پرسش وپاسخ

سلام خانمی 25 ساله هتم همسرم 1سال و چند ماهی است مرا رها کرده و رفته است وتلاش من برای طلاق هنوز به نتیجه نرسیده است بعضی اوقات شهوت خیلی اذیتم می کند روزه میگیرم و نماز هم می خونم اما گاهی اوقات گرفتار استمنائ میشم بعدش هم خیلی عذاب وجدان میگیرم چه کنم که دیگه در این گناه نیافتم و چه دعایی انجام بدم که خداوند از گناه من بگذرد؟

پاسخ:
پرسش گر گرامي تنها راه براي تخليه نيروي جنسي (ازدواج دائم يا موقت و استفاده جنسي از همسر) هست ،خودارضايي به هيچ وجه جايز نيست و از گناهان كبيره مي باشد.
توصيه اول ما براي حل اين مشكل اين است كه تكليف خودتان را براي زندگي با همسرتان هر چه زودتر مشخص كنيد، چرا كه تنها راه تمتع و استفاده جنسي، همسر است و شما دو راه بيشتر نداريد: يا بايد با اصلاح روابط و ادامه زندگي با همسر فعلي تان، خود را از گناه حفظ كنيد يا با جدا شدن و ازدواج مجدد پاسخ واقعي اين نياز تان را پيدا كنيد.
اما تا قبل از روشن شدن تكليف تان، براي كنترل غريزه جنسي راه كارهايي هست كه با عمل به همه آن ها، مي توانيد به آرامش تان تا كمك كنيد، اگر چه اين ها درمان موقتي است و درمان اصلي همان ازدواج است، ولي بايد مواظب باشيد تا خود را تحريك نكنيد تا به شما فشار نيايد:
1ـ طرد افكار شيطاني: مشكل ترين مرحلة رويارويي با انحراف جنسي، سالم سازي انديشه و پرهيز از افكار شهواني است. امام علي(ع) مي فرمايد:«"من كثر فكره في المعاصي دعته إليها؛(1)كسي كه در باره گناه بسيار بينديشد، سرانجام به آن كشيده خواهد شد.» سعي كنيد وقتي اين افكار به سراغتان مي آيد با وضو گرفتن و دو ركعت نماز خواندن يا رفتن به جمع و صحبت با آن ها، با رفتن بيرون از خانه يا با هر تغيير حالت دادني، اين افكار را از خود دور كنيد.با نماز مي توانيد حضور قلبتان را بيش تر كنيد و اين افكار را از خود دور نماييد.
2ـ پر كردن اوقات فراغت با مطالعه، تفريح، مسافرت و غيره.
3ـ كنترل چشم: نگاه راهبر دل و دام شيطان و بذر شهوت است.براي مهار غريزة جنسي بايد از ديدن آن چه كه ميل جنسي را تحريك مي كند خودداري كرد. امام علي(ع) مي فرمايد:«نعم صارف الشهوات غض الأبصار(2)بهترين عامل روگرداني از شهوات، فروبستن چشمها است».
خيلي اين عامل در كنترل شهوت موثر است.
4ـ عدم آميختگي زن و مرد: همنشيني زن و مرد و هم سخن شدن و خلوت كردن با يكديگر زمينة لغزش را فراهم مي كند.
5ـ كم خوري: يكي ديگر از راههاي كنترل غريزة جنسي، دوري از پرخوري است. از اين رو در روايات اسلامي از روزه داري به عنوان عامل تعديل غريزة جنسي ياد شده است.
پيامبر اكرم(ص) مي فرمايد:«يَا مَعْشَرَ الشَّبَابِ مَنِ اسْتَطَاعَ مِنْكُمُ الْبَاهَ فَلْيَتَزَوَّجْ وَ مَنْ لَمْ يَسْتَطِعْهَا فَلْيُدْمِنِ الصَّوْمَ فَإِنَّهُ لَهُ وِجَاء(3) اي جوانان، هر يك از شما قدرت ازدواج دارد، ازدواج كند و اگر قدرت ندارد روزه بگيرد، زيرا روزه گرفتن براي كنترل شهوت مفيد است».
6ـ يكي از راههاي آرام كردن طوفان غريزة جنسي در انسان، ورزش و فعاليت بدني است، زيرا ورزش مقدار فراواني از انرژيهاي بدني و فكري انسان را به خود اختصاص مي دهد و از مسايل ديگر كم مي كند.
7ـ آخرت گرايي: توجه به پاداش اخروي دربارة كساني كه دامن خود را از گناه پاك داشته اند. امام علي(ع) مي فرمايد: «كسي كه به بهشت علاقه دارد، خواهشهاي نفس و شهوات را فراموش كند».(4)
8-از تماشاي رفتارها و برجستگي‏هاي بدن خود و ديگران و صحنه‏هاي تحريك كننده جدا خود داري كنيد.
9- با شركت در مجالس مذهبي، دعا، خواندن نمازهاي نافله و نافله شب پيوسته در صدد تقويت نيروي ايمان خود باشيد.
10- گوش ندادن به آوازها و موسيقي‏هاي تحريك‏كننده و مبتذل.
10- اجتناب شديد از نشست‏هاي غفلت‏زا و معاشرت با دوستان ناباب و گوش سپردن به سخنان تحريك‏آميز
11- تلاوت قرآن. بي‏شك انس با قرآن، تلاوت، تدبر و تفكر در مضامين آن، خود شفاي هر دردي است كه به سرعت كار هر پريشاني را رو به سامان مي‏برد و زخم‏هاي پنهان را التيام مي‏دهد و همت‏ها را تا آسمان‏ها بالا مي‏برد و بشر را از فرو رفتن در عالم حيوانات را نجات مي‏بخشد.
توصيه مي كنيم ذكر استعاذه (اعوذ بالله من الشيطان الرجيم) و صلوات را زياد بگوييد و از هر كاري كه مي دانيد مي تواند شما را تحريك كند، به شدت اجتناب كنيد.
پي نوشت ها:
1. عبدالواحد بن محمد تميمى آمدى، غرر الحكم و درر الكلم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى قم، 1366 ه. ش، ص186،حديث3543.
2. همان، ص260، حديث5559.
3. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ه.ق‏، ج 100، ص 220.
4. نهج البلاغه، انتشارات دار الهجره قم، ص 473، قصار 30.
موفق باشید.

با سلام، در اوایل محرم امسال شخصی به عنوان محقق در رادیو معارف صحبت می کرد و ادعا می کرد که زیارت عاشورای موجود در مفاتیح، نسخه تحریف شده زیارت عاشورای اصلی است که در دوران صفویه تحریف شده است. ایشان ادعا می کرد نسخه اصلی زیارت عاشورا همان است که در کامل الزیارات آمده است و می گفت که در نسخه اصلی در لعن ها، نام هیچ شخصی نیامده است. و یا به جای عبارت «جاهَدَت الحسین»، عبارت «حارَبَت الحسین» آمده است. حال پرسش من اینست که آیا واقعاً زیارت عاشورای موجود در مفاتیح تحریف شده است. آن زیارت عاشورایی که این همه بدان توصیه شده کدام است. مثلاً در تاریخ آمده که به مردم سامرا توصیه شد که برای رهایی از طاعون و وبا ده روز زیارت عاشورا بخوانند و خواندند و بیماری از شهر دفع شد. آیا مردم سامرا در آن زمان کدام زیارت عاشورا را خواندند؟ آیا اصلاً در آن زمان مفاتیح تألیف شده بود یا خیر؟ ممنون

پاسخ:
پرسشگر محترم ما به اصل سخنان و ادعاهاي كارشناس نامبرده دسترسي نداريم تا صحت و سقم آن را بررسي كنيم ولي در مورد زيارت عاشورا هم اختلاف هاي روايتي وجود دارد از جمله:
در بعضي از كتب معتبر كه اين زيارت را نقل كرده اند، فصل آخر (لعن ها) بدين صورت نيست مثلا در كامل الزياره ابن قولويه اين فصل به اين عبارت آمده:
«اللهم خص انت اول ظالم ظلم آل نبيك باللعن ثم العن اعداء آل محمد من الاولين و الآخرين اللهم العن يزيد و...».(1)
سيد ابن طاووس هم بعد از ذكر اين زيارت مي نويسد : در مصباح الكبير دو فصل آخر كه صد بار تكرار مي شوند، وجود ندارد. (2)
البته بنا به نقل هاي بالا، لعن اولين ظالم به حق آل محمد و بعد لعن دومين و ... در اين زيارت نيامده اما بنا بر نقل هاي ديگر كه مربوط به قبل از صفويه هست، اين فصل ها هم وجود دارد. مثلا شيخ طوسي كه متوفاي سال 460 ق است در نقل اين زيارت در مصباح المتهجد اين فصل ها را دارد. (3)
همچنين در مزار ابن مشهدي كه متوفاي 610 ق است اين فصل ها وجود دارد.
در هر حال زيارت عاشورايي كه به خواندن آن توصيه شده همين زيارت عاشورا است حالا چه نقل ابن قولويه يا نقل شيخ طوسي. هر دو در اصل زيارت و در ابراز ارادت به اباعبد الله و اظهار تبري از دشمنان ظالم ايشان يكسان هستند و اين تفاوت هاي جزيي مانعي ندارد. شما هر كدام از نسخه ها را كه بخواني ان شاءالله به ثواب وعده داده شده مي رسي و به خواست خدا حاجتت برآورده مي شود.

