اخلاق

سلام از پیامبر حدیث امده که هر کس از بیماران مراقبت کند به طور برق اسا از پل صراط عبور میکنند و همچنین مانند کسی که تازه به دنیا آمده از گناه پاک میشوند و این برای پرستاران نیز صادق است اما بعضی ها میگویند که چون پرستاران در ازای کار مراقبت از بیماران در بیمارستان حقوق میگیرند از ثواب ها برای آنها نیست آیا درست است آیا ثواب های که پیامبر گفته اند برای آنها نیز است؟ با تشکر

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
به قصد و نيت و ميزان اخلاص شما پرستاران و چگونگي و کميت و کيفيت رسيدگي به بيماران بستگي دارد . مُزد يا حقوق گرفتن مانع از رسيدن به آن فضايل و ثواب ها نيست .

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

پرسش:  بنده از بدو خواندن نمازم تاكنون نشده است كه تمركز خوبي برروي نمازم داشته باشم اكثرا شك در تعداد ركعت دارم و همچنين فكرهاي مختلف و گاهي فكرهايي كه هيچ وقت به ذهنم خطور نميكنه در نماز به ذهنم ميرسد و خودم خيلي ناراحتم  كه اين چند دقيقه ارتباط با خدواند نيز هم درست نمي تونم اداي تلكيف كنم خواهشا" بنده را راهنمائي كنيد 

