اخلاق

با توجه به اينكه آن بدبيني مانتيجه ظاهرنادرست فرد و يا شناخت كم ما باشد .

2با سلام وتشکر از ارتباط با اين مرکز
بدبيني به تنهاي ، مادامي که انسان کار اشتباهي انجام ندهد ،گناه نيست و نيازي به حلاليت طلبيدن ندارد.
البته بد بيني جزء خصلت هاي زشت است . در روايات هم افراد بد بين مذمت شده اند.
اميرمؤمنان(ع) مي‏فرمايد: انسان بد بين هميشه بيمار است.(1)
پي نوشت :
1. ميزان الحكمه، ج 5، ص 628.

سلام و عرض خسته نباشید راه زیاد کردن رزق و روزی چیست؟جوری که پول از در و دیوار بریزه؟علاوه بر تلاش و کوشش از طریق کار و فعالیت آیا ذکر و دعایی در این رابطه داریم؟و اصولا چرا در دنیا عده ای پولدار و غنی هستند و زندگی راحتی دارند و عده ای در سختی؟آیا خداوند حکمتی داشته؟گفته میشه که گناه روزی را کم میکند پس چرا پیدا میشوند کسانی که توی گناه تا خرخره فرو رفته اند اما همچنان پولدار؟ما چه کار کنیم که پولدار شویم؟بی نهایت سپاسگذارم..موفق باشید

