اخلاق

سلام گفته شده که موقع روزه نباید سر زیرآب بره دلیلی خاصی هم داره یا که فقط چون تو روایات اومده ما باید اجراش کنیم؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباط تان با اين مركز؛
خدا براى اين كه بشر را به يك سلسله مصالح واقعى كه سعادت او در آن است برساند، امورى را واجب يا مستحب كرده است . براى اين كه بشر از مفاسد دور بماند، او را از پاره‏اى كارها منع نموده است. اگر مصالح و مفاسد نبود، نه امرى بود و نه نهى.
مصالح و مفاسد و حكمت‏ها به گونه‏اى است كه اگر عقل انسان به آن‏ها آگاه گردد، عقل نيز همان حكم را مى‏كند كه شرع بيان كرده است. منتهى عقل انسان قادر به كشف همه ملاكات احكام الهى نيست.
اصولاً گاهي خداوند دستوري به بشر مي دهد که ريشه و فلسفه اش براي بشر کاملا روشن و معلوم نيست .گاهي چون براي فهم آن ها به گذشت زمان و پيشرفت علم و دانش بشري نياز است، يا نمي‌تواند علت و فلسفه محدود در امور خاصي باشد، يا چون اهداف معنوي در آن ها وجود دارد که انسان نتواند همه آن ها را درک نمايد.
گاهي اصلاً براي آزمايش انسان ها و ميزان تعبد و تسليم آن ها در مقابل پروردگار است.
با توجه به اين مقدمه، دليل بر جايز نبودن بردن سر در زير آب روايات است (1) .اکثر مراجع از اين روايات، بطلان روزه را فهميده و فتوي داده اند.
اما حکمت و فلسفه اين منع چيست و چرا بردن سر در زير آب روزه باطل مي کند، ازحکمت هايي است که براي ما روشن نيست. ولي قطع داريم که اين کار بدون حکمت نيست، هرچند ما به آن حکمت آگاهي نداريم.
ضمنا سر را زير آب دوش حمام بردن و نيز آب ريختن به سر با ظرف يا دست اشکال ندارد و مبطل روزه نيست.در آبي که جمع شده باشد مانند آب استخر و وان و حوض نبايد سر را زير آب برد.
پى نوشت‏:
1. وسائل الشيعه، ج 10،ص 35 و 36 وج12،ص، 508 و509.

باسلام اگر دراین ماه مبارک فرد روزه خودرا به هرعلت نتواند بگیرد،بعداًچندروز را باید روزه بگیرد وآیا کفاره هم برآن واجب می شودیاخیر؟اگر واجب می شود چقدر؟ با تشکرفراوان

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
اگر روزه دار نتواند روزه خود را در ماه مبارک رمضان بگيرد. بعدا بايد براي هر روزه يک روزه قضايي بگيرد و اگر به خاطر بيماري يا مسافرت يا عذر شرعي ديگر روزه نگرفته کفاره ندارد. ولي اگر به خاطر شير دادن به بچه و يا به خاطر حاملگي و يا به جهت مشقت بودن بخاطر پيري نتوانسته روزه بگيرد. بايد براي هر يک روزه يک مد طعام (تقريبا 750 گرم ) به فقير بدهد و اگر عمدا روزه خواري کرده بايد غير از قضا ، کفاره افطار عمدي يعني 60 روز روزه که 31 روز آنها به دنبال هم باشد و يا به 60 مسکين طعام بدهد . (1)
1 . توضيح المسايل مراجع ، م 1703و1705و1706و1725-1729. و آيه الله خامنه اي ، استفتائات ، س731 و س811 و س527 .

به نام خدا با سلام و تشكر از جواب دادن به سئوالات قبلي ، يكي از اموري كه در اسلام به آن خيلي سفارش شده عبادت است . مقامات عاليه اي كه براي اولياء خدا و عرفا هم شمرده مي شوداز اثرات عبادت آنها بوده . عرض من اين است كه خوب يك شخصيت خيلي ارجمندي را در نظر بگيريم كه خيلي هم اهل ذكر و عبادت است . از اين آدم چه نفعي به ديگران مي رسد ؟ مردم به طور مستقيم مي توانند از خدمات يك دكتر خوب ، يك مهندس ، يك خلبان و امثالهم يا از عمل خير يك آدمي كه مدرسه ساخته يا بيمارستان ساخته استفاده كنند يا افرادي كه متكفل ايتام مي شوند و براي مردم هزينه مي كنندولي استفاده مردم از آدمي كه فقط اهل نماز و عبادت است چيست ؟ حتي بعضي از اوقات اين گونه اشخاص خودشان در فقر و تنگي معيشت هستند كه بايد كمكهايي هم از ديگران دريافت كنند . البته مي دانم كه در لايه هاي پنهان ذكر بركاتي عمومي براي اين عمال هست ولي منظورم به طور كلي اين است كه ارزش عبادتهاي شخصي بيشتر است يا اعمالي كه به نفع مردم و جامعه هستند ؟ با تشكر

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
دين اسلام به تمام جوانب روحي و جسمي، فردي و اجتماعي انسان توجه دارد. بر اين اساس برنامه هايي را ارائه مي دهد كه يك مسلمان خود را در همه حيطه ها ارتقا داده و در نهايت به مقام انسان كامل بار يابد.
اين حيطه ها شامل بعد دين داري، بعد دين آموزي، بعد فرهنگي، بعد اعتقادي، بعد اقتصادي، بعد سياسي، بعد نظامي، بعد تربيت بدني و جسماني، بعد اجتماعي و ديگر ابعاد است. با اين وجود در آموزه هاي ديني به بعد اجتماعي يك مسلمان، تأكيد فراوان شده تا در ديدي وسيع تر، جامعه ايده آل اسلامي شكل گيرد.
توجه به مسائل جامعه، بدون عنايت به ساير ابعاد، رشدي يك جانبه را در پي خواهد داشت . دين مقدس اسلام بر متانت، اعتدال و توازن، توصيه و سفارش مي كند و از يك سونگري پرهيز مي دهد.
اگر كسي به جاي عبادت و نماز و روزه ساير وظايفي كه از نظر شرعي و ديني بر عهده دارد، به دستگيري از فقرا و درماندگان بپردازد و اين بعد مهم فردي يعني عبادت را رها نمايد، دچار خطاي مهمي شده است . يك بعد مهم وجودي خود را مهمل گذاشته و از اين نظر انسان كاملي نمي باشد. بررسي سيره و زندگي پيشوايان دين نشان مي دهد كه آن ها در عين حال كه در خدمتگزاري به خلق گوي سبقت را از ديگران ربوده بودند، در همه ابعاد از ديگران جلوتر بوده اند.
آري اگر همه ابعادي كه در دين مطرح است، همسوي هم رشد داده شد، از روايات بر مي آيد که خدمت به ديگران در چنين وصفي برترين اعمال و بهترين وسيله رسيدن به كمال و سعادت است.دراين جا به‌تعدادي‌از آن ها اشاره‌ مي‌كنيم‌:
از پيامبر(ص) سؤال‌شد: محبوب‌ترين‌شخص‌نزد خدا كيست‌؟ فرمود: "أنفع‌الناس‌للناس‌؛(1) پر نفع‌ترين‌مردم‌براي‌ديگران‌" .
در جاي‌ديگر فرمود: "الخلق‌عيال‌اللّه‌فأحبّ الخلق‌إلي‌' اللّه‌مَن‌نَفَعَ عيالَ اللّه‌و أدخل‌علي‌' أهل‌بيت‌سروراً؛(2) محبوب‌ترين‌بنده‌نزد خدا كسي‌است‌كه‌به‌عيال‌خدا (مردم‌) نفع‌برساند و اهل‌خانه‌اي‌را خوشحال‌كند". درروايتي‌از پيامبر (ص‌) نقل‌شده‌:"اَحبّ الاعمال‌إلي‌اللّه‌ثلاثة‌: إشباع‌جوعة‌المسلم‌، و قضاء دينه‌و تنفيس‌كربته‌؛(3) محبوب‌ترين‌اعمال‌نزد خدا سه‌چيز است‌: سير كردن‌مسلمان‌گرسنه‌اي‌، پرداخت‌بر هكاري‌و بر طرف‌كردن‌گرفتاري‌هاي‌او" .
پي نوشت ها :
1.بحارالانوار، ج1‌، ص339.
2.همان.
3.همان‌، ص‌360.

ایا دعای جوشن کبیر را باید در شب نوزدهم خواند؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
در کتابهاي دعا از جمله محدث بزرگ مرحوم شيخ عباس قمي در کتاب مفاتيح الجنان طبق برخي روايات خواندن دعاي جوشن را در شب نوزدهم ذکر کرده است. بنا براين چون دراين دعا نام هزار صفت خداوند درآن ذکرشده است. بهتر است که انسان آن را دراين شب بخواند .(1)
پي نوشتها :
1. مفاتيح الجنان اعمال مخصوص شبهاي قدر ص 463.

