۱۳۹۱/۰۹/۰۱ ۲۰:۳۶ شناسه مطلب: 80745
تحریفات واقعه عاشورا چه مواردی بوده و نحوه برخورد ائمه (علیهم السلام) در برخورد با این تحریفات چگونه بوده است؟
پاسخ:
در اين باره به كتاب حماسه حسيني، شهيد مطهري مراجعه نماييد.
موفق باشید.
تحریفات واقعه عاشورا چه مواردی بوده و نحوه برخورد ائمه (علیهم السلام) در برخورد با این تحریفات چگونه بوده است؟
پاسخ:
در اين باره به كتاب حماسه حسيني، شهيد مطهري مراجعه نماييد.
موفق باشید.
با سلام لطفا به این شبهات که در اینترنت منتشر شده به طور دقیق و کامل پاسخ دهید تا بتوانیم جواب های این شبهات را به طور کامل در صفحات مربوطه منتشر کنیم کربلا صحرا نبود، جلگه بود، هوا اونقدر هم گرم نبوده، حسین هم تشنه لب نبوده!
دهم عاشورای سال 61 هجری قمری برابر با 21 مهرماه سال 59 هجری شمسی است / بله عاشورا در فصل پاییز بوده! پس این جنگ در گرمای تابستون نبوده بلکه در اواخر مهرماه و در فصل پاییز بوده / به نرم افزار های آنلاین تبدیل تاریخ مراجعه کنید حتی اگر گرما هم بوده باشد برای هر دو سپاه این مسئله بوده!
کربلا صحرا نیست بلکه یک جلگه ی حاصلخیز در کنار رود پر آب فرات است. در این جلگه ی حاصلخیز بیش از شصت درصد مایحتاج کشاورزی مردم عراق تولید می شود. حالا صادرات عظیم خرمای عراق هم که مربوط به این منطقه است بماند.
امام سوم شیعیان و لشگرش تشنه نبوده اند. اولا در صورت نبود آب هم می توانسته اند ازشیر شترهایشان استفاده کنند. که خوردن این شیر در میان مردم عرب بسیارپر طرفدار است. دراحادیث و روایات و کتب تاریخی اسلامی متفقا همگی به نوره کشیدن امام حسین پیش از آغاز جنگ می پردازند. نوره همان واجبی است و برای استفاده از این ماده نیاز به آب برای دوش گرفتن است ! پس چطور آب در دسترس نبوده؟
می گویند لشگر یزید آب را بر سپاه حسین بسته است! چگونه ممکن است کسی بتواند روزدخانه ی پر آب فرات را ببندد؟ رودخانه ای که عرض آن در بعضی مناطق به چند صد متر می رسد!
اشکالی که وارد است اینست که اگر امام حسین برای جنگ می رفته چرا خانواده و بچه های کوچکش را همراه آورده بوده؟ اگر امامان شیعه ادعا داشتند که از غیب مطلع اند و می دانسته اند که قرار است کشته شوند آیا قدرت تصمیم گیری باری مقابله با بحران را نداشته اند؟ آیا کشته شدن حسین بهتر از پیروزی او و برقراری یک حکومت اسلامی مورد میلش بوده؟ در کتاب تاریخ طبری یکی از دلایل جنگ، دعوای عشقی میان حسین و یزید بر سر دختری زیبا رو به نام ارینب دختر اسحاق آورده شده است که اگر دوست داشتید در این زمینه تحقیق کنید.
نظرتان درباره ی این سخن امام حسین (علیه السلام) چیست؟ ما از تبار قریش هستیم و هواخواهان ما عرب و دشمنان ما ایرانی ها هستند. روشن است که هر عربی از هر ایرانی بهتر و هر ایرانی از دشمنان ما هم بدتر است. ایرانی ها را باید دستگیر کرد و به مدینه آورد و زنانشان را به فروش رساند و مردانشان را به بردگی و غلامی اعراب گماشت. امام سوم شیعیان / کتاب «سفینه البحار و مدینه الحکام و الآثار» صفحه 164 نوشته شیخ عباس قمی شیخ عباس قمی از برجسته ترین روحانیون شیعه و نویسنده کتاب مفاتیح الجنان است.
پاسخ:
چون پرسش ها زياد بود، ضمن دومقاله، به برخي پاسخ داده مي شود. در اين دو گفتار به مطالب ديگري كه ارتباط با اهل بيت و ايرانيان دارد نيز وجود دارد.
