اخلاق
۱۳۸۹/۰۵/۲۹ ۲۲:۰۵ شناسه مطلب: 17070
عده ای از نوجوانان و جوانان در پاسخ به این سوال که چرا از ظواهر و پوشش عرفی متدینین استفاده نمی کنید چنین می گویند : ما هنوز باور و اعتقاد عمیق و کاملی به اسلام پیدا نکردیم و اگر پوششی داشته باشیم که در جرگه متدینین و مذهبی ها قرار بگیریم ، مصداق منافقین –که از کفار هم بدتر هستند – هستیم لذا پوشش و البسه ای را اختیار می کنیم که ما را جزو این گروه محسوب نکنند ؟ یا افرادی دیگر به جهت اینکه شاید گاهی اعمال نادرست و نامطلوبی از آنان سر بزند که مردم آن را به حساب دین و مومنان نگذارند ، از پوشش متناسب با این افراد استفاده نمی کنند ؟ آیا استدلالات این افراد درست است ؟
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
قرآن کريم در گزارشي از ماهيت دروني برخي افراد اطلاعت جالبي مي دهد . در آيه پنج سوره قيامت مي فرمايد : بل يريد الانسان ليفجر امامه.
براساس مفهوم اين آيه يک دسته از افراد راحت طلب و مسؤليت گريز براي آن که در انجام هر کاري و ارتکاب هر گناه و منکري و ناديده گرفتن هر فرمان و دستورپروردگار آزاد باشند و نخواهند در برابر پرسش هاي جامعه و حکومت و مردم پاسخگو باشند ، برخي از اصول اعتقادي را منکر مي شوند ، يا مسئله را جوري بيان مي کنند که بيانگر شک و ترديد باشد .با اين گونه
اظهارات مي خواهند بگويند ما هنوز در شک و ترديد هستيم ، اما بدانيد که اين ها جهت فرار از مسؤليت ها و پاسخگو بودن کار کرد هاي شان اين حرف ها را مي زنند .
در گزيده تفسير نمونه آمده است :
در اين آيه (آيه 5) به يكى از علل حقيقى انكار معاد اشاره كرده، مىفرمايد: انسان شك در معاد ندارد «بلكه او مىخواهد (آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قيامت) در تمام عمر گناه كند»! (بل يريد الانسان ليفجر امامه).
او مىخواهد از طريق انكار معاد، كسب آزادى براى هرگونه هوسرانى و ظلم و بيدادگرى و گناه بنمايد، هم وجدان خود را از اين طريق اشباع كاذب كند، و هم در برابر خلق خدا مسؤوليتى براى خود قائل نباشد.(1)
اگر دنبال حقيقت باشند ، راه صحيح ماندن در شک و ترديد و پوشيدن لباس غير متدينين و خود را در لباس بيگانه و کفار ظاهر کردن نيست ، بلکه راه درست پرسيدن و تحقيق کردن و مطالعه کردن است .
يکي ديگر از دام هايي که شيطان براي همراه ساختن با خود برخي از ساده انديش هاي ، سطحي نگر استفاده مي کند، اين است که آنان را به بهانه هايي به ترک برخي مستحبات و گاهي واجبات يا انجام برخي مکروهات و يا گناهان وادار مي کند مثلا از رفتن به مسجد و شرکت در نماز جماعت يا خواندن نماز اول وقت به بهنه ريا بودن باز مي دارد . اين خبيث در ذهن افراد تلقين مي کند که از اين جهت به مسجد يا نماز جمعه يا جماعت و يا در عزادري ائمه اطهار شرکت مي کني که مردم شما را ببينند و چنين و چنان بگويند . پيدايش اين توهمات باعث مي شود عده اي ساده لوح خود را از بسياري از فضايل محروم کنند. وقتي شيطان احساس پيروزي کرد و توانست انسان را يک قدم به عقب نشيني وادار کند ، جرئتش زيادتر مي شود . تلاش مي کند قدم به قدم او را از مسير خارج مي کند ، (2)يکي از آن دام ها سخن نادرستي است که برخي افراد جهت فرار از مسؤليت و پاسخگو بودن در برابر وجدان خود و انسان ها مي گويند. شايد گاهي اعمال نادرست و نامطلوبي از آنان سر بزند که مردم آن را به حساب دين و مومنان نگذارند .مردم به خوبي مرز بين دين و مدعيان دينداري را مي دانند و با صداي رسا مي گويند:
اسلام به ذات خود ندارد عيبي هر عيب که هست از مسلماني ماست.
پي نوشت ها :
1. برگزيده تفسير نمونه ، ج5 ، ص 341 .
2. رجوع شود به کتاب شريف چهل حديث امام خميني و معراج السعاده مرحوم نراقي ، مبحت اخلاص و ريا .