من گناهی را با وجود علم به گناه بودنش انجام داده ام و حالا که میشنوم یکی از شرایط پذیرش توبه عدم آگاه بودن از قبح عمل است بسیار نگران می شوم. چه کنم؟

پرسش: توبه شرح : من گناهي را با وجود علم به گناه بودنش انجام داده ام و حالا که مي شنوم يکي از شرايط پذيرش توبه عدم آگاه بودن از قبح عمل است ،بسيار نگران مي شوم. چه کنم؟

پاسخ: پرسشگر گرامي باسلام و تشکر از ارتباط با اين مرکز.
قرآن مجيد سه شرط اساسي براي قبولي ذکر کرده ‏است:
1- گناه از روي جهالت و ناداني انجام گرفته باشد؛
2- گناه و خطا اصلاح و جبران گردد، يعني حق الله و حق النّاس ادا شود؛
3- توبه به تأخير نيفتد.
قيود مذکور را مي‏توان از آيات مختلف استخراج کرد: «اِنَّما التَّوْبَْه عَلي اللهِ لِلَّذِينَ يعْمَلُونَ السُّوءَ بِجِهالةٍ ثُمَّ يتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ فَاؤُلئِک يتُوبُ الله عَلَيهِمْ وَ کانَ الله عَلِيماً حَکيماً؛(1) پذيرش توبه بر خدا است، نسبت به کساني که از روي جهالت، کار زشت انجام مي‏دهند، آن‏گاه زود توبه مي‏کنند. خدا توبه اينان را مي‏پذيرد و خدا دانا و حکيم است».
در آيه بالا قيد بجهاله به کار رفته است. جهل و جهالت دو معني دارد: ندانستن، و عدم علم کامل. بيش تر اوقات کلمه جاهل و جهالت در مورد دوم به کار مي‏رود که انسان آگاه و دانا است، ولي آگاهي او نسبت به زشتي کار تأثيري در او نمي‏گذارد، بلکه بسان افراد ناآگاه، کارهاي بد را انجام مي‏دهد. امام صادق(ع) در مورد آيات مربوط به جهالت فرمود:
«گناهي است که بنده خدا آن را انجام مي‏دهد و اگر چه از حکم آن آگاه مي‏باشد، ولي آن‏گاه که تصميم مي‏گيرد عمل خلافي را انجام دهد، در واقع جاهل است». آن‏ گاه حضرت به جريان يوسف (ع) و برادرانش اشاره مي‏کند که قرآن از يوسف ياد مي‏کند که وي به برادرانش گفت: «هَلْ عَلِمْتُمْ مافَعَلْتُمْ بِيوسُفَ وَ أَخِيه إذ أَنْتُمْ جاهِلُونَ؛(2) آيا به خاطر داريد ستمي را که بر يوسف و برادر او روا داشتيد، در حالي که همگي جاهل بوديد». برادران يوسف همگي زشتي ظلم را درک مي‏کردند، ولي به دليل خود خواهي يا حسادت يا هوي و هوس چنان برخورد کردند که گويي نسبت به زشتي کار خود به کلي ناآگاه بودند».(3)
بنابراين کار زشتي که از روي هوي و هوس انجام گيرد،گرچه گناهکار از قبح آن آگاه بوده ،پس از ندامت و تحقق توبه، قابل بخشش است، ولي عملي که از روي عناد و لجاجت و تکبر از انسان سر زند، مشمول رحمت بيکران الهي نمي‏گردد. زيرا پشيماني از شخص لجوج حاصل نمي‏گردد. البته گاهي اتفاق افتاده ‏ که يک نفر لجوج از عناد خود دست برمي‏دارد و در مقابل حق، سر فرود مي‏آورد، در اين‏ گونه مواقع معلوم مي‏شود که عناد او از روي جهالت بوده ‏است.(4)

پي‌نوشت‌ها:
1. نساء (4) آيه 17.
2. يوسف (12) آيه 89.
3. بحارالأنوار، ج 6، ص 32.
4. ترجمه الميزان، ج 4، ص 390.

من مدتي كه برخي از دعاهاي بزرگ مانند دعاي معراج - دعاي صحيفه - وآيت الكرسي و چند تا از سورههاي قرآن كريم رو بعد ازنمازهاي واجب ميخونم و تمامي پاداش و اجر معنوي اونو به روح پاك پيامبر بزگ اسلام حضرت محمد (ص) و اهل بيت پاك و بزرگوار ايشان هديه ميكنم و براي سلامتي و تعجيل در ظهور امام زمان هم دعا ميكنم حالا سوالم اينكه اجر و پاداش من در برابر اين كار از خداوند بزرگ چقدره يا اينكه اصلا براي اين كارم پاداشي هم از طرف خداوند بزرگ برام تعلق ميگيره يا نه اگه بمن كمك كنين ازتون ممنون ميشم اجرتون با خدا

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
بسيار کار شايسته و بايسته اي انجام مي دهي. روش بزرگان از علما را که اهل شناخت ومعرفتند پيروي مي کنيد، چون منبع وسرچشمه خوبي ها پيامبر بزرگ و امامان معصوم مي باشند . طبق وعده خدا در قرآن عمل صالح گر چه کم باشد، پاداش خواهد داشت (1) و به انسان بر گشت مي کند وخودش را در زندگي او نشان مي دهد ،منتهي مقدار پاداش بستگي به کيفيت عمل دارد. هر چه عمل خالص ترباشد، پاداش آن بيش تر وسنگين تر خواهد بود. (2)
پي نوشت ها :
1. توبه(9) آيه 120 .
2. حجرات(49) آيه 13.

به نام خدا با سلام خدمت شما پرسش 1: در جایی شنیدم که انسان نباید با تارک الصلوه و فردی که اصلا نماز نمی خواند رابطه داشته باشد و یا به روی او بخندد و یا برای او امکانات و غذا و ... فراهم کند ولو این که آن شخص فرزند یا پدر و مادر و اقوام انسان باشند ، لطفا بفرمائید ارتباط این مسئله با مسئله ی صله رحم چگونه می شود ؟ یعنی طبق روایات صله رحم مورد تاکید بسیار فراوان است و نباید ارتباطات قطع شود ، از طرفی در مورد اشخاصی که تارک الصلوه ( بی نماز ) هستند و یا دین دار نیستند تاکید شده به تبری ! جمع این دو موضوع و راه حل صحیح برای برخورد با این دست افراد که بسیاری از آن ها جز اقوام و فامیل هستند را بفرمایید. پرسش 2 : در صورتی که بدانیم شخصی از اقوام یا آشنایان ، به طور صریح دشمن دین، دشمن خدا و پیغمبر و ائمه است و سعی دارد افکار دیگران را نیز تحت تاثیر قرار دهد باید با او چه کنیم ؟ آیا باید با او رابطه داشت ؟ آیا باید به دید و بازدید و مهمانی با این افراد ادامه داد ؟ در برخورد با چنین اشخاصی باید چه رفتاری از خودمان نشان دهیم ؟ پرسش 3 : افراد فامیل که مقید به دینداری و مسائل شرعی و ... نیستند را باید چه برخوردی با آن ها داشت ؟ ادامه ی ارتباط مورد تاکید است یا قطع ارتباط و یا سعی در اصلاح آن ها ؟ پرسش 4 : شخصی از فامیل که مجالس لهو و لعب ترتیب می دهد، باید در مجالسش به اسم صله رحم شرکت کرد یا باید رابطه با او را کلا قطع کرد و یا باید در مواقعی که چنین مجلسی ندارد به دیدن او رفت ؟ پرسش 5 : افراد فامیل همسر من و یا بسیاری از بستگان خودم مسئله حجاب را در مهمانی ها و دیدو بازدیدها رعایت نمی کنند ، آیا طبق صله رحم باید به ارتباط با این اشخاص ادامه داد یا باید قطع رابطه کرد ؟ پرسش 6 : اگر به مهمانی بعضی اقوام بروم ، افراد نامحرم با من دست می دهند و هر اندازه سعی می کنم بفهمانم که این کار صحیح نیست رعایت نمی کنند ، باید به این روابط ادامه داد یا باید قطع رابطه کرد ؟ پرسش 7 : پدر زن و خواهر زن من اهل نماز و ... نیستند ، آیا نباید به دیدن آن ها بروم ؟ ( ضمنا خواهر زن من حجابش را رعایت نمی کند ) ، همچنین در مورد خانواده ی دایی خودم و عموها و عمه های همسرم هم همینطور است ، نه اهل نماز هستند و نه حجاب رعایت می کنند ، بفرمایید چه کار باید بکنم ؟ آیا باید قطع رابطه کنم یا باید صله رحم را به جا آورم ؟ پرسش 8 : اگر باید با برخی افراد دشمن بود و قطع رابطه کرد ولو این که فامیل باشند پس چطور در برخی روایات اسلامی به اخلاق اسلامی تاکید شده به این صورت که انسان حتی نسبت به دشمن هم باید مثلا رئوف باشد و کلام و روی گشاده داشته باشد برایش و ... لطفا حد و مرز این مسائل را به طور دقیق و شفاف مشخص بفرمائید . با تشکر پرسش 9 : اگر فامیل من را به عروسی که به صورت مختلط برگزار می شود دعوت کنند و در آنجا مطمئن باشم که حجاب رعایت نمی شود و مجلس لهو و لعب است ، ولو این که فامیل بسیار نزدیک باشد و نرفتن ممکن است منجر به قطع رابطه و دلخوری و ... شود باید چه کنم؟ نظر خود من بر نرفتن است ، آیا درست فکر می کنم ؟ پرسش 10 : نوع برخورد صحیح و همچنین لزوم رفت و آمد و صله رحم را با 3 نوع افراد زیر مثلا در حالتی که فامیل یا آشنای انسان هستند را مشخص کنید : 1)افرادی که اصلا دین و ایمان ندارند و مثلا طبیعت گرا هستند . 2) افرادی که دشمن دین و خدا و پیغمبر و ... هستند و سعی در تضعیف دین دیگران هم دارند. 3)افرادی که دین و ایمان ضعیف دارند و مثلا برخی اعمال دینی را فقط انجام می دهند و به برخی دیگر مثل حجاب و ... بی توجه هستند. پرسش 11 : حد و مرز تولی و تبری را با بحث صله رحم و تلاش برای امر به معروف و نهی از منکر افراد فامیل و یا دوستان را ذکر کنید . تا کجا باید تشویق و تلاش کرد که به راه بیایند ، از کجا باید رابطه را قطع کرد؟ بهترین نوع رفتار اسلامی را بنویسید. ( تا کجا باید صله رحم را رعایت کرد و از کجا باید قطع رابطه و حتی دشمنی کردن و برائت جستن را با افراد فامیل و حتی سایر مردم و همکاران کاری مد نظر قرار داد؟ ) پرسش 12 : اگر مادر یا پدری داریم که ایمان دارد ولی نماز نمی خواند باید در رابطه با او چه کنیم و در نوع رفتار و یا رفت و آمد با او چگونه مجاز هستیم ؟ پرسش 13 : اگر همسر انسان نماز نخواند یا مسائل دینی را رعایت نکند باید او را طلاق داد ؟ پرسش 14 : اگر همسر انسان درست نماز نخواند یا مثلا به جای ایستاده نماز خواندن نشسته بخواند یا مهر نگذارد، علی رغم این که می تواند ایستاده بخواند با او باید چه کرد ؟ مرز تلاش برای اصلاح و جدایی کجاست ؟ با توجه به جنس سوالات لطفا کتاب و مرجع و منبع برای فهمیدن رفتار صحیح اسلامی در این موارد معرفی کنید تا بدانم به عنوان یک مسلمان چه وظیفه ای در برابر امر پروردگار در دینم دارم .