با سلام
بزرگان براي به دست آوردن حضور قلب در نماز عواملي را ذكر كرده اند كه مهم ترين آن ها عبارتند از :
1- اهميت دادن به نماز:
عارف بزرگ ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي مي گويد: حضور قلب سببش همت آدمي است، زيرا قلب تابع همت بوده و اگر همت نماز باشد، قلبت هم نزد نماز حاضر خواهد بود. هر اندازه كه همت انسان بيش تر باشد، قلبش هم بيش تر نزد نماز خواهد بود. هر اندازه كه همت انسان بيش تر باشد، غفلتش از غير نماز بيش تر خواهد بود. (1)
كسانى كه نماز را سرسرى مى گيرند و نسبت به آن بى توجه هستند و به اهميت نماز توجهى ندارند، حضور قلب نخواهند داشت. بر عكس كسانى كه به نماز اهميت مى دهند و براى آن سرمايه گذارى مى كنند و آن را ستون دين مى دانند و وقت و فرصت بيش ترى را صرف نماز مى كنند، حضور قلب بيشترى خواهند داشت.
2- شناخت و آگاهي:
هرمقدار معرفت انسان به حق تعالي بيش تر باشد، احساس او نيز بيش تر خواهد بود و در برابر پروردگار خاضع و خاشع خواهد بود و خداوند را ناظر و حاضر خواهد ديد.
3- فهم معاني نماز:
در نماز بايد مراقب كلمات بود. با تمرين بيش تر، كلمات بيش تري را با معاني آن ادا نماييد.
4- آمادگي قبل از نماز:
كسي كه مي خواهد در نماز حضور قلب داشته باشد، لازم است به مقدمات نماز توجه داشته باشد و وضو را به صورت كامل انجام دهد و قبل از نماز لحظاتي را با خدا خلوت كند. امام صادق (ع) مي فرمايد:
«هنگامي كه به قصد نماز به جانب قبله ايستادي، دنيا و آن چه در آن است و مردم و احوال آن ها را فراموش كن. قلبت را از هر شاغلي كه تو را از ياد خدا باز مي دارد، فارغ ساز و با چشم باطن، عظمت و جلال خدا را مشاهده كن. به ياد آور توقف خودت را در برابر خدا، در روزي كه هر انساني اعمال از پيش فرستاده اش را آشكار مي سازد ». (2)
5- رعايت مستحبات نماز:
از اسباب حضور قلب، رعايت احكام و آداب نماز است، مانند نگاه كردن به محل سجده در حال قيام، نگاه كردن بين دو پا در حال ركوع، نگاه كردن به دامن در حال تشهد و سلام و چسباندن دست ها به بدن در حال قيام و غيره.
از هنگام وضو ساختن، دل را به خدا بسپار و با گفتن اذان و اقامه و توجه به معانى و مفاهيم بلند آن، جان و روح و قلب را به آن خط نورى ملكوتى اتصال بده كه از كعبه تا عرش و از آن جا تا حقيقت اسما و صفات و از آن فراتر تا «ذات احديّت» امتداد دارد.
پس از اقامه گفتن و قبل از ورود به نماز، به ابراهيم خليل تأسى كن و بگو:
«انّى وجهت وجهى للذى فطر السموات و الارض حنيفاً و ما انا من المشركين»؛(3) روى خود را به سوى كسى كردم كه آسمان‏ها و زمين را آفريده، من در ايمان خود خالصم و از مشركان نيستم.
سپس با حضور قلب و توجه به معانى الفاظ بگو: «انّ صلوتى و نسكى و محياى و مماتى للَّه ربّ العالمين»؛(4) بگو: نماز و تمام عبادات من، و زندگى و مرگ من، همه براى خداوند پروردگار جهانيان است.
آن گاه كه در آستانه تكبير قرار گرفتى، گناهان خويش را به ياد آور و به عظمت خالق توجه نما و حقارت خويش را در نظر آور و بگو:
«يا محسن قد اتاك المسى و قد امرت المحسن ان يتجاوز عن المسى انت المحسن و انا المسى بحق محمد و آل محمد صل على محمد و آل محمد و تجاوز عن قبيح ما تعلم منّى؛
اى خداى نيكوكار! بنده گناهكارت به در خانه تو آمده است، و تو امر كرده‏اى كه نيكوكار از گناهكار بگذرد. تو نيكو كارى و من گناهكارم. به حق محمد و آل محمد، رحمتت را بر محمد آل محمد بفرست و از كارهاى زشتى كه مى‏دانى از من سر زده بگذر».
6- انتخاب مكان مخصوص و اختصاص وقت مناسب براي نماز.
7- فراغت قلب:
يكي از مهم ترين اسباب حضور قلب، فراغت قلب است.
تا بر نخيزي از سر دنيا و هر چه هست با يار خويشتن نتواني دمي نشست
حضرت امام خمينى در مورد راه هاى تحصيل حضور قلب مى گويد:
« آنچه باعث حضور قلب شود، دو امر است:
يكى فراغت وقت و قلب و ديگر فهميدن اهميت عبادت . مقصود از فراغت وقت آن است كه انسان در هر شبانه روزى براى عبادت خود وقتى را معيّن كند كه در آن وقت خود را موظف بداند فقط به عبادت بپردازد . اشتغال ديگرى را براى خود در آن وقت قرار ندهد. انسان اگر بفهمد كه عبادت يكى از امور مهمى است كه از كارهاى ديگر اهميتش بيش تر بلكه طرف نسبت با آن ها نيست [= قابل مقايسه نيست] البته اوقات آن را حفظ مى كند و براى آن وقتى موظف مى كند. . . از فراغت وقت ‌مهم تر فراغت قلب است و آن چنان است كه انسان در وقت اشتغال به عبادت، خود را از اشتغالات و هموم دنيايى فارغ كند و توجه قلب را از امور متفرقه و خواطر متشتّته [=پراكنده] منصرف نمايد و دل را يكسره خالى و خالص براى توجه به عبادت و مناجات با حق تعالى نمايد و تا فراغت قلب از اين امور حاصل نشود، تفرغ براى او و عبادت او حاصل نشود». (5)
8- رفع موانع:
پرخوري، جلوگيري از ادرار، كسالت و خستگي، سر و صدا و نگاه به اطراف، مانع حضور قلب در نماز مي شود. رفع اين موانع در حضور قلب مؤثر است.
موانع تا نگردانى ز خود دور درون خانه دل نايدت نور
9ـ احساس و درك عظمت و بزرگى خدا.
درك عظمت و بزرگى هر كسى بستگى به مقدار شناخت و معرفت به او دارد. هر مقدار اين شناخت بيش تر شود، ‌بزرگى و عظمت او بيش تر جلوه گر خواهد شد. اگر كسى به عظمت و بزرگى خدا پي ببرد، ‌طبعاً‌ خضوع و خشوع بيش ترى در پرستش و عبادت خواهد داشت.
ابان بن تغلب مي‌گويد: به امام صادق(ع) گفتم: على بن الحسين(ع) را ديدم وقتى كه به نماز مي ايستاد، رنگ به رنگ مى شد. فرمود: آرى او خدايى را كه در برابرش ايستاده بود، كاملاً مى شناخت. (6)