پاسخ: با سلام و تشکر از ارتباط با اين مرکز
رزق و روزي بر دو قسم مي‌باشد:
1 . رزق و روزي که همچون سايه ما را تعقيب مي‌کند و براي ما مشخص و مقدّر گرديده است که به آن رزق محتوم و طالب گفته مي‌شود.
اين نوع از رزق نيازي به تلاش و کوشش ندارد و از مقدّرات الهي براي شخص مي‌باشد.
اين گونه رزق از طرف خداوند مقدّر شده و در هر شرايطي به انسان مي‌رسد.
رزق مقسوم، برات است نباشي مغموم در سر و عده وصول است برات مقسوم
ما و اين رزق مقدّر پي هم مي‌گرديم تا کجا دست بيابيم به وقت معلوم(1)
خداي تعالي مي‌فرمايد: هيچ جنبنده اي نيست مگر اين که رزق و روزي او بر عهده خدا است.(2) که اين همان روزي است که خدا تضمين نموده است که به همه مخلوقات تعلق مي‌گيرد تا بتوانند به وجود و بقاي خود ادامه دهند. اين روزي قابل کم و زيادي و تحول نيست و حرص آدم آن را افزايش نمي‌دهد، همان طور که تنبلي باعث کاهش آن نمي‌شود. رسول خدا فرمود: حرص حريص رزق را بيش تر نمي‌کند و تنبلي تنبل آن را کم نمي‌کند.(3)
2 . مقدر بودن روزي به معناي آن نيست که انسان سعي و تلاش نکند و روزي مطلوب همان رزق و روزي است که با سعي و تلاش و فعاليت انسان به دست مي‌آيد و تا انسان تلاش نکند، حاصل نمي‌شود. يکي از عوامل کمي و زيادي اين روزي، تلاش انسان مي‌باشد. اگر تلاش و کوشش انساني صورت نپذيرد، به آن دست نمي‌يابد. اين مطالب شرح حديثي از امام علي(ع) مي‌باشد که فرمود: روزي بر دو قسم است: آن که تو را مي‌خواهد و طالب تو است و آن که تو او را مي‌جويي و مطلوب تو است. کسي که دنيا را خواهد، مرگ نيز او را مي‌طلبد تا از دنيا بيرونش کند. کسي که آخرت خواهد، دنيا او را مي‌طلبد تا روزي او را به تمام پردازد.(4)
بنابر اين هميشه موفقيت و کاميابي در کارهاي از جمله زيادي در رزق و روزي بسته به آشنايي و شناخت عوامل آن است، زيرا اطلاع و آگاهي از راه‌هاي کسب رزق و روزي، در توسعه آن عامل اوّل به شمارمي‌آيد. پس از شناخت، پيگيري و کوشش و کنار گذاشتن سستي و تنبلي در راه هدف است که در مجموعه آيات و روايات بر آن تأکيد و سفارش شده ؛ بنابر اين روشن است که تنبلي و سستي از رزق و روزي انسان مي‌کاهد اما سعي و تلاش بر آن مي‌افزايد، زيرا خداوند براي هر چيزي اسبابي قرار داده، مهم‌ترين سببي که خداوند براي روزي مقرر نموده، سعي و تلاش است.
در عين حال، از روايات بر مي‌آيد که علاوه بر تلاش انسان اموري از جمله دعا مي‌تواند در زيادي رزق مؤثر باشد، مانند: خوب همسايه‌داري کردن ، وضو داشتن(5)، صله رحم به خصوص با پدر و مادر(6).
برخي از سوره‌هايي که در روايات اسلامي براي زياد شدن رزق و روزي توصيه شده عبارتند از:
1. سورة واقعه‌؛ امام صادق‌(ع) مي‌فرمايد: کسي که هر شب سوره واقعه را بخواند....در دنيا سختي‌، فقر، نيازمندي و آفتي از آفت دنيا را نمي‌بيند و از دوستان حضرت علي‌(ع) مي‌شود...(7)
2. سوره همزه‌؛ امام صادق(ع) ‌مي‌فرمايد: هر کس سوره همزه را در نمازي واجب بخواند، فقر از او دور مي‌شود و روزي بر او روي مي‌آورد...(8)
3. ليل‌؛ پيامبر اکرم‌(ص) مي‌فرمايد: هر کس سوره ليل را بخواند ،خداوند آن قدر به او عطا مي‌کند تا راضي شود و او را به سختي نيندازد و برايش آسان مي‌گيرد.(9)
4. مزمل‌؛ رسول اکرم‌(ص) مي‌فرمايد: هر کس سوره مزمل را بخواند، در دنيا و آخرت سختي از او برداشته مي شود.(10)
5. ذاريات‌؛ امام صادق‌(ع) مي‌فرمايد: هر کس سوره ذاريات را روز يا شب بخواند، خداوند وضع زندگي او را اصلاح مي‌کند و روزي فراواني برايش مي‌دهد...(11)
6. ممتحنه‌؛ امام سجاد (ع) مي‌فرمايد: هر کس سوره ممتحنه را در نمازهاي واجب و مستحبي بخواند ،خداوند....فقر و ديوانگي را بر او و فرزندانش دور مي‌کند.
دعاهاي زيادي براي طلب روزي و رفع فقر و بدهکاري وارد شده است.
امام باقر (ع) فرمود: براي طلب روزي در سجده نماز واجب بگو: يا خير المسئولين و يا خير المعطين، ارزقني و ارزق عيالي من فضلک، فانّک ذو الفضل العظيم. (12)
از امام جواد (ع) نقل است که جهت وسعت رزق مکرّر بگو: يا من يکفي من کل شيء و لا يکفي منه شيء اکفني ما أهمّني.
امام علي (ع) مي‌فرمايد: به پيغمبر از قرض شکايت کردم، فرمود: بگو: اللهم اغنني بحلالک عن حرامک و بفضلک عمّن سواک. اگر به قدر کوه بزرگي قرض دار باشي، خدا ادا مي‌فرمايد.(13)
در نهايت دستور عملي که از آيت الله مکارم شيرازي براي رفع گرفتاري ها و زياد شدن روزي نقل شده است ، بيان مي کنيم :
1- نمازهاي يوميه را در اول وقت بخواند.
2- بعد از نماز صبح دست راست را برسينه بگذارد و هفتاد مرتبه بگويد «يافتاح».
3- بعد از ذکر «يا فتاح» 110 مرتبه صلوات بر پيامبر بفرستد و بعد دعا کند.
4- هر روز صدقه بدهد ولو به مقدار کم.
براي اطلاع بيش تر از دعاها و نمازهاي مخصوص، به حاشيه مفاتيح الجنان (باقيات الصالحات) مراجعه فرماييد.
فقط گناه علت فقر نيست .فقر علت هاي ديگري هم دارد.در ذيل به بخشي از علل اختلافات انسان ها اشاره مي کنيم .
1. بعضي از تفاوت‏ها معلول ستم و تجاوز افراد نسبت به حقوق ديگران است.
تفاوت‏ها ظالمانه و غير منطقي است و با از بين رفتن نظام طبقاتي و گسترش عدالت اجتماعي از ميان خواهد رفت.
2 . تفاوت بهره­مندي انسان‌ها در برخي موارد ديگر معلول كار و تلاش خود انسان‌ها است . قانون خلقت بر آن نهاده شده كه هر كسي به اندازه سعي و تلاش خود بهره مند شود. مطمئنا كسي كه به تنبلي خو كرده باشد ،به دنبال كسب روزي حلال بر نيايد ،نمي­تواند مانند ديگران از نعمت­هاي دنيوي بر خوردار شود . كسي كه كار و تلاش بيش تر مي­كند ، بهره بيش تري نصيب او خواهد بود.