پرسش 1:
تولي و تبري - صله رحم - امر به معروف و نهي از منکر - اخلاق اسلامي شرح : 1: در جايي شنيدم که انسان نبايد با تارک الصلوه و فردي که اصلا نماز نمي خواند رابطه داشته باشد و يا به روي او بخندد و يا براي او امکانات و غذا و ... فراهم کند ولو اين که آن شخص فرزند يا پدر و مادر و اقوام انسان باشند ، لطفا بفرمائيد ارتباط اين مسئله با صله رحم چگونه مي شود ؟ يعني طبق روايات صله رحم مورد تاکيد بسيار فراوان است و نبايد ارتباطات قطع شود ، از طرفي در مورد اشخاصي که تارک الصلوه ( بي نماز ) هستند و يا دين دار نيستند تاکيد شده به تبري ! جمع اين دو موضوع و راه حل صحيح براي برخورد با اين دست افراد که بسياري از آن ها جز اقوام و فاميل هستند بفرماييد.

پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
جمع بين دو مسئله چنين است:
قطع کامل ارتباط با ارحام جايز نيست مگر آن که قطع رحم موقت اثر مثبت داشته باشد . چنانچه قطع کامل ارتباط با ارحام نزديک سبب هدايت او نشود، جايز نيست . به مقداري که عرفا گفته شود با هم ارتباط دارند هرچند بسيار محدود و کم ،بايد ارتباط بين ارحام بر قرار باشد.
معناي تولي و تبري به معناي قطع کامل ارتباط نيست، بلکه اگر با برقراري ارتباط بتواند امر به معروف ونهي از منکر و امر به معروف با ارتباط بيش تر اثر کند، برقراري ارتباط لازم است.
در صورتي که امر به معروف و نهي از منکر اثر نکند ، براي آن که جلو گسترش انديشه بي نمازي گرفته شود، ارتباط با چنين افراد محدود شود.
صله رحم نيز به معناي برقراري ارتباط و قطع نکردن ارتباط است .ارتباط با ارحام نيز مراتبي دارد . اگر کسي از طريق تلفن از کسي خبر بگيرد يا سلام بفرستد و يا با ديدن ارحام سلام کند، کفايت مي کند.
صله ارحام فاميل دور واجب نيست، بلکه ارحام نزديک مانند پدر و مادر و برادر و عمو و عموزاده ها و امثال آن ها واجب است.
اگر قطع رحم با فردي که نماز نمي خواند تأثير مثبت داشته باشد و او را از بي نمازي خارج کند ،ترک ارتباط با او از مصداق نهي از منکر مي شود . لازم است و با صله رحم منافات ندارد.
در نتيجه اگر کسي از ارحام بي نماز باشد و نهي از منکر اثر نکند، قطع ارتباط اگر اثر مثبت داشته باشد جايز است اما اگر قطع ارتباط اثر مثبت نداشته باشد، قطع کامل ارتباط جايز نيست لکن درحد ارتباط برقرار باشد. ارتباط به صورت کامل قطع نشود مثلا در حد تلفن کردن در بعضي اوقات يا گفتن سلام به نحوي که ارتباط براي هميشه قطع نشود.
پي نوشت:
1. سؤال تلفني (7840001-0251) از دفتر آيت الله مکارم.

پرسش 2:
در صورتي که بدانيم شخصي از اقوام يا آشنايان ، به طور صريح دشمن دين، دشمن خدا و پيغمبر و ائمه است و سعي دارد افکار ديگران را نيز تحت تاثير قرار دهد بايد با او چه کنيم ؟ آيا بايد با او رابطه داشت ؟ آيا بايد به ديد و بازديد و مهماني با اين افراد ادامه داد ؟ در برخورد با چنين اشخاصي بايد چه رفتاري از خودمان نشان دهيم ؟
پاسخ:
در صورتي که از راه ارتباط، نهي از منکر ممکن باشد و اميد به ارشاد و هدايت او باشد ،لازم است با حفظ ارتباط او را ارشاد و با اخلاق نيک نهي از منکر نمايد.
چنانچه نهي از منکر اثر نکند ، اگر از اقوام دور باشد، مي تواند ارتباط راکاملا قطع کند. قطع ارتباط با اقوام دور اشکال ندارد . مي تواند به صورت محدود درظاهر ارتباط داشته باشد . اگر از ارحام باشد، از جهتي که او دشمن خدا و پيامبر است ،در دل از او متنفر باشد اما با حسن ظاهر برخورد کند . به مقداري که قطع رحم نشود و اثر منفي هم روي خود شخص نداشته باشد، ارتباط خود را هر چند محدود حفظ کند (1)
پي نوشت:
1. آيت الله دستغيب، گناهان کبيره ، ج1،ص 153 و سؤال تلفني از دفتر آيت الله مکارم.

پرسش 3:
افراد فاميل که مقيد به دينداري و مسائل شرعي و ... نيستند ، بايد چه برخوردي با آن ها داشت ؟ ادامه ارتباط مورد تاکيد است يا قطع ارتباط و يا سعي در اصلاح آن ها ؟
پاسخ:
قطع ارتباط کامل با افراد فاميل و ارحام جايز نيست. مگر در صورتي که تنها راه اصلاح آن ها قطع ارتباط باشد . در غير اين صورت جايز نيست بلکه بايد براي اصلاح افراد فاميل تلاش نمايد .با روش نيکو نهي از منکر نمايد .اگر اثر نکرد، مي تواند ارتباط را محدود کند لکن قطع کامل ارتباط و قطع رحم حرام است. البته اگر فاميل و اقوام دور باشد، در صورتي که نهي از منکر در جهت اصلاح آن ها اثر نکند، قطع ارتباط اشکال ندارد (1)
پي نوشت:
1. آيت الله مکارم شيرازي، گفتار معصومين(ع)، ص: 93 و سؤال تلفني از دفتر آيت الله مکارم شيرازي.
پرسش 4:
شخصي از فاميل که مجالس لهو و لعب ترتيب مي دهد، بايد در مجالسش به اسم صله رحم شرکت کرد يا بايد رابطه با او را کلا قطع کرد و يا بايد در مواقعي که چنين مجلسي ندارد به ديدن او رفت ؟
پاسخ:
شرکت در مجالس لهو و لعب و مجالسي که از نظر عرف مؤمنان گناه حساب مي شود ، حرام است، هرچند از طرف فاميل و ارحام باشد(1)، لکن شرکت نکردن در مجالس لهو و لعب به معناي قطع ارتباط نيست، بلکه در مواقعي که چنين مجلسي ندارد ، ارتباط داشته باشيد.
پي نوشت:
1. آيت الله مکارم، استفتائات جديد، ج‏2، ص 231 سؤال 704 ؛ استفتائات جديد، ج‏3، ص 154 ،سوال 458.