اميرالمؤمنين(ع) در وصف عارفان و خدا پرستان واقعى فرمود: «عظم الخالق فى أنفسهم فصغر ما دونه فى أعينهم؛(7) آنان خدا را به عظمت و بزرگي شناخته اند. بنابراين هر چه غير او است، در نظرشان كوچك جلوه مي‌كند».
10ـ جلوگيرى از هرزگى قوه خيال:
يكى از بزرگ ترين عوامل حواس پرتى در نماز، ‌هرزگى و پراكندگى قوه خيال است. اگر قبل از نماز چند دقيقه اى به وسيله ذكر خدا و مناجات و خواندن نمازهاى مستحبى و تلاوت قرآن، خود را آماده نماز كنيم، ‌ذهن از حواس پرتى و پراكندگى و از توجه به كثرت، به سوى وحدت متوجه مى شود، ‌در نتيجه در نماز فكر انسان به اين طرف و آن طرف متوجه نمي شود. كسى كه قبل از نماز با ديگرى بگو مگو و بحث داشته يا خوشحال يا ناراحت شده، اگر فوراً وارد نماز شود، نمازش تحت تأثير آن افكار خواهد بود و حضور قلب نخواهد داشت.
11ـ طول دادن و با تأنى خواندن نماز:
اگر كسى ركوع و سجود را مقدارى طولانى كند و با حال خوشي اذكار و سجود را بگويد، در حضور قلب مؤثر خواهد بود.
12ـ حالت خاصي در نماز كه بيانگر خضوع است، در خشوع كه حالت قلبى است، تأثير مى گذارد.
13 -بعضى از آداب نماز مانند سر وقت خواندن و مواظبت بر وقت نماز و به حالت كسالت داخل نماز نشدن و. . . در نماز مؤثر است.
14 -دوري از غذاهاي شبهه ناك و حرام و اموالي كه از طريق غير مشروع به دست مي آيد، در حضور قلب و ايجاد آمادگي دروني براي نماز و سخن گفتن با خدا بسيار موثر است.
15 -رعايت آدابي از قبيل مسواك زدن، ‌انگشتر به دست كردن، ‌عطر زدن و. . . كه باعث آمادگي و تميزي و پاكي انسان مي شود. اين كارها موجب بهره برداري هر چه بيش تر از بركات معنوي نماز مي شود.
16 -ترك گناه:
كسى كه به خيانت به مردم، كلاه برداري، رشوه خواري، اختلاس، ‌تهمت، غيبت و غيره فكر مى كند، براى او قلبى نمانده است تا در آن خدا جلوه كند. هر چه هست ،غير خدا است.
دل ز دل بردار اگر بايست دلبر داشتن دلبر و دل داشتن نَبْوَد طريق عاشقان
گناه لذت مناجات را از انسان مى گيرد و با گرفتن لذت شيرينى عبادت، حضور قلب هم خواهد رفت.
امام صادق(ع) مى فرمايد:«خداوند به داوود پيامبر فرمود: قرار نده بين من و خودت عالِمى را كه شيفته دنيا است، ‌چون اين شخص از راه محبت من جلوگيرى مى كند. اين ها دزدان راه بندگانى هستند كه به سوى من مى آيند. كم ترين كارى كه من با آن ها مى كنم، اين است كه شيرينى مناجاتم را از قلبشان مى گيرم». (8)
امام سجاد عليه السلام در دعاي سحر ابوحمزه ثمالي نکات بسيار ارزنده اي در اين خصوص بيان فرموده است . آن حضرت در اين دعا به خدا عرض مي‌كند:
« خدايا! چه شده مرا چه دردي مرا گرفت كه هر وقت مي‌خواهم مناجات كنم ، دعا كنم( دعاي كميل بخوانم، مناجات شعبانيّه داشته باشم ، ذكر داشته باشم، نمازي داشته باشم، زيارت عاشورائي داشته باشم،) حواسم جمع نيست؟! يا خوابم مي‌آيد، يا اگر خوابم نمي‌آيد، حالت پيلگي و چُرت است، يا اگر اين ها نيست، شادابيم ، وقتم و نيرويم درباره خاطرات تلخ ديگري صرف مي‌شود. آن لذّت مناجات را از من مي‌گيري؟ در نتيجه يا مناجات نمي‌كنم، يا مناجات بي‌محتوا يي دارم.
خدايا ! هر وقتي پنداشتم سريره و درون و نيت من پاک و صالح است و به محفل توّابين نزديكم، ابتهالي، بَليه‌اي، آفت و آسيب و گزندي مي‌رسد كه پاي مرا مي‌لغزاند و نمي‌گذارد كه من به محفل نوراني آن ها راه پيدا كنم.پروردگارا ! علتش چيست ؟ نکند که مرا از دَرِ خانه‌ات راندي؛ شايد ديدي كه من ( با گناه صغيره يا کبيره ، گناه قلبي و فکري و ذهني يا بدني خود ) حقّ تو را سبك شمردم، مرا مطرود كردي؛ يا ديدي كه چون از تو (و ذکر تو) اِعراض كردم؛ رحمت خود را از من سلب کردي يا چون ديدي كه من در مقام دروغ گويان هستم، مرا مورد بي‌مهري قرار دادي و رهايم كردي؛ يا ديدي كه نعمت‌هاي تو را شكر نمي‌كنم، مرا محروم كردي؛ يا ديدي كه در مجالس علما و انديشوران ديني حاضر نمي شوم ، ( و با آن ها رابطه و نيت خوبي ندارم ) مرا طرد كردي؛ يعني به جاي اين كه در محافل علما شركت كنم ، چيزي ياد بگيرم، در مجالس ديگران شركت مي‌كنم . يا ديدي در بين غافلين به سر بردم ، از رحمت خاصّه خود مرا نااميد كردي؛ يا چون مرا در مجلس‌هاي طنزگويان و بذله گويان و باطل گرايان كه عمري را به بطالت و بي هدفي مي‌گذرانند ، ديدي مرا مورد بي‌مهري قرار دادي؛ نمي دانم خدايا ! چرا اين جوري شدم ؟
شايد اصلاً دوست نداري صداي مرا بشنوي؛ براي اين كه اين صدا و اين حنجره در غير راه تو صرف شده است. يا از اين جهت دوست نداري چهره‌ام را در مجلس توّابين و پاکان ببيني، كه در مجلس بَطّالين و هرزه گويان و هرزه پويان مشاهده ام کرده اي. چون ديدي كه من در مجلس علما حضور ندارم، براي همين مرا از خودت دور کردي و توفيق حضور در مجلس پرهيزكاران را به من ندادي .
شايد به جرم گناه و معصيتي که کردم ، مرا مكافات كردي، يا در اثر كم حيائي و بي شرمي ام مرا مجازات كردي...»
در محتواي اين قسمت از دعاي ارزشمند سحر دقت کنيد ، ببينيد علل بي حالي ها و عدم حضور قلب ، ترك واجب، فعل حرام، فكر و انديشه و نيت نادرست ، انجام کار مكروه و رها کردن اموري که از شعائر ديني و مذهبي است و مانند آن ذکر شده است . اين ها است كه باعث مي شود انسان يا توفيق مناجات و نماز نداشته باشد ، يا اگر توفيقي پيدا كرد و مناجات و نمازي داشت، نماز بي‌حال و بدون حضورقلب انجام مي‌دهد.ماه مبارک رمضان ماه ميهماني خدا است. سفره کرامت و مغفرت و رحمتش به روي همه بندگان از پاکان تا نا پاکان،از پرهيزكاران تا گناهکاران باز است . در اين فرصت باقي مانده با آب توبه و انابه از خدا بخواهيم ما را از مواهب و غذاهايي که دوستان و اوليائش و محمد و آل محمد (ص) را بهره مند ساخته ، بهره مند سازد . ما را نيز ا دعا خير تان فراموش نکنيد .