1 -ما به دين داري شما ارج مي نهيم، انتظار مي رود اين روحيه حفظ نماييد، اما از آنچه كه دربرخي سايت ها آمده است، ناراحت نباشيد، زيرا اين سايت ها به منظور زيرسوال بردن قيام امام حسين (ع)، اين گونه مطالب را نوشته، و دليل علمي و عقلي برآن ندارند، درست برعكس، درمنابع متعدد ومعتبر ابعادقيام امام حسين (ع) مطرح و دهها كتاب درباره آن سامان يافته اند، و اين در حالي است كه آنچه در سايت هاي دشمن آمده در منابع معتبر و كهن نيامده است، اين نشان از عدم واقعيت اين دسته مطالب دارد، مثلا دراين سايت ها ادعاشده است كه كربلا صحرا نبود بلكه جلگه بود، لذا در كربلا آب وجود داشت. در جواب اين شبهه بايد گفت صرف ادعا نمودن كه كربلا بيابان نبوده است، كافي نيست. بايد اين مطلب مستند به منبع و مدرك باشد، و حال اين كه دادههاي تاريخي و همين طور طبق نظر برخي جغرافي دانان سرزمين كربلا بيابان بوده است. كربلا به رغم اينكه در كنار رود فرات بود، با اين رود فاصله داشت، از اين رو بيابان بود. بعضي جغرافي دانان نيز همين عقيده را دارند. ياقوت حموي در ذيل واژه كربلا مينويسد: اما مبدأ اشتقاق اين كلمه (كربلا) يا كربله به معناي سستي پاهاست، بدين جهت كه سرزمين كربلاست و شنزار است يا از «كربلت الحنطه» يعني گندم از كاه و كثافات پاك كردم، مي باشد؛ بدين مناسبت كه آن زمين از ريگهاي درشت و درخت پاك بوده است. (1)
در فرهنگ معين ميخوانيم: كربلا يكي از شهرهايي است كه در كنار رودخانه فرات قرار داشت و در سال 61 هجري بيابان بود. (2)لغت شناسان تصريح ميكنند كه كربلا در سال 61 بيابان بوده است. اين كه گفته ميشود كربلا سرزمين بدون علف و بياباني بوده، معنايش اين است كه در سال 61 در آن جا كسي زندگي نميكرد و اين سرزمين خالي از سكنه بود، نه اين كه در آن سرزمين آب وجود نداشته است. معناي عدم وجود آب در كربلا آن است كه آب را به روي اهل بيت و ياران امام بستند و تهيه آب براي امام مشكل بود. از روز هفتم ماه محرم تا بعد از ظهر عاشورا، امام حسين(ع) و يارانش با مشكل آب مواجه شدند! منابع و مآخذ تاريخي و روايي به روشني اثبات مي كند كه نيروهاي عمر بن سعد مأموريت يافتند كه حسين بن علي و يارانش را در مضيقه قرار بدهند و مانع آوردن آب به خيمه ها بشوند و نيروهايي را در اطراف فرات مستقر كردند تا اصحاب امام حسين(ع) نتوانند از فرات آب بياورند. در غير روز عاشورا امام و يارانش به سختي آب تهيه مي كردند. ولي روز عاشورا مشكل آب بسيار جدي شد و حتي امام حسين(ع) وقتي كه خود را به آب رسانيد و خواست آب بخورد، در همان لحظه حصين بن نمير به سوي آن حضرت تير پرتاب كرد و در نتيجه نتوانست آب بخورد و امام حسين و يارانش روز عاشورا همه با لب تشنه به شهادت رسيدند. (3) البته در اين هم ترديدي نيست كه امام و ياران و خاندانش در آن روزها آب تهيه مي كردند. چنين نبود كه در آن سه روز كسي آب نخورده باشد. اگر در آن سه روز و در آن هوايي گرم كسي سه روز اصلا آب نخورده بود، نمي توانست زنده بماند. روز عاشورا امام حسين و ابوالفضل با هم براي آوردن آب سوي فرات رفتند. ولي نيروهاي عمر بن سعد مانع شدند و آنان نتوانستد آب بياورند. (4) در برخي گزارش ها آمده است: امام حسين (ع) در روز عاشورا در محدوده اردوگاه خود اقدام به حفر چاه نمود؛ اما وقتي گزارش آن به ابن زياد رسيد، او دستور شدت عمل بيش تر و ممانعت از آن را به عمر سعد ابلاغ نمود و مانع حفر چاه شدند.(5) همچنين در اين سايت ها آمده است. كه حادثه كربلا در مهر ماه اتفاق افتاده است و در اين ماه هوا گرم نيست. در كدام منبع معتبر تاريخي اين مطلب آمده است؟ آنچه در متون تاريخي معتبر آمده، اين است كه حادثه كربلا در ماه محرم اتفاق افتاد و هوا گرم بود. اگر چه طبق محاسبه، مقارن با مهر ماه باشد؛ وضعيت اقليمي و جغرافيايي كربلا به گونه اي است كه در مهر ماه نيز هوا گرم است. در ضمن يادآور مي شويم كه –به دليل سوالات متعدد در اين مر كز- ازپاسگخويي به همه سوالاتي كه مطرح نموديد، معذوريم. شما مي توانيدجواب شبهه هاي مورد نظر را، از منابع وسايت هاي ديگر به دست آوريد. همچنين درباره ابعاد قيام امام حسين (ع) به منابع زيرمراجعه فرماييد:
- حماسه حسيني، مطهري
-تاملي در نهضت عاشورا، رسول جعفريان
- قيام جاودانه،محمدرضا حكيمى
- فرهنگ عاشورا، جواد محدثى
- زندگاني امام حسين(ع)، هاشم محلاتي
- قيام حسين بن علي(ع)، جعفر شهيدي
- انقلاب عاشورا، عطاءالله مهاجراني
- تاريخ واقعه كربلا ... ، عبد الرحمن انصاري و....
- سيري درسيره ائمه اطهار (ع)، مطهري
پي نوشت ها:
1. معجم البلدان، شهاب الدين ابو عبد الله ياقوت بن عبد الله الحموى، ج4، ص445، بيروت، دار صادر، ط الثانية، 1995.
2. فرهنگ معين، واژه كربلا.
3. بحار الأنوار، علامة المجلسي، ج 46، ص 50، 1403 - 1983 م، دار إحياء التراث العربي - بيروت.
4. همان.
5. كتاب الفتوح، أبو محمد أحمد بن اعثم الكوفى، ج5،ص91، تحقيق على شيرى، بيروت، دارالأضواء، ط الأولى، 1411/1991؛الفتوح، ابن اعثم كوفى، ص893، ترجمه محمد بن احمد مستوفى هروى، تحقيق غلامرضا طباطبائى مجد، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى، 1372ش.
2- منشا اين برداشت جمله اي باشد كه از ابي عبد الله(ع) نقل شده كه عجم را دشمن داشته است.
حضرت درضمن نامه اي كه به حاكم ري مي نويسد، به اين مطلب اشاره مي كند، اين مطلب با آب و تاب فراوان در سايت هاي مخالف شيعه و اسلام نقل مي شود، در حالي كه از چندين جهت اين روايت مخدوش است.
اولين منبعي كه اين روايت را آورده، كتاب معاني الاخبار شيخ صدوق است:
عن الحسن بن يوسف عن عثمان بن جبلة عن ضريس بن عبد الملك قال سمعت ابا عبد الله(ع) يقول: نحن قريش ، وشيعتنا العرب، و عدونا العجم. (1)
علامه مجلسي در ذيل روايت آورده: بيان: وشيعتنا العرب اي العرب الممدوح من كان من شيعتنا و ان كان عجما و العجم المذموم من كان عدونا، و ان كان عربا. يعني عرب خوب شيعيان مايند، گر چه عجم باشند. عجم بد دشمنان مايند، گر چه عرب باشند. (2)
منظور از ابي عبدالله در اين روايت، امام صادق است، نه امام حسين!