۱۳۸۹/۰۵/۲۹ ۲۱:۰۱ شناسه مطلب: 17069
۱۳۸۹/۰۵/۲۹ ۱۶:۱۲ شناسه مطلب: 17060
1-میشود ذکر برای دور کردن شیطان از انسان برایم ارسال کنید 2-میشود ذکر یا دعایی برای تقویت ایمان در قلب رابرایم ارسال کنید
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
اگر ذکر با آگاهي و معرفت و عمل صالح همراه نباشد، ميزان تأثير گذاري آن براي دور کردن شيطان و تقويت ايمان ناچيز است . از اين رو براي رسيدن به هر حقيقتي مثل ايمان و يا دوري از هر چيزي نظير شيطان نخست بايد نسبت به آن موضوع شناخت و معرفت لازم کسب گردد تا راه هاي رسيدن يا دور شدن از آن شناخته شود . در گام بعدي لازم است براساس شناخت و اطلاعات به دست آمده حرکت کند و عمل نمايد تا بتواند به هدف مورد نظر نزديک گردد. در غير اين صورت چه بسا هر قدمي که بر مي دارد، به جاي نزديک شدن به هدف، از آن دور مي شود .شخصي که در اصفهان است ،قصد سفر به تهران را دارد، نخست بايد بداند تهران کجاست و از کدام دروازه بايد عبور کند . اگر به جاي حرکت به سمت دروازه تهران به دليل ندانستن و يا آگاهانه به سوي دروازه شيراز حرکت کند . قهرا از تهران دورتر مي شود . بنابراين اگر آگاهي و شناخت درستي وجود داشته باشد ، و اطلاعات در عمل پيگيري شد ،شخص مي تواند به هدف نزديک گردد .
دعا و ذکر براي رسيدن به هدف دو کار مهم انجام مي دهد :
يکي آن که باعث اعتماد به نفس و تقويت اراده مي شود. تا پايان راه به سير خود ادامه دهد.
ديگر آن که نقش تابلوهاي راهنمايي بين راه را دارد. در هر صورت شخص بايد با نقشه و اطلاعات صحيح حر کت را آغاز کند . به تدريج به سمت مقصد حرکت کند تا آن تابلوها برايش مفيد باشد، انگيزه تداوم حرکت در او تقويت گردد . بنا براين براي دور کردن شيطان و تقويت ايمان نخست بايد معرفت و شناخت جامعي از ارکان و محور هاي اساسي ايمان و از شيطان ،و خواسته ها و تمايلاتش و راه ها و شيوه کار کرد هايش داشته باشيد . در عمل به لوازم و شرايط آن ها پايبند باشيد تا بتوانيد به مطلوب خود دسترسي پيدا کنيد . بررسي و پاسخگويي همه ابعاد دو موضوع ياد شده از رسالت تعريف شده اين مرکز خارج است. از اين رو در گام اول فقط اشاره اي به برخي از راه هاي تقويت ايمان و مقابله با شيطان مطرح مي شود. سپس به بيان چند ذکر از معصومين (ع) بسنده مي کنيم .
ا- براي تقويت ايمان بايد پايه هاي آن را محكم كرد. امام علي(ع) ايمان را بر چهار پايه استوار مي داند: صبر و يقين و جهاد و عدل.(1)
به طور كلي هواهاي نفساني و رذايل اخلاقي از آفات ايمان محسوب مي شوند.امام باقر(ع) دروغ را منشأ خرابي ايمان مي داند.(2) در جاي ديگر حضرت حسد را آفت ايمان ذكر كرده وفرموده است: "حسد ايمان را مي خورد، همان طوري كه آتش هيزم را(3)
بنابراين انجام واجبات و ترك محرمات و گناهان و آراسته شدن به صفات خوب مثل: شكر، صبر، خوش اخلاقي، احسان، سخاوت، راست گويي، بردباري و پاك کردن درون از صفات رذيله مانند: تكبر،حسادت، بداخلاقي، عصبانيت و... موجب تقويت و پايداري ايمان ميگردد.
ب- راه مقابله عملي با شيطان و وسوسههايش : ابتدا بايد دشمن و راههاي نفوذ او را شناخت و او را مهار کرد . سپس وي را به عقب راند . در گامهاي نهايي او را به اسارت کشيد. در اين جهت راه هاي مبارزه با وساوس شيطاني عبارتند از:
1- نگهباني و مراقبت:
شيطان با جان ما سر و کار دارد. از اين رو بايد از آن حراست کنيم. راههاي مراقبت عبارتند از:
يک -تقوا پيشگي:
قرآن مجيد تقوا را لباسي بر اندام جان آدمي ميداند که آن را به خوبي ميپوشاند و حفظ ميکند: «لباس التّقوي ذلک خير؛(4) بهترين جامه، تقوا است».
امام علي(ع) تقوا را دژي نفوذ ناپذير ميداند که رخنهاي در آن ممکن نيست. (5)
دو - کنترل اعضا و جوارح:
زبان، چشم، گوش، فکر و همة اعضا و جوارح، درهاي ورودي به قلباند. پس بايد اين ها را کنترل کرد.
سه - محاسبه:
بعد از کنترل نوبت به محاسبه ميرسد، يعني براي جبران ضعفها و برنامهريزي براي آينده ارزيابي لازم است.
2- واکنش مناسب: در برابر هر وسوسهاي بايد واکنش مناسب صورت گيرد.
پيامبر اکرم(ص) ميفرمايد: «دشمنان تو از جن، ابليس و سپاهيان او است. پس اگر نزد تو آمد و گفت: فرزندت مُرد، به خود بگو: زندگان براي مردن آفريده شدهاند.