3 . قسمتى ديگر از تفاوت‏ها، طبيعى و لازمه آفرينش انسان است، يعنى هر قدر اصول عدالت در جامعه انسانى رعايت شود، باز همه انسان‏ها از نظر استعداد و هوش و انواع ذوق و سليقه‏ها يكسان نخواهند بود.
استاد مطهرى مى‏گويد: معناى عدالت اين نيست كه همه مردم از هر نظر در يك حد و يك مرتبه و يك درجه باشند. جامعه خود به خود مقامات و درجات دارد و در اين جهت مثل پيكر است. وقتى كه مقامات و درجات دارد، بايد تقسيم بندى و درجه بندى شود. راه منحصراَ، آزاد گذاشتن افراد و زمينه مسابقه را فراهم كردن است. همين كه پاى مسابقه به ميان آمد، خود به خود به موجب اين كه استعدادها در همه يكسان نيست و به موجب اين كه مقدار فعاليت‏ها و كوشش‏ها يكسان نيست، اختلاف و تفاوت به ميان مى‏آيد. يكى جلو مى‏افتد و يكى عقب مى‏ماند.(14)
معمولاً بخشش‏هاى الهى و استعدادها چنان تقسيم شده‏اند كه هر كسى قسمتى از آن‏ها را دارد، يعنى كم‏تر كسى پيدا مى‏شود كه همه نعمت‏ها را يك جا داشته باشد. از اين رو قرآن مجيد مى‏فرمايد: ما معيشت آن‏ها را در حيات دنيا ميان آنان تقسيم كرديم . بعضى را بر بعضى برترى داديم، تا آن‏ها يكديگر را به كار گيرند و به يكديگر خدمت نمايند.(15)
ميدان مسابقه و رقابت عادلانه بايد براى همه باز باشد كه اين نيز مربوط به انسان‏ها است.
براى به وجود آمدن يك جامعه كامل، نياز به استعدادها و ذوق‏ها و ساختمان‏هاى مختلف بدنى و فكرى است، اما نه به اين معنى كه بعضى از اعضاى پيكر اجتماع در محروميت به سر برند و يا خدمات آن‏ها كوچك شمرده شود و يا تحقير گردند، همان طور كه سلول‏هاى بدن با تمام تفاوتى كه دارند، همگى از غذا و هوا و ساير نيازمندى‏ها به مقدار لازم بهره مى‏گيرند.(16)
قرآن مجيد به يكى از اسرار مهم تفاوت‏ها اشاره كرده و آن آزمايش الهى است.
خداوند مى‏فرمايد: او كسى است كه شما را جانشينان در زمين قرار داد . بعضى را بر بعض ديگر درجاتى داد، تا شما را به آن چه در اختيارتان قرار داده بيازمايد.(17)
تفاوت‏ها براى اين است كه معلوم شود انسان چگونه از امكانات خدادادى بهره بردارى مى‏كند. اگر نابرابرى‏ها نبود، زمينه امتحان از ميان مى‏رفت.
بعضى افراد با نعمت و گروهى ديگر با نقمت و تنگدستى آزمايش مى‏شوند. مطمئناً آنان كه بيش تر نعمت استعداد و توانايى دارند، بيش تر مورد سؤال و درخواست مى‏شوند و بايد بيش تر پاسخگو باشند.
4- خدا مصلحت بندگانش را بهتر از خود آنان مى‏داند.
چه بسا كسانى كه دوست دارند از نظر زندگى در رفاه باشند، ولى پروردگار صلاح آنان را در اين امر نمى‏بيند : چه بسا شما را چيزى خوش نيايد، در حالى كه خيرتان در آن است و يا چيزى را دوست داشته باشيد، در حالى كه شرّتان در آن است و خدا مى‏داند و شما نمى‏دانيد.(18)
پس اگر انسان نهايت تلاش خود را به كار گرفت، اما درها را به روى خود بسته ديد، بايد بداند در اين امر مصلحتى بوده است. چه بسا كسانى هنگامى كه ثروتمند شدند، خدا را فراموش كردند. از اين رو قرآن كريم مى‏فرمايد: اگر خداوند روزى را براى تمام بندگانش گسترش دهد، در زمين طغيان و ستم مى‏كنند.(19)
گاهى ثروت بى حساب و رفاه، يك مجازات الهى است که شخص با غرق شدن در نعمت‌ها از ياد خدا غافل شده و خود را از ايمان و اعمال صالح محروم مي‌کند و بر گناهان خود مي‌افزايد. چنين شخصي مجازات خود را در جهان آخرت خواهد ديد. چنين چيزي در سنت امهال و استندراج بيان مي‌شود.
پس نه نعمت ظاهرى نشانه محبت الهى است و نه نقمت و بلا نشانه بى­اعتنايى خدا به بنده است : « فَأَمَّا الْإِنسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ ، كَلَّا ... اما انسان هنگامي که پروردگارش او را براي آزمايش، اکرام کند و نعمت دهد مي گويد: پروردگارم مرا گرامي داشته است. اما هنگامي که براي امتحان روزيش را بر او تنگ مي­گيرد مي گويد: پروردگارم مرا خوار کرده است؛ هرگز ...».(20) خداوند پس از بيان اين فکر، آن را مردود اعلام مي­کند.
نگاه خود را به زندگى در اين جهان نبايد محدود كنيم. اين بخش از زندگى را بايد در پيوست با بخش عظيم‏تر از زندگى و حيات جاودانه و عالم برتر و حقيقى‏تر نگاه كنيم. اگر نگاه ما به زندگى محدود به دنيا بود، اشكال از تفاوت‏ها در دنيا به جا بود، در حالى كه هر چيزى در دنيا، آزمايشى براى انسان است كه در عالم ديگر نتيجه آن را خواهيم ديد . همان گونه كه خداوند فرموده است: خداوند زندگى و مرگ را آفريد تا شما را بيازمايد كه كدامين بهترين در عمل خواهيد بود.(21) نعمت و تنگدستي هر دو آزمايش الهي است که آزمون نعمت بسيار سخت­تر است .محاسبه آن مشکل­تر و جهان ابدي قيامت و لذت‌ها و نعمت‌ها و حتي عذاب‌هاي آن را با جهان محدود دنيا نمي­توان مقايسه کرد.
پي‌نوشت‌ها:
1. کليات ديوان شهريار، ج 5، ص 331.
2. هود (11) آيه 6.
3. بحارالانوار، ج 77.
4. نهج البلاغه، حکمت 431.
5. ميزان الحکمه، ج 2، ص 1073.
6. همان، ج 3، ص 2116 "ما يزيد في العمر".
7. وسائل الشيعه‌، شيخ حر عاملي‌، ج 6، ص 112، مؤسسه آل البيت‌، قم‌.
8. همان‌، ص 150.
9. مصباح الکفعمي‌، عاملي کفعمي‌، ص 444، انتشارات رضي‌، قم‌.
10. مستدرک الوسائل‌، محدث نوري‌، ج 4، ص 354، مؤسسه آل البيت‌، قم.
11. اعلام الدين‌، ديلمي‌، ص 377، مؤسسه آل البيت‌، قم.
12. الکافي، ج 2 ،ص551.
13. بحارالانوار، ج92، ص 301.
14. استاد مطهرى، بيست گفتار، ص 109.
15. زخرف (43) آيه 31.
16. تفسير نمونه ، ج 3، ص 366.
17. انعام (6) آيه 165.
18. بقره (2) آيه 216.
19. شورى (42) آيه 27.
20.فجر (89) آيه 15-17
21. ملك (67) آيه 2.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