كه برخي دچار يك اشتباه بزرگ شده اند. زيرا يكي از كنيه هاي امام صادق ابي عبدالله است. در كتب روايي هرگاه ابي عبدالله آمده ،منظور امام صادق است.
سند روايت ضعيف است:
در سند روايت عثمان بن جبلة به چشم مي خورد كه از نظر متخصصان علم رجال مجهول است.
همچنين سلمة بن الخطاب كه نجاشي متخصص فن رجال مي گويد: او در حديث ضعيف است.
پس مي بينيد كه اين حديث ضعيف است و قابل استناد نمي باشد.
نتيجه آنكه اگر هم حديث را بپذيريم، با همان مفهومي كه از علامه مجلسي نقل كرديم، پذيرفته شده است، يعني: عرب خوب اگر هست، از شيعيان ما است، گر چه عجم باشد و عجم بد اگر هست، از دشمنان ما است، گر چه عرب باشد.
افزون بر اين ها روايت را به امام حسين نسبت داده اند كه به حاكم ري نوشت ... در حالي كه امام حسين در سال 4 هجري متولد شد و ري در سال 19 يا 22 هجري فتح شد. يعني امام حسين در آن زمان 15 يا 18 ساله بوده! آيا امام حسين كه در آن زمان جواني حد اكثر 22 ساله بوده، در حالي كه پدرش خانه نشين و مورد قهر حكومت بود، چكاره بود و چطور به فرماندار ري نامه نوشت؟
نتيجه آنكه روايت سندا ضعيف و دلالتا نيز در مقام عجم ستيزي نيست.
حضور امام حسين در جنگ با ايران :
از منابع معتبر استفاده ميشود كه امام حسن و امام حسين(ع) در فتح ايران شركت نكردهاند. بنابر نقل ابن اثير، ابن خلدون، سيد هاشم معروف الحسني و همچنين باقر شريف قرشي، حسن و حسين(ع) بعد از پيامبر در هيچ فتحي شركت نداشتند...(3) اگر برخي مورخان، مانند طبري اين مطلب را آورده است صحت ندارد، زيرا طبري مطالب تاريخي را از راويان مختلف نقل ميكند. كه برخي دروغگو و غير موثق بودهاند، از جمله سيف بن عمر كه خيلي از مطالب مربوط به جنگهاي ايران و عربها و مطالبي را كه از علي و فرزندان وي در اين باره نقل شده، از طريق وي است. جواد علي (از مورخان) معتبر ميگويد: طبري در استفاده از مآخذ، اصول اهل حديث را در نظر نگرفته و از چهرههاي ضعيف هم روايت كرده است او روايات سيف بن عمر را كه متهم به زندقه است و خود طبري هم نظر مساعدي نسبت به وي ندارد، نقل ميكند.(4)
نقش بني اميه در تخريب چهره اهل بيت(ع):
دشمني بني اميه با خاندان پيامبر بر كسي پوشيده نيست. پس از رحلت رسول خدا در همه حوادث تلخي كه بر خاندان پيامبر گذشت، رد پاي بني اميه به ويژه معاويه به روشني ديده مي شود. يكي از دسيسه هاي بني اميه جعل احاديث براي مشوه ساختن پيامبر و خاندان ايشان و يا كتمان فضايل آنان است. اين را بسياري از محدثان و مورخان شيعه و سني گوشزد كرده اند.
در زمان بني اميه حكومت به شدت باورهاي نژادپرستانه داشت. عجم را موالي مي خواندند. آن ها را از عرب پست تر مي شمردند.
جايگاه ايرانيان نزد اهل بيت:
رفتار و موضع ائمه شيعه با اين باور نژادپرستانه عرب مقابله مي كرد و جايگاه ويژه اي براي آنان قائل بودند.
مرحوم شيخ عباس قمي، در سفينه البحار اين روايت و چند روايت ديگر را در كنار هم براي بيان فضيلت هاي عجم و خدمات آن ها به اسلام آورده است،
در كتاب مذكور مي خوانيم: زماني كه اسيران دربار فارس به مدينه وارد گرديدند، عمر بن خطاب خواست كه زنان آنان را به فروش رساند و مردان آن ها را برده قرار دهد تا آن ها افراد پير و فرتوت و ضعيف را بر دوش خود قرار دهند و طواف كعبه دهند. امير مومنان علي (ع) فرمود كه پيامبر دستور داده است« گرامي داريد بزرگان قوم را اگر چه مخالف شما باشند »و اين قوم فارس حكيمان كريم هستند و با ما صلح پيشه كردند و رغبت در دين اسلام نمودند. پس آن ها را آزاد مي نماييم در راه خدا، اين حق من و حق بني هاشم است. (5)
نيز منصور خليفه عباسي گروهي را از مردمان عجم را براي قتل امام جعفر صادق خواست. اما آن ها امام (ع) را احترام نمودند و در مقابل او به رسم ادب به خاك افتادند. امام رضا (ع) فرمود: خداوند منت گذارد به پذيرش اين دين بر اولاد عجم اما از برخي از نزديكان پيامبر اين منت سلب شد.
علي (ع) فرمود: مي بينم عجم را كه در خيمه هايي كه در مسجد كوفه برافراشته اند، قرآن را به مردم همان گونه كه نازل گرديده، تعليم مي نمايند. (6)
پي نوشت ها:
1. معاني الاخبار شيخ صدوق، ص 404، سال چاپ 1379 - 1338 ناشر مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة.
2. بحار الأنوار، علامة مجلسي، ج 64، ص 176، سال چاپ 1403 - 1983 م، ناشر دار إحياء التراث العربي-بيروت- لبنان.
موفق باشید.
لطفا منابع و مطالبی که مربوط به موضوع «سیاست و حکومت امام علی (علیه السلام) و معاویه» است را در اختیار ما قرار دهید.