اگر آمد و گفت: مال تو از دست رفت، بگو: ستايش خداي را که ميدهد و ميگيرد و زکات را از من برد.
اگر آمد و گفت: مردم به تو ستم ميکنند، ولي تو ستم نميکني بگو: روز قيامت آنان که ستم کردند گرفتارند.
اگر آمد و گفت: چه قدر نيکي ميکني، بگو: گناهان من بيش از نيکيهاي من است.
اگر آمد و گفت: چه قدر نماز ميگزاري بگو: غفلت من از نمازهايم بيشتر است.
اگر آمد و گفت: چه قدر بخشش ميکني، بگو آن قدر که ميگيرم، از آن چه ميبخشم زيادتر است.
اگر گفت: چه قدر به تو ستم ميکنند بگو: من بيشتر ستم کردهام.
اگر گفت: چه قدر براي خدا کار ميکني، بگو: چه بسيار معصيتها کردهام». (6)
3- استعاذه:
در برابر هجوم وسوسههاي شيطان، لازم است به پناهگاهي مطمئن پناه ببريد و آن توجه به خدا و ياد او است. قرآن مجيد ميفرمايد: «اگر از شيطان وسوسهاي به تو رسد، به خدا پناه ببر(و بگو اعوذ بالله من الشيطان الرجيم ) که او شنواي دانا است». (7)
4- مجهز شدن به تجهيزات:
در برابر تهاجم وسيع شيطان، بايد در ميدان کارزار، همواره مسلح باشيم. برخي از تجهيزات در حديث پيامبر اکرم(ص) مطرح شده است. حضرت ميفرمايد: «آيا شما را آگاه کنم بر کاري که اگر انجام داديد، شيطان از شما فاصله ميگيرد، به اندازة فاصله مشرق تا مغرب؟ گفتند: آري. فرمود: روزه صورت شيطان را سياه ميکند و صدقه، کمرش را ميشکند. دوستي براي خدا و کمک براي عمل صالح، پشت او را ميبُرد و استغفار، بند دلش را ميبرد». (8)
5- آشنايي با دامهاي شيطان:
براي رهايي از وساوس شيطاني بايد مواظب دامهاي او بود. يکي از دامهاي خطرناک شيطاني، دوستي دنيا است.
امام علي(ع) ميفرمايد: «از دنيا حذر کن، زيرا دام شيطان و جايگاه فساد ايمان است». (9)
دام ديگر که از مهمترين ابزار کار شيطان به شمار ميرود، هواپرستي است، زيرا تا پايگاهي درون انسان وجود نداشته باشد، شيطان قدرت بر وسوسهگري ندارد. شيطان خواستههاي نفساني انسان را تأييد ميکند. قرآن مجيد ميفرمايد: «تو هرگز بر بندگان من تسلط نخواهي يافت مگر گمراهاني که از تو پيروي ميکنند». (10) بندة خدا تابع هوا و هوس نيست و خواست خدا را مقدّم ميدارد.
يکي ديگر از دامهاي شيطان خشم و تصميم گيري از روي عصبانيت که غالباً بر مردان چيره ميشود.
راهکار هاي ديگر :
يکم - کنترل واردات ذهن :
تلاش کنيم در همه حال و در هر جا و مکان آن چه را مي خواهد وارد ذهن ما بشود ،کنترل و بازرسي شود، سپس اجازه ورود به آن داده شود . ذهن را همواره به امور ارزشمند متوجه ساختن و عادت دادن به تدريج شيطان را نا اميد و از آن دور مي کند.
دوم - مطالعه و تفکر دربارة خدا و قيامت.
سوم-به طور منظم مثلاً هفته يک بار به زيارت اهل قبور رفتن و نسبت به عاقبت خود و احوال پس از مرگ انديشيدن
چهارم - شرکت کردن در مراسم ديني و فعاليت جدي در مسائل فرهنگي اجتماعي و نماز جماعت
پنجم - پايبندي به نماز اول وقت و نماز را با توجه و حال و عاشقانه و با حضور قلب خواندن
ششم - خود را از بيکاري، تنهايي و عوامل وسوسهانگيز دور نگه داشتن.
هفتم- هميشه با وضو بودن
گام دوم : ذکر درماني براي دور کردن شيطان و تقويت ايمان :
1- ذکر شريف « لا اله الا الله » را زياد بگوييد
2- از امام صادق(ع) روايت شده که براي رفع وسوسه شيطان و حديث نفس، ذکر «لا حولَ ولا قوّة إلاّ بالله» مفيد است. اين ذکر را با توجه به معنا و مفهومش زياد بگوييد.
3- مردي خدمت پيامبر(ص) رسيد و از سه چيز شکايت کرد:
يکي از وسوسة شيطان و حديث نفس که براي او پيش ميآيد،دوم از فقر و تنگدستي،سوم ـ از بدهکاريهاي زيادي که دارد.
حضرت فرمود: اين دعا را مکرر بخوان .خداوند هر سه مشکل شما را برطرف ميکند: «توکّلت علي الحيّ الذي لا يموتُ و الحمد للّه الذي ل يتّخذ ولداً و لم يکن له شريکٌ في المُلک و لم يکن له وليُّ من الذلّ و کبّره تکبيراً».