با عرض سلام و قبولي طاعات و عبادات من دو سال پيش مي خواستم با پسر خالم ازدواج كنم اما خالم برخورده خيلي بدي با من كرد چون نمي دونست كه ما با هم حرف مي زنيم يه حرفهاي به من زد كه خيلي توهين اميز بودمن اولش خيلي جلوي خودمو گرفتم اما اون توهيناش بيشتر مي شد من ديگه نتونستم تحمل كنم و جوابشو دادم و مثل او جواباي بدي دادم اما اصلا فوش و ناسزا نگفتم فقط جوابشو دادم حالا قطع ارتباط كرديم حالا سوال من اينه من بايد از ايشون معذرت خواهي كنم و حلاليت بطلبم؟اگه اين كار و ك نم اون فكر ميكنه من منظوري دارم و هنوز با پسرش حرف ميزنم در صورتي كه من دارم ازدواج ميكنم و از همون موقع ارتباطم با پسر خالم قطع كردم.

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
بهتر است که نخست از طريق نامه با خاله ات ارتباط پيدا کني . در نامه پس از سلام و احوالپرسي ، توضيح بده که شما را دوست دارم و به شما علاقه مندم .خيلي وقت ها مي خواستم با شما حرف بزنم و از حرف هايي که به شما زدم ،معذرت خواهي کنم اما خجالت مي کشيدم .بالاخره تصميم گرفتم از طريق نامه با شما تماس بگيرم و حرف هاي دلم را با شما در ميان بگذارم . خاله جون تندي ها و توهين هاي شما باعث شد که من عصباني شوم و خام گري کنم .در برابر حرف هاي شما بايستم و جواب تان را بدهم . ولي باور کنيد بعد از آن وجدانم هميشه ناراحت بود . گاهي مي خواستم با شما صحبت کنم و پوزش بخواهم اما اين فکر به ذهنم مي آمد که نکند شما فکر کنيد که من هدف خاصي دارم و کلکي در کار است . که مي خواهم به اين وسيله مجددا باب گفتگو و حرف زدن با پسرتان را باز کنم. در نتيجه باز از دست من ناراحت بشي . ولي الان که مقدمات ازدواجم جور شد، و ديگر دلهره اي براي شما ايجاد نمي شود ، خجالت را کنار گذاشتم . براي تان نامه نوشتم ، تا هم از کارهاي گذشته ام از شما معذرت خواهي کنم . که اميدوارم با بزرگواري ات مرا ببخشي . وهم بتوانم از نزديک شما را ببينم و ببوسم . به اميد آن روز.

انسانی هستم که از کاهل نمازی و تارک نمازی توبه کردم .به طور واضح بگید من که این همه نماز قضا دارم .نمازها و روزههای الانم که میگیرم و تصمیم دارم دیگه قضا نشه قبول هست یا خیر ؟

پرسشگر گرامي با عرض سلام و تشکر
پيش از هر چيز تلاش و مجاهدت شما را براي بازگشت به مسير اصلي و صحيح و پشت پا زدن به برخي انحرافاتي كه در اثر غفلت رخ داده است، تحسين مي كنيم . از تصميمي که گرفته ايد خوشحاليم . از خداوند متعال توفيق بيش تري را براي شما طلب و آرزو كنيم.
از رحمت خداوند هيچ گاه نا اميد نباشيد. اگرکسي گناه داشته باشد ، هرچند گناهان او زياد باشد اما در برابر رحمت و بخشايش خداوند نا چيز است.
اگر کسي واقعا توبه کند و از ترک واجب هايي که انجام داده است ،پشيمان باشد، خداوند او را مي بخشد و او را دوست مي دارد. قرآن کريم مي فرمايد: « وَ هُوَ الَّذي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَعْفُوا عَنِ السَّيِّئات؛خداوند توبه بندگان را قبول مي کند و گناهان آن ها را مي بخشد».(1)
به نظر فقها وظيفه فردي چون شما که نمازهاي قضايي زيادي دارد،اين است که کم کم و با کيفيت خوب بخواند تا نماز سبک شمرده نشود. البته در انجام نمازهاي قضايي نبايد کوتاهي بکند . مقدار عرفي آن براي هر فرد بستگي به وضعيت جسمي و حال و حوصله شخص دارد . اشخاص متفاوت هستند .هر روز دو رکعت خواندن هم اشکال ندارد و کوتاهي محسوب نمي شود . شما که در حال جبران نمازهاي قضاي خود هستيد ، ان شا الله از سبک شمارندگان نماز نيستيد ،زيرا تصميم برجبران نماز هاي قضا شده داشته و بر خواندن آن ها با کيفيت خوب اهتمام مي ورزيد.کاهل بودن نسبت به نماز درگذشته، به نماز و روزه فعلي شما آسيبي وارد نمي کند .از فرصت ماه رمضان براي جبران گذشته استفاده کنيد.موفق باشيد.

پي نوشت :
1. شورى(42) آيه 25.