پاسخ:
درابتدابايد گفت: شما عنوان كلي را انتخاب نموديد كه پرداختن به آن، ازحد يك مقاله خارج است، لذا پيشنهاد مي شود موضوع جزيي، از اين موضوع كلي را انتخاب نماييد، مثلا مقايسه سياست امام علي (علیه السلام) و معاويه دراستفاده ازبيت المال و يا سياست امام علي (ع) و معاويه در انتخاب مديران حكومتي؛ در عين حال شما مي توانيد به خصوصيات حكومت امام علي (ع) اشاره نماييد و نتيجه گيري كنيد كه اين ويژگي ها در حكومت معاويه نيست و يا كم رنگ مي باشند، مثلا بگوييد سياست امام علي(ع)، بر صداقت، ارزش مداري، عدالت، شايسته سالاري، دين داري و خداباوري ... استواربود، وحال اينكه كه سياست معاويه، برخدعه، تبعيض، دين ستيزي وعدالت گريزي ...، پي ريزي شده بود. در اين جا به برخي از ويژگي هاي حكومت علي (ع) اشاره مي شود كه تفاوت سياست علي (ع) با سياست معاويه را نشان مي دهد:
1ـ نفى خشونت و خودكامگى
امام در بسيارى از بياناتشان، ازجمله خطبه 214، استبداد و خشونت كارگزاران نظام با مردم را، نهى كرده، مراوده ملاطفت آميز و عادلانه را توصيه مى نمايد. همچنين حضرت. چيرگى فرد نسبت به فرودستان را از نشانه هاى ستمگرى مى داند.(1) .امام در نامه ي به مالك، هر گونه جباريت و خودبزرگ بينى و استكبار حاكم را نهى كرده و مستوجب خوارى مى شمارد.(2)
2ـ حفظ كرامت انسانى
انسان ها بالاتر از حق حيات، داراى حق كرامتند. از ديد امام علي (ع)، حق حيات و كرامت انسان ها مى بايست نزد حكومت ها و توسط آن ها محفوظ بماند و اين يكى از آرمان هاى اساسى دولت اسلامى است. اميرالمؤمنين(ع) در خطبه اى فرمود: « اى مردم! حضرت آدم نه مولود بنده اى داشت و نه كنيزى و همه مردم آزادند، ليكن خداوند تدبير و اداره بعضى از شما را به بعضى ديگر سپرده است».(3) علامه جعفرى در شرح اين جمله مى نويسد: «در اين روايت به اضافه اينكه عدم اصالت بردگى در اسلام ثابت شده است، كرامت عمومى انسانها با استناد به حريت و آزادى و آزادگى آنها ثابت گشته است(4)
3ـ وصول به تعامل صحيح بين حكومت و مردم
امام رابطه مردم با حكومت را رابطه پدر و فرزندى مى داند و در فرمان مالك اشتر اين نوع رابطه آرمانى مبتنى بر لطف و محبت را توصيه مى فرمايد:
« از آنان آن گونه تفقد كن كه پدر و مادر از فرزندشان تفقد و دلجويى مى كنند».(5) به اعتقاد امام، بين مردم، خداوند متعال حقوقى معين كرد، كه بزرگ ترين آن، حقوق بين والى و رعيت است. اين حقوق بايد رعايت بشود تا رشته الفت آن ها و عزت دينى شان باقى بماند(6) امام در عهدنامه مالك اذعان مى دارد: «محبوب ترين امور در نزد زمامدار اسلامى، بايد مؤثرترين آن ها در حق و فراگيرترين آن ها در عدل و جامع ترين آن ها براى رضايت عامه جامعه باشد».(7) بدين ترتيب امام بر رضايت توده و اكثر ملت تأكيد زيادى دارد.(8) امام بر صحت وجدان جمعى و قضاوت افكار عمومى پافشارى نموده، زيرا كه مردم ناظر بر اعمال مديران است.(9) از سوي ديگر امام، جماعت را رحمت مى داند و دست خدا را با جماعت مى بيند "(10).
4- شايسته سالاري
لازم است مناصب بر اساس لياقت و شايستگى تقسيم شود. مسؤولان و كارگزاران حكومت، با كفايت ترين و خدمتگزارترين افراد باشند. امام على(ع) خطاب به مالك اشتر مى فرمايد: « در گزينش كاركنان و فرمانروايانت، شفاعت و وساطت كسى را مپذير، مگر شفاعت شايستگى و امانتدارى آن ها» (11) همچنين امام به مالك، توصيه مى نمايد كارمندان، پس از آزمايش و امتحان و نه ميل و استبداد، به كار گمارده شوند.( 12) از نظر امام سزاوارترين كس به خلافت، تواناترين و داناترين آن ها به فرمان خدا است.(13)
درحكومت معاويه اين ويژگي ها وجود نداشت، زيرا او به منظور به دست آوردن حكومت، از همه ابزار استفاده مي نمود و در انتخاب مديران معيارهاي الهي را مدنظر نداشت ...، خلاصه اينكه سياست معاويه در سه چيز خلاصه مي شد، كه عبارتند از:
1. تطميع سران و نخبگان قوم؛ يعني با دادن پول، جوايز، تسهيلات و اعطاي پست و مقام، سران و نخبگان را مي خريدند و مقاصد خود را به وسيله ي آنها اعمال مي كردند.
2. تهديد عموم مردم؛ يعني به وسيله شقاوت ها، قساوت ها، ترورها و سخت گيري هاي غيرانساني، از توده ي مردم زهر چشم مي گرفتند.
3. تبليغات، او با تبليغات فريبنده و دروغ و فريب، افراد نا آگاه را در مسير اهداف شيطاني خود قرار مي داد.
شما درباره سياست معاويه به گوگل و ياهو مراجعه نماييد، يعني با سرج واژه "سياست معاويه"، مي توانيد به مطالب مورد نظرتان دست يابيد. درباره سياست علي(ع) نيز مي توانيد به منابع زير مراجعه نماييد و همين طور با سرچ "سياست هاي علي(ع)" درگوگل و ياهو، مي توانيد به مطالب مورد نياز خود دست يابيد.