پي نوشت ها :
1. ملكي تبريزي، اسرار الصلاة، ترجمه رجب زاده.
2. بحارالانوار، ج 84، ص 23.
3. امام خميني، چهل حديث، ص 428.
4. انعام (6)، آيه 79.
5. همان، آيه 162.
6. همان، ص 114، به نقل از بحارالانوار، ج48، ص 236.
7. همان، به نقل از نهج البلاغه، خطبة 184(فيض الاسلام).
8. اصول كافي، ‌ج 1، ص 46.

با سلام من بسيار معتقد به دين و خدواند هستم و هيچ گاه نماز و روزه هايم ترك نشده به دليل مشكلاتي كه با همسرم دارم نمي دانم چي شد كه دست به عمل خودارضايي زدم و هيچ گاه به اين مسايل فكر نمي كردم و آن قدر نارحت بودم كه غسل كردم و توبه كردم ولي تماما احساس گناه و پشيماني دارم خيلي از خودم بدم مي آيد و فكر مي كنم خدا مرا ترك كرده چه دعايي نمازي است كه بخونم تا آروم بشم

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
خود ارضايي گناه بزرگي است که مرتکب شده ايد اما با توبه و استغفار بخشيده مي شود .آن چه شما را آرام مي کند ، توبه و طلب مغفرت از خداست.در اين شب هاي عزيز دعاي ابوحمزه ثمالي را بخوانيد و مطمئن باشيد خدا شما را مي آمرزد.

چگونه می توانیم به انجام وظایف دینی بپردازیم به طوری که فقط برای خدا باشد یعنی وقتی نماز می خوانیم یا هر عبادت دیگر فقط برای خدا باشد نه برای مثلا ترس از گناه با برآورده شدن حاجات خود، که البته آنها هم می تواند باشد، اما توجهمان فقط به او باشد.