پرسش 5:
افراد فاميل همسر من و يا بسياري از بستگان خودم مسئله حجاب را در مهماني ها و ديدو بازديدها رعايت نمي کنند ، آيا طبق صله رحم بايد به ارتباط با اين اشخاص ادامه داد يا بايد قطع رابطه کرد ؟
پاسخ:
قطع ارحام جايز نيست لکن اگر مجبور به شرکت در چنين مجالس باشيد ،در صورت امکان نهي از منکر کنيد . درعين حال نبايد به موها وبدن نامحرم نگاه کنيد. اگر شرکت نکردن در مهماني هاي ها سبب قطع رحم نشود ،شرکت نکنيد . اگر سبب قطع رابطه شود، شرکت کردن در مهماني اشکال ندارد لکن وظيفه امر به معروف و نهي در صورت امکان و وجود شرايط فراموش نشود.(1)
پي نوشت:
1. سؤال تلفني از دفتر آيت الله مکارم شيرازي

پرسش 6:
اگر به مهماني بعضي اقوام بروم ، افراد نامحرم با من دست مي دهند و هر اندازه سعي مي کنم بفهمانم که اين کار صحيح نيست رعايت نمي کنند ، بايد به اين روابط ادامه داد يا بايد قطع رابطه کرد ؟
پاسخ:
دست دادن با نامحرم حرام است . نبايد با نامحرم دست دهيد، هرچند سبب ناراحتي او گردد . لازم نيست به اصرار آن ها توجه کنيد. صرف دست ندادن سبب قطع ارتباط نمي شود.
مي توانيد به مهماني شرکت کنيد ، ولي دست ندهيد.و مرتکب حرام هم نشويد . اگر ناچار شديد، از روي لباس دست بدهيد.(1)
پي نوشت:
1. سؤال از دفتر آيت الله مکارم شيرازي.
پرسش 7:
پدر زن و خواهر زن من اهل نماز و ... نيستند ، آيا نبايد به ديدن آن ها بروم ؟ ( ضمنا خواهر زن من حجابش را رعايت نمي کند ) ، همچنين در مورد خانواده دايي خودم و عموها و عمه هاي همسرم همين طور است ، نه اهل نماز هستند و نه حجاب رعايت مي کنند ، بفرماييد چه کار بايد بکنم ؟ آيا بايد قطع رابطه کنم يا بايد صله رحم را به جا آورم ؟

پاسخ:
خواهر زن و دختر دائي و عمو يا زن دائي و زن عمو از محارم نيستند . نبايد به آن ها نگاه کنيد . نگاه کردن به مو و بدن نامحرم حرام است، هرچند خواهر زن باشد، اگر مي توانيد به آن ها نگاه نکنيد، مي توانيد به منزل آن ها رفت و آمد و صله رحم کنيد . سعي نماييد با اخلاق نيک آن ها را امر به معروف و از بي حجابي منع کنيد . هم چنين از فائده هاي نماز و آثار آن بگوئيد . از پيامد هاي منفي و ضررهاي ترک نماز دردنيا و آخرت سخن بگوئيد . آن ها را تشويق به نماز کنيد ، اما اگر نمي توانيد به آن ها نگاه نکنيد، اگر رفتن شما همراه با نگاه به نامحرم و گناه باشد، نبايد برويد بلکه از راه هاي ديگري صله رحم نمائيد.

پرسش 8:
اگر بايد با برخي افراد دشمن بود و قطع رابطه کرد ولو اين که فاميل باشند، پس چطور در برخي روايات اسلامي به اخلاق اسلامي تاکيد شده، به اين صورت که انسان حتي نسبت به دشمن هم بايد مثلا رئوف باشد و کلام و روي گشاده داشته باشد؟

پاسخ:
با افراد فاميل و ارحام دشمني نکنيد تا دشمن نشوند، و اگر آن ها دشمني کردند ، شما نبايد در حق آن ها دشمني کنيد . ارتباط خود را کاملا قطع نکنيد .دستوراسلام و اخلاق اسلامي آن است که سعي کنيد تا دشمني وکدورت بين فاميل و ارحام برطرف شود . ارتباط با ارحام به هيچ وجه قطع نشود . هرکسي که با فاميل و ارحام دشمني کند و ارتباط خود را قطع نمايد ،خداوند او را ملعون دانسته است.
امام سجاد عليه السلام مي فرمايد: از مصاحبت با قاطع رحم بپرهيز که او را در سه جاي قرآن ملعون يافتم.(1)
پي نوشت:
1. آيت الله دستغيب شيرازي، گناهان کبيره، ج1، ص 139.
پرسش 9:
اگر فاميل من را به عروسي که به صورت مختلط برگزار مي شود دعوت کنند و در آن جا مطمئن باشم که حجاب رعايت نمي شود و مجلس لهو و لعب است ، ولو اين که فاميل بسيار نزديک باشد و نرفتن ممکن است منجر به قطع رابطه و دلخوري و ... شود بايد چه کنم؟
پاسخ:
مجلس عروسي که به صورت مختلط زن و مرد يا همراه با لهو و لعب باشد ، مفسده دارد و مجلس گناه حساب مي شود . شرکت در مجلس گناه جايز نيست ،هرچند مجلس مربوط به فاميل نزديک باشد(1).
پي نوشت:
1. آيت الله مکارم شيرازي، احکام بانوان، سؤال 752.

پرسش 10:
نوع برخورد صحيح و همچنين لزوم رفت و آمد و صله رحم را با 3 نوع افراد زير مثلا در حالتي که فاميل يا آشناي انسان هستند مشخص کنيد : 1)افرادي که اصلا دين و ايمان ندارند و مثلا طبيعت گرا هستند . 2) افرادي که دشمن دين و خدا و پيغمبر و ... هستند و سعي در تضعيف دين ديگران هم دارند. 3)افرادي که دين و ايمان ضعيف دارند و مثلا برخي اعمال ديني را فقط انجام مي دهند و به برخي ديگر مثل حجاب و ... بي توجه هستند.
پاسخ:
1- اگر فاميل و ارحام باشد ، در صورتي که با اسلام و پيامبر دشمني نکند، به مقدار متعارف در حد صحبت کردن و امثال آن ارتباط را با اخلاق نيک حفظ کنيد . در عين حال در صورتي امکان سعي کنيد امر به معروف و نهي از منکر کنيد تا اعتقاد خود را اصلاح کند . اگر آشناي غير از ارحام باشد، قطع ارتباط اشکال ندارد ،ولي لازم نيست مگر آن که ارتباط با آن ها موجب سستي در عقيده شود که در اين صورت بايد رابطه نزديک قطع شود .
2- کساني که دشمن دين خدا و پيامبر هستند ، هر چند فاميل و ارحام باشند، بايد قطع رابطه شود .دراين مورد قطع رحم حرام نيست، بلکه صله رحم با دشمن خدا معنا ندارد. صله رحم با ارحام کافر در صورتي صحيح است که دشمني با خدا و پيامبر نداشته باشد . دشمن خدا دشمن مؤمن است . جايز نيست با او ارتباط داشته باشد بلکه بايد براي جلو گيري ازتلاش هاي او در تضعيف دين کوشش نمايد(1).
3- با اين نوع افراد با اخلاق نيک رفتار شود . آن ها را با اخلاق و زبان نرم تشويق به دينداري کامل و حفظ حجاب نمائيد . از هر راهي که ممکن باشد تشويق شوند تا توجه جدي به دين و مسائلي ديني پيدا کنند. اگر از ارحام نباشند و نهي از منکر موثر نباشد ، هرچه ارتباط کم تر باشد، بهتر است.
پي نوشت:
1. سؤال تلفني از دفتر آيت الله مکارم شيرازي.