پي نوشت ها:
1. ابن قولويه، كامل الزيارات، اول، نجف، مرتضوي، 1356 ق، ص 332.
2. ابن مشهدي، مزار، ص 485 پاورقي.
3. شيخ طوسي، مصباح المتهجد، بيروت، فقه الشيعه، 1411، ص766.
موفق باشید.

آیا درست است که می گویند «حضرت زینب، زنان شام را این گونه نفرین کردند که هیچ مردی چشم از آنان برندارد؟؟ باتشکراز زحمات شما

پاسخ:
چنين مطلبي در كتاب هاي معتبر نيامده و محتواي نفرين نيز با مقام حضرت زينب تناسب ندارد و نمي توان آن را به حضرت نسبت داد.
موفق باشید.

با سلام یه شبهه ای وجود داره در مورد وجود حضرت رقیه در صحنه کربلا! می خواستم بدونم چقدر این شبهه درست یا اشتباه هست؟ خیلی ممنون

پاسخ:
در مدارك كهن معتبر ميان فرزندان امام حسين نامي از حضرت رقيه برده نشده است. محدث قمي نيز در فرزندان حسين بن علي ذكري از حضرت رقيه به ميان نياورده است.
اما در منتهي الآمال(1) از كامل بهائي نقل كرده است: كه در شام از بچه هاي كوچك شهادت پدرشان را مخفي مي كردند و به آن ها مي گفتند پدرتان به مسافرت رفته. بر همين وضع بود تا يزيد آن ها را به خانه شخصي خود منتقل نمود. امام دختري چهارساله داشت. شبي از خواب بيدار شد. گفت: پدرم كو. اكنون او را در خواب ديدم. ناراحت و پريشان بود. زنان كه نواي اين كودك را شنيدند. همه صدا به گريه بلند كردند. ساير بچه ها نيز گريه مي كردند. يزيد از خواب بيدار شد. پرسيد: چه خبر است؟ جريان را به او گفتند. دستور داد سر پدرش را برايش ببرند. سر را آوردند. در دامن آن كودك گذاردند. پرسيد: چيست؟ گفتند: اين سر پدر توست. چنان ناراحت شد كه فريادي زد. از همان ناراحتي مريض گرديد و پس از چند روز فوت شد.
اين واقعه بنابر قول وقايع الشهور و الايام آيت ا... بيرجندي در پنجم ماه صفر اتفاق افتاده است. در كتاب رياض القدس مي‌نويسد كه روز پنجم صفر بنا به قولي حضرت رقيه خاتون از دنيا رفته و آن طفل كوچك كه مرحوم آيت الله بيرجندي در كتاب وقايع فرموده. به احتمال قوي رقيه بوده است. (2)
روايت فوق نام اين دختر را بيان نكرده و از او فقط با تعبير دخترك چهارساله ياد كرده است.
براي وجود چنين دختري دو شاهد مي‌توان آورد:
شاهد اول:هنگامي كه زينب(س) در كوفه با سر بريده امام حسين(ع) مواجه شد. اشعاري سرود كه در ضمن آن آمده است: «اي برادرم! با فاطمه كوچك سخن بگو كه نزديك است قلبش تهي گردد». (3) كه نشان از وجود چنين دختر خردسالي كه در فراق پدر بي‌تاب بوده دارد.
شاهد دوم: امام حسين(ع) در آخرين لحظات حيات خويش. هنگام مواجهه با شمر فرمود: الا يا زينب يا سكينه! يا ولدي! من ذايكون لكم بعدي؛ الا يا رقيه! يا ام‌كلثوم! انتم وديعة ربي. اليوم قد قرب الوعد. (4)
اگر چه اين جا نيز تنها يك نقل تاريخي است.
ابن فندق (م 565ق) نيز در لباب الانساب از رقيه به عنوان دختر امام حسين(ع) ياد كرده است.(5)
آقاي محمد باقر مدرس مي گويد: درباره اين دختر امام حسين از مرحوم آيت ا... نجفي كتباً و شفاهاً سؤالاتي نمودم. فرمود: اگر چه مدارك معتبر از وجود چنين دختري ساكت است. لكن با وجود اين شهرت نمي شود انكار كرد. (6)

پي نوشت ها:
1. محدث قمى، منتهى الآمال في تواريخ النبي و الآل‏،ناشر: دليل‏، مكان نشر قم‏، سال چاپ: 1379 ش‏، نوبت چاپ اول‏، ج‏2، ص 1002.
2. حضرت رقيه دختر امام حسين، شيخ علي فلسفي خراساني، ص5.
3. « …يا اخي فاطمة الصغيرة كلمّها فقد كاد قلبها ان يذوبا »بحارالانوار، ج 45، ص 115؛ القندوزي، ينابيع المودة، ج 2، ص 421،انتشارات الشريف الرضي، چاپ اول 1371 ش.
4. مـوسوعة كلمات الامـام الحسين، معهد تحقيقات بـاقرالعلوم، ص511، دارالمعروف، قم، 1415 هـ. چاپ اول؛ ينابيع الموده، ج 2، ص 416.
5. ابن فندق، لباب الانساب، ج 1، ص 355، تحقيق سيد مهدي رجايي، كتابخانه آيت الله نجفي.
6. شخصيت حسين، محمد باقر مدرس بستان آبادي، ناشر دارالكتب الاسلاميه، ص458.
موفق باشید.

سلام .خسته نباشید.دختر20ساله ای هستم که میتونم قسم بخورم یک لحظه هم تو تموم این 20 سال احساس دختربودن نکردم وبه تازگی متوجه شدم که جراحی تغییرجنسیت تو ایران هم انجام میشه .من از احساس وتصمیمم صد درصد مطمعنم اما میدونم خونواده و به کل اکثر ادمایی که میشناسم بااین موضوع نه اشنایی دارند ونه قبولش میکنن وازاون جایی هم که ما کرد هستیم مخالفت ها چندین برابره .میشه لطف کنید دیدگاه ونظرقران رو دراین مورد بگید و همین طور یه رانمایی که من چطور میتونم این مسئله رو مطرح کنمو خونوادم .مخصوصا بابامو راضی به جراحی تغییر جنسیت کنم؟؟ممنون میشم اگه به سوالم جواب بدید

حكم تغيير جنسيت
ظاهر آن است كه تغيير جنس مرد به زن به سبب عمل و بر عكس آن، حرام نيست. و همچنين اين عمل در خنثى حرام نيست تا ملحق به يكى از دو جنس شود. و آيا اگر زن در خود تمايلاتى از سنخ تمايلات مرد يا بعضى از آثار رجوليّت را مى‌بيند يا مرد در خود تمايلات جنس مخالف را يا بعضى از آثار آن را مى‌بيند، تغيير آن واجب است؟ ظاهر آن است كه واجب نيست. در صورتى كه شخص، حقيقتا از جنسى باشد و ليكن تغيير جنسيت او به آنچه كه مخالف او است، ممكن باشد.
مسألۀ 2- اگر علم به اينكه او قبل از عمل، در جنس مخالف، داخل است، فرض شود، و كار عمل، جنس او را به ديگرى تبديل نمى‌كند. بلكه از آنچه كه مستور است، كشف مى‌نمايد، در وجوب ترتيب آثار جنس واقعى و حرمت آثار جنس ظاهر شبهه‌اى نيست‌؛ پس اگر معلوم باشدكه او مرد است آنچه كه بر مردان واجب و حرام است بر او واجب و حرام مى‌باشد و بر عكس آن. و امّا وجوب تغيير صورت او و كشف آنچه كه باطن است، واجب نمى‌باشد مگر اينكه عمل، به تكاليف شرعى يا بعضى از آنها بر آن متوقف باشد و احتراز از محرمات الهى ممكن نباشد مگر به آن پس واجب مى‌شود.(1)
جهت اطلاع بيشتر مي توانيد مراجعه كنيد به: مجله فقه اهل بيت عليهم السلام (فارسى)، ج‌3، ص 286.
پي نوشت ها:
1. خمينى، سيد روح اللّٰه موسوى - مترجم: اسلامى، على، تحرير الوسيلة - ترجمه، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، ج‌4، ص 479
و تحرير الوسيلة - ترجمه، ج‌4، ص 481.
موفق باشید.