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
کار و عبادت فقط براي خدا مراتب و درجات دارد. ترس از گناه و نافرماني خدا ، يا ترس از جهنم و کيفرهاي دنيايي يا در قيامت يکي از مراتب آن است . منافات با اخلاص و کار فقط براي خدا ندارد . چنان که در دعا هايي که از ائمه عليم السلام رسيده مثل دعاي کميل ، دعاي سحر ابو حمزه ثمالي اين مطلب مشاهده مي شود. رسيدن به آن مقصد عالي نيازمند زمان ، معرفت و آگاهي ويژه ، ترک گناه ( قلبي و بدني ، صغيره و کبيره) ، انجام واجبات و احتياط در مشتبهات ، انجام نوافل و توسل به اولياي الهي به ويژه توسل به روح خدا و جانشين او در عالَم هستي يعني توسل به وجود مقدس امام زمان عليه السلام است.
پس اي عزيز بدان که کار براي فقط خدا امري شدني و ممکن است ، اما سهل الوصول و فوري نيست . کساني که به آن مقام رسيدند ، سال ها خون دل خوردند و رياضت کشيدند . و با تمسك به حقيقت «إنّي مهاجر إلي ربّي»،(1)از « خود» و هر آن چه متعلق به خود و منتسب به دنيا است ،به سوي مولا و «ربّ»خويش مهاجرت کردند، در همه امور تسليم محض «خدا» شدند . خواست و رضاي او را ملاک گفتار و رفتار و قصد ونيت خويش قرار دادند. بدون چون و چرا و خالصانه طاعت و فرمان او بردند .از حوزه هر کاري که او خوش ندارد و ازحرام و گناهي که او معرفي کرده ،دور شدند ، در اين صورت است که ديد ملکوتي و چشم بصيرت به آنان افاضه مي شود . مي توانند ماوراي حجاب عالم را شهود نمايند .بُُعد باطني و ملكوتي افراد و اشيا را مشاهده نمايند،صاحب چشم ،گوش ،زبان،ذهن وانديشه و بالاخره وجودي «خدايي»گردند.آن موقع است که انسان به يکي از مراتب عالي کار فقط براي خدا نايل شده است .
از پيامبر(ص) روايت شد كه خداوند فرمود: بنده من به چيزي محبوب تر نزدم اظهار دوستي نكرد ازا نجام واجبات و ترک گناهان و محرمات، او با نمازهاي نافله در مسير « محبت» من گام مي نهد . در آن صورت من نيز او را دوست مي دارم و«محبوب »خود مي گردانم. پس هنگامي كه او را دوست خود برگزيدم ،گوش شنوايي او مي شوم ، آن گاه كه مي شنود ؛ چشم بينايي او مي گردم آن گاه كه مي بيند ؛ زبان گوياي او مي شوم آن گاه كه سخن مي گويد ؛ دست او مي گردم آن گاه كه ضربه و شمشير مي زند . پاي او مي شوم آن گاه كه راه مي رود. چنين کسي هنگامي كه به درگاه من دعا كند ،اجابتش مي كنم . اگر از من چيزي درخواست كند ، به او مي دهم. (2)
پي نوشت ها:
1. عنكبوت (29) آي. 26.
2. المحاسن، احمد بن محمد بن خالد البرقي، ج 1، ص 291 ؛ اصول كافي، كليني، ج 2، ص 352.

من دارای فوق لیسانس مهندسی شیمی هستم. بسیار تمایل دارم در مسائل دینی تحصیل کنم ولی نمیدانم روش آن چیست و آیا می توان از اول در علومی مانند اخلاق تحصیل کرد؟ آیا روش تحصیل غیر حضوری در این رشته ها وجود دارد؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
شما برادر عزيز بايد هدف تان را نسبت به تحصيلات حوزوي بسيار شفاف کنيد. اگر هدف تان رسيدن به کمال اخلاقي است، مي توانيد در کنار تحصيلات دانشگاهي خودتان از طريق منابع مانند کتب اخلاقي، راديو معارف و استفاده از سخنراني‌هاي اساتيد اخلاق اين خلأ و کمبود اخلاقي را جبران کنيد. دانشکده دار الحديث رشته اي قرآني و حديثي به صورت مجازي دارد که مي توانيد از آن استفاده کنيد . اما اگر قصدتان ادامه تحصيل در حوزه است ، حوزه برنامه غير حضوري ندارد.با اتمام دوره تحصيل دانشگاه مي‌توانيد در دوره مخصوصي که براي فارغ التحصيلان دانشگاه در مدرسه معصوميه حوزه علميه قم تشکيل شده ،شرکت کنيد .در اين مدرسه براي فارغ التحصيلان دانشگاه برنامه خاصي قرار داده‌اند تا سريع تر از بقيه طلاب، دروس حوزوي را فرا بگيرند. مجله‌اي به نام «خشت اول» چاپ شده که درباره طلابي است که پس از اخذ مدارک دانشگاهي وارد حوزه شده‌اند. اين مجله را بخوانيد و تا با آگاهي از شرايط و فرصت‌ها و تنگناها و چالش انتخاب خوبي داشته باشيد.
موفق باشيد.