پس از مدتي مردم خدمت حضرت رسيد و گفت: به دستور شما عمل کردم، خداوند هر سه مشکل مرا برطرف ساخت.(11)
4- ذکر شريف : «هو الأوّل والآخر و الظاهر و الباطن وهو بکلّ شيءٍ عليم».
5- امام صادق(ع) فرمود:«هر گاه شيطان در دل انسان وسوسه کرد و در او شک و ترديد ايجاد کرد، سه مرتبه بر سينه و شکم خود بکشد و بگويد: «بسم الله و بالله، محمّدٌ رسول الله و لا حول و لا قوّة إلاّ بالله العليّ العظيم، اللهمّ امْسَح عنّي ما أحذر».
پي نوشت ها :
1. نهج البلاغه، فيض الاسلام، قصار 30.
2. بحارالأنوار، ج 69، ص 247.
3. الكافي،ج2، ص 307.
4. اعراف (7) آيه 26.
5. نهج البلاغه، صبحي صالح، خطبه 157.
6. سفينة البحار، ج 1، ص 100.
7. اعراف (7) آيه 200.
8. سفينة البحار، ج 2، ص 64.
9. غرر الحکم، ج 1، ص 156.
10. حجر (15 ) آيه 42.
11. الکافي ج2 ص552
۱۳۸۹/۰۵/۲۹ ۰۲:۳۰ شناسه مطلب: 17005
آیااسلام درباره ی چگونه برنامه ریزی کردن سخنی را بیان کرده است؟
پرسشگر گرامي با سلام و دعا براي قبولي عبادات و توفيق بندگي و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز
استفاده بهينه از سرمايه عمر و بهتربهره بردن از «زمانِ» محدود ،ولي بسيار ارزشمند حيات ، تنها از طريق برنامه ريزي و «مديريت زمان» كه هوشيارانه، مستمر و پايدار تدوين شده باشد، فراهم ميشود. مديريت زمان كه در واقع، همان برنامه ريزي است، به معناي تسلط و كنترل بر فرصتها و جهت دادن به فعاليتهاست. امروزه اين اصل اساسي بر کسي پوشيده نيست که رشد و ترقي انسان در هر عرصه اي ، مستلزم برنامه ريزي صحيح و استفاده مطلوب از امكانات موجود و در دسترس مي باشد.
خوشبختانه ائمه عليهم السلام كه كلام شان نور و راهنماي انسان هاست، درعصري که با جاهليت فاصله چنداني نداشتند، شاگردان خود را در قالب سفارش کلي به اغتنام فرصت ها، به صورت جزئي و مشخص هم به داشتن برنامه و «مديريت زمان» تشويق مي کردند . براي چگونه بهره بردن از اوقات شبانه روز دستور العمل جامعي را در اختيار ما قرار داده اند.
امام موسي كاظم (عليه السلام) مي فرمايد: «بكوشيد كه اوقات شما چهار قسمت باشد؛
بخشي را براي مناجات با خدا، بخشي را براي كار و زندگاني و معاش ؛ قسمتي را براي معاشرت با افراد مورد اعتماد كه عيوب شما را به شما مي فهمانند و از صميم قلب به شما اخلاص مي ورزند . قسمتي از وقت تان را نيز اختصاص دهيد به بهره وري از لذت هاي حلال» و در پايان حضرت مي فرمايد: « به وسيله بخش آخر است كه بر انجام وظايف آن سه بخش نيز توانا مي شويد.» (1)
اگر بخواهيم از سخن گهربار امام معصوم بهره بيش تري ببريم و راهكارهاي عملي مناسبي را برگيريم ،بايد بخش هاي چهارگانه گفتار و توصيه امام را تبيين كنيم. همان طور كه بيان شد امام اوقات شبانه روزي را به چهار قسمت تقسيم مي كند.
يك قسمت مربوط به امور عبادي مي شود كه تقريبا مشترك بين همه سطوح سني نوجوان، جوان، ميان سال و پير مي باشد . منظور از عبادات همان نمازهاي يوميه واجب و مستحبات مانند خواندن ادعيه، تلاوت قرآن و تدبر و تفکر در محتواي کلام الهي و كلا پرداختن به امور معنوي و عبادي است.
اما قسمت دوم كه امام مي فرمايد بخشي از وقت خود را صرف كار و زندگاني و معاش كن، اين قسمت در هر زماني متناسب شغل و حرفه و نيازها است.
قسمت سوم كه امام مي فرمايد قسمتي از وقت خود را صرف معاشرت با افراد قابل اعتماد كن، بسيار مهم است زيرا معاشرت با مردم مي تواند شامل صله ارحام ، رفتن به ملاقات دوستان و اقوام ، تبادل افکار و تجربه ، فعاليتهاي گروهي علمي و غير علمي باشد.