پرسش 11:
حد و مرز تولي و تبري را با بحث صله رحم و تلاش براي امر به معروف و نهي از منکر افراد فاميل و يا دوستان را ذکر کنيد . تا کجا بايد تشويق و تلاش کرد که به راه بيايند ، از کجا بايد رابطه را قطع کرد؟ بهترين نوع رفتار اسلامي را بنويسيد. ( تا کجا بايد صله رحم را رعايت کرد و از کجا بايد قطع رابطه و حتي دشمني کردن و برائت جستن را با افراد فاميل و حتي ساير مردم و همکاران کاري مد نظر قرار داد؟ ) پرسش 12 : اگر مادر يا پدري داريم که ايمان دارند، ولي نماز نمي خوانند ،بايد چه کنيم و در نوع رفتار و يا رفت و آمد چگونه مجاز هستيم ؟

پاسخ:
1- تولي به معناي دوستي با دوستان خداوند و تبري به معناي دشمني با دشمنان خداوند است.
اگر کسي دشمن خدا باشد، هرچند از ارحام باشد، بايد انسان با او دشمن باشد . در اين موارد صله ارحام معنا ندارد. دشمن خدا رحم انسان حساب نمي شود.(1)
اگر کسي از ارحام کافر باشد، ولي دشمني با خدا و پيامبر نداشته باشد ، صله رحم ترک نشود. به مقدار متعارف ارتباط باشد، در حدي که قطع رحم نشود، لکن در دل از آن ها انسان متنفر باشد و برائت قلبي داشته باشد، ولي در ظاهر قطع رحم کامل نشود.(2)
2-با پدر و مادر بايد با مهرباني رفتار شود ، هر چند کافر هم باشند، نبايد بي احترامي شود . با پدر و مادر بي نماز هم با اخلاق نيک رفتار شود . سعي در تشويق آن ها به نماز باشد، هرچند نماز هم نخوانند و امر به معروف اثر نکند، باز هم بي احترامي به پدر و مادر جايز نيست و خدمت به آن ها ثواب دارد.
پي نوشت ها:
1. سؤال تلفني(02517840001) از دفتر آيت الله مکارم شيرازي.
2. آيت الله دستغيب شيرازي، گناهان کبيره، ج1 ،ص 151

پرسش 12:
اگر همسر انسان نماز نخواند يا مسائل ديني را رعايت نکند بايد او را طلاق داد ؟

پاسخ: لازم نيست همسر را طلاق دهد .طلاق راه حل نيست، بلکه مبغوض ترين حلال در نزد خداوند طلاق است.
بايد اورا تشويق کند که نماز بخواند .با اخلاق نيک و گفتار خوب او را تشويق به نماز کند. اگر گوش نکرد، انسان تکليفي ندارد.

پرسش 13:
اگر همسر انسان درست نماز نخواند يا مثلا به جاي ايستاده نماز خواندن، نشسته بخواند يا مهر نگذارد، علي رغم اين که مي تواند ايستاده بخواند ،با او بايد چه کرد ؟ مرز تلاش براي اصلاح و جدايي کجاست ؟
پاسخ:
1- لازم نيست همسر خود را طلاق دهيد ،بلکه او را با اخلاق نيک با فائده ها و اهميت نماز و روش نماز خواندن آشنا کنيد . از اهميت نماز با او سخن بگوئيد . بگوئيد نماز بدون رعايت شرايط باطل است . اهميت ندادن به نماز و سبک شمردن نماز انسان را مستحق عذاب الهي مي کند . از شفاعت ائمه در روز قيامت محروم مي کند . در دنيا نيز روزي را کم و عمر را کوتاه مي کند، ولي اهميت دادن به نماز خير و برکت در زندگي دنيا فراهم مي کند.
2- در مورد اهميت نماز و آداب معاشرت کتاب هاي زير را تهيه و مطالعه کنيد:
1- صدو ده نکته در باره نماز، نوشته آقاي قرائتي
2- نماز راهي روشن در جاني تاريك: محمد محسن فيض كاشاني ،ترجمه اسدالله ناصح.
3- نماز مكتب عالي تربيت، آيت الله مكارم شيرازي.
4- نماز يا بهترين راه خود سازي - مير خليل سيد نقوي.
5- نماز و شكوفه‏هاي زندگي: مركز تحقيقات اسلامي.
6- سخنان چهارده معصوم (ع) پيرامون نماز عباس عزيزي اركي.
در مورد آداب معاشرت با فاميل و اقوام و ديگران کتاب هاي زير را تهيه و مطالعه کنيد:
بهشت خانواده، نوشته آقا مصطفوي
اخلاق عملي: نوشته آيت الله مهدوي کني
اخلاق معاشرت ،نوشته آقاي محدثي

حکم خوردن شیر همسر توسط شوهر چیست؟ اگر سهواً و یا عمداً باشد و یا بداند و یا نداند که خورده است.

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
نظر مراجع در اين باره متفاوت است . برخي از مراجع فرموده اند : خوردن شير همسر اشکال ندارد.(1)
برخي ديگر فرموده اند : اشکال دارد و نمي تواند بخورد.(2)
نام مرجع تقليد خود را براي ما ارسال نماييد تا طبق فتواي مرجع شما به سوالتان پاسخ دهيم.
پي نوشت ها:
1 . آيت الله مکارم ، استفتاات جديد ،ج2 ، ص361 ، س 1060 .
2. آيت الله بهجت،استفتا آت،ج4،ص67، س4798.

باعرض سلام من به دلیل مجرد بودن وفعلا" توانایی ازدواج را ندارم و میخاهم از شرع گناه استمنا راحت شود درضمن درگذشته مشکلاتی از نظر جنسی داشتم که روح و فکرم آلوده کرده و درحالی از آن گذشته توبه کرده ام درمورد این یکی کم آوردم چه کار کنم