-جعفر سبحاني، فروغ ولايت
- محمدي ري شهري ،سياست نامه امام علي (ع )
- آيت اللّه فاضل لنكرانى ،آيين كشوردارى از ديدگاه امام على(ع)
- حسن على اكبر، استراتژى نظام امام على(ع)
-مجله حكومت اسلامي ، شماره 18(ويژه نامه امام علي-علي - )
- امام علي صداي عدالت انساني، جورج جرداق، ترجمه سيد هادي خسروشاهي.
پي نوشت ها:
1. فيض الاسلام، نهج البلاغه ، تهران ، چاب آفتاب ،حكمت 342
2 . همان، نامه 53،
3. ملامحسن فيض، الوافى، ج14، ص20.، بي تا ، بي نام
4. روزنامه اطلاعات، 29/3/79، ش21936.
5. نهج البلاغه، نامه 53
6. همان، خ207
7 . همان، نامه 53
8 . همان
9. همان،
10. همان، خ127.
11 محمدمهدى شمس الدين، نظام الحكم و الادارة فى الاسلام، بيروت، 1374ق. ص301
12 . نهج البلاغه، نامه 53.
13 همان، خطبه 173.
موفق باشید.
با سلام و خسته نباشید آیا روایت زیر در کتب شیعه صحت دارد؟ مرحوم تنکابنی در کتاب اکلیل المصائب می نویسد:از سکینه خاتون (ع) روایت شده است: روز نهم ماه محرم بود. آب در بین خیمه ها تمام شده بود وعطش وتشنگی بیداد می کرد. هوا بسیار گرم وسوزان بود. کودکان از عطش وتشنگی غش می کردند. من به خدمت عمه ام زینب (س) رفتم و از او طلب آب کردم برادر شیر خوارم علی اصغر(ع) به روی دامن عمه بزرگوارم بود وازعطش فریاد می زد و مانند ماهی که از آب بیرون افتاده باشد دست و پا می زد عمه ام زینب(س) به تمام خیمه ها سر زد تا شاید جرعه ای آب پیدا نماید و کمی از عطش ما را رفع نماید اما تمام مشک ها خشک شده بود و آبی در بساط نبود. ما همگی به همراه حضرت زینب(س) در داخل خیمه شیون می کردیم. در این هنگام یکی از اصحاب پدرم به نام بُریر که اورا سید قرائ می گفتن از کنار خیمه ما عبور کرد و از حال ما باخبر شد. بُریر کمی خاک را از زمین برداشت و بر سر خویش ریخت و با گریه به اصحاب خود خطاب کرد: فرزندان فاطمه (س) از تشنگی در حال جان دادن هستند و ما هر طور که می شود باید آب برای این کودکان مهیا کنیم. اصحاب وی همگی گفتند ما حاضریم که جان خود را نثار کنیم. مشکی برداشتند و به سوی فرات حرکت کردند. موکلین فرات را احاطه کرده بودند و با مشقت فراوان و درگیری توانستند مشک آبی برای ما بیاورند. مشک آب را آوردند و تمام کودکان به یک دفعه در کنار مشک جمع شدند کودکان بیش از بیست نفر بودند و شکم های خود و سینه ها را به مشک چسبانیدند که کمی از عطش را رفع نمایند اما به ناگاه بند مشک باز شد و تمام آب از مشک به روی زمین ریخت. کودکان ناله کردند و بُریر بر صورت خود زد و گفت : والهفاه بر جگر دختران فاطمه (س)
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
دوست گرامي
چنين مطلبي در منابع معتبر نيامده، لذا نمي توان آن را پذيرفت.
موفق باشید.
با سلام و قبولی طاعات و عبادات، می خواستم بدونم امام حسین(علیه السلام) هنگام عزیمت به کربلا در چندین منزل توقف داشته اند و نام آن منازل (توقفگاه) چه بود؟
پاسخ:
پس از هلاكت معاويه در رجب سال شصت يزيد طبق قرار قبلي و بر اساس بيعتي كه قبلا از مردم براي وي گرفته شده بود، به خلافت رسيد. يزيد به وليد بن عتبه بن ابي سفيان والي خود در مدينه نوشت تا از حسين بن علي بيعت بگيرد.
امام از بيعت كردن با يزيد امتناع ورزيد. به همراه تمامي اهل بيت خود از مدينه خارج شد. تاريخ حركت امام سوم شعبان سال شصت هجري ذكر شده است. (1)
شيعيان كوفه پس از شنيدن خبر مخالفت امام با يزيد خوشحال شدند تعدادي از سران كوفه نامه به امام نوشتند و حضرت را به كوفه دعوت نمودند. امام ابتدا. مسلم رابراي بررسي اوضاع به كوفه اعزام نمود
او نيز وفاداري كوفيان را به اما حسين (ع) گزارش داد.
پس از آن كه نماينده رسمي امام آمادگي كوفيان را تاييد نمود ،ديگر جاي تامل نبود. شرايط قيام عليه بني اميه آماده بود . امام مكه را به سوي عراق ترك مي كند.
منزلگاه هاي امام در مسير به كربلا:
صَفّاح
در اين منطقه فرزدق شاعر با حضرت ملاقات كرد و در جواب حضرت كه از احوال مردم عراق جويا شده بود، گفت : دل هاي مردم با توست ليكن شمشيرشان با بني اميه است. (2)
زدود
امام حسين در منطقه بعدي كه زدود نام داشت، با زهير بن قين برخورد نمود. علي رغم آن كه وي عثماني بود، با تحريك همسرش در زمره يكي از ياران با وفاي امام درآمد. (3)
ذات عِرق
خبر شهادت مسلم و هاني در اين منزلگاه به گوش امام حسين رسيد. (4)
خُزَيمِيّه
حضرت و همراهان يك روز و يك شب در اين منزلگاه توقف كردند.
امام حسين خطاب به زينب كبري در اين منزلگاه مي فرمايد:
خواهرم ! آنچه اراده مشيّت خدا بدان تعلق گرفته ، همان خواهد شد. (5)
ثَعلَبيّه
حضرت شبانه وارد اين منزلگاه شد.
