسر و من زود تر از همهی این ادما بمیرم ولی دوست دارم قبل از مردن گناهانمو اعم از حق الله و حق الناسو جبران کنم بعد برم بد جور کم اوردم نمیدونم چیکار کنم؟؟؟؟؟ میشه بگید پشت سر کسی که غیبت کردیم ایا حق الناسه ؟؟؟؟اگه هست چطور میشه جبرانش کرد؟؟؟؟

پرسشگر گرامي ! احساس شكست، غربت و تنهايي ات را در اين دنياي پهناور درك مي كنيم كمبود محبت، تنها ماندن، و تحمل برخي سختي ها سبب افسردگي روحي شما شده، و باعث شده كه بر اعصاب و روان خود نتوانيد كاملا مسلط باشيد. ولي راه خلاصي از اين وضعيت، دعا كردن براي مردن نيست. هنر آن است كه شكست ها و مشكلات را به پُل عظيم پيروزي و نردبان مستحكم ترقي و تعالي تبديل كنيم، نه آن كه مرگ خود را آروزكنيم! زيرا جوهره انسان و همه كمالات، استعدادها، و معادن و ذخايردروني وجود انسان در برخورد با مشكلات و در ميدان هاي مبارزه با سختي ها تبلور مي يابد، شكوفا مي شود و ميوه مي دهد.
شما بايد به جاي طلب مرگ از خداوند استقامت و صبر و استواري طلب كنيد، و از او بخواهيد شما را در آزمايشهاي سخت و دشوار زندگي موفق و پيروز سازد.
چه آن كه دل و قلبت مالامال از عشق و ايمان به خدا و ائمه و اولياي الهي است، پس چرا راه صبر و استقامت و بردباري را همانند امامان و پيروان راستين آنان در پيش نمي گيري؟ آيا نمي داني در اين دنيا هر كسي با ايمان تر است سختي و مشكلاتش هم بيشتر است، ولي در آخرت به عكس است؟ در آخرت پاداش و مقامي را كه خداوند به سختي كشيده هاي صبور دنيا مي دهد به اندازه اي شگفت انگيز است كه همه بهشتي ها آرزو مي كنند و مي گويند: اي كاش ما هم در دنيا بيشتر سختي مي كشيديم، و حاجات و خواسته هايمان بر آورده نمي شد تا در مقام و منزلت اين ها قرار مي گرفتيم؟
پرسشگر گرامي! نعمت وجود و هستي و زندگي در اين جهان از نعمت‏هاي بزرگ الهي است. كسي كه آرزوي مرگ مي‏كند، گويا اين نعمت بزرگ را كفران كرده و آن را ناديده مي‏انگارد.
در حديث آمده است كه روزي پيامبر اكرم(ص) به عيادت بيماري رفت. از او احوالپرسي كرد. بيمار از درد و مشكلاتش ناليد و آرزوي مرگ كرد. حضرت به او فرمود: «لَا تَتَمَنَّ الْمَوْتَ فَإِنَّكَ إِنْ تَكُ مُحْسِناً تَزْدَدْ إِحْسَاناً وَ إِنْ تَكُ مُسِيئاً فَتُؤَخَّرُ تُسْتَعْتَبُ فَلَا تَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ؛ (1) آرزوي مرگ نداشته باش ،زيرا اگر تو آدم خوب و نيكو كاري باشي با طولاني تر شدن عمرت بر كارهاي نيك شما افزوده مي شود و اگر آدم بدي باشي با تأخير افتادن مرگت، چه بسا دچار عتاب شوي. (در نتيجه توبه كني و يا گرفتار سختي و رنج هايي در دنيا شوي كه كفاره بدي ها و گناهانت شود و به خاطر آن آمرزيده شوي)». يكي از خوشبختي هاي انسان اين است كه عمرش طولاني باشد و در نتيجه با توبه و انابه به سوي قيامت و سراي ابدي برود.
از اين رو امير المؤمنين(ع) مي فرمايد:«لا تتمنّ الموت الّا بشرط وثيق؛(2) آرزوي مرگ نكنيد، مگر آن كسي كه در اثر اطاعت و بندگي خدا، آخرتش را آن چنان آباد كرده باشد كه به نجات و خلاصي خود اطمينان و يقين داشته باشد»، و از طرفي هيچ كس نيست كه يقين داشته باشد كه حتما آمرزيده شده و اهل بهشت است.
به محتوا و معاني دعاهاي ماه مبارك رمضان به ويژه دعاهاي دهه آخر، و به خصوص دعاهاي شب هاي قدر راملاحظه كنيد كه چگونه ائمه طاهرين عليهم السلام از طريق دعا به ما آموزش مي دهند كه از خدا بخواهيم عمر ما را طولاني كند.
اما در مورد حق الناس و جبران غيبت: حق الناس را مي توان به دو دسته تقسيم كرد. حق الناس مالي و غير مالي. كسي كه حقي يا مالي را از ديگران ضايع كرده باشد، نخست بايد از اين گناه بزرگ توبه كند، و از خدا عذر خواهي نمايد. زيرا در درجه اول قانون خدا نا ديده گرفته شده، يعني اول حق الله ضايع شده، سپس حق الناس. پس از توبه و استغفار، جبران حق الناس واجب است، مالي باشد يا غير مالي. اگر مالي باشد بايد عين مال – اگر موجود باشد- يا مثل و يا قيمت مال را به صاحبانش بدهد، و يا از آنان رضايت و حلاليت بخواهد، اگر صاحبان مال مرده است، به اولاد و ورثه اش بدهد، و يا از ورثه اش حلاليت طلب كند، و اگر حق الناس غير مالي باشد مثل غيبت، فحش، توهين و تحقير و تهمت، بايد
از هر كسي كه احتمال مي دهيد حق او را از اين طريق ضايع كردي، حلاليت و رضايت بگيريد، و اگر آن طرف را نمي شناسيد، يا دسترسي به او نداريد، يا از كساني است كه مي‌دانيد يا احتمال مي‌دهيد ، رضايت نمي‌دهد و حلال نمي‌كند، بلكه اگر از موضوع با خبر شود باعث ايجاد كدورت و دشمني مي‌گردد، دنبال طلب رضايت و حلاليتش نرويد بلكه از گناه خود توبه و استغفار كنيد، و براي آن طرف نيز دعا كنيد، صدقه بدهيد يا كار خير ديگري را انجام دهيد و ثوابش را به آن شخص هديه كنيد، چه آن كه آنان در روزتنگدستي در عالم برزخ و قيامت به شدت به ثواب اين گونه كارها نياز دارند و از شما راضي خواهند شد.
امام صادق(ع) از پدرانش عليهم السّلام روايت مى‏نمايد كه رسول خدا(ص) فرمودند: كسى كه به كسى ظلم كند و آنگاه او را پيدا نكند كه از او حلاليت بخواهد، بايد استغفار نمايد. زيرا اين كار قطعا كفاره آن خواهد بود.(3) اما حق الله مثل نماز و روزه و...نخست بايد از ضايع كردن و بي توجهي به آن توبه و استغفار كنيد، و بعد تصميم بگيريد كه آن را جبران كنيد، و بر اساس ملاحظه توانايي خود برنامه ريزي كنيد. و اگر از عهده انجام همه آن بر نمي آييد، هر اندازه مي توانيد، انجام دهيد. و اگر عملي مثل روزه را به هيچ وجه نمي توانيد، با گرفتن قضاء، جبران كنيد، زياد استغفار كنيد و كفاره روزه را بدهيد، و اگر از جهت مالي نيز مشكل داريد، كفاره نيز از گردن شما ساقط است.
ببينيد خداي ارحم الراحمين چه قدر دين را آسان گرفته است؟! به اندازه توانايي انسان از او تكليف مي خواهد نه بيشتر.
پي نوشت ها:
1. محمد بن الحسن الحر العاملي، وسائل الشيعه، الناشرمؤسسه آل البيت، قم، سنه النشر/1409 ه.ق، ج2 ، ص449.
2. عبد الواحد بن تميمي آمدي، معجم الفاظ غرر الحكم درر الكلم، الناشر مركز الابحاث و الدراسات الاسلاميه، تاريخ النشر/ذي القعده 1413./ تحقيق مصطفي درايتي، ص1072.
3. شيخ صدوق، ثواب الاعمال، ترجمه ابراهيم محدث بندرريگى‏، ناشر انتشارات اخلاق‏، ص 587.
موفق باشید.

بعد از مطرح شدن بحث پوشش زنان در مدینه، پیامبر اسلام چه اقدامات اجرایی برای پیاده سازی آن به کار گرفت؟ برخی دوستان مطرح می کنند که ایشان پذیرش حجاب رو بعهده افراد گذاشته بود و برخورد اجباری نداشتند؟ ِیا شنیده شده است که یکی از خلفا در کوچه های مدینه با شمشیر می ایستاده است و مانع از حجاب کنیزان می شده است تا فرق بین کنیزان و زنان آزاده مشخص شود. بسیارممنون میشوم اگر مرجع مطالب ذکر شود.

مطالب مذكور فاقد منابع معتبر مي باشد.
حجاب دستوري از جانب دين مبين اسلام و مذهب تشيع است، و ازمباني ديني و آيات و روايات استفاده مي شود، در زمان رسول خدا و حاكمان اسلامي رعايت حجاب براي همه حتي اقليت هاي مذهبي هم لازم بوده است، زيرا حجاب از ضروريات اسلام مي باشد. بر حاكم است به اين مسايل اهميت دهد:" علي (ع) مي فرمايد: بر امام نيست جز آن چه از امر پروردگار به عهده او واگذار شده است... و زنده كردن سنت‌ها ."(1)
در جاي ديگر، يكي از وظايف مهم حاكم امر به معروف و نهي از منكر و اقامه حدود الهي بيان شده است: «لابدّ للأمّة من إمام... فيأمرهم وينهاهم ويقيم فيهم الحدود».(2) جامعه نيازبه حاكم دارد ....تا آنان را امر به معروف ونهي از منكر كند وحدود الهي را اجرا نمايد. روشن است كه بي حجابي، از منكرات اسلام است كه بايد از آن نهي شود. حضرت رسول (ص) اين وظيفه را بهتر انجام مي داد. افزون بر اينكه در عصر حضرت رعايت پوشش و حجاب مورد توجه توده مَردم(اعم از مسلمان و غير مسلمان) بود. مانند اين عصر بي حجابي و بدحجابي رايج نبود حتي اقليت هاي ديني نيز موظف بودند كه حجاب را رعايت نمايند. در سوره احزاب دستور كلي در باره حجاب آمده است: «اي پيامبر! به همسران و دختران خويش و بانوان با ايمان بگو كه روپوش خود را برگيرند تا به عفاف و حريت شناخته شوند و مورد آزار و تعرض هوسرانان قرار نگيرند. خداوند، آمرزنده و مهربان است.» (3)
تذكر نكته اي را لازم مي دانيم:
قطعا منشا بسياري از اين پرسش ها اجباري بودن حجاب در اين است كه بايد بدانيم الزام حجاب در كشور ايران، به خاطر قانون كشور است،‌ نه اين كه فرد بايد مسلمان باشد يا احكام اسلام را عمل كند، بلكه از اين جهت كه حجاب پديده‌اي اجتماعي است. ربطي به دين دار بودن يا نبودن ندارد. اگر حجاب تنها يك مسئله فردي بود، مسيحي يا يهودي ويا اقليت هاي مذهبي ديگر هيچ الزامي براي انجام آن نداشتند، همان گونه كه هيچ كس مسيحي يا يهودي را اجبار به روزه گرفتن يا نماز خواندن نمي‌كند، زيرا فقط يك مسئله فردي است، اما چون حجاب مسأله اجتماعي است، رعايت آن بر غير مسلمان نيز لازم است، همان طور كه تأسيس مراكز مشروب‌ فروشي براي غير مسلمان نيز جايز نيست، اگر چه در دين آنان اشكال نداشته باشد. اصولاً كارهاي خلاف و منكري كه آشكارا و در منظر مردم، رخ مي‌دهد، در حكومت اسلامي از انجام آن ها جلوگيري مي‌شود، ولي كارهايي كه جنبه علني ندارد و در جامعه تأثير منفي ايجاد نمي‌كند، حالت اجباري ندارد مثلا، در جامعه اسلامي مسيحي يا يهودي مي‌توانند در خانه خود روزه نگيرند، نماز نخوانند و... اما به صورت علني و در خيابان و در منظر عام، حق ندارند در ماه رمضان روزه بخورند. حجاب نيز چنين است. اگر درون خانه در ارتباط با نامحرم، حجاب را رعايت نكنند، آنان را مجبور به حجاب نمي‌كنند، ولي در مجامع عمومي و كوچه و خيابان كه در منظر ديگران است، بايد حجاب را رعايت كنند.
براي آگاهي بيش تر به كتاب مسأله حجاب از آيت الله شهيد مطهري مراجعه نماييد.
پي‌نوشت‌ها:
1. نهج البلاغه، خطبه 105.
2. مجلسي،بحار الانوار، ج 93، ص 41.
3. احزاب(33) آيه 59.
موفق باشید.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

آیا مانتویی بودن با حجاب کامل حرام است و یا بی احترامی به حضرت فاطمه است؟ من به اصرار شوهرم مانتویی شدم ولی یک مانتویی با حجاب کامل هستم میخواستم بذوتچنم که آیا گناه دارد؟

آنچه بر زن واجب و لازم است، پوشش كامل بدن (غير از گردي صورت، آن مقداري كه هنگام وضو شسته مي شود ، و دست ها تا مچ ) از نامحرم است، خواه با چادر باشد يا با مانتو و...، اما به طور طبيعي چادر بهتر مي تواند پوشش بدن را حفظ كند و از اين جهت چادر به عنوان نماد «حجاب برتر» معرفي شده است.
قرآن مجيد خطاب به پيامبرش فرمود: «به زنان و دختران خود و به همه زنان مؤمن بگو كه: خويشتن را با «جلباب» بپوشند كه اين كار براى اين كه به «عفت» و پاكدامني شناخته ‏شوند و از تعرض بيمار دلان محفوظ بمانند، براى آنان بهتر است».(1)
منظور از جلباب با توجه به كتب لغت و گفتار مفسّران شيعه مانند علامه طباطبايي(2) و فيض كاشاني(3) و گفتار مفسران اهل سنّت مانند قرطبي(4) « به معناي چادر و مانند آن است، نه روسري و مقنعه و مانتو..» بر اين اساس مى‏توان گفت: از نظر قرآن چادر، هم نماد «حجاب برتر» است، و هم يكي از نشانه هاي زنان عفيف و پاكدامن ، چادر به سر كردن است. در تاريخ و روايات براي حضرت فاطمه عليها السلام - كه الگوي همه زنان عفيف و پاكدامن دنيا در همه عصرها و نسل ها است-، نقل شده كه آن حضرت هنگام خروج از منزل همين پوشش يعني جلباب يا چادر را به سر مي كرده است. چنان كه آمده است حضرت فاطمه سلام الله عليها مقنعه خويش را بر سر و جلباب بر تن كردند؛(5) يعنى پوششى كه تمام تن را از سر تا قدم فرا مى‏گرفته است.
اَنَس بن مالك مي گويد:در يكى از روزها، رسول خدا(ص) از اصحاب خود پرسيد: چه چيز براى زنان از همه چيز بهتر است؟ ما نتوانستيم پاسخ آن را بگوييم. على(ع) بلافاصله از جا بلند شد و نزد حضرت زهرا عليها السّلام رفت و سؤال رسول خدا(ع) را براى او مطرح ساخت.
فاطمه عليها السّلام فرمود: چرا پاسخ ندادى كه بهترين چيز براى زنان آن است كه آنان مردان نامحرم را نبينند، و مردان بيگانه هم آن ها را مشاهده نكنند. حضرت على(ع) بازگشت و اين پاسخ را به پيغمبر اسلام عرضه داشت. پيغمبر اكرم(ص) فرمود: اين پاسخ را از چه كسى آموختى؟ عرض كرد: از حضرت فاطمه! رسول خدا(ص) فرمود: آرى، او پاره وجود من است.(6) افزون بر اين عقل نيز بر برتر بودن چادر حكم مى‏كند، چون اندام بدن با چادر بهتر محفوظ مى‏ماند. بنا بر اين با مانتو بلند و روسرى نيز مى‏توان پوشش كامل داشت، ولى حجاب برتر نيست، زيرا هر چند با مانتو و روسرى پوشش صورت مى‏گيرد، ولى باز حجم بدن مشخص است و با مقايسه با چادر، قطعاً چادر برترى دارد. البته مانتوهاي كوتاه و تنگي كه متاسفانه، امروزه در جامعه متداول و مرسوم شده، مصداق حجاب نيست.
آنچه مهم است، مراقبت زن از خود و حجاب و عفت خويش براي ايجاد جامعه اي سالم است، تا آرامش رواني، اجتماعي و عفت عمومي خدشه دار نشود، هر چه، بهتر بتواند اين هدف را تأمين كند، برتر است.
در پايان لازم است هم شما و هم شوهر بزرگوارتان به يك حقيقت ناب از روايات توجه داشته باشيد. پيامبر اكرم (ص) خطاب به ابوذر فرمود: يَا أَبَا ذَرٍّ الذَّاكِرُ فِي الْغَافِلِينَ كَالْمُقَاتِلِ فِي الْفَارِّينَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ (7) و امام صادق(ع) فرمود: الذَّاكِرُ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي الْغَافِلِينَ كَالْمُقَاتِلِ فِي الْمُحَارِبِينَ (8) يعني كسي در ميان جمعيت اهل غفلت به ياد خدا باشد همانند آن مجاهد در راه خدا ( و رزمندگان جنگ احد در ركاب رسول الله (ص) ) است كه وقتي مي بيند ديگران جنگ را رها كرده و فرار مي كنند(و پيامبر و اسلام را در غربت و تنهايي گذاشته اند) او پايداري و استقامت مي ورزد، يا همانند شهيدي است كه در راه اسلام در خون خود غلطيده است. شب و روز عاشورا اكثر شيعيان به هئيت و مجلس عزاداري مي روند و به ياد مظلوميت اباعبدالله(ع) گريه مي كنند، چنان كه در شب 23 سوم ماه رمضان براي خدا به مجالس دعا و عبادت مي روند، و به ياد خدا هستند. اين ها ارزشمند است. ليكن ارزش كامل را كسي دارد كه در كوچه و بازار، در دانشگاه و محل كار، در مجالس جشن ها و عروسي ها، و در آنجايي كه غفلت از ياد خدا فضاي آن مكان و جمعيت را فرا گرفته انسان به ياد خدا و مظلوميت ائمه (ع) باشد. (9)
پى نوشت‏ها:
1. احزاب (33) آيه 59.
2. علامه طباطبايي،تفسير الميزان، انتشارات جامعه مدرسين، قم، 1417ق، ج 16، ص 361.
3. فيض كاشاني، تفسير صافي، انتشارات الصدر، تهران، 1415ق، ج 4، ص 203.
4. قرطبي، الجامع لاحكام القرآن، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1364ش، ج 14، ص156.
5. طبرسى، الاحتجاج، نشر مرتضي، مشهد، سال نشر1403ق، ج 1، ص 98.
6. محمد باقر ساعدى‏، فضائل پنج تن عليهم السلام در صحاح ششگانه، ناشر انتشارات فيروزآبادى‏، ج4، ص 51.
7. شيخ حر عاملي، وسايل الشيعه 29 جلدي، چاپ مؤسسه آل البيت، قم، سال انتشار 1409ق، ج 7، ص 165.
8. شيخ كليني، الكافي، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ش 1365، ج 2، ص 502.
9. جهت آگاهي بيشتر به كتاب «اخلاق و تربيت» تأليف: حسين احساني فر، ناشر قم- زمينه سازان ظهور امام عصر (عج)رجوع شود.
موفق باشید.

صفحه‌ها