۱۴۰۰/۰۲/۱۱ ۱۹:۰۷ شناسه مطلب: 98225
سلام، وقت به خیر من مجرد هستم و اخیراً از پسري خوشم مياد دوست دارم باهاش ازدواج کنم دعا و يا نذري وجود دارد که من بتونم ادا کنم براي رسيدن به مقصود؟
پاسخ:
پرسشگر گرامي دعاي خاصي در مورد رسيدن شما به جواني که دوستش داريد، وجود ندارد، البته میتوانید از دعاهاي عمومي مانند دعا بعد از نمازهاي واجب استفاده کنيد و همچنین میتوانید از نذرهاي متعدد مالي و غیرمالی استفاده کنيد و حتماً مؤثر است، ولي خواهر محترم براي اینکه به مقصود خود برسيد و ازدواجي موفق داشته باشد ما براي شما دو توصيه داريم و توجه تان را به دو نکته جلب میکنیم:
1. بدون ترديد يکي از پیشنیازهای ضروري ازدواج، آشنايي دو طرف از ویژگیهای شخصيتي و اخلاقي، خانوادگي، اقتصادي و اجتماعي يکديگر است و هردو بايد با دقت و حساسيت زياد و با استفاده از راههای مختلف تحقيق و بررسي، به اطمينان کافي دست يابند. از طريق همين آگاهیهای واقعبینانه، از نقاط ضعف و قوت يکديگر اطلاع پیداکرده و ميزان تناسب و همفکري يکديگر را دريابند.
حال سؤال اينجاست که شما چقدر ايشان را میشناسید؟ و آيا تحقيق و مشورت کردهاید؟ چقدر در مورد ايشان میدانید؟ چرا ايشان را دوست داريد؟ و آيا اين دوست داشتن براي ازدواج کافي است يا بايد شناخت بيشتري پيدا کنيد؟
ازنظر ما حتماً شناخت بيشتري لازم است.
ولي سؤال اين است که با چه روش و مکانيزمي میتوان به اين شناخت بيشتر رسيد؟ آيا با ابراز علاقه مستقيم؟ و يا با طرح رابطه دوستي و ايجاد رابطه عاطفي و اظهار محبت؟ و يا بايد تدبيري خردمندانه انديشيد.
تجربه موارد نظير هم و مشابه و بررسي شواهد جاري و تأمل در حاکي از آن است که بيشتر ابراز علاقههایی که با بر زبان جاري ساختن قصد ازدواج و بر پايه محبت طرفين و يا يکي از آنها شکل میگیرد، انگيزه ديگري غير آنچه بر زبان جاري میسازند دارد و درواقع قصد ازدواج صرفاً پوشش بهظاهر مقبولي است که فرد بدینوسیله میخواهد آن را دليل موجه و معقولانهای براي ارتباط عاطفي قرار دهد.
با توجه به اين مطلب روشن شد طرح مستقيم علاقهمندی به فردي که او را دوست داريد و لو بهقصد ازدواج صحيح نمیباشد.
علاوه بر آنکه شکلگیری و ايجاد ارتباط اینچنینی، چون در پوشش و لفافه هدف مقدس و ارزشمند قرار میگیرد و بوي خردمندي میدهد سبب میشود فرد را از حقايق دور کند و چشم او را بر واقعیتها ببندد. در اين صورت تحقيق و بررسي واقعبینانه کاهش مییابد. زيرا وقتي علاقه و محبت چيزي در قلب فرد جاي گرفت، او را نسبت به واقعيات کور و کر میکند و ديگر نمیتواند نقاط منفي و ضعف آن را ببيند و حتي بشنود و آن چه میبیند و میشنود، در نظرش زيبا و جذاب و جلوهگر میشود و حتي نقاط ضعف را نقاط قوت تلقي میکند.