همان گونه كه اعمال صالح و نيكوي انسان به واسطه برخي گناهان حبط و تباه مي‌شود، بعضي از اعمال نيك نيز سبب از بين رفتن گناهان مي‌گردد. در قرآن و روايات راه‏ها و مصاديق فراواني ذكر شده كه موجب از بين رفتن گناه و آثار و عوارض آن، بلكه تبديل سيئات به حسنات مي‌شود. از مجموع آن ها اين مطلب به دست مي‌آيد كه ايمان و عمل صالح و توبه و ترك گناهان كبيره، مطمئن‏ترين راه از بين بردن گناهان گذشته و جلب محبّت الهي است. در ذيل به برخي از آن ها اشاره مي‌شود:
1- ايمان و عمل صالح:
قرآن كريم مي‌فرمايد: «والّذين آمنوا و عملوا الصالحات لنكفّرنّ عنهم سيئاتهم؛(1) كساني كه ايمان آورده و كارهاي شايسته انجامي مي‌دهند، گناهان آنان را مي‌بخشيم».
پس بايد كوشيد از طريق افزايش معرفت و شناخت خدا و آگاهي از نعمت‏هاي مادي و معنوي او و انجام عمل صالح، ايمان را تقويت نمود.
2- توبه و انابه و بازگشت از گناهان ،
سبب محو و از بين رفتن همه گناهان كبيره و صغيره مي‌گردد.(2)
آيات 68 و 69 سوره فرقان به مرتكبان برخي گناهان كبيره وعدة عذاب چند برابر و جاودانگي در جهنم داده، سپس فرموده است:
«مگر كسي كه توبه كند و ايمان بياورد و عمل صالح انجام دهد كه در اين صورت خداوند (نه تنها) گناهان او را مي‌بخشد (بلكه) سيئات و بدي‏هاي اعمال آن‏ها را به حسنات تبديل مي‌كند».(3)
پيامبر اكرم(ص) فرمود: «لكلّ داء دواء و دواء الذّنوب الاستغفار؛(4) براي هر دردي، درماني است. درمان بيماري گناهان توبه و استغفار است». از راه توبه است كه مي‌توان محبّت الهي را جلب نمود و محبوب حق تعالي گشت.
امام باقر(ع) فرمود: « خدا از توبه بنده گناهكار خويش بسيار فرحناك و خشنود مي‌گردد؛ خشنودتر از مردي كه در شب تاري شتر و توشه خود را گم كند و سپس پيدا نمايد».
در حديث قدسي آمده است: «اگر آنان كه از درگاه من روي برتافتند و به معصيت آلوده گشتند، مي‌دانستند چقدر مشتاق آنان هستم (و از بازگشت و توبه آنان خشنود مي‌گردم)، از شدّت شوق و شعف، جان مي‌سپردند».(5)
3- ترك گناهان بزرگ،
سبب از بين رفتن آثار گناهان كوچك شود: «إن تجتنبوا كبائر ما تنهون عنه، نكفّر عنكم سيئاتكم و ندخلكم مدخلاً كريماً؛(6) اگر از گناهان بزرگي كه از آن نهي مي‌شويد، پرهيز كنيد، گناهان كوچك شما را مي‌پوشانيم و شما را در جايگاه خوبي وارد مي‌سازيم».
4ـ هر كار خوب و شايسته و هر فعلي كه مصداق «حسنه» باشد،
عاملي براي از بين رفتن سيئات و بدي‏ها مي‌باشد: «انّ الحسنات يذهبن السيّئات ذلك ذكري للذاكرين؛(7) حسنات، سيئات و گناهان (و آثار آن) را برطرف مي‌سازند. اين مطلب تذكر و يادآوري است براي آن هايي كه تذكر پذيرند».
حسنات، مطلق است و شامل همة عبادات و هر كار ارزشمندي است كه شرع آن را تأييد و تعيين كرده و به قصد تقرّب به خدا انجام گيرد.
اميرالمؤمنين(ع) مي‌فرمايد: «انّ اللَّه يكفّر بكل حسنةٍ سيئةً؛(8) با انجام دادن هر حسنه، خداوند، يك گناه و سيئه را مي‌پوشاند و محو مي‌سازد».
5ـ اقرار و اعتراف به گناه در پيشگاه حق تعالي:
وقتي با خدا خلوت كردي و به دعا و مناجات مشغول شدي. گناهان و معصيت‏هاي گذشته خود را به ياد آور و به زبان اعتراف و اقرار کردن از خدا عفو و مغفرت طلب نما. امام باقر(ع) فرمود: «واللَّه ما ينجو من الذّنب إلاّ من أقرّ به؛(9) سوگند به خدا! جز آن كه به گناه اقرار كند، نجات نيافت».
6- پيوسته با طهارت (وضو و غسل و...) بودن و اقامه‏ها نمازهاي پنجگانه با حضور قلب.
سلمان فارسي مي‌گويد: روزي با پيامبر اكرم(ص) زير درختي نشسته بوديم. حضرت شاخه‏هاي خشك آن درخت را تكان داد، تمام برگ‏هاي آن فرو ريخت. سپس رو به من كرد و فرمود: «سؤال نكردي چرا اين كار را كردم». گفتم: شما بفرماييد، منظورتان چه بوده است.
فرمود: «هنگامي كه مسلمان وضو بگيرد (و مواظب باشد) خوب وضو بگيرد، سپس نمازهاي پنجگانه را به جا آورد، گناهان او فرو مي‌ريزد، همان گونه كه برگ‏هاي اين شاخه فرو ريخت». سپس آية «انّ الحسنات يذهبن السيئات» را تلاوت كرد.(10)
آيه مذكور به عنوان حكمت وجوب نماز در سورة هود بعد از امر به برپايي نماز بيان شده است، يعني نماز به عنوان يكي از مصاديق بارز حسنات و خوبي ، آثار معصيت و تيره‌گي‌هايي را كه در دل وجود دارد، از بين مي‌برد.
7- خواندن نمازهاي مستحبي و نافله مخصوصاً نماز شب.
امام صادق(ع) در ذيل تفسير آيه 114 هود مي‌فرمايد: «صلوة المؤمن بالليل تذهب بما عمل من ذنب النهار؛(11) نماز شب مؤمن، گناهان روز او را محو و نابود مي‌سازد».
8- خضوع در عبادت و اشك ريختن در دعا و مناجات:
شخصي از پيامبر پرسيد: چه چيزي گناهان مرا بعد از توبه، نابود مي‌كند؟ فرمود: «اشك ريختن و خضوع در عبادت و دعا و مناجات و تحمّل بيماري‏ها».(12)
9- تحمل بيماري،
گناهان را نابود مي‌كند. پيامبر فرمود: «السقم يمحو الذنوب».(13)
10- ناراحتي‏ها، مصايب، مشكلات و همّ و غم‏ها: پيامبر فرمود: «ساعات المهموم، ساعات الكفّارات».(14)
11ـ طواف خانه خدا و خدمت به بندگان خدا و برآورده كردن و خواسته‏هاي مؤمنان.
امام ششم(ع) فرمود: «هر كس هفت شوط خانه خدا را طواف كند، خداوند شش هزار حسنه براي او بنويسد و شش هزار گناه از او بزدايد و شش هزار درجه مقامش را بالا ببرد. روا ساختن حاجت مؤمن از يك طواف بلكه ده طواف خانه خدا بهتر است».
12- جهاد در راه خدا:
مردي نزد پيامبر آمد و عرض كرد: به جهاد خيلي علاقه دارم و با جهاد نشاط پيدا مي‌كنم. حضرت فرمود: «پس جهاد در راه خدا كن، زيرا اگر كشته شوي، نمرده‏اي بلكه زنده‏اي و از سفرة خاص خدا روزي مي‌خوري . اگر در مسير رفت و برگشت ـ ‌در غير ميدان جنگ‌ـ بميري، اجر و پاداش تو با خدا خواهد بود. اگر (به وطن و خانه‌ات) بازگشتي، از همة گناهان پاك مي‏شوي، چنان كه از مادر متولّد شوي».(15)
13- صلة ارحام:
اسحاق بن عمار مي‌گويد: مكرر اين جمله را از امام صادق(ع) شنيدم : «انّ صلة الرحم و البرّ ليهوّنان الحساب و يعصمان من الذّنوب؛(16) صلة رحم و احسان و نيكي، حساب را آسان مي‌كند و از گناهان نگه مي‌دارند».
14- خوش اخلاقي:
امام صادق(ع) فرمود: «همان گونه كه گرماي خورشيد يخ را آب مي‌كند، خوش اخلاقي گناه را آب مي‌كند».(17)
15- راستگويي.(18)
16- شكر نعمت‏هاي خدا.(19)
17- امانت‏داري و اداي امانت.(20)
18- به ديدار و ملاقات برادران ديني رفتن.(21)
19- مصافحه كردن و دست دادن مؤمنان با هم:
امام باقر(ع) فرمود: «وقتي دو مؤمن به هم رسيدند و با هم دست دادند، گناهان آن دو مي‌ريزد، چنان كه برگ از درخت مي‌ريزد .تا زماني كه از هم جدا نشده‏اند، خداوند به آنان نظر رحمت دارد».(22)
20- در آغوش گرفتن مؤمن با نيت نزديكي به خدا.(23)
21- خدمت به پدر و مادر و مؤمنان كفارة گناهان كبيره است.(24)
22- اطعام فقرا(25) و دادن لباس به آنان.(26)
23- كار زن در خانه شوهر و انجام هر كاري كه از شئونات زن مي‌باشد،
مثل حاملگي، زايمان، شيردادن و... كفاره گناهان مي‌باشد. در حديث آمده است : اگر زني حتي يك ليوان آب به دست شوهرش بدهد، خداوند شصت گناه او را مي‌آمرزد و شهري در بهشت براي او آماده مي‌كند.(27)
24- كار مرد در خانه و كمك كردن به همسر در امور خانه‏داري كفاره گناهان بزرگ است.
25- مهم‏ترين عاملي كه سبب آمرزش گناهان مي‌شود و محبّت الهي را همراه دارد، اطاعت همه جانبه از اوليا در تمامي امور اعم از عبادي، سياسي، اجتماعي، فرهنگي و حكومتي است، چنان كه عدم اطاعت از آنان موجب كفر مي‌گردد.(28)
«قل إن كنتم تحبّون اللَّه فاتّبعوني يحببكم اللَّه و يغفر لكم ذنوبكم واللَّه غفور رحيم؛(29) بگو اي پيامبر! اگر خدا را دوست مي‌داريد، مرا پيروي كنيد، تا خدا شما را دوست داشته باشد و گناه شما را ببخشد كه خداوند آمرزنده و مهربان است».
26- صلوات بر محمد و آل محمد:
امام رضا(ع) مي‌فرمايد: «من لم يقدر علي ما يكفّر به ذنوبه فليكثر من الصلوة علي محمّد و آله فانّها تهدم الذّنوب هدماً؛(30) كسي كه توانايي بر چيزي كه موجب محو و آمرزش گناهان او شود ندارد، پس بسيار بر محمّد و آلش صلوات بفرستد، چرا كه صلوات گناهان را نابود و ريشه كن مي‏كند».(30)
27- تلاوت قرآن:
حضرت امام صادق(ع) فرمود: «تلاوت هر آيه‏اي از آيات قرآن ده حسنه دارد و ده سيئه و گناه را محو نمايد».(31) اگر تلاوت در شب يا روزهاي ماه مبارك رمضان باشد، اثر آن هزار برابر مي‌گردد.
28- روزه:
پيامبر فرمود: «كسي كه در ماه رمضان روزه مي‌گيرد، در حالي كه ايمان به خدا دارد و علاوه بر شكم، قلب و چشم و گوش و زبان او نيز در روزه باشد، خداوند روزه‏اش را قبول مي‌كند و همة گناهان او را مي‌آمرزد و مي‌بخشد».(32)
29- افطار دادن به روزه داران مؤمن:
امام صادق(ع) فرمود: «من فطر مؤمناً كان كفّارة لذنبه إلي قابل؛(33) افطار دادن به مؤمن روزه دار كفاره گناهان است».
مواردي كه بيان شد، همه از مصاديق حسنه و عمل صالح مي‌باشد.
بنابراين عواملي كه باعث از بين رفتن گناهان و جلب محبّت الهي مي‌شود، منحصر به موارد مذكور نيست، بلكه عواملي چون توسّل به ائمه(ع) و شفاعت آنان، محبّت به يتيم، صدقه و... نيز باعث تكفير و از بين رفتن گناهان مي‌گردد.