پرسشگر گرامي باسلام و تشکر از ارتباط با اين مرکز.
براي كنترل شهوت و مهار غريزه جنسي اساسي ترين و بنيادي ترين راهي که با سلامت جسم و روح وروان هماهنگ باشد و رضايت و خشنودي خدا را با خود همراه داشته باشد ، ازدواج است.
پيامبر اسلام فرمود: « اي جوانان ! هر يك از شما كه قدرت ازدواج دارد، حتماً اقدام كند، زيرا بهترين وسيله است كه چشم را از نگاه هاي آلوده و عورت را از بي عفتي محافظت مي كند».(1)
در عين حال قرآن مجيد راه مقابله با طغيان غريزه جنسي را در صورت فراهم نبودن زمينة ازدواج، تقوا و پرهيزگاري ،عفت پيشگي و خويشتن داري در امور جنسي مي داند و مي فرمايد: «آن ها كه وسيلة ازدواج ندارند، بايد عفت پيشه كنند تا خداوند آنان را به فضلش بي نياز كند».(2)
مشكل خودارضايي يكي از مشكلات شايع در نوجوانان و جوانان است كه در واقع غير از مشكل ديني آن، نوعي بيماري بوده و نياز به پيگيري و درمان دارد.
براي درمان به نكات زير توجه نماييد:
1- اضطراب نقش مؤثري در تشديد قواي جنسي دارد . در توليد نياز جنسي کاذب سهم به سزايي دارد. ارضاي جنسي تا حدودي براي کاهش اضطراب مفيد است. اگر ارضاي جنسي از طريق حرام (مانند استمنا) صورت گيرد، با اين که به صورت موقت از اضطراب مي‌کاهد، ولي پس از مدت کوتاهي به خاطر تشديد احساس گناه سطح اضطراب را دوچندان مي‌کند. با اين وصف اضطراب هم علت و هم معلول استمنا محسوب مي‌گردد. کلافگي به هم ريختگي و عصبانيت شما ريشه در اضطراب بالا دارد.
2ـ همان طور که اضطراب در گرايش به خودارضايي مؤثر است، کاهش اضطراب از طريق ورزش سنگين منظم، تنفس عميق 25 تا 30 بار در روز، تن‌آرامي (ريلکسيشن) و داروهاي گياهي و شيميايي سهم بسزايي در کاهش ميل به خودارضايي دارد.
3ـ به هيچ وجه خود را ناپاک ندانيد. پسر مؤمني هستيد که به هر دليلي دچار يک كژ رفتاري گشته‌ايد. هيچ‌گاه خودتان مساوي با رفتار ناشايست خود ندانيد. بنده خدا هستيد و خداوند بنده اي را كه به سويش آيد ،طرد نمي كند. براي جبران گناهان ريز و درشت راه روي همه بندگان باز است؛ زيرا رحمت و بخشايش الهي بسيار بزرگ و گسترده تر از هر گناهي است.
4ـ احساس گناه اگر چه به معناي بيداري وجدان و نفس سرزنشگر انسان و مطلوب است، اما احساس افراطي به هيچ وجه مطلوب خدا و دين نيست، بلکه احساس گناه فزاينده در راستاي وساوس شيطاني است. احساس گناه يکي از بزرگ‌ترين منابع اضطراب‌زاست. مي‌توان دريافت که احساس گناه بيش از حد زمينه‌اي براي خودارضايي بيش تر فراهم مي‌آورد، پس با بالا بردن سطح عزت نفس و اعتماد به نفس و اميد به لطف و بخشش بيکران الهي به تعديل احساس گناه بپردازيد.
5ـ براي کاهش اضطراب و افکار وسواس‌گونه به روانپزشک مراجعه نماييد . در برخي موارد دارو درماني سبک بسيار مؤثر است.
6ـ مانند يک محقق دست به تحقيق در زمينه افکار، احساسات و رفتارهاي انگيزاننده ميل به خودارضايي در خود بزنيد. در طي مدت يک ماه مراحل آغاز تا پايان يک وهله خودارضايي را در برگه‌اي ياد داشت نماييد . اين کار را براي وهله‌هاي ديگري که اتفاق مي‌افتد، تکرار کنيد. زمان و مکان و شرايط جسمي و روحي در قبل و بعد از خودارضايي را ثبت نماييد. در طي يک ماه ببينيد يک وهله خودارضايي با چه فکري آغاز مي‌گردد، سپس اين فکر مزاحم چه احساس در شما برمي‌انگيزد و اين احساس چگونه به رفتار خودارضايي در شما مي‌انجامد، همچنين معمولاً در چه زماني‌هايي و در چه مکان‌هايي و در چه شرايط جسمي ـ روحي ميل به خودارضايي در شما تشديد مي‌گردد.
پس از پايش و رصد رواني يک ماهه به تجزيه و تحليل و جمع‌بندي نتايج بپردازيد . از نتايج اين تحقيق مي‌توانيد راهکارهاي کارآمد ترک يا لااقل تعديل خودارضايي را استخراج نماييد، مثلاً وقتي که اعصاب تان خرد است، وقتي که دوستان متأهل خود را مي‌بينيد، وقتي که با مادرتان جر و بحث مي‌کنيد، وقتي که اضطراب امتحان داريد، يا وقتي که به دختر يا فيلم يا تصوير خاصي مي‌انديشيد.
عيناً همين قضيه در زمينه مکان‌هاي تحريک‌زا تکرار مي‌گردد. وقتي در اتاق خواب هستم، وقتي تنها در خانه هستم، وقتي دستشويي مي‌روم و...
از سوي ديگر نگاهي موشکافانه به پرونده گذشته خودارضايي خويش بيفکنيد، ببينيد در چه شرايطي توانسته‌ايد بر خودارضايي فايق آييد. با چه تکنيک‌هاي فاصله بين وهله‌هاي خودارضايي را افزايش داده‌ايد، چه زماني براي ترک کوتاه مدت يا دراز مدت خودارضايي موفق بوده‌ايد.
در اين مرحله نيز تحقيق نيز به تجزيه و تحليل و جمع‌بندي نتايج بپردازيد. پايش رواني دست شما را براي اتخاذ يک راهکار مناسب باز مي‌کند.
7 ـ خودارضايي نوعي اعتياد رواني محسوب مي‌گردد . در برخي جهات شباهات زيادي با انواع ديگر اعتياد (مانند مواد مخدر و الکل و...) دارد.
همه متخصصان درمان اعتياد در اين موضوع هم‌ عقيده اند که بازگشت ناخواسته به شرايط قبل امري طبيعي و يکي از مراحل درمان محسوب مي‌گردند. بسياري از معتاداني که اقدام به ترک کرده‌اند ، در طول فرايند درمان ناخواسته دچار لغزش‌هاي رفتاري مي‌گردند . لغزش‌هاي رفتاري به هيچ وجه به معناي شکست درمان نيست. يكي از علت هايي غلطيدن دوباره به اعتياد قبلي، قرار گرفتن در محيطي است كه در آن جا اعتياد زياد اتفاق افتاده بود.، مثلاً ياد‌آوري يك صحنه خاص، يا قرار گرفتن در مثلاً حمام و هنگام شستن آلت و... به همين خاطر بسيار توصيه مي شود كه در آن شرايط خاص قرار نگيرند.
در هر حال لغزش‌هاي غير اختياري طبيعي است . نبايد به بزرگ‌نمايي آن پرداخت. متأسفانه در افرادي که به خود درماني اعتياد مي‌پردازند و از نعمت هدايت درمانگر محرومند، هر گونه بازگشت را به منزله شکست قطعي در درمان تلقي مي‌کنند. اين باعث توهم عدم کنترل و بي‌ارادگي فرد مي گردد. اين تصور آسيب‌زا، فرد را از ادامه درمان مأيوس مي‌سازد ، در حالي که درصد پيشرفت درمان فرد بسيار بالاست.
8 ـ منصف باشيد . همان طور که به تنبيه ذهني ـ عملي خودارضايي خويش مي‌پردازيد، به تشويق ذهني ـ عملي موفقيت‌هايي هرچند اندک خود در ترک خودارضايي بپردازيد.
اگر حتى يک روز هم در ترک موفق بوديد، با کمال سخاوت به تشويق خود بپردازيد. خود تشويقي مي‌تواند علاوه بر ارتقاي سطح اعتماد به نفس و عزت‌نفس به کاهش اضطراب شما کمک شاياني کند. خود تشويقي مي‌تواند به صورت کلامي يا غير کلامي (مانند خريد يک بستي يا ديدن يک فيلم جذاب يا سجده شکر و ...) باشد.
9ـ با پرهيز از هر گونه خودسرزنشي و خود ملامت‌گري به يادداشت نکات مثبت خود بپردازيد. هزاران نکته مثبت داريد که نبايد با بزرگ نمايي نکات منفي‌تان به بوته فراموشي سپرده شود. ارزشمندي تان نسبت به خود كمك موثري در ترك اين گناه فراهم مي آورد.
10ـ براي 24 ساعت خود برنامه‌ريزي سبک و سهل الوصول انجام دهيد. با اشتغال ذهني به امور مثبت از هر گونه اشتغال فکري به تفکرات تحريک‌زا پرهيز نماييد. وقت فراغت براي خود قرار ندهيد و بي خود در جاهاي تحريك كننده مانند اينترنت پرسه نزنيد. با وجود آماده بودن شرايط محيطي و...ترك گناه بسيار مشكل و حتي نامقدور است.
11ـ سعي نماييد از تکنيک‌هاي انزجار درماني و شرطي‌زدايي استفاده کنيد. لذت کاذب خود ارضايي را با يک امر منزجر کننده ذهني مانند تصور صحنه تهوع‌آور يا خوردن داروي تلخ پيوند بزنيد و با آن تداعي نماييد يا آن که فرايند شرطي شده (اضطراب - خودارضايي) را به (اضطراب - ورزش يا تفريح سالم، تنفس عميق، رفتن به سر يخچال و آب خوردن و...) تبديل نماييد.
12ـ به هيچ وجه خود را دست و پا بسته فرض نکنيد. بدانيد صدها هزار توانسته‌اند که ترک کنند و شما از آنان مستثنا نيستيد.

در ادامه توجه شما را به مقاله اي در زمينه خود ارضايي جلب مي نمايم:
خودارضايي يكي از انحرافات جنسي است كه داراي عوارض روحي و جسمي فراواني دارد از جمله؛ افسردگي و بي حالي و ضعف بينايي ، ضعف قواي جسماني ، آسيب دستگاه تناسلى و ناتوانى‏هاى جنسى و توليد مثل، بيماري هاى مقاربتى‏، كم خونى، كم اشتهايى و مشكلات گوارشى؛كم خوابى و اختلال در خواب؛ تنگى نفس؛ سر درد و سرگيجه؛پيدايش تغييرات در نخاع و ستون فقرات، ضعف حافظه، حواس پرتى و ناتوانى در تمركز فكرى‏،اضطراب ،افسردگى‏، پرخاشگرى و بداخلاقى‏، يأس از زندگى‏،از بين رفتن خلاقيت‏ها، توانايى‏ها و سركوب شدن استعدادها، عدم ميل به تحصيل، مطالعه، تحقيقات علمى و فعاليت‏هاى فكرى، افت تحصيلى‏، بزهكارى و ... .

مهم ترين عوامل ترك عبارتند از؛
1- از بين بردن زمينه هاي اين عمل مانند؛ ديدن و خواندن تثاوير و مطالب تحريك زا، دوستان ناباب، استفاده نادرست از اينترنت و ...
2- آگاهي از عوارض و آسيب هاي ناگوار آن.
3- تقويت اراده.
عواملي در تقويت اراده مؤثر است مانند:
1ـ تمركز بخشيدن به فعاليت هاي گوناگون.
2ـ توجه به عبادات به ويژه نماز كه تمرين تمركز فكر است.
3ـ پايان رسانيدن كارهاي نيمه تمام.
4ـ تلقين مثبت:
همواره به خود اين گونه تلقين كنيد كه ارادة انجام اين كار را داريد و شكست مفهومي ندارد. تلقين در ترك عادات نامطلوب و غلبه بر خودارضايي مؤثر است.
پل ژاگو مي گويد: "وقتي بخواهيم با عادت زشتي ستيزه كنيم، ابتدا بايد نتايج نامطلوب آن را در نظر مجسّم سازيم، بعد منافعي را كه در نتيجة ترك آن عايد مي شود، در روح خود تصور كنيم، در نتيجة اين عمل، هر بار كه چنين نمايشي در روح خود مي دهيم، بر آن تحريك يا وسوسه چيرگي يافته و لذت ترك آن را در خود احساس مي كنيم. اگر تلقين به نفس را بلافاصه پيش از خواب اجرا كنيم، مؤثرتر از مواقع ديگر خواهد بود.
به طور كلي، متمركز ساختن فكر در كاري كه مي خواهيم براي اجراي آن فردا صبح در فلان ساعت بيدار شويم كافي است".
بنابراين بايد خود را باور كنيد و ترس و شكست را به خود راه ندهيد. بدانيد كه اگر بخواهيد مي توانيد. اين جمله شعار نيست، بلكه در عمل نيز افراد براي ايجاد و تقويت هر چه بيش تر اراده، به فوايد و آثار آن و نتيجه اي كه به دست خواهيد آورد، نيز اهميت آن و آينده روشني كه داريد، همچنين نجات از مشكل و سختي كه با آن روبرو هستيد، به شما كمك خواهد كرد. به پاداش عظيم اخروي و رضايت حضرت دوست (به جهت سختي و مشكل بودن ترك عمل) توجه نماييد. به خاطر داشته باشيد هر چه گناه و ترك عمل سنگين تر باشد و تلاش بيش تري لازم داشته باشد، در صورت تحقّق، انسان را به كمالات بالاتري مي رساند كه براي ديگران شايد حتي قابل تصوّر نباشد..
از اين رو هرگز يأس به خود راه ندهيد و براي آن برنامه ريزي كنيد. به راهکار هايي كه مطرح مي كنيم، توجه نماييد و آن را به كار ببنديد، قطعاً اثر آن را خواهيد يافت.