قسمت چهارم اين كه امام مي فرمايد: بخشي از وقت خود را صرف لذات حلال كن . مهم تر اين كه امام مي فرمايد: اگر از بخش چهارم بهتر استفاده كنيد، روي بهره برداري سه بخش ديگر نيز تأثير مي گذارد. طبيعي است كه انسان نيازها دارد كه بايد به موقع تأمين شود و گرنه نيرو و توان براي ادامه كار و حركت به سوي موفقيت امكان پذير نيست. از جمله اين لذات حلال خواب، استراحت، تفريح، غذا خوردن، ... مي باشد. بنابراين بايد برنامه كاري و اوقات شبانه روزي خود را به گونه اي طراحي كنيم كه خواب به اندازه كافي و تفريح و ورزش به خوبي در آن لحاظ شده باشد. به غذا و وعده هاي غذا، سالم بودن و مغذي بودن آن و حلال بودن آن اهميت بدهيم. اگر كسي سخن گهربار امام را سرلوحه زندگي خود قرار دهد، به همه امور زندگي خود مي تواند بپردازد . از اوقات شبانه روزي خود و همچنين امكاناتي كه در اختيار دارد، اعم از امكانات مادي و معنوي بيش ترين بهره را مي تواند ببرد . به سر منزل مقصود كه همان قرب و رضوان الهي است دست يابد.
دربارة اهميت نظم اميرمؤمنان علي(ع) در بستر شهادت به امام حسن و امام حسينفرمود: "شما ، و تمام فرزندان وخاندانم و كساني را كه اين وصيّت به آنها ميرسد، به ترس از خدا و نظم در امور زندگي و ايجاد صلح و آشتي در ميان شان سفارش ميكنم.(2)
البته اسلام خطوط کلي را ترسيم کرده است و هرکس به مقتضاي امکانات و استعداد هاي خود بايد برنامه ريزي نمايد.
پي نوشت ها :
1. تحف العقول ، ص433
2.نهج البلاغه، نامة 47
۱۳۸۹/۰۵/۲۸ ۱۹:۵۸ شناسه مطلب: 16984
با عرض سلام.سوالی در رابطه با مرتاضهای هندی داشتم. در مورد مرتاض ها و دیگر اشخاص که دارای نیروهای ماوراء الطبیعه هستند گفته میشود که اینها کسانی هستند که خود را در شرایط محدود و سخت فیزیکی قرار دادند تا به قولی گفتنی این نیروهای بالقوه در بدن را زنده کرده و رشد دهند تا جائی که به مرحله ای برسند که مثلا با نگاهشان شی را حرکت داده و یا با نگاه در شخصی تاثیری متفاوت بگذارند یا مثلا قطاررا با چشمان خود نگه دارند.1-ایا این کار مرتاضها واقعیت دارد؟(اگر واقعیت دارد به سه سوال دیگر که در ادامه امده لطفا پاسخی کامل دهید؟2 - تاریخچه ی این نوع کارهای مرتاضهای هندی از کی شروع شده ؟ 3- آیا حتما با ریاضت کشیدن است که میشود این نیروهای بالقوه را پرورش داد و فعال کرد و وقتی شخص به خود سختی میدهد مگر در بدن و یا بهتر بگویم در روح ما چه اتفاقی می افتد؟4 -ایا این کارهای مرتاض ها با این گفته خداوند ارتباطی دارد که فرموده : بنده من! من به هر چیز می گویم باش سریع موجود میشود ، تو نیز بندگی من کن تا تو را مثل خود کنم" (همچنین اگر منبعی دراین مورد هست که میتواند به بنده کمک کند لطفا معرفی بفرمایید.تابا تاریخچه کار انهابهتر اشنا شوم). با تشکر .
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
مسلما بسياري از آنچه نقل مي شود ،حقيقت ندارد ، اما در يك نگاه كلي توانمندي هاي روح انسان امري نيست که کسي بتواند آن را انکار کند . ميان انسان ها افرادي بوده و هستند كه با تقويت قواي روحي خود کارهايي به مراتب عجيب تر از کارهايي که در نتيجه تقويت جسم انجام مي شود ، انجام داده و مي دهند ، البته همه اين افراد مرتاضان نيستند و ديده شده افرادي كاملا عادي داراي توانمندي هاي ذاتي روحي بسيار بالايي هستند و يا افرادي به واسطه عبادت و بندگي خداوند مورد لطف او قرار گرفته، كمالات روحي به آن ها عنايت مي شده است .
در هر صورت مسلم است انسان با انجام برخي رياضت ها و تحمل سختي هاي خاص مي تواند قدرت هاي روحي خود را بالا برده ، دست به كارهايي بزند كه در حالت عادي از ديگران برنمي آيد ؛ هرچند راه و مسير رسيدن به توانمندي ها از منظر ديني مختلف و متفاوت است، چنان که دين اسلام بسياري از رياضت هاي متداول مرتاضان و... براي رسيدن به برخي توانايي هاي روحي را مطلقا جايز نمي داند و اصلا به آن ها توصيه نمي کند .
چنان كه در بالا گفتيم توانايي هاي روحي تنها اختصاص به رياضت هاي مرتاضان ندارد . ممكن است از راه هاي ديگري هم به فرد عنايت شود كه مهم ترين آن ها عبادت و خويشتن داري ها در برابر گناه است كه بسيار ديده شده افرادي به خاطر رعايت تقوا و مبارزه با نفس در برابر گناه مورد لطف خداوند قرار گرفته، به برخي توانايي هاي عجيب روحي رسيده اند . به علاوه به تعبير بزرگان عبادات ما همچون روزه و... هم نوعي رياضت شرعي محسوب مي گردد كه اگر به درستي انجام شود ،مي تواند به برخي مقامات روحي منجر گردد .