پي‌نوشت‏ها:
1. عنكبوت (29) آيه 7.
2. البته هر نوع حق النّاس و تضييع حقوق مردم اعم از تجاوز به مال، جان و آبرو و حيثيت آن ها لازم است جبران شود و از وي حلاليت و رضايت گرفته شود و در صورت عذر براي وي دعا و استغفار كند.
3. فرقان (25) آيه 70.
4. وسائل الشيعه، ج 11، ص 354.
5. شيخ محمّد بهاري همداني، تذكرة المتقين، ص 101.
6. نساء (4) آيه 31.
7. هود (11) آيه 114.
8. شيخ عبد علي بن جمعه، نورالثقلين، ج 2، ص 402.
9. همان، ج 4، ص 157.
10. تفسير نمونه، ج 9، ص 268.
11. نورالثقلين، ج 2، ص 401.
12. ميزان الحكمه، ج 2، ص 462، به نقل از آثار گناه، قرائتي، ص 333.
13.بحارالانوار، ج 67، ص 244.
14. همان.
15. كليني، اصول كافي، ج 3، ص 233، ترجمه مصطفوي.
16. همان، ص 239.
17 ـ 20. همان، ص 157.
21. همان، ص 254 و 256.
22. همان، ص 259 - 264 كه حدود 10 حديث آمده است.
23. اصول كافي، ج 3، ص 265 و 266.
24. وسائل الشيعه، ج 15، ص 215.
25. اصول كافي، ج 3، ص 289.
26. همان، ص 292.
27. وسائل الشيعه، ج 14، ص 123.
28. آل عمران (3) آيه 32.
29. همان، آيه 31.
30. سفينه البحار، ج 2، ص 50، به نقل از شرح و فضايل صلوات اثر احمد بن محمد الحسين اردكاني، ص 24.
31. وسائل الشيعه، ج 4، ص 851.
32. همان، ج 7، ص 118.
33. همان، ص 101.