در عصر حاضر چه كارهايي بر ما شيعيان لازم است؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
شيعيان واقعي در عصر غيبت بايد اين کارها را انجام و اين صفات را دارا باشند:
1- اطاعت از دستورهاي ديني و پرهيز از گناهان،‌ تقوا را سرلوحة زندگي قرار دادن، پرهيز از اعمالي كه خلاف رضاي آنان است.
حضرت در اين زمينه مي‌فرمايد: «هر يك از شما بايد به آن چه كه به وسيلة آن به دوستي ما نزديك مي‌شود، عمل كند، و از آن چه موجب ناخشنودي و غضب ما مي‌شود، پرهيز نمايد».(1)
2- انتظار فرج.
پيامبر اكرم(ص) فرمود: «با فضيلت‌ترين اعمال امتم انتظار فرج است».(2)
3- دعا براي سلامتي و فرج حضرت ولي عصر(ع)، مانند خواندن دعاي فرج و دعاي عهد و ندبه.
4- صدقه براي حفظ وجود حضرت.
5- غمگين شدن به خاطر غيبت آن جناب.
6- انجام حج و عمره به نيابت حضرت.
7- برخاستن به جهت تعظيم هنگام شنيدن اسم مبارك «قائم»(ع).
8- دعا براي خود كه از شرّ فتنه‌ها در امان باشيم، نيز خواندن دعاي «اللهم عرّفني نفسك...».
9- استغاثه به آن جناب و استمداد از وجودش به هنگام گرفتاري ها.(3)
10- تأسيس حكومت اسلامي و حفظ آن، چرا كه اجراي دستور و احكام نوراني اسلام در زمان غيبت از مسلمانان خواسته شده است و پياده نمودن برنامه‌هاي اجتماعي اسلام بدون تشكيل حكومت اسلامي ممكن نمي‌باشد.(4)
11- عمل به فريضه مهم امر به معروف و نهي از منكر، كه با رعايت آن ريشه‌هاي فساد قطع شده و زمينه حكومت جهاني دادگستر جهان فراهم مي‌گردد.
انتظار ظهور منجي هيچ گاه به حقيقت نمي‏پيوندد مگر در صورتي که سه عنصر اساسي در آن محقّق گردد:
1 - عنصر عقيدتي:
منتظر بايد ايمان راسخي به حتمي بودن ظهور منجي و نجات‏بخشي او داشته باشد.
2 - عنصر نفساني: منتظر بايد در حالت آمادگي دائمي به سر ببرد.
3 - عنصر عملي و سلوکي: منتظر بايد به قدر استطاعت خود در سلوک و رفتارش زمينه‏هاي اجتماعي و فردي را براي ظهور منجي فراهم نمايد.
با نبود هر يک از اين سه عنصر اساسي، انتظار حقيقتاً معنا پيدا نمي‏کند.(5)
پي‌نوشت‌ها:
1. بحارالانوار، ج 53، ص 176.
2. لطف الله صافي، منتخب الاثر، ص 629، حديث 5.
3. شيخ عباس قمي، منتهي الآمال ، ص 483.
4. ابراهيم اميني، دادگستر جهان، ص 264.
5 . موعود شناسي ،علي اصغر رضواني ، ص 85-86.

باسلام. به اعتقاد ما مسلمانان دین و کتاب آسمانیمان کاملترین هستند.پس چرا باید در زمینه هایی مثل روانشناسی از افرادی غیر مسلمان وبیگانه تبعیت کنیم؟ آیا کتابهایی در این موضوع هستند که با استفاده ازآیات و روایات به ریشه یابی ودرمان مشکلات عصر حاضر و ترک عملی گناهان بپردازند؟باتشکر