از سابقه اين امر اطلاع چنداني نداريم اما اين اعمال و رسيدن به توانايي هاي خاص در نتيجه اعمال و رفتار رياضتي سابقه اي عميق دراديان باستان شرقي دارد . مربوط به چند هزاره اخير نيست .
فرايند شكل گيري توانايي ها در روح انسان نكته اي علمي دارد و آن اينكه روح انسان مربوط به عالم ملكوت يا به اصطلاح بهتر از "عالم امر" است كه به خاطر تعلق به اين بدن مادي و قرار گرفتن در كالبد جسماني ما دچار تنزل ها و رقت وجودي مي شود .
در حقيقت روح انسان حقيقتي بسيار بسيار عظيم و داراي كمالات و توانايي هاي بي نظيري است اما در هنگام نزول درعالم دنيا و همراهي با كالبد مادي ما در پس ده ها و صدها پرده قرار مي گيرد تا قابليت تعلق به بدن مادي را پيدا كند ؛ در اين مسير اگر بتوان به گونه اي تعلقات اين روح با امور مادي و جسماني را كم تر و كمتر نمود و به اصطلاح پرده ها را از برابر روح كنار زد ، توانايي ها و قابليت هاي روح خود را نمايان مي سازد و جلوه هايي از حقيقت آن آشكار مي گردد .
همه كمالات و مقامات و كراماتي كه از بزرگان و علما نقل مي شود ،ناشي از همين حقيقت است كه آن ها هم در پرتو تعاليم ديني و عبادت و بندگي خداوند تعلق روح شان به بدن را به حد اقل مي رساندند ، در نتيجه به حالات ومقاماتي مي رسيدند كه تنها در موارد خاص و ويژه از آن استفاده مي كردند .
همه توانايي ها در مراحل عادي ناشي از قدرت هاي روحي و تجلي حقيقت روح انسان است ؛ اما اگر تجلي حقيقت روح و برداشتن پرده ها از برابر آن به شكل صحيح و درست و مستمر انجام بپذيرد - كه اين امرتنها در مسير سلوك ديني ممكن است- روح انسان به حقيقت خدايي خود نزديك و نزديك تر مي شود تا جايي كه اين روح به حقيقت اصلي خود كه روح اعظم و برترين مخلوق خداوند است، مي رسد و در نتيجه مي تواند كارهايي خداگونه انجام دهد .
۱۳۸۹/۰۵/۲۸ ۱۹:۰۶ شناسه مطلب: 16979
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
دروغ باعث باطل شدن روزه نمي شود، اما از ثواب روزه كم مي كند. انجام گناهي مانند دروغ اگر چه باعث بطلان عمل نمي شود، اما تقوا و پاكي را از انسان سلب كرده و باعث عدم قبولي اعمال و عبادات انسان مي شود؛ البته دروغ بستن به خدا و پيامبر و ائمه(ع) روزه انسان را باطل مي كند.
منظور از دروغ بستن، يعني اينكه سخن يا حديثي را از طرف خود بگويد، اما آن را به خدا و پيامبر و ائمه نسبت دهد، يعني بگويد كه امام صادق(ع) چنين گفت، در حالي كه امام چنين چيزي نگفته است.
۱۳۸۹/۰۵/۲۸ ۱۷:۴۱ شناسه مطلب: 16970
با سلام چرا با وجود سفارشهای فراوانی که به شرکت در نماز جمعه شده است ولی بعضا بسیاری از علما در نماز جمعه شرکت نمی کنند و ترجیح می دهند در خانه نمازشان را بخوانند
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
خيلي از علما و روحانيون، در نمازهاي جماعت شرکت مي کنند . اگر برخي از آنان شرکت نميکنند، از روي بي اعتنايي به نماز جمعه نيست ،بلکه حتما داراي عذر موجه هستند و مشکلي دارند که توفيق شرکت در نماز جمعه پيدا نميکنند.
مي دانيد که شرکت در نماز جمعه گر چه بسيار خوب و داراي فضيلت و اجر زيادي است اما در عصر غيبت نماز جمعه واجب عيني نيست ،بلکه واجب تخييري است. پس کسي که در نماز جمعه شرکت نکرد ،کار خلاف شرع مرتکب نشده ،بلکه فضيلتي را از دست داده که ممکن است با انجام عبادتي ديگر تا حدودي آن را جبران نمايد.
بديهي است هر فرد در زندگي خصوصي خود مشکلاتي دارد که ديگران از آن آگاهي ندارند . افرادي که توفيق شرکت در نماز جمعه پيدا مي کنند ،نبايد نسبت به برخي از علما که به جهت عذر شرعي که خود ميدانند و در نماز جمعه شرکت نمي کنند، ايراد بگيرند.