با پدر و مادر مشرک چگونه برخورد کنیم؟اگر از دوستان خانوادگی مقید به اسلام نیستند،اشکال ندارد رفت وآمد کنیم؟

پرسش 1:
عنوان : گفتن اينکه من تورا به خاطر ويژگي هاي خوب انساني که داري ستايش مي کنم،شرک است؟ شرح

پاسخ:
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
ستايش از ديگران شرک نيست .اگر منظور از ستايش، ستايش در حدّ پرستش باشد ،معلوم است پرستش از آن خداست و هيچ كس غير خدا شايسته پرستش نيست. ولى اگر منظور از ستايش، ستايش در حدّ احترام و تعظيم و بزرگداشت است، اشكالى ندارد، بلكه پسنديده و مطلوب و.عمل اخلاقى مثبت است. چنان كه بى احترام نسبت به اشخاص كه سزاوار احترامند، سوء خلق بوده و نزد عقلا مورد مذمّت است.
پرسش 2:
با پدر و مادر مشرک چگونه برخورد کنيم؟
پاسخ:
از روايات معصومان استفاده مي‌شود که والدين ،چه مؤمن باشند و چه کافر و چه نيکوکار و چه معصيتکار بايد مورد احترام قرار گيرند و استثنا بردار نيست. امام‌رضا(ع) مي‌فرمايد:
«نيکي به والدين واجب است گرچه مشرک باشند، ولي در معصيت خدا نبايد آنان را اطاعت کرد».(1)
قرآن مجيد تنها در يک مورد مخالفت با پدر و مادر را جايز دانسته و آن صورتي است که پدر و مادر فرزند را به شرک فرا خوانند، ولي در ساير موارد به رفتار پسنديده توصيه نموده است.(2)
امام باقر(ع) مي‌فرمايد: «سه چيز است که خداوند در بارة آن ها براي مخالفت رخصت نفرموده است: رد امانت به نيکوکار و بدکردار، ‌وفا به پيمان نسبت به نيکوکار و بد‌کردار. خوش رفتاري با پدر و مادر، نيکوکار باشند يا بد‌کردار».(3)
فرزند مي‌تواند با رعايت ادب و متانت و حفظ جايگاه پدر و مادر نظر خود را در موضوعات مختلف بيان کند . از منطق خود دفاع نمايد. والدين نيز نبايد توقع داشته باشند که فرزندشان هميشه پيرو نظريات آن‌ها باشد. مهم حفظ حدود و رعايت تواضع و فروتني است. هرگز قرآن و روايات از فرزندان نمي‌خواهند دربست تمام نظريات پدر و مادر را بپذيرند، بلکه آية «"فبشّر عباد الّذين يستمعون القول فيتّبعون أحسنه»؛(4) بندگاني را بشارت مي‌دهد که سخنان را مي‌‍‌شنوند و بهترين را انتخاب مي‌کنند، فرزندان را نيز در بر مي‌گيرد. فرزندان بايد از جدل و بحث‌هاي بيهوده که ممکن است به تيرگي روابط و ناراحتي پدر و مادر بيانجامد، اجتناب ورزند، يعني براي پدر و مادر حريم قائل شوند.
البته احترام گذاشتن به پدر و مادر به معناي قبول همه نظريات آنان نيست. فرزندان با رعايت ادب مي‌توانند به آنان تذکر دهند و يا از بزرگ‌تر‌ها در جلوگيري از آزار و اذيت آنان کمک بگيرند.
پي‌نوشت‌ها:
1. عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 124.
2. لقمان (31) آيه 15.
3. اصول کافي، ج 3، ص 236.
4. زمر (39) آية 18.

پرسش 3:
اگر دوستان خانوادگي مقيد به اسلام نيستند،اشکال ندارد رفت وآمد کنيم؟ پاسخ :
پاسخ:
در صورتي كه امر به معروف در آنان اثر ندارد ،رابطه شما با ايشان بايد در حدي باشد كه شما را تحت تأثير قرار ندهد و آلوده به گناه نسازد.