راهکارهاي ترک خود ارضايي:
1- سعي كنيد هميشه پيش از خواب مثانه خود را تخليه كنيد . شب‏ها به خصوص غذايي سبك ميل كنيد.
2- هرگز شكم خود را بيش از حد معمول پر نكنيد بلكه اگر تا چند لقمه ديگر جاي داريد، از غذا دست بكشيد.
3- از پوشيدن لباس‏هاي تنگ و چسبان (به خصوص لباس زير ) اجتناب ورزيد.
4-هرگز در حمام به طور کامل لخت نشويد.مثلا در حالي که هنوز زير شلوار به پا داريد ،قسمت فوقاني بدن خود را بشوييد. از ليف و صابون زدن به اندام جنسي خود که باعث تحريک آن مي شود بپرهيزيد.مطمئن باشيد صرف تماس آب وصابون با اندام جنسي بدون دست ورزي براي بهداشت آن کفايت مي کند.
5- هرگز فكر گناه را به ذهن خود راه ندهيد . از تصور و تخيل امور جنسي و شهواني سخت پرهيز كنيد.
6- از خواندن، شنيدن، نگاه كردن به امور و تصاوير شهوت زا دوري كنيد.
7- از خوردن مواد غذايي محرك مانند: خرما،پياز، فلفل، تخم‏مرغ و غذاهاي چرب اجتناب و يا به حداقل اكتفا نماييد.
8- از نگاه كردن و دست‏ورزي به اندام جنسي خود پرهيز كنيد.
9- هرگز به رو نخوابيد.
10- هيچ‏گاه تنها در يك مكان نباشيد تا فرصت و زمينه گناه از بين برود.
11- براي تخليه انرژي زايد بدن به طور منظم و زياد ورزش كنيد.
12- هيچ‏گاه بيكار نباشيد . هميشه براي مشغول ساختن خود به فعاليتي مطلوب و مثبت برنامه داشته باشيد.
13- روزه بگيريد . حتي اگر روزه واجب به عهده نداريد ،روزه مستحبي بگيريد . اگر قادر نيستيد، روزه تربيتي بگيريد، يعني به كم ترين مقدار غذا و كم‏حجم‏ترين نوع غذاها اكتفا كنيد . وعده غذايي خود را كم كنيد.
14- هرگز به نامحرم نگاه نكنيد، حتي اگر به ارتباط كلامي با آن ها مجبور باشيد.
15- با جنس مخالف رفتار متكبرانه داشته باشيد، هرگز با روي باز و نرمي با آن ها برخورد نكنيد.
16- هرگاه افكار جنسي به ذهن شما حمله ور شد ، ذهن خود را مثلاً با بستن يك كش به مچ دست خود و كشيدن و رها كردن آن از آن افکار منصرف کنيد. به خود هشدار دهيد.
17- به بدي اين گناه و عواقب آن بيانديشيد ،ولي احساس گناه شما از اين کار نبايد به حدي باشد که در شما ايجاد اضطراب مخل به سلامت روان کند .
18- به محض لغزش فوراً توبه كنيد. هرگز از رحمت خدا مأيوس نباشيد و بدانيد رحمت خدا از گناه شما بزرگ تر است.
19- قرآن زياد بخوانيد و در معاني آيات آن تفكر كنيد.
20-در مجالس مذهبي، دعا و توسل و موعظه زياد شركت كنيد.
21- از كتبي كه جنبه موعظه و بيدارگري قلبي دارد بهره بگيريد . مقيد باشيد در روز چند ساعت به مطالعه اين‏گونه كتب بپردازيد . براي مثال مجموعه كتاب‏هاي شهيد دستغيب توصيه مي‏شود به خصوص كتاب گناهان كبيره، قلب قرآن، ايمان، قلب سليم و معاد و….
22- اوقات فراغت خود را با مطالعه، ورزش، زيارت، عبادت و عيادت از نزديكان و... پر كنيد.
23-به معاد و قيامت فكر كنيد.
24- ذكر لاحول ولا قوة الا باللَّه را زياد بر زبان جاري سازيد.
25- اگر دوباره وسوسه شديد، با غسل و تيمم حتما سعي کنيد عبادت‏هاي خود مانند نماز و روزه و... انجام دهيد . اين کار به نوبه خود تاثير به سزايي در ترک اين عمل دارد .
26- از محيط هاي آلوده، سخت دوري كنيد .بيش تر وقت خود را در كتابخانه بگذرانيد . بي‏علت در خيابان‏هاي آلوده پرسه نزنيد .
27- بعد از موفقيت در ترک ، حتي به طور موقت ، خود را تشويق نماييد . مثلا اگر يک روز توانستيد استمنا نکنيد ، جايزه اي به خود بدهيد ( مثلا يک بستني يا هر چه که دوست داريد ) . اگر اين مدت بيش تر شد ، اين روند را ادامه دهيد .
اين راهکارها وقتي نتيجه مي‏بخشد كه هر چه دقيق‏تر به آن عمل شود .زمان نتيجه آن بستگي به شرايط و خصوصيات افراد دارد، ازاين‏رو فقط انرژي شما صرف عمل به دستورات شود.
موفق و مويد باشيد.

پي‌نوشت‌ها:
1. بحار الانوار،ج 100،ص 22.
2. غررالحکم،ج 1،ص56 .

ضمن عرض سلام وارزوي قبولي طاعات وعبادات در اين ماه پرخير و بركت به محضر شما بزرگواران اين مركز روشنگر و هدايت گر.عارضم به حضور انورتان اينجانب به دليل پرورش در يك خانواده مذهبي و معتقد هميشه در صدد رعايت و اجراي كامل اصول شرعي ومباني اخلاقي كه توسط بزرگان ديني و قران ما تبيين شده برامده ام و انهارا در تمام زواياي زندگي ام حتي المقدور بكار بسته ام.اما بعضي اوغات بصورت ناخواسته در مواجه با بعضي امور ديگران دچار مقايسه وبعضا حسد ميشوم كه باور بفرماييد شديدا از اين حالت بسيار ناپسند و مذموم كه به نقل از بزرگي به اتشي مي ماند كه اعمال ما را به خاكستر تبديل ميكند متا ثر مي شوم كه غالبا به صلوات واستغفار پناه ميبرم. عاجزانه استدعا دارم روشنگري فرماييد چگونه مي توانم براي هميشه از اين عادت ناخواسته وبسيار ناپسند كه سوهان روحم شده خلاصي يابم. با سپاس فراوان.