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
گرفتن علم و دانش از ديگران به معناي تبعيت از آن ها نيست بلکه اساسا اسلام به دليل اهميت و ارزشي که براي علم و دانش‌‌اندوزي قايل است، پيروان خود را همواره توصيه مي‌کند که بر معلومات علمي خود بيافزايند و همواره در پي دانش‌اندوزي باشند ،گر چه از افراد کافر و يا هر کس ديگر باشد. رسول خدا (ص) فرمود:
«الحکمه ضاله المومن ياخذها حيث يجد؛ (1) دانش و معرفت گمشده مومن است. آن را مي‌گيرد هر کجا بيابد».
امير مومنان فرمود: «الحکمه ضاله المومن ياخذه و من يد المشرک؛ (2) دانش و معرفت گمشده مومن است. آن را مي‌گيرد گر چه از دست مشرک باشد».
بنابراين فراگيري دانش و علم هرگز با کامل بودن دين اسلام منافات ندارد، بلکه عمل به توصيه هاي علم آموزي اوست.
گر چه در آموزه هاي اسلامي درباره معرفت نفس و روان شناسي مباحث عميق بسياري آمده، ولي آن طور که شايسته است پژوهش در خور توجه در آن آموزه‌ها انجام نشده ، مثل گنجينه‌هاي گرانبها همچنان دست نخورده باقي مانده است. در عين حال در برخي آثار تحقيقاتي سودمندي در اين باره صورت گرفته، از جمله به دو نمونه مي‌توان اشاره کرد:
1- روان شناسي از ديدگاه غزالي و دانشمندان اسلامي، دفتر اول و دوم، نگارش دکتر سيد محمد باقر حجتي، نشر فرهنگ اسلامي، 1378 ش.
2- دروس معرفت النفس، تاليف استاد حسن زاده آملي.
پي‌نوشت‌ها:
1. بحار الانوار، ج 2، ص 105.
2. همان .

سلام در منزل با تعداد زیادی مورچه مواجه ایم و همیشه به خاطر کشتن آنها دچار عذاب وجدان آیا کشتن این حشرات گناه دارد؟

پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
اگر حيوانات آزار دهنده هستند ،به گونه اي که آسايش و آرامش را از شما سلب کرده باشند ، کشتن آن ها اشکال ندارد .

من چند وقتی است که دارم با نفسم و شیطان می جنگم اون رو بارها شکست دادم و اون هم به ناچار عقب نشینی کرده ولی بعد از مدتی دوباره به سراغم می اید ، این جنگ تا کی ادامه دارد به خدا من میترسم مرا کمک کنید این نفس دست از سر من بر نمی داره چکار کنم که دیگه به سراغم نیاد