ما وظيفه داريم فعل و کار مومنين به خصوص علما را حمل بر صحت نماييم . اين طور فکر کنيم که اين آقا که در نماز جمعه شرکت نميکند ،حتما داراي مشکلي است، شايد کسالت داشته باشد، شايد در آن وقت کار مهم تري داشته، شايد از اين که در جمع مردم حاضر شود ،معذور باشد . اصولا ممکن است امام جمعه را عادل نداند (اگر چه اين مورد بسيار اندک است) .
بنابراين چون ما از وضع زندگي و مشکلات وگرفتاري و انگيزه شرکت نکردن برخي در نماز جمعه آگاهي نداريم، حق نداريم اين کار را به عنوان اشکال و عيبي در زندگي آنان به حساب آوريم.
مطمئن باشيد که اغلب علما وظيفه خود را بهتر تشخيص ميدهند و نسبت به انجام دستورات ديني کوشا هستند.
۱۳۸۹/۰۵/۲۸ ۱۴:۵۶ شناسه مطلب: 16955
فکر فرد نامحرمی به خاطر ایمانش و اینکه مدتی مربی من بوده دائما در ذهنم می گذرد و دوست دارم او را ببینم با وجود اینکه می دانم ازدواج کرده فقط احساس خوبی نسبت به او دارم آیا چنین رفتاری گناه است؟
ایمپاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
چنين رفتاري گناه نيست، اما بي شك از نظر رواني آثار منفي بر جاي مي گذارد و چه بسا زمينه را براي گناهان ايجاد نمايد.
اين گونه علايق در افراد مومني چون شما، به صورت يك مسئله مورد توجه و قبول ديني مانند«به خاطر ايمانش» شكل مي گيرد، اما چنين علايقي خواسته يا ناخواسته تحت تأثير انگيزه هاي جنسي قرار دارد. مطمئنآً علاقه شما متفاوت با علاقه به خانمي است كه مومن بوده و شايد حتي مربي شما نيز باشد.
اين نوع علاقه ها اگر موجب كاهش عملكرد، يا اختلال در روند عادي زندگي شخص شود و يا فكر و ذهن انسان را بيش از اندازه مشغول سازد، نشانه نوعي اضطراب و افسردگي در شخص نيز مي تواند باشد كه نياز به درمان دارد.
در صورت نياز به مشاوره و راهنمايي ها و اطلاعات بيش تر مجدداً با ما مكاتبه نماييد.
موفق باشيد.
۱۳۸۹/۰۵/۲۷ ۱۹:۵۴ شناسه مطلب: 16907
راه توبه به چه صورت است؟وازکجاباید بفهمیم که خدا قبول کرده است؟
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
حقيقت توبه، پشيماني قلبي است؛ پشيماني که در عمل خود را نشان ميدهد که مهمترين نُمود آن انجام واجبات و تدارک و قضاي آن چه عمل نشده و ترک محرّمات است. با همين مقدار توبه تحقق پيدا ميکند. توبه آداب خاصي دارد که بايد آن را از مستحبات توبه دانست که عبارتند از:
1- سه روز روزه گرفتن؛ امام صادق(ع) ميفرمايد: توبه نصوح که خداوند به آن امر فرموده، روزه گرفتن روز چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه است.(1)
2- غسل توبه؛ پيامبر اکرم(ص) ميفرمايد: بندهاي نيست که گناهي کند (هر چه و هر اندازه که باشد) سپس پشيمان شود و توبه کند مگر اين که خداوند به مغفرت و آمرزش به او نظر کند.
سپس پيامبر به شخصي که ميخواست توبه کند فرمود: «برخيز و غسل کن و براي خدا سجده نما».(2)
3- خواندن دو يا چهار رکعت نماز؛ امام صادق (ع) ميفرمايد: «هر بندهاي که گناهي کرد، پس برخيزد و طهارت کند (وضو بگيرد) و دو رکعت نماز بخواند و از خداوند طلب آمرزش نمايد، بر خدا است که توبهاش را بپذيرد، چون خود فرموده است: هر کس کار زشتي کند يا به خودش ستم نمايد، پس استغفار کند، خدا را آمرزنده و مهربان مييابد».(3)
در روايت است که در روز يکشنبه ماه ذيالقعده رسولخدا(ص) به يارانش فرمود: کيست که بخواهد توبه کند؟ گفتند: همه ميخواهيم توبه کنيم، حضرت فرمود: غسل کنيد و وضو بگيريد و چهار رکعت نماز بخوانيد. در هر رکعت پس از حمد، سوره قل هو الله را سه مرتبه و قل اعوذ برب الناس و قل اعوذ برب الفلق را يک مرتبه بخوانيد، پس هفتاد مرتبه استغفار کنيد و آخرش بگوييد: لا حول ولا قول الا باالله العلي العظيم، نيز اين دعا را بخوانيد: يا عَزِيزُ، يا غَفّارُ، اغْفِرلي ذُنُوبِي وَ ذُنُوبَ جَمِيعِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ فانه لا يغْفِرُ الذُّنُوبَ اًّلاّ أنْتَ. هر کس از امت من اين عمل را بهجا آورد، از آسمان ندا ميشود که توبهات پذيرفته و گناهانت آمرزيده شد. اصحاب گفتند: اگر کسي اين عمل را در غير اين ماه به جا آورد چگونه است؟ حضرت فرمود: مثل همان است که بيان کردم. اين کلمات را جبرئيل در شب معراج به من ياد داد.(4)
4- دعاهاي توبه؛ مناسب است کسي که ميخواهد توبه کند، دعاهاي توبهاي را که از ائمه معصومين وارد شدهاست، به ويژه دعاهاي صحيفه سجاديه، مخصوصاً دعاي 31 و يا مناجات خمسْ عشر، به خصوص مناجات تائبين را بخواند.