اگر به خانواده نیازمندی کمک کنیم و اون کمک رو خودمون به دستشون برسونیم . اشکال دارد؟ من شنیدم که برای اینکه کار شما باعث خوشنودی خدامند متعال بشه شما باید بی نام باشید اما من کسی رو ندارم که این کارو برام انجام بده و قصدم هم فقط رضای خداست . لطفا راهنماییم کنید . ممنون

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
کمک کردن به ديگران به طور آشکار اشکالي ندارد ،هر چند ثواب کمک پنهاني بيش تر است.مي توانيد به موسسات خيريه و مراکز نگهداري سالمندان مراجعه فرماييد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

بسمه تعالی با عرض سلام واحترام حضور شما 1- اگر به کسی آموزش گناه(مثل مسایل جنسی)داده ایم واکنون پشیمان هستیم وظیفه مان چیست؟ واین در صورتی است که دوبار(بافاصله زمانی) با کنایه به او رسانده ام که کارم اشتباه بوده است وپشیمان هستم ودیگر به مسجد می روم واوراهم چندبار دعوت به مسجد کرده ام. 2- چه گناهانی هستند که انسان اگر قبل از مکلف شدن آنهارا مرتکب شود باید بعد از مکلف شدن از آنها اصلاح وتوبه کند؟(مثلا غیبت وتهمت وعدم پرداخت خمس و..)حتی اگراین گناهان اشتباهی صورت گرفته باشندآیا باید جبران شوند؟ 3- آیا اگر دربین وضو راه برویم اشکال دارد؟اگر بله تا چه حد؟ 4- اگر حقی از یک فرد که هنوز بالغ نشده است به گردنمان بیاید واکنون بخواهیم از او حلالیت بگیریم آیا باید ممیز باشدیا بایدصبر کنیم تا بالغ شود ویا اینکه از پدر ومادرش حلالیت بطلبیم،کلا چه روشی وجود دارد؟ باتشکر

پرسش 1:
مسايل شرعي شرح :
1- اگر به کسي آموزش گناه(مثل مسايل جنسي)داده ايم واکنون پشيمان هستيم وظيفه مان چيست؟ اين در صورتي است که دوبار(با فاصله زماني) با کنايه به او رسانده ام که کارم اشتباه بوده است وپشيمان هستم وديگر به مسجد مي روم و او را هم چند بار دعوت به مسجد کرده ام. 2-
پاسخ:
با سلام و تشکر از ارتباط با اين مرکز
در صورتي که حق الناس(ظلم به ديگري و ...) به گردن شما نباشد، واجب است توبه نمايي .
استغفار تنها کافي است وگناهان ديگران به عهده خودشان مي باشد.(1)
پي نوشت :
1. سوال تلفني از دفتر (7746666-0251) آيه الله خامنه اي .
پرسش 2:
چه گناهاني هستند که انسان اگر قبل از مکلف شدن آن ها را مرتکب شود، بايد بعد از مکلف شدن از آن ها اصلاح وتوبه کند؟(مثلا غيبت وتهمت وعدم پرداخت خمس و..)حتي اگراين گناهان اشتباهي صورت گرفته باشند،آيا بايد جبران شوند؟ 3-
پاسخ:
اعمالي که قبل از سن بلوغ انجام گيرد ،گناه حساب نمي شود، چه عمدي صورت گيرد و جه سهوي.البته اگر کسي قبل از بلوغ به ديگري خسارتي زده باشد يا مال مردم را ضايع کرده باشد، ضامن است و بايد بعد از بلوغ جبران کند.مثلا اگر در کودکي و در10 يا 12 سالگي حق الناس به ذمه شما آمده، بايد به ميزاني که زيان و خسارت وارد کرده ايد ، جبران کنيد؛ يعني اگر عين مال يا مثل آن موجود است، بايد به صاحبش برگردانيد، در غير اين صورت، قيمت آن را به صاحبش بدهيد. گرچه از طريق پست ويا انداختن آن درخانه طرف ومانند آن باشد.اگر صاحب مرده يا امکان دسترسي به او نيست، به وارث يا وارثان او بدهيد. اگر صاحب آن را نمي شناسيد و يا به هر دليل دسترسي به وي نداريد، به اندازه قيمت مال تلف شده يا خسارتي که وارد کرده ايد ، براي صاحب آن در راه خدا صدقه بدهيد. اگر قدرت بر پرداخت نداريد، هر موقع قدرت بر پرداخت پيدا کرديد، بايد خسارت را جبران کنيد.

پرسش 3:
؟ 3- آيا اگر دربين وضو راه برويم اشکال دارد؟اگر بله تا چه حد؟
پاسخ:
راه رفتن بين وضو اگر آن قدر زياد نباشد که انسان را از حالت وضو گرفتن خارج کند (موالات عرفي از بين برود ) ويا اينکه عضو قبلي خشک شود، اشکال ندارد وحد معيني ندارد .(1)
پي نوشت :
1 .سوال تلفني از دفتر (7746666-0251) آيه الله خامنه اي .
پرسش 4:
4- اگر حقي از يک فرد که هنوز بالغ نشده است به گردن مان بيايد و اکنون بخواهيم از او حلاليت بگيريم، آيا بايد مميز باشديا بايدصبر کنيم تا بالغ شود ويا اينکه از پدر ومادرش حلاليت بطلبيم؟

پاسخ:
بستگي به حق دارد، مثلا در صورتي که حقوق مالي باشد ،بايد الان به او بپردازيد .
اگر ظلمي به او کرده باشيد، بايد صبر کنيد تا بالغ شود .(1)
در صورتي که به پاسخ خود نرسيديد ،توضيح بيش تري بدهيد تا پاسخ دقيق تري بدهيم .
پي نوشت :
1.سوال تلفني از دفتر (7746666-0251) آيه الله خامنه اي .

صفحه‌ها