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
براي درمان بيماري‌هاي جسمي و روحي، قدم نخست شناخت بيماري است . اين قدم را به خوبي برداشته‌ايد و به ضعف اخلاقي و بيماري قلبي خود که حسادت است، پي برده ، به دور از خودخواهي به آن اعتراف کرده ايد. اما اين اندازه کافي نيست، بايد گام‌هاي مهم‌تري را برداريد و بکوشيد از تقويت و رشد حسادت جلوگيري کنيد که هر چه بگذرد، مبارزه با آن مشکل‌تر مي‌شود.
نپنداريد صفات زشت و از جمله حسادت را مي‌توان در مدت زمان کوتاه و با تلاش اندک از بين برد، زيرا اگر چنين بود، مبارزه با نفس را جهاد اکبر نمي‌ناميدند.
چه بسا ممکن است غلبه بر حسادت چندين ماه يا چندين سال به طول بيانجامد.
گفته¬اند: يکي از بزرگان را ديدند که از شدّت خوشحالي در پوست نمي‌گنجيد، وقتي سبب را پرسيدند گفت: چهل سال است مجاهدت کرده‌ام تا حسد را از خود ريشه‌کن سازم . اکنون ديدم که به اين کار موفق شده‌ام.(1) پس بدون يأس و نااميدي و با عزمي راسخ به ميدان نبرد با دشمن دروني قدم بگذاريد.
مبارزه با حسد دو مرحله دارد: پيشگيري و درمان. در مرحله پيشگيري، آن چه انسان را از حسادت باز مي‌دارد، عبارتند از:
1ـ توقع نداشتن؛
2ـ عفو و گذشت؛
3ـ مردم را دوست داشتن؛
4ـ خدمت گزاري؛
5ـ قدرداني؛
6ـ خوشنودي از خوش‌بختي ديگران.
اما در مرحله درمان، حسود بايد چيزهايي را بداند و کارهايي را انجام دهد، که دو بخش علم و عمل را تشکيل مي‌دهد. آن چه را که حسود بايد بداند عبارتند از:
1ـ ريشه‌هاي حسد که عبارتند از:
أ‌) عداوت: کسي که دشمني فردي را در دلش جاي دهد، هميشه آرزوي سلب نعمت از دشمن خود را دارد و از آسايش و نعمت او رنج مي‌برد.
ب‌) شرکت و خوف مزاحمت: بين دو نفري که با هم نزديک و در جهتي شريک باشند و يکي را بر ديگري امتيازي باشد، ممکن است حسادت پديد آيد، مانند حسادت بين دو برادر يا برادر و خواهر.
ت‌) تکبر و خودخواهي: کسي که خود را عزيزتر از ديگري مي‌پندارد و نمي‌تواند شاهد پيشرفت ديگري باشد، به ديگران حسادت مي‌ورزد.
ث‌) طمع و حرص: کسي که به آن چه دارد ،قانع نيست و به آن چه در دست مردم است ،چشم مي‌دوزد، حسادت مي‌کند.
ج‌) بخل شديد: گاهي بخل و چشم تنگي به حدي مي‌رسد که بخيل نمي‌تواند ديگري را در ناز و نعمت ببيند.
‍‍ـ زيان‌هاي حسادت را بداند که عبارتند از:
أ‌) ناراحتي هميشگي: امام علي(ع) مي‌فرمايد: «براي حسود آسايش نيست».(2)
ب‌) ناکامي: حسود که آرزوي گرفته شدن نعمت از ديگري را دارد، تمام عمرش را در ناکامي به سر خواهد برد، زيرا همه چيز در اختيار او نيست. امام صادق(ع) مي‌فرمايد:
«حسود قبل از آن که به ديگري ضرر برساند، به خود زيان مي‌رساند».(3)
ت‌) بيماري: حسود که اندوهگين و ناکام است، از سلامت کامل روحي و جسمي برخوردار نيست. امام علي(ع) مي‌فرمايد: «تندرستي بدن از کمي حسد است».(4) در جاي ديگر مي‌فرمايد: «حسد بدن انسان را ذوب مي‌کند».(5)
ث‌) تنهايي: کسي که نعمت را در ديگري نمي‌تواند ببيند، دشمن وي است و با اين حالت کسي او را همراهي نخواهد کرد و تنها مي‌ماند. امام علي(ع) مي‌فرمايد: «براي حسود دوستي نيست».(6)
ج‌) شکست در زندگي: حسود به جهت حسادتش کارهايي انجام مي‌دهد که با بزرگي و محبوبيت منافات دارد و موجب پستي او مي‌گردد، از اين رو نمي‌تواند موقعيت اجتماعي پيدا کند. امام علي(ع) مي‌فرمايد: «حسود به بزرگي و آقايي نمي‌رسد».(7)
ح‌) نابودي ايمان؛ امام باقر(ع) مي‌فرمايد: «همان طوري که آتش هيزم را مي‌خورد، حسد ايمان را مي‌خورد».(8)
3ـ حسود بايد بداند حسادت براي او سودي ندارد. نه مقامش را بالا مي‌برد، نه محبوبيتش را زياد مي‌کند.
4ـ حسود بايد بداند آن چه بر آن رشک مي‌برد، بر فرض اين که از دست ديگري بيرون رود، معلوم نيست که به دست او بيفتد.
5ـ حسود بايد بداند کوششي که در بيرون کردن نعمتي از چنگ کسي به کار مي‌برد، اگر همان را براي رسيدن به مقصدي به کار برد، به همان نتيجه يا بالاتر از آن خواهد رسيد.
6ـ حسود بايد بداند که جز رنج و غم و بيماري نصيبش نمي‌شود. چشم حسود از ديدن و گوشش از شنيدن و مغزش از دانستن ناراحت مي‌شود. امام صادق(ع) مي‌فرمايد: «حسود بيش از آن که زيانش به ديگري برسد، به خود زيان مي‌رساند».(9)
7ـ حسود بايد بداند حسد براي دين و دنيايش زيان دارد و در عمل با قضا و قدر الهي دشمني مي‌کند. پيامبر(ص) مي‌فرمايد: «خداوند به موسي فرمود: اي پسر عمران! مبادا به مردم حسد بري! بر آن چه به آن‌ها از فضل خود داده ام، چشمانت را به دنبال آن دراز مکن و دل خود را به دنبال آن روانه مکن، زيرا حسود دشمن نعمت من است و از قسمتي که ميان بندگانم کرده‌ام، جلو گرفته است. هر که چنين باشد، از او نيستم و او هم از من نيست».(10)
8ـ حسود بايد بداند اگر از رسيدن نعمت به ديگري ناخرسند است، از دو حال خارج نيست:
نعمت را از خدا نمي‌داند، که در اين صورت کفر ورزيده .
اگر از خدا بداند و باز ناراضي باشد، خود را مقابل خدا بلکه بالاتر از او قرار داده است، زيرا به زبان حال مي‌گويد نعمتي که خدا به او داده، بر خلاف صلاحديد من است و بايد از او گرفته شود، از اين جهت در روايات آمده که: حسد ايمان را مي‌خورد، همان طوري که آتش هيزم را مي‌خورد.(11)
9ـ حسود بايد بداند که تهيدستي و ثروتمندي و تندرستي و بيماري همه از خداست . بر اساس تدبير و مصلحت انجام مي‌گيرد. کسي که به اين مرتبه از يقين برسد، به آن چه خدا به او داده، قانع و راضي و سپاسگزار است . به کسي طمعي ندارد، تا دچار حسادت شود. نيز از تفاوت سطح زندگي خود با ديگران رنج نمي‌برد، چون آن را بر اساس حکمت الهي مي‌داند. اگر براي زندگي متحمل سختي‌ها شد، مي‌داند صبر در برابر مشکلات اجر اُخروي دارد، به طوري که همه کمبودها را جبران مي‌کند. راضي به رضاي حق بودن و تسليم در برابر اراده او شدن در درمان حسادت بسيار مؤثر است.
امام علي(ع) مي‌فرمايد: «کسي که به آن چه دارد راضي باشد، حسد دامان او را نمي‌گيرد».(12)
10ـ حسود بايد بداند دنيايي که در معرض فنا و تغيير است و در قرآن و حديث از آن مذمّت شده، ارزش حسد ورزي را ندارد. قرآن مجيد مي‌فرمايد: «زندگي دنيا درست مانند باراني است که بر کشتزار ببارد و گياه از آن روييده شده، سبز و خرّم باشد، به طوري که کافران را به شگفت آورد اما پس از آن خشک شود، پس آن را بيني که پس از سبزي و خرمي، زرد شده، پس از آن شکسته و خورد گردد».(13)
11ـ حسود بايد بداند آنچه در جهان از طرف خداوند براي انسان قرار داده مي‌شود، امتحان الهي است .امتحان گاهي با نعمت و گاهي با سلب آن است. بنابراين کسي که از طرف خداوند به او نعمت داده شده، با نعمت امتحان و آزمايش مي‌شود . آن که از او سلب شده نيز مورد آزمون الهي است. چنين نيست که نعمت داده شده، هميشه خير باشد؛ چه بسا با کفران نعمت، از رحمت خدا به دور افتاده و نعمت موجب عذاب او خواهد شد، بنابراين انسان با فهم اين مسئله از چيزي که در دست ديگران است (و يا حتي به راحتي به او داده شده) رشک و حسادت نمي‌برد. در ضمن کسي که چيزي را به راحتي و آساني به دست آورد، هيچ گاه آن لذت و سرور را در برابر کسي که به سختي به دست آورده، نخواهد داشت.
اما مرحله عملي درمان حسادت آن است که خواسته دل را زير پا بگذارد، بلکه رفتار خود را مطابق ضد آن قرار دهد، مثلاً اگر دلش مي‌خواهد از کسي بدگويي کند، زبانش را کنترل نمايد، بلکه به مدح و ستايش او بپردازد. اگر مي‌خواهد به کسي زياني برساند، از اين قصد منصرف شود.
اگر در فکر تنزل مقام رفيقش است، در ترفيع درجه او بکوشد و کار هر کس را حمل بر صحت کند. رسول خدا(ص) فرمود: «إذا حسدتَ فلا تبغ؛(14) هنگامي که رشک بردي، در پي آن مرو». يعني بر ضد خواسته خود عمل کن. البته اين عمل بر خلاف نفس است و انجام دادن آن دشوار مي‌نمايد، ولي اگر کسي همت گمارد ،مي‌تواند با قاطعيت آن را محقق سازد. کسي که خواهان اصلاح خويش است، ناگزير هزينه آن را بايد بپردازد و مرارت و تلخي و دشواري راه را تحمل کند.

پي‌نوشت‌ها:
1. محمد علي سادات، اخلاق اسلامي، ص 132.
2. بحارالانوار، ج 70، ص 252.
3. همان، ص 255.
4. نهج البلاغه، قصار 256.
5. غررالحکم، ج 1، ص 241.
6. همان، ص 223.
7. غررالحکم، ج 1، ص 255.
8. اصول کافي، ج 3، ص 416.
9. بحارالانوار، ج 70، ص 255.
10. الکافي، ج 2، ص 307.
11. همان.
12. تصنيف غررالحکم، ص 300.
13. حديد (57) آيه 20.
14. ميزان الحکمه، ج 1، ص 631.

صفحه‌ها