2. خواستگاري بهطورمعمول از سوي مرد يا خانواده او صورت میگیرد و آيات قرآن نيز مسئله خواستگاري را به مرد نسبت میدهد. فَانْكِحُوا ما طابَ لَكُمْ مِنَ النِّساءِ (1) با زنان طيب و پاکيزه ازدواج کنيد، ولي اين بدان معنا نيست که زني نتواند از مردي خواستگاري کند. از داستان حضرت شعيب (ع) و موسي (ع) در قرآن استفاده میشود که خواستگاري از سوي خانواده دختر (و نه صرفاً دختر) نيز صورت میپذیرد و از اين کار منعي نشده است. ولي يک نکته را بايد توجه داشت و آن اینکه اگر کسي چنين اقدامي کرد، بايد خود را براي شنيدن پاسخ منفي طرف مقابل نيز آماده کند؛ خصوصاً که دختران در اين زمينه حساسترند و درصورتیکه اقدام به خواستگاري کنند و با پاسخ مناسبي روبهرو نشوند، ممکن است ازنظر روحي بسيار ناراحت گردند. به همين خاطر ارائه پيشنهاد ازدواج از طرف دختر پسنديده نيست.
استاد مطهري مینویسد: «اینکه از قدیمالایام مردان بهعنوان خواستگاري نزد زنان میرفتهاند و از آنها تقاضاي همسري میکردهاند، از بزرگترین عوامل حفظ حيثيت و احترام زن بوده است...خلاف حيثيت و احترام زن است که به دنبال مرد برود... براي زن که میخواهد محبوب، معشوق و موردتوجه و علاقه باشد و از قلب مرد سر درآورد تا بر سراسر وجود او حکومت کند، قابلتحمل و موافق غريزه نيست که مردي را به همسري خود دعوت کند و احياناً جواب رد بشنود و سراغ مرد ديگري رود. (1)
با توجه به اين دو نکته، اگر دختري قصد داشت با پسري ازدواج کند و از او خواستگاري کند، راهش چيست؟
خواهر گرامي؛ به شما توصيه میکنیم در امر مهم و حياتي ازدواج، قبل از آنکه علاقهمندیتان به فرد مذکور را بيش از اين در ذهن خود بپرورانيد، به تحقيق و بررسي درباره او و تطابق ملاکهایتان با ايشان بپردازيد. اگر بعد از تحقيق و مشورت به اين نتيجه رسيديد که فرد مذکور قابلیتها و صلاحیتهای همسر مناسب را دارا هستند، به علاقه خويش به ايشان بينديشيد.
بعدازآن اگر قصد ازدواج با او داشتيد، بهترين راه و مؤثرترین راه براي اين کار خانواده است. اين موضوع را با خانواده خودتان (نه با شخص ديگر، چراکه خانوادهها هم دلسوز فرزندشان هستند، هم اينکه تجربهی لازم را بهتر از هر فرد ديگري دارند) مخصوصاً مادرتان مطرح کنيد. از او بخواهيد که ايشان با کمک واسطهها مثل افراد متدين و مذهبي در محل زندگي، محل تحصيل و يا فاميل و ...اين موضوع را با خانواده پسر بهطور غیرمستقیم مطرح کنند و ضمن معرفي شما به ايشان، در صورت تمايل طرف مقابل، زمينه خواستگاري را فراهم نمايند.
اما اگر بعد از تحقيق و مشورت، به اين نتيجه رسيديد بههیچعنوان نمیتوانید با يکديگر ازدواج کنيد و شرايط فراهم نشد، بايد فکر و علاقه به ايشان را از خود بيرون کنيد. زيرا اگرچه محبت داشتن يک امر قلبي و نفساني- و گاهي خارج از اختيار انسان - است و تا زماني که منجر به کار حرام مانند نگاه يا سخن گفتن غیرشرعی و ديگر محرّمات نشود، اشکالي ندارد؛ اما درهرصورت زمینهساز غافل شدن از ياد خداوند است. در اين صورت براي فراموش کردن ايشان، بايد چند چيز را دقيقاً و حتماً بدون سهلانگاري عمل نماييد؛ که انتخاب گزینههای ديگر براي همسري يکي از آنهاست. در صورت لزوم در مکاتبات بعدي به ساير موارد اشاره میشود.
پینوشتها:
1. نساء (4)، آيه 3.
2. شهيد مطهري، نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات صدرا، تهران، ص 15.