در همين منزلگاه مردي نصراني به همراه مادرش خدمت امام رسيدند و به دست او مسلمان شدند. (6)
زباله
منزلگاهي بود كه امام خبر شهادت عبد الله بن يقطر را شنيد. او فرستاده سيد الشهدا به سمت كوفيان و حضرت مسلم و هاني شهيد بود.
(7)
شَراف
حضرت در منزلگاه شراف دستور دادند كه آب فراوان برداشته و صبحگاهان حركت كنند. در ميان راه و هنگام ظهر به لشكري برخوردند. امام با سرعت و قبل از دشمن در منزل « ذُو حَسَم » مستقر شد. آن گاه امام فرمان داد تا لشكر دشمن و نيز اسبان آنان را سيراب كنند .
لشكر امام و لشكر دشمن به فرماندهي حُر ، نماز ظهر و عصر را به امامت حضرت خواندند. (8)
بَيَضه
ايراد خطبه اي در برابر سپاه حر.
از سخنان حضرت در اين منزلگاه خطاب به سپاه كوفه :
اي مردم ! رسول خدا فرمود : هركس سلطان ستمگر ، پيمان شكن ، حلال كننده حرام ها و مخالف با سنت رسول خدا را ببيند و در برابر او برنخيزد ، جايگاهش با او در جهنم است . (9)
عذيب
در اين منزلگاه نامه ابن زياد مبني بر سختگيري بر امام به حر مي رسد و حر مانع حركت امام شد.(10)
قصر مقاتل
در اين منزل امام عبيد الله بن حرجعفي ، حجاج بن مسروق و زيد بن معقل را ديد .از آنان نيز دعوت نمود اما آنان عذر آورده و گفتند كه حاضريم اسب هاي مان را بدهيم. امام فرمود :نيازي به اسب هاي تان ندارم .
نينوا ( كربلا)
در اين منزلگاه امام به سواري برخورد كه نامه اي براي حر از سوي عبيدالله آورده بود. مضمون آن محاصره امام حسين بود. (11)
امام براي اقامت در محل مناسب تري ، به حركت خود ادامه داد تا به سرزميني رسيد . اسم آن جا را سوال فرمود؛ تا نام كربلا را شنيد ، گريست و فرمود: پياده شويد، اين جا محل ريختن خون ما و محل قبور ماست. همين جا قبور ما زيارت خواهد شد ، و جدم رسول خدا چنين وعده داد.
آنچه بيان شد گزارشي بسيار كوتاه و اشاره اي به برخي از رخدادهاي نهضت عاشورا بود .چنانچه خواستار آگاهي بيش تر هستيد، به كتاب هاي فرهنگ عاشورا رسول جعفريان؛تاريخ واقعه عاشورا از مدينه تا مدينه، عبد الرحمان انصاري، رجوع نماييد.
پي نوشت ها:
1. رسول جعفريان، تاملي در نهضت عاشورا، انتشارات انصاريان، 1384، ص 171.
2. همان.
3. دينوري، اخبار الطوال ،قم ،منشورات رضي، 1960 ،ص247.
4.ابن اعثم كوفي، الفتوح، ترجمه غلامرضا طباطبايي مجد ،تهران، آموزش انقلاب اسلامي، 1372ش، ج5،ص120.
5.جواد محدثي ،فرهنگ عاشورا ،نشر معروف،ص179.
6. همان، ص160.
7. همان، ص 126.
8. همان، ص 194.
9. همان، ص819.
10. همان، 308.
11. همان، ص 367.
موفق باشید.
چرا امام علی (علیه السلام) بعد از قضیه ی سقیفه از آیه های قرآن، بالأخص آیه ی 3 سوره ی مائده در زمان استدلال به غدیرخم استفاده نکردند؟ امام علی(ع) تا اون جایی که ما دیدیم، اصلاً از آیه ی قرآن برای اثبات حق خود استفاده نکردند. از یک نفر که پرسیدم گفت با این کارشون می خواستند از تحریف قرآن جلوگیری کنند. اما اگر این باشه حضرت زهرا(روحی فداها) هم نباید برای حق فدک و ارث خود از آیه ی قرآن استفاده می کردند. کسی که این شبهه رو انداخته بود می خواست بگه که اصلاً این آیات در حق امام نبوده تا امام از اونا برای اثبات خود استفاده کنه. ممنون میشم جوابمو بدید.
پاسخ:
پرسشگر محترم سقيفه كودتا بود و كودتاگران سقيفه جاهل نبودند تا امام آنان را آگاه نمايد و بر اشتباه و سوء برداشت هم نبودند تا امام با احتجاج و استناد به قرآن و حديث آنان را به راه صواب آرد. آنان خود شاهد شأن نزول اين آيات بودند و بارها و بارها از زبان پيامبر بيان اين آيات را شنيده بودند و تصريح هاي پيامبر در مورد امام علي و ... را مي دانستند و خود در غدير شاهد و بيعت كننده با امام بودند و ...
آنها اصلا از امام نظر نخواستند و سؤال نكردند و توضيحي نطلبيدند و اجازه سخن به امام ندادند تا امام به آيه و روايت استناد كند. اصلا در سقيفه و بعد از سقيفه (تا زمان شوراي شش نفره) امام فرصت و مجال سخن گفتن نيافت تا بخواهد دليل و برهان بياورد.
امام و ياران با وفايش بر بالاي جنازه مقدس رسول خدا به تجهيز ايشان مشغول بودند كه آنان در سقيفه جمع شدند و با استدلال هاي خود انصار را كنار زدند و با ابوبكر به عنوان خليفه بيعت كردند و بعد هم با زور از همه از جمله امام خواستند كه بدون چون وچرا بيعت كند.
بله اگر مجلس شور و بحث و اعلام نظر تشكيل شده بود و به امام هم آگاهي داده بودند و امام حاضر نشده بود يا دليل و برهان نياورده بود، اشكال شما وارد بود ولي اصلا اجازه اين كارها را ندادند.