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
احساسات پاك و بي آلايش شما بيانگر ايمان قلبي و پاكي باطني و صداقتي است كه در جوانان مؤمن ديده مي شود .انسان در مبارزه با نفس اماره و خواهش هاي نفساني (كه هر لحظه انسان را به بدي ها فرمان مي دهند و مي كشانند) گاهي چه بسا دچار لغزش هايي شده و گناهي را مرتكب مي شود، اما بدان معنا نخواهد بود كه از ايمان به خدا خارج شود، يا اين كه با تحت تأثير قرار گرفتن از سخنراني و ... ايمان را به دست آورد. ايمان يك امر قلبي و پايدار است كه گناهان در ضعف آن، و اعمال نيك و پسنديده در تقويت آن مؤثر هستند.
با نفسي كه هر لحظه دل به ميلي مي سپارد، مبارزه كردن كار آساني نيست. رها شدن از شرّ نفس و گام برداشتن در راه انسانيت چيزي نيست كه به آساني نصيب كسي شود وگرنه پيامبر اكرم(ص) از آن به جهاد اكبر تعبير نمي كردند.
حضرت بر جمعي از جوانان كه مشغول وزنه برداري بودند گذشت. چون آنان را ديد ايستاد و تماشا كرد، سپس فرمود: «قهرمان كسي است كه بر نفس خود غالب آيد».(1)
اي شهـان كُشتيـم مـا خصـم برون مـاند خصمـي زو بتـر در انـدرون
كشتن اين، كار عقل و هوش نيست شير باطن سخـره خرگـوش نيسـت
قَـدْ رجعنـا مـن جهـاد الاصغـريم بـا نبـي انـدر جهــاد اكبـريـــم
قوّتي خواهم ز حق دريا شكــاف تا به ناحق بر كنـم اين كوه قــاف
از اين داستان و شعر به خوبي آگاه مي شويم اين مبارزه و تلاش تنها در برهه و مقطعي از زمان و در برابر رويداد يا مسئله خاصي نيست. هنگامي كه از اين وضع بيرون آييم، در امتحان و آزمون و مبارزه و تلاش ديگري واقع مي شويم يا هستيم.
در هر حال زندگي تلاش و مبارزه با هواي نفس و خواسته هاي شيطاني است، و در هر زمان و هر آن با آن ها درگير هستيم و در هر پيروزي قدمي به سوي تكامل برداشته ايم.
بدون ترديد براي مبارزه با نفس سركش كه امام سجاد(ع) از دست او به درگاه خدا شكايت مي برد،(2) پشتوانة محكمي از بصيرت و ايمان و برنامه ريزي لازم است. البته دوران جواني بهترين دوران سازندگي است، چون در اين دوران، جوان قدرت بسياري در اختيار دارد، از طرف ديگر صفات و عادات زشت، رسوخ كامل نيافته و ترك آن ها آسان تر است.
خودسازي و ترك گناه به نظر علماي اخلاق منوط به چهار برنامه است:
1ـ‌مشارطه، يعني با خود شرط كنيد كه گناه نكنيد و اين پيمان را با خود ببنديد.
2ـ مراقبه: در طول روز همواره مراقب اعمال خود باشيد و با در نظر گرفتن خدا از گناه فاصله بگيريد. در اين باره لازم است از آن چه مي دانيد شما را به گناه مي كشاند، دوري ورزيد، مثل ديدن فيلم يا نگاه به نامحرم. البته اين امر در آغاز مشكل است، ولي به تدريج به آن خو مي گيريد. از محيط آلوده و معاشرت با دوستان فاسد و گناهكار و صحنه هاي تحريك كننده دوري كنيد.
3ـ محاسبه: در آخر شب كار روزانه خود را بررسي كنيد . اگر اشتباهي كرده ايد، نفس خود را مؤاخذه نماييد و تصميم بر ترك گناه بگيريد.
4ـ معاتبه: پس از اين كه به گناه خود اقرار كرديد، نفس خود را سرزنش كنيد و حتي مجازات نماييد، مثلاً تصميم بگيريد اگر فلان گناه را تكرار كردم، روزه بگيرم يا صدقه دهم.
قرآن مجيد راه مقابله با طغيان غريزه جنسي را در صورت فراهم نبودن زمينه ازدواج، عفت پيشگي و يا خويشتن داري در امور جنسي مي داند و مي فرمايد: «آن ها كه وسيله ازدواج ندارند، بايد عفت پيشه كنند تا خداوند آنان را به فضلش بي نياز كند».(3) البته اين امر، نياز به مقاومت سرسختانه دارد كه در روايات به عنوان جهاد اكبر مطرح شده است.
تسهيل كنترل غريزة جنسي در گرو اموري است:
1ـ طرد افكار شيطاني: مشكل ترين مرحلة رويارويي با انحراف جنسي، سالم سازي انديشه و پرهيز از افكار شهوي است. امام علي(ع) مي فرمايد: «كسي كه در اطراف گناه بسيار بينديشد، سرانجام به آن كشيده خواهد شد».(4)
2ـ پر كردن اوقات فراغت با مطالعه، تفريح، مسافرت و غيره.
3ـ كنترل چشم: نگاه راهبر دل و دام شيطان و بذر شهوت است. براي مهار غريزه جنسي بايد از ديدن آن چه كه ميل جنسي را تحريك مي كند خودداري كرد. امام علي(ع) مي فرمايد: «بهترين عامل رو گرداني از شهوات، فروبستن چشم ها است».(5)
4ـ عدم آميختگي زن و مرد: همنشيني زن و مرد و همسخن شدن و خلوت كردن با يكديگر زمينه لغزش را فراهم مي كند.
5ـ كم خوري: يكي ديگر از راه هاي كنترل غريزه جنسي، دوري از پرخوري است. از اين رو در روايات اسلامي از روزه داري به عنوان عامل تعديل غريزة جنسي ياد شده است.
پيامبر اكرم(ص) مي فرمايد: «اي جوانان، هر يك از شما قدرت ازدواج دارد، ازدواج كند و اگر قدرت ندارد روزه بگيرد، زيرا روزه گرفتن براي كنترل شهوت مفيد است».(6)
6ـ يكي از راه هاي آرام كردن طوفان غريزه جنسي در انسان، ورزش و فعاليت بدني است، زيرا ورزش مقدار فراواني از انرژي هاي بدني و فكري انسان را به خود اختصاص مي دهد و از مسايل ديگر كم مي كند.
7ـ آخرت گرايي: توجه به پاداش اخروي درباره كساني كه دامن خود را از گناه پاك داشته اند. امام علي(ع) مي فرمايد: «كسي كه به بهشت علاقه دارد، خواهش هاي نفس و شهوات را فراموش كند».(7)
8ـ ياد مرگ: رسول خدا(ص) اصحاب خود را دربارة مرگ بسيار سفارش مي كرد و مي فرمود: «زياد مرگ را ياد كنيد، زيرا ياد مرگ شكنندة لذات نفساني و مانع ميان تو و شهوات است».(8)
پي نوشت ها:
1.استاد مطهري ،گفتارهاي معنوي ،ص 263.
2.مفاتيح الجنان، مناجات الشاكين.
3.نور (24) آية 33.
4.غررالحكم، ج 5، ص 321.
5.همان، ج 6، ص 164.
6.بحارالانوار، ج 100، ص 220.
7. نهج البلاغه، قصار 30.
8. بحارالانوار، ج 74، ص 388.

صفحه‌ها