5- استغفار (درخواست بخشش)؛ قرآن مجيد ميفرمايد: وَ يا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکمْ ثُمَّ تُوبُوا اِلَيهِ؛ اي قوم، از خدا آمرزش بخواهيد، سپس به سوي او توبه کنيد.(5)
پينوشتها:
1. وسائل الشيعه، ج 11، ص 362.
2. مستدرک الوسائل، ج 2، ص 513.
3. وسائل الشيعه، ج 11، ص 363.
4. سيد بن طاووس، اقبال، ص 308.
5. هود (11) آيه 3 و 52 و 90.
********************
پذيرش توبه شرايط خاصي دارد. هر گاه آن شرايط محقق گشت، توبه نيز مورد قبول حق تعالي قرار ميگيرد.(1)
خداوند در آيات کثيري به گناهکاران و کساني که به خود ستم کردند و خود را در معرض معصيت قرار دادند، توصيه کرده است که توبه کنند و رابطه بين خود و خدا را اصلاح کنند. خداوند همة گناهان آنان را خواهد بخشيد، قرآن مجيد ميفرمايد: «مگر کساني که توبه کردند و به اصلاح کارهاي فاسد خود پرداختند . آن چه را کتمان کرده بودند ،بيان کنند. در اين صورت توبه آن ها را ميپذيرم و من بسيار عذرپذير و قبول کنندة توبه و مهربانم».(2)
چه کسي در وفاي به عهد راستگوتر از خداوند است؟ قرآن مجيد وعده داده که خداوند توبه را از بندگانش ميپذيرد.(3) بنابراين گناهکاري که به گناه خويش اعتراف دارد ، از آن پشيمان است ، عزم جدّي بر ترک گناه و جبران گناهان گذشته از حق النّاس و حق اللَّه دارد، بايد به قبولي توبه خويش و رحمت و مغفرت خداوند اميدوار باشد.
پس از انجام توبه هيچ حالت انتظاري براي قبولي توبه نيست. امام علي (ع) ميفرمايد: «به هر کس چهار چيز اعطا شد، از چهار چيز محروم نگردد: هر کس دعا کرد ،از اجابتش محروم نشد . هر کس توبه کرد، از قبولي آن محروم نگرديد . هر کس استغفار کرد، از بخشش محروم نشد . هر کس شکر فرستاد، از افزون شدن محروم نخواهد شد».(4)
از چند طريق انسان ميتواند تا حدودي دريابد که توبه او مورد پذيرش واقع گرديده است يا نه:
الف) احساس بهجت و آرامش خاصي که پس از دعا و توبه به انسان دست ميدهد يا به تعبير ديگر احساس سبکي از گناهان وآلودگيها.
ب) هر قدر انسان از گناهان خود به طور جدي پشيمان شده و با تضرع و التجاي بيش تري خدا را بخواند ،توبه او مقبولتر است. بنابراين ميزان انقلاب روحي انسان در حال استغفار نيز ميتواند به عنوان يک علامتي به کار آيد.
ج) ميزان اعتماد به وعدههاي نيکوي الهي قابليت و عنايات الهي را افزون ميسازد. بنابر اين هر اندازه خداباوري و توکل و اعتماد به وعدههاي او را در خود افزون يافتيم، ميتوانيم بيش تر اميد يابيم که ما را پذيرا گشته است.
د) هر قدر آثار واقعي توبه در اعمال و کنشهاي ما بيش تر هويدا گردد. يعني رغبت کم تري به گناه و اراده و عزم راسختري در اطاعت پروردگار يابيم، نشان ميدهد که توبه ما توبة واقعيتري بود . به همين نسبت مقبولتر واقع گرديده است. امام امت (ره) ميفرمودند: اگر بعد از ماه مبارک رمضان تغييري در حالات خود يافتيد، به همان نسبت وارد ضيافتالله شدهايد ، ولي اگر دگرگوني در شما پديد نيامد، از آن بيبهره مانديد.
آيا ما توانستهايم همه شرايط لازم توبه را محقق سازيم؟ آيا حلاوت و شيريني گناه از جان ما به طور کامل رخت بر بسته است؟ اين مسئله است که ما را پيوسته در حال خوف و رجا نگه ميدارد. هم اميدوار به لطف و رحمت الهي باشيم . هم خوف و ترس از اين که مبادا برخي از شرايط توبه را محقق نساخته باشيم.
پينوشتها:
1. جهت آگاهي از توبه و مسائل آن کتاب «توبه از ديدگاه قرآن و حديث» نوشته عليرضا حسني را مطالعه کنيد.
2. بقره (2) آيه 160.
3. شوري (42) آيه 25.
4. نهج البلاغه ،قصار 130