بله امام بعدها در شوراي شش نفره اي كه عمر براي تعيين خليفه تشكيل داد و در دوران خلافت خود به كرات ادله قرآني و برهاني و روايي سزاوارتر بودن خود را بيان كرد تا در تاريخ ثبت شود و حجت بر مردم آن زمان و آيندگان تمام گردد.
بله حضرت زهرا به خاطر اين كه زن بود و دختر پيامبر و مورد احترام در جامعه اسلامي، از فرصتي كه برايش پيش آمد استفاده كرد و به مسجد رفت و سخنان خود را گفت و خليفه هم گمان نمي كرد امر به آنجا برسد و گر نه به ايشان هم اجازه سخن نمي دادند.
وقتي خلافت از شوهرش و فدك از خودش به زور گرفته شد، ايشان به مسجد رفت و احتجاج كرد. خليفه بر اين گمان بود كه ايشان سخني عليه خلافت نخواهد گفت و اگر هم بخواهد سخن بگويد، سخناني آتشين و انقلاب خيز نتواند گفت و لازم نمي ديد بيش از آن حرمت او را بشكند و زمينه هاي اعتراض عليه خود را فراهم آورد از اين رو وقتي ايشان به مسجد تشريف آوردند او را با احترام پذيرفت و دلجويي كرد و وعده ها داد. ولي وقتي با سخنان آتشين و برهان هاي محكم او مواجه شد و به قول معروف پاي چراغ را تاريك ديد، حرمت گذاري را وانهاد با توهين صريح به او و شوهرش، ايشان و ديگران را خاموش كرد. (1)
پي نوشت ها:
1. جوهري، سقيفه، بيروتف شركه الكتبي، 1413ق، ص104.
موفق باشید.
آیا کتاب جرج جرداق مسیحی در مورد حضرت علی (علیه السلام) ترجمه شده است؟ کدام انتشارات چاپ کرده است؟
پاسخ:
كتاب" الامام علي صوت العدالة الانسانية "، جرج جرداق مسيحي، ترجمه شده است كه امروزه از آن به عنوان " صداي عدالت انساني" ياد مي گردد. در ضمن اين كتاب چاب هاي مختلف دارد. نويسنده اين كتاب مي نويسد: براي اولين بار -اين كتاب- در بيروت و آن هم توسط مسيحيان منتشر شد. بعد از انتشار اين كتاب در بيروت رئيس يك انتشارات عراقي به نام «قاسم رجب» اين كتاب را به عراق برد و بعد از اينكه آن را دور حرم حضرت امير(ع) طواف داد، چاپ كرد و بارها هم اين كتاب تجديد چاپ شد. البته بدون اجازه من.(1)
اين كتاب سيد هادي خسروشاهي ترجمه و انتشارات سماط، آن را منتشر كرده است.
پي نوشت:
1.<http://bookfriend.blogfa.com/post-
موفق باشید.
دلایل برای رد این ادعا که "امام حسین (علیه السلام) فقط برای حکومت قیام کرد و عاشورا یک دعوای سیاسی-قبیله ای بوده است" چیست؟ لطفا نام منابع تاریخی دست اولی را که می توان به آن استناد کرد ذکر کنید.
پاسخ:
يكي از نگاه ها به جريان و نهضت عاشورا از سوي اهل سنت نگاه تنازع قدرت است.(1)
شهيد مطهري به اين سؤال، چنين پاسخ مي دهد:
نهضت چند ماهيتى
پديدههاى اجتماعى مىتوانند در آن واحد چند ماهيتى باشند قيام امام حسين (علیه السلام) از آن پديدههاى چند ماهيتى است، چون عوامل مختلف در آن اثر داشته است. مثلًا يك نهضت مىتواند ماهيت عكس العملى داشته باشد يعنى صرفاً عكس العمل باشد، و مىتواند ماهيت آغازگرى داشته باشد. اگر يك نهضت ماهيت عكس العملى داشته باشد، مىتواند يك عكس العمل منفى باشد در مقابل يك جريان، و مىتواند يك عكس العمل مثبت باشد در مقابل جريان ديگر. همه اينها در نهضت امام حسين(ع) وجود دارد.
عامل تقاضاى بيعت
يكى از عوامل كه به يك اعتبار (از نظر زمانى) اولين عامل است، عامل تقاضاى بيعت است، يزيد مىخواهد بيعت بگيرد. بيعت كردن يعنى امضا كردن و صحّه گذاشتن امام حسين(ع) عكس العمل نشان مىدهد، عكس العمل منفى. بيعت مىخواهيد؟ نمى كنم.
عامل دعوت مردم كوفه
عامل ديگرى هم در اينجا وجود داشت كه باز ماهيت نهضت حسينى از آن نظر ماهيت عكس العملى است. ولى عكس العمل مثبت نه منفى اينجا يك دعوت است از طرف مردمى كه مدعى هستند ما از سر و جان و دل آمادهايم، كوفه اصلًا اردوگاه بوده است مردم اين شهر از امام حسين دعوت مىكنند در مجموع شايد حدود صدهزار نفر به او نامه نوشتهاند مسلمانانى قيام كردهاند، امام بايد به كمك آنها بشتابد امام حسين از اول حركتش معلوم بود كه مردم كوفه را آماده نمىبيند، مردم سست عنصر و مرعوب شدهاى مىداند. در عين حال جواب تاريخ را چه بدهد؟ قطعاً اگر امام حسين به مردم كوفه اعتنا نمىكرد، همين ما كه امروز اينجا نشستهايم مىگفتيم: چرا امام حسين جواب مثبت نداد.
عامل امر به معروف و نهى از منكر
روز اولى كه امام حسين از مدينه حركت كرد، با اين شعار حركت كرد من به حكم وظيفه امر به معروف و نهى از منكر بايد قيام كنم؛ و نيز مسأله اين نبود كه چون مردم كوفه از من دعوت كردهاند قيام مىكنم (هنوز حدود دو ماه مانده بود كه مردم كوفه دعوت كنند)، بلكه مسأله اين بود كه دنياى اسلام را منكرات فراگرفته است؛ من به حكم وظيفه دينى، به حكم مسؤوليت شرعى و الهى خود قيام مىكنم.