باسلام.باعرض پوزش آیانزدیکی با همسراز پشت لواط محسوب می شود؟

رابطه جنسي با همسر از طريق مقعد لواط نيست لكن درباره احكام پزشكي و شرعي آن بايد بدانيد:
اين رابطه از نظر پزشكي كاملاً مردود است و از نظر شرعي داراي اشكال است.
هيچ پزشكي چنين رابطه اي را توصيه نمي كند و مسلماً هيچ نظريه مبني بر سالم بودن و بي ضرر بودن اين رابطه ارائه نگرديده است.
در نواحي مقعد رشته هاي عصبي زيادي پراكنده شده كه اين رشته هاي عصبي بسيار آسيب پذير و حساس مي باشند و نسبت به هر چيزي كه وارد دهانه مقعد ( ANAL) شود، واكنش نشان مي­دهند. بنابراين رابطه جنسي از راه مقعد يا كلا وارد شدن هر شئي در درون مقعد باعث مي شود كه دريچه خروجي مقعد به درستي كار خودش را انجام ندهد .يعني از قدرت ارادي خارج مي شود .پس به مرور زمان فرد امكان ارادي خروج مدفوع يا نگه داشتن خود را از دست مي دهد. در اين صورت نا خواسته و غير ارادي مدفوع از درچه مقعد خارج مي شود و هميشه لكه هايي از مدفوع در لباس زير مشاهده مي گردد كه مسلما اين براي هيچ آدمي خوشايند نيست.
از جهتي ديگر ساير بيمارهاي عفوني، ويروسي همانند هپاتيت، ايدز ،سفليس و ساير بيماري هاي مقاربتي از طريق مقعد راحت تر منتقل مي شوند. خيلي از افراد تصور مي كنند كه در رابطه مقعدي هيچ خطري آنها را تهديد نمي كند. اما چون درون مقعد حاوي باكتري هاي زيادي مي باشد انتقال ويروس هايي نظير ايدز و ... راحت تر انجام مي گيرد. اين باكتري ها با شستشو از بين نمي روند. از آن گذشته دريچه مقعد يك دريچه خروجي است. پس وارد شدن هر چيزي از اين دريچه علاوه بر آسيب به دريچه، همراه با درد است و به مرور باعث باز شدن هر چه بيشتر دريچه مقعد و پيدايش عوارض ذكر شده مي شود. به طور كلي انجام اين رابطه حتي براي يك مرتبه هم به هيچ وجه به زوجين توصيه نمي شود.
از نظر فقهي و شرعي فرموده اند: اگر زن راضي نباشد، حرام است. اگر راضي باشد، كراهت شديد دارد.(1)
به هر حال چه اين عمل جايز باشد و چه نباشد، عملي غير طبيعي است و مشكلاتي را در سيستم گوارش و دفع براي زن به وجود مي آورد.
خلاصه سخن آن كه:
به طور كلي انجام اين رابطه حتي براي يك مرتبه هم به هيچ وجه به زوجين توصيه نمي شود.

پي نوشت:
1. توضيح المسائل مراجع، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، مسئلة 450 و ذيل آن.
موفق باشید.

با سلام،

1: دلیل اصلی و واقعی حادثه عاشورا چی هست؟

2: چرا یزید اصرار داشته که حتما امام حسین (علیه السلام) را بکشد؟ چه سند و مدارک معتبری مبنی بر دلایل اصلی این حادثه وجود دارد؟

پاسخ1:
واقعه كربلا ازجمله وقايع بسيار مهمي است كه دهها حديث معتبر درباره آن وجود دارد و آيات متعدد بر آن تاويل گرديده است، همچنين كتاب هاي متعدد معتبر -اعم از كتاب هاي تاريخي و مقتل- اين نهضت را گزارش كرده اند. استاد مطهري مي نويسد:
"...اتفاقاً در ميان وقايع تاريخى، كمتر واقعه‏ اى است كه از نظر نقل هاى معتبر به اندازه حادثه كربلا غنى باشد. من در سابق خيال مى‏ كردم كه اساساً علت اينكه اين همه دروغ اينجا پيدا شده است اين بوده كه وقايع راستين را كسى نمى‏ داند چه بوده است؟ بعد كه مطالعه كردم، ديدم اتفاقاً هيچ قضيه‏ اى در تاريخ‏ -در تاريخ هاى دور دست مربوط به مثلًا سيزده يا چهارده قرن پيش -به اندازه حادثه كربلا تاريخ معتبر ندارد. معتبرين مورخين اسلامى از همان قرن اول و دوم قضايا را با سندهاى معتبر نقل كردند و اين نقلها با يكديگر انطباق دارد و به هم نزديك است؛ و قضايايى در كار بوده است كه سبب شده است جزئيات اين تاريخ بماند. يكى از چيزهايى كه سبب شده كه متن اين حادثه محفوظ بماند و هدفش شناخته بشود اين است كه در اين حادثه خطبه زياد خوانده شده است.خطبه در آن عصرها حكم اعلاميه را در اين عصر داشت. همين طورى كه در اين عصر در وقايع، مخصوصاً در جنگ ها، اعلاميه‏ هاى رسمى بهترين چيز است براى اينكه متن تاريخ را نشان بدهد، در آن زمان هم خطبه چنين بوده است. خطبه زياد است، چه قبل از حادثه كربلا چه در خلال حادثه كربلا و چه خطبه‏ هايى كه بعد اهل بيت در كوفه، در شام و در جاهاى ديگر ايراد كردند و اصلًا هدف آنها از اين خطبه‏ ها اين بود كه مى‏ خواستند به مردم اعلام كنند كه چه گذشت و قضايا چه بود و هدف چه بود؟ اين يكى از منابع؛ يعنى خودش انگيزه‏ اى بوده است كه قضايا نقل شود. در قضيه كربلا سؤال و جواب زياد شده است. همين ها در متن تاريخ ثبت است كه ماهيت قضيه را به ما نشان مى‏ دهد. در خود كربلا رجز زياد خوانده شده است، مخصوصاً شخص اباعبداللَّه. ماهيت قضيه را همان رجزها مى‏ تواند نشان بدهد. در قضيه كربلا، در قبل و بعد از قضيه، نامه‏ هاى زيادى مبادله شده است، نامه‏ هايى كه ميان‏ امام و اهل كوفه مبادله شده است، نامه‏ هايى كه ميان امام و اهل بصره مبادله شده است، نامه‏ هايى كه خود امام قبلًا براى معاويه نوشته است، كه از آنجا معلوم مى‏ شود كه امام خودش را براى قيام بعد از معاويه آماده مى‏ كرده است، نامه‏ هايى كه خود دشمنان براى يكديگر نوشته‏ اند، يزيد براى ابن زياد، ابن زياد براى يزيد، ابن زياد براى عمر سعد، عمر سعد براى ابن زياد. متن اينها در تاريخ اسلام مضبوط است. قضاياى كربلا قضاياى روشنى است و سراسر اين قضايا هم افتخار آميز است."(1)
درباره علت قيام امام حسين (ع) مي توان گفت :در اين حاثه علل متعدد نقش داشتند، ولي علت اصلي اين قيام امر به معروف ونهي از منكر مي باشد. امر به معروف و نهي از منكر يكي از اصول عملي اسلام است ، كه از مهم ترين و عالي ترين واجبات است.
قرآن مي‌فرمايد: «كنتم خير امة اخرجت للنّاس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنكر و تؤمنون بالله؛(2) مسلمانان بهترين امتي هستيد (يا بوديد) كه خدا براي مردم جهان نمايان فرمود، زيرا امر به معروف و نهي از منكر مي‌كنيد و ايمان به خدا داريد. علي (ع) مي‌فرمايد: " تمام كارهاي نيك و (حتي) جهاد در راه خدا، در برابر امر به معروف و نهي از منكر، همچون آب دهان در برابر درياي پهناور است".(3)
امام صادق(ع) فرمود: "امر به معروف از منكر، روش پيامبران و شيوه صالحان و فريضه بزرگ الهي است، كه ساير واجبات به وسيله آن بر پا مي‌شوند»"؛(4) اين كه در كدام مورد امر به معروف و نهي از منكر بايد تا حد بذل جان پيش رفت و در كدام مورد بايد حفظ مال، آبرو، و جان را مقدم داشت، بستگي به موضوع امر به معروف و نهي از منكر دارد. اگر موضوع از احكام جزئي و در سطح محدود، باشد،‌ حفظ مال، آبرو و جان مقدّم است. اما اگر موضوع در درجة بالاي اهميت است، بايد امر به معروف و نهي از منكر كرد، گرچه انسان در اين راه كشته شود. شهيد مطهري مي‌فرمايد: ارزش امر به معروف و نهي از منكر بالاتر از اين‌ها است. البته با توجه به موردش. ببين امر به معروف و نهي از منكر را براي چه مي‌خواهي بكني؟ در چه موضوعي مي‌خواهي امر به معروف و نهي از منكر كني؟ يك وقت موضوع كوچكي است،‌مثلاً كسي كوچه را كثيف مي‌كند، پوست خربزه را مي‌اندازد در كوچه،‌ اين جا بايد نهي از منكر كنيد،‌ حال اگر بدانيد اگر او را نهي كنيد، ‌يك فحش ناموس به شما مي‌دهد، اين كار اين قدر ارزش ندارد كه يك فحش ناموسي بشنويد. يك وقت هست موضوعي است كه اسلام براي آن اهميتي بالاتر از جان و مال و حيثيت انسان قائل است. مي‌بينيد قرآن به خطر افتاده است، ‌اصول قرآني به خطر افتاده است، ‌آيا اين جا مي‌گويي: امر به معروف نكن،‌نهي از منكر نكن، كه اگر اين را بگويم،‌جانم، آبرويم، در خطر است؟ اجتماع نمي‌پسندد و...».(5) امام خميني(ره) مي‌فرمايد: «امر به معروف و منكر از موضوعاتي باشد كه از نظر اسلام بسيار مهم است و امر به معروف و نهي از منكر در چنين موضوعي، متوقف بر بذل جان باشد، بذل جان واجب است». (6) امام حسين(ع) نيز در چنين موقعيتي بودند و «معروف» اصل اسلام و سنت پيامبر بود كه در حال از بين رفتن يا تحريف بود. اباعبدالله الحسين(ع) ديد اگر در آن برهه از زمان و در آن اوضاع خاصي كه بر جامعه اسلامي حاكم بود، امر به معروف و نهي از منكر نكند، اصل اسلام در خطر است و فاتحه اسلام خوانده مي‌شود؛ نيز زحماتي كه جدّ بزرگوارش براي اسلام كشيده و جان فشاني شهيداني كه خونشان را در راه اسلام نثار كردند، در معرض بي اثر شدن است. از اين رو بر خود لازم دانست كه قيام كند،‌ گرچه جان خود و بستگانش را در اين راه فدا كند. يك روز پيش از حركت امام حسين(ع) از مدينه به طرف مكه مروان بن حكم حضرت را در كوچه ديد و گفت: يا اباعبدالله! تو را نصيحت مي‌كنم به اين كه با يزيد بيعت كني كه خير دين و دنيايت در بيعت با يزيد است. حضرت در پاسخ فرمود: «انا لله و انا اليه راجعون و علي الأسلام السلام اذ قد بليت الأمة براع مثل يزيد؛ (7) وقتي فردي مانند يزيد حاكم امت اسلام باشد، فاتحه اسلام خوانده است». بنابراين معلوم است كه در آن زمان و موقعيت، اساس اسلام در خطر بود. حضرت در جاي ديگر فرمود: «ألا ترون أنّ الحق لا يُعمَل به و أنّ الباطل لا يتناهي عنه،‌ليرغب المؤمن في لقاء اله محقا؛ (8) آيا نمي‌بيند به حق عمل نمي‌شود؟ آيا نمي‌بيند قوانين الهي پايمال مي‌شود؟ آيا نمي‌بيند اين همه مفاسد پيدا شده و احدي نهي نمي‌كند؟ در چنين اوضاعي، مؤمن بايد از جان خود بگذرد و لقاي پروردگار را در نظر بگيرد همچنين امام در وصيت نامه خود يادآورشد كه هدف قيام وي امر به معروف .نهي از منكر مي باشد و او درصدد است كه جامعه را اصلاح كند (9)، اين وصيت نامه نشان مي دهد كه جامعه نياز به اصلاح دارد ويكي از راه هاي اصلاح قيام مي باشد.
در شكل‌گيري اين قيام غير نهي از منكر، عوامل زير هر كدام به نحوي نقش داشته است:
1ـ يزيد بعد از به قدرت رسيدن به استاندار مدينه نامه نوشت كه از حسين (ع) براي او بيعت بگيرد. اگر بيعت نكرد، او را به قتل برساند. پس اگر امام قيام نمي‌كرد، باز هم در خطر بود. خون او اين تأثير كه بقاي اسلام را براي هميشه تأمين كند، نمي‌داشت.
2ـ مردم كوفه براي امام نامه نوشتند. اگر امام به دعوت آن ها پاسخ مثبت نمي‌داد، حجت بر آن ها تمام نبود. امام حسين (ع) به عنوان امام زمان آن عصر وظيفه داشت براي رهبري قيام كند و به سوي عراق بيايد و سفير خود را بدان جا فرستد تا حجت بر آن ها تمام گردد و عذري در قيامت نداشته باشند.
3ـ مهم‌ترين عامل كه آن را علت كامل و يا علت تكميل كننده ساير عوامل مي توان تلقي كرد، همان است كه در زيارت نوراني اربعين آمده: "وبذل مهجته فيك ليستنقذ عبادك من الجهالة وحيرة الضلالة"(10) جانش را در راه تو فدا كرد تا بندگانت را از ناداني و حيرت گمراهي نجات دهد.

پي‌نوشت‌ها:
1. مجموعه‏آثاراستادشهيدمطهرى، قم، صدرا، ج‏17، ص79.
2. آل عمران(3) آيه 109.
3. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 ه.ق، ج97، ص89.
4. شيخ حرعاملي، وسائل الشيعه، بيروت، دار الاحيا التراث العربي، ج11، ص 395.
5. شهيدمطهري، مجموعه آثار، نشر صدرا، 1378 ش، ج17، ص 267.
6. امام خميني، تحريرالوسيله، نشر آثار امام خميني، 1379 ش، ج1، ص 472.
7. سيد ابن طاوس‏، اللهوف على قتلى الطفوف‏،ناشر: جهان‏، ص24.
8. علامه مجلسي، بحارالانوار، بيروت، دارالاحيا التراث العربي، 1403 ق. ‌ج42، ص 192.
9. همان، ج44، ص 329.
10. ابن قولويه‏ ،كامل الزيارات‏، ناشر مرتضوى‏، ص228.
-------------------------------

پاسخ2:
كاملا روشن است كه تصميم ابتدايي يزيد، كشتن امام حسين نبوده، قطعا وي در صورت بيعت امام حسين(ع)، با او كاري نداشت و اگر مانع رفتن آن حضرت مي شود دليلش بيعت نكردن ايشان است. طبيعي است كه به هر وسيله اي متوسل شود تا حسين (ع) را از از رفتن به كوفه و ايجاد درگيري باز دارد.
هر حكومت ظالمي هم كه امروزه باشد براي بقاي خود به مذاكره با مخالفان مي پردازد تا آنان را تحت سيطره خود در آورد.
منابع تاريخي گزارش از آن دارد كه يزيد در برابر مقاومت امام حسين تصميم به قتل او مي گيرد و دستور قتل وي را صادر مي كند.
هنگامي كه يزيد ابن زياد را حاكم كوفه قرار داد در نامه اي به او نوشت: «... قَدْ بَلَغنِي أنّ اهل الكوفة قد كتبوا إلي الحسين في القدوم عليهم ...
به من خبر رسيده كه اهل كوفه به حسين(ع)، نامه نوشته اند [مبني بر دعوت و] براي اينكه نزد آنان آيد، و او نيز به قصد اجابت دعوت از مكه به سوي آنان [و مردم كوفه] حركت كرده است و به راستي شهر و (محل حكومت) تو از بين شهرها و ايام تو از بين ايام، به اين امتحان مبتلا شده است. اگر او را كشتي (كه مقصود حاصل است) وگرنه [اعلام مي كنم كه تو پدر و مادر درستي نداري و] نسبت را به پدرت عبيد برمي گردانم (و نسب سابقت را كه ولدالزنا هستي به گوش همگان مي رسانم). بترس از اينكه فرصت را از دست دهي [و حسين (ع)، جان سالم به در برد].(1)
بلاذري نيز شبيه اين نامه را نقل كرده است.(2)
اقرار ابن زياد خود ابن زياد به صراحت گفت كه قتل امام حسين(ع) به دستور يزيد بوده است:
«وَ أمّا قتلي الحسين، فإنّه أشار إليٌ يزيد بقتله أو قتلي فاخترت قتله؛(3) اما كشتن حسين به دست من، براي اشاره يزيد بود كه به من دستور داد [و مرا مخير گذاشت بين] به كشتن او (حسين) و يا كشته شدن خودم. پس من قتل حسين(ع) را برگزيدم.»
كيفيت شهادت امام حسين در بيشتر منابع تاريخي وجود دارد مي توانيد به تاريخ طبري و يا الكامل ابن اثير رجوع نماييد.

پي نوشت ها:
1. تاريخ يعقوبي، احمد بن ابي يعقوب، شريف رضي، 1414 ق، چاپ اول، ج 2، ص 241.
2. انساب الاشراف، احمد بلاذري، مجمع احياء الثقافة الاسلامية، ج 3، ص 160.
3. الكامل في التاريخ، علي بن محمد بن اثير جزري، دار صادر، بيروت، 1385 ق، ج 4، ص 140.
موفق باشید.

سلام،من علاقه زیادی به حوزه علمیه دارم،حتی تاجای ممکن کتاب های زیادی تهیه کردم و میخونم.اما از زمان بلوغم دچار گناه بزرگی(استمناء)شدم.حالا دیگه از خودم ناراحتم و دیگه به فکر حوزه نیستم.از رفتن(ثبت نام)صرف نظر کردم.شما بگید،چطور دوباره ایمان و حیاءمو زیاد کنم؟امکانش هست؟،نکته دیگه اینه که آیا خدا منو میبخشه؟هر وقت سعی کردم حداکثر به یک هفته و خرده ای ترک کردن رسیدم. باتشکر.

پاسخ:
از اين كه به ما اعتماد كرديد و مشكل خود را صادقانه با ما در بيان گذاشتيد خرسنديم. صداقت در گفتار حاكى از ضمير و فطرت پاك شماست. اميدواريم در اين برهه حساس زندگى بتوانيد ايمان خود را حفظ كنيد. در اين جا لازم مى دانيم، به عنوان دوستي امين و دلسوز نكاتى را خدمت شما عزيز گرامى عرض كنيم:
1- خداوند با حكمت و دانش گسترده خويش همراه با غرايز و نيروهاي ديگر، غريزه جنسي را نيز در انسان آفريده است كه به هنگام بلوغ شكوفا مي‏شود. اگر به درستي رهبري نشود، ناگزير طغيان مي‏كند. شخص را به راه‏هاي انحراف و سقوط مي‏كشاند. خود ارضايى يكى از اقسام انحرافات جنسى به شمار مى‏رود كه در پيدايى آن علل مختلفى دخالت دارد و موجب عوارض جسمي و رواني بسياي نيز مي شود. ضمن سپاس از شما به جهت ارتباط با ما، مطالب تكميلي درباره خودارضايي را مي توانيد در آرشيو سايت، به نشاني porsojoo.ir و pasokhgoo.ir مطالعه كنيد.
2- خودارضايي گناه بوده و كسي كه مرتكب آن شده، بايد با ابراز پشيماني و ندامت به درگاه الهي، توبه نمايد. هر چند بارها توبه خود را بشكند.
3- ارائه هر راهكاري براي رهايي از خودارضايي و كنترل شهوت، متوقف بر خواست و اراده قطعي شما است. بهترين اذكار و قوي ترين راهكارها، بدون خواست واقعي روي كاغذ باقي مي‌ماند. مهم ترين كاري كه بايد انجام دهيد، اين است كه اراده و اعتماد به نفس خودت را تقويت نماييد تا در مقابل طوفان وسوسه هاي شيطاني تاب بياوريد. اگر توانسته ايد يك هفته اين عمل را ترك كنيد، قطعا خواهيد توانست بيشتر از اين نيز آن را ترك كنيد. البته بايدخودتان بخواهيد تا بتوانيد آرام آرام به سوي ترك كامل گام برداريد.
عواملي در تقويت اراده مؤثر است، مانند: تمركز بخشيدن به فعاليت هاي گوناگون، توجه به عبادات به ويژه نماز كه تمرين تمركز فكر است، پايان رسانيدن كارهاي نيمه تمام، تلقين مثبت و... .
4- راهكار اصلي در پيشگيري و درمان مشكل، طبق فرموده قرآن، دو چيز است: يكي ازدواج است كه با توجه به سنتان هنوز شرايط آن را نداريد و ديگري داشتن تقواي دروني و عملي. بزرگان گفته‏اند: «نفس را مشغول بدار؛ و گرنه او تو را به خود مشغول خواهد ساخت». اين ها تنها راهي هستند كه غريزه جنسي خود را به طور موقت كنترل كنيد.
برادر گرامي؛
اكنون كه به لطف خدا به زشتي اين عمل پي برده ايد، عزم خود را جزم نماييد. دامن همت به كمر زده، از نيرو و اراده جواني استفاده كنيد. به صورت جدي اين عمل را ترك كنيد. براي رسيدن به اين مقصود راهكار هايي وجود دارد كه در آدرس بالا موجود است. در صورت تمايل به توضيحات بيشتر، نيز صحبت درخصوص راه هاي تقويت ايمان در مكاتبات بعدي بنويسيد تا پاسخ دهيم.
و اما درخصوص ورودتان به حوزه :
علاقه اى كه به فراگيري تحصيل در حوزه هاى ديني داريد، قابل تحسين و تقدير است، اما راه رسيدن به كمال فقط حوزه نيست بلكه چه بسا انسان هايي كه حوزه نيامدند اما گوي سبقت از خيلي از حوزويان گرفتند؛ البته بعد از توبه كردن واقعي، چنانچه اين قابليت را در خود مي بينيد مي توانيد با آگاهي كامل درباره مشكلات و مزاياي تحصيل علوم حوزي و مشورت با بزرگ تر ها در اين خصوص اقدام كنيد.
تا يار كه را خواهد و ميلش به كه باشد.
موفق باشید.

آيا خيراني كه براي اموات ميدهيم به همان شكل به آنها ميرسد؟(مثلاً غذايي را كه دوست دارند خيرات كنيم به آنها ميرسد؟؟؟؟)

وقتي انسان با ايمان و پاك از دنيا برود، و حق الناس يا حق الله به گردن نداشته باشد، و مورد عفو و آمرزش و رحمت خدا قرار بگيرد، هر نوع غذايي و يا هر چيزي كه دلش بخواهد، در نزد او حاضر مي شود. چنان كه قرآن مي فرمايد:« فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ» (1) يعني در بهشت آن چه دل ها مي خواهد و چشم ها از ديدنش لذت مي برد موجود است. و يا در آيه 31 سوره فصلت مي فرمايد: براي شما هر چه دلتان بخواهد در بهشت آماده است، و هر چه را بخواهيد و اراده كنيد فورا به شما داده مي شود. اگرزندگان مي خواهند به مرده هاي خود ترحم كنند بايد بررسي كنند كه مرده متعلق به آنان به كسي بدهكار است؟ يا مال و حق كسي را ضايع كرده است، شهادت دروغ عليه كسي داده، غيبت و تهمت و فحش و توهين به كسي داده، در بانك يا قرض الحسنه اي و يا نزد شخصي ضامن كسي شده، و آن طرف در زمان حيات متوفي بدهكاري خود را نپرداخته، و در نتيجه مسؤليتش به گردن او افتاده، در هر يك از اين موارد بازمندگان سعي كنند بدهكاري و حق مردم را از طرف متوفي بپردازند، و يا از صاحبان مال و حق حلاليت و رضايت بگيرند، و يا از طرف متوفي رد مظالم بدهند. يعني از فقرا دستگيري كنند، انفاق و صدقات و مبرات بدهند، و نيت كنند كه خداوند ثواب اين كارهاي خير را به كساني بدهد كه به گردن مرده متعلق به خودشان حقي دارند، تا آنان مرده شان را حلال كنند و از او راضي شوند. از روايات استفاده مي شود خيرات و طلب آمرزش براي اموات در وضعيت آن ها در آخرت تاثير خواهد داشت. براي اموات از هر چيز بهتر و مفيدتر صدقه و احسان به فقرا و اهداي ثواب آن براي مردگان است. رسول گرامي اسلام (ص) فرمود:«صدقه حرارت قبرها را از بين مي‌برد».(2)
براي اموات بهترين دعا اين است كه انسان براي آنان از خداي مهربان طلب عفو و مغفرت كند. بخواهد خداوند رحمت و بخشش و نعمت‌هايش را بر آنان نازل فرمايد.
از حضرت صادق (ع) روايت شده كه:«هر كس نزد قبر مؤمني هفت مرتبه سوره إنّا أنزلنا را بخواند، خداوند فرشته‏اي مي‏فرستد كه پيش قبر ميت، خدا را عبادت كند. خداوند ثواب عبادت فرشته را براي ميت و كسي كه إنّا أنزلنا را خوانده مي‏نويسد، تا زماني كه خداوند وي را به واسطه اين عمل وارد بهشت كند. بعد از سوره حمد، هر يك از قل أعوذ بربّ الفلق، قل أعوذ بربّ الناس، قل هو الله أحد، و آيه الكرسي را سه مرتبه بخواند».(3)
يكي از صحابه از حضرت رسول(ص) نقل كرده:
«براي مردگان خود هديه بفرستيد»، گفتم: هديه مردگان چيست؟ فرمود: «صدقه و دعا.ارواح مؤمنان هر جمعه به آسمان دنيا مقابل خانه‌هاي خود مي‌آيند و فرياد مي‌كنند... اي خانواده من، اي پدر و مادر، اي فرزندان و خويشان من، بر ما مهرباني كنيد. آن چه در دست ما بود، عذاب و حساب آن ها بر ما است. نفعش براي غير ما. اي خويشان ما، به درهمي يا قرص ناني يا جامه‌اي ما را كمك كنيد تا خداوند شما را از جامه‌هاي بهشت بپوشاند».(4)
در روايتي ديگر مي‌فرمايد:«هر صدقه‌اي كه براي مرده داده مي‌شود، فرشته‌اي آن را مي‌گيرد . در طبقي از نور مي‌گذارد. بر لب قبر مي‌ايستد. با صداي بلند مي‌گويد: اي اهل قبور، درود بر شما، بگيريد اين هديه را كه بستگان تان براي شما فرستاده‌اند». (5) اگر به احاديث ذكر شده دقت شود، متوجه خواهيم شد كه مرده‌ها چشم به راه و چشم انتظار هديه، دعا و... فرزندان و خانواده خود هستند.موفق باشيد
اگر منظور ديگري از سوال داشتيد در مكاتبۀ بعدي برايمان توضيح دهيد تا پاسخ دهيم.
پي‌نوشت‌ها:
1. زخرف ( 43)، آيه 71.
2. محمدي ري شهري، ميزان الحكمه، ماده صدقه، شماره 10342.
3. كامل الزيارات، ابن قولويه القمي، دارالمرتضوية - النجف الأشرف، 1356 ه. ق. ص 222.
4. محدث قمي، مفاتيح الجنان، بخش زيارت قبور مؤمنين.
5 . همان.
موفق باشید.

سلامخسته نباشید من پسری 20 ساله مجرد من 3 سال است استمناع میکنم اویل هر روز یا یک روز در میان 5 ماهی هست یک هفته در میان میزنم تا این اواخر 2 هفته شده من به واسطه این کار بدم بیماری حواس پرتی و استرس و چشمم ضعیف شده و همش تو فکر میرم و حافظه ام خیلی ضعیف شده و یا الت راست میشه اب مذی میاید من خودم دارم ترک مدم 45 روز نزدم یهو حواس نبود 3 روز پیش انجام دادم که بعد از این کار حواس پرتیم زیاد شد عذاب وجدان گرفتم میترسم توبه کنم که یه روز دوباره بشکنمش توبه رو ایا میتوانم ترک کنم ایا با ترک بیماری هام خوب میشه اگه نمیشه پیش کدوم دکتر برم عمومی/مغز اعصاب/روانشناس/روانپزشک ایا بعد از ازدواج دوباره به سراغم میاید من فیلم های مستحجم خیلی دوست دارم اما استمناع نه من دانشجوی حرم سرای ازاد رودهن هستم من از ترس این کار شوع به نماز خوندن کردم من موقعیت ازدواج هم ندارم تا 7 سال دیگه ولی همش فکر ازدواج میکنم چند وقت قبل هم با دختری تلفنی دوست شدم که به واسطه اعضاب وجدان این کار 2 روزه ترکش کردم

پاسخ:
اينكه توانسته ايد به تدريج ميزان استمنا را كم كنيد بسيار عالي است، اين نشان مي دهد كه شما اراده خوبي داريد و مي توانيد اين كار را به كلي ترك كنيد.
استمنا آثار جسمي و رواني اي در پي دارد. اما اين طور هم نيست كه هر مشكل جسمي يا رواني اي كه پيدا كرديد به گردن استمنا بيندازيد. لذا خيلي از اين مسائلي كه ذكر كرده ايد اصلا ربطي به استمنا ندارند. با ترك استمنا، همه يا اكثر عوارض آن از بين خواهند رفت، و لازم نيست كه در اين موارد پيش دكتر برويد، فقط براي ترك استمنا خوب است كه پيش يك روان شناس يا روان پزشك برويد كه در ادامه توضيح داده مي شود. دقت داشته باشيد كه با ديدن فيلم و عكس هاي مستهجن، امكان ندارد كه بتوانيد استمنا را ترك كنيد، اين صحنه هاي مستهجن، حتي افراد متأهل را هم دچار مشكل مي كند، چه برسد به شما كه مجرد هستيد و راهي براي ارضاء مشروع نياز جنسي خود نداريد. البته ديدن اين صحنه هاي مستهجن از نظر شرعي هم حرام است و اشكال دارد، و يك نوع كدورت قلبي خاصي براي شخص مي آورد.
هر گونه ارتباط با دخترهاي نامحرم، براي شما كاملا مضر است، و شما را به شدت دچار تحريك جنسي مي كند، و طبيعتا به دنبالش استمنا هم خواهد آمد، لذا كار درستي كرديد كه ارتباطتان را با آن دختر قطع كرديد، و از اين به بعد هم مواظب خودتان باشيد. سعي كنيد كه به طور كلي از اختلاط با دخترها پرهيز كنيد، اگر بتوانيد مواظب چشم خودتان باشيد مقدار زيادي از تحريكات جنسي شما كمتر مي شود.
توبه يعني پشيماني ا زگناه و تصميم به ترك آن كار. همين كه شما پشيمان از اين كار هستيد و تصميم به ترك داريد يعني اينكه توبه كرده ايد، اگر بعد از آن دوباره مرتكب اين كار شديد باز هم توبه كنيد، در روايات معصومين (ع) داريم كه خداوند متعال جوانان توبه كننده را دوست دارد.
به نظر مي رسد كه مسئله خود ارضايي شما حالت وسواسي به خود گرفته است. در مورد اختلالاتي كه حالت وسواسي به خود گرفته اند مداخله داروئي لازم است. توصيه ما به شما اين است كه قبل از انجام هر كاري، ابتدا به يك روان پزشك مراجعه كنيد و مشكلتان را در ميان بگذاريد، روان پزشك داروئي به شما مي دهد كه ميزان اضطراب شما را كاهش دهد، چون همان طور كه در ادامه گفته خواهد شد اضطراب نقش اساسي در اين مسئله دارد. هم چنين داروي ديگري به شما داده مي شود كه جلوي افكار پريشان را در شما خواهد گرفت و آنها را كنترل خواهد كرد. به گفته متخصصين مصرف دارو در مدت كوتاه ( حدود دو هفته) عارضه وابسته شدن به دارو را ندارد. معمولا گفته مي شود كه اين داروها را روزي سه بار مصرف كنيد. بعد از دو هفته پزشك به شما توصيه مي كند كه مصرف دارو را قطع كنيد و فقط وقتي مصرف كنيد كه فكر خود ارضايي به سر شما مي زند، در آن وقت دارو را مصرف مي كنيد و به خود تلقين مي كنيد كه دارو سريعا تاثير خود را خواهد گذاشت. با مصرف اين داروها فكر خود ارضايي از شما دور مي شود و شما مي توانيد بر خودتان كنترل پيدا كنيد. به تدريج با مصرف اين داروها ميزان تسلطتان بر اين مسئله زيادتر مي شود تا وقتي كه بتوانيد به كلي بر آن مسلط شويد. البته در ادامه مصرف داروها و در ضمن آن، اگر به يك روان شناس هم مراجعه داشته باشيد تا درمانهاي روان شناختي هم بر روي شما اجرا شود خيلي خوب است. با اين كارها مي توانيد تا حدود زيادي بر خود ارضايي غلبه كنيد، لذا حتما به فكر مراجعه به يك روان پزشك باشيد. در ادامه توصيه هايي را در مورد ترك خود ارضايي به شما خواهيم داد.
از نظر شرعي، خود ارضايي و استمناء حرام است و علاوه بر اينكه حرام است و عقوبت اخروي دارد، در اين دنيا نيز مخصوصا وقتي كه به صورت عادت درمي آيد آسيبهاي زيادي به انسان وارد مي كند، كه البته به نظر مي رسد كه آسيب هاي رواني آن جدي تر و مشكل سازتر است. پيگيري جدي شما براي ترك اين عادت، بيشتر از دانستن آسيب هاي آن به درد شما مي خورد. استمنا مخصوصا وقتي كه ميزان آن بالاتر باشد ضربه هاي زيادي به شخص وارد مي كند، كه همان طور كه گفته شد ضربه هاي رواني شديدي هم به دنبال دارد،كاهش اعتماد به نفس، احساس گناه شديد، اضطراب شديد و غيره، كه به همه اينها بايد عوارض بدني و جسمي احتمالي را هم اضافه كرد.
در مورد آثار استمناء بايد اين نكته را بدانيد كه با ترك استمناء، زمان زيادي نمي گذرد كه خيلي از عوارض سوء اين عادت از بين خواهد رفت و جاي آن را سلامتي و شادابي و احساس خوب پاك بودن خواهد گرفت، لذا شما نگران مدت زمان برگشت سلامتي اتان نباشيد و بيشتر به فكر ترك اين عادت باشيد.
استمناء مشكلي است كه خيلي از جوانها با آن روبرو هستند، يعني تحريك جنسي زياد به واسطه محركهاي جنسي اي كه در جامعه وجود دارند و در عين حال عدم امكان ارضاي صحيح آن. راه حل اساسي آن ازدواج به موقع است. اگر ازدواج به موقع صورت بگيرد ميزان فشارهاي جنسي كم خواهد شد و جوانان مي توانند از راه صحيح خود را ارضاء كنند. اما اگر امكان ازدواج براي شما وجود ندارد بايد كاري كنيد كه ميزان تحريكات جنسي شما كم شود به عبارت ديگر بايد مراقب خودتان باشيد وگرنه مثل گذشته با اين مشكل روبرو خواهيد بود. ميزان ابتلاء شما به استمناء با ميزان تحريك پذيري شما رابطه مستقيم دارد. يكي از بهترين روش هاي كنترل خودارضايي و همچنين كاهش ميل جنسي، پرهيز از محرك هاي ديداري و ادراكي و دور شدن از موقعيتهاي مرتبط با احساس جنسي است، مثلا از ديدن مناظر و عكس ها و فيلم هاي جنسي خود داري كنيد، منظورم پرهيز از چشم چراني در همه ابعاد آن است، بدون آن هيچ يك از اقدامات درماني از تضمين كافي برخوردار نيست، چون وقتي كه تحريك جنسي صورت بگيرد، جلوگيري از آن، كار مشكلي است.
خود را دست كم نگيريد و عزت نفس داشته باشيد و خود را بزرگتر از آن بدانيد كه در مقابل اين عمل زشت ذليل شويد، لذا با قاطعيت به دنبال درمان باشيد.
مطلب مهمي كه بايد به آن توجه شود اين است كه براي ترك اين عادت هيچ وقت دير نيست. اين عمل با تمام آثار بدي كه دارد قابل درمان است و به گواه متخصصان، بيشتر آثار شومي كه بواسطه آن بوجود آمده است در مدت نسبتا كوتاهي پس از قطع آن بر طرف مي شود، زيرا كه نشاط و نيروي جواني مي تواند بيشتر ضايعات گذشته را جبران كند، پس جاي نگراني نيست. با ترك اين عمل، آثار منفي روانشناختي آن از بين خواهد رفت و جاي خود را به عزت نفس و اعتماد نفس و احساس خوب پاك شدن مي دهد.
مسئله ديگري كه بايد به آن دقت شود اين است كه هيچ وقت ياس و نااميدي را به خود نبايد راه داد. بنابر اين نخستين و لازم ترين موضوعي كه بايد به آن توجه داشت امكان ترك سريع اين عادت و نجات از عواقب آن است. بايد از گذشته خود پشيمان شده و توبه كنيد. بعد از توبه سعي در پاك كردن تمام خاطرات گذشته داشته باشيد، مثل اينكه اصلا تجاربي در اين زمينه نداشته ايد. از طرف ديگر با پرهيز از سرزنش كردن خود و احساس گناه و مبارزه با افكار نگران كننده، سعي كنيد وضع روحي خوبي را براي خودتان ايجاد كنيد.
همه متخصصان معتقدند براي ترك هر نوع عادت، قبل از هر چيز اراده و تصميم لازم است و اين موضوع را اصلا نبايد دست كم گرفت. البته ممكن است كه خيلي از جوانان اين گونه برداشت كنند كه ما قادر به تصميم نيستيم و اراده از ما سلب شده است و بارها شكست خورده ايم، ولي مسئله اينجاست كه شما همين مقدار اراده داريد كه درجائي كه شرايط آن نيست اين كار را انجام ندهيد و همين مقدار اراده كفايت مي كند. و اگر بارها تصميم گرفتيد و شكست خورديد بايد توجه داشته باشيد كه شكست مقدمه پيروزي است . به ما دستور داده شده است كه مدام تصميم قاطع بگيريم ولو اينكه نقض شود و تصميم خود را بشكنيم، دو مرتبه، سه مرتبه و ..... بايد سعي خود را بكنيم، بالاخره موفق مي شويم.
اگر موفق به ترك اين عمل (هر چند براي چند روز) شديد بايد مواظب باشيد كه دوباره به آن برنگرديد، اما اگر از دستتان در رفت و دوباره مرتكب شديد اين مطلب را از نظر دور نداريد كه بازگشت و ارتكاب ناخواسته عمل جزيي از فرايند ترك محسوب مي شود. پس با كوچكترين بازگشت همه چيز را از دست رفته ندانيد، بلكه با توبه دوباره از عمل، با تصميم قاطع خود را وارد مرحله ترك ديگري كنيد. در صورت ارتكاب دوباره به جاي ياس و نااميدي كه مطلوب شيطان است اين نكته را به خود گوشزد نماييد كه فرصت جبران آن وجود دارد و بار ديگر مصمم تر و جدي تر از گذشته به فرآيند ترك خود برگشت نماييد.
مسألة خود ارضايي هميشه به عنوان يك اختلال مرتبط با اضطراب، شناسايي و مطرح شده است. اين يكي از مسايلي است كه بايد در صدد كنترل آن باشيد. فرد با افزايش يافتن اضطراب به طور مكرر به اين عادت نابهنجار روي ميآورد. وجود اضطراب به عنوان يك عامل تقويت كننده و نگه دارنده عادت ناپسند خود ارضايي مطرح است. استفاده از روش هايي مانند تن آرميدگي (ريلكسيشن) و متوقف ساختن افكار اضطرابي مي تواند به شما كمك كند تا از ميزان خود ارضايي كاسته شود و به تدريج قطع گردد. اما ضرورت متوقف ساختن اضطراب به هر نحو ممكن ما را ملزم مي سازد كه اگر بيش از اندازه بود و نشانههاي بدني مانند: لرزش دست و پا، يخ كردگي، داغ شدن ناگهاني بدن و احساس گر گرفتگي، افزايش ضربان قلب و احساس كوبيدن قلب و جز آن را نشان داد، بايد به روانپزشك مراجعه نمود و با دريافت دارو اين نشانه ها را متوقف سازيد.
اما براي برطرف نمودن اضطراب در صورتي كه داراي اين شاخصه ها نباشد يا بسيار خفيف باشد، مي توانيد از روش مكمل درماني مانند «تنآرميدگي» ( ريلكسيشن) و «تنظيم صحيح تنفس» استفاده نماييد. مي توانيد براي اجراي تن آرميدگي، بدنتان را به شانزده گروه عضلاني( نوك انگشت تا مچ دست؛ مچ تا انتهاي آرنج؛ بازو تا كتف؛ در هر دست؛ نوك انگشتان پا تا مچ پا، عضلات ساق پا، ران تا كشاله ران؛ عضلات پيشاني، به علاوه عضلات كاسه سر؛ عضلات صورت و فك؛ عضلات گردن و سينه؛ مجموعه عضلات شكم) تقسيم نموده و هر يك از آن ها را به طور جداگانه براي مدت 7 ثانيه با شمارش معكوس به طور نسبي منقبض نموده، سپس ظرف مدت 3 شماره آن را رها سازيد . بعد بر احساس خوشايند در نتيجه مقايسه بين حالت گرفتگي و انقباض و حالت رها شدگي متمركز شويد و به يك احساس خوشايند برسيد.
در اسرع وقت براي كاهش اضطراب و افكار وسواسگونه به يك روانپزشك مراجعه نماييد. دارو درماني در زمينة اختلالات اضطرابي بسيار مؤثر و ضروري است
احساس گناه افراطي (نه طبيعي) موجب فزوني سطح اضطراب در شما مي گردد و افزايش اضطراب ناخواسته تمايل شما به انجام اين عمل را تشديد مي نمايد. پس به جاي احساس گناه افراطي كه ثمره اي جز تشديد روحيات افسرده وار و تضعيف عزت نفس و اعتماد به نفس در شما ندارد به القاي روح اميد در خود بپردازيد. احساس گناه افراطي كه در آن، فرد خود را مأيوس از رحمت خدا مي داند به هيچ وجه مطلوب خدا و دين نيست، بلكه احساس گناه فزاينده در راستاي وسوسه هاي شيطاني است. احساس گناه يكي از بزرگترين منابع اضطرابزا است. به خوبي مي توان دريافت كه همين احساس گناه بيش از حد زمينهاي براي خود ارضايي بيشتر فراهم مي آورد، پس با بالا بردن سطح عزت نفس و اعتماد به نفس و اميد به لطف و بخشش بيكران الهي به تعديل احساس گناه بپردازيد. احساس گناه تا حدي خوب و مفيد است كه فرد را به سمت جبران خطاها از طريق انجام اعمال نيك و خداپسندانه رهنمون سازد، نه آن كه ناخواسته موجب اضطراب بيشتر شده و به گناه بيشتر سوق دهد.
از تلقين منفي به خود و توجيهات بي مبنا و هم چنين بزرگنمايي شكست هاي گذشته به شدت پرهيز نماييد. تلقين مثبت و خوشبيني سهم بسزايي در ترك تدريجي اين عمل دارد. به جاي تلقين هاي منفي به تلقين مثبت بپردازيد و مطمئن باشيد كه اگر تلاش كنيد مي توانيد اين عمل را ترك كنيد، همانطور كه افراد زيادي توانسته اند اين عمل را ترك كنند.
يكي از راههاي ترك خود ارضايي، استفاده از روش هاي تغيير فكر و توقف افكار مبتني بر تصاوير جنسي است كه مي تواند احساسي خوشايند در فرد ايجاد نمايد. هر چند با انجام روشهاي تن آرميدگي مي توان تا حدّ زيادي از ادامه اين روند كاست، اما در درمان، به آن نيز بسنده نمي شود. به فرد مبتلا ياد ميدهند كه چگونه با شمارش 1، 2، 3، به خودش با صداي بلند فرمان بس! داده و فكر خود را كه شامل تصاوير جنسي است متوقف سازد. اين روش ظاهراً ساده كاملاً اثر بخش بودن خود را اثبات نموده است و يكي از روش هاي جالب و كوتاه توقف فكر محسوب ميگردد. فرد پس از مدتي در نهايت قادر مي شود تا با يك صداي نجواي دروني به افكار نامتناسب خود پايان دهد.
پرهيز از تنهائي: اين گونه افراد بايد بدون هيچ قيد و شرطي از تنهائي بپرهيزند و بشدت از آن دوري كنند و هرگز تنها نباشند، شب در اتاق تنها نخوابند، تنها براي مطالعه و يا كار ديگري به نقاط خلوت نروند و به محض اين كه در محيطي احساس تنهائي كردند از اين محيط بيرون روند. و اگر نخستين تحريكي متوجه آنان شد بلافاصله خود را سرگرم كار ديگري كنند.
پرهيز كامل از معاشرت با افراد فاسد: از معاشرت با افراد منحرف و مبتلا به اين عادت در همه اوقات مخصوصا دوران مبارزه با استمناء بايد به طور مطلق دوري جست. نقش معاشران بد و فاسد در ابتلاي به اين انحراف و ادامه آن بسيار مهم است.
ورزش: ورزش مقدار زيادي از انرژي هاي زايد فكري و بدني را آزاد مي كند به همين دليل براي جلوگيري از تحريكات جنسي برنامه ورزشي بسيار مهم است. افراد معتاد به اين عمل معمولا آدمهاي كم تحركي هستند كه همين عوامل تحريك جنسي را در آنها تشديد مي كنند كه راه مبارزه با آن ورزش است.
از صحبت كردن در مورد مسايل شهوت انگيز دوري كنيد.
از پوشيدن لباس هاي تنگ و چسبان اجتناب كنيد.
از خيال پردازي دوري كنيد و سعي كنيد هميشه مشغول به كارهاي مفيد باشيد. (مطالعه كتابهاي غير محرك، ورزش سنگين و ...) و به ياد داشته باشيد بيكاري مسأله اي است كه اگر از آن دوري نكنيد، ممكن است شما را به هر چيزي وادارد. از به ياد آوردن لحظاتي كه استمنا مي كنيد و همچنين تصاوير شهوت انگيزي كه ديده ايد، خودداري كنيد.
در زمينه افكار، احساسات و رفتارهاي ايجاد كننده ميل به خود ارضايي، به ارزيابي بپردازيد و ببينيد كه در چه شرايطي افزايش مييابد. در طي مدت يك ماه مراحل آغاز تا پايان يك وهله خود ارضايي را در برگهاي يادداشت نماييد. اين كار را براي وهله هاي ديگري كه اتفاق ميافتد، تكرار كنيد. زمان و مكان و شرايط جسمي و روحي در قبل و بعد از خود ارضايي را ثبت نماييد، به تعبيري روشنتر در طي يك ماه ببينيد يك وهله خود ارضايي با چه فكري آغاز ميگردد، سپس اين فكر مزاحم چه احساس در شما برمي انگيزد و اين احساس چگونه به رفتار خود ارضايي در شما ميانجامد، همچنين معمولاً در چه زمان هايي و در چه مكان هايي و در چه شرايط جسمي ـ روحي ميل به خود ارضايي در شما تشديد مي گردد.
پس از پايش و رصد رواني يك ماهه به تجزيه و تحليل و جمع بندي نتايج بپردازيد. از نتايج اين تحقيق مي توانيد راهكارهاي كارآمد ترك خود ارضايي را استخراج نماييد، مثلاً وقتي كه اعصابتان خرد است، وقتي كه دوستان متأهل خود را مي بينيد، وقتي كه با مادرتان جر و بحث مي كنيد، وقتي كه اضطراب امتحان داريد، يا وقتي كه مثلا به شخص خاصي ميانديشيد. عيناً همين قضيه در زمينه مكانهاي تحريكزا تكرار مي گردد. وقتي در اتاق خواب هستم، وقتي تنها در خانه هستم، وقتي دستشويي مي روم و...
از سوي ديگر نگاهي موشكافانه به پرونده گذشته خود ارضايي خويش بيفكنيد، ببينيد در چه شرايطي توانسته بوديد كه براي يك مدّت آن را كنار بگذاريد. چنانچه به تنهايي نميتوانيد آن را بررسي نماييد از يك مشاور كمك بگيريد. در اين مرحله نيز تحقيق نيز به تجزيه و تحليل و جمعبندي نتايج بپردازيد.
به طور ويژه بر روي زمان ها و مكانهاي تحريك شدنتان تمركز كنيد و پس از شناسايي آنها، در آن زمانها و مكانها مراقب خودتان باشيد و سعي كنيد كه خودتان را از آن حالت خارج كنيد.
تلاش كنيد تا با مراجعه به يك مشاور از تكنيكهاي انزجار درماني و شرطي زدايي استفاده كنيد. لذت كاذب خود ارضايي را با يك امر منزجر كننده ذهني مانند تصور صحنه تهوع آور يا خوردن داروي تلخ پيوند بزنيد و با آن تداعي نماييد يا آن كه فرايند شرطي شده (اضطراب - خودارضايي) را به (اضطراب - ورزش يا تفريح سالم، تنفس عميق،) تبديل نماييد.
انجام واجبات ديني و حضور در جمع هاي مذهبي، تاثير زيادي در بهبود روحيه شما دارد و اراده و ايمان شما را قوي مي كند و به شما نيرو مي دهد. اگر بتوانيد نمازهايتان را در مسجد بخوانيد و در جمع هاي مذهبي حضور داشته باشيد تأثير بسيار زيادي را در خود احساس خواهيد كرد، اما اينها به تنهايي كافي نيستند و بايد توصيه هاي ديگر را هم عمل كنيد.
اميدوارم كه شما با به كار بردن اين توصيه ها موفق به ترك اين عمل شويد.
موفق باشید.

صفحه‌ها