امام حسين فرمودند: من براى سركشى و عداوت و فساد كردن و ظلم نمودن از مدينه خارج نشدم. بلكه، و انما خرجت لطلب الاصلاح في امة جدى أريد ان آمر بالمعروف و انهى عن المنكر. يعنى جز اين نيست كه من بمنظور ايجاد صلح و سازش در ميان امت جدم خارج شدم، من در نظر دارم امر بمعروف و نهى از منكر نمايم. من مي خواهم مطابق سيره جدم رسول خدا و پدرم على بن ابى طالب(ع) رفتار نمايم. كسى كه مرا به جهت اينكه حق مي گويم قبول كند او بحق سزاوارتر است و كسى كه دست رد بسينه من بگذارد من صبر مي كنم تا خدا كه بهترين حكم كنندگان است بين من و او داورى نمايد.(2)
در عامل اول، امام حسين(ع) مدافع است. به او مىگويند: بيعت كن، مىگويد: نمىكنم؛ از خودش دفاع مىكند. در عامل دوم، امام حسين متعاون است. او را به همكارى دعوت كردهاند، جواب مثبت داده است. در عامل سوم، امام حسين مهاجم است. در اينجا او به حكومت وقت هجوم كرده است. به حسب اين عامل، امام حسين يك مرد انقلابى است، يك ثائر است، مىخواهد انقلاب كند.(3)
درباره نقش طلب قدرت در نهضت كربلا نيز بايد گفت كه: خواست قدرت پديده اي زشت و منكر نيست. اگر چه اكثر صاحبان قدرت، از قدرت سوء استفاده كرده و سبب تصور منفي از طلب قدرت شده باشند.
اگر كسي بخواهد قدرت به دست آورد، تا مانع ظلم ظالمان شود، نيكي ها و فضائل را ترويج كند، خواست قدرت براي او به اندازه همين اهداف زيبا و نيكو است. ارزش قدرت در نظر ائمه را مي توانيم در كلمات و عمل امير المومنين (ع) ببينيم. حضرت قدرت را تنها زماني ارزشمند مي دانند كه با آن بتوانند مانع ستمكاران شوند، و دنياي فارغ از نگاه الهي ، در نگاه حضرت، پست تر از آب بيني يك بز است:
حضرت علي (ع): اگر خداوند از علماء عهد و پيمان نگرفته بود كه برابر شكم بارگى ستمگران، و گرسنگى مظلومان، سكوت نكنند، مهار شتر خلافت را بر كوهان آن انداخته، رهايش مى ساختم، و آخر خلافت را به كاسه اوّل آن سيراب مى كردم، آنگاه مى ديديد كه دنياى شما نزد من از آب بينى بزغاله اى بى ارزش تر است.(4)
حضرت در جاي ديگري دنياي فارغ از هدف الهي را اين گونه توصيف مي كنند:
به خدا سوگند، كه دنياى شما در چشم من بى ارج تر از پاره استخوان خوكى است در دست شخصى جذامى(5)
حكومت براي چنين كسي، رفاه و آسايش و برخورداري از نعمت هاي دنيوي را در پي ندارد:
حضرت علي (ع) مي فرمايند: آگاه باش امام شما از دنياى خود به دو جامه فرسوده، و دو قرص نان رضايت داده است، پس سوگند به خدا من از دنياى شما طلا و نقره اى نيندوخته، و از غنيمت هاى آن چيزى ذخيره نكرده ام، بر دو جامه كهنه ام جامه اى نيفزودم، و از زمين دنيا حتى يك وجب در اختيار نگرفتم و دنياى شما در چشم من از دانه تلخ درخت بلوط ناچيزتر است.(6)
پول و ثروت در دست چنين كسي، جز براي انفاق نيست تا شب ها كيسه بر دوش، به در خانه نيازمندان برود. و معاش آنها را تأمين كند. و قدرت جز براي مقابله با ظالمان و منحرفان نيست. پس اگر چنين كسي، طلب قدرت را رها كند، مرتكب زشتي شده است. و بايد به محض توانايي بر كسب قدرت، آن را به دست بگيرد. ترك قدرت براي چنين كساني، بهره مند شدن از آسايش است كه در اين صورت، مرتكب زشتي شده اند.
پي نوشت ها:
1. براي آگاهي بيشتررك كتابهاي مقدمه ابن خلدون، رهبر آزادگان، رجبعلي مظلوبي.
2. كتاب الفتوح، أبو محمد أحمد بن اعثم الكوفى (م 314)، تحقيق على شيرى، بيروت، دارالأضواء، ط الأولى، 1411/1991، ج5، ص21.
3. مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، ج17، ص 140تا 146.
4. نهج البلاغه – خطبه سوم.
5. نهج البلاغه – كلمات قصار – 236.
6. نهج البلاغه – نامه 45.
موفق باشید.
1- شما ذکر می کنید که در غدیر مردم درگرما و زیر آفتاب سوزان بودند درحالی که غدیر یک استراحتگاه خوش آب و هواست؟
2- آیا 120000 نفر در غدیر با حضرت علی بیعت کردند و چگونه در آن زمانِ کم چنین چیزی ممکن بود؟
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
وضعيتي كه در متون تاريخي از نظر منطقه و وضع جفرافيايي گزارش داده اند همان است و البته مربوط به همان زمان بوده، اما در طول تاريخ به جهت حضور پيامبر و واقعه غدير مورد توجه مردم قرار گرفت و براي آسايش زائران بيت الله از نظر ساخت و ساز و امكانات مورد توجه بيشتر قرار گرفت.
بيعت امام علي در يك روز نبوده كه با توجه به فراواني جمعيت آن را استبعاد كنيد. بيعت با حضرت تا سه روز به طول انجاميده بود.(1)
براي آگاهي از موقعيت جغرافيايي غدير خم به پايگاه اطلاع رساني حوزه رجوع نماييد. http://www.hawzah.net/fa/magart.html?MagazineID=0&MagazineNumberID=4816&...
پي نوشت:
1. حق اليقين علامه مجلسى، ناشر انتشارات اسلاميه، ج 1، ص 102.
کلیه حقوق این سایت متعلق به